صفحه 50 از 59 نخستنخست ... 4041424344454647484950515253545556575859 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 491 تا 500 , از مجموع 582

موضوع: مشکلی بنام دلتنگی و راه حل،اصلا راه حلی داره؟

  1. #491
    ApplyAbroad Guru zini_zinparast آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2012
    ارسال‌ها
    4,789

    پیش فرض پاسخ : مشکلی بنام دلتنگی و راه حل،اصلا راه حلی داره؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط elhammavis نمایش پست ها
    سلام بجه ها
    من قراره دو هفته دیگه برم آمریکا ویزام هم سینگله اونجام دوست و آشنایی ندارم از همین الان افسردگی گرفتم حالم اصلا خوب نیست یه جورایی پشیمونم باورم نمیشه تا دو سال دیگه خونوادم رو نمیبینم شبا اصلا نمیتونم بخابم همش استرس دارم تمرکز ندارم میترسم این حالم روی وضعیت درسیم اونور اثر بزاره و بورسم رو قطع کنن کسی این تجربه رو داشته؟ راهی واسش هست؟
    ما که کانادا هستیم دو سال ونیم هست ایران نرفتیم اما هر روز داریم خونوادمون رو از طریق اسکایپ میبینیم. شب با آرامش بخوابید و اصلا اینجور فکرا نکنید تا چشم به بزنید دو سال میگذره
    Impossible is impossible because someone did not put effort to make it true





  2. #492

    پیش فرض پاسخ : مشکلی بنام دلتنگی و راه حل،اصلا راه حلی داره؟

    سلام
    امیدوارم همتون خوب باشید
    نمی دونم این تاپیک مناسبه یا نه .هرچی گشتم تاپیک مربوط تر پیدا نکردم
    من دانشجویی اومدم اینجا و حفیفتش بخوام بگم "تنهایی‌ اینجا داره کلافم می‌کنه".
    تو این دو سالی‌ که اینجا هستیم سعی‌ کردم دوستای جدید پیدا کنم. چندین بار افراد مختلف رو (از همکلاسی‌ها توی دانشگاه) به نیّت ارتباط بیشتر و شروع رفت و آمد دعوت کردم خونم
    ولی‌ فقط آمدند و رفتن، پشت سرشون رو هم نگاه نکردن. واقعا برام خیلی‌ عجیب بود این برخورد که دیدم یه عده هستند، فقط منتظرند دعوت بشن جایی‌ و اصلا تو فکر برگشتش نیستن. بعد از دیدن این بی‌ معرفتی‌ها از این روش، دلسرد شدم.
    با بعضیا هم که ارتباط کمی‌ دارم در حد تماس، میدونم اگه من زنگ نزنم بهشون، همونم قطع می‌شه.
    حتی گاهی اعتماد به نفسمو از دست میدم و فکر می‌کنم من مشکلی‌ دارم
    گاهی اینقدر این تنهایی‌ آزار دهنده می‌شه که تصمیم میگیرم، برگردم ایران
    اما میبینم این کار فرار هستش و دوست ندارم وانشم به انتخوابی که خودم کردم این باشه .
    دنبال راهی‌ هستم از این تنهایی‌ در بیام وارد جمع‌های دوستانه بشم. توی ایران همیشه دورمون شلوغ بود و هر هفته یا مهمون داشتیم یا مهمونی میرفتیم.
    دلم یه جمع دوستانه می‌خواد، چنتا ارتباط دوستانه و پایدار.
    (سؤ تفاهم پیش نیاد، من توی اینترنت یا این گروه دنبال دوست نیستم، به دنبال راهکار‌هایی‌ برای ارتباط بیشتر و گسترش روابط اجتمایی‌ هستم)
    از کسایی که این مشکل و ندارن یا تونستن حلش کنن وافعا راهنمایی می خوام
    شاید من باید جور دیگه رفتار کنم .

  3. #493
    ApplyAbroad Guru
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    ارسال‌ها
    15,575

    پیش فرض پاسخ : مشکلی بنام دلتنگی و راه حل،اصلا راه حلی داره؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط SAAGHI_SH25 نمایش پست ها
    سلام
    امیدوارم همتون خوب باشید
    نمی دونم این تاپیک مناسبه یا نه .هرچی گشتم تاپیک مربوط تر پیدا نکردم
    من دانشجویی اومدم اینجا و حفیفتش بخوام بگم "تنهایی‌ اینجا داره کلافم می‌کنه".
    تو این دو سالی‌ که اینجا هستیم سعی‌ کردم دوستای جدید پیدا کنم. چندین بار افراد مختلف رو (از همکلاسی‌ها توی دانشگاه) به نیّت ارتباط بیشتر و شروع رفت و آمد دعوت کردم خونم
    ولی‌ فقط آمدند و رفتن، پشت سرشون رو هم نگاه نکردن. واقعا برام خیلی‌ عجیب بود این برخورد که دیدم یه عده هستند، فقط منتظرند دعوت بشن جایی‌ و اصلا تو فکر برگشتش نیستن. بعد از دیدن این بی‌ معرفتی‌ها از این روش، دلسرد شدم.
    با بعضیا هم که ارتباط کمی‌ دارم در حد تماس، میدونم اگه من زنگ نزنم بهشون، همونم قطع می‌شه.
    حتی گاهی اعتماد به نفسمو از دست میدم و فکر می‌کنم من مشکلی‌ دارم
    گاهی اینقدر این تنهایی‌ آزار دهنده می‌شه که تصمیم میگیرم، برگردم ایران
    اما میبینم این کار فرار هستش و دوست ندارم وانشم به انتخوابی که خودم کردم این باشه .
    دنبال راهی‌ هستم از این تنهایی‌ در بیام وارد جمع‌های دوستانه بشم. توی ایران همیشه دورمون شلوغ بود و هر هفته یا مهمون داشتیم یا مهمونی میرفتیم.
    دلم یه جمع دوستانه می‌خواد، چنتا ارتباط دوستانه و پایدار.
    (سؤ تفاهم پیش نیاد، من توی اینترنت یا این گروه دنبال دوست نیستم، به دنبال راهکار‌هایی‌ برای ارتباط بیشتر و گسترش روابط اجتمایی‌ هستم)
    از کسایی که این مشکل و ندارن یا تونستن حلش کنن وافعا راهنمایی می خوام
    شاید من باید جور دیگه رفتار کنم .
    یک راهش اینه که در گروههایی که فعالیت های منظم مثلا ورزش یا گردش یا کوهنوردی و پیاده روی و نظیر آنها دارند عضو بشوید و بطور منظم با آنها بیرون بروید. بعد از مدتی حتما در بین آنها دوست نزدیک هم پیدا میکنید.
    از انجمن های دانشجویی دانشگاهتان شروع کنید حتما انجمن های ورزشی یا گردش و hiking و غیره هست.
    سایت meetup.com را هم چک کنید خیلی گروهها آنجا برنامه میگذارند و میتونید به فعالیتهای آنها بپیوندید.

  4. #494
    ApplyAbroad Guru
    تاریخ عضویت
    May 2011
    ارسال‌ها
    3,222

    پیش فرض پاسخ : مشکلی بنام دلتنگی و راه حل،اصلا راه حلی داره؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط SAAGHI_SH25 نمایش پست ها
    سلام
    امیدوارم همتون خوب باشید
    نمی دونم این تاپیک مناسبه یا نه .هرچی گشتم تاپیک مربوط تر پیدا نکردم
    من دانشجویی اومدم اینجا و حفیفتش بخوام بگم "تنهایی‌ اینجا داره کلافم می‌کنه".
    تو این دو سالی‌ که اینجا هستیم سعی‌ کردم دوستای جدید پیدا کنم. چندین بار افراد مختلف رو (از همکلاسی‌ها توی دانشگاه) به نیّت ارتباط بیشتر و شروع رفت و آمد دعوت کردم خونم
    ولی‌ فقط آمدند و رفتن، پشت سرشون رو هم نگاه نکردن. واقعا برام خیلی‌ عجیب بود این برخورد که دیدم یه عده هستند، فقط منتظرند دعوت بشن جایی‌ و اصلا تو فکر برگشتش نیستن. بعد از دیدن این بی‌ معرفتی‌ها از این روش، دلسرد شدم.
    با بعضیا هم که ارتباط کمی‌ دارم در حد تماس، میدونم اگه من زنگ نزنم بهشون، همونم قطع می‌شه.
    حتی گاهی اعتماد به نفسمو از دست میدم و فکر می‌کنم من مشکلی‌ دارم
    گاهی اینقدر این تنهایی‌ آزار دهنده می‌شه که تصمیم میگیرم، برگردم ایران
    اما میبینم این کار فرار هستش و دوست ندارم وانشم به انتخوابی که خودم کردم این باشه .
    دنبال راهی‌ هستم از این تنهایی‌ در بیام وارد جمع‌های دوستانه بشم. توی ایران همیشه دورمون شلوغ بود و هر هفته یا مهمون داشتیم یا مهمونی میرفتیم.
    دلم یه جمع دوستانه می‌خواد، چنتا ارتباط دوستانه و پایدار.
    (سؤ تفاهم پیش نیاد، من توی اینترنت یا این گروه دنبال دوست نیستم، به دنبال راهکار‌هایی‌ برای ارتباط بیشتر و گسترش روابط اجتمایی‌ هستم)
    از کسایی که این مشکل و ندارن یا تونستن حلش کنن وافعا راهنمایی می خوام
    شاید من باید جور دیگه رفتار کنم .
    به علاوه گروه های ورزشی که گفته شد کار داوطلبانه در جاهای مختلف هم شیوه بسیار خوبی برای پیدا کردن دوست است و معمولا افرادی هم که کار داوطلبانه انجام میدن افراد خوب و دوستانه ای هستند.

  5. #495

    پیش فرض پاسخ : مشکلی بنام دلتنگی و راه حل،اصلا راه حلی داره؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط SAAGHI_SH25 نمایش پست ها
    سلام
    امیدوارم همتون خوب باشید
    نمی دونم این تاپیک مناسبه یا نه .هرچی گشتم تاپیک مربوط تر پیدا نکردم
    من دانشجویی اومدم اینجا و حفیفتش بخوام بگم "تنهایی‌ اینجا داره کلافم می‌کنه".
    تو این دو سالی‌ که اینجا هستیم سعی‌ کردم دوستای جدید پیدا کنم. چندین بار افراد مختلف رو (از همکلاسی‌ها توی دانشگاه) به نیّت ارتباط بیشتر و شروع رفت و آمد دعوت کردم خونم
    ولی‌ فقط آمدند و رفتن، پشت سرشون رو هم نگاه نکردن. واقعا برام خیلی‌ عجیب بود این برخورد که دیدم یه عده هستند، فقط منتظرند دعوت بشن جایی‌ و اصلا تو فکر برگشتش نیستن. بعد از دیدن این بی‌ معرفتی‌ها از این روش، دلسرد شدم.
    با بعضیا هم که ارتباط کمی‌ دارم در حد تماس، میدونم اگه من زنگ نزنم بهشون، همونم قطع می‌شه.
    حتی گاهی اعتماد به نفسمو از دست میدم و فکر می‌کنم من مشکلی‌ دارم
    گاهی اینقدر این تنهایی‌ آزار دهنده می‌شه که تصمیم میگیرم، برگردم ایران
    اما میبینم این کار فرار هستش و دوست ندارم وانشم به انتخوابی که خودم کردم این باشه .
    دنبال راهی‌ هستم از این تنهایی‌ در بیام وارد جمع‌های دوستانه بشم. توی ایران همیشه دورمون شلوغ بود و هر هفته یا مهمون داشتیم یا مهمونی میرفتیم.
    دلم یه جمع دوستانه می‌خواد، چنتا ارتباط دوستانه و پایدار.
    (سؤ تفاهم پیش نیاد، من توی اینترنت یا این گروه دنبال دوست نیستم، به دنبال راهکار‌هایی‌ برای ارتباط بیشتر و گسترش روابط اجتمایی‌ هستم)
    از کسایی که این مشکل و ندارن یا تونستن حلش کنن وافعا راهنمایی می خوام
    شاید من باید جور دیگه رفتار کنم .
    با سلام

    این مشکل اساسا مشکلِ حل شدنی نیست. ولی رد کردنی هست. یجورایی ژن افراد، محیط های اجتماعی که بزرگ شدن و ... توی داشتن این حالات شما تاثیر گذار هست. مشکل اساسی وقتی هویدا میشه که شما کلا میخواهید اینجا ادامه زندگی بدید و کلاً بمونید نه فقط چند سال دوران دکترا. پس حل شدنی نیست.

    اما رد کردنی هست. بدین معنی که شما تصمیم گرفتید با خودتون رو راست باشید و فهمیدید ایران زندگی کردن بعد از تجربه آمریکا میتونه براتون راهت تر از قبل باشه و اساسا میتونید تو ایران هم شاد باشید و یا حتی بسیار شادتر از اینجا. پس مقصد ایرانه. تو این حالت به این فکر کنید که 4-5 سال اومدید تجربه کسب کنید که انصافا منحصر به فرد هست. پس براحتی این موضوع رو برای خودتون میتونید رد کنید و با پیشنهاد های دوستان بحث رو سپری کنید(hiking, ....).

    توصیه آخر افراد مثل خودتون و بینش خودتون به زندگی پیدا کنید (این یکی انصافا خیلی خیلی سخته)!

    در کل بدونید که تنها نیستید!

  6. #496
    Senior Member MAHAN7 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    ارسال‌ها
    938

    پیش فرض پاسخ : مشکلی بنام دلتنگی و راه حل،اصلا راه حلی داره؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط SAAGHI_SH25 نمایش پست ها
    سلام
    امیدوارم همتون خوب باشید
    نمی دونم این تاپیک مناسبه یا نه .هرچی گشتم تاپیک مربوط تر پیدا نکردم
    من دانشجویی اومدم اینجا و حفیفتش بخوام بگم "تنهایی‌ اینجا داره کلافم می‌کنه".
    تو این دو سالی‌ که اینجا هستیم سعی‌ کردم دوستای جدید پیدا کنم. چندین بار افراد مختلف رو (از همکلاسی‌ها توی دانشگاه) به نیّت ارتباط بیشتر و شروع رفت و آمد دعوت کردم خونم
    ولی‌ فقط آمدند و رفتن، پشت سرشون رو هم نگاه نکردن. واقعا برام خیلی‌ عجیب بود این برخورد که دیدم یه عده هستند، فقط منتظرند دعوت بشن جایی‌ و اصلا تو فکر برگشتش نیستن. بعد از دیدن این بی‌ معرفتی‌ها از این روش، دلسرد شدم.
    با بعضیا هم که ارتباط کمی‌ دارم در حد تماس، میدونم اگه من زنگ نزنم بهشون، همونم قطع می‌شه.
    حتی گاهی اعتماد به نفسمو از دست میدم و فکر می‌کنم من مشکلی‌ دارم
    گاهی اینقدر این تنهایی‌ آزار دهنده می‌شه که تصمیم میگیرم، برگردم ایران
    اما میبینم این کار فرار هستش و دوست ندارم وانشم به انتخوابی که خودم کردم این باشه .
    دنبال راهی‌ هستم از این تنهایی‌ در بیام وارد جمع‌های دوستانه بشم. توی ایران همیشه دورمون شلوغ بود و هر هفته یا مهمون داشتیم یا مهمونی میرفتیم.
    دلم یه جمع دوستانه می‌خواد، چنتا ارتباط دوستانه و پایدار.
    (سؤ تفاهم پیش نیاد، من توی اینترنت یا این گروه دنبال دوست نیستم، به دنبال راهکار‌هایی‌ برای ارتباط بیشتر و گسترش روابط اجتمایی‌ هستم)
    از کسایی که این مشکل و ندارن یا تونستن حلش کنن وافعا راهنمایی می خوام
    شاید من باید جور دیگه رفتار کنم .
    تو ایرانم هم همین هستش. شما بعد از اینکه لیسانس یا فوق رو تموم کنید، تمام دوستاتون میرن سر کار و زندگی و ازدواج و ....
    شما ادامه تحصیل دادی، سن ازدواجتون(همه) هیچ کسیم نیست، دوروبرتون دوستاتونم نهایتا چند بار باهتون میان، گرچه مهمونیهای عمو ودایی و مادر بزرگ هست بعلاوه خانواده، ولی ااون بخش اولی چی؟
    اینجا و اونجا نداره، شما که دختری تو ایران دستت خیلی بسته تر هست تا اونجا ....
    مشکل توی طریقه ارتباطاتون و رفتارتون هست بعلاوه شرایط و انتظارات. رابطه اروم اروم شکل میگیره و ....
    کلا همین چین چیزی همین جاهم باشید پیش میاد.
    فکر میکنی تو ایران یه نفر غریبه رو دعوت کنی، فرداش دعوتت مکینه و دوست میشه؟؟؟؟
    به شخصه تمام!!!! تمامه دوستای دانشگاه و مدرسه همشون نیستن دیگه دوروبرم، البته من الان ایرانم.(یا تقصیر اونا بود یا من)
    زندگی همینه!!! اونجا دستت برای تفریح و تعامل بیشتره، در ضمن فک کنم اونجا زیاد تو خونه همدیگه رفتن زیاد عرف نباشه درست میگم؟؟ فک کنم.
    ولی بدون حس تنهایی، حس تنهایی نیمه دوم یا عاطفی هستش.
    اگر حرفام اشتباه یا توهین امیز بود معذرت میخام.
    بنظرم با مشاور خود دانشگاهتون هم در میون بذار.
    باور کن تو ایران هیچ خبری نیست!!!!

  7. #497

    پیش فرض پاسخ : مشکلی بنام دلتنگی و راه حل،اصلا راه حلی داره؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط SAAGHI_SH25 نمایش پست ها
    سلام
    امیدوارم همتون خوب باشید
    نمی دونم این تاپیک مناسبه یا نه .هرچی گشتم تاپیک مربوط تر پیدا نکردم
    من دانشجویی اومدم اینجا و حفیفتش بخوام بگم "تنهایی‌ اینجا داره کلافم می‌کنه".
    تو این دو سالی‌ که اینجا هستیم سعی‌ کردم دوستای جدید پیدا کنم. چندین بار افراد مختلف رو (از همکلاسی‌ها توی دانشگاه) به نیّت ارتباط بیشتر و شروع رفت و آمد دعوت کردم خونم
    ولی‌ فقط آمدند و رفتن، پشت سرشون رو هم نگاه نکردن. واقعا برام خیلی‌ عجیب بود این برخورد که دیدم یه عده هستند، فقط منتظرند دعوت بشن جایی‌ و اصلا تو فکر برگشتش نیستن. بعد از دیدن این بی‌ معرفتی‌ها از این روش، دلسرد شدم.
    با بعضیا هم که ارتباط کمی‌ دارم در حد تماس، میدونم اگه من زنگ نزنم بهشون، همونم قطع می‌شه.
    حتی گاهی اعتماد به نفسمو از دست میدم و فکر می‌کنم من مشکلی‌ دارم
    گاهی اینقدر این تنهایی‌ آزار دهنده می‌شه که تصمیم میگیرم، برگردم ایران
    اما میبینم این کار فرار هستش و دوست ندارم وانشم به انتخوابی که خودم کردم این باشه .
    دنبال راهی‌ هستم از این تنهایی‌ در بیام وارد جمع‌های دوستانه بشم. توی ایران همیشه دورمون شلوغ بود و هر هفته یا مهمون داشتیم یا مهمونی میرفتیم.
    دلم یه جمع دوستانه می‌خواد، چنتا ارتباط دوستانه و پایدار.
    (سؤ تفاهم پیش نیاد، من توی اینترنت یا این گروه دنبال دوست نیستم، به دنبال راهکار‌هایی‌ برای ارتباط بیشتر و گسترش روابط اجتمایی‌ هستم)
    از کسایی که این مشکل و ندارن یا تونستن حلش کنن وافعا راهنمایی می خوام
    شاید من باید جور دیگه رفتار کنم .

    پس نه خود تنهایی، بلکه "عادت" به بودن و یافتن حس امنیت در کنار دیگران عامل مشکل زاست برای شما. روند جامعه ها نشون میده که اجتماع ها به گردایه ای از افراد بدل میشن که صرفا با در پیوستگی به ابزار
    تکنولوژی بجای تجربه بودن با افراد در واقعیت، مجاز حاصل از فضای مجازی رو از طریق گسترش امتداد امر بیرونی به فضای مجازی برای خودشون برای خودشون تامین میکنن. تنهایی ضرورتا مکانمند نیست و اساسا نیست. سارتر زمانی فرمودن "من در تنهایی خود بسی کسان هستم". و واقعیت، هر چند به زعم بعضی ها زشت، امروز لزوم نابستگی کنترول ناپذیر به "دیگری" رو می طلبه.

    من به شما پیشنهاد میکنم، "من گذشته تون" رو در ذهن "من اکنونی تون" به مثابه ی فیلمی بازپخش و بازپخش نکنین. بجای این برای "سازگاری" با محیط امکانات الان-تون، مثل زبان، رو برای حرکت به جلو( از جمله خود-اتکایی) به کار ببرین. شکنندگی درونی بهترین فرصت رو برای تجربه کردن روابط در-آینده-آسیب-رساننده رو فراهم میکنه.
    Whatever doesn't kill you simply makes you Stranger

  8. #498
    Member Gita آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    رشته و دانشگاه
    Mechanical engineering
    ارسال‌ها
    324

    پیش فرض پاسخ : مشکلی بنام دلتنگی و راه حل،اصلا راه حلی داره؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط SAAGHI_SH25 نمایش پست ها
    سلام
    امیدوارم همتون خوب باشید
    نمی دونم این تاپیک مناسبه یا نه .هرچی گشتم تاپیک مربوط تر پیدا نکردم
    من دانشجویی اومدم اینجا و حفیفتش بخوام بگم "تنهایی‌ اینجا داره کلافم می‌کنه".
    تو این دو سالی‌ که اینجا هستیم سعی‌ کردم دوستای جدید پیدا کنم. چندین بار افراد مختلف رو (از همکلاسی‌ها توی دانشگاه) به نیّت ارتباط بیشتر و شروع رفت و آمد دعوت کردم خونم
    ولی‌ فقط آمدند و رفتن، پشت سرشون رو هم نگاه نکردن. واقعا برام خیلی‌ عجیب بود این برخورد که دیدم یه عده هستند، فقط منتظرند دعوت بشن جایی‌ و اصلا تو فکر برگشتش نیستن. بعد از دیدن این بی‌ معرفتی‌ها از این روش، دلسرد شدم.
    با بعضیا هم که ارتباط کمی‌ دارم در حد تماس، میدونم اگه من زنگ نزنم بهشون، همونم قطع می‌شه.
    حتی گاهی اعتماد به نفسمو از دست میدم و فکر می‌کنم من مشکلی‌ دارم
    گاهی اینقدر این تنهایی‌ آزار دهنده می‌شه که تصمیم میگیرم، برگردم ایران
    اما میبینم این کار فرار هستش و دوست ندارم وانشم به انتخوابی که خودم کردم این باشه .
    دنبال راهی‌ هستم از این تنهایی‌ در بیام وارد جمع‌های دوستانه بشم. توی ایران همیشه دورمون شلوغ بود و هر هفته یا مهمون داشتیم یا مهمونی میرفتیم.
    دلم یه جمع دوستانه می‌خواد، چنتا ارتباط دوستانه و پایدار.
    (سؤ تفاهم پیش نیاد، من توی اینترنت یا این گروه دنبال دوست نیستم، به دنبال راهکار‌هایی‌ برای ارتباط بیشتر و گسترش روابط اجتمایی‌ هستم)
    از کسایی که این مشکل و ندارن یا تونستن حلش کنن وافعا راهنمایی می خوام
    شاید من باید جور دیگه رفتار کنم .
    سلام دوست عزیز.
    علاوه بر راه حل هایی که دوستان ذکر کردند این مورد هم به نظر من رسید.
    شما نیاز دارین که ریتم زندگی و سیستم فکری تون رو توی این زمینه تغییر بدین و موازنه اش کنید ( برای من شش ماه اولی که اومده بودم زمان برد تا به این مرحله برسم). منظورم از ریتم موازن یه تعادل نسبی بین اوقاتی هست که تنهایی تون رو با دیگران پر می کنید و اوقاتی که تنهایی تون رو واسه ی خودتون نگه می دارید و اون جوری که دلتون میخواد ازش استفاده می کنید.
    شما بگردین ببینین چه دل مشغولی ها و تفریحاتی رو توی ایران داشتید که انفرادی انجام می دادین. چون پست شما فقط اشاره داره به پرکردن تنهایی تون از طریق معاشرت با دیگران. ولی احتمالاً یه کارایی هم بوده که توی تنهایی و انفرادی انجام میدادین ( کتاب خووندن، شنا ، نقاشی ، کارهای دستی ، تعمیرات وسایل خونه، باغبانی یا دم دست ترینش آشپزی هنری و تزئیناتشه). یه لیست از کارهایی که تنهایی هم میشه انجام داد تهیه کنین که می دونین باعث شادی تون میشه. از شنیدن موزیک خوب و خووندن شعر خوب غافل نشین.
    زمان میگذره. فرقی نمی کنه کجای دنیا باشین مهم اینه که خوب ،مفید، سالم و شادمانه بگذره.
    موفق باشین.
    ***You Can Win , If You Want***چرخ برهم زنم ار غیر مرادم گردد / من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک

  9. #499
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    رشته و دانشگاه
    chemical engineer
    ارسال‌ها
    7

    پیش فرض پاسخ : مشکلی بنام دلتنگی و راه حل،اصلا راه حلی داره؟

    با سلام خدمت دوستان عزیز . اکثر صفحات این تاپیک رو مطالعه کردم و بسیار خوشحالم که کاربران عزیز از صمیم قلب به هم کمک میکنن اینجا ... با اجازتون منم یک نظر میدم اینجا . من فعلا در ایران زندگی میکنم ولی شاید از گفتن درباره انگیزم به افرادی که الان اونجا احساس تنهایی میکنن کمک کنه

    اینو خیلی جاها میخواستم بگم ولی فرصت نمیشد .: برای 2 سال بعضی افراد انقدررر به خودشون سختی میدن و برخی از افراد دچار افسردگی شدید میشن ؟ کمی واسه من هضم این موضوع مشکله الان دلایلمو میگم .
    ممکنه واسه بعضی خانومای ایرانی کمی مشکل باشه این دلتنگی با توجه به نوع پرورش افراد در ایران ولی چرا به این موضوع فکر نمیکنید که فقط 2 سال از عمرتونو در یک کشور پیشرفته صرف تحصیل میکنید و بعدش یک اینده روشن دارید ؟ من فکر میکنم مشکل اصلی این دپرسی شدید به خاطر نداشتن انگیزه کافی یا اطلاع کافی نداشتن از کشور مورد نظر باشه . و کمی تفاوت فرهنگی ولی دوستان باور کنید من الان در حال تحقیق هستم واسه کشوری که میخوام برم ولی اگر برم فقط و فقط واسه اقامت دائم هست پس از تحصیل . 2 سال در مقابل یک عمر زندگی در خارج ؟ من همه کامنتارو خوندم از حال بعضی از دوستان هم با خبر هستم ولی به هیچ عنوان دلسرد یا نگران این موضوع نشدم و نخواهم شد . میدونم در جایگاهی نیستم که بخوام با قطعیت این حرفارو بزنم و خودم باید تجربش کنم ولی باور کنید 2 سال درس خوندن در اون شرایط در ازای چیزی که بعدش میگیرید قابل مقایسه نیست این دنیا بارها ثابت کرده هیچ چیز اسون به دست نمیاد . افراد موفق سختی هایی کشیدن که واسه بعضیا غیر قابل باوره ولی همین سختیا باعث موفقیت بیشترشون شده... سعی کنید با این افسردگی بجنگید .... همین که تا اونجا رفتید و از این کشور خارج شدید شجاعت شمارو نشون میده اینجا خیلیا حتی نمیتونن تو کشور خودشون از یک شهر به شهر دیگه نقل مکان کنن و تنهایی زندگی کنن . ولی شما اونجایید و همتتونو نشون دادید . چرا باید 2 سالی که میتونه درخشان ترین سال های زندگی شما باشه با ناراحتی و پشیمانی سپری شه ؟ دوستان خیلی توصیه های عالی میکردن از نظر ورزش و کار های دستی و و و و . یک سرگرمی واسه خودتون پیدا کنید به خدا حداقل یکی مثل من اینجا اگر یک دلخوشی نداشتم ( که مطمعنم هرجا برم باهامه و ربطی به خانوادم و کشورم نداره ) از شما حال بدتری داشتم اینجا ... زندگی توی این کشور جهان سومی ... ببخشید اگر باعت ناراحتیتون شد سعی کردم جوری بگم که درک کنید کاملا ارزششو داره .

  10. #500
    Junior Member Nelon_nelon آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    رشته و دانشگاه
    Sience & Research-Environmet Eng.
    ارسال‌ها
    16

    پیش فرض پاسخ : مشکلی بنام دلتنگی و راه حل،اصلا راه حلی داره؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط S03 نمایش پست ها
    به علاوه گروه های ورزشی که گفته شد کار داوطلبانه در جاهای مختلف هم شیوه بسیار خوبی برای پیدا کردن دوست است و معمولا افرادی هم که کار داوطلبانه انجام میدن افراد خوب و دوستانه ای هستند.
    من واقعا موافقم. ببینید مشکل ما ایرانی ها شاید این باشه که بسیار برون گرا و اجتماعی هستیم و نبودن فردی در زندگی رو تنهایی معنی می کنیم. اما واقعیت اینه که اصلا به گروههای کوچک اجتماعی که در یک زمان از روز یا هفته می بینیم اهمیت نمی دیم. مثلا دوستان خوب در پارک، کلوپ ورزشی، و ... اینا می تونن کلی کمک کنن حتما که نباید رفت و آمد تو منزل باشه

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •