دوست عزیز، نگران نباید بود، شما تلاشتون رو می کنید تا بتونید پیشرفت کنید دیگه باقیش به شرایط زمانی و مکانی بستگی داره، همه ی این مسایل ریسک اون کار هست. این دقیقا همون مسایلی هست که باعث میشه شما بتونید خود خودتان بشید تو مشکلات آهن آبدیده بشید
ولی باید یک مساله رو عنوان کنم :
ورود به جمع جامعه مقصد تنها این نیست که باهشون به مهمونی برید و عید آخر سال براشون آجیل تعارف کنید و خلاصه برای هم پبسی باز کنید بلکه یعنی ساختن دوستانی که وقتی حسابت خالی هست بهت پیشنهاد بدهند یا کار روزانه اش رو به خاطر تو لغو کنه و بره دنبال کار شما، و این هم با بدست آوردن اعتماد و کمک متقابل حاصل میشه.
این عمل هم پروسه ی طولانی مدتی هست. چشم آبی ها وقتی شما رو به عنوان دوست انتخاب کردند ، مطمئن باشید بهتون کمک خواهند کرد. یادمه یکی تعریف می کرد، تو انگلیس یک گروه دوستی بود، که یکی از اونها بعد از تصویب قانون جدید مهاجرت به سرعت باید خاک انگلیس رو ترک می کرد و ایشون دچار مشکل شده بود، دوستش ( از کشور استعمارگر پیر :دی) بهش پیشنهاد داد که باهاش ازدواج کنه سوری تا بتونه ایشون اقامتش رو ردیف کنه ( طرف ما هم همچین مالی نبود ها فکر کنید چشم آبی هیز بوده
)
مشکل بسیاری از ایرانی ها که اونجا احساس تنهایی می کنند اینکه وارد جمع هایی می شند که خودشان جایگاه مهاجر رو دارند در نتیجه در مواقع لزوم حتی بخوان هم نمی تونند کمک کنند. به چشم مثال های زیادی رو دیدم که دوستان صمیمی بدون توجه به این شما اهل کجایید به هم کمک کرده اند. در هنگام تصادف، در هنگام مریضی، به وقت احتیاج و ... .
موفق باشید
علاقه مندی ها (Bookmarks)