اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن كانادا

[zakariaee]

دوست عزیز با شنیدن پاسخ های شما ، هی میام ادامه ندم ولی میبینم نمیشه !! شما فکر میکنید چند درصد مهاجران ایرانی در کانادا عضو Apply abroad بوده وهستند که امروز مثل بنده بیان واقعیت کنند ! خواهشا" سرچتونو قوی کنید وچند وبلاگ از مهاجران کانادا را مطالعه کنید! اونهاییکه هم عضو بودن ، دل ودماغ توضیح را ندارند ( وشاید شهامت !)
توجه ایی که نکردید بنده در ابتدا موضوع به " ما" اشاره کردم و نه به " من" !! مشکلات بیکاری نیروی متخصص را همین دیروز در وبسایت BBC Persian منتشر کرده اند و شاید بسیاری از دوستان در TV دیده باشند !! این من و اندکی از دوستان هستند که یا محبت دارند و یا شاید دیوانه هستند که در حال اطلاع رسانی واقعیت میباشند!
بنده و ما نه بیسواد هستیم نه بی تجربه وبی سابقه . اتفاقا" بنده چون به دانشم ایمان دارم تاکید بر گرفتن کار تخصصی دارم .

دوستان بدانند : که بسیاری از ایرانیان مهاجر بیسواد ظاهرا" مدرک دار از لحظه ورود به این کشور دور کار مرتبط را خط کشیده و به کارهای .... روی میاورند . هدف از گفتن مطالب این پست ، بیسواد جلوه دادن بنده و ... نیست و نبود ولی متاسفانه درک و مرحمت بعضی دوستان به زبان فارسی مشکل دارد وای بحال 2 زبان دیگر !

در بیشتر پست ها راه حل درون مشکلات، نهفته و بارها تکرار شده است . امیدوارم دوستان به گفته های علینژاد ، به گفته یک شخص نگاه نکنند و بدانند که بحث داغ کانادا عللخصوص ایرانیان سکنه میباشد.

در آموزش فرانسه ، در توضیح گرامر وقتی شما دلیل منطقی یک دستور را متوجه نمیشوید ، میپرسید : Pourquoi به شما جواب میدهند Parce que! و دیگر هیچ . این همان جواب سوال چرا شما بعنوان یه نیروی کار متخصص هست، که نمیتواند کار کند ولی میداند که از بقیه مهندسین کبکی نه تنها کمتر نیست بلکه استاد آنها هم است . مصاحبه خوب میدهد زبان میداند تجربه دارد ....!

- راه پیشنهادی دوستان ! تحصیل مجدد ، بی بروبرگرد است پس به اندازه 3 سال اول ( با احتساب تقویت زبان ها ( و نه کتابی بلکه زبان " جاری") با خود رو راست باشید و پول بیاورید !

- جای دارد از دوستان ، آقای Globe و Artin و... به سبب پربارشدن این پست تشکر کنم . باشد که مایه افتخار و سربلندی ایرانیان باشیم

دوست عزیز و گرامی آقای علینژاد.من صمیمانه از شما تشکر میکنم که تصویر واقع بینانه در مقابل من و دوستام گذاشتین.اما سوالی که برای من پیش اومده اینه که افق پیش رو را چگونه میبینید.جسارتاً ببخشید خود شما هم دنبال ادامه تحصیل رفته اید؟آیا مشکلات پیش رو ادامه تحصیل رو ارزیابی کردین؟آیا ادامه تحصیل بهتره یا گذراندن دوره؟برای من که فوق لیسانسم یه ارشد دیگه بهتره یا دکترا؟بازم از لطف شما تشکر میکنم.ضمناً یه توصیه برادرانه هم دارم براتون.هیچ وقت از لطف خدا ناامید نشین.خداوند همیشه وسیله ساز است و انشاءالله مشکلات شما و بقیه دوستان هم حل میشود.

[alinejad]

دوست عزیز و گرامی آقای علینژاد.من صمیمانه از شما تشکر میکنم که تصویر واقع بینانه در مقابل من و دوستام گذاشتین.اما سوالی که برای من پیش اومده اینه که افق پیش رو را چگونه میبینید.جسارتاً ببخشید خود شما هم دنبال ادامه تحصیل رفته اید؟آیا مشکلات پیش رو ادامه تحصیل رو ارزیابی کردین؟آیا ادامه تحصیل بهتره یا گذراندن دوره؟برای من که فوق لیسانسم یه ارشد دیگه بهتره یا دکترا؟بازم از لطف شما تشکر میکنم.ضمناً یه توصیه برادرانه هم دارم براتون.هیچ وقت از لطف خدا ناامید نشین.خداوند همیشه وسیله ساز است و انشاءالله مشکلات شما و بقیه دوستان هم حل میشود.

سپاسگذارم . بنظر میرسد ادامه تحصیل برای ایجادشبکه مرتبط کاری وتحصیلی مفیدتر واقع شود . اما اینکه بتوانید در طول تحصیل و بی دغدغه مسائل مالی ادامه دهید کمی دشوار است .بعضی از رشته ها اصلا" بازار کار ندارندکه اینجا باید تغییر رشته دهند .در مورد رشته های فنی و برخی رشته های نظری هم میتوان با گذراندن دورهای کوتاه مدت 1 ساله ، امید بیشتری به یافتن کار نمود. ولی در کبک همین که اقدام به یادگیری زبان فرانسه میکنید 1-2 سال زمان برده و از لحاظ روحی اقدام برای تحصیل مجدد با توجه به کاهش بودجه تان دشوار تر میشود .

- به نظر من جایی بروید که حداقل 70% زبان آن استان را میدانید چراکه درغیراینصورت سرمایه گذاری در آن کار بیهوده است.
- کار داوطلبانه سفارش میشود ولی عملا" وجود ندارد و اگر هست کاملا" غیرمرتبط ( مثل پیرزن خفه کردن !)
- کلا" باید درتمام جمع ها حضور داشته باشید ، شاید آشنایی ..پیدا کنید که عملا" از درس و زندگی میافتید!
- من رشته فنی خوانده ام و با 1-2 سال زبان و یه Certificate میشه یه کم امیدوار بود ، اما بحث ما راجع به سایر رشته ها مثل پزشکی ، داروسازی ،دندانپزشکی ، مدیریت ، حقوق و سایر رشته های نظری بود که کلا" به از نو شروع کردن بیاندایشند . رشته های بهتر را قبلا" اشاره کرده ام

[ASRAR]

به نظر من گفتن این وضعیت درست اما ای کاش یک نفر هم که موفقیت داشته وراضی بوده هم نظری میداد البته که همه و همه وهمه اینها در ندانستن زبان است و بس .وگرنه باقی همش مثل ایرانه .

[merina]

آقای علینژاد شما هم ميخواين تحصيلتونو ادامه بدين يا اينكه فقط دنبال كار هستين يا اينكه ميخواين يك دوره بگذرونين؟ اگه ميشه بيشتر توضيح بدين! و اينكه رشتتون چيه؟

[Artin Raad]

به نظر من گفتن این وضعیت درست اما ای کاش یک نفر هم که موفقیت داشته وراضی بوده هم نظری میداد البته که همه و همه وهمه اینها در ندانستن زبان است و بس .وگرنه باقی همش مثل ایرانه .

من به شخصه از مهاجرتم خیلی راضیم و بارها گفتم اگر زمان برمیگشت باز هم مهاجرت میکردم.
دوستان بیشتر به نوشته ها توجه کنید بحث زندگی و کار درسته باهم ارتباط نزدیک دارند اما همه چیز کار نیست ما فقط در مورد مشکلات یافتن کار مرتبط در ماههای اول ورود صحبت کردیم و همه گفتیم بخدا بعد مدتی همه چیز درست میشه.
مزایا زندگی تو کانادا فراموش نکنید.

[Meytif]

دوستان سلام
می خواستم از دوست گرامی جناب آقای علینژاد و سایر دوستانی که اطلاعات گرانبهای خودشون رو بدون هیچ چشم داشتی در اختیار ما قرار میدن تشکر کنم. این تاپیک یه دید بسیار خوبی به من داد و در واقع مثل این بود که بخش نا مشخص و تاریک پروسه مهاجرت رو دوستان با این توضیحاتشون تا حد زیادی روشن کردند و در حقیقت نشون دادند که شایستگی زندگی در جامعه ای بهتر رو دارند. خواهش می کنم اگر کسی خواسته یا ناخواسته حرفی زد که موجب ناراحتی شد دلسرد نشوید چون به شما اطمینان میدم تعداد زیادی از افراد عضو این سایت و یا غیر عضو از اطلاعات ارزشمند شما استفاده می کنند. به نظر من این اطلاعات برای آدمی مثل من که در آغاز راه مهاجرت هست حکم کیمیا رو داره.
بازم از لطفتون ممنونم.

[Artaxerxes]

به نظر من گفتن این وضعیت درست اما ای کاش یک نفر هم که موفقیت داشته وراضی بوده هم نظری میداد البته که همه و همه وهمه اینها در ندانستن زبان است و بس .وگرنه باقی همش مثل ایرانه .

As i said before most of my friends here in Montreal are Iranians with very good jobs at big engineering companies like SNC Lavalin,etc so dont worry that much but focus on English or French as you should know one language at least very well the problem with most immigrants is that they have only an intermnediate level of both languages which is not enough at all besides you should have related experience to your field and the reason which you dont hear much from us is that when you have a full time job here you hardly find enough time to come to places like here or have a weblog to write about it

[bolotus]

با سلام
ضمن تشكر از دوستان كه با صبر و حوصله اين تاپيك را ادامه مي دهند و انصافا" اطلاعات مفيدي ارائه مي دهند.
من تمامي اين مطالب رو مطالعه كردم. وقتي خلاصه اونها رو برا همسرم بيان كردم فقط دپرس شد ولي برعكس من در تصميمم استوارتر شدم و تلاشم رو بيشتر و جدي تر. واقعا" دو برداشت كاملا" متفاوت ميشه داشت.
شما فكر كنيد تو همين تهران كارمند يه اداره با حقوق و سمت خوب هستيد و يه دفعه بخواهيد كارتون رو ول كنيد و دوباره دنبال كار بگرديد. شايد از استرس دچار بيماري هم بشيد مخصوصا" اگه زن و بچه هم داشته باشيد(مشكل روحي) علاوه براين شايد 6 ماه هم بيكارباشيد و كارخوب گيرتون نياد.(مشكل كاري) توجه كنيد كه همين جا كه شما، زبانتون، تجربتون، مدرك و دانشتون رو كه قبول دارن. حالا چه برسه به ديار غريب. پس ترس و استرس رو بايد كنار گذاشت و يه سري واقعيت ها رو شناخت و به دنبال راه حل بود.
1) مساله زبان كه دوستان به وفور توضيح دادند.
2) مساله دانش و تجربه و تخصص كه بحث شد.
3) مساله اي كه تا كنون كسي به اون اشاره نكرده و اما خيلي مهمه، بحث جهاني شدن و به روز بودنه. مثلا" همين چند ماه پيش تازه يه لوكوموتيو ديزل برا قطار برا اولين بار ما ساختيم. اما دنيا كجاست؟ ساخت قطارهايي با سرعت نزديك به هواپيما. زير سوال بردن دانش فني ما نيست (كه ما ايراني ها همين قدر هم بخاطر تحريم ها و جنگ و ... خيلي هنر كرديم) بحث به روز بودنه. شما هر رشته اي كه هستيد بايد دانش روز اونو داشته باشيد به هر نحوي كه شده. مثلا" اگه رشته شما مديريت هست بايد با تازه ترين نظريه ها و مقالات آشنا باشيد تا تو مصاحبه ارائه بديد. به عنوان يه راهكار در سمينارهاي بين المللي شركت كنيد و شروع به جمع آوري اطلاعات روز كنيد.
4) تجربه جهاني. اگه يه نفر كارمند دفتر پست مركزي تهران باشه و يه نفر ديگه كارمند دفتر TNT به نظر شما كداميك در خارج كشور موفق تر هستند؟ تجربه در محيط هاي به روز و بين المللي خيلي مفيده. مثلا" شما مهندس عمران در شركت ايراني باشيد بهتره يا تو دفتر يكي از شركت هاي خارجي (مثل هيوندا - كه البته الان حضور كم رنگ تري تو ايران دارند)؟ پس اگه برا شما امكان داره جايي كاركنيد كه جهاني تر باشه حتي به صورت part time (البته اگه موجود باشه) صد البته كارگري كه تو نمايندگي Mc Donald تو دبي كاركرده از كارگري كه تو fast food هاي معمولي ايران كاركرده تو كانادا موفق تر و امكان جذبش هم سريعتره. به جاي نمايندگي Pars تو نمايندگي Sony كار كنيد. البته بازهم مي گم اين مساله برا بعضي رشته ها و شركت ها صادقه.
موفق باشيد

[ShapourMahaei]

As i said before most of my friends here in Montreal are Iranians with very good jobs at big engineering companies like SNC Lavalin,etc so dont worry that much but focus on English or French as you should know one language at least very well the problem with most immigrants is that they have only an intermnediate level of both languages which is not enough at all besides you should have related experience to your field and the reason which you dont hear much from us is that when you have a full time job here you hardly find enough time to come to places like here or have a weblog to write about it

ممنون از راهنمایی تون
حالا به نظر شما در ایران چه طوری میشه به اون سطح از زبان رسید که intermediate نباشیم ؟
آخه همه آموزشگاهها در ایران نمیتونن اون طور که باید و شاید فرانسه رو بصورت یک زبان محاوره ای آموزش بدن. حداقل تجربه شخصی من اینطور بوده.

[aabed]

با سلام به همه دوستان،

من در حال حاضر مدير عامل يك شركت كانادايى و يك شركت ايرانى هستم.

يك سرى نكات در مورد تاپيك به ذهنم رسيد كه براتون مينويسم:

1-به نظر من گرفتن اقامت و پاسپورت يك كشور دوم براى كسانى كه تو ايران و ميدل آست هستند از نون شب هم واجب تر هست. حالا اگه به هر دليلى نظرشون تغير كرد ميتونن پاسپورت رو بگيرند و تو ايران زندگى كنند. حد اقل براى روز مبادا و آينده بچه ها چيزه خيلى خوبيه.

2- آدم هاى موفق و بازنده تو همه جا هستند. هم تو ايران، هم تو كانادا هم بقيه جاهاى دنيا. تو كانادا هم پر هست از ايرانى هاى موفق كه پولشون از پارو بالا ميره و افرادى كه مشاغل آكادميك خيلى بالايى دارند. مخصوصا تو تورنتو و ونكوور كه ايرانى هاى ميليونر فراوون هستند.




ما تو كانادا ايرانى داريم كه به كانادا مهاجرت كرده و الان تو پارلمان نماينده مجلس هست !!
(نماينده ريچموند هيل (تورنتو) در مجلس)

تا جايى كه ميدونم نماينده ملكه در كانادا (كه يك پزيشن سياسى بين نخست وزير و ملكه هست توسط يك مهاجرخانم از آفريقا گرفته شده)

ملكه
نماينده ملكه
نخست وزير
....

ميزان موفقيت هر كسى به انگيزه و تلاشش تو اين كشور بستگى داره.


ايرانيان كانادا متناسب با سطح مالى و پرستيژى كه دارند كه تو شهر هاى مختلف تجمع كردند. ايرانيان ثروتمند تو ونكوور، ايرانيان كمتر ثروتمند و كسبه در تورنتو،م مهندسين و متخصصين در كلگرى و اما ايرانيان مونترال:

اصولا دو دسته از ايرانيان در مونترال زندگى ميكنند.
1- دانشجو ها كه به خاطر هزينه هاى بسيار كم زندگى در اين شهر به اينجا ميان.
2-دسته ايى از پناهنده هاى ايرانى كه در سال هاى اول انقلاب به مونترال اومدن و موندگار شدن.

متاسفانه دوستان اصلا ديد درستى نسبت به كبك و مسايل اون ندارند. شما اقامت رو با سيستم كبك ميگيريد. ميريد مونترال، لندينگ ميكنيد. بعد ميريد تورنتو، كلگرى يا ونكوور. به همين سادگى مشكل حل شد

3- در مورد اظهار نظر هاى دوستان هم كلا يه طرز فكر رايج هست كه ورود مهاجرين جديد عصه رو واسه مهاجرين قبلى تنگ تر ميكنه. اين هست كه خيلى از ايرانيان مقيم كانادا سعى ميكنن شرايط كانادا رو خيلى سخت و غير قابل تحمل نشون بدن.او جالب اينجاست كه تو مهمونى ها و تجمعات دانشجويى تا ميتونن از ايران و شرايطش بد گويى ميكنند كه ايران چنين شد و چنان اگه الان ايران بوديم چنين ميشد و چنان...

اقايون و خانوم ها اگه شرايط اينقدر بد هست چرا دو دستى كانادا رو چسبيديد؟؟؟
همين فردا پاشيد بريد ايران.