سلام به دوستان خودم. من منتظر شدم که کسانی که الان کبک هستند از تجربیات مهاجرین موفق که اونجا هستند هم بنوسند که ننوشتند. من دو سه نفرو میشناسم که مونترال هستند و یکی از دوستان صمیمی که الان ادمونتون هست. میخوام از دوستانی که مونترال هستند شروع کنم که البته یکیشون ایرانیه و اونیکی ایرانی نیست و هردو موفق. من خیلی خلاصه میگم چون واقعا فارسی تایپ کردنم افتضاح هستش!
دوست ایرانی وقتی که ایران بودند دریکی از شهرهای زیبای شمال زندگی میکردند و لیسانس زبان اینگلیسی و 2 سال پیش مهاجرت کردند به مونترال. اولش به گفته خودش گیج بود تا چند ماه بعد کم کم به کمک دوستانی که اونجا پیدا کرده بود تونست یه کار نبمه وقت تو یه فروشگاه داروهای گیاهی چینی پیدا کنه که کلی هم سخت بود چون یکشنبه ها هم میرفت سر کارنیمه وقت با کار زیاد. بعدش تحقیق کرد و رفت در یه کالج دوره 1 ساله هنر خوند و الان به کمک دوستش که تو کالج باهاش آشنا شده بود و در یک گالری هنری کار میکرد استخدام بشه که توی نمایشگاه ها این گالری هم شرکت فعالی داره. الان بعد از 2 سال رفته سفر خارج از کانادا چون موفق شده بود پول هم پس انداز کنه. ایشون به من گفتند میشه دوره دید حالا به تناسب به رشته ( بعد کار پیدا کرد) علاقه یا ادامه تحصیل داد در دانشگاه. من نتونستم سوال بیشتری بپرسم چون رشتش مهندسی نبود که به من اطلاع دقیقتری بده. حالا اگه از دوستان کسی میتونه بیشتر تحقیق کنه من هم تلاشمو میکنم بیشتر اطلاعات کسب کنم بزارم اینجا.
و اما اون یکی دوستم که ایرانی نیست الان داره کار میکنه به طوری که بیچاره تو ایمیل هاش به من میگه شب که میرسم خونه حالشو ندارم تیوی ببینم! ایشون مک گیل درس خوندن و چون وقتی تو کشور خودش بوده دانشگاهش اینگلیسی زبان بوده مک گیل ازش آیلتس و جی آر ایی نخواسته. مستر رشته علوم کامپیوتر خونده و تازه 4 ماه رفته سر کار. جالب اینه که مهاجر قسمت فدرال بوده اومده کبک درس خونده و زندگی میکنه فرانسشم والا افتضاح منتظره من برم یادش بدم!!! دیگه خودتون حساب کنید.
راستی یه دوست لبنانی هم دارم که داره درس میخونه خوب لبنانی ها که میدونید خودتون مثل بلبل فرانسه حرف میزنن اما این خانم اینگلیسیش هم بد نیست لااقل از من بهتره اما به گفته خودش بیشتر بیکار بوده اونجا تا اینکه میره به شهر لول درس بخونه ایشون چند سال تو فرودگاه دبی کار میکرده قبل از مهاجرتش و فقط دیپلم داشته . حالا هم از اینکه داره درس میخونه راضیه راستش رشته ای که داره میخونه از این رشته هایی هست که تاحالا من اسمشو اینجا نشنیدم میپرسم میگم اگه بخواهید.
اوه اوه یادم رفت بگم که بهترین دوست من که خودش کبکی هست و من با ایشون در اروپا آشنا شدم خودش مشکل کار داشت و یکی از رشته های کمک پزشکی خونده. روز اول که من دیدمش اینگلیسبش خراب بود اما خودش گفت بنا به احتیاج کار مجبور شده اینگلیسی رو بخونه چون اگه اینگلیسی بلد باشی کار بهتر پیدا میکنی تو کبک. یه سال ایشون رفتند استرالیا برای کار با ویزای ورک اند هالیدی بعد از 1 سال برگشت مونترال و بعد از 6 ماه کار پیدا کرد تو این مدت حتی تلفن نداشت چون باید صرفه جویی میکرد چون بیکار بود. فقط با ایمیل با هم در تماس بودیم تا 2 هفته پیش که بهم ایمیل داد و شمارشو داد من هم تنبل هنوز زنگ نزدم بهش.
ملاحظه میفرمایید کار پیدا کردن برا خود کبکی ها که همونجا به دنیا اومدن و درس و دانشگاه خوندند هم راحت نیست اما نشدنی هم نیست و این دوستم هم راضیه همیشه.
و اما در مورد اون دوستم که در سن 40 سالگی با یه بچه 8 ساله وارد ونکوور شد و مهندس از دانشگاه شریف. راستش میخوام خلاصش کنم. ایشون کارشو بعد از 7 ماه در یک فروشگاه کیف و کفش مخصوص خانم ها شروع کردند و روزی 8 ساعت باید مدام ایستاده کار میکرد چون تو کانادا اگه مشتری بیاد تو فروشگاه و فروشنده نشسته باشه زشته و توهینه حتما به احترام مشتری باید بایستی! بگذریم این نقل قوله حالا نیدونم تا چه حدی صحت داره. ایشون با مدرک دانشگاه شریف باید کفش پای مشتری میکرد... بعدش دوره ای را در یک کالج ونکوور شروع کرد بعد به خاطر یه سری مشکلات ولش کرد بعد کار پیدا کرد تو یه شرکت نفتی در ادمونتون بعدش بیکار شد تا حالا 9 بار کار پیدا کرده و بی کار شده! 3 بار برگشته ونکوور چون اونجا کار در شرکت های مختلف پیدا کرده. الان هم در ادمونتون هستش و یه خونه هم خریده. میگه مشکله اما هرگز راضی نیست برگرده ایران با تمام مشکلاتی که داره.
ملاحظه بفرمایید هر جا سختی ها و موفقیت های خودشو داره به خود آدم بر میگرده و تلاش و صبر و اینکه هدف از ترک میهن و مهاجرت چیه؟ موفق باشید و شاد.
علاقه مندی ها (Bookmarks)