صفحه 177 از 186 نخستنخست ... 77127167168169170171172173174175176177178179180181182183184185186 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,761 تا 1,770 , از مجموع 1855

موضوع: اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن كانادا

  1. #1761

    پیش فرض پاسخ : اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن كانادا

    دوستان بازار کار برای.رشته های مهندسی بده یا برای رشته های شاخه بالینی و پزشکی هم همینطوره؟ منظورم اینه ک خب به هرحال مهندس ها بیشتر مهاجرت میکنن طبیعتا کار خوب پیدا کردن برا اونا سختتره
    ولی برای علوم پزشکیا چی ؟ مثالا داروساز ...

  2. #1762
    ApplyAbroad Guru
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    ارسال‌ها
    15,575

    پیش فرض پاسخ : اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن كانادا

    نقل قول نوشته اصلی توسط motavaled90 نمایش پست ها
    دوستان بازار کار برای.رشته های مهندسی بده یا برای رشته های شاخه بالینی و پزشکی هم همینطوره؟ منظورم اینه ک خب به هرحال مهندس ها بیشتر مهاجرت میکنن طبیعتا کار خوب پیدا کردن برا اونا سختتره
    ولی برای علوم پزشکیا چی ؟ مثالا داروساز ...
    بازار کار مهندسی الان بد نیست و خوب شده؛ البته به شاخه کاری هم بستگی داره. با مدارک رشته پزشکی از ایران نمیتوانید در کانادا کار پزشکی بکنید. باید امتحانات مختلفی را بدهید و دوره های مختلفی را بگذرانید و کلا ورود به رشته پزشکی در کانادا مشکل است. تاپیک پزشکی در کانادا را مطالعه کنید.

  3. #1763

    پیش فرض پاسخ : اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن كانادا

    دوستان من دنبال کار تحقیقاتی (توی دانشگاه یا توی شرکت‌ها) در کانادا هستم. الان یه آپشن از شرق آسیا دارم که خیلی خوبه (از جهت مالی و رنکش هم زیر ۱۰۰ هست طبق QS و توی رشتهٔ خودم هم رنک بهتری هم داره:‌ زیر ۵۰). من در صورتی که بخوام PhD رو اونجا بخونم و بعد برای پست داک/کار اقدام کنم برای کانادا آیا این کار درستی هست؟ حسن اونجا شرایط تحقیقاتی و امکان ساختن روزمهٔ قوی‌تر و مسائل مالیش هست. از جهت کاری هم اونجا امکان کار خواهم داشت (با توجه به اطلاعاتی که دارم البته) ولی هدفم مهاجرت به کانادا (یا استرالیا) است. برای همین میخوام اثر تصمیم روی رفتن به شرق اسیا رو بدونم که آیا کار درستی هست؟ یا بهتره مستقیم برای تحصیل در کانادا اقدام کنم؟

    یه مسئله که وجود داره اینه که امکانات علمی و نزدیک بودن زمینه‌ٔ تحقیقاتی من در دانشگاه آسیایی بهتر هست. در کانادا پوزیشنی فعلا پیدا نکردم. اما بهرحال هدف نهایی من مهاجرت هست میخوام بدوم داشتن یه روزمهٔ خوب چقدر شانس گرفتن کار (پست داک) و نهایتا اقامت دائم رو فراهم میکنه؟‌

  4. #1764
    ApplyAbroad Hero chemistrymaste آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    رشته و دانشگاه
    Biophysical and Bioanalytical Chemistry
    ارسال‌ها
    1,261

    پیش فرض پاسخ : اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن كانادا

    نقل قول نوشته اصلی توسط Geek نمایش پست ها
    دوستان من دنبال کار تحقیقاتی (توی دانشگاه یا توی شرکت‌ها) در کانادا هستم. الان یه آپشن از شرق آسیا دارم که خیلی خوبه (از جهت مالی و رنکش هم زیر ۱۰۰ هست طبق QS و توی رشتهٔ خودم هم رنک بهتری هم داره:‌ زیر ۵۰). من در صورتی که بخوام PhD رو اونجا بخونم و بعد برای پست داک/کار اقدام کنم برای کانادا آیا این کار درستی هست؟ حسن اونجا شرایط تحقیقاتی و امکان ساختن روزمهٔ قوی‌تر و مسائل مالیش هست. از جهت کاری هم اونجا امکان کار خواهم داشت (با توجه به اطلاعاتی که دارم البته) ولی هدفم مهاجرت به کانادا (یا استرالیا) است. برای همین میخوام اثر تصمیم روی رفتن به شرق اسیا رو بدونم که آیا کار درستی هست؟ یا بهتره مستقیم برای تحصیل در کانادا اقدام کنم؟

    یه مسئله که وجود داره اینه که امکانات علمی و نزدیک بودن زمینه‌ٔ تحقیقاتی من در دانشگاه آسیایی بهتر هست. در کانادا پوزیشنی فعلا پیدا نکردم. اما بهرحال هدف نهایی من مهاجرت هست میخوام بدوم داشتن یه روزمهٔ خوب چقدر شانس گرفتن کار (پست داک) و نهایتا اقامت دائم رو فراهم میکنه؟‌
    من یه چیزی رو متوجه نشدم.
    شما میخواین پست داک بگیرین که استاد بشین؟
    استاد شدن برای شما مهمه؟ یا میخواین همه اینا منجر به اقامت بشه؟
    1. اگه اره، همون موقع که تو شرق اسیا تشریف دارین، برای اقامت دائم کانادا اقدام کنین.
    2. اینجا موقعیت های پست داک یک دهم اروپا هم نیست. به شدت سخته پیدا کردنش. حواست به این قضیه باشه. چون استاد داره مثلا 5000 دلار میده به یه پست داک، در حالی که برای دکترا کمتر خرج میکنه و تازه دکتراهه حرفشو هم گوش میکنه و نمیگه من پست داکم خودم بهتر از تو میدونم. کنترل کردن یه دکترا راحت تره. ولی خب پست داکه میتونه مستقل کار کنه و کلی مقاله بده.
    3. برای آدمی که نمیخواد استاد بشه، گرفتن پست داک یه جورایی میتونه بعدها اتلاف وقت تلقی بشه. چون پست داک مهر تایید میزنه که شما دیگه به درد صنعت نمیخورین و میخواین برین دنبال اکادمیا.
    4. کار پیدا کردن از دور سخته (برای کانادا) اینجا باید یکی دو سال اول رو کانکشن بسازین. اعتماد نمیکنن بهتون.
    5. پست داک یه ساله هست توی کانادا و توی اروپا اکثرا دو ساله. تو همین یه سال شما باید به فکر پوزیشن بعدی باشین که به اصطلاح بتونین موندگار بشین.


    "We believe in "Possibility

    به هر چیزی که فکر کنید از ته دلتون، بهش میرسید!

  5. #1765
    ApplyAbroad Guru
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    ارسال‌ها
    15,575

    پیش فرض پاسخ : اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن كانادا

    نقل قول نوشته اصلی توسط Geek نمایش پست ها
    دوستان من دنبال کار تحقیقاتی (توی دانشگاه یا توی شرکت‌ها) در کانادا هستم. الان یه آپشن از شرق آسیا دارم که خیلی خوبه (از جهت مالی و رنکش هم زیر ۱۰۰ هست طبق QS و توی رشتهٔ خودم هم رنک بهتری هم داره:‌ زیر ۵۰). من در صورتی که بخوام PhD رو اونجا بخونم و بعد برای پست داک/کار اقدام کنم برای کانادا آیا این کار درستی هست؟ حسن اونجا شرایط تحقیقاتی و امکان ساختن روزمهٔ قوی‌تر و مسائل مالیش هست. از جهت کاری هم اونجا امکان کار خواهم داشت (با توجه به اطلاعاتی که دارم البته) ولی هدفم مهاجرت به کانادا (یا استرالیا) است. برای همین میخوام اثر تصمیم روی رفتن به شرق اسیا رو بدونم که آیا کار درستی هست؟ یا بهتره مستقیم برای تحصیل در کانادا اقدام کنم؟

    یه مسئله که وجود داره اینه که امکانات علمی و نزدیک بودن زمینه‌ٔ تحقیقاتی من در دانشگاه آسیایی بهتر هست. در کانادا پوزیشنی فعلا پیدا نکردم. اما بهرحال هدف نهایی من مهاجرت هست میخوام بدوم داشتن یه روزمهٔ خوب چقدر شانس گرفتن کار (پست داک) و نهایتا اقامت دائم رو فراهم میکنه؟‌
    اگر یک آپشن در شرق آسیا دارید و آپشنی در کانادا ندارید طبعا انتخابتون روشن است البته به محل آپشن تون هم بستگی داره. سنگاپور و هنگ کنگ بسیار خوب هستند ولی مالزی و اندونزی و مانند آنها را توصیه نمیکنم. در ضمن درنظر داشته باشید که پست داک در کانادا لزوما به اقامت دائم منجر نمیشه. همونطر که دوستمون فرمودند از شرق آسیا هم میتونید برای مهاجرت کانادا اقدام کنید.

  6. #1766

    پیش فرض پاسخ : اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن كانادا

    نقل قول نوشته اصلی توسط chemistrymaste نمایش پست ها
    من یه چیزی رو متوجه نشدم.
    شما میخواین پست داک بگیرین که استاد بشین؟
    استاد شدن برای شما مهمه؟ یا میخواین همه اینا منجر به اقامت بشه؟
    1. اگه اره، همون موقع که تو شرق اسیا تشریف دارین، برای اقامت دائم کانادا اقدام کنین.
    2. اینجا موقعیت های پست داک یک دهم اروپا هم نیست. به شدت سخته پیدا کردنش. حواست به این قضیه باشه. چون استاد داره مثلا 5000 دلار میده به یه پست داک، در حالی که برای دکترا کمتر خرج میکنه و تازه دکتراهه حرفشو هم گوش میکنه و نمیگه من پست داکم خودم بهتر از تو میدونم. کنترل کردن یه دکترا راحت تره. ولی خب پست داکه میتونه مستقل کار کنه و کلی مقاله بده.
    3. برای آدمی که نمیخواد استاد بشه، گرفتن پست داک یه جورایی میتونه بعدها اتلاف وقت تلقی بشه. چون پست داک مهر تایید میزنه که شما دیگه به درد صنعت نمیخورین و میخواین برین دنبال اکادمیا.
    4. کار پیدا کردن از دور سخته (برای کانادا) اینجا باید یکی دو سال اول رو کانکشن بسازین. اعتماد نمیکنن بهتون.
    5. پست داک یه ساله هست توی کانادا و توی اروپا اکثرا دو ساله. تو همین یه سال شما باید به فکر پوزیشن بعدی باشین که به اصطلاح بتونین موندگار بشین.
    مورد ۳ کاملا صادق نیست. موارد نقض رو من زیاد دیدم.

  7. #1767
    ApplyAbroad Hero chemistrymaste آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    رشته و دانشگاه
    Biophysical and Bioanalytical Chemistry
    ارسال‌ها
    1,261

    پیش فرض پاسخ : اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن كانادا

    نقل قول نوشته اصلی توسط photonic85 نمایش پست ها
    مورد ۳ کاملا صادق نیست. موارد نقض رو من زیاد دیدم.
    درست میفرمایین ممکنه من اشتباه کنم. چون مشاهدات من محدود به شهرمون و تورنتوئه و یکی دو تا شهر دیگه مثل شهر ما (که ونکوور و مونتریال توشون نیست)
    ولی ازتون میخوام خواهش کنم که اینجور وقتا مثال بیارین. گفتن من مورد نقض دیدم کافی نیست. گفتن من مورد نقض "زیاد" دیدم کافی نیست. یه سه مورد ازین موارد نقض رو بفرمایین تا هم من که اینجوری فکر میکنم یکمی دیدم بهتر و گسترده تر بشه هم به بقیه کمک بشه.
    عین مثل اینه که من بیام الان بنویسم فتونیکس عزیز اشتباه میکنی مورد شما صادق نیست چون من مثال نقض خیلی دیدم.
    این جمله به تنهایی به هیچ کس کمک نمیکنه. ما که این طرف هستیم باید به هم وطنا دید درست بدیم. جمله کلی این صادق نیست اون صادق هست واقعا کمک نمیکنه.
    حرفم اینه که وقتی یکی پست داک میگیره، میشه مثلا 35 ساله، هم کار پیدا کردن سخته براش. هم شما وقتی پست داک میگیری هی زمینه کاریت narrow تر میشه. در نتیجه شما دیگه یه لیسانس نیستیکه بگن پاشو برو تکنسین شو یا برو نمیدونم فلان قسمت. اینو هر آدمی که توی صنعت هست یا تو مارکت میفهمه که وقتی مثلا 5 سال همش ریسرچ کنی و با هیچ دستگاهی کار نکنی و توی پست داک همش مقاله بنویسی، دیگه به درد ریسرچ میخوری، به درد کار کردن توی QC یه شرکت نمیخوری.
    شما داری توی فیلد خیلی تخصصی کار میکنی
    من الان هفت هشت نفر رو توی شیمی میشناسم، دو نفر بیوشیمی
    دو نفر مهندسی مکانیک
    چند نفر برق و عمران البته استراکچرش
    که همینجوری دارن از دکترا میرن پست داک و از پست داک میرن پست داک چون دیگه کار پیدا نمیشه براشون. البته اونا people skills هم ندارن.
    شما با لیسانست راحت تر میتونی بری کار کنی.
    این حرفی که اینجا دارم مینویسم رو هم از دو تا مشاور حرفه ای (کانادایی) که سی ساله دارن تو این شرکتها و وورکشاپ ها میچرخن و به اصطلاح راه و چاه کار پیدا رو یاد میدن، هم از اون کارمندای talent acquisition شکرتا شنیدم هم رفتم تو وورکشاپ هایی که کارمندای شرکتایی مثل مانستر میان.
    تو همشون یه جمله همش گفته میشه:
    شما وقتی پست داک میگیری، و وقتی میبینن که کار تو رو یه لیسانس و یه فوق لیسانس میتونه انجام بده، حتی اگه خودت راضی باشی بری با همون حقوق کار کنی که اونا میگیرن، کارمند بخش HR سعی میکنه تو رو خط بزنه از لیست. چرا؟ چون حس میکنه تو با این همه تخصص و این همه دانش مخصوص رشته خودت ممکنه توی این کار happy نباشی و به مرور هم برای خودت فرسایشی میشه هم بازدهیت میاد پایین هم باعث آن هپی شدن بقیه میشی. نه از دانش و تجارب خودت استفاده میشه نه چیز جدیدی زیاد یاد میگیری چون مغز 5 سال فقط مقاله نوشته و تو محیط اکادمیک چرخیده. چون صنعت نیاز نداره شما روی cterm یه دی ان ای خیلی کار کرده باشی، این تخصص مال اکادمیا هست و به درد اکادمیا میخوره. صنعت یه نفرو میخواد که کارای مربوط به تخصص اون شرکت و در حیطه تخصصی اون شرکت رو انجام بده.
    من اینو خیلییییییییییییییییییییی شنیدم. از خیلی از آدمای متخصص توی این زمینه. هر هفته یه بار حداقل با این آدمها میرم صحبت میکنم.
    من تو وورکشاپ های کار پیدا کردن هم برای پست داک ها هم برای مستر ها هم پی اچ دی ها هم کار اکادمیک هم غیراکادمیک شرکت کردم. تو همه اونها این مورد بالا گفته شد (هرچیزی که اینجا دارم مینویسم مشاهدات مستقیم خودمه نه حتی شنیدن از 50 تا ایرانی توی کانادا).
    اینجا حتی دکترا هم نمیگیرن اگه قصدشون کار کردن توی یه شرکت باشه. منظورم کانادایی ها هستن. ایرانیا که ماشالا همه عاشق دکترا گرفتنن، بعد 6 سال تازه میفهمن ماجرا چی بوده.
    من اینجور وقتا از طرف مقابلم خواهش میکنم توضیح بده، چون وقتی ایران بودم، وقتی اطلاعات درستی از کانادا نداشتم و همیشه هم به موارد کلی از طرف دوستان مثل مشابه جمله شما برخورد میکردم و برام سوالای بزرگ ایجاد میشد، یه روزی خدا یه دوست عزیزی رو گذاشت سر راه من (یا منو گذاشت سر راه اون نمیدونم)، بهم لطف کرد و بخشی از اینا رو توضیح داد و کمکم کرد که من جواب سوالاتم رو بگیرم و درست تصمیم بگیرم و بقیه شو خودم اینجا به دست آوردم و دانش و تجربیاتم داره کامل تر میشه. با یه جمله هیچی به دانش طرف اضافه نمیشه مادامی که شما توضیحی نمیدین، کما اینکه طرف حس میکنه شما یه چیزی شنیدین از بقیه ایرانیا و دارین همونو به بقیه هموطنا میدین.

    امیدوارم که همیشه موفق و سلامت باشین دوست خوبم
    ممنونم


    "We believe in "Possibility

    به هر چیزی که فکر کنید از ته دلتون، بهش میرسید!

  8. #1768

    پیش فرض پاسخ : اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن كانادا

    نقل قول نوشته اصلی توسط chemistrymaste نمایش پست ها
    درست میفرمایین ممکنه من اشتباه کنم. چون مشاهدات من محدود به شهرمون و تورنتوئه و یکی دو تا شهر دیگه مثل شهر ما (که ونکوور و مونتریال توشون نیست)
    ولی ازتون میخوام خواهش کنم که اینجور وقتا مثال بیارین. گفتن من مورد نقض دیدم کافی نیست. گفتن من مورد نقض "زیاد" دیدم کافی نیست. یه سه مورد ازین موارد نقض رو بفرمایین تا هم من که اینجوری فکر میکنم یکمی دیدم بهتر و گسترده تر بشه هم به بقیه کمک بشه.
    عین مثل اینه که من بیام الان بنویسم فتونیکس عزیز اشتباه میکنی مورد شما صادق نیست چون من مثال نقض خیلی دیدم.
    این جمله به تنهایی به هیچ کس کمک نمیکنه. ما که این طرف هستیم باید به هم وطنا دید درست بدیم. جمله کلی این صادق نیست اون صادق هست واقعا کمک نمیکنه.
    حرفم اینه که وقتی یکی پست داک میگیره، میشه مثلا 35 ساله، هم کار پیدا کردن سخته براش. هم شما وقتی پست داک میگیری هی زمینه کاریت narrow تر میشه. در نتیجه شما دیگه یه لیسانس نیستیکه بگن پاشو برو تکنسین شو یا برو نمیدونم فلان قسمت. اینو هر آدمی که توی صنعت هست یا تو مارکت میفهمه که وقتی مثلا 5 سال همش ریسرچ کنی و با هیچ دستگاهی کار نکنی و توی پست داک همش مقاله بنویسی، دیگه به درد ریسرچ میخوری، به درد کار کردن توی QC یه شرکت نمیخوری.
    شما داری توی فیلد خیلی تخصصی کار میکنی
    من الان هفت هشت نفر رو توی شیمی میشناسم، دو نفر بیوشیمی
    دو نفر مهندسی مکانیک
    چند نفر برق و عمران البته استراکچرش
    که همینجوری دارن از دکترا میرن پست داک و از پست داک میرن پست داک چون دیگه کار پیدا نمیشه براشون. البته اونا people skills هم ندارن.
    شما با لیسانست راحت تر میتونی بری کار کنی.
    این حرفی که اینجا دارم مینویسم رو هم از دو تا مشاور حرفه ای (کانادایی) که سی ساله دارن تو این شرکتها و وورکشاپ ها میچرخن و به اصطلاح راه و چاه کار پیدا رو یاد میدن، هم از اون کارمندای talent acquisition شکرتا شنیدم هم رفتم تو وورکشاپ هایی که کارمندای شرکتایی مثل مانستر میان.
    تو همشون یه جمله همش گفته میشه:
    شما وقتی پست داک میگیری، و وقتی میبینن که کار تو رو یه لیسانس و یه فوق لیسانس میتونه انجام بده، حتی اگه خودت راضی باشی بری با همون حقوق کار کنی که اونا میگیرن، کارمند بخش HR سعی میکنه تو رو خط بزنه از لیست. چرا؟ چون حس میکنه تو با این همه تخصص و این همه دانش مخصوص رشته خودت ممکنه توی این کار happy نباشی و به مرور هم برای خودت فرسایشی میشه هم بازدهیت میاد پایین هم باعث آن هپی شدن بقیه میشی. نه از دانش و تجارب خودت استفاده میشه نه چیز جدیدی زیاد یاد میگیری چون مغز 5 سال فقط مقاله نوشته و تو محیط اکادمیک چرخیده. چون صنعت نیاز نداره شما روی cterm یه دی ان ای خیلی کار کرده باشی، این تخصص مال اکادمیا هست و به درد اکادمیا میخوره. صنعت یه نفرو میخواد که کارای مربوط به تخصص اون شرکت و در حیطه تخصصی اون شرکت رو انجام بده.
    من اینو خیلییییییییییییییییییییی شنیدم. از خیلی از آدمای متخصص توی این زمینه. هر هفته یه بار حداقل با این آدمها میرم صحبت میکنم.
    من تو وورکشاپ های کار پیدا کردن هم برای پست داک ها هم برای مستر ها هم پی اچ دی ها هم کار اکادمیک هم غیراکادمیک شرکت کردم. تو همه اونها این مورد بالا گفته شد (هرچیزی که اینجا دارم مینویسم مشاهدات مستقیم خودمه نه حتی شنیدن از 50 تا ایرانی توی کانادا).
    اینجا حتی دکترا هم نمیگیرن اگه قصدشون کار کردن توی یه شرکت باشه. منظورم کانادایی ها هستن. ایرانیا که ماشالا همه عاشق دکترا گرفتنن، بعد 6 سال تازه میفهمن ماجرا چی بوده.
    من اینجور وقتا از طرف مقابلم خواهش میکنم توضیح بده، چون وقتی ایران بودم، وقتی اطلاعات درستی از کانادا نداشتم و همیشه هم به موارد کلی از طرف دوستان مثل مشابه جمله شما برخورد میکردم و برام سوالای بزرگ ایجاد میشد، یه روزی خدا یه دوست عزیزی رو گذاشت سر راه من (یا منو گذاشت سر راه اون نمیدونم)، بهم لطف کرد و بخشی از اینا رو توضیح داد و کمکم کرد که من جواب سوالاتم رو بگیرم و درست تصمیم بگیرم و بقیه شو خودم اینجا به دست آوردم و دانش و تجربیاتم داره کامل تر میشه. با یه جمله هیچی به دانش طرف اضافه نمیشه مادامی که شما توضیحی نمیدین، کما اینکه طرف حس میکنه شما یه چیزی شنیدین از بقیه ایرانیا و دارین همونو به بقیه هموطنا میدین.

    امیدوارم که همیشه موفق و سلامت باشین دوست خوبم
    ممنونم
    بله خواهش میکنم.
    مثال ۱ پستداک در دانشگاه تورنتو که در شرکت ThalmicLabs که جز بهتریم استارت‌آپ ها در کانادا هست همین ماه کار گرفته.
    مثال ۲ پستداک در دانشگاه اتاوا در شرکت ciena
    مثال ۳ پستداک در دانشگاه UBC بعد از استاد بودن در ایران و پستداک در کانادا الان در شرکت کار میکنه. اسم شرکت توی ذهننم نیست.
    مثال ۴ پستداک در آلمان و شرکتی که باز اسمش یادم نیست در اتاوا. اگر اصرار دارید اسمش رو پیدا کنم.
    در ضمن کاری که به یک لیسانس داده میشه با کاری که به یک دکترا میدن فرق میکنه. دید شما هم نسبت به پستداک درست نیست. اتفاقا در پستداک شما یک زمینه حدید رو میتونی دنبال کنی و narrow هم نمیشی. ولی خب کسی که میخواد بره شرکت کار کنه مستقیم بره بهتره تا وقتش تلف بشه. چون پستداک عملا شانس استخدام رو زیاد نمیکنه.
    بهرحال شما هم مثالی نیاوردید. منم گفتم لزوما حرف شما درست نیست. گاهی وقت‌ها در کل من خودم هم خیلی متوجه نمیشم چرا در اپلای ابرود مشارکت دارم

  9. #1769
    ApplyAbroad Guru
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    ارسال‌ها
    15,575

    پیش فرض پاسخ : اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن كانادا

    بنوعی هر دو دوستمان درست میفرمایند. پست داک بستگی داره به اینکه 1) چه رشته و زمینه کاری باشه و 2) پروژه ای که انجام میده تئوری باشه یا صنعتی. پروژه با ساپورت صنعت که در یک زمینه داغ روز باشه به گرفتن کار صنعتی هم کمک میکنه. پست داک در یک زمینه قدیمی و تئوری که فقط ازش مقاله دربیاد و کاربرد روز نداشته باشه طبعا برای کار صنعت هم مفید نیست. منهم موارد متعددی را میشناسم که از پست داک به صنعت رفتند بخصوص در برق و کامپیوتر که رشته خودمه. خیلی از بچه ها از مدت دوره پست داک برای گرفتن اقامت کانادا استفاده میکنند که برای گرفتن کار بعدی هم مفید میشه.

    مواردی که طرف مدت طولانی در پست داک میمونه بعضی وقت ها بدلایل دیگری است مثلا اصولا طرف قدرت انتقال مطلب را نداره یا در مصاحبه ها ضعیف و غیر حرفه ایه یا کلا کارش قوی نیست. آن مساله people skill که دوستمون فرمودند کلیدی است یعنی این افراد اگر پست داک هم نمیرفتند باز هم شانس کاریابی شون زیاد نبود. پست داک عملا یک کار موقتی است تا زمانی که کار مناسبی پیدا کنید.

  10. #1770

    پیش فرض پاسخ : اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن كانادا

    نقل قول نوشته اصلی توسط chemistrymaste نمایش پست ها
    من یه چیزی رو متوجه نشدم.
    شما میخواین پست داک بگیرین که استاد بشین؟
    استاد شدن برای شما مهمه؟ یا میخواین همه اینا منجر به اقامت بشه؟
    1. اگه اره، همون موقع که تو شرق اسیا تشریف دارین، برای اقامت دائم کانادا اقدام کنین.
    2. اینجا موقعیت های پست داک یک دهم اروپا هم نیست. به شدت سخته پیدا کردنش. حواست به این قضیه باشه. چون استاد داره مثلا 5000 دلار میده به یه پست داک، در حالی که برای دکترا کمتر خرج میکنه و تازه دکتراهه حرفشو هم گوش میکنه و نمیگه من پست داکم خودم بهتر از تو میدونم. کنترل کردن یه دکترا راحت تره. ولی خب پست داکه میتونه مستقل کار کنه و کلی مقاله بده.
    3. برای آدمی که نمیخواد استاد بشه، گرفتن پست داک یه جورایی میتونه بعدها اتلاف وقت تلقی بشه. چون پست داک مهر تایید میزنه که شما دیگه به درد صنعت نمیخورین و میخواین برین دنبال اکادمیا.
    4. کار پیدا کردن از دور سخته (برای کانادا) اینجا باید یکی دو سال اول رو کانکشن بسازین. اعتماد نمیکنن بهتون.
    5. پست داک یه ساله هست توی کانادا و توی اروپا اکثرا دو ساله. تو همین یه سال شما باید به فکر پوزیشن بعدی باشین که به اصطلاح بتونین موندگار بشین.
    ببخشید اگه کمی گنگ بود کوتاه اگه بگم خب ایده‌آلم بخش تحقیقی فضای آکادمیک هست (PI) ولی گرفتن اقامت واسم مهمه و خب چرخ اقتصادی زندگی هم باید بچرخه. نمیدونم دنبال یه آپشن به طور مقطعی خوب (علمی/اقتصادی) توی شرق آسیا منو ازین هدف دور میکنه یا نه.

    بخوام مفصل‌تر جوابتون رو بدم:

    1. من عاشق تحقیق و محیطش هستم اگه به خارج از آکادمیا فکر کنم قطعا ترجیحم یه محیط پویا به لحاظ یادگیری هست. ممکنه بنا به اضطرار مالی و شغلی مجبور بشم وارد صنعت بشم. توی صنعت هم بیشتر نظرم سمت تجاری سازی تکنولوژی‌های جدید هست (کامپیوتر). ولی اینا ایده‌آل ها هستن و خب به قول شما واقعیت‌ها ممکنه چیز دیگه باشند. من هدف اولم آکادمی هست ولی آپشن‌های دیگه رو هم در نظر دارم. از محیط استارتآپی هم خوشم میاد ولی همونطور که گفتم ترجیحم ریسرچ هست.

    توی این لینکراجع به career path های مختلف گفته و اتفاقا درصد کمی از پست-داک‌ها میتونن tenure بشن متاسفانه ولی کم نیستن اونایی که وارد صنعت میشن. من با واقعیات بازار اونجا مثل شما آشنا نیستم ولی به نظر میاد بشه تو محیط‌های hitech شانسی داشت برای خروج از آکادمی (البته ترجیحم همون آکادمی هست). این نظر شما باعث شد این سوال واسم مطرح بشه که آیا واقعا شرایط ریسرچر به عنوان یه شغل، علیرغم امنیت پائین و فضای رقابتیش، اینقدر وخیمه اونجا؟ دوم اینکه شرایط سنی توی صنعت اینقدر تاثیرگذاره؟ چون بهرحال من چندسالی از بازار باز عقب‌تر میافتم (هرچند رزومهٔ تحقیقاتیم بهتر میشه)


    ۲. من الان دکتری داخل هستم و متاسفانه بنا به مسائل خانوادگی، قصد داشتم چیزی شبیه مورد ۱ رو با تمام مشکلاتش و با اغماض بنا کنم ولی به نظر میاد موفق نمیشم.

    ۳. مسئله اینه که میتونم یکی دو سال دیگه هم وایسم و برای PhD دوم مستقیم برای کانادا/استرالیا یا اسکاندیناوی اقدام کنم. هدف من به لحاظ کاری قطعا آکادمیا هست ولی حاضرم برای داشتن یه زندگی با شرایط مالی متوسط و اقامت کشوری مثل کانادا این هدف رو تعدیل کنم و دنبال شغل‌های مناسب توی صنعت هم برم (تا جایی که به لحاظ روحی فرسایشی نباشه). متاسفانه با همهٔ علاقه و تلاشم این مسئله در ایران برای من ممکن نیست. تردیدم ازین جهت بود که آپشن شرق آسیا خوب هست ولی ممکنه با توجه به هدف اقامتیم بهتر باشه PhD رو توی مثلا کانادا دنبال کنم که به هدفم نزدیکتر بشم. در عوض مشکل PhD کانادا این باشه که حداقل ۲ سال به تاخیر میافته کارم. همین دو سال رو شاید بتونم با پست داک اونجا بیام (و اینجاست که شناخت بازار اونجا و موقعیت‌ها و راهنمایی شما دوستان خیلی کمک میکنه)
    ویرایش توسط Geek : December 18th, 2017 در ساعت 01:14 PM

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •