اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن كانادا

[Mathematician]

دوستان من و کسانی که اینجا هستیم معتقدیم ، زبان دانستن با گفتن چند جمله از چند کتاب انگلیسی و فرانسه کاملا" فرق میکنه ! "زبان جاری " شما فرضا" فرانکفون شناخته شده باشید ( در برگه CSQ ) این زبان برای کار کردن کافی نیست و باید 2-3 سال اینجا زبان جاری رو یاد بگیرید . میدونم که شاید باور گفته های ما کمی سخت باشه ، همانطور که دیگران گفتند و ما به عدم قابلیت آنها فکر میکردیم ولی حالا دوباره میگم " دوستان فقط یادگیری 2 زبان کلی وقت میگیره ، درحین اینکه مشکلات دیگری چون قبول نکردن کار وسوابق دیگر خواهید داشت " چاره اشم زمان + پول که اگه دومی نباشه ، اولی بودنش دردآوره !
حالا هم زمان باید به فکر Apply کالج یا دانشگاتون باشید ، دنبال کار بگردید ، انگلیستونو بالانس یا کلاس برید ...( شیرتوشیر!)
من اینجا چونه نمیزنم که درست میگیم ، من میگم اکثر دوستان که تو محیط های مختلف میبنیم ، نتیجه نگرفتن و یا حداقل برا 3 سال اول .
طوری شده که دنبال کار شب جنرال هم میری یه صف طویل کار میبنی ... مسئله اینه که " کار" نیست و جویای کار چند زبانه فراوان ! ( کاری به زبان نداریم ) ! تو تهران همشهری باز میکردی 120 صفحه نیازمندی بود و اینجا 3-4 دونه کار جنرال مثل " ماساژور - جابجایی وسایل ..."
از آگهی محدود جنرال بگیرید برید تا تخصصی !
ما میگیم گیریم زبان هم درست شد ، بعد با این وضع چی ! ما اینو به خانواده مون میگیم باور نمیکنند ، از شما که دیگه انتظار نداریم !!

** اینایی که میبینید مینویسم و بیشترهم من ! اینه که بنده در طول درس کلی به اداره کاریابی ، سایتهای مرتبط و جستجوی مستقیم مشغولم ، خیلی از دوستان اینجا اندازه شما خبر از اوضاع ندارند ودلشون به درس فرانسه یا Mastereshoooooon خوشه ، نهایتا" با شنیدن این مطالب میگن Citizen میشم و برمیگردیم ، ولی من نوعی نمیخوام برگردم و توریستی اینجا نیامدم ، چون نه پولشو دارم و نه از اون فرهنگ و قانون راضیم ، اینه که چیزاییکه مردم اینجا بعد 2-3 سال متوجه میشن و جرات بازگو کردنشو ندارن ما بیان میکنیم و آخرش کلی بد وبیراه هم میشنویم " ( که البته کاش ما هم متوجه نمیشدیم ، یه جورایی !)

UOTE=alinejad;463073]دوستان من و کسانی که اینجا هستیم معتقدیم ، زبان دانستن با گفتن چند جمله از چند کتاب انگلیسی و فرانسه کاملا" فرق میکنه ! "زبان جاری " شما فرضا" فرانکفون شناخته شده باشید ( در برگه CSQ ) این زبان برای کار کردن کافی نیست و باید 2-3 سال اینجا زبان جاری رو یاد بگیرید . میدونم که شاید باور گفته های ما کمی سخت باشه ، همانطور که دیگران گفتند و ما به عدم قابلیت آنها فکر میکردیم ولی حالا دوباره میگم " دوستان فقط یادگیری 2 زبان کلی وقت میگیره ، درحین اینکه مشکلات دیگری چون قبول نکردن کار وسوابق دیگر خواهید داشت " چاره اشم زمان + پول که اگه دومی نباشه ، اولی بودنش دردآوره !
حالا هم زمان باید به فکر Apply کالج یا دانشگاتون باشید ، دنبال کار بگردید ، انگلیستونو بالانس یا کلاس برید ...( شیرتوشیر!)
من اینجا چونه نمیزنم که درست میگیم ، من میگم اکثر دوستان که تو محیط های مختلف میبنیم ، نتیجه نگرفتن و یا حداقل برا 3 سال اول .
طوری شده که دنبال کار شب جنرال هم میری یه صف طویل کار میبنی ... مسئله اینه که " کار" نیست و جویای کار چند زبانه فراوان ! ( کاری به زبان نداریم ) ! تو تهران همشهری باز میکردی 120 صفحه نیازمندی بود و اینجا 3-4 دونه کار جنرال مثل " ماساژور - جابجایی وسایل ..."
از آگهی محدود جنرال بگیرید برید تا تخصصی !
ما میگیم گیریم زبان هم درست شد ، بعد با این وضع چی ! ما اینو به خانواده مون میگیم باور نمیکنند ، از شما که دیگه انتظار نداریم !!

** اینایی که میبینید مینویسم و بیشترهم من ! اینه که بنده در طول درس کلی به اداره کاریابی ، سایتهای مرتبط و جستجوی مستقیم مشغولم ، خیلی از دوستان اینجا اندازه شما خبر از اوضاع ندارند ودلشون به درس فرانسه یا Mastereshoooooon خوشه ، نهایتا" با شنیدن این مطالب میگن Citizen میشم و برمیگردیم ، ولی من نوعی نمیخوام برگردم و توریستی اینجا نیامدم ، چون نه پولشو دارم و نه از اون فرهنگ و قانون راضیم ، اینه که چیزاییکه مردم اینجا بعد 2-3 سال متوجه میشن و جرات بازگو کردنشو ندارن ما بیان میکنیم و آخرش کلی بد وبیراه هم میشنویم " ( که البته کاش ما هم متوجه نمیشدیم ، یه جورایی !)[/QUOTE]

سلام

من هم با آقای علینژاد و سایر دوستان هم عقیده ام . بطور کلی در بهترین حالت یک اختلاف زمانی ۲-۳ ساله بین زمانی که شما بطور جدی درگیر کار پیدا کردن میشین تا زمانی که کار به معنای تخصصی پیدا کنین فاصله هستش . تو این فاصله آدم مجبوره به اغلب کارهای سطح پایین رضایت بده تا بتونه این ۲-۳ سال اختلاف رو پر کنه .

منشا این اختلاف ۲-۳ ساله ، همونطور که تو صحبتهای دوستان بطور صریح و یا زمانی گفته شده ، اختلف ما و سیستم کاری هستش . مثالی که میتونم در مورد رشته خودم ریاضی بدم :

شما با مدرک لیسانس یا فوق لیسانس تو ایران با کمی اینطرف اونطرف کردن میتونین معلم ریاضی دبیرستان شین . تو اغلب مدارس از شما گواهینامه معلمی نمیخوان .

حالا فرض کنین امدین کانادا و تازه لیسانس و فوق لیسانس تن هم از کانادا گرفتین (در بهترین حالت !). اونوقت مانند ایران نیست که با کمی کانکشن برید تدریس کنین . نه این خبرها نیست ... بهتون میگن که شما چون زبان مادریتون انگلیسی نیست باید تشریف ببرین دو تا درس ۳ واحدی زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاهی پس کنین که ۶ ماه طول میکشه بعدش باداشتن کارنامه اون ۲ تا درس میتونید برید دوره ۱ ساله تربیت دبیری ببینید بعدش یک ۶ ماه هم طول میکشه که اون استان بهتون گواهینامه دبیری بده که بتونین باهاش کار کنین . کلان سره جم میشه ۲ سال . همون طور که دوستمون علینژاد گفتن تو تموم این ۲ سال شما باید از جیب بخورین و یا شبها برین کار سطح پایین بکنین .

نه فقط تو استان کبک ، که تو کل کانادا این مورد درسته .

تازه تمام این ماجرا برای معلمی تو رشته دمندینگ مانند ریاضی یا فیزیک یا شیمی هستش. به معلمی تو باقی رشتهها که اصلان نباید فکر کرد ....

دوستان توجه کنن که اگرچه عنوان تاپیک برای استان کبک هستش والی بطور کلی اغلب موارد مطرح شده برای سایر استانها هم درست هستش ...

امیدوار باشین.
در پناه حق

[ghlobe]

حالا فرض کنین امدین کانادا و تازه لیسانس و فوق لیسانس تن هم از کانادا گرفتین (در بهترین حالت !). اونوقت مانند ایران نیست که با کمی کانکشن برید تدریس کنین . نه این خبرها نیست ... بهتون میگن که شما چون زبان مادریتون انگلیسی نیست باید تشریف ببرین دو تا درس ۳ واحدی زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاهی پس کنین که ۶ ماه طول میکشه بعدش باداشتن کارنامه اون ۲ تا درس میتونید برید دوره ۱ ساله تربیت دبیری ببینید بعدش یک ۶ ماه هم طول میکشه که اون استان بهتون گواهینامه دبیری بده که بتونین باهاش کار کنین . کلان سره جم میشه ۲ سال . همون طور که دوستمون علینژاد گفتن تو تموم این ۲ سال شما باید از جیب بخورین و یا شبها برین کار سطح پایین بکنین .

در انتاریو اگر شما لیسانسیه از کانادا در یک رشته مرتبط باشید با گذراندن دوره 9 ماهه تربیت دبیر (bachelor of education) بلافاصله گواهی دبیری را میگیرید و به زبان مادریتون هم کاری نداره. (چندین نفر از دوستانم این کار را انجام داده اند) ولی به این معنی نیست که فورا کار پیدا کنید. حتی در رشته های مورد نیاز مثل ریاضی هم باید دو سه سالی بصورت ساعتی بعنوان substitute teacher کار کنید تا شانس گرفتن یک کار دائمی را پیدا کنید. ولی این مسئله به مهاجر و غیر مهاجر کاری نداره و روالش برای خود کانادائی ها هم همینجوری است.

[Mathematician]

در انتاریو اگر شما لیسانسیه از کانادا در یک رشته مرتبط باشید با گذراندن دوره 9 ماهه تربیت دبیر (bachelor of education) بلافاصله گواهی دبیری را میگیرید و به زبان مادریتون هم کاری نداره. (چندین نفر از دوستانم این کار را انجام داده اند) ولی به این معنی نیست که فورا کار پیدا کنید. حتی در رشته های مورد نیاز مثل ریاضی هم باید دو سه سالی بصورت ساعتی بعنوان substitute teacher کار کنید تا شانس گرفتن یک کار دائمی را پیدا کنید. ولی این مسئله به مهاجر و غیر مهاجر کاری نداره و روالش برای خود کانادائی ها هم همینجوری است.

ممنون از توضیحات تکمیلی دوستمون گلوب

بنده گفتم اغلب موارد... نه همه موارد ....

در ضمن ، این مساله پیشواحد زبان انگلیسی تو استانهای بریتیش کلمبیا ، آلبرتا و سسکچوان برقراره ! حالا دوستان تو انتاریو خوش شانس هستن ، این مورده مزاحمو ندارند ....

نکته دیگه که دوستمون گلوب اشاره کرد مسله کار دایم هستش . خوب البته این به مکان جغرافیایی محل شغل هم بستگی داره . این واضحه که تو شهرهای بزرگ ، باید ۲-۳ سالی با حق التدریسی شورو کرد .... اما تو نواحی دور از مرکز با همون مدرک تربیت دبیری میشه کار دائم گرفت . پول خوبی میدن اما بیشتر تو نواحی کم جمعیت و گاهی روستایی هستش. تا اونجایی که من خبر دارم در هر دو حالت ، تا گرفتن سابقه کار مو رده نیاز برای کار دائم تو نواحی مرکزی ، بقول ما ایرانیها چیزی حدود ۴-۵ سال "خاک خوردن " نیاز داره .

[nattaj]

يعني منظورت اين بود كه ايراني بازي تعطيل
؟؟!
مي توني درصد بدي كه چه نسبتي از ايراني هاي مقيم كبك اينجوري كه ميگي قرتي تشريف دارند؟
اين دسته فرصت و يا جرات نكردند با وچه لخت و تلخ زندگي در جامعه خودشان روبرو شوند پس براي فرار از مسئوليت كبك، مالزي، انگليس و ... را انتخاب ميكنند.
ولي ميخوام بدونم آيا براي دسته مقابل_اونهايي كه تنشون به سختي، حقارت و مشقتهاي خاصِ تو ايران خورده_ هم همينه؟ يعني براي اونها هم توصيه ميكني دلشون رو به كبك خوش نكنند؟

دوستان عزیز
هدف از بحث در مورد شرایط کاری کبک فقط شکستن اون حباب خیالی رسیدن به همه چیز به محض ورود به کبک است.
اینقدر نگرانی در مورد زندگی و کار اصلا خوب نیست و به نظر من اینقدر بدبینی نسبت به شرایط اصلا با واقعیات زندگی مردم در کبک سازگار نیست.
فکر میکنم باید حد اعتدال نگه داشت واز افراط و تفریط در بیان نکات مثبت و منفی پرهیز کرد.
تقریبا همه مهاجرانی که با امید های واهی و بی هدف و بی انگیزه و بدون پشتکار وارد محیط جدید میشوند شکست میخورند
کم ندیدم
- ایرانیهایی که فقط به امید پیدا کردن دوست پسر و دختر خارجی! اومدند فکر میکردند مشکل نداشتن ارتباط با جنس مخالف تو یه محیط آزاد میتونند حل کنند
-به امید خوشگذرانی و دیسکو و بار و... اومدند(فیلم های امریکن پای و...زیاد دیدند!)
-به امید درامدهای انچنانی و ... بدون تلاش اومدند
-به هزاران امید واهی اومدند

اما غافل از اینکه مشکلاتشون باید از درون حل کنند , همیشه به دنبال راه حل های بیرونی بودند....

کسانیکه افتخار میکنند تو زندگی دست به سیاه و سفید نزدند! همیشه مادرشون براشون غذا پخته و پدرشون خرجشو داده و همه نازشو کشیدند
دختر و پسریکه فکر میکردند چون ظاهر زیبایی دارند و همیشه مورد توجه بودند و همه کاراشون اینطوری جلو میبردند
کسانیکه کلی پارتی تو ارگانها و... داشتند و شدند رییس و مدیر و مدیرعامل!
کسانیکه به ناحق و با جای رزو شده و خرید سوال کنکور و...شدند دکتر و مهندس

همه وهمه اگر به امید ادامه این شرایط بیایند خیلی زود میفهمند بابا شب دراز است و قلندر بیدار!

باید خودتونو بسازید و تعصب های بی منطق و منم منم هاتو بزارید کنار

افاده های تو ایران اینجا خریدار نداره
از زیر کار در رفتن ها و زرنگ بازی اینجا جواب نمیده
نامردی و زیرآب زنی و حسادت ها کار را جلو نمیبره
قلدری و لات بازی و کتک زدن آدم ها ریشه اش اینجا خشک شده
روی صحبتم با اون دسته کوچیکی بود که با این خصوصیات اومده بودند کبک و بدخورده بود تو ذوقشون و برگشتند ایران تا به آمالشون برسند

عزیزان من با اطمینان میگم اگربا هدف درست و با برنامه بیایید با پشتکار و با انگیزه باشید خوشبین و واقع نگر و واقعا بی ادعا باشید با هر شرایطی موفق میشوید حتی اگر هیچ زبانی بلد نباشید.
موفق باشید

[nattaj]

من موافقم
دلم هم اصلا براي اون قرتي هايي كه ميان خارج و سرشون به سنگ ميخوره نميسوزه
به اندازه كافي تو ايران عمليات حرارتي شديم
Fracture Toughness رفته بالا!!!

دوستان من سلام

من نمیخوام خوش خیال بازی در بیارم یا بگم مشکلات نیست ولی اگه یکم توجه کنید می بینید در ایران هم که ما هرکدام 20 - 30 سال داریم زندگی میکنیم مشکلاتی هست ما وقتی به یک کشور تازه وارد میشیم مثل یک بچه میمونیم که تازه بدنیا اومده نه خیابونای اونجا را میشناسیم و نه حتی می دونیم کجا باید خرید کنیمو نه زبان خیلی خوبی داریم
ولی من همیشه میگم انسان همان انسان است و اگر فقط یک انسان در جایی زندگی میکند و موفق است پس من هم می توانم موفق باشم و فقط باید تلاش کرد و صبور بود تا موفق شد

[saman_shahin]

دوستان سلام
عنوان اين تاپيك و همينطور محل اون تغيير كرد تا تمامي دوستان ساكن كانادا (چه ايالت كبك و چه ايالتهاي ديگه) بتونن مطالب خودشون رو به دوستان خارج از كانادا منتقل كنن!

[farzad_k81]

اینایی که لطف میکنین و میگین خیلی خوبه و مفید ممنون! اما چرا اونایی که میگن افتضاحه بر نمیگردن ایران؟!!!! و اینکه چرا نمیگین که اوضاع کار در شهرهای دیگه چه جوریه؟ و اینکه کبک با این اوضاع افتضاحی که شما دوستان میگین داره پس هیییییییییییچ نکته مثبتی هم نداره!!!!!!!! آره؟ پس چرا این همه لطف میکنین به همه میگین که چه کارایی انجام بدن-چه فرمهایی پر کنن و کلا همه لطف هایی که تو "فرومهای" دیگه میکنین..............

[saman_shahin]

اینایی که لطف میکنین و میگین خیلی خوبه و مفید ممنون! اما چرا اونایی که میگن افتضاحه بر نمیگردن ایران؟!!!! و اینکه چرا نمیگین که اوضاع کار در شهرهای دیگه چه جوریه؟ و اینکه کبک با این اوضاع افتضاحی که شما دوستان میگین داره پس هیییییییییییچ نکته مثبتی هم نداره!!!!!!!! آره؟ پس چرا این همه لطف میکنین به همه میگین که چه کارایی انجام بدن-چه فرمهایی پر کنن و کلا همه لطف هایی که تو "فرومهای" دیگه میکنین..............

کسی نگفته افتضاحه!!! به نظر من اینها اوضاع واقعی و در واقع زیر پوست شهرها و ایالتهای کانادا هست! تا یک چهره ی واقعی از جامعه کانادا به دست ما داده بشه! مهاجرت بدون سختی نیست و به قول یکی از دوستان فرش قرمز برای مهاجرین پهن نکردن! هر مشکلی هم یه راه حلی داره و برای حل اون به زمان احتیاج هست! اینکه چرا برنمیگردن به خودشون ربط داره ولی این کار بزرگ رو انجام دادن و در مورد شرایط واقعی کانادا صحبت کردن!

[alinejad]

اینایی که لطف میکنین و میگین خیلی خوبه و مفید ممنون! اما چرا اونایی که میگن افتضاحه بر نمیگردن ایران؟!!!! و اینکه چرا نمیگین که اوضاع کار در شهرهای دیگه چه جوریه؟ و اینکه کبک با این اوضاع افتضاحی که شما دوستان میگین داره پس هیییییییییییچ نکته مثبتی هم نداره!!!!!!!! آره؟ پس چرا این همه لطف میکنین به همه میگین که چه کارایی انجام بدن-چه فرمهایی پر کنن و کلا همه لطف هایی که تو "فرومهای" دیگه میکنین..............

شرایط آنقدر در کشور بر همه سخت شده که بین بد و بدتر ، بد را انتخاب میکنیم . ( یعنی 1 طیقه بهتر و بالای جهنم قبلی !) در رابطه با گفته شما بنده در یکی از مجلات فارسی مونترال خواستم اشاره ای به این مشکلات بکنم که با این بحث که : ساده ای پسر! اگه اینا چاپ بشه دیگه وکیل مهاجرتی آگهی نمیده و چه بلایی سر مجله .و و و میاد ! روبرو شدم .
درضمن ، شما نیستید ، نمیدونید ، خیلی ها برگشته و درحال برگشتن هستند ، چون کار و زندگی نسبتا" خوبی داشتند .

به این مطلب از وبلاگ : http://radiocanada.blogfa.com/ برای توضیح کامل تر رجوع شود : ( نوشته شده 17 تیر 1390)

نکته بعدی واسه اونهایی که در ایران وضع مالی خوبی دارند اینجا جهنمه چون خدم و حشمی ندارند و کلا بهشون سخت می گذره ولی من پشیمون نیستم چون وضعم با ایران تفاونی که نداره فقط از نظر کاری مدیر نیستم که دیگه هم نمی خوام باشم. درسال ۱۳۸۴ که پس از ۷ سال به ایران برگشته بودم اصلا نمی تونستم با اون شرایط اقتصادی و اجتماعی کار کنم.در محل کارم دودوزه بازی و زیر اب زنی و رشوه و دروغ برای رشد سازمانی بسیار واجب بود. من در سالهای جوانی مدیر شرکت بزرگی بودم ولی در زمان مدیریتم نتوانستم مبلغی چندانی پس انداز کنم ولی معاون بنده بدون حتی دیپلم دبیرستان(البته پدرشان در هیئت مدیره تشریف داشتند)طی ۴ سال در زعفرانیه خونه خرید و خودروی مدل بالا و ..... اون هم با خقوق ماهی یک میلیون تومن......... تا ته خطو بروید . البیه اینجا هم بطوز کلی همه این موارد به صورت جسته و گریخته شنیده می شود پس وجود داره ولی به شکلی که در ایران هست نمود نداره. اینجا هم قتل و تجاوز و دزدی هست ولی احساس امنیت هم هست. مزا*حم *ت خیابانی به شکل ایران اصلا و حود نداره چون اینجا اصلا پسرها به دخترها نگاه هم نمی کنند و همه سرشون تو کار خودشونه.

نکته بعدی اقتصاد پایدار اینجاست قیمت ها بالاست و یک دفعه چند برابر نمی شود و حساب و کتاب دارد. دریافت وام منزل با خودرو و......ضامن نمی خواد و اعتبار خودت به کردیت و اعتبار چند ساله خودته

ولی اگر کسی در ایران وضع مالی خوبی داره و از بودن در ایران لذت می بره اصلا توصیه نمی کنم به اینجا بیاد. اگر توی زندگی سختی نکشیده یا دوره سختیش تموم شده اصلا توصیه نمی کنم به اینجا بیاد و اگر ازدواج نکرده و فکر می کنه اینجا ازدواج خوبی می کنه و از تنهایی می ترسه و بدون خانواده نمی تونه زندگی کنه اصلا توصیه نمی کنم به اینجا بیاد . اگر حال درس خوندن دوباره و رشته عوض کردن نداره اصلا توصیه نمی کنم به اینجا بیاد.اگر فکر می کنه می تونه توی ایران به هر طریقی که در بالا مثل معاون بنده می تونه پولدار بشه اصلا توصیه نمی کنم به اینجا بیادچند سال اول واقعا سخته و باید هزینه اش به شکل دردناکی پرداخت کرد "

[fakhreddin1352]

از توجه شما دوستان دلسوز این تاپیک به هموطنان مهاجر بسیار ممنون هستم. خدا به شما سلامتی دهد.