اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن كانادا

[ghlobe]

من عمران خوندم.برای مستر هم میخوام construction and real estate management بخونم.خوب این الان جزو رشته هایسی هستش که مدرک از دانشگاه علمی کاربردی المان براشون معتبر هست یا بی ارزشه؟

والا فکر میکنم این رشته جزو رشته های نظام مند باشه و در این صورت احتمالا یک مدرک کانادائی لازم داشته باشه ولی دوستانی که در این رشته هستند شاید بهتر بتونند نظر بدهند.

[Artin Raad]

والا فکر میکنم این رشته جزو رشته های نظام مند باشه و در این صورت احتمالا یک مدرک کانادائی لازم داشته باشه ولی دوستانی که در این رشته هستند شاید بهتر بتونند نظر بدهند.

بله کاملا درسته
اگر از امریکا هم مدرک بگیرید بازهم هم باید در امتحانات اردر و زبان شرکت کنید.

[globaltourism]

این کارهای ساده که میفرمایید در تهران به مراتب بیشتر از مونترال پیدا میشه
اما شما حاضرید برید چاه بکنید؟
سطح سواد تو ایران بطور کلی پایینتر هست و علتش نظام آموزشی قدیمی و ناکارآمد و کمبود امکانات و بودجه است وگرنه اکثر دانشجوهای ایرانی یه سر و گردن بالاتر از دانشجوهای کانادایی بودنند
اما لیسانسه های کبکی هم فکر نکنید خیلی با سواد هستند
به علاوه اکثر مهاجرها جز دسته باسوادهای قشر تحصیل کرده هستند چون معمولا بیسوادها تو مملکت ما پست و مقام دارند و وضعشون خوبه و مهاجرت نمیکنند و
در مورد پزشکی کاملا مخالفم
پزشک های تو ایران خیلی با سوادتر از پزشک های کانادا هستند

این دیگه از اون حرفها بود ها!!!
دوست عزیز شما دیگه بفرمایید میخواهید اونجا خدایی کنید!!!
از یک کشور جهان سومی تشریف بردید یکی از کشورهای توسعه یافته و میفرمایید اینها هیچی سرشون نمیشه؟
.........................
من یک پیشنهاد برای همه دوستانی که فکر میکنند کانادا خوب نیست یا اونجا کار نیست دارم، و اون هم این هست که عزیزان من بیخودی مهاجرت نکنید و این صف مهاجرت را طویل نفرمایید! دوستانی هم که الان کانادا تشریف دارند و از اوضاع آنجا ناراضی هستند، خیلی خیلی راحت مشکلشان حل میشه! باید تشریف ببرید یک شرکت خدمات مسافرتی و یک بلیط یکسره تهیه کنید به مقصد ایران عزیزتان!!!در ایران هم که الحمدلله هم تکنولوژی بالاست و هم کار فراوان! تازه پزشکان باسوادترند و دانشگاهها قوی تر!
من شخصاً در جریان کار چندین دوست گرامی و باسواد هستم که به کبک مهاجرت کردند، همه آنها بجز یکیشان سر کار هستند و آن هم از نوع مهندسی و مدیریت ارشد! هیچکدام میلیاردر نبودند، ادعا نداشتند و از اوضاع استان کبک هم ناراضی نیستند! این عزیزان سالها زحمت کشیدند و فرانسه و انگلیسی خواندند و تعدادیشان هم در دانشگاههای مونترال درس خواندند که پذیرش یکیشان هم خودم برایشان گرفتم!
پس دوستانی که گله مند هستند، 100% یکجای کارشان میلنگد! کاملاً دوستانه و جدی عرض میکنم، دوستان عزیز در پی عیب جویی در خودتان باشید تا موفق شوید! ببینید به چه دلیل بعضی ها سر کار هستند و شما بیکار!
نزدیکترین دوست بنده چند ماه پیش وارد مونترال شد و بعد از 3 ماه یک کار مهندسی (ارشد) گیر ایشون اومد! حالا قضیه اینجاست که این دوست عزیز بنده 7 سال تلاش بی وقفه داشتند! 5 سال فرانسه خواندند، به روزترین کتابهای شیمی را مطالعه میکردند و تحقیقات گسترده ای انجام میدادند! من واقعاً به ایشون غبطه میخورم! الان هم به شغلی که لیاقتش را داشت رسیده!
موفق باشید

[globaltourism]

عزیزم شما کدوم دانشگاه کانادا درس خوندید؟؟ سر فصل درس ریاضی و فیزیک و شیمی که تو دانشگاه مونترآل تدریس میشه کاملا با سرفصلهای درسی خودمون تو ایران منطبق است و اصلا اینطور که فکر میکنید نیست تنها فرق اینجا سختگیری استادها روی تمرین و امتحان و تحقیق است بطوریکه فقط۴۰ درصد و یا کمتر نمره پایانی امتحان پایانیست و در ثانی آزمایشگاه وکتابخانه قوی و درست حسابی و مجهز هست و اینجا استاد کاری انجام میده که گروه ازش میخواد و هراستادی برای خودش ساز نمیزنه و ارتباط منطقی بین آز و کلاس تءوری هستدوست عزیز از ادب بدوره تو فرومی که همه مهاجر کبکی هستند بفرمایید اکثرا بیسوادیددوستان اگه اظهار نظر میفرمایند فقط در مورد خودشون نظر بدند و سطح معلوماتشونو به اکثریت یا اقلیتی تعمیم ندهندکسی گردن کلفتی نکرده و اینجا فروم کشتی و کونگ فو نیست

توصیه بنده به شما و دوست عزیزمان علی نژاد عزیز تنها تلاش و کوشش هست!
دو نکته دیگر را هم عرض میکنم :
1. فکر نکنید آنجا فضا هست و همه چیز آنها با ما فرق دارد، یا به اصطلاح "خارجی هست"! پس کمی انتظارتان را کمتر کنید!
2. کمی واقع بین باشید و در تلاش برای حذف عیوب خود و کسب علم و مهارت بیشتر باشید! امتیاز کانادایی ها نیتیو بودنشان هست و ما هم باید امتیازی برتر نسبت به آنها داشته باشیم تا حداقل بتوانیم هم سطح آنها باشیم و تنها راه حل،به عقیده بنده، کسب علم و مهارت بیشتر از کانادایی هاست!
پاینده باشید...

[dexoey]

بله کاملا درسته
اگر از امریکا هم مدرک بگیرید بازهم هم باید در امتحانات اردر و زبان شرکت کنید.

این امتحان اردر چیزی شبیه به امتحان نظام مهندسی خودمون هستش؟
نمره زبان.یعنی دقیقا چقدر؟

[karamih]

توصیه بنده به شما و دوست عزیزمان علی نژاد عزیز تنها تلاش و کوشش هست!
دو نکته دیگر را هم عرض میکنم :
1. فکر نکنید آنجا فضا هست و همه چیز آنها با ما فرق دارد، یا به اصطلاح "خارجی هست"! پس کمی انتظارتان را کمتر کنید!
2. کمی واقع بین باشید و در تلاش برای حذف عیوب خود و کسب علم و مهارت بیشتر باشید! امتیاز کانادایی ها نیتیو بودنشان هست و ما هم باید امتیازی برتر نسبت به آنها داشته باشیم تا حداقل بتوانیم هم سطح آنها باشیم و تنها راه حل،به عقیده بنده، کسب علم و مهارت بیشتر از کانادایی هاست!
پاینده باشید...

nدوست عزیز یکمی اروم بیاین تا با هم جلو برویم اولا بفرمایید شما در کانادا تشریف دارین یا خیر وثانیا اینکه از دوستان شما افرادی بودند که بگفته شما مهندس ارشد هستند بعد از چند سال و صرف چه هزینه هایی به انجا رسیدند کسی منکر پیشرفت درصد بنظرم ناچیز ایرانیان نیست ولی واقعا کم هستند.وبعد ما در کانادا نیتیو نداریم بجز first nation ها بقیه یا مثل ما خودشان مهاجرند یا یکی دو نسل قبلشان.و در اخر من هم بمراتب بیشتر از شما روی این مساله تاکید داشتم که کسی دوست نداره برگرده الان همم میگم ولی کسانی که اومدند خیلی چیزا رو از دست دادند من جمله کارشونو چجوری برگردند پس بهتره در مورد هر چیزی قضاوت کلی هم نکنیم اینجا هم فروم دوستانه است با هم جنگ نکنیم.

[alinejad]

توصیه بنده به شما و دوست عزیزمان علی نژاد عزیز تنها تلاش و کوشش هست!
دو نکته دیگر را هم عرض میکنم :
1. فکر نکنید آنجا فضا هست و همه چیز آنها با ما فرق دارد، یا به اصطلاح "خارجی هست"! پس کمی انتظارتان را کمتر کنید!
2. کمی واقع بین باشید و در تلاش برای حذف عیوب خود و کسب علم و مهارت بیشتر باشید! امتیاز کانادایی ها نیتیو بودنشان هست و ما هم باید امتیازی برتر نسبت به آنها داشته باشیم تا حداقل بتوانیم هم سطح آنها باشیم و تنها راه حل،به عقیده بنده، کسب علم و مهارت بیشتر از کانادایی هاست!
پاینده باشید...

مشکل اینه که ایشون 50 صفحه این فروم رو نخوندن و فکر میکنن فقط من نوعی سواد الکی دارم که تا حالا کار گیر نیاوردم .. اگه ایشون کانادا بود که این همه ایرونی بیکار رو اینجا میدید و راه چاره ای جز اینکه گفتن ارائه میکردند. از اول فروم تا حالا گفتیم 80% به بالا مهاجر متخصص ، زیر 3 تا 5 سال کار مرتبط نداره و یا اصلا" کار نداره و داره social بخور نمیر میگیره !!! حالا شما اومدی معلوم نیست وکیل مهاجرتی هستی یا ... داری به ما میگی برو تخصص بگیر . !
با حقیقت جنگیدن ، کلا" تو خون ما ایرانی ها ست . ما هم قبلا" مثل شما نظریه پردازی میکردیم!
الان بنده یه کار 4 ساعته کاملا" نامرتبط میکنم که مسئولینش هندی اند و زبان انگلیسی ما جلو اونا خدا ه .. فرانسه هم که اصلا" حرف نمیزنن !!! چی ؟ فقط Connection داشته ،شده مسئول و ....

[Mathematician]

تنها راه حل،به عقیده بنده، کسب علم و مهارت بیشتر از کانادایی هاست!

این مورد که شما میفرمایید صرفآ تئوری هستش. کسب علم و مهارت بیشتر از کاناداییها زمانی امکان پذیر هستش که شما در عمل امکان ورود به سیستم کاری رو داشته باشین ! درست ! وقتی که ابتدای کار، سیستم چنین اجازه ی رو به شما نمیده ، و در بهترین حالت ۲-۳ سال طول بکشه که این اختلاف پر بشه تا به سیستم برسین ، اونوقت چجوری میخواهین کسب علم و مهارت بیشتر از کاناداییها کنین ؟ در ضمن تو تموم این ۲-۳ سال باید از جیب بخورید و برین کار سطح پایین تر ازمدرک کنین . تازه بقول آقای علینژاد تو پستهای اگه اون کار هم گیر بیارین !....

چیزی که من تا به حال از کار پیدا کردن تو کانادا فهمیدم اینه که در اغلب رشتهها شما یک مدرک کانادایی میخواهین + سابقه کار کانادایی . مدرک کانادایی رو میشه بالاخره یک جوری گرفت. ولی برای گرفتن سابقه کار کانادایی در بهترین حالت معمولا ۲-۳ سال اختلاف بین ما و سیستم کاری هستش. تو این ۲-۳ سال باید یا از جیب خورد یا رفت کار سطح پایین کرد ... راه دیگه ایی به نظرم نمیاد ....

[ghlobe]

به نظره من شبیه همین مورده سربازی با رنگ لعاب جدید اینجا هستش. بد از فارغ التحصیلی از دانشگاه تو کانادا ، باید یک ۲-۳ سالی صبر کرد ، تجربه کانادایی کسب کرد ، و کار نامرتبط با رشته کرد تا به سیستم رسید . اونوقت ، زمانی که آدم میتونه قابلیتهای خودشو به اونا ثابت کنه . زمانی که آدم میتونه به معنای واقعیی تو رشته کاری خودش پیشرفت کنه .

بنده البته باید این نکته رو اشاره کنم که کار نامرتبط لزوما شانس گرفتن کار شما رو افزایش نمیده. اینکه یک دکترای علوم آزمایشگاهی روی رزومه اش سابقه سه سال کار بوتیک داشته باشه چندان مثبت نیست. مقایسه این موضوع با سربازی خیلی درست نیست چون در ایران همه سربازی رو میرن ولی در خارج همه کار غیر مفید نمیکنند.

در نتیجه دوستان دقت کنند کار غیر مرتبط فقط در صورتی مفیده که برای ساپورت مالی شما در حین تلاش شما برای آماده سازی برای زمینه کاری خودتون باشه. مثلا اینکه شما دارید دو سال درس میخونید که یک مدرک کانادائی بگیرید و در حین اون کار غیر مرتبط انجام میدید تا از نظر مالی خودتون رو ساپورت کنید. اینکه شما فرضا دو سه سال فقط بیهدف دنبال کار بگردید و در اون بین در بوتیک هم کار کنید نکته مثبتی برای رزومه تون نیست.

در خصوص کارهای کوتاه مدت در بسیار از رشته ها (بخصوص کامپیوتر و برنامه نویسی و نظیر اون) این روش استاندارده که شما اکثرا با کنترات های کوتاه مدت سه ماهه یا شش ماهه شروع میکنید تا بعد کار دراز مدت بگیرید. برای خود کانادائی ها هم همینجوریه.

من البته نمیدونم این تجربه من چقدر مفید باشه ولی در بین دوستان ایرانی ام در کانادا و امریکا شاید تقریبا 90% به کار مرتبط با رشته شون و در سطح خوب مشغول هستند. منتهی مسئله اینه که شاید 80-90 درصد اونهائی که بنده میشناسم از طریق دانشجویی و برای تحصیل اومدن و نه مهاجرت. اکثرا هم بعد از فارغ التحصیلی کار گرفتند. چند نفر دوستان مهاجر من قدیمی تر ها هستند که در حدود سالهای 2000-2002 که بازار کار خیلی خوب بود اومدن و اونها هم سریع کار گرفتند. البته رشته هم یک عامل است: دوستان من عموما در رشته مهندسی برق و کامپیوتر هستند. در بین مهاجرهای جدیدتر من شنیدم زمینه کاری های مدیریت و رشته های پزشکی (بجز پرستاری) بیشترین مشکل رو در پیداکردن کار دارند.

یک نکته دیگه اینه که گروه دیگری از کسانی که موفق میشوند اونهائی هستند که بیزینس خودشون رو شروع میکنند حالا یا در رشته مرتبط یا غیر مرتبط. برخلاف ایران، سیستم کانادا و امریکا خیلی پشتیبان افرادی است که ایده جدید و بیزینس خودشون رو پیش میبرند وخیلی امتیازی به کارمندی نمیده. این موضوع برای خود کانادائی ها هم صادقه. دوستان که صحبت از "گرفتن کار" میکنند طبعا منظورشون نوع کارهای حقوق بگیریه. اگر بتونید بقول خارجی ها out of box فکر کنید و بیزینس خودتون رو در زمینه ای مرتبط یا غیر مرتبط طراحی کنید شانس موفقیت کم نیست. البته مطالعه کافی بازار و شرایط رو لازم داره. حالا دوستان نگن نمیشه و غیر ممکنه و از کجا بیاریم و این حرفها. مشکل هست ولی اکثرا خود کانادائی ها هم بدون سرمایه اولیه شروع میکنند و بعضا موفق هم میشوند. چینی ها رو نگاه کنید کمتر دنبال کار کارمندی میروندو همیشه بیزنس خودشون رو دارند.

[karamih]

بنده البته باید این نکته رو اشاره کنم که کار نامرتبط لزوما شانس گرفتن کار شما رو افزایش نمیده. اینکه یک دکترای علوم آزمایشگاهی روی رزومه اش سابقه سه سال کار بوتیک داشته باشه چندان مثبت نیست. مقایسه این موضوع با سربازی خیلی درست نیست چون در ایران همه سربازی رو میرن ولی در خارج همه کار غیر مفید نمیکنند.

در نتیجه دوستان دقت کنند کار غیر مرتبط فقط در صورتی مفیده که برای ساپورت مالی شما در حین تلاش شما برای آماده سازی برای زمینه کاری خودتون باشه. مثلا اینکه شما دارید دو سال درس میخونید که یک مدرک کانادائی بگیرید و در حین اون کار غیر مرتبط انجام میدید تا از نظر مالی خودتون رو ساپورت کنید. اینکه شما فرضا دو سه سال فقط بیهدف دنبال کار بگردید و در اون بین در بوتیک هم کار کنید نکته مثبتی برای رزومه تون نیست.

در خصوص کارهای کوتاه مدت در بسیار از رشته ها (بخصوص کامپیوتر و برنامه نویسی و نظیر اون) این روش استاندارده که شما اکثرا با کنترات های کوتاه مدت سه ماهه یا شش ماهه شروع میکنید تا بعد کار دراز مدت بگیرید. برای خود کانادائی ها هم همینجوریه.

من البته نمیدونم این تجربه من چقدر مفید باشه ولی در بین دوستان ایرانی ام در کانادا و امریکا شاید تقریبا 90% به کار مرتبط با رشته شون و در سطح خوب مشغول هستند. منتهی مسئله اینه که شاید 80-90 درصد اونهائی که بنده میشناسم از طریق دانشجویی و برای تحصیل اومدن و نه مهاجرت. اکثرا هم بعد از فارغ التحصیلی کار گرفتند. چند نفر دوستان مهاجر من قدیمی تر ها هستند که در حدود سالهای 2000-2002 که بازار کار خیلی خوب بود اومدن و اونها هم سریع کار گرفتند. البته رشته هم یک عامل است: دوستان من عموما در رشته مهندسی برق و کامپیوتر هستند. در بین مهاجرهای جدیدتر من شنیدم زمینه کاری های مدیریت و رشته های پزشکی (بجز پرستاری) بیشترین مشکل رو در پیداکردن کار دارند.

یک نکته دیگه اینه که گروه دیگری از کسانی که موفق میشوند اونهائی هستند که بیزینس خودشون رو شروع میکنند حالا یا در رشته مرتبط یا غیر مرتبط. برخلاف ایران، سیستم کانادا و امریکا خیلی پشتیبان افرادی است که ایده جدید و بیزینس خودشون رو پیش میبرند وخیلی امتیازی به کارمندی نمیده. این موضوع برای خود کانادائی ها هم صادقه. دوستان که صحبت از "گرفتن کار" میکنند طبعا منظورشون نوع کارهای حقوق بگیریه. اگر بتونید بقول خارجی ها out of box فکر کنید و بیزینس خودتون رو در زمینه ای مرتبط یا غیر مرتبط طراحی کنید شانس موفقیت کم نیست. البته مطالعه کافی بازار و شرایط رو لازم داره. حالا دوستان نگن نمیشه و غیر ممکنه و از کجا بیاریم و این حرفها. مشکل هست ولی اکثرا خود کانادائی ها هم بدون سرمایه اولیه شروع میکنند و بعضا موفق هم میشوند. چینی ها رو نگاه کنید کمتر دنبال کار کارمندی میروندو همیشه بیزنس خودشون رو دارند.

در ادامه فرمایشات جناب گلوب عرض میکنم در ایالت bc اوضاع پرستاری باین شرحه که اول باید نمره ایلتس 7/5 اکادمیک را ارائه مینمایید و بعد بررسی پرونده شما شروع میشه( بشرطی که شما کلیه فرمهای اینارو به دانشگاه و محل کار و نظام پرستاری در ایران داده و اونا تکمیل کرده و با پست به نظام پرستاری bc فرستاده باشند تا اینجای کار رو در ایران میشه انجام داد ) بررسی پرونده حداقل 3 ماه طول میکشه بعد یک ازمون دو روزه براتون میذارن چند ماه بعد یک چند تا کورس که حداقل یکسال طول میکشه بشما میدن تازه اگه بموقع ثبت نام کنی یکسال بعد شروع میشه تا اینجا در بهترین حالت میشه 2/5 سال .بعد شما eligible میشی برای امتحان rn که اونم یکسالی طول میکشه تا ثبت نام و بعد قبولی و گرفتن لایسنس.حالا تازه اول کاری چون سابقه کار اینارو نداری .یکی از دوستان من در همین مرحله است با 15 سال سابقه کار در تخصصی ترین بیمارستان ایران و الان 5 ماهه هیچ خبری نیست .