من فکرمیکنم دوست های خوبِ ایرانی داشتن راهکار خیلی خوبیه که غصهٔ نبودِ خانواده رو تا حد زیادی حل میکنه ، خصوصاً اگه روحیات وعلاقه هاتون با یه گروه ایرانیِ هم سن و سال match باشه.
از زندگی اموختم: هرانچه که رها کردم بسویم شتافت و هرانچه که بسویش شتافتم از من گریخت.
چقد به موارد خوبی اشاره شد! دقیقا چیزهایی که من از الان تا 7 ماه دیگه که باید برم مثل خوره به جونم افتاده و عمیقا احساسش میکنم به خصوص که به شدت وابسته مامان بابام هستم... گاهی کابوس میشه برام به طوری که میخوام قید دکترا و همه امتیازات وابستشو بزنم و بمونم همینجا... اونم کشوری مثل ایتالیا که گویا ایرانی ها گروه یا انجمن های منسجمی ندارن. واقعا این حالت من طبیعیه یا من وابستگیم فراتر از حد نرماله؟!!!
دوست عزیز
خانواده خیلی فاکتور مهمی هست و نکرانی شما کاملا نرمال هست و به نظرم باید به دلتون فکر کنین. اگه ته دلتون می خواد که بمونین همین کار رو بکنین.
کاملا به خودتون و اهدافتون و شرایطی که دارین بستگی داره.
قبل از اونکه تصمیم به رفتن داشته باشین باز هم خوب فکر کنین.
آیا هدفتون از ایتالیا رفتن فقط دکتری هست؟ یا دنبال اقامت هم هستین؟
آیا دوری از خانواده رو می تونین تحمل کنین؟
اگه هدفتون فقط تمرکز روی کرفتن دکتری هست و نه اقامت فقط در صورتیکه از پروژه دکتری و استاد و گروهی قراره باهاشون کار کنین مطمئن هستید از کشور خارج شوید و گرنه اگه فقط به صرف تجربه خارج حتی به هر قیمتی می خواهید خارج شوید من توصیه نمی کنم. چون اگه گروه - پروژه و استادتون درست انتخاب نشده باشن بعدش به مشکلات زیادی می خورین و مساله دلتنگی هم کار رو خیلی سخت می کنه. لذا اگه از موارد علمی مطمئن هستین با امیدواری و کسب تجربه مفید عازم شوید. نگران هم نباشید و از سال دوم برای پدر مادر هم دعوت نامه می فرستین. تا بفهیمن چی شده دکتری رو سه چهار ساله تموم کردید.
اما اگه هدفتون اقامت هست بحث کاملا فرق می کنه و توصیه به کشور های دیگری مثل کانادا-امریکا و استرالیا هست که مهاجر پذیر تر هستند.
موفق باشید.
سلام
من بیشتر پستهای اینجارو خوندم. سووالی که دارم اینه که چطور میشه واقعا فرد مهاجر بعد از مدتی اونجارو مثل خونه اول خودش بدونه؟ یعنی دیگه نشانه هایی از یک مهاجرو نداشته باشه؟
چیزایی که من تاحالا فهمیدم:
1- دونستن زبان و لهجه آن کشور همانند مردم همانجا
2- مطالعه درباره تاریخ و فرهنگ آن ملت
3- تمایل داشتن به پذیرفتن و وفق دادن خود با آن فرهنگ
4- دوست native پیدا کردن و بر خوردن با آدمهای native
مورد مهم یادتون رفت:
بستگی به ادمش داره. من خودم همه 4 مورد رو که سهله دو برابرش رو هم داشته باشم بازم آمریکا رو نمیتونم خونه خودم بدونم هیچگاه...
یادتون نره دوست native هیچ گاه جای دشمنی از جنس خودت رو نمیده چه برسه به دوستی از جنس خودت!!!
کلا رفاقت موند اونور آب!
این نظر من هست و مطمینا بسیاری افراد علیه اش جبهه میگیرند!
موفق باشی
ویرایش توسط khalas : October 16th, 2014 در ساعت 09:34 PM
علاقه مندی ها (Bookmarks)