صفحه 7 از 20 نخستنخست 1234567891011121314151617 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 61 تا 70 , از مجموع 195

موضوع: شوك فرهنگي / غم غربت - راهكارهاي آن

  1. #61
    Member motahhar آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    رشته و دانشگاه
    MBA
    ارسال‌ها
    426

    پیش فرض پاسخ : شوك فرهنگي / غم غربت - راهكارهاي آن

    نقل قول نوشته اصلی توسط ali95120 نمایش پست ها
    سلام دوست عزیز این تایپیک جزوه بهترین های اینجاست! من یه سوال دارم, تو چند پست عقب تر خوندم که شما خودتون هرسال یک کشور بودین و ایا شما دیگه دچار شک نمیشین؟ اگر نمیشین ( خب 100% کمتره میزانش) یکسری کارها هست که طبق عادت در طی هفته های اول انجام میدین تا با شرایط انس بگیرین و.... خب تجربه ی شخصیتون چیه؟ و اینکه مثلا من شنیدم میگن حتی اگر مدت زیادی در کشور دیگه ای باشی بازم مردم ادمو غریبه میدونن ( مثلا در مورده سوئیس و هلند و فنلاند این حرف رو زیاد میشنوم) بخاطر شک فرهنگیه؟ مثلا ما تو ایران هم افغان هارو غریبه میدونیم!!!.... پیروز و موفق باشین دوسته من

    سلام دوست عزیز ، اول از همه از لطفت در مورد تاپیک ممنونم و امیدوارم موضوعاتش برای همه دوستان مفید واقع بشه.

    نمی دونم اگر الان بعد از این همه مدت دوباره وارد یک کشور جدید بشم (برای زندگی طولانی مدت) چه اتفاقی میافته ولی مسلما از صحبتهایی که با اطرافیان و یا کسانی که می خواهند برند اونور دارم، متوجه میشم که من استرس و خیلی از نگرانی هایی که اونها دارند را ندارم و برام یه سری از موضوعات حل شده است.

    ببین اعتماد به نفسی در اثر تجربیات گذشته در درونت حمل میکنی باعث میشه که طرف مقابلت را وادار به عکس العمل متفاوت تر بکنی.! این حالت را حتی توی سفرهای کوتاه مدتی که داشتم خیلی خوب حس می کردم. همین که طرفت مقابلت متوجه میشه تو به نسبت همراه ها و هم گروهی های توی تور گیج و منگ نمیزنی و . . . نوع رفتارش کاملا فرق میکنه. از نوع سوال پرسیدنت از نوع سلیقه ات از نوع پوششت و . . . خیلی چیزها را نشون میدی.

    ولی در کل برای یه عزیمت جانانه مثل مهاجرت و یا دور شدن برای مدت طولانی، من به نظر خودم سن و میزان ثبات فعلی شما تاثیر زیادی توی این روند داره، احساس می کنم هر چی بیشتر ثبات پیدا میکنم و یا هر چی بیشتر دلبستگی و دلمشغولی پیدا میکنم بیشتر نگران رها کردن اونها میشم و بیشتر ذهنم را مشغول خودشون می کنند حتی چیزهای کوچک . بالاخره از صفر شروع کردن یه جور شهامت نیاز داره ؛ کمی ریسک باید چاشنیش کرد، شاید اولش گامها را آهسته تر بردام و محتاطانه تر به جلو برم اما به مرور سریعتر راه خواهم رفت، و خواهم دوید.


    من برای خودم شروع کردم به تغییر تحول در زندگیم مثلا دارم یواش یواش زندگیم را به سمتی سوق می دم که هم شرایط را برای خودم آماده کنم هم برای خانواده ام (البته اگر رفتنم اکی بشه وگر نه که آب در هاون کوفتن بوده) این طوری یکدفعه در موقعیت انجام شده قرار نمی گیرم.

    در مورد اون سوال من فکر می کنم هر چه قدر هم که شما با یه عده از کشور میزبان قاطی بشی و فرهنگشون را بشناسی ، باز هم در مواجهه با اجتماعی جدید و یا افرادی جدید در حد یک فرد بومی خودشون تحویلتون نمی گیرند،و این زمان میبره تا یواش یواش شما را به عنوان یه فرد غریبه بشناسند و به شما اطمینان پیدا کنند، شما خودت تو همین ایران هم اگر یه دفعه یه با فردی از یک استان خاص که شناخت زیادی از اون نداری و یا دیدی خوبی نداری یه صورت ناگهانی طرف بشی جانب احتیاط را نگه میداری و یواش یواش به اون فرد نزدیک میشی ؛ هر چند که اون فرد سالها باشه که درشهر تو زندگی کرده باشه و به خوبی با پیچ و خم های فرهنگ تو آشنا باشه ، اما آخرش از دید تو یه غریبه است. ( نمیدونم تونستم درست منظورم را برسونم؟ )

    گرچه فرهنگها و کشور ها با هم فرق می کنند ؛ مثل ایران که بعضی از استانها خونگرم هستند و بعضی هاشون، فقط با خودشون می تونند قاطی بشند و غریبه خیلی باهاشون راحت نیست.

    شاد باشی و سلامت
    ویرایش توسط motahhar : January 17th, 2012 در ساعت 03:09 AM
    ارسال مدارك : 2 جولاي 2011 (11 تير 90) / دريافت مدارك : 8 جولاي 2011 (17 تير 90)
    دريافت ايمل ريفرنس: 1 سپتامبر 2011 (10 شهريور 90) / دريافت فايل نامبر: 25 اكتبر 2011 (سوم مهر 90) / رشته : 6 امتیازی

  2. #62

    پیش فرض پاسخ : شوك فرهنگي / غم غربت - راهكارهاي آن

    سلام دوستان
    تاپیکی کاملا مرتبط با موضوع پیدا نکردم غیر از اینجا هرچند که بی ربط هم نیست .
    من یه پسر 22 ساله ام که سه سال پشت کنکور موندم برای رشته ی دلخواهم ( داروسازی ) و اخر هم نتونستم از پس قبولیش بربیام ! درست یا غلط هیچ گزینه ای دیگه برای درس خوندن برام ارزشی نداره ! حالا بعد از 3 سال موقعیتی برام پیش اومده که برم المان درس بخونم . خانواده موافق هستند هرچند که وضعیت مالی متوسطی داریم . واسه همین رفتم و مدرک زبان المانیم هم گرفتم ( عاشق این زبان شدم تو این پروسه ) . رسید تا جایی که این اواخر یه کمک ( نمیدونم بشه بهش گفت کمک یا نه ) دریافت کردم . تا 1 سال یه نفر ماهی 300 یورو ( بصورت قطعی ) بهم کمک میکنه و ضمانت مالیمم میکنه . خلاصه کم کم مشکلا حل شد . ولی الان که کم کم داره به اخرش میرسه دارم میترسم. از همه چی از مسائل روحی روانیش تا مسائل مادیش ! الان که همه چیز درسته مرتب با خودم میگم قید این رشته رو بزن و یه رشته ی معمولی تو همین ایران بخون تا بعد !!! تجربه ی تنها زندگی کردن ندارم به اون صورت ! ادم سختی کشیده ای هم نیستم . تا یادم میاد سر و کارم با کتاب و امتحان بوده . در حالی که باید اونجا به کار هم فکر کنم . اینم اضافه کنم که به خاطر مشکل ظاهرم همیشه کسی بودم که تو خودم بودم و مسائل مربوطش همونطور که میدونید !
    فکر کنم کم کم دارم جا میزنم . شایدم ترسش طبیعیه ولی خوشحال میشم نظر شمارم راجع به شرایطم بدونم بخصوص اون عزیزانی که تجربه دارن تو این مورد مثل من
    ممنون و موفق باشید
    همیشه انتهای قصه تلخ است
    و شاعری که حکمش ...




  3. #63

    پیش فرض پاسخ : شوك فرهنگي / غم غربت - راهكارهاي آن

    نقل قول نوشته اصلی توسط alik1990 نمایش پست ها
    سلام دوستان
    تاپیکی کاملا مرتبط با موضوع پیدا نکردم غیر از اینجا هرچند که بی ربط هم نیست .
    من یه پسر 22 ساله ام که سه سال پشت کنکور موندم برای رشته ی دلخواهم ( داروسازی ) و اخر هم نتونستم از پس قبولیش بربیام ! درست یا غلط هیچ گزینه ای دیگه برای درس خوندن برام ارزشی نداره ! حالا بعد از 3 سال موقعیتی برام پیش اومده که برم المان درس بخونم . خانواده موافق هستند هرچند که وضعیت مالی متوسطی داریم . واسه همین رفتم و مدرک زبان المانیم هم گرفتم ( عاشق این زبان شدم تو این پروسه ) . رسید تا جایی که این اواخر یه کمک ( نمیدونم بشه بهش گفت کمک یا نه ) دریافت کردم . تا 1 سال یه نفر ماهی 300 یورو ( بصورت قطعی ) بهم کمک میکنه و ضمانت مالیمم میکنه . خلاصه کم کم مشکلا حل شد . ولی الان که کم کم داره به اخرش میرسه دارم میترسم. از همه چی از مسائل روحی روانیش تا مسائل مادیش ! الان که همه چیز درسته مرتب با خودم میگم قید این رشته رو بزن و یه رشته ی معمولی تو همین ایران بخون تا بعد !!! تجربه ی تنها زندگی کردن ندارم به اون صورت ! ادم سختی کشیده ای هم نیستم . تا یادم میاد سر و کارم با کتاب و امتحان بوده . در حالی که باید اونجا به کار هم فکر کنم . اینم اضافه کنم که به خاطر مشکل ظاهرم همیشه کسی بودم که تو خودم بودم و مسائل مربوطش همونطور که میدونید !
    فکر کنم کم کم دارم جا میزنم . شایدم ترسش طبیعیه ولی خوشحال میشم نظر شمارم راجع به شرایطم بدونم بخصوص اون عزیزانی که تجربه دارن تو این مورد مثل من
    ممنون و موفق باشید
    اولا تبریک بهت میگم بابت پذیرشی که گرفتی
    دوما بالاخره هر چیزی یه سختیه داره ! شما فکر کن قید این رشته رو بزنی و بعد بری یه رشته ای که هم دوست نداری و هم بازار کار خوبی نداره بخونی
    خوب اونطوری دوباره میخوای بری اونور
    پس ارزشه چیزی که بدست اوردی رو بدن
    و اینکه اگر امکان پذیر هست که انجامش بده و همیشه تو زندگی ادم باید ریسک کنه تا به موقعیت بهتر برسه
    حالا شما اینقدر عاشق این رشته هستین که 3 سال براش پشت کنکور موندین خوب حالا برید
    آلمان تلاشتونم بکنید چون در قیاس به اینکه 3 سال پشت کنکور بودید سختی کمتری داره. اگر شد که چه بهتر نشدم نشد.
    علت اینکه تشویقتون میکنم اینه که از کشور خوب و در رشته خوبی پذیرش گرفتی
    نمیدونم چه مشکل ظاهری هم داری اما هرچی هست در پی حل اونم باش چه با جراحی و چه با پوشیدن لباس خوب و یا هر چیزی که لازمه چون مگه ادم چند بار زندس که بخواد خودشو ایزوله کنه
    خوشبختانه تو دنیایی زندگی میکنیم که فقط مرگ چاره نداره و همه چیز قابل حله.

  4. #64
    Senior Member esf11 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    ارسال‌ها
    798

    پیش فرض پاسخ : شوك فرهنگي / غم غربت - راهكارهاي آن

    نقل قول نوشته اصلی توسط alik1990 نمایش پست ها
    سلام دوستان
    تاپیکی کاملا مرتبط با موضوع پیدا نکردم غیر از اینجا هرچند که بی ربط هم نیست .
    من یه پسر 22 ساله ام که سه سال پشت کنکور موندم برای رشته ی دلخواهم ( داروسازی ) و اخر هم نتونستم از پس قبولیش بربیام ! درست یا غلط هیچ گزینه ای دیگه برای درس خوندن برام ارزشی نداره ! حالا بعد از 3 سال موقعیتی برام پیش اومده که برم المان درس بخونم . خانواده موافق هستند هرچند که وضعیت مالی متوسطی داریم . واسه همین رفتم و مدرک زبان المانیم هم گرفتم ( عاشق این زبان شدم تو این پروسه ) . رسید تا جایی که این اواخر یه کمک ( نمیدونم بشه بهش گفت کمک یا نه ) دریافت کردم . تا 1 سال یه نفر ماهی 300 یورو ( بصورت قطعی ) بهم کمک میکنه و ضمانت مالیمم میکنه . خلاصه کم کم مشکلا حل شد . ولی الان که کم کم داره به اخرش میرسه دارم میترسم. از همه چی از مسائل روحی روانیش تا مسائل مادیش ! الان که همه چیز درسته مرتب با خودم میگم قید این رشته رو بزن و یه رشته ی معمولی تو همین ایران بخون تا بعد !!! تجربه ی تنها زندگی کردن ندارم به اون صورت ! ادم سختی کشیده ای هم نیستم . تا یادم میاد سر و کارم با کتاب و امتحان بوده . در حالی که باید اونجا به کار هم فکر کنم . اینم اضافه کنم که به خاطر مشکل ظاهرم همیشه کسی بودم که تو خودم بودم و مسائل مربوطش همونطور که میدونید !
    فکر کنم کم کم دارم جا میزنم . شایدم ترسش طبیعیه ولی خوشحال میشم نظر شمارم راجع به شرایطم بدونم بخصوص اون عزیزانی که تجربه دارن تو این مورد مثل من
    ممنون و موفق باشید
    ببین دوست من هر چیزس یه رنجی داره. این سختیا اون سختیاس که وقتی کارت تمام میشه بشون نگاه میکنی و می بینی ااااااااااااااااااا همینا بودن که منو ساختن. محکم باش پسر.

  5. #65
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Jul 2010
    ارسال‌ها
    63

    پیش فرض پاسخ : شوك فرهنگي / غم غربت - راهكارهاي آن

    یه پرزنتیشن چند قسمتی در مورد شوک فرهنگی توی یوتوب هست که دیدنش رو به همه (مخصوصا کسایی که میخوان برن آمریکا) توصیه میکنم (یه دانشجوی سال آخری اسرائیلی در یکی از دانشگاههای نیویورک برای دانشجویان خارجی تازه وارد در این باره حرف میزنه). قسمت اولش اینه.

  6. #66
    Senior Member blur آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    رشته و دانشگاه
    Horticulture-Medicinal Plants (Urmia University)
    ارسال‌ها
    902

    پیش فرض پاسخ : شوك فرهنگي / غم غربت - راهكارهاي آن

    سلام...من مطلبی رو در یک برنامه از یک استاد ایرانی در یک دانشگاه انگلیس شنیدم که بدم نمیاد اونرو اینجا مطرح کنم....(اگر کسی علاقه مند بود میتونم برنامه رو هم معرفی کنم)

    مثالی زد در مورد استفاده از فیس بوک...گفت دانشجویان انگلیسی من تو فیسبوکشون در مورد جزئیات روابط جنسی شون یا نهایتا سفری که رفتن می نویسن. یا عکسی از خودشون در زمان مستی میذارن! ولی دانشجوهای ایرانی بیشتر برای اطلاع رسانی استفاده میکنن (فضای باز محسوب میشه براشون) یا شعر می نویسن و ....
    خب نکته جالبی بود از تفاوت استفاده مردم کشورهای پیشرفته و کشوری مثل ایران از یک شبکه اجتماعی....البته این تغییر میتونه به تدریج در کشورهای جهان سومی هم دیده بشه....ولی این بحث مربوط به زمان حال بود....
    نکته جالبی بود تو حرفاش... اشاره کرد که در جوامعی که در مرحله پست مدرنیسم هستن (جهان اولی ها) مفهوم شرم طی سالهای اخیر عوض شده بتدریج...نه اینکه شرم نباشه بلکه مفهومش تغییر کرده.

    (یادآوری میکنم که قصدم فقط مطرح کردن این نکته بود و نه قضاوت در موردش)
    اگر آهسته از بال اين دره‌ی برهنه بر پنجه‌ی پا بگذريم،
    می‌بينی که همه‌ی چکاوک‌ها با دو چشم بسته می‌خوانند،
    پس بی‌جهت به هر شب تاريک شک مکن!
    گاه با پلک بسته هم می‌توان از پل به چشمه رسيد. س.ع صالحی




  7. #67
    ApplyAbroad Senior Veteran
    le-ciel آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2009
    رشته و دانشگاه
    American Literature
    ارسال‌ها
    859

    پیش فرض پاسخ : شوك فرهنگي / غم غربت - راهكارهاي آن

    دوستان من یه سوال دارم. این غم غربت که میگید یعنی چی واقعا؟! من اصلا درکش نکردم و هیچ حس خاصی به این موضوع ندارم!!! :|


  8. #68
    ApplyAbroad Hero
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    ارسال‌ها
    1,332

    پیش فرض پاسخ : شوك فرهنگي / غم غربت - راهكارهاي آن

    نقل قول نوشته اصلی توسط le-ciel نمایش پست ها
    دوستان من یه سوال دارم. این غم غربت که میگید یعنی چی واقعا؟! من اصلا درکش نکردم و هیچ حس خاصی به این موضوع ندارم!!! :|
    شما الان خارج تشریف دارید؟ چند وقته بودید؟ می تونم بپرسم کدوم کشور؟
    inactive account

  9. #69
    ApplyAbroad Senior Veteran
    le-ciel آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2009
    رشته و دانشگاه
    American Literature
    ارسال‌ها
    859

    پیش فرض پاسخ : شوك فرهنگي / غم غربت - راهكارهاي آن

    نقل قول نوشته اصلی توسط sysco نمایش پست ها
    شما الان خارج تشریف دارید؟ چند وقته بودید؟ می تونم بپرسم کدوم کشور؟
    فعلا که ایرانم. ولی یه ترم مالزی بودم و دو هفته دیگه هم برمیگردم باز.


  10. #70
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Jul 2012
    ارسال‌ها
    15

    پیش فرض پاسخ : شوك فرهنگي / غم غربت - راهكارهاي آن

    با سلام

    براي كساني كه تازه ميرن خيلي سخته ,ولي به هر حال بايد با اين اميد زندگي كنيد كه بتوانيد تجربه كسب كنيد و به مرور زمان با شرايط خودتان را وفق بديد.....

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •