پیرو صحبتهای قبلیم در بحث کوپن بازی، یک سنّت حسنه بین کوپن بازها وجود داره که کوپنها رو به اشتراک میذارن. اول میخواستم بگم trade کردن، ولی این کار دقیقا trade کردن نیست. یعنی ملت کوپنهایی که دارن و به دردشون نمیخوره میذارن توی قفسه مربوط به اون جنس. بعد هر کی بیاد و اون کوپن رو ببینه و به دردش بخوره بر میداره و استفاده میکنه. میگن تو نیکی میکن و در دجله انداز همینه. تازه در این مورد دیگه لازم نیست آدم بره بیابون که ایزد به آدم پس بده، همون دجله هم آدم میتونه اجر کارش رو از ایزد بگیره.
همین قضیه به صورت درست و حسابی تر در بعضی کتابخونهها هم وجود داره. یعنی یک میز هست گوشه کتابخونه که کنارش تابلو اعلانات هست برای اعلام برخی نیازمندیهای محلّی. روی اون میز یک پاکت یا جعبه شبیه flash card هست که ملت کوپنها رو به ترتیب تاریخ انقضا میذارن، بعد هر کسی کوپنهایی که نمیخواد، میذاره توی اون جعبه یا پاکت برای استفاده بقیه و هر چی که لازم داشته باشه بر میداره.
یک دفعه داشتم توی یکی از فروشگاههایی که زیاد خرید میکنم، کوپن گذاری میکردم (فرض کنید شبیه تخم گذاری!). بعد یک زن و شوهر نسبتا مسن اسرائیلی (قیافه و لهجه شوهره که هوار میزد اسرائیلیه) این کار من رو دیدن و احساس کردن باید من رو تشویق کنن به خاطر این نیکوکاری. دیدم خیلی دارن با لحن patronizing تشویقم میکنن، گفتم این توی فرهنگ کشور و دین من یه چیز عادیه. فکر کنم این یکی از معدود مواردی بود که یک اسرائیلی با من حرف میزد بدون اینکه نظر من رو در مورد آقای دکتر بپرسه. احتمالا اون جوری که از فرهنگ کشورم حرف زدم بیخیال شدن.
علاقه مندی ها (Bookmarks)