تاپیک بیشتر تبدیل شده به گمانه زنی در مورد امکان پذیرش یا فاند با دادن اطلاعات معدل و رشته: من با معدل x دانشجوی رشته y هستم می تونم برای PhD اقتصاد پذیرش با فاند بگیرم؟ پاسخ های جالبی هم داده میشه: از یک سری گزاره های کلی گنگ تا بعضا ارزیابی شانس (با ذکر درصد!) و دادن یک لیست دقیق از چند دانشگاه و یا یک محدوده مشخص از رنک ها (باز با ذکر درصد!).
من تجربه خودم رو در این مورد می نویسم و امیدوارم که بقیه دوستانی هم که فرایند اپلای و پذیرش رو گذروندن بیان و تجربیاتشون رو به اشتراک بزارن. تاکید می کنم که این موارد تجربه شخصی من هست و در مورد PhD اقتصاد صدق می کنه. در انتهای پست یک توضیح کوتاه در مورد مستر هم میدم.
شاید برای اینکه بتونیم شانس پذیرش و یا فاند گرفتن رو بررسی کنیم بهتر باشه فرایند پذیرش دادن به متقاضیان رو باز کنیم. توی رشته اقتصاد کمیته اساتید یا admission committee تصمیم می گیرن و هیچ استادی به شکل منفرد تعیین کننده نیست. (حالتهای خاص رو در نظر نمی گیرم مثلا اگه یکی عموش! با رئیس یه دانشکده ای رفیق شیشه خوب شرایط متفاوتی داره) واضحه که پروفایل همه متقاضی ها رو یک به یک چک نمی کنن و مثلا sop یا recom همه رو نمی خونن. در عوض از چند مرحله ف ی ل ت ر رد می کنن و بعد اونایی که از غربال های مختلف رد شدن و دوام آوردن رو با هم مقایسه می کنن و در موردشون تصمیم گیری می کنن.
مکانیزم پذیرش معمولا به این شکل هست که در ابتدا اداره تحصیلات تکمیلی دانشگاه همه اپلیکنت ها رو برای داشتن همه ملزوماتی که دانشگاه وضع کرده چک می کنن. مثلا تافل یا جی ار ای یا معدل شما از یک حداقلی بالاتر باشه. تجربه من میگه که اروپا و امریکا در این مورد خیلی انعطاف پذیرن و کانادا شدیدا گیر می ده.
تا جایی که من تونستم اطلاعات کسب کنم فاکتورهایی که کمیته پذیرش بهشون اهمیت میده (تقریبا، ولی نه دقیقا، به ترتیب اولویت و البته بعضیاش تابع بعضیای دیگه هستش) از این قرارن: (معمولا به هر کدوم از این موارد یه نمره ای میدن و بعدا مجموع نمره متقاضی ها رو با هم مقایسه می کنن)
- حداقل ملزومات دانشگاه (برای عبور از مرحله صفر! تازه بعد از این مرحله پرونده شما به دست کمیته پذیرش میرسه)
- دانشگاه مبدا: شجره نامه شما مهمه. فارغ التحصیلان دانشگاه های شناخته شده امریکای شمالی یا اروپایی و کسانی که از دانشگاه های برتر کشورشون میان از این مرحله به راحتی رد می شن. کمیته پذیرش میدونه که یک کره ای که از دانشگاه سئول میاد با یک امریکایی که از برکلی میاد قابل مقایسه است. جایی خوندم که دانشجوها بر اساس دانشگاه مبدا به دو گروه امریکایی و اینترنشنال طبقه بندی می شن و فرایند پذیرش برای اونها کمی متفاوته.
- جی آر ای : علیرغم اینکه به هیچ وجه آزمون کاملی نیست ولی یک معیار پذیرفته شده و استاندارد برای مقایسه توانایی تحلیلی اپلیکنت ها فراهم می کنه. اهمیت جی ار ای برای کسانی که از دانشگاه های ناشناخته میان خیلی بالا میره. معدل اگر چه مهمه ولی به طور کلی برای دانشجویانی که از دانشگاههای ناشناخته میان معدل اهمیت چندانی نداره چون تفاوت سیستم های محاسبه معدل و همچنین سبک نمره دادن قابلیت مقایسه رو کم می کنه . البته کسانی که معدلشون پایینه خوشحال نشن چون ناشناخته بودن دانشگاه تاثیر بدی داره و بد بودن معدل این تاثیر رو بدتر میکنه. این معدل رو باید با یکی جی آر ای خیلی خوب جبران کنید. برای داشتن شانس فاند کوانت شما باید بالای صدک 90 ام باشه.
- توصیه نامه ها: اگر فارغ التحصیل یک دانشگاه معروف باشید و استادتون شخص شناخته شده ای باشه در دنیای آکادمیک، ریکام مهم میشه و یک توصیه نامه خوب می تونه در همون ابتدای کار تعیین کننده بشه.این موضوع برای فارغ التحصیلان دانشگاه های ایران ممکن نیست مگر اینکه استاد شما و استاد دانشگاه مقصد همدیگه رو بشناسن والبته نه به شکل رفاقتی بلکه در این قالب که فلانی امسال این دانشجوی تیز و بز رو برات میفرستم که خیلی قویه و تو رو تو دانشکده شرمنده نمی کنه و یا آبروی منو پیش تو نمی بره. ولی اگر دانشگاهتون ناشناخته است و استاد هم همینطور، تاثیر چندانی در پذیرش نداره ولی اگه خوب نوشته شده باشه و اطلاعات مفیدی راجع به شما داده باشه آسیبی هم بهتون نمی زنه.
- دروس ریاضی: اگه از مراحل بالا به سلامت عبور کردید می تونید به رقابت با بقیه متقاضیان وارد بشید. مهمترین فاکتور در پذیرش توانایی شما در ریاضیات هست. وقتی صحبت از ریاضیات می کنم منظورم ریاضیاتیه که خیلی بالاتر از سطحیه که توی دوره های اقتصاد ایران(حتی ارشد) تدریس میشه. برای آشنایی با سطح ریاضیات لازم برای دوام آوردن در دوره های دکترای اقتصاد به کتاب های تکست استاندارد در رشته اقتصاد نگاه کنید (Mas-colell Winston Green ; Ljunqvist-Sargent ; Greene ). شما باید در حسابان چند متغیره و بهینه یابی ایستا و جبر خطی تسلط کامل داشته باشید، معادلات دیفرانسیل و تفاضلی بلد باشید، با آنالیز ریاضی و حقیقی آشنایی داشته باشید و درک خیلی خوبی از اقتصادسنجی و آمار ریاضی داشته باشید. معمولا در طول تحصیل توانایی شما بهتر میشه ولی اگر توانایی شما در ریاضیات بالا نیست پیشنهاد میکنم که در مورد موضوع دکترا خوندن بیشتر فکر کنید. در همه دانشگاهها از شما انتظار میره که در وضعیت خوبی بمونید و بتونید امتحانات جامع رو پاس کنید و در صورتی که در هر یک از این موارد موفق نشید با بیرحمی تمام شما رو اخراج میکنن.
اگر از همه مراحل بالا به سلامت گذشتید و در رقابت با سایرین پیروز شدید به شما پذیرش داده میشه. خان بعدی گرفتن فانده. معمولا جایگاه شما در رتبه بندی ای که از متقاضیان شده مشخص می کنه که آیا فاند می گیرید یا نه. معمولا به کسانی که خیلی قوی هستن و با فاصله زیاد نسبت به بقیه پذیرش شدن فاند تعلق می گیره ولی اگر شما در مارجین باشید این موارد مهم میشه:
- تافل که باید بالاتر از یک سطح مشخصی باشه که دانشگاه می گه ولی رایتینگ و اسپیکینگ بالای 24 شانس رو برای گرفتن فاند افزایش می ده چون نشون میده شما قابلیت دستیاری رو دارید.
- رزومه و توصیه نامه ها و sop و writing sample و در اینجا وارد عمل میشن. اگر در sop علایق تحقیقاتی رو گفته باشید که اعضای کمیته به اونها تمایل دارن و یا در رزومه تون کارهایی باشه که نشون بده شما برای RA یا TA شدن مناسبید، سیگنال خوبی رو فرستادید.
برای اینکه محکی از خودتون در این موارد به دست بیارید به این آدرس برید و پروفایل کسانی رو که برای دانشگاه های مختلف اپلای کردن ببینید:
http://tmanalysis.econwiki.com
همچنین در بقیه قسمت های سایت econwiki.com اطلاعات خیلی خوبی میتونید بدست بیارید. یه نگاهی هم به پروفایل کسانی که از Duke و یا Tufts پذیرش گرفتن و یا رد شدن بندازید. یکی از دوستان چند بار این دو تا دانشگاه رو پیشنهاد داده که به نظر من تعداد خیلی کمی شانس پذیرش ازشون رو دارن حتی برای مستر. به خصوص Duke که از دانشگاه های قوی و پرطرفدار و با پرستیژه.
به طور کلی اگه رشته شما فنی یا اقتصاد از دانشگاه های سراسری خوب باشه می تونید اپلای کنید. رشته های فنی که دروس ریاضی بیشتری پاس کردن شانس بیشتری دارن ولی باید حداقل خرد و کلان میانه (1,2) رو خونده باشن. بچه های اقتصاد باید دروس ریاضیشون رو خوب پاس کنن و جی ار ای رو خیلی خوب بدن. اگر فنی هستید و به این خیال هستید که در اقتصاد راحت تر پذیرش می گیرید و به این دلیل سراغ اقتصاد اومدید سخت در اشتباهید.
فقط کانادا و بعضی جاها در اروپا هستند که به مستر فاند میدن. . تمامی دانشگاه های اروپایی که احتمال گرفتن فاند از اونها هست به شدت رقابتین و گرفتن پذیرش از اونا سخته. پذیرش دکترا در کانادا خیلی سخته ولی در عوض مستر گرفتن با فاند راحت تره.
دانشگاه های کانادا سخت گیر هستند و تعداد دانشگاه های کانادا هم کمه. ولی دانشگاه های امریکایی بهتر با دانشجو کنار میان و تعداد دانشگاه های خوب امریکایی هم خیلی زیاده ولی شانس گرفتن فاند از جاهای با رنک پایین کمتر هست چون برنامه های کوچیکی هستن و به تعداد نفرات زیادی فاند نمی دن. دانشگاه های امریکا (به خصوص در رنک های خوب) مستر ارائه نمی دن و اگر هم بدن فاند نمیدن. همه دانشگاه هایی امریکایی هم که دوره دکترا میدن خوبن. اگه خوب نبودن دکترا نمی دادن. دوره های ریسرچ بیس سه یا دو ساله دارن منقرض میشن و ارزش سرمایه گذاری ندارن.
علاقه مندی ها (Bookmarks)