نوشته اصلی توسط
ouldoozbk
به نظر من همه اينها به شخصيت خود آدم هم بر می گرده! چند تا نکته دارم بگم:
1. مثلاً من خودم در ايران هم که هستم خيلی آدم اجتماعی نيستم... بدم نمی آد کسی رو کمک کنم يا کارشو راه بندازم ولی حوصله رفت و آمد و صحبت و جوک و شوخی و خنده رو خيلی ندارم! بيشتر ترجيح می دهم سرم به کار خودم باشه و کاری به کار کسی نداشته باشم... خوب کسی مثل من آرزو داره که دور و برش خيلی ايرانی نباشند که به دليل هموطن بودن مجبور به رفت و آمد بشم و اگه بگم من خيلی اهل رفت و آمد نيستم به حساب اينکه وطن و مليتم رو فراموش کردم بذارن!
2. دومين مساله اينه که شما وقتی در ايران هستيد از بين ايرانی های دور و برتون می تونيد انتخاب کنيد که چه کسی رو دوست داريد و چه کسی رو دوست نداريد... ولی وقتی خارج از ايران بريد و يک گروه ايرانی دور و برتون باشند ممکنه مجبور شيد به خاطر ايرانی بودن تحملشون کنيد در صورتيکه کوچکترين حرف مشترکی باهاشون نداريد. قبول کنيم که ايرانی ها هم مثل تمام آدم های دنيا خوب و بد دارند (اصلاً خوب و بد نه ! آدم های همه خوب ولی با هم متفاوت که شايد نتونند همديگر رو تحمل کنند) و آدم بايد کسی رو برای رفت و آمد انتخاب کنه که شبيه خودش باشه!
3. ايرانی هايي که اونور هستند هم با هم از نظر عقيده، ظاهر، رفتار اجتماعی، تعريف عمومی از زندگی متفاوتند هر کسی به دليلی اونجاست! بيايم فقط يه قول به هم بديم که به عنون ايرانی برای همديگه آزار و اذيت ايجاد نکنيم!
علاقه مندی ها (Bookmarks)