دوستان عزیز
من هم فکر میکنم که ادامه این بحث فایده ای ندارد. اما بعنوان آخرين پستم در اینجا تصميم گرفتم براي كمك به كساني كه در آينده قصد فعالیت گروهی برای باز کردن گره مهاجرتی 38 رشته ای داشته باشند اين تجربه را با جزئيات كامل آن، مستند نمايم. ضمن اینکه تصورم این است که قلم ناتوان من و توضیحات خطی آن نتوانست منظورم را حتی در حد 20 درصد بصورت واضح به اطلاع دوستان بخصوص منتقدين كه حرفهايشان را شنيدم برساند.
بگذارید از اینجا شروع کنم که یکی دو هفته پیش با یکی از دوستان در کانادا صحبت میکردم. صحبت تاخیرپرونده هاي مهاجرتی شد و او نقل میکرد که ظاهرا اعتراضاتی در رسانه ها از طرف اقدام کننده های اروپای شرقی در رابطه با تاخیردر رسیدگی به پرونده ها وجود دارد. میشد حدس زد که احتمالا این تاخیر در ورشو صورت پذیرفته. جدا از اینکه این موضوع مبین تاخیردر مورد ایرانیان است این رو هم در پستو نشان میداد که وزارت مهاجرت نمیخواهد عمق این تاخیر آشکار شود. شاید میشد اینجور گفت که در واقع ترجیح می دهد اعتراض معدودی از سایر ملل اروپای شرقی و یا سایر ملل موجود را در این ویزا آفیس در کنار ایرانیها تحمل کند اما اهداف خود را در پذیرش ده ها هزار نفر از 38 رشته یها و کم کردن اعتراضات جهانی رو پیش می برد.
همچنین میشه اینطور گفت که طبیعتا اعلام وزارت مهاجرت در سختگیری امنیتی در رابطه با ایرانیها نمیتواست بهانه خیلی خوبی برای افکار عمومی داخلی و خارجی کانادا بخصوص در رابطه با کسانی که از چند سال پیش اقدام کرده بودند برای این میزان تاخیر باشد و کل پروسه را متوقف نماید. در بدترین حالت انتظار این بود که روند تا حدودی کند میشد وتعدادی نیز مسلما راحتتر مورد تائید امنیتی قرار میگرفتند. از نشانه های دیگر این بود که حتی دوستانی که قبل از افراد ورشو در اواخر 2008 و همینطور اوایل 2009 اقدام کرده بودند و پرونده شان در آنکارا بود کلا متوقف شدند. همچنین دو نفر ازدوستان که در فوریه 2009 اقدام کرده اند در یکی دو ماه آینده باید تولد یکسالگی مدیکالشان را بگیرند!
اینها علائم خوبی نبود. درموارد پیشین که روند کل 38 تائی متوقف شده بود هر اقدامی از سوی هر وکیلی در دنیا میتوانست برای ایرانیها مفید باشد و نهایتا هم این اتفاق افتاد و طرح شکایت یک تیم خارجی باعث شد که پرونده ها سریعتر مورد بررسی قرار بگیرد هر چند تلاشهای بسیار خوبی هم از سوی ایرانیها و وکلایشان انجام شد ولی شکایت تیم زودتر به نتیجه رسید (به افراد شاکی ایرانی قول مساعد داده شد اما نتیجه دادگاه اول به ادامه روند کل افراد سی هشت تعمیم داده شد) اما در این موضوع اخیر که اکثر دوستان معتقدند که تاخیری معنا دار وجود دارد و دلایل ان را هم به خوبی برشمردند ایرانیها و البته در کنار اروپای شرقی تنها هستند و هر گلی بزنند خودشان باید به سرشان بچسبانند.
شخصا برای اینکه از این تاخیر مطمئن بشم تحقیقی ابتدائی انجام دادم و حتی با یک تیم وکلای مهاجرت ایرانی که پرونده های بسیاری دارد مکاتبه کردم و جواب این بود که" تبعیضی پنهان وجود دارد" (از آوردن لینک و اسم به دلیل قوانین سایت معذورم ولی اگر دوستی خواست پیام دهد)
این تاخیر در مورد گروههای بزرگ ایرانی مثل 38 و کبکی ها از چند ماه پیش بیشتر خودش را نشان داد. شاید دلیلش از نظر اداره مهاجرت این باشد که ضمن از بین بردن شائبه تبعیض (در همین فرم هم به نظر بعضی از دوستان یکی از دلایل عدم تبعیض شناخته میشود) گروههای کم جمعیتی مثل C50 کوچیک شده و تعداد محدودی از 29 رشته ایها اقلیتی محدودی از اقدام کننده های ایرانی را شامل میشوند. طبیعی بود که افزایش ضریب امنیتی قاعدتا باید برای همه گروههای ایرانی یکسان باشد.
چون مشکل یک موضوع کلی در مورد همه اقدام کننده های ایرانی بود با این اوضاع میشد نتیجه گرفت که در این فضا هر اعتراضی که از طرف هر دسته از ایرانیها صورت بگیرد میتواند مفید واقع شود. حتی پیگیری دوستان کبکی در آنکارا و یا خارجیهای ورشو نتیجه اش میتوانست بر بچه های 38 رشته ای ورشو و آنکارا موثر باشد.البته مسلما رسیدگی به گروه معترض درالویت بیشتری بصورت نسبی خواهد بود.
در این بین هیچگونه اتحادی به بمنطور اعتراض رسمی تا کنون بین 38 رشته یهای ایرانی دنیای مجازی دیده نمیشد. تجربه موفقیت آمیز همکاری در شکایت در خارج از دنیای مجازی وجود داشت ولی اینجا خیر. بقول بعضی از دوستان افرادی بنا به صلاحدید شخصی وقابل احترام دوست ندارند بصورت رسمی با ذکر اطلاعات خود پتشن امضا کنند یا وکیل مهاجرتی بگیرند و سایر موارد. این مشکل را در بخش آنکارا هم قبلا تجربه کرده بودیم. آنجا عملا فریز شده بود و حتی جواب ایمیل را هم نمیدادند. یکی از دوستان زحمت کشید و نامه ای تهیه کرد ولی تعداد موافقین از انگشتان دست هم بیشتر نشد و عملا ناکام ماند. هر چند خب تعداد افراد در انکارا بسیار ناچیز است.
اینکه پرونده ما برمبنای براورد اولیه تاخیر دارد یک چیز مشخص، واضح و انکار ناپذیر بود وبرای اعتراض نیازی به مقایسه وجود نداشت ولی شخصا بعد از بررسیهای فراوان در سایر ویزا آفیسها به این نتیجه قطعی رسیدم که به هر دلیل پرونده ما از سایر ملیتها عقبتر هم است. آنهم نه یک ماه و دو ماه بلکه در خیلی موارد یکسال! نکته جالب این بود که اعدادی که در زمان بندی پروسه اعلام میشدند در مورد ایرانیها اصلا صادق نبود و اگر اشتباه نکنم جدیدا هم یک جمله اضافه شده که این عدد در مورد 80 درصد افراد صادق است !! از سوی دیگر انتقال پرونده ها از یک ویزا آفیس به جای دیگر بصورت انبوه در همین سال گذشته همانند انتقال از دمشق به آنکارا و ورشو سابقه داشت و تمامی پرونده های انتقالی وضعیت بسیار خوبی داشتند. حتي با اطمینان میتونستم بگم که این میزان تاخیر نمیتواند براساس تغییر ویزا آفیس باشد. نتایج کیپس بعضی از دوستان بخصوص موارد ابتدائی و يا دو ماه نزديك بهم كه انفصال اتفاق افتاده بود هم این موضوع تاخیر يكباره را تائید می کرد. پس چه اتفاقی افتاده بود و چه میشد کرد؟
در این بین برخی دوستان به این نتیجه رسیده بودند که با مکاتبه و درخواست در محیط هایی مثل توئیترجناب کنی ویا ایمیل به بی بی سی توجه وزارت مهاجرت را به ورشو جلب نمایند. مشکلی که وجود داشت این بود که از دید یک ناظر کیفیت پیام مجازی درخواستی و یا اعتراضی مهمتر از کمیت است که یک جمله تکرار شود که لطفا سرعت رسیدگی را افزایش دهید. به عنوان مثال یکنفر میتواند 50 تا آی دی بسازد و مثلا در توئیتر اعتراض نماید و یا ایمیل بزند. مسلما از نظر خواننده آن صفحه که برای اداره مهاجرت او مهم است یک چیز قطعی و کاملا مطمئن نیست و تبعیض اداره مهاجرت را نشان نمی دهد چیزی که ظاهرا برای اداره مهاجرت مهم است و باید هم اینطور باشد. اینگونه اعتراض احتمالا کمک خواهد نمود ولی آیا راه بهتری برای بهبود این ارتباط و نحوه اعتراض یا درخواست وجود داشت؟ اعتراضها شاید بر روی ,.ضعیت سایر ایرانیها تاثیر داشت ولی هیچ پاسخی از رسانه ها گرفته نشد و هیچ تاثیری تاکنون بر پرونده 38تائیها نگذاشته است. شاید نیاز به زمان بیشتری است.در هر صورت این بود که فکر جدول دوم با چند هدف موازی به ذهن من رسید. یکی از اهداف جانبی و صرفا داخلی آن این بود که عقب ماندگی پرونده های ایرانی را نسبت به سایر جاهها مشخصتر و شفاف تر می نمود و افکارخود اقدام کننده ها را در رابطه با لزوم اعتراض رسمی احتمالی در ماه های بعد آماده میکرد.
اما واقعا چرا جدول دوم؟ هر چند سعی کردم لزوم ان را چندین بار تعریف کنم ولی دلیل آن کاملا مورد سو تفاهم قرار گرفت. یکی از دوستان گفت که مدرکی رسمی برای طرح در دادگاه نیست و دوستی دیگر گفت که اداره مهاجرت خودش بهتر این امار را دارد اما چیزی که مد نظر من بود هیچکدوم از اینها نبود. جدول دوم یک مدرک انکار ناپذیر برای افکار عمومی بود که پرونده ایرانیها مورد تبعیض قرار گرفته است. برای مخاطبان عام و رسانه ها که مثلا از سایتهای عمومی اداره مهاجرت بازدید میکنند و طبیعتا اداره مهاجرت ترجیح می دهد که چنین چیزی تکرار نشود و به دلایلی که در ابتدای بحثم گفتم پنهان بماند و در نهایت برای کسانی که ازانها درخواست کمک میکنیم نظیر رسانه هایی مثل بی بی سی و یا ایرانیهای صاحب نفوذ سیاسی بخصوص کسانی مثل نماینده انتاریو که از قطع رابطه دفاع کرده اند. مقایسه حتی اگر مطابق بر اصل وجود صف در اداره مهاجرت هم نبود این تاثیر را بر شنونده میگذارد که این تبعیض وجود دارد.
باید در نظر داشت که مشکل اساسی همانطور که بعضی دوستان اشاره کردند دیدگاه اداره مهاجرت نسبت به ایرانیان است در حالی که این تغییر دیدگاه و اینکه مهاجران افراد معمولی و غیر سیاسی هستند که در دعوای دولتها مورد تنبیه بیهوده قرار گرفته اند، بر هر چیزی الویت دارد. بخصوص مسببان ایرانی آن باید بدانند که این وسط افراد هموطن و بی گناهی قربانی این سیاستها شده اند. اما به گمانم بیان این موارد بدون داشتن هیچگونه مدرکی و بصرف اعلام تاخیر چندان کار ساز وقابل تامل از سوی خواننده نخواهد بود. حتی اگر نهایتا اعتراضی رسمی هم بخواهد صورت بگیرد چه بهترکه یک مبنای اولیه داشته باشد چون اگر این مقایسه صورت نگیرد و یا بالفرض تبعیضی وجود نداشت و همه 38 تائی در یک سطح رسیدگی بودند شکایت امکان پذیر ولی به سختی به نتیجه میرسید.
نکته دیگر این است که این آی دیهای مجازی مثلا در سایت ویزا کانادا را نباید دستکم گرفت. آنها عمدتا در سالهای گذشته ایجاد شده اند. پستهای بسیار زیادی نوشته اند که موجود است و اطلاعات خود را برای استفاده عموم در انجا قرار داده اند. این اطلاعات قابل انکار نیست و مثل روز روشن است که صاحبان انها افرادی حقیقی و مهاجر کانادا هستند و با یک لیست واقعی و معتبر برای هدفی که ما داشتیم هیچ تفاوتی نخواهد داشت همانطور که ما اینجا به عنوان یک کاربر مجازی برای خود کاملا حق و حقوق یک فرد حقیقی را خواها نیم. همچنین جدول مشکل از لیست ما به تنهائی هیچ چیز رو ثابت نمیکنه و وفقط وقتی ارزش دارد که یک جنبه مقایسه ای داشته باشه باشد ضمن اینکه تاکید کنم که لینک هر کدام باید در جدول مربوطه قرار گیرد.
در هر صورت ممنون از همه دوستان که همکاری کردند و ممنون از کسانی که نقد داشتند.
موفق باشید
علاقه مندی ها (Bookmarks)