چرا برگشتن بعد از اتمام تحصیلات حماقت ( حداقل در نظر اکثریت) هست!؟

[civil2016]

یک مساله را باید حتما بگم که من قصدم این نیست که بگم ایران خوبه، اروپا بد یا بالعکس. اتفاقا من هم 4-5 سال پیش توی همین فروم همین استدلالها را به نفع رفتن از ایران می نوشتم! منکر سختی هم اصلا نیستم. حرف من اینه:
1- متاسفانه به عنوان یک خاورمیانه ای شما هرجای دنیا هم که بری بشکل پیش فرض یکسری مشکلات خواهی داشت. ممکنه برای اروپایی ها فرصت برابر وجود داشته باشه اما حتما برای شما یکسری تبعیض ها وجود داره که وقتی میذاریش کنار چیزهای دیگه مثل زبان، فرهنگ و یکسری توانایی ها و مهارت های فردی موقعیت شما چه در ایران و چه در اروپا یکسان خواهد بود. در ایران بدلیل فساد سیستم، در اروپا بدلیل تبعیض ساختاری.
2- من همانطور که گفتم آدم اینقدر با پشتکاری در ایران نبودم. شخصا معتقدم اگر اینقدر سرسختی که در این 4 سال داشتم را در ایران داشتم حتما وضعم بهتر بود. این فقط حرف خودم نیست با خیلی از دانشجوها اینجا که صحبت می کنم همین نظر را دارند که تلاششون اینطرف چندین برابر ایران بوده و اگر این را در ایران داشتند اوضاعشون می تونست فرق کنه. از نظر خودم این فاکتور خیلی مهمیه. حالا شما اگر واقعا اینقدر فرد سخت کوشی هستید و در ایران نتیجه نگرفتید خوب منطقیه که برید، حرفی درش نیست! اما واقعا اینقدر سختکوش هستید؟؟

خب اتفاقا خودتون دارین جواب خودتون میدیدید!! اینطرف حتی اجازه تلاش هم بهت نمیدن!! چرا اونجا پیشرفت کردی و تلاش؟؟!!چون افتادی توی یه رودخونه خروشان که همه تلاش میکنن و تو هم مجبور شدی تلاش کنی و اگه الان برگردی خیلی جلوتری چون توی 4 سال شاید اندازه 10 سال ایرانیا جلو رفتی ولی وقتی برگردی ایران باز همه چی میشه حالت قبل اصلا انگیزه تلاش هم نداری!!
ما از محیط خیلی تاثیر میگیریم خیلی...خودمون متوجه نمیشیم فقط

[BenFranklin]

دوست عزیز، اینگونه تفکرات شماست که نه جهان اولی هست نه جهان سومی، بلکه اصلا ریشه در جهانی که ما توش داریم زندگی میکنیم نداره، من بحثی از پول کردم؟ من گفتم که سایر عوامل رو به جز علاقه باید مد نظر قرار داد، این سایر عوامل مسلما یکیش مسايل مالی هست، ولی فقط یکیش هست. در مورد اینکه مردم عادی فلان کشور چه کار میکنند، اولا که شما نباید از اونها تقلید کنید، اون ها اصلا انسان های موفقی نیستند، اونها همون پیشرفت لاکپشتی رو هم ندارند و فقط دنبال اینند که چه طور با عدم کار کردن، لذت ببرند. اکثرا هم دنبال کارهایی نظیر waitress و call centre adviser و modeling و از این قبیلند، تا آخر عمرشون هم lottery شرکت میکنند تا شاید یه وقت بنا بر شانس و اقبال ! پولدار شوند و بیشتر با تنبلی کردن حال کنند. من نگفتم که شما فقط دنبال رشته های پزشکی یا مهندسی خوب باشید، بلکه خودم رو به عنوان مثال آوردم که بگم شما هم میتونید علاقه مند به رشته ای باشید و هم در دانشگاه دنبال تحصیل اون رشته نرید و برای خودتون اون رو مطالعه کنید (ریاضی) یا هم علاقه مند باشید و هم در دانشگاه دنبال تحصیلش برید (پزشکی و کامپیوتر) ولی مبنا رو فقط بر مبنای علاقه نذارید (مثل اکثر مردم به قول شما جهان اول) این رو هم که میگید دانشگاه های غربی به همان تعدادی که دانشجو میگیرند به همان تعداد هم موقعیت برای موفقیت افراد دارند ریشه در واقعیت نداره و انقدر واضح البطلان هست که نیاز به ارائه دلیل نداره. اون دسته افرادی که ادبیات میخونند یا رشته هایی از این قبیل هم اکثریت قاطعشون اگه تا سطح دکترا نخونده باشند، دنبال شغل هایی میروند که هیچ ربطی به رشته دانشگاهیشون نداره (مثل کارهای بانکی) و اگه تا دکترا خونده باشند میتونند در دانشگاهی لکچرر بشوند. راه هم همیشه باز هست عزیز من، شما هم اگه خواستید میتونید برید استخدام ارتش کشورتون یا ارتش ایالات متحده شوید. موفق باشید.

من هم حرفی از پول نزدم. با این حال این پیش فرض شما که اگر علاقه به استخدام ارتش داری احتمالا بدبخت میشوی و بیا مثل من چند میلیارد تومن پول بریز در جیب انگلیسی ها که مدرک پزشکی بگیری چون ...(؟) قاعدتا منجر به این نتیجه گیری در خواننده میشود که دیدگاه شما از دید بحث مالی باشه که البته من به هیچ وجه با اون مخالفتی ندارم.

نکته جالب تر قضیه این که شما می فرمایید "اون ها اصلا انسان های موفقی نیستند" و این سوال برای من پیش اومد که شما الان دارید این پول های میلیاردی رو در جیب این waitress ها میریزی؟ یعنی اساتید شما همه waitress هستند؟ پزشکان خود انگلیس شغل اصلیشان modeling است؟ (هرچند که اصلا بعید نیست یک پزشک یا وکیل موفق و جوان و زیبا یک قرداد modeling هم در کنار کار اصلیش داشته باشد و این اصلا عار نیست) اگر اینها اینقدر آدم های بدبخت و بازنده ای هستند برای چی شما داری این همه هزینه میکنی که بین آنها باشی؟

نکته آخر هم اینکه یکی دیگه از تصورات جهان سومی شما اینه که "فلان مدرک را بگیر تا بهمان کار را بگیری". اصلا تصور شما از شغل مناسب فردی که رشته ادبیات خوانده چیست؟؟؟ فلسفه تحصیلات دانشگاهی در کشورهای پیشرفته لزوما این نیست که من این شهریه را امروز میدهم تا فردا وقتی فلان کار رو پیدا کردم جبران شهریه بشود. هرچند در کشورهایی که سرمایه داری عمق زیادی دارد و دانشگاه رایگان هم ندارند این قضیه هم نمود بیشتری دارد ولی همان امریکا هم لزوما این طور نیست. اصلا تب اخذ مدرک دانشگاهی حالا هر رشته ای مثل کشورهای جهان سومی وجود ندارد و موقعیت های متنوعی حتی بدون مدرک دانشگاهی هم وجود دارد. از جمله این مولتی میلیاردهایی که شرکت های کامپیوتری زده اند و هیچ کدام هم مدرک دانشگاهی ندارند. آن تعدادی هم که لیسانس یا فوق یا دکترای ادبیات میخوانند قطعا با معیارهای خودشان موقعیت مناسب برایشان هست و اینکه شما "لکچرر" شدن رو موقعیت و موفقیت محسوب نمی کنید دلیل آن نیست که آن فرد هم نکند! و همانطور که عرض کردم در کشورهای پیشرفته عموما و نه لزوما موقعیت پیشرفت برای خطوط مختلف فعالیت بشری از جمله فعالیت در همان هالیوود! تا نویسندگی تا پرورش گل و گیاه تا حقوق و مهندسی و پزشکی وجود دارد و این طرز فکر که حتما باید پزشکی یا مهندسی بخوانی تا آینده داشته باشی متعلق به جهان سوم است. با این حال من این رو کاملا تایید میکنم که برای کسی که از جهان سوم قصد مهاجرت دارد انتخاب ها خواه ناخواه بسیار محدود تر میشود و نمیشود مثلا هر رشته ای یا خط فعالیتی رو انتخاب کرد هرچند که همان هم افرادی هستند که کرده اند و موفق هم شده اند اگرچه زیاد قابل توصیه نباشه.

[civil2016]

بعضی واقعیت ها و نباید پنهان کرد! این جملتون:
"نبود شایسته سالاری و نبود فرصت برابر، برای شما بعنوان یک خاورمیانه ای در غرب بشکل خیلی خیلی عظیم تری اتفاق خواهد افتاد" واللا من که برعکسشو دیدم. قبلا هم گفتم معمولا افراد راضی به این فروم نمیان و اکثر کسایی هم که تعریف میکنن از آمریکا اکثرا هنوز خارج نشدن ولی این جمله شما برام عجیب بود.
همین که واسه من در مقطع دکتری 1800 تا فاند میدن کافی هست تا کل این جمله شما برای من نقض بشه حداقل در مورد مقایسه! حالا ممکنه شما بگید شما پولی نگاه میکنید ولی من میخوام بگم اتفاقا اصل بنای خیلی چیزا روی پول بنانهاده شده است و اتفاقا هر چیز دیگری رو هم در نظر بگیرید وضعش در ایران بدتر از این مثال پولی میشه!
میگین مثل... کار میکنی!؟ میگم خوب در ایران 10 برابر کار کردم رکام ندادن!
در ضمن من هالیوودی اینا هم نیستم این رو هم بگم.

یه مثال در راستای تصدیق حرف شما هم بگم اینکه من آشنامون اینجا توی دانشگاه غیر انتفاعی به صورت ساعتی تدریس میکرد و ساعتی 12 تومن بهش میدادن رفته آمریکا الان توی ناسا شده پژوهشگر!!!!!!!!!!!!!!!!

[civil2016]

چرا راه دور بریم خود من! همیشه دوستم داشتم شرکت خودم را داشته باشم. کار هم به حد خودم بلد بودم. از سختی و مشکلات و فشار ترسیدم و رفتم سراغ درس خواندن و مقاله و اپلای. کار راحت تر! اما اینور به مراتب بیشتر فشار و سختی تحمل کردم که اگر در ایران تحمل کرده بودم الان کارم از آب و گل درآمده بود و یک زندگی متوسط (دنبال میلیاردر شدن نیستم!) در کنار خانواده و دوست و آشناهام داشتم. نه یک زندگی دانشجویی بخور و نمیر اینجا و بعد دوره افتادن برای فاند و گرنت و پست داک مثل مارکو پولو دور دنیا برای نمی دانم چند سال!

آخه برادر من ببین شما این نکته در نظر بگیر رفتن به خارج این یاد شما داد، جامعه تلاش گر اونجا تلاش کردن به شما آموخته حالا برگردی ایران شاید باز بعد 2 3 سال بشی همون آدم سابق چون ما خواه نا خواه از محیط اطرافمون تاثیر میگیریم

[civil2016]

بنظر من شاید بشود گفت که حضور شما در خارج برای شما تجربه مفیدی از سختکوشی و مبارزه با مشکلات فراهم کرده که میتوانید در بازگشت به ایران بکار بگیرید. این خیلی هم خوب است. شاید اگر خارج نمی آمدید هیچ وقت این سختکوشی و سخت جانی را در خودتان پیدا نمیکردید. در واقع مورد شما خودش استدلالی بنفع آزمودن خارج است.

دقیقا با شما موافقم

بسیار سفر باید تا پخته شود خامی ها (البته اگه غلطه ببخشید :-))) )

[civil2016]

یک مساله را باید حتما بگم که من قصدم این نیست که بگم ایران خوبه، اروپا بد یا بالعکس. اتفاقا من هم 4-5 سال پیش توی همین فروم همین استدلالها را به نفع رفتن از ایران می نوشتم! منکر سختی هم اصلا نیستم. حرف من اینه:
1- متاسفانه به عنوان یک خاورمیانه ای شما هرجای دنیا هم که بری بشکل پیش فرض یکسری مشکلات خواهی داشت. ممکنه برای اروپایی ها فرصت برابر وجود داشته باشه اما حتما برای شما یکسری تبعیض ها وجود داره که وقتی میذاریش کنار چیزهای دیگه مثل زبان، فرهنگ و یکسری توانایی ها و مهارت های فردی موقعیت شما چه در ایران و چه در اروپا یکسان خواهد بود. در ایران بدلیل فساد سیستم، در اروپا بدلیل تبعیض ساختاری.
2- من همانطور که گفتم آدم اینقدر با پشتکاری در ایران نبودم. شخصا معتقدم اگر اینقدر سرسختی که در این 4 سال داشتم را در ایران داشتم حتما وضعم بهتر بود. این فقط حرف خودم نیست با خیلی از دانشجوها اینجا که صحبت می کنم همین نظر را دارند که تلاششون اینطرف چندین برابر ایران بوده و اگر این را در ایران داشتند اوضاعشون می تونست فرق کنه. از نظر خودم این فاکتور خیلی مهمیه. حالا شما اگر واقعا اینقدر فرد سخت کوشی هستید و در ایران نتیجه نگرفتید خوب منطقیه که برید، حرفی درش نیست! اما واقعا اینقدر سختکوش هستید؟؟

آقا آرش میشه لطفا یه خواهش کنم ازتون؟ اینکه چندتا مثال سخت کوشی های اون طرف بزنید ببینیم شما منظورتون دقیقا چقد انرژی هست شاید ما مصداق های این انرژی گذاشتن دیده باشیم توی ایران که حتی به قول دوستان پیشرفت لاک پشتی هم ندارن و دنده عقب میرن بعضا...ممنون میشم چندتا مثال بگید یا خاطره حداقل

[Ermia_mmr]

من یک توضیح در باره تصورات غلط در باره پزشکی خدمت دوستان ارایه کنم.
پزشکی فقط در منطق جهان سومی (از نوع ایرانی وگرنه طبق تعاریف جامعه شناسی سیاسی چین هم جهان سوم است و طبیعتا همه میدونیم وضعیت صنعت چین به چه صورتی هست همچنین بیزینس و تجارتش)است که یگانه راه پولدار شدن؟! است. توجه شما رو جلب میکنم به چند نکته در باره این انگاره!
اولا هممون نمیتونیم در تخصص های پزشکی قبول بشیم! در تمام دنیا ورود به تخصص سختتر از ایران نباشه آسون تر هم نیست! و ظرفیت به شدت محدود هست! به شدت! تازه اگر اینترنشنال باشی نیتیو نباشی بازهم اوضاع وخیم تر خواهد شد.... باز هم اگر چون منی کسی قناعت نکند به هر شهر و هر جایی وضهیت واقعا وخیم میشود!
دوما پزشکی و پولی که از پزشکی در میاد در حالت میانه و متوسطش که طبیعتا مبنای ما برای قضاوت است و نمیتوان چند پزشک در هر کجای دنیا را مبنا قرار داد و باید نگاه آماری کلی داشت آن چیزی که عمومیت داره رو در نظر گرفت از بحث دور نشیم پولش در برابر خیلی پولهایی که از صنعت و ... بدست میاد چیز خاصی نیست در خیلی موارد کمتر هم هست!
مثلا درآمد یک پزشک در آمریکا از 17 هزار دلار هست تا 250 -300 که این رقم ابدا به این معنی نیست که 300k عمومیت داره خیلی ها در بدست آوردن همان 170k هم میمانند!!! یعنی اصلا نمیرسند بهش!
سوما وضعیت همین پزشکی هم در کشورهای جهان سومی مثل ایران تا بازه زمانی 10-12 سال آینده به شددت به هم خواهد خورد. چرا؟ طبق همان اصل و تجربه سایر رشته ها و پذیرش های زیاد و عدم کشش بازار. مگر یک شهر چند پزشکی میخواد؟ مگر در هر شهر چند نفر به شهرت کاری میرسند که اون تصور و ذهنیت فانتزی که از پزشکی در ذهنتون پروروندید شکل میگیره؟
چهارم در کشورهای که سیستم اصولی و صحیحی دارند زمینه "بروز استعداد" برای تمام رشته ها فراهم است و طبیعتا یک جامعه نرمال نه فقط دکتر مهندس که سایر مشاغل را هم در حد عالی و با کیفیت طلب میکند که این مقدرو نیست مگر ورود افرادی با علایق مخصوص همان زمینه ها به اون رشته ها که باز هم این دو گذاره مقدور نمیشن مرگ اونکه فرد یک پشتوانه نسبی در زمینه تامین زندگی نرمال و قابل قبول "برای خودش" داشته باشه.
در کل ساخت کلی جهان امروز مبتنی بر ارتباطات علوم و صنعت هست این علوم از ادبیات هست تا مهندسی پزشکی...... به همان میزان که مردم ماشین خوب میخواهند کتاب خوب هم میخواهند.... به همان میزان خدمات درمانی خوب به همان میزان هوای پاک به همان میزان ذهن سالم به همان میزان فرهنگ عمومی و ........... هم میخواهند و اینها بجز با یک چرحه سالم شکل نمیگیره! برآیند این اتفاق شکل گیری کشورهای مبتنی بر قواعد خاصی مثل ایالات متحده و "برخی" کشوری های اروپایی هست. و وقتی این چرخه ناقص باشه "قورباغه ابوعطا میخواند" 1 مثل خاور میانه دوست داشتنی! روزنامه ناگارانش مهندس اند و روسال جمهورش پزشک! و وزرایش دریغ ا یک اقتصاد خوانده و مدیریت خوانده! برون داد این سیستم ها وضعیتی هست که همه میبینیم!
چقدر در شما میل به خواندن نیوزویک است و چثدر میل به خواندن فلان نشریه داخلی؟ تا چه میزان نیویورکر را دوست دارید و تا چه اندازه سایر نشریات مثلا خاورمیانه را؟! اینها دلیلش طبیعتا در دانشکده های پزشکی مهندسی پیدا نمیشود دلیل اینها را باید در دانشکده های علوم اجتماعی و انسانی جست! برون داد اون دانشکده ها در کشورهای جهان سوم چه بلایی سرشان می آید؟ وقتی سیستم نمیتونه ازشون استفاده کنه! دکتر و مهندس و جامعه شناس و همه فراری میشوند از اونجاها!
من خودم علایقم خیلی متمایل به رشته های میان رشته ای است. وقتی در ایران بودم "میترسیدن" از اینکه ای بابا مثلا آخه با این رشته چه درآمدی میشه داشت ؟ چه موفقیتی؟ ولی وقتی چند کشور را دیدم وقتی تجربه کسب کردم فهمیدم زهی خیال باطل!
خود غلط بود انچه می پنداشتیم

+ این دختر جلوی من نشسته بود چند بار عقب رو نگاه کرد لبخند زد من هم لبخند زدم سر صحبت باز شد گفت بیولوژی خوندم الانم برای مستر میخوام در دانشکده فلان تحصیل کنم که روی تثیر ژن ها بر رفتارهای اقتصادی دوره برگذار میکنه و مستر روی همین مووضع فوکوس میکنه! و همه میدونیم وقتی دانشجو میگیرند فکر کارش هم هستند وقتی بهش گفتم با این توان علمی چرا نیومدی پزشکی؟ ایشون کتاب هم داره!!! توی سن 22-3 سالگی! در زمینه بیولوژی برای نشریه NATURE هم مینویسه . نمیدونم مسیری به این وضوح برای موفقیت نیازی به توصیف و تفسیر داره یا نه هرچند همین الانشم هست به قدری مشغله کاری داشت که طبیعتا نت ورک های خاص خودش رو برای آیندش هم ایجاد میکرد مثل اون عزیزی که در کشور ایکس وزیر علوم بود مجری ازش پرسید آقای دکتر شما این همه دانشجو میگیرید فکر مارشونم هستید؟ بزرگوار فرمودند کارشون دیگه به من مربوط نیست من فقط آدم با مدرک میفرستم تو اجتماع!

[IMG][/IMG]

[Ermia_mmr]

من هم حرفی از پول نزدم. با این حال این پیش فرض شما که اگر علاقه به استخدام ارتش داری احتمالا بدبخت میشوی و بیا مثل من چند میلیارد تومن پول بریز در جیب انگلیسی ها که مدرک پزشکی بگیری چون ...(؟) قاعدتا منجر به این نتیجه گیری در خواننده میشود که دیدگاه شما از دید بحث مالی باشه که البته من به هیچ وجه با اون مخالفتی ندارم.

نکته جالب تر قضیه این که شما می فرمایید "اون ها اصلا انسان های موفقی نیستند" و این سوال برای من پیش اومد که شما الان دارید این پول های میلیاردی رو در جیب این waitress ها میریزی؟ یعنی اساتید شما همه waitress هستند؟ پزشکان خود انگلیس شغل اصلیشان modeling است؟ (هرچند که اصلا بعید نیست یک پزشک یا وکیل موفق و جوان و زیبا یک قرداد modeling هم در کنار کار اصلیش داشته باشد و این اصلا عار نیست) اگر اینها اینقدر آدم های بدبخت و بازنده ای هستند برای چی شما داری این همه هزینه میکنی که بین آنها باشی؟

نکته آخر هم اینکه یکی دیگه از تصورات جهان سومی شما اینه که "فلان مدرک را بگیر تا بهمان کار را بگیری". اصلا تصور شما از شغل مناسب فردی که رشته ادبیات خوانده چیست؟؟؟ فلسفه تحصیلات دانشگاهی در کشورهای پیشرفته لزوما این نیست که من این شهریه را امروز میدهم تا فردا وقتی فلان کار رو پیدا کردم جبران شهریه بشود. هرچند در کشورهایی که سرمایه داری عمق زیادی دارد و دانشگاه رایگان هم ندارند این قضیه هم نمود بیشتری دارد ولی همان امریکا هم لزوما این طور نیست. اصلا تب اخذ مدرک دانشگاهی حالا هر رشته ای مثل کشورهای جهان سومی وجود ندارد و موقعیت های متنوعی حتی بدون مدرک دانشگاهی هم وجود دارد. از جمله این مولتی میلیاردهایی که شرکت های کامپیوتری زده اند و هیچ کدام هم مدرک دانشگاهی ندارند. آن تعدادی هم که لیسانس یا فوق یا دکترای ادبیات میخوانند قطعا با معیارهای خودشان موقعیت مناسب برایشان هست و اینکه شما "لکچرر" شدن رو موقعیت و موفقیت محسوب نمی کنید دلیل آن نیست که آن فرد هم نکند! و همانطور که عرض کردم در کشورهای پیشرفته عموما و نه لزوما موقعیت پیشرفت برای خطوط مختلف فعالیت بشری از جمله فعالیت در همان هالیوود! تا نویسندگی تا پرورش گل و گیاه تا حقوق و مهندسی و پزشکی وجود دارد و این طرز فکر که حتما باید پزشکی یا مهندسی بخوانی تا آینده داشته باشی متعلق به جهان سوم است. با این حال من این رو کاملا تایید میکنم که برای کسی که از جهان سوم قصد مهاجرت دارد انتخاب ها خواه ناخواه بسیار محدود تر میشود و نمیشود مثلا هر رشته ای یا خط فعالیتی رو انتخاب کرد هرچند که همان هم افرادی هستند که کرده اند و موفق هم شده اند اگرچه زیاد قابل توصیه نباشه.

از همکلاسای دختر من یک نفر مدل حرفه ای .... یک نفر توی بار کار میکنه..... یک نفر دیگر هم یکی از رویاهاش مدل ویکتوریا سکرت شدنه :/! این اوح آرزوش بود! وقتی گفتم ته آمال و آرزوهات چیه! گفت بشم مدل ویکتورا سکرت!

[ghlobe]

از همکلاسای دختر من یک نفر مدل حرفه ای .... یک نفر توی بار کار میکنه..... یک نفر دیگر هم یکی از رویاهاش مدل ویکتوریا سکرت شدنه :/! این اوح آرزوش بود! وقتی گفتم ته آمال و آرزوهات چیه! گفت بشم مدل ویکتورا سکرت!

خوب اینکه ایرادی نداره. مدل ویکتوریا سکرت شدن از کار کردن در ناسا آسون تر نیست و از نظر رده موفقیتی هم کمتر نیست. برای رسیدن به آن رده و حتی حفظ قیافه و هیکل هم وقت و تلاش زیادی لازم است. حالا یکنفر ورزشکار میشود، یکنفر مدل، یکنفر استاد دانشگاه و یکی بیزینسمن بسته به اینکه توانایی شان در چه زمینه ای است.

[Ermia_mmr]

خوب اینکه ایرادی نداره. مدل ویکتوریا سکرت شدن از کار کردن در ناسا آسون تر نیست و از نظر رده موفقیتی هم کمتر نیست. برای رسیدن به آن رده و حتی حفظ قیافه و هیکل هم وقت و تلاش زیادی لازم است. حالا یکنفر ورزشکار میشود، یکنفر مدل، یکنفر استاد دانشگاه و یکی بیزینسمن بسته به اینکه توانایی شان در چه زمینه ای است.

این داره واقعا هم میتونه . در حد اعلی هم توانایشو داره. خدا انشا الله موفقش کنه الانم البته روی کلی جدل مجلات عکسش هست پول خوبی هم به جیب میزنه هزینه تحصیلشو کامل پوشش میده. بهش گفتم grays anatomy رو ببین گفت یکی از زمینه هایی که اون موقع ها تشویقم کرد وارد حرفه مدلینگ بشم همون دختره بود!!! الگو سازی میکنند رسانه های کشور ایکس هم الگو سازی میکنند.....