صفحه 8 از 26 نخستنخست 123456789101112131415161718 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 71 تا 80 , از مجموع 253

موضوع: چرا برگشتن بعد از اتمام تحصیلات حماقت ( حداقل در نظر اکثریت) هست!؟

  1. #71
    ApplyAbroad Hero
    تاریخ عضویت
    Jan 2009
    ارسال‌ها
    1,028

    پیش فرض پاسخ : چرا برگشتن بعد از اتمام تحصیلات حماقت ( حداقل در نظر اکثریت) هست!؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط soroushloa نمایش پست ها
    من حدود 2 ساعت وقت گذاشتم و از اول این تاپیک رو خوندم. می خوام جواب آخر رو خیلی ساده بدم و از شما میخوام نظرتون رو راجع بهش بدید. دوران دبیرستان عاشق کتابای استفان هاکینگ شده بودم. یه جمله ای توی یکی از کتاباش خوندم (فکر کنم کتاب "جهان در پوست گردو"): (برگی از درختی نمی افتد مگر آنکه تعادل عالم آن را اقتضا کند).
    ببینید اینکه الان همچین شرایطی توی کشور ما ایجاد شده که باعث خسران ما نسل جوان شده این در جهت برقراری تعادل کایناته و اینها مستقیما با هم در ارتباطند. حالا اگه روزی تعادل کاینات اقتضا کرد ما جهان سومی ها جهان اولی بشیم مطمئنن روز شانس ماست. این سلسله حوادث که ایرانو به اینجا رسونده در عرض 10 سال و 100 سال اتفاق نیفتاده که حالا ما 4 نفر بخوایم در عرض 10 سال اوضاع رو عوض کنیم. دوستان گفتن کره جنوبی و یا مالزی!!! مقایسه ایران با کره جنوبی همون بحث گوزن و شقیقه است. تو کره ی قبل پیشرفت استحمار حکومت نمیکرد. مردم مالزی 40 سال پیش جنگل نشین بودن. نخبه کش نبودن. اما ما چی؟ ما نه تنها نخبه هارو میکشیم بلکه تا دهه ها بهشون فحشم میدیم. نمونه اش امیرکبیر و مصدق و صدها آدم کوچیک و بزرگ دیگه.
    اما حالا چیکار کنیم؟
    نظر من اینه که در درجه اول زورمونو بزنیم بریم که خوشبختانه داریم همین کارو می کنیم. بعد اونجا میتونیم از آدم بودنمون لذت ببریم (اتفاقی که اینور نیفتاد). اصلاحات جامعه رو بذاریم به عهده گاندی ها و فرانتس فانون ها.
    مگه من کی ام؟ من یه مهندس عمرانم. قدیس نیستم. فیلسوف نیستم. پیامبر زمان خودم هم نیستم. اگر بتونم در حد توان خودم این عالم رو به سمت تعادلی که گفتم پیش ببرم. وظیفه و مسئولیت من محدود به تخصص و دانش منه. جایی برای من بهتره که این تخصص و دانش نمود بیشتری داشته باشه. والسلام
    با سلام دوست عزیز

    اگه بخوام هدف تاپیک رو از نگاه دیگه بگیم، هدفش واقع بینی بود به جای شعار. جملات شما صداقت داشت به دور از هر شعاری. متاسفانه همه ی ماها شعارزده شدیم و به خاطر همون شعارها در صورت برگشت هزینه ی سنگینی رو خواهیم داد. چون جامعه نخبه کش ( بجز نخبگان سیاسی) نیست، جامعه امیرکبیر ها، ستارخان ها، مصدق ها و ... رو تحمل نمی کنه نه مهندس عمران رو.

    این تاپیک می خواد به مهندس عمران بگه، مهندس عمران باش و گاندی بودن رو بذار برای گاندی ها!

    پ.ن: دوست عزیز، جسارت نشه جهت اطلاع کلی ( چون خود من هم نمی دونستم و از یکی شنیدم) : مترجم کتاب هاوکینگ اشتباهی عنوان کتاب را در ترجمه کرده هست. عنوان این کتاب باید ترجمه می شد جهان در چند کلمه یا یک همچین چیزی . in a nutshell In a few words، امیدوارم جسارت نکرده باشم.

    در آخر از نظرات صادقانه و با جسارتتان تشکر می کنم.
    موفق باشید.
    می گن دو تا دنیای موازی داریم دنیای ما و دنیای تو آینه ها، باز می گن یه عدشون تونستند تو بین ما نفوذ کنند، باز می گن تنها تفاوتشون چپ دست بودنشونه.

  2. #72
    Senior Member m_rond آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2010
    ارسال‌ها
    889

    پیش فرض پاسخ : چرا برگشتن بعد از اتمام تحصیلات حماقت ( حداقل در نظر اکثریت) هست!؟

    البته باید پذیرفت شرایط کشور ما یه مقدار خاص هست و با روحیات هر تحصیلکرده ای، بخصوص کسانیکه خارج از کشور بودن و شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی اونجاها رو دیدن در قیاس با شرایط داخل کشور، جور در نمیاد. من همیشه یاد حرف یکی از استادام می افتم که موقع انتخاب موضوع برای تز فوق لیسانس سر کلاس بهمون گفت بچه ها دنبال موضوعی نباشید که بخواهید مشکلی از این کشور حل کنه چون این کشور اساساً نیازی به شما نداره. البته من نمی خوام خیلی سیاه نمایی کرده باشم ولی واقعاً کسی که بخواد به عشق خدمت به این کشور اونم با این حال و روز برگرده شایسته تقدیر داره و کارش واقعاً فداکاریه چون موضوع فقط این نیست که اگه تو ایران شرایط اقتصادی خوبی فراهم باشه پس دیگه هیچ توجیهی برای برنگشتن نیست. کسی که می خواد برگرده اگه مجبور نباشه (بخاطر پاره ی مشکلات از جمله مسائل خانوادگی) باید قید یه سری حداقلها رو هم بزنه. حداقلهایی که همه ی ما می دونیم چی هستن. من یکی از دوستام الان یکسال هست که استاد بهترین دانشگاه ایران شده و حتی استاد نمونه دانشکده هم شد ولی الان 8 ماه هم هست که دوبار بهش نامه زدن خوش اومدی چون رد صلاحیت شدی. اون بدبخت هم زندگیش شده استرس و اضطراب. هیچ مشکلی هم نداشته و می گه همکارام زیرآبم رو زدن. اون یکی استادم تو دوره لیسانس از آمریکا به عشق خدمت به کشور برگشت اما بلا به روزش آوردن که 2 سال بعد زد و رفت و دیگه هم پشت سرش رو نگاه نکرد. به نظر من با این شرایط برگشتن به ایران حماقت نیست فداکاریه و به روحیات افراد بستگی داره. کسی که 19 رو دیده خیلی سخت می شه با 11 راضیش کرد. بالاخره هر کسی یه بار به دنیا میاد و یه بار حق زندگی داره و کاملاً آزاد هست که اون یه بار رو هر جا که می خواد و با هر کیفیتی که دوست داره زندگی کنه و هیچ کس هم حق نداره بهش بگه بی غیرت چرا برنمی گردی یا احمق چرا برمی گردی.
    Never Say Never

  3. #73

    پیش فرض پاسخ : چرا برگشتن بعد از اتمام تحصیلات حماقت ( حداقل در نظر اکثریت) هست!؟

    من با اینکه آمریکا رو خیلی دوست دارم ولی برگشتن به ایران رو حماقت نمی دونم. این فقط یکی از چند گزینه است که مشکلات خاص خودش رو داره.
    من پیش خودم فکر میکنم درس دادن توی یه دانشگاه نسبتا خوب ایران، اگه میسر بشه، آیا بهتر از درس دادن توی یه شهر سی هزار نفری آمریکا با آب و هوای نا مناسب نیست و احساس غربت نیست؟ یا آیا بهتر از بردگی شصت ساعت در هفته با تنها دو هفته تعطیلات برای یه شرکت نیست؟

    برای من اینها فقط گزیناه های مختلفن و هیچ کدوم حماقت نیست.
    ...زیرا که مردگان این سال عاشق ترین زندگان بوده اند.

  4. #74
    ApplyAbroad Guru
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    ارسال‌ها
    15,575

    پیش فرض پاسخ : چرا برگشتن بعد از اتمام تحصیلات حماقت ( حداقل در نظر اکثریت) هست!؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط rezatheory نمایش پست ها
    من با اینکه آمریکا رو خیلی دوست دارم ولی برگشتن به ایران رو حماقت نمی دونم. این فقط یکی از چند گزینه است که مشکلات خاص خودش رو داره.
    من پیش خودم فکر میکنم درس دادن توی یه دانشگاه نسبتا خوب ایران، اگه میسر بشه، آیا بهتر از درس دادن توی یه شهر سی هزار نفری آمریکا با آب و هوای نا مناسب نیست و احساس غربت نیست؟ یا آیا بهتر از بردگی شصت ساعت در هفته با تنها دو هفته تعطیلات برای یه شرکت نیست؟

    برای من اینها فقط گزیناه های مختلفن و هیچ کدوم حماقت نیست.
    والا اگر برده سالی 100 هزار دلار و بیشتر حقوق میگیره باید آرزوی بردگی کرد! این داستان بردگی رو باور نکنید. اگر کارتون در رشته مورد علاقه خودتون باشه هر دقیقه اش لذت بخش و تفریحه نه کار.

    شما بعنوان یک استاد دانشگاه تو ایران چند ساعت باید کار کنید؟ اضافه درس بدید، مشاوره به شرکتها بدید، شرکت خودتون رو بگردونید تا خرج تون در بیاد؟
    در مورد آب و هوای نامناسب هم شوخی میکنید حتما! دلتون برای آلودگی هوای تهران تنگ میشه؟

  5. #75

    پیش فرض پاسخ : چرا برگشتن بعد از اتمام تحصیلات حماقت ( حداقل در نظر اکثریت) هست!؟

    حقوق خوب رو قبول دارم. درست می فرمایید ولی خود شما که باید بدونید فشار کار و استرس کاری در آمریکا زیاده. به خصوص توی شرکتهای کوچیک. شرکتهای بزرگ خوبن. من از بچه هایی که توی گوگل یا جین ان تک و اینتل کار میکنن چیزی به جز خوبی نشنیدم. ولی شرکتهای کو چیک و جای پرت برای من سخته. حداقل به عنوان کار دائمی.
    یه بچه ها رو می شناسم مثلا امسال از دانشگاه خودمون دکترا مکانیک گرفت رفت یه شهر پرت تو آیداهو کار کنه! این شرایط خیلی هم دلچسب نیست برای کسی که دانشکده شون جز ده تای اول تو رشتشونه.

    در مورد دانشگاه هم والا من تو ایران خیلی ها رو دیدم با همون حقوق استادی و بدون هیچ کار اضافه زندگی خوبی میکنن.

    هوای بعضی از شهر های اینجا واقعا سرده. زمستونهای طولانی و برف ... من تهران زندگی نکردم.

    باید دید. بستگی داره کجا کار گیرم بیاد. ولی سعی میکنم تا گرفتن گرین کارد اینجا بمونم.
    ...زیرا که مردگان این سال عاشق ترین زندگان بوده اند.

  6. #76

    پیش فرض پاسخ : چرا برگشتن بعد از اتمام تحصیلات حماقت ( حداقل در نظر اکثریت) هست!؟

    من فقط میخوام یه نکته رو بگم درسته که امریکا شرایط بهتری نسبت به ایران داره البته فاصلش از لحاظ رفاهی اونقدرکه خیلی از دوستان میگن نیست مثلاوقتی حقوق یه نفر 100k$ باشه حدود 30% مالیاتو که رو حقوقش میده میشه ماهی 5-6 k تا تازه رو اقلامی هم که خرید میکنه 10 % حدودا مالیات میده خوب حساب که میکنی میبینی امریکا هم خبری نیست اما نکته من اینه که اخر اخرش شما وقتی تو اون کشوری به این نتیجه میرسی که همه ی امکانات و خوبی های اونجا برای خودشونه یعنی شما متعلق به اونجا نیستی حالا هرچقدر هم که شرایط خوب باشه ! شاید نسل بعداز ما این حسو دیگه نداشته باشه اما(غالب) ما مادامی که اونجا باشیم دغدغه ایران رو داریم و هدفم از گفتن این نکته اینه که همین موضوع باعث میشه ادم خیلی از ایرادات این جا رو بخواد تحمل کنه

  7. #77

    پیش فرض پاسخ : چرا برگشتن بعد از اتمام تحصیلات حماقت ( حداقل در نظر اکثریت) هست!؟

    شما میگین از 100k$ چیزی نمیمونه؟ببخشید شما به غیر از امکانات و خونه درست حسابی و زندگی مثل آدم حسابی دیگه چی میخوایین.نکنه میخوایین از اون 100 تا سالی 80 تا کنار بذارین؟خوب قراره با اون 80 تا چیکار کنی؟میخوایی برا خودت زندگی با رفاه بالا بسازی اگه اشتباه نکنم.عزیز وقتی داره اینا رو برات هر سال میده تو لازم نیست مثل ایران پولاتو انبار کنی مبادا ...زیاد هم نگران نباش از اون پول چیز خوبی برات میمونه در ضمن 30%! مالیاتم یکم بزرگ نمایی شده.
    منظورتون از متعلق به خودشونه چیه؟وقتی شما هم تو همون مجموعه هستین خطاب کردن به اونها به صورت خودشون درست نیست.پس باید بگم اینهمه اروپایی و چینی و ژاپنی و ... و در حالت کلی مهاجران که داره نسل دوم یا سومشون تو آمریکا زندگی میکنن باید به خودشون که حدود یک سوم جمعیت کشور آمریکا باشه خطاب کنن ((این همه خوبی های اینجا متعلق به خودشونه))؟؟؟ثانیا تو ایران همون حقوقی که شما فکر میکنین کمه و چیزی ازش نمیمونه حتی نصفشم هم بهتون نمیرسه که هیچ باید سه تا شغل دیگه از جمله شغل شریف آپارتمان سازی( که امروزه همه مهندس سازه و مدرک فوق لیسانس مدریت ساخت تجربی دارن) و شریک شدن در مرغداری و فروش تیرچه بلوک و بنگاهی رو هم بهش اضافه کنی تا شاید در آمدت نصف اون 100 تا بشه.حالا شما میگی میرسه اون یه بحث دیگست.

  8. #78
    ApplyAbroad Superstar pimi810 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2010
    ارسال‌ها
    2,396

    پیش فرض پاسخ : چرا برگشتن بعد از اتمام تحصیلات حماقت ( حداقل در نظر اکثریت) هست!؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط rezatheory نمایش پست ها
    من با اینکه آمریکا رو خیلی دوست دارم ولی برگشتن به ایران رو حماقت نمی دونم. این فقط یکی از چند گزینه است که مشکلات خاص خودش رو داره.
    من پیش خودم فکر میکنم درس دادن توی یه دانشگاه نسبتا خوب ایران، اگه میسر بشه، آیا بهتر از درس دادن توی یه شهر سی هزار نفری آمریکا با آب و هوای نا مناسب نیست و احساس غربت نیست؟ یا آیا بهتر از بردگی شصت ساعت در هفته با تنها دو هفته تعطیلات برای یه شرکت نیست؟

    برای من اینها فقط گزیناه های مختلفن و هیچ کدوم حماقت نیست.
    دوست عزیر شاید حدس من درست نباشه اما احساس می کنم شما تا لیسانس تو ایران درس خوندین، یا اگه فوق هم بودین زیاد درگیر حوادث دور و برتون نشدید یا اینکه با رفتن به اونور فراموش کردین شرایط اینجا رو.
    درس دادن تو یه دانشگاه خوب ایران تنها به مدرک تحصیلی از دانشگاههای خوب دنیا نیاز نداره. مخصوصا شماهایی که تو سیستم آمریکا درس خوندین خیلی خیلی بیشتر تو سیستم آموزش اینجا اذیت خواهید شد. کم ندیدم اساتید جوانی که برگشتن و حسابی چند سال اول تو ذوققشون خورده....

    شما لابد الان فکر می کنین با داشتن یه مدرک دکترا از فلان دانشگاه رنک بالا بر می گردید اینجا و مثل آمریکا به تحقیقات می پردازین و پروپوزال مینویسید دانشجو میگیرین و گرنت هاتون هم تامینه و مهمتر از همه کسی هم کاری به کارتون نداره و تو کارتون دخالت نمی کنه.... خدای نکرده اگه تصورتون اینه که باید بگم سخت در اشتباهید....

    شما به محض برگشتن باید برای پوزیشن بجنگید و معمولا کسی تو این جنگ پیروز میشه که زورش بیشتره، روابطش قویتره نه اونی که باسواد تره و مدرکش پرنگتره...
    همه ی اینها به کنار، برای هیئت علمی شدن تو ایران شما به چیزهایی فراتر از مدرک و مقاله و ... نیاز دارین، برای درک بهتر به وب سایت اساتید تازه tenure شده در دانشگاههای تاپ ایران نگاه بیندازید.
    !One hundred sixty-three thousand sq mi of awesomeness

  9. #79
    ApplyAbroad Superstar pimi810 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2010
    ارسال‌ها
    2,396

    پیش فرض پاسخ : چرا برگشتن بعد از اتمام تحصیلات حماقت ( حداقل در نظر اکثریت) هست!؟

    شما میگین از 100k$ چیزی نمیمونه؟ببخشید شما به غیر از امکانات و خونه درست حسابی و زندگی مثل آدم حسابی دیگه چی میخوایین.نکنه میخوایین از اون 100 تا سالی 80 تا کنار بذارین؟خوب قراره با اون 80 تا چیکار کنی؟میخوایی برا خودت زندگی با رفاه بالا بسازی اگه اشتباه نکنم.عزیز وقتی داره اینا رو برات هر سال میده تو لازم نیست مثل ایران پولاتو انبار کنی مبادا ...زیاد هم نگران نباش از اون پول چیز خوبی برات میمونه در ضمن 30%! مالیاتم یکم بزرگ نمایی شده.
    تایید میشه!

    ثانیا تو ایران همون حقوقی که شما فکر میکنین کمه و چیزی ازش نمیمونه حتی نصفشم هم بهتون نمیرسه که هیچ باید سه تا شغل دیگه از جمله شغل شریف آپارتمان سازی( که امروزه همه مهندس سازه و مدرک فوق لیسانس مدریت ساخت تجربی دارن) و شریک شدن در مرغداری و فروش تیرچه بلوک و بنگاهی رو هم بهش اضافه کنی تا شاید در آمدت نصف اون 100 تا بشه.حالا شما میگی میرسه اون یه بحث دیگست.
    استادی دانشگاه تو ایران، به صورت فول تایم و بدون شغل کاذب داشتن، حداقل تو چندین سال اول به هیچ وجه شغل پردرآمدی محسوب نمیشه، علی رغم اینکه پرستیژ داره... برای همین هم اگر کسی واقعا عاشق علمه و دوست داره کلا سرش تو تحقیق باشه، ایران جای مناسبی برای اینکار نیست، حداقل جای مناسبی برای شروع نیست.

    این شغلهایی که شما فرمودین نیاز به سرمایه داره و معمولا" اساتید با سابقه، با دوختن سرمایه و موقعیتشون به هم وارد اینجور کارها میشن. این کار برای اساتید تازه کار بدون سرمایه امکان پذیر نیست...
    راه بهتر: تاسیس شرکت در رشته ی مربوطه همزمان با کار در دانشگاه. باز اگه رشته تون خاص باشه و مشتریتون دولت باید لینک بزنید و وارد بازی اونا بشین و خیلی سریع پولدار خواهید شد....اگه مشتریتون ملت باشه مشکلات بیشتره و پروسه ی پولدار شدن هم به خیلی بیشتر به طول می انجامه.

    ضمنا اگه تو ایران تیرچه بلوک و مرغداری و خونه سازی گردش مالی بالا دارن به خاطر اینه که هر سه از اقلام مصرفی مهمند و مردم بهشون نیاز دارن، بنابراین جزو مشاغل شریف محسوب میشند (البته نه اون شریفی که شما گفتین!!) هر سه ی این کارها هم به سرمایه و تجربه ی بالا نیاز داره و کار هر کسی هم نیست، دلیلی هم نداره اگه کسی دکترا گرفت تو مارکت تیرچه بلوک هم موفق باشه.
    !One hundred sixty-three thousand sq mi of awesomeness

  10. #80
    ApplyAbroad Veteran
    saman_shahin آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2010
    رشته و دانشگاه
    Law, aiuctb.ac.ir
    ارسال‌ها
    1,589

    پیش فرض پاسخ : چرا برگشتن بعد از اتمام تحصیلات حماقت ( حداقل در نظر اکثریت) هست!؟

    به نظر من برگشتن حماقته!
    تصور كنيد شما در محيطي هستيد و به ازاي امكاناتي كه به شما ميدن از شما كار ميكشن! و يا بايد هزينه اش رو بديد ... تا اينجاي كار درسته و مشكلي نيست!
    بعد از اتمام تحصيل امكاناتي كه دولت در اختيار دانش جوها و فارغ التحصيلان قرار ميده انگيزه رو براي موندن يا نموندن ايجاد ميكنه!
    در كشور خودمون:
    هيچ تضميني براي تحصيلات شما (از نظر كيفي) و همچنين لازم بودن و نبودن و آينده شغلي شما نيست!
    حالا اينا به كنار ، بيشتر مدرك تحصيلي در جاهاي ديگه شناخته شده نيست و قبول ندارن! و يا برخي از رشته هاي جاهاي ديگه اينجا شناخته شده نيست!
    از طرفي فضا براي كارآفريني نيست! يعني پروژه هايي كه در ذهن شما هستن به سرانجام نميرسن! و با هيچ عقل منطقي نميتونين پروژه رو استارت بزنين!
    نظر من توي يه جمله اين ميشه: مگه اينجا چقدر براي شما امكانات فراهم كردن و هزينه كردن و به شما ارزش قائلند كه شما برگرديد؟؟
    ... Aimons, gardons espoir, restons optimistes et nous changerons le monde - Jack Layton ...

برچسب‌های این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •