صفحه 102 از 170 نخستنخست ... 2529293949596979899100101102103104105106107108109110111112152 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,011 تا 1,020 , از مجموع 1694

موضوع: اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن آمریکا

  1. #1011

    پیش فرض پاسخ : اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن آمریکا

    نه من هیچ پیش زمینه ی ذهنی ندارم نسبت به پست هایی که میذارم. اما میخوام واقعا به جواب سوال هام برسم. من چندین سال هست که بین رفتن و ماندن با خودم چانه میزنم (از دوره لیسانس میخواستم برم، بعد برای ارشد و الان هم برای دکترا). شاید میتونستم حتی برای لیسانس هم برم ولی دلم مطمئن نبود. برای فوق هم تا مرز رفتن پیشرفتم ولی پشیمان شدم(هرچند باعث شد یکسال عقب بیفتم برای ارشد و کلی دردسر).
    حتی هنور هم برای دکترا دارم 2*2 تا 4تا میکنم تا ببینم میتونم تصمیمی بگیرم که ازش پشیمون نشم یا نه!

    حقیقتش اینه که من توی ایران زندگی معمولی دارم ولی راضی هستم. با چیز یا کس خاصی هم مشکلی ندارم که بخوام ازش فرار کنم. حتی خیلی دوست دارم هرچه از دستم برمیاد برای بهتر شدنش انجام بدم . منتهی با پیگیری هایی که تو این زمینه ها داشتم، به این نتیجه رسیدم که ماندن در ایران و کار کردن شبیه ماندن در یک شهر کوچک است و رفتن به امریکا و اونجا کار کردن مثل آمدن به تهران و قاعدتا سطح کار گسترده تر و سطح بالاتر است!

    برای همین تصمیم رو قطعی کردم برای رفتن و شروع کردم برای فراهم کردن مقدمات. ولی الان دارم به این نتیجه میرسم که اینها همش خیال و آرزوست. من تا دکترا بگیرم شده نزدیک 30 سالم ، تازه بعدش بیفتم دنبال گرین کارت شده 40 سالم. بخوام استارت کارم رو بزنم و از آب و گل دربیام شده 50 سالم! یه آدم 50 ساله دیگه به چه انگیزه ای میخواد کار کنه؟ مگر برای وراثش!

    آدمو سرد میکنه این فکر ها.

    ولی از اونطرف هم میگم خب آدم اگر بمونه و نره...ماکزیمم کاری که اینجا بتونه بکنه چیه؟ آیا واقعا میشه تو ایران 30 سال کار کرد و رسید به شرکت های غول آمریکایی؟ یا حتما باید رفت آمریکا که تونست به اون سطح رسید؟

    همه گفتن نمیشه! (به استناد بحثی که قبلا توی یک فروم مربوط به الکترونیک انجام شد و یک شاهدم تو این فروم ازش هست)
    یا وقتی شما حرف از آزمایشگاه های میلیون دلاری دانشگاه ها در آمریکا میزنید ؛ آدم به این نتیجه میرسه که تا نری آمریکا ، کار کردن توی اون سطح ممکن نیست!

    ولی از اینطرف هم میبینی که شاید اونجا بذارند توی اون سطح کار کنی ، ولی باید برای اونها کار کنی. اینکه خودت برای خودت توی اون سطج کار کنی ، خوشبینانه اش بعد از 50 سالگیته! که تا اونموقع احتمالا فقط یه حقوق مناسب میخوای و یه خانواده و یه گردش و تفریح و دیگه از این تخیلات تو ذهنت نداری!

    پس در نهایت تو آمریکا هم به آرزوهات نمیرسی...ایرانم نمیرسی ... آقا تعطیل کنید بریم بخوابیم(منظورم خواب ابدی بود! البته واسه خودم)
    از بدبختی های مملکت من این است که به ورودی ها توجه میکنند نه خروجی ها. گیریم نفر اول المپیاد ، گیریم نفر اول کنکور ، گیریم شاگرد اول دانشگاه ، گیریم .....نتیجه اش چه بود؟ چرا کسی از نتیجه ها سوال نمیکند ، سوال است برای من!

  2. #1012
    Banned
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    ارسال‌ها
    1,261

    پیش فرض پاسخ : اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط alamdar_313 نمایش پست ها
    یادمه پارسال یا پیارسال اون تاپیک رو دنبال میکردم. حتی تو سایت دانشگاه های مختلفم میخوندم که نوشته بودن ما خیلی استقبال میکنیم از ثبت patent و ......
    ولی کلا الان به این نتیجه رسیدم آمریکا واسه ما به جز یه زندگی کارمندی و نهایتا 4 تا ارتقای شغلی و ماکزیمم چند صد هزار دلار درآمد در سال(تازه این آخر خطمون و زمان بازنشسنگی باشه فکر میکنم) چیز بیشتری نداره . اون مولتی میلیونرها و میلیاردرها فقط توی ویترین این کشور هستن و گویا فقط افراد خاصی اجازه راهیابی بهش رو دارند!
    در صورتیکه آمریکا همیشه اینطور تبلیغ میشه "سرزمین آرزو ها". ولی با سوالایی که تو این چند روزه(و خیلی سوالات هم در گذشته) پرسیدم و اگر کسی دنبال کرده باشه میبینه که همه ی راه ها به روی آرزوی های ما بسته است. آمریکا سرزمین آرزوهای ما نیست ، سرزمین آرزوهای از ما بهترونه!
    ببخشید چند صد هزار دلار در سال که اصلا و ابدا با کار دانشگاهی و مهندسی و پزشکی اینا بدست نخواهد امد! معدود پزشکانی هستند اینجا که خیلی معروف هستند شاید تا 260-70 دیدم من درامد دارند بقیه اکثرا همون 190 -200 هستند . ارقام سایتها هم برای مشاغل مختلف اعم از پزشکی و مهندسی و علوم انسانی میانگین هست یعنی وقتی مینویسه مثلا برای رشته خود من 120 هزار تا برای یه استاد دانشگاه یعنی طیف گسترده ای هم هستند 60-70 تا میگیرند و بعد میانگینشون میشه همین 100-120 پس درامد چند صدر هزار دلاری رو برای درامد به صرف کار کارمندی و اینها بیخیال.
    چند صد هزار برای مشاغلی مثل ریاست جمهوری ایالات متحده من دیدم مثلا باراک اوباما 400 هزار دلار درامد داره در سال.! بقیه دیگه درآمد های اونطوری برای بیزینس من ها هست و سفته بازان و بانکداران و ....اون مولتی میلیونرها اتفاقا قسمتی ازشون توی همون تهران هست اصل زندگیشون میخواید دهها نفر میتونم اسم ببرم با پرواز شخصی میان برای نرخ گذاری فلان کالا در امریکا رایزنی میکنند بر میگردن و عملا خط دهی میکنند با بهبازر در اینجا. خیلی هم افراد زحمت کش و سخت کوشی هستند من میشناسم ازشون صدها برابر یک دکترای مهندسی و پزشکی تو زندگی سختی کشیده و زحمت کشیده از کارگری کردن تا فروختن کنجد! و نتیجه شم اقتصادیشم دیده.
    بستگی داره آرزوت چی باشه!!! نمیشه گفت هست یا نیست ممکنه برای شما باشه برای یکی دیگه نه. خیلی افراد هم واقعا "تنها هدف زندگیشون" میلیاردر شدن نیست همون رفاه در حد متوسط جامعه آمریکایی هم با فاکتورهای اجتماعی مدنظرشون که دیگه لزوما مالی و اقتصادی نیستند اینها رو اقناع میکنه.

  3. #1013
    ApplyAbroad Guru
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    ارسال‌ها
    15,575

    پیش فرض پاسخ : اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن آمریکا

    بله اگر هدف و آرزوی شما ساختن شرکتی در رده اپل و مایکروسافت است این آرزو ممکنه برای شما در همه جا دست نیافتنی باشه. همین الان هم شاید دیر شده باشه. اگر انتخاب شما بین ساختن شرکت جهانی یاتعطیل کردن رفتن خوابیدنه احتمالا بهتر همان تعطیل کردن و رفتن و خوابیدنه، چون کسانیکه ایده و توانایی ساختن چنین شرکتهایی را دارند معطل سوال و جواب روی یک فروم نمیمانند.

    ولی برای بقیه دوستان که احتمالا واقع بینانه تر به تواناییها و خواسته های خودشان نگاه میکنند باید عرض کنم که اگر آرزوی واقع بینانه ای داشته باشید همیشه راهی برای رسیدن به آن پیدا میکنید. این دوستمان چنان از "کار کردن برای بقیه" صحبت میکنند انگار کار در شرکتهای بزرگ برای دیگران مشکلی دارد. اولا بزرگان علم و فن مثلا وینت سرف ( پدر اینترنت) و افرادی نظیر آن همه عمر کارمند بوده اند و با کار برای موسسات بزرگ دولتی یا شرکتها این دستاوردهای بزرگ را ساخته اند. در ثانی این شرکتهای بزرگ متعلق به شخص خاصی نیستند چون در بازار سهام عمومی خرید و فروش میشوند. چند تا از سهام شرکتی را که در آن کار میکنید بخرید تا یکی از صاحبانش باشید!

  4. #1014
    Banned
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    ارسال‌ها
    1,261

    پیش فرض پاسخ : اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط pimi810 نمایش پست ها
    اگر با ماهیت "پول" در آمریکا آشنا باشید، خواهید فهمید که تو نظام سرمایه داری راحت میشه پولدار شد. فقط رسیدن به نقطه ای که از اونجا به بعد بشه راحت پولدار شد خیلی سخته!
    همینو میگم خب ولی راه پول در آوردن در سطح میلیون دلار طبیعتا دانشگاه و کلاس درس و کنفرانس نیست . موافق نیستی؟ اون نقطه فضای مهیا هست برای ایده دادن ولی خب طبیعتا ایده ریسک داره و ذهن خلاق و توانا اونیه که بتونه درصد ریسک و شکست رو بیاره پایین ترین حد ممکن توی عرضه بازی. اون نقطه از بازار سرمایه میگذره دیگه؟
    مثلا من تا الان هیچ کسی رو ندیدم با آقای ح که از ایران میاد اینجا کل بازار ادویه جات رو زیر رو میکنه میره تهران دوباره! بتونه رقابت کنه خود امریکایی ها هم تا کمر جلوش خم میشن. تازه این خودش وردست یکی دیگست توی تهران یه لیسانس هم داره و از این مدرک افتخاری ها.
    ویرایش توسط mhrazeghi58 : November 7th, 2014 در ساعت 04:26 PM

  5. #1015

    پیش فرض پاسخ : اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط alamdar_313 نمایش پست ها
    باشد میرویم میخوابیم ، ولی خود را به خواب نمیزنیم!
    من از صحبت های شما بسیار استفاده میبرم و امیدوارم و قصدم از سوال و جواب کردن ، پیدا کردن راه و برنامه ریزی و گام برداشتن صحیح است. مشورت کردن وقت تلف کردن نیست! بلکه استفاده از گنجینه دانش و تجربه دیگرانست.

    درمورد کار کردن برای بقیه شما درست میفرمایید، من هم نگفتم اشکالی دارد، ولی دلم میخواهد در بین 80 میلیون ایرانی، حداقل 1 شرکت جهانی وجود داشته باشد که به آن افتخار کنیم. حیف است مدیران ارشد خیلی از همین غول ها ایرانی باشد، ولی حتی یکی از این شرکت ها هم ایرانی نباشد... اسمش را بگذارید غرور ملی!!
    این مدیران ارشد گوگل و غیره هم قریب به اتفاق ایرانی نیستد.پدرشون یا مادر ایرانی و همه قریب به اتفاق حداکثر زیر دیپلم از ایرا ن بیرون رفتن و دبیرستان و گاه سطوح قبل رو در اون کشور ها درس خوندن.اون ها از سیستم آموزش و پرورش ما به این جا ها نرسیدن و تعجب می کنم که می گن این ها ایرانی هستن و یعنی پس حتما ما ایرانیها نژاد برتریم! .واقعیت این که شما اگه در سن دانشگاه از ایران بیرون برید چون زبان اول یا حتی دومتون انگلیسی نیست و مدتی طول میکشه که ساز و کار های جامعه جدید دستون بیاید چند سالی از یک native عقب هستید.در مقابل سایر ملیت های دیگه حتی آمریکای جنوبی ها هم ما در دانشگا های آمریکا در اقلیت هستیم و ارتباط کم بین المللی و خارجی هراسی که در ... ایران وجود داره این وضعیت رو بدتر می کنه.

  6. #1016
    ApplyAbroad Superstar pimi810 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2010
    ارسال‌ها
    2,396

    پیش فرض پاسخ : اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط rahi2012 نمایش پست ها
    همینو میگم خب ولی راه پول در آوردن در سطح میلیون دلار طبیعتا دانشگاه و کلاس درس و کنفرانس نیست . موافق نیستی؟ اون نقطه فضای مهیا هست برای ایده دادن ولی خب طبیعتا ایده ریسک داره و ذهن خلاق و توانا اونیه که بتونه درصد ریسک و شکست رو بیاره پایین ترین حد ممکن توی عرضه بازی. اون نقطه از بازار سرمایه میگذره دیگه؟
    مثلا من تا الان هیچ کسی رو ندیدم با آقای ح که از ایران میاد اینجا کل بازار ادویه جات رو زیر رو میکنه میره تهران دوباره! بتونه رقابت کنه خود امریکایی ها هم تا کمر جلوش خم میشن. تازه این خودش وردست یکی دیگست توی تهران یه لیسانس زپرتی هم داره و از این مدرک افتخاری ها.
    به نظرم education اگر به صورت افراطی و کورکورانه دنبال نشه می تونه یکی از راهای پولدار شدن باشه. همونطور که ملینها نفر درس می خونن و ملیونر نمی شن، ملیونها نفر هم میرن تو بازار و ملیونر نمیشن. این کمپانی های high tech بالاخره توسط یه عده آدم بازاری بی سواد که به وجود نیومدن، اکثر این آدمها خودشون متخصص هستن. مساله اینه که بازار به حدی گسترده ست که روشهای مختلف آدم رو به پول می رسونه. مطمنا کسی که دنبال تولید نرمافزار میره و ملیونر میشه دیگه وقت نمی کنه تو بازار زیره هم خبره بشه، پس اونجا میدان برای یک عده آدم دیگه با quality های دیگه باز میشه. مهم اینه که شما رودتر قابلیتهای خودت رو بشناسی و راه رو اشتباه نری. این البته مستلزم درک و شناخت خیلی خیلی صحیح از خودت و دنیای پیرامونته که خیلی هم به سختی به دست میاد.
    !One hundred sixty-three thousand sq mi of awesomeness

  7. #1017

    پیش فرض پاسخ : اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن آمریکا

    سلام دوستان. کسی از دوستان راجع به بازار کار رشته فیزیک گرایشهای ماده چگال و نانوفیزیک و بیوفیزیک اطلاعاتی داره. برای رشته فیزیک کار تو ایران که نزدیک به صفره. اگر هم باشه بیشتر برای کارهای غیر مرتبطه. به نظر من بجز یک جاهای محدود کلا کار برای رشته فیزیک در ایران تعریف شده نیست. در آمریکا هم برای دکتری شرایط همینطوره؟ ممنون

  8. #1018
    Banned
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    ارسال‌ها
    1,261

    پیش فرض پاسخ : اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط pimi810 نمایش پست ها
    به نظرم education اگر به صورت افراطی و کورکورانه دنبال نشه می تونه یکی از راهای پولدار شدن باشه. همونطور که ملینها نفر درس می خونن و ملیونر نمی شن، ملیونها نفر هم میرن تو بازار و ملیونر نمیشن. این کمپانی های high tech بالاخره توسط یه عده آدم بازاری بی سواد که به وجود نیومدن، اکثر این آدمها خودشون متخصص هستن. مساله اینه که بازار به حدی گسترده ست که روشهای مختلف آدم رو به پول می رسونه. مطمنا کسی که دنبال تولید نرمافزار میره و ملیونر میشه دیگه وقت نمی کنه تو بازار زیره هم خبره بشه، پس اونجا میدان برای یک عده آدم دیگه با quality های دیگه باز میشه. مهم اینه که شما رودتر قابلیتهای خودت رو بشناسی و راه رو اشتباه نری. این البته مستلزم درک و شناخت خیلی خیلی صحیح از خودت و دنیای پیرامونته که خیلی هم به سختی به دست میاد.
    خب یه بحثی پیش میاد عمده بار کیفیت شرکتی مثل اپل میره روی دوش مهندسانی که کارمدن هستند و اکثریت هم همین درامد های بین 100 تا شاید 200 رو داشته باشند و پول اصی میره و میلیونر شدن میره برای صاحبان اصلی و عمده سهامداران که خب اینا بیشتر با بازار سروکارد دارند تا خود تکنولوژی یعنی نقش کیفی ندارند توی تکنولوژی و نقش راهبردی دارند براش. درسته؟
    خب چرا education در اکثر مواقع ته تهش میشه درس دادن سر کلاس و چرخه تسلسل وار و کسل کننده استاد شاگردی. و به قول اون دوستمون مسابقه پوچ مقاله نویسی؟ البته منظورم این نیست که علم به در بازار نمیخوره اتفاقا کیفیت همین محصولات هست که ارزش اونها رو در بازار تعیین میکنه ولی میگم ماندن در خود عرصه علم و دانشگاه نمیتونه به میلیونر شدن منتهی بشه.

  9. #1019

    پیش فرض پاسخ : اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط rahi2012 نمایش پست ها
    خب یه بحثی پیش میاد عمده بار کیفیت شرکتی مثل اپل میره روی دوش مهندسانی که کارمدن هستند و اکثریت هم همین درامد های بین 100 تا شاید 200 رو داشته باشند و پول اصی میره و میلیونر شدن میره برای صاحبان اصلی و عمده سهامداران که خب اینا بیشتر با بازار سروکارد دارند تا خود تکنولوژی یعنی نقش کیفی ندارند توی تکنولوژی و نقش راهبردی دارند براش. درسته؟
    خب چرا education در اکثر مواقع ته تهش میشه درس دادن سر کلاس و چرخه تسلسل وار و کسل کننده استاد شاگردی. و به قول اون دوستمون مسابقه پوچ مقاله نویسی؟ البته منظورم این نیست که علم به در بازار نمیخوره اتفاقا کیفیت همین محصولات هست که ارزش اونها رو در بازار تعیین میکنه ولی میگم ماندن در خود عرصه علم و دانشگاه نمیتونه به میلیونر شدن منتهی بشه.
    من رو یاد گزارشات تلوزیون از وضعیت بازار میوه در کشور انداختید!
    کشاورزها با سختی و کوشش یک محصول رو میکارند و پرورش میدند و برداشت میکنند و درنهایت 1/10 قیمت میفروشند به دلال ها. همه ی کار رو کشاورزها میکنند و همه سود را دلال ها میبرند!

    احتمالا قضیه مهندسان و مدیران این شرکت ها هم قضیه کشاورزان و دلالان توی کشور ما هست.
    به نظرم کشاورزی زمانی خوبه که شما توی میدان میوده هم دکه داشته باشید و سیستم سردخانه و پخش این قضیه رو هم داشته باشید. تا زنجیره کامل نداشته باشید از میلیونر شدن خبری نیست .

    حالا ما مهندسان به فرض دکمه رو بتوانیم بخریم(یه چیزی اختراع کنیم) تازه باید فکر دوختن کت (ساختن اون ساختارهای لازم، که البته پول زیادی هم میخواد) برایش باشیم.... و خب خیلی ها بیخیالش میشوند و به همان حقوق کارمندی راضی میشوند.
    از بدبختی های مملکت من این است که به ورودی ها توجه میکنند نه خروجی ها. گیریم نفر اول المپیاد ، گیریم نفر اول کنکور ، گیریم شاگرد اول دانشگاه ، گیریم .....نتیجه اش چه بود؟ چرا کسی از نتیجه ها سوال نمیکند ، سوال است برای من!

  10. #1020
    ApplyAbroad Guru
    تاریخ عضویت
    May 2011
    ارسال‌ها
    3,222

    پیش فرض پاسخ : اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط rahi2012 نمایش پست ها
    خب یه بحثی پیش میاد عمده بار کیفیت شرکتی مثل اپل میره روی دوش مهندسانی که کارمدن هستند و اکثریت هم همین درامد های بین 100 تا شاید 200 رو داشته باشند و پول اصی میره و میلیونر شدن میره برای صاحبان اصلی و عمده سهامداران که خب اینا بیشتر با بازار سروکارد دارند تا خود تکنولوژی یعنی نقش کیفی ندارند توی تکنولوژی و نقش راهبردی دارند براش. درسته؟
    خب چرا education در اکثر مواقع ته تهش میشه درس دادن سر کلاس و چرخه تسلسل وار و کسل کننده استاد شاگردی. و به قول اون دوستمون مسابقه پوچ مقاله نویسی؟ البته منظورم این نیست که علم به در بازار نمیخوره اتفاقا کیفیت همین محصولات هست که ارزش اونها رو در بازار تعیین میکنه ولی میگم ماندن در خود عرصه علم و دانشگاه نمیتونه به میلیونر شدن منتهی بشه.
    پول اصلی در خود اپل می مونه. سودی که به سهامدارها می رسه در ریپورت ها ارائه میشه و چیز خیلی محسوسی نیست (بطور مثال گوگل هیچ سودی به سهامدارها نمی ده و اپل هم تا دو سال پیش نمی داد). مهندس هایی که کارشون خوب است در این کمپانی ها به نحوه های مختلف بهشون رسیدگی میشه (جدا از پاداش های مالی، پاداش های سهام هم می گیرند اکثرشون). این کمپانی ها صاحبان اصلی هم ندارند، همه مالکیت در بازار بورس است.

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •