اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن آمریکا

[reg2]

1. بیشتر از همه اسکیل ست شما مهمه. ولی اگر استاد در صنعت آشنا داشته باشه میتونه شما رو معرفی کنه. خیلی به رنک دانشگاه اهمیتی نمیدن.
2. پست داک که هیچ، خود دکترا هم لازم نیست! پست داک عملا فقط یک دوره بعد از دکتراست که شما به کار پژوهشی تون ادامه میدید تا یک کار خوب (آکادمیک یا صنعتی) پیدا کنید. اگر در اون مدت روی یک پروژه صنعتی کار کنید طبعا برای رزومه تون مفیده وگرنه صرفا برای یک حقوق بخور و نمیر گرفتن خوب است (و البته برای افزایش مقاله هاتون و بالا بردن شانس گرفتن کار آکادمیک).
3. معمول ساعت کاری 35 ساعت در هفته است. اضافه کار اگر عضو اتحادیه خاصی باشید و اتحادیه تون در قرارداد گنجانده باشه ممکنه بگیرید ولی در غیر اینصورت نه.

یعنی با حذف کامل یکشنبه ها....میشه 5 ساعت و 45 دقیقه در هر روز....واقعا بی نظیره...با اینقدر ساعت کار ....حداقل 60.000 تا سالی میدن که میشه 5 هزار دلار ماهی و اونم با دلاری 2 تومن میشه ده میلیون ما.....واقعا قدرشو باید دونست...اینجا به یه مهندس صفر با اضافه کار یعنی 12 ساعت کار در روز ماهی 500 تومن میدن...همه دوستام هم اینجورین...استثنا نداره
500 هزار تومن ....واسه 12 ساعت کار در رزو....اونم با اون شرایط کاری
10 میلیون ...واسه 6 ساعت کار در روز/.....اونم با اوووووون شرایط کاری

آقا مرسی...گفتن دوباره اینا انگیزه میاره واسه بچه ها....شاید خیلی ها میدونن....

[ghlobe]

یعنی با حذف کامل یکشنبه ها....میشه 5 ساعت و 45 دقیقه در هر روز

با حذف شنبه و یکشنبه. من ۷ ساعت کار در روز حساب کردم البته بدون حساب یکساعت نهار در روز. همون برنامه کار عادی از ۸ تا ۴ یا از ۹ تا ۵. بعضی جاها نیم ساعت وقت نهار میدن و ۳۷.۵ ساعت در هفته حساب میکنند. البته برای کارهای تخصصی اصولا ساعت حضور خیلی مهم نیست و شما حتی ممکنه در خونه بنشینید و از راه دور کار کنید. مهم اینه که پروژه و کارتون رو با موفقیت و سروقت تحویل بدید.

[reg2]

با حذف شنبه و یکشنبه. من ۷ ساعت کار در روز حساب کردم البته بدون حساب یکساعت نهار در روز. همون برنامه کار عادی از ۸ تا ۴ یا از ۹ تا ۵. بعضی جاها نیم ساعت وقت نهار میدن و ۳۷.۵ ساعت در هفته حساب میکنند. البته برای کارهای تخصصی اصولا ساعت حضور خیلی مهم نیست و شما حتی ممکنه در خونه بنشینید و از راه دور کار کنید. مهم اینه که پروژه و کارتون رو با موفقیت و سروقت تحویل بدید.

ghlobe عزیز مرسی ....
یه سوال تو ذهنم مونده...اینکه میگن اوضفع کار خرابه اونرها...همه بیکارن اینا.....پس چیه؟ نمی خونه آخه با این حرفا!!!!!!.......آخه من نفهمیدم اینا برا چی دارن اعتراض میکنن!!!

[ghlobe]

ghlobe عزیز مرسی ....
یه سوال تو ذهنم مونده...اینکه میگن اوضفع کار خرابه اونرها...همه بیکارن اینا.....پس چیه؟ نمی خونه آخه با این حرفا!!!!!!.......آخه من نفهمیدم اینا برا چی دارن اعتراض میکنن!!!

ببینید این نکاتی که شما در پستهای قبلی فرمودید به وضعیت بازار کار که بستگی نداره. درسته که شما مثلا معادل ماهی ده میلیون در میاورید ولی خوب مخارج هم به همین نسبت بالاتره. از نظر بازارکار مزیت بازار کار ایران غیر رقابتی بودنش است (اگر این رو مزیت حساب کنیم!) بعبارت دیگر در ایران شما اگر یک کار رو گرفتید دیگه به این راحتی از دست نمیدید مگر اینکه مثلا شرکت ورشکست بشه یا یک چیزی مثل این. در خارج باید مداوم در حال پیشرفت و بهبود کیفی کارتون باشید و اگر عقب بیفتید کارتون رو از دست میدید. اقتصاد امریکا بر مبنای بازار آزاد است. فروریختن بازار مسکن در سال 2008 ضربه شدیدی زد و مخارج جنگ های طولانی هم مزید بر علت شده ولی با این وجود وضعیت اقتصادی از دو سال پیش یک کمی بهتر شده. معترضین وال استریت هم عموما از کار دست داده هائی نیستند که از نظر شخصی متحمل فشار شده باشند بلکه بیشترشون بدلایل ایدئولوزیک و مخالفت با رفتار وال استریت جمع میشوند و خیلی هاشون ممکنه مشکل شخصی اصلا نداشته باشند (هرچند استثنا هم هست) علت اعتراض ها بیشتر به رفتار خارج از کنترل سیستم بانکی که برای سودجویی باعث سقوط بازار مسکن شد و عدم نظارت کافی بر هیئت مدیره های شرکتهاست.

[reg2]

با این وجود من فکر میکنم....سه ماه تعطیلی در تابستون و tenuired شدن مزیت هائی هستن که میچربه به همه ی مزیت های کار صنعتی....شایدمن اشتباه میکنم

[ghlobe]

با این وجود من فکر میکنم....سه ماه تعطیلی در تابستون و tenuired شدن مزیت هائی هستن که میچربه به همه ی مزیت های کار صنعتی....شایدمن اشتباه میکنم

tenure شدن کاملا صحیح است. تعطیلی تابستان البته صرفا تعطیلی کلاسهاست و شما هنوز کار پژوهش و کمیته های دانشکده رو دارید ولی خوب حجم کار کمتر است. یکی از دوستانم که استاد یکی از دانشگاههای خوب امریکاست میگفت در آن دانشگاه برای سه ماه تابستان به استادها حقوق نمیدهند و باید از طریق گرنت های پژوهشی هزینه خودتان را تامین کنید (البته کانادا اینجور نیست و اصولا استاد سهمی از گرنتهای پژوهشی نمیگیرد).

[Industrial88]

سلام
در رابطه با اوضاع واقعی کار در آمریکای شمالی ابهامات زیادی برای خودم وجود داره. یکی از دوستان من که الان در آمریکا دانشجوی Ms هستن میگفت بسیاری از دانشجویان ایرانی وقتی PhD شونو میگیرن در دبیرستان ها تدریس می کنند که این مسئله هم به علت تقاضای بالای خارجیان مخصوصا چینی و هندی ها برای استخدام استئیا حتی برای استخدام بعنوان استاد دانشگاه به شخصی اشاره می کرد که با مدرک Post doc از برکلی در دانشگاه وست ویرجینیا استخدام شده! با این اوصاف دانشجوی یه دانشگاه متوسط آمریکایی در آینده شغلی خود محتملا با چه وضعیتی روبرو میشه؟
علاوه بر این، معضل کم کردن میزان حقوق کارمند خارجی توسط کارفرما در بازه چندساله تا گرفتن green card ؟!
در مورد کانادا چون اینجا محل بحثش نیست نمی توان مطلبی مطرح کرد، فقط همین مورد ذکر میکنم که چون امکان دریافت PR در دوره دکترا وجود داره دانشجوی خارجی با امنیت شغلی بیشتر و بار روانی کمتری مواجه است یعنی بطور کلی کار در آمریکا از ریسک بسیار بیشتری برخوردار است؟
ممنون

[ghlobe]

سلام
در رابطه با اوضاع واقعی کار در آمریکای شمالی ابهامات زیادی برای خودم وجود داره. یکی از دوستان من که الان در آمریکا دانشجوی Ms هستن میگفت بسیاری از دانشجویان ایرانی وقتی PhD شونو میگیرن در دبیرستان ها تدریس می کنند که این مسئله هم به علت تقاضای بالای خارجیان مخصوصا چینی و هندی ها برای استخدام استئیا حتی برای استخدام بعنوان استاد دانشگاه به شخصی اشاره می کرد که با مدرک Post doc از برکلی در دانشگاه وست ویرجینیا استخدام شده! با این اوصاف دانشجوی یه دانشگاه متوسط آمریکایی در آینده شغلی خود محتملا با چه وضعیتی روبرو میشه؟
علاوه بر این، معضل کم کردن میزان حقوق کارمند خارجی توسط کارفرما در بازه چندساله تا گرفتن green card ؟!
در مورد کانادا چون اینجا محل بحثش نیست نمی توان مطلبی مطرح کرد، فقط همین مورد ذکر میکنم که چون امکان دریافت PR در دوره دکترا وجود داره دانشجوی خارجی با امنیت شغلی بیشتر و بار روانی کمتری مواجه است یعنی بطور کلی کار در آمریکا از ریسک بسیار بیشتری برخوردار است؟
ممنون

اکثریت قاطع فارع التحصیلان دکترا جذب صنعت و بیزینس میشوند و درصد کمی برای مشاغل آکادمیک میروند.

[moonlight]

اکثریت قاطع فارع التحصیلان دکترا جذب صنعت و بیزینس میشوند و درصد کمی برای مشاغل آکادمیک میروند.

دوست عزیز-اکثرا می گن که فارغ التحصیلان دکتری مجبورن در محیط آکادمیک فعالیت کنن و موقعیتهای شغلی کمتری نسبت به مهندسین دارن چون برای کارهایی که فقط لیسانس لازمه overqualified می شوند و بنابراین فقط کارشون ختم به محیط آکادمیک می شه و درآمد کمتری دارند.شما صحت این حرف رو تایید می کنید؟و آیا اینکه می گن خواندن دکتری تلف کردن زمان هست و فرصتهای خوب شغلی رو از دست می دهند کسانی که دکتری می خونن درسته؟ممنون

[Industrial88]

ممنون از پاسختون
لطفا اگر اطلاعاتی در مورد موارد اشاره شده مخصوصا امنیت شغلی و تدریس در دبیرستان که طبیعتا کار آکادمیک محسوب نمی شود، بفرمایید.

اکثریت قاطع فارع التحصیلان دکترا جذب صنعت و بیزینس میشوند و درصد کمی برای مشاغل آکادمیک میروند.