اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن آمریکا

[navidit]

در متن Job Description ها تقریبا در 99 درصد موارد نوشته شده فقط سیتیزن آمریکا یا دارندگان گرین کارت، اما لزوما به این معنی نیست که شما نمی توانید برای آن پوزیشن اقدام نکنید. در صورتی که نیروی مناسب بومی پیدا نشود و شرکت از اعتبار بالا و توان مالی مناسب برخوردار باشد آنوقت حاضر به پذیرفتن افرادی که ویزای دانشجویی، Opt یا کار دارند هم می شوند. در جایی که کار می کنم تعداد زیادی دانشجو از کشورهای مختلف هم کار می کنند اما در Job Description های شرکت نوشته فقط سیتیزن آمریکا یا دارندگان گرین کارت. داشتن Networking خوب هم می تواند خیلی موثر باشد. اگر رزومه و لینکداین خوب داشته باشید و بتوانید توانایی فنی و ارتباطی خوبی عرضه کنید به نظر من کار مال شماست.

[javad1200]

در متن Job Description ها تقریبا در 99 درصد موارد نوشته شده فقط سیتیزن آمریکا یا دارندگان گرین کارت، اما لزوما به این معنی نیست که شما نمی توانید برای آن پوزیشن اقدام نکنید. در صورتی که نیروی مناسب بومی پیدا نشود و شرکت از اعتبار بالا و توان مالی مناسب برخوردار باشد آنوقت حاضر به پذیرفتن افرادی که ویزای دانشجویی، Opt یا کار دارند هم می شوند. در جایی که کار می کنم تعداد زیادی دانشجو از کشورهای مختلف هم کار می کنند اما در Job Description های شرکت نوشته فقط سیتیزن آمریکا یا دارندگان گرین کارت. داشتن Networking خوب هم می تواند خیلی موثر باشد. اگر رزومه و لینکداین خوب داشته باشید و بتوانید توانایی فنی و ارتباطی خوبی عرضه کنید به نظر من کار مال شماست.

تصور اینکه واسه اون نوع شغلها نیروی بومی مناسب (یعنی سیتیزن و دارندگان گرین کارت) پیدا نشه، خیلی سخته! نیس؟؟ ضمنا لینکداین خوب و توانایی ارتباطی خوب، یعنی چی مثلا؟ مرسی.ممنونم

[navidit]

تصور اینکه واسه اون نوع شغلها نیروی بومی مناسب (یعنی سیتیزن و دارندگان گرین کارت) پیدا نشه، خیلی سخته! نیس؟؟ ضمنا لینکداین خوب و توانایی ارتباطی خوب، یعنی چی مثلا؟ مرسی.ممنونم

در بعضی از زمینه های کاری نیروی بومی کمه مثل IT، ... . چیز عجیبی هم نیست چون تحصیل در آمریکا برای خود آمریکایی ها دشواره و از طرفی نیاز به نیروی کار بسیار بالا.
اینکه چطور رزومه بنویسید و لینکداین خوبی داشته باشید که وقتی برای یک شغل اپلای می کنید به خوبی نشان بده که شما دقیقا برای اون کار ساخته شدید و مثلا در چند سال اخیر فقط کارتان همین بوده می تونه بسیار در گرفتن کار موثر باشه. توانایی ارتباطی خوب هم در درجه اول داشتن زبان انگلیسی روان و مسلط و بعد از آن چطور خودتان را عرضه کنید. (How to sale yourself)

[violet11]

تصور اینکه واسه اون نوع شغلها نیروی بومی مناسب (یعنی سیتیزن و دارندگان گرین کارت) پیدا نشه، خیلی سخته! نیس؟؟ ضمنا لینکداین خوب و توانایی ارتباطی خوب، یعنی چی مثلا؟ مرسی.ممنونم

وقتی شهری یا ایالتی بیکاری رو 2.8 درصد اعلام میکنه یعنی واقعا افرادی که دارای تخصص بودند همه در اون منطقه سر کار هستند. حالا با ایجاد یه پوزیشن جدید شرکت چند انتخاب داره:
1- فردی بدون داشتن شرایط تخصص و نیازهای اون شغل ولی از بومیان همون ایالت یا شهر رو جذب کنه؛
2- افرادی از ایالت های دیگه پیدا بشند که حاضر به جابجایی و سکونت در شهر جدید باشند که این لازمش اینه که دستمزد پیشنهادی دارای جذابیت کافی باشه؛
3- از افرادی مثل دانشجویان بین المللی در همون شهر که هم تخصص دارند و هم با دستمزد پیشنهادی و حتی کمتر با کمال میل کار می کنند، استفاده بشه.

به نظر شما شرکت مورد نظر کدوم راه رو در شرایط توصیف شده انتخاب میکنه؟

[navidit]

وقتی شهری یا ایالتی بیکاری رو 2.8 درصد اعلام میکنه یعنی واقعا افرادی که دارای تخصص بودند همه در اون منطقه سر کار هستند. حالا با ایجاد یه پوزیشن جدید شرکت چند انتخاب داره:
1- فردی بدون داشتن شرایط تخصص و نیازهای اون شغل ولی از بومیان همون ایالت یا شهر رو جذب کنه؛
2- افرادی از ایالت های دیگه پیدا بشند که حاضر به جابجایی و سکونت در شهر جدید باشند که این لازمش اینه که دستمزد پیشنهادی دارای جذابیت کافی باشه؛
3- از افرادی مثل دانشجویان بین المللی در همون شهر که هم تخصص دارند و هم با دستمزد پیشنهادی و حتی کمتر با کمال میل کار می کنند، استفاده بشه.

به نظر شما شرکت مورد نظر کدوم راه رو در شرایط توصیف شده انتخاب میکنه؟

مشگل بعضی از ماها اینه که خیلی سخت می گیریم و کلی محاسبه می کنیم راجح به چیزی یا جایی یا شرایطی که شاید اطلاعات کافی راجح بهش نداریم، لطفا اینقدر زندگی را سخت نگیرید. آنچه که من گفتم مشاهدات منه.
شرکت های بزرگ بعضا بسیار قدرتمند هستند و توان لابی کردن دارند و اگر بخواهند یک دانشجوی خارجی را استخدام کنند توانش را دارند.
1- افراد بدون داشتن تخصص و نیازهای شغل هرگز استخدام نمی شوند، مگر آنکه تازه درسشان تمام شده باشد و بخواهند به عنوان کارآموز استخدام شوند که هرگز جای یک حرفه ای را نمی گیرند.
2- جابجایی از یک ایالت به یک ایالت دیگر به خصوص برای افراد متاهل اصلا کار ساده ای نیست. البته اگر کسی مدت زیادی بیکار بماند ممکن است برای یک پیشنهاد خوب دست به این کار بزند.
3- مسلما دانشجویان بین المللی در همون شهر که تخصص هم دارند شانس بیشتری نسبت به دیگر دانشجویان بین المللی که تخصص کمتری دارند یا در ایالت دیگری درس می خوانند، شانس بیشتری برخوردارند.

حرفه به حرفه شرایط متفاوته. در زمینه IT من این شرایط را می بینم که خارجی های زیادی (ویزای دانشجویی، Opt، ویزای کار) در شرکتی که من کار می کنم مشغول به کارند. تصور کنید که اگر بعضی پوزیشن ها پر نشوند کار یک شرکت بزرگ ممکنه که لنگ بماند و خیلی ها شغلشان را از دست بدهند، و یا با پر شدن آن پوزیشن ها کار شرکت جلو برود و عده زیادی استخدام شوند.

[ami5]

با عرض پوزش، اکثر پست هایی که من در این سایت دیدم منفی بوده، کامنت شما را نخوانده منفی ارزیابی کردم و زود پاسخ دادم.

دوست گرامی، متاسفانه اطلاعات شما بسیار ناقص و اشتباه هست در این زمینه، اولا که اون

How to sale yourself نیست و How to sell yourself هست، ثانیا این حرفهای شما رو نمیدونم چه کسی میتونه بهش دل خوش کنه وقتی میگید "در متن Job Description ها تقریبا در 99 درصد موارد نوشته شده فقط سیتیزن آمریکا یا دارندگان گرین کارت، اما لزوما به این معنی نیست که شما نمی توانید برای آن پوزیشن اقدام نکنید. در صورتی که نیروی مناسب بومی پیدا نشود و شرکت از اعتبار بالا و توان مالی مناسب برخوردار باشد آنوقت حاضر به پذیرفتن افرادی که ویزای دانشجویی، Opt یا کار دارند هم می شوند." خوب این اتفاق بارها و بارها افتاده ولی برای چند نفر، چند درصد تونستند که از این طریق برند سر کار واقعا؟؟؟ منظور شما از "توانایی فنی و ارتباطی" چی هست؟؟؟ شما اصلا از رشته تخصصی فرد حرفی نمیزنید و فکر میکنید که همین که "رزومه و لینکداین خوب داشته باشید و بتوانید توانایی فنی و ارتباطی خوبی عرضه کنید به نظر من کار مال شماست." در صورتی که رشته تا رشته زمین تا آسمون فرق داره مطلب، در ضمن شما اصلا میدونستید که "کار" با "کار" در میزان حقوقی که میگیرید متفاوته، یه CEO (مدیر عامل) یه شرکت بزرگ در آمریکا حقوقش حدود 200 برابر کسانی هست که استخدام میکنه

http://money.cnn.com/2015/06/22/news...pay/index.html و همین باعث میشه که وقتی میانگین حقوق ها رو میگیرن خیلی زیاد جلوه کنه در صورتی که میانگین حقوق اصلا به این معنی نیست که یه فرد عادی یا به عبارت دیگه همه افراد در آمریکا حدود اون رقم دارن حقوق میگیرن بلکه به این معنی هست که اکثر آمریکایی ها درآمدشون خیلی کم به میزان مخارجش ضروریشون هست و یه عده بسیار محدود که top 1% بهشون میگن در آمریکا درآمدوشون بسیار بسیار زیادتر از اون قشر محروم هست، همینطور که بیش از 70 درصد آمریکایی ها در زمان مرگ حدود 62 هزار دلار بدهکارن (با مورتگجی که هنوز نتونستن کامل بپردازن، بدون مورتگج حدود 13 هزار دلار)

[ghlobe]

دوست گرامی، متاسفانه اطلاعات شما بسیار ناقص و اشتباه هست در این زمینه، اولا که اون

How to sale yourself نیست و How to sell yourself هست، ثانیا این حرفهای شما رو نمیدونم چه کسی میتونه بهش دل خوش کنه وقتی میگید "در متن Job Description ها تقریبا در 99 درصد موارد نوشته شده فقط سیتیزن آمریکا یا دارندگان گرین کارت، اما لزوما به این معنی نیست که شما نمی توانید برای آن پوزیشن اقدام نکنید. در صورتی که نیروی مناسب بومی پیدا نشود و شرکت از اعتبار بالا و توان مالی مناسب برخوردار باشد آنوقت حاضر به پذیرفتن افرادی که ویزای دانشجویی، Opt یا کار دارند هم می شوند." خوب این اتفاق بارها و بارها افتاده ولی برای چند نفر، چند درصد تونستند که از این طریق برند سر کار واقعا؟؟؟ منظور شما از "توانایی فنی و ارتباطی" چی هست؟؟؟ شما اصلا از رشته تخصصی فرد حرفی نمیزنید و فکر میکنید که همین که "رزومه و لینکداین خوب داشته باشید و بتوانید توانایی فنی و ارتباطی خوبی عرضه کنید به نظر من کار مال شماست." در صورتی که رشته تا رشته زمین تا آسمون فرق داره مطلب، در ضمن شما اصلا میدونستید که "کار" با "کار" در میزان حقوقی که میگیرید متفاوته، یه CEO (مدیر عامل) یه شرکت بزرگ در آمریکا حقوقش حدود 200 برابر کسانی هست که استخدام میکنه

http://money.cnn.com/2015/06/22/news...pay/index.html و همین باعث میشه که وقتی میانگین حقوق ها رو میگیرن خیلی زیاد جلوه کنه در صورتی که میانگین حقوق اصلا به این معنی نیست که یه فرد عادی یا به عبارت دیگه همه افراد در آمریکا حدود اون رقم دارن حقوق میگیرن بلکه به این معنی هست که اکثر آمریکایی ها درآمدشون خیلی کم به میزان مخارجش ضروریشون هست و یه عده بسیار محدود که top 1% بهشون میگن در آمریکا درآمدوشون بسیار بسیار زیادتر از اون قشر محروم هست، همینطور که بیش از 70 درصد آمریکایی ها در زمان مرگ حدود 62 هزار دلار بدهکارن (با مورتگجی که هنوز نتونستن کامل بپردازن، بدون مورتگج حدود 13 هزار دلار)

این 62 هزار دلار بدهی به این معنی نیست که ورشکسته هستند. یک فردی که مثلا 50 هزار دلار از قسط خانه اش مانده باشه و ارزش خانه اش 500 هزار دلار باشه در واقع 450 هزار دلار سرمایه ازش باقی مانده. طبق آمار میانگین ثروت یک فرد متاهل امریکایی در زمان مرگ حدود 500 هزار دلار بوده است (بدون در نظر گرفتن بیمه عمر و نظیر آن). این داستان یک درصدی و 99 درصدی بیشتر تبلیغات رسانه ای و فعالان سیاسی است تا واقعیت.

در مورد آمار حقوق هم معمولا حقوق نوع کار مشترک معدل گرفته می شود. حقوق CEO را با حقوق مهندس نرم افزار میانگین نمیگیرند.

در مورد درصدی که بعد از فارغ التحصیلی کار پیدا میکنند از بین دوستان و همکلاسیهای سابق خودم که امریکا رفتند (رشته مهندسی برق و کامپیوتر) همه به همین روش کار پیدا کردند. منتهی شاید الان مشکلتر شده باشد.

[ghlobe]

قلوب جان، اینکه باز شد قضیه اون 80 درصد تو تاپیک کانادا، ورشکستگی تعریف به خصوصی داره، هر کسی که اعلام Bankruptcy کنه (اجبارن یا بدون اجبار) ورشکسته به حساب مییاد، من نگفتم که اکثر آمریکاییها میرن اعلام Bankruptcy میکنن، گفتم که میانگین حقوقی که در بسیاری موارد در مورد آمریکا اعلام میشه (نه حقوق نوع کار مشترک) اصلا به این معنی نیست که همه آمریکایی ها در حدود اون رقم دارن حقوق میگیرن، و دقیقا به همین صورت میانگین ثروت یک فرد متاهل آمریکایی که شما گفتید (البته اگه منبع این رو بذارید ممنون میشم، چون میخام آمارش رو بررسی کنم)، اما top 1% کاملا مشخصه تعریفیش و اصلا فعالیت تبلیغاتی نیست و یه واقعیته http://www.economist.com/node/21543178 شما مثال رو گذاشتی رو خونه 500 هزار دلاری، باز خوبه نگفتید خونه 5 میلیون دلاری، در اینجا به صورت خوبی توضیح داده در این مورد http://www.foxbusiness.com/features/...an-afford.html که در اواخرش میگه "So, someone earning $100,000 a year should be looking at houses that cost no more than $250,000" شما میدونستید که در امریکا بیش از 90 درصد امریکایی ها درامدشون کمتر از 100 هزار دلار در سال هست، فکر میکنم که دیگه نیاز به آوردن منبع در این مورد نباشه ولی اگه نیاز باشه بگید تا بذارم، یعنی بیش از 90 شون به صورت default اصلا خونه بالای 250 هزارتا نمیتونند با مورتگج بگیرن چه برسه به خوته 500 هزارتایی، در مورد این حدود 13 هزار دلار بدهی بدون مورتگج هم که شما اصلا به کل نادیده گرفتید ولی اینجا بیشتر توضیح داده شده http://business.time.com/2012/05/30/...-food-and-gas/ و همینطور http://www.cbsnews.com/news/american...f-62k-of-debt/ منظور شما رو هم متوجه نشدم در مورد "به

همین روش کار پیدا کردند" کدوم روش، بیشتر توضیح بدید خواهشا، ممنون

اگر در این میانگینهای آماری median را بجای mean بکار ببریم اثر معدود ارقام بالا را که گفتید خنثی میکند. شما median net worth را برای جامعه امریکا نگاه کنید (مثلا لینک زیر از ویکیپدیا) میبینید برای یک خانواده در دوران بعد از بازنشستگی (که فرض می کنیم معادل ثروت در پایان عمر باشد) مدیان ثروت در سال 2013 برابر 232 هزار دلار بوده است.
https://en.wikipedia.org/wiki/Wealth...tes#Statistics
مدیان یعنی 50 درصد افراد جامعه امریکا در زمان بازنشستگی ثروت بالای 200 هزار دلار دارند. این رقم تازه با حساب بدهی 62 هزار دلاری که فرمودید است.

در مورد وام بانکی و ارزش خانه هم ظاهرا شما با شرایط وام بانکی آشنا نیستید. اگر از یک affordability calculator استفاده کنید مثلا این لینک (http://www.bankrate.com/calculators/...alculator.aspx) ملاحظه میکنید که با نرخ بهره های فعلی (حدود 2.6 درصد در کانادا) با داشتن درآمدی در حدود 100 هزار دلار در سال شما برای وام بانکی 600 هزار دلار واجد شرایط هستید. داشتن یک خانه 500 هزار دلاری در امریکا و کانادا اصلا چیز عجیب یا دست نیافتنی نیست.
نکته مهم دیگر در بحث قبلی ما اینست که لازم نیست یکنفر در آخر عمر واجد چنین شرطی بشود. شما ممکن است در سالهای اولیه زندگی مستقل و بعد از شروع به کار مثلا یک خانه 300 هزار دلاری بخرید . تا زمان بازنشستگی که بیشتر اصل وام را هم پرداخت کرده اید ارزش آن خانه مثلا یک میلیون دلار باشد. بیشتر افزایش ثروت خانوار در امریکای شمالی از همین روش است.

[ami5]

اگر در این میانگینهای آماری median را بجای mean بکار ببریم اثر معدود ارقام بالا را که گفتید خنثی میکند. شما median net worth را برای جامعه امریکا نگاه کنید (مثلا لینک زیر از ویکیپدیا) میبینید برای یک خانواده در دوران بعد از بازنشستگی (که فرض می کنیم معادل ثروت در پایان عمر باشد) مدیان ثروت در سال 2013 برابر 232 هزار دلار بوده است.
https://en.wikipedia.org/wiki/Wealth...tes#Statistics
مدیان یعنی 50 درصد افراد جامعه امریکا در زمان بازنشستگی ثروت بالای 200 هزار دلار دارند. این رقم تازه با حساب بدهی 62 هزار دلاری که فرمودید است.

در مورد وام بانکی و ارزش خانه هم ظاهرا شما با شرایط وام بانکی آشنا نیستید. اگر از یک affordability calculator استفاده کنید مثلا این لینک (http://www.bankrate.com/calculators/...alculator.aspx) ملاحظه میکنید که با نرخ بهره های فعلی (حدود 2.6 درصد در کانادا) با داشتن درآمدی در حدود 100 هزار دلار در سال شما برای وام بانکی 600 هزار دلار واجد شرایط هستید. داشتن یک خانه 500 هزار دلاری در امریکا و کانادا اصلا چیز عجیب یا دست نیافتنی نیست.
نکته مهم دیگر در بحث قبلی ما اینست که لازم نیست یکنفر در آخر عمر واجد چنین شرطی بشود. شما ممکن است در سالهای اولیه زندگی مستقل و بعد از شروع به کار مثلا یک خانه 300 هزار دلاری بخرید . تا زمان بازنشستگی که بیشتر اصل وام را هم پرداخت کرده اید ارزش آن خانه مثلا یک میلیون دلار باشد. بیشتر افزایش ثروت خانوار در امریکای شمالی از همین روش است.

قلوب جان، من با خوندن این پست شما واقعا ناراحت شدم، چون دیدم که الان باید بشینم یه سری مباحث رو از سطح ابتدایی تا پیشرفته برای شما شرح بدم، خوب شروع میکنم، اولا که میانگین یا average همیشه و همیشه به معنی mean هست نه

median، و median اصلا چیزی رو به بحث ما اضافه نمیکنه، برای اینکه به قول شما اثر معدود ارقام بالا را که گفتیم خنثی بشه، از چیزی استفاده میشه به نام

standard deviation که به طور ساده تعریفش میشه کرد به اینکه فاصله اعداد یک آمار در مجموع تا mean (یا همون average)، که اگه standard deviation یک آمار بالا باشه نشون میده که اون mean رو نمیشه در نظر گرفت برای represent کردن اون اعداد و گفت که اون اعداد تقریبا برابر اون mean هستن، اگه هم نمودارش رسم شه، نمودارش به صورت اون perfect bell shaped curve که ریاضی دانها میگن کشیده نمیشه، منظور من این بود که مثلا در اینجا http://www.cnbc.com/2015/10/20/the-a...last-year.html گفته که The average American took in $44,569.20 last year خوب این mean یا همون average هست که اومدن اینها title کردن (هرچند که یه مقدار پایینتر در مورد

median هم توضیح داده و نمودارش رو کشیده)، که در پست قبلیم گفتم که این اصلا به این معنی نیست که همه (یا بیشتر) آمریکایی ها در حدود این رقم دارن حقوق میگیرن و median اصلا به این معنی نیست که به قول شما "یعنی 50 درصد افراد جامعه امریکا" اون طور هستن، median یعنی middle number یا همون عدد وسط، مثلا اگه ما 5 نفر داشته باشیم که اولی 10 هزار، دومی 11 هزار, سومی 291 هزار، چهارمی 650 هزار و پنجمی 8 میلیون دلار حقوق بگیرن، median اینها همون 291 هزار دلار هست، که عدد وسط هست (دو تا اینور، دو تا انور، یه دونه وسط)، نه اینکه 50 درصد این افراد دارن 291 هزار تا حقوق میگیرن. مساله دوم که باز خیلی موجب تعجب من شد اینه که شما از affordability calculator دارید استفاده میکنید در حالی که هر کسی که یه مقدار کمی آشنا با مسایل بانکی باشه میدونه که affordability calculator اصلا دقیق نیست

http://www.thisismoney.co.uk/money/m...ap-borrow.html

، اینها تکنیکهایی هستند که بانکها برای اغوای مشتری استفاده میکنند "

The rise of mortgage lenders' affordability calculators has seen most banks and building societies direct those looking for a home loan to them, to see what they can borrow.

" و بعد از 2008 هم که اون

housing bubble ترکید باعث شد که بانکها به صورت بسیار محافظه کارانه در این زمینه عمل کنند، تو همون لینک قبلی که دادم هم این رو نوشته و اگه اونو میخوندید این سوال پیش نمیومد، اما در مورد اینکه

خانه 300 هزار دلاری بعدا میشه یک میلیون دلار و این حرف که

بسیاری از آمریکایی ها میزدن که هر 10 سال قیمت خونه در آمریکا دو برابر میشه هم حرف کاملا غلطی هست و قبلا اینگونه بوده ولی الان دیگه ابدا اینگونه نیست http://money.usnews.com/money/person...ich-is-smarter

"Is it important that your house is an investment? If it's very important, you might want to rethink your future living arrangements. "Americans were used to their homes being a store for wealth – something to liquidate in retirement and downsize," says Scott Shellady, a senior vice president of derivatives for Trean Group, a futures and commodities exchange in Chicago. "No longer the case. Houses can go down just as easily as they go up.""

[ghlobe]

قلوب جان، من با خوندن این پست شما واقعا ناراحت شدم، چون دیدم که الان باید بشینم یه سری مباحث رو از سطح ابتدایی تا پیشرفته برای شما شرح بدم، خوب شروع میکنم، اولا که میانگین یا average همیشه و همیشه به معنی mean هست نه

median، و median اصلا چیزی رو به بحث ما اضافه نمیکنه، برای اینکه به قول شما اثر معدود ارقام بالا را که گفتیم خنثی بشه، از چیزی استفاده میشه به نام

standard deviation که به طور ساده تعریفش میشه کرد به اینکه فاصله اعداد یک آمار در مجموع تا mean (یا همون average)، که اگه standard deviation یک آمار بالا باشه نشون میده که اون mean رو نمیشه در نظر گرفت برای represent کردن اون اعداد و گفت که اون اعداد تقریبا برابر اون mean هستن، اگه هم نمودارش رسم شه، نمودارش به صورت اون perfect bell shaped curve که ریاضی دانها میگن کشیده نمیشه، منظور من این بود که مثلا در اینجا http://www.cnbc.com/2015/10/20/the-a...last-year.html گفته که The average American took in $44,569.20 last year خوب این mean یا همون average هست که اومدن اینها title کردن (هرچند که یه مقدار پایینتر در مورد

median هم توضیح داده و نمودارش رو کشیده)، که در پست قبلیم گفتم که این اصلا به این معنی نیست که همه (یا بیشتر) آمریکایی ها در حدود این رقم دارن حقوق میگیرن و median اصلا به این معنی نیست که به قول شما "یعنی 50 درصد افراد جامعه امریکا" اون طور هستن، median یعنی middle number یا همون عدد وسط، مثلا اگه ما 5 نفر داشته باشیم که اولی 10 هزار، دومی 11 هزار, سومی 291 هزار، چهارمی 650 هزار و پنجمی 8 میلیون دلار حقوق بگیرن، median اینها همون 291 هزار دلار هست، که عدد وسط هست (دو تا اینور، دو تا انور، یه دونه وسط)، نه اینکه 50 درصد این افراد دارن 291 هزار تا حقوق میگیرن. مساله دوم که باز خیلی موجب تعجب من شد اینه که شما از affordability calculator دارید استفاده میکنید در حالی که هر کسی که یه مقدار کمی آشنا با مسایل بانکی باشه میدونه که affordability calculator اصلا دقیق نیست

http://www.thisismoney.co.uk/money/m...ap-borrow.html

، اینها تکنیکهایی هستند که بانکها برای اغوای مشتری استفاده میکنند "

The rise of mortgage lenders' affordability calculators has seen most banks and building societies direct those looking for a home loan to them, to see what they can borrow.

" و بعد از 2008 هم که اون

housing bubble ترکید باعث شد که بانکها به صورت بسیار محافظه کارانه در این زمینه عمل کنند، تو همون لینک قبلی که دادم هم این رو نوشته و اگه اونو میخوندید این سوال پیش نمیومد، اما در مورد اینکه

خانه 300 هزار دلاری بعدا میشه یک میلیون دلار و این حرف که

بسیاری از آمریکایی ها میزدن که هر 10 سال قیمت خونه در آمریکا دو برابر میشه هم حرف کاملا غلطی هست و قبلا اینگونه بوده ولی الان دیگه ابدا اینگونه نیست http://money.usnews.com/money/person...ich-is-smarter

"Is it important that your house is an investment? If it's very important, you might want to rethink your future living arrangements. "Americans were used to their homes being a store for wealth – something to liquidate in retirement and downsize," says Scott Shellady, a senior vice president of derivatives for Trean Group, a futures and commodities exchange in Chicago. "No longer the case. Houses can go down just as easily as they go up.""

تعریف مدیان دقیقا همانی است که بنده گفتم و شما هم در نوشته تان عملا تایید کردید. اگر مدیان ثروت خانوار در زمان بازنشستگی در امریکا 235 هزار دلار است یعنی 50 درصد خانواده ها 235 هزار یا بالاتر ثروت دارند والسلام. بجای ناراحت شدن نوشته خودتان را دوباره بخوانید.

ارقام وام بانکی هم که ذکر کردم همانست که الان بانکها دارند میدهند و خودم هم در طول سال گذشته دو بار گرفتم. اطلاعات شما در این زمینه نادرست است.