اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن آمریکا

[zrahmati]

نگران نباشید مشاغل بسیار زیادی غیر از رئیس هیئت مدیره گوگل، مدیرعامل سیسکو، مدیر مالی DOW و عضو هیئت مدیره سیگما آلدریچ... هنوز در آمریکا باقی مونده.

والا تو همين ايران خودمون هم 1 فارغ التحصيل مقطع دكتري، فرداي اون روزي كه مدركش رو ميگيره، نميره صاف بشينه جاي مديرعامل شركت هاي خيلي بزرگ x و y ... مسلما 10تا20 سال سابقه كار لازمه تا فرد بتونه هم از لحاظ روابط و هم از لحاظ تجربه به اون جور پست ها دست پيدا كنه- توي امريكا هم همين طوره ...
به نظر من اين طور حرف زدن كه حالا ايراني هايي كه در سمت مديريت ارشد شركت هاي امريكايي هستن يا از بچگي اونجا بودن يا سابقه مهندسي قوي داشتن اصلا درست نيست و نشون دهنده فقدان دانش لازم در مورد رشته مديريت هست...
اين جور پست ها توي اين دوره و زمونه ايراني و چيني و امريكايي سرش نميشه - به ارتباطات قوي و تجربه زياد احتياج داره كه اين دو فاكتور خودش زمان زيادي مي طلبه و فرد ميتونه تو اين زمان مهارت هاي كلامي ش رو هم تقويت كنه...
من خواهشي كه از دوستان دارم اينه كه روي تك تك كلماتي كه ميخوان بيان كنن - حالا چه توي اين فروم يا هر جاي ديگه - خوب فكر كنن... چون هر كلمه اي ميتونه يه زندگي رو از اين رو به اون رو كنه ...

[pimi810]

اين جور پست ها توي اين دوره و زمونه ايراني و چيني و امريكايي سرش نميشه - به ارتباطات قوي و تجربه زياد احتياج داره كه اين دو فاكتور خودش زمان زيادي مي طلبه و فرد ميتونه تو اين زمان مهارت هاي كلامي ش رو هم تقويت كنه...

من می خوام واقع بینانه نظر بدم و قصد نا امید کردن شما رو ندارم اما:
شما هر کاری هم بکنید ابتدا به ساکن 25 سال از یه امریکایی تو مهارتهای کلامی و ... عقبید!!!! (حداقل اون وقتی که شما رو زبان میذارید رو رقیبتون صرف بالابردن تجربه و دانش مدیریتیش می کنه!!) و اقلا" 10-15 سال از کسی که مثلا تو هلند، ژوهانسبورگ و هند به دنیا اومده عقبید! (هر چند ماها لهجه مون از هندیها عموما بهتره اما واقعا تسلط اونا به structure زبان انگلیسی بالاتره). { نظر شخصی، فاقد اعتبار!}

اینا به این معنی نیست شما به هیچ وجه بهتون کار نمیدن، اما باید بدونید شانس کار پیدا کردنتون به مراتب از رشته های مهندسی پایین تره.

[pimi810]

با توجه به اينكه ما هرجاي دنيا هم كه بريم اين مشكل هست، پيشنهادتون چيه؟ بمونيم ايران ؟!!

ببینید Nationless بودن کلا" هیچ دوایی نداره

راه بهتر اینه که شما وارد عرصه هایی بشید که کشور مقصد تو اون زمینه ها کمبود داره. مثلا امریکا تو زمینه مهندسی کمبود نیرو داره و مجبوره از جاهای دیگه ی دنیا نیرو جذب کنه. یه زمانی ژاپن (ژاپون!) کمبود نیروی کار داشت (دهه ی هفتاد ایران) و خیلی ها رفتن و زندگیشونم ترقی کرد تا حدودی. آمریکا الان تو زمینه های مدیریت و بیزینس و پزشکی واقعا به اندازه ی مهندسی کمبود نداره. البته طبق گفته ی خود اینا تو اخبار و مقالاتی که من تو Financial times و ... خوندم یه مدتیه بحث این هستش که اینا با کمبود نیروی مدیریتی مسلط به دانش مهندسی رو برو هستن. به عبارتی مهندسین قابلی که توانایی های مدیریتی هم داشته باشن و از اقتصاد و مارکتینگ و تا حدی هم حقوق... سر در بیارن.

این به نظر من فرصت خیلی خوبیه که خارجی هایی که برای مهندسی اومدن اینجا رو زبان و soft skill هاشون کار کنن و از این کانال برن جلو، چون همونطور که گفتم اینجا ملت عموما از ریاضی فراری هستن و تعداد مهندسین نیتیو با بک گراوند مهندسی قوی نسبت به جمعیتشون زیاد نیست (البته رشته به رشته فرق داره) ولی خوب باید بدونید تو این زمینه شما کلی رقیب چینی هندی ژاپنی آفریقایی و ....هم دارید.

[ghlobe]

به نظر من اين طور حرف زدن كه حالا ايراني هايي كه در سمت مديريت ارشد شركت هاي امريكايي هستن يا از بچگي اونجا بودن يا سابقه مهندسي قوي داشتن اصلا درست نيست و نشون دهنده فقدان دانش لازم در مورد رشته مديريت هست...
اين جور پست ها توي اين دوره و زمونه ايراني و چيني و امريكايي سرش نميشه - به ارتباطات قوي و تجربه زياد احتياج داره كه اين دو فاكتور خودش زمان زيادي مي طلبه و فرد ميتونه تو اين زمان مهارت هاي كلامي ش رو هم تقويت كنه...

درست است، ولی دشواری کار در همان گرفتن کار اول در زمینه های بیزینس و مدیریت است یعنی برای کسب فرصتی که بتوانید خود را نشان بدهید و جای پای خود را محکم کنید و برای مدت طولانی بتوانید کسب تجربه کنید و خود را بالا ببرید. ضعف زبان در مقایسه با کاندیداهای دیگر شانس شما را برای گرفتن همان کار اول و همینطور برای ترقی های مداوم بسیار پایین می آورد. شروع با کار مهندسی و بعد بتدریج گذار به مدیریت (که دوستمان Pimi گفتند) یک روش حل این مشکل است که البته زمان زیادی از شما میگیرد و دامنه پیشرفت تان را محدود میکند.

در بین ایرانی های بسیار موفق در مدیریت و بیزینس بجز آنهایی که عملا بزرگ شده خارج هستند (امثال امید کردستانی و حسین اسلامبولچی در امریکا و یا شهرام بلوری در کانادا) معدودی که در سن بالاتر به امریکا آمدند عموما بیزینس خودشان را راه انداخته اند و پیش برده اند. در نتیجه اگرتوانایی آن را در خود میبینید یک راه پیشرفت اینست که بیزینس خودتان را بزنید.

[shahrouz]

من هم معتقدم که بیزنس شخصی خیلی مثمر ثمر تر و در دسترس تر از پیشرفت در شرکتهای بسیار بزرگه. یکی از آشنایان من که سابقه تجارت در عمده کشورهای مطرح جهان را دارد، دو کشور را برای شروع یک کسب و کار بی نظیر معرفی می کند. البته کسب و کارهای مختلف! منظورشه.یکی ایران و یکی آمریکا. البته در مقایسه با استرالیا و اروپا می گفتند. به نظر من می شه بیزنس های متفاوتی را در کشورهای متفاوتی پیش برد. البته این ایده منه.

مثلا در آمریکا تولید و بعد فروش و در ایران صادرات ( محصولات نفتی، پتروشیمی، یک مدت پیشتر قیر و...) به کشورهای کمتر توسعه یافته مثل کردستان عراق، افغانستان و... دو روش درآمدزایی متفاوت.

[pimi810]

در نتیجه اگرتوانایی آن را در خود میبینید یک راه پیشرفت اینست که بیزینس خودتان را بزنید.

البته راه دیگری هم هست که خوب برای ایرانی ها محلی از اعراب نداره؛

کاری که خارجی های دیگه دیدم اینجا انجام میدن و اونم راه انداختن بیزینس در Home Country شون هستش بعد فارغ التحصیلی، و یا کار کردن در شعبات شرکتهای بزرگ خارجی در کشور خودشون، که امکان گرفتن پست مدیریتی هم وجود داره.

[pimi810]

صادرات ( محصولات نفتی، پتروشیمی، یک مدت پیشتر قیر و...) به کشورهای کمتر توسعه یافته مثل کردستان عراق، افغانستان و... دو روش درآمدزایی متفاوت.

تمامی این نوع بیزینس ها که فرمودین در این منطقه Exclusive هستن!!! و اگر کسی لینک و پول لازم برای انجام همچین کارایی داشت:

1. Apply نمی کرد.
2. تو این فروم پیداش نمیشد!

[rahi2012]

یک مطلبی رو از این تاپیک میشه دریافت کرد که البته دوستان اگر اشتباهه تصحیح کنند
با این تفاسیر و به عنوان نمونه مجبور بودن به راه انداختن بیزینس شخصی و ...... اروپا و مشخصا آلمان که علی الخصوص برای مهندسان یک جورایی بهشت به حساب میاد با وجود امکان کارهای بسیار خوب با حقوق های نقریبا ماهیانه 5000 برای شروع.
یعنی در صورت داشتن مدرک ارشد یا دکترا از دانشگاه های خوب آمریکا بازهم یافتن کار اینقدر پر پیچ و خم هست؟

[ghlobe]

یک مطلبی رو از این تاپیک میشه دریافت کرد که البته دوستان اگر اشتباهه تصحیح کنند
با این تفاسیر و به عنوان نمونه مجبور بودن به راه انداختن بیزینس شخصی و ...... اروپا و مشخصا آلمان که علی الخصوص برای مهندسان یک جورایی بهشت به حساب میاد با وجود امکان کارهای بسیار خوب با حقوق های نقریبا ماهیانه 5000 برای شروع.
یعنی در صورت داشتن مدرک ارشد یا دکترا از دانشگاه های خوب آمریکا بازهم یافتن کار اینقدر پر پیچ و خم هست؟

صحبتی که کردیم فقط درمورد کارهای بیزینس و مدیریت است. برای تخصص های فنی و مهندسی این مشکل وجود ندارد و درآمد اولیه (Starting salary) رشته های مهندسی در امریکا و کانادا معمولا از اروپا و آلمان بالاتر هم هست.

[tesoke]

سلام. من می خواستم چند تا سوال کنم تا بر اون اساس یه برنامه بلند مدت بریزم واسه خودم.
1) درس خواندن در مقطع دکترا در آمریکا که گفتید پولی از فاندش واسم نمی مونه. اگر من بعد از مقطع دکترا پست داک بخونم آیا از فاندش چیزی واسم میمونه که راحت سیو کنم؟ و آیا موقعیت پست داک راحت گیر میاد یا نادر پیدا میشه؟
2) اگر کسی بعد از دکترا کاری پیدا کرد (در حد مدرکش) و یه ماشین معمولی خرید و خانه هم نخرید و اجاره نشین بود، بعد از 2 سال میتونه مثلا 50000 دلار سیو کنه یا نه؟ (فرض کنید طرف میخواد یه پولی اونجا بدست بیاره و برگرده ایران)؟
3) از خرج و مخارج موقع اپلای خبر دارم تا حدودی، میشه از خرج و مخارج موقع کار کردن یه مثال بزنید که مثلا با دکترا x دلار حقوق میدن و خرجت y میشه تا من بفهمم چقدر میمونه واسم؟