صفحه 53 از 170 نخستنخست ... 3434445464748495051525354555657585960616263103153 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 521 تا 530 , از مجموع 1694

موضوع: اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن آمریکا

  1. #521
    ApplyAbroad Guru
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    ارسال‌ها
    15,575

    پیش فرض پاسخ : اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط e133218228 نمایش پست ها
    خب من این تاپیک را از اول خوندم و تازه توی سیستمم هم سیو کردم و جاهای مهمش را هم مشخص کردم اما همان طور که گفتید چون که کسی با هدف سیو کردن نمیاد خارج، در این مورد حرف زده نشده بود. فقط شما یکی دو جای دیگه هم گفته بودید که در خارج نمیشه سیو کرد. از طرفی هم جایی گفته بودید که با 40-50 هزار دلار هم میشه یه زندگی خوب داشت و البته گفته بودید که حقوق استاد دانشگاه 80 هزار دلار است.
    ببینید مشکل همه دوستانی که میشینند اینجوری حساب کتاب میکنند اینه که حسابهاشون رو در شرایط ایده آل انجام میدن. بنده نمیگم غیرممکنه ولی در عمل چیز دیگری پیش میاد. اولا دقت کنید که حقوق استاد دانشگاه که گفتم starting salary است و در عرض 5-6 سال کار به 100 هزار دلار و بالاتر هم میرسه. از طرف دیگر این حقوق کلی مالیات و deduction های اجباری دیگر داره یعنی همینجا مثلا 25-30 درصدش میره.

    بعد هم بنده عرض کردم که حداقل مخارج برای یک زندگی مجردی معمولی همون 40-50 هزار دلاره. شما فکر میکنید که حالا میایید امریکا و یک آپارتمان زیرزمین مینیمم قیمت میگیرید و با اتوبوس اینطرف و آنطرف میروید و از همه تفریحان میزنید و پولتون رو جمع میکنید. بله اینجوری ممکنه بتونید مثلا 20-25 هزار دلار در سال هم جمع کنید. ولی سوال اینه که واقعا تا چه مدت اینطوری قراره زندگی کنید. ازدواج نمیخواهید بکنید؟ بچه دار نمیخواهید بشوید؟ ماشین خوب نمیخواهید بخرید؟ گردش و مسافرت نمیخواهید بروید؟ اولش فکر میکنید که خوب اینکار ها را نمیکنم و فقط پول جمع میکنم. بعد که شروع کردید میبینید این چه کاریه که آدم به خودش سختی اضافی بده و زندگی نکنه و پول جمع کنه برای آینده که چی بشه؟ خواهید دید که بسرعت به این نتیجه میرسید که حالا وقت زندگی کردن است و ده سال سختی کشیدن برای آینده نامعلوم براتون یواش یواش غیرقابل توجیه میشه.

    در واقع عرض بنده اینست که اینجور ذخیره کردنها روی کاغذ عملی است ولی در عمل چیز دیگری پیش میاید و بعد از چند سال زندگی در امریکا بخصوص اگر وضع کاری تون خوب باشد خواهید دید که اصلا انگیزه برگشتن نخواهید داشت و دلایل تان برای زندگی سخت و صرفه جویی و ذخیره پول کمرنگ میشود. حالا اگر فکر میکنید که در مورد شما اینطور نخواهد شد چه بهتر، دنبال همین برنامه بروید.

  2. #522
    Senior Member
    تاریخ عضویت
    Aug 2009
    ارسال‌ها
    577

    پیش فرض پاسخ : اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن آمریکا

    من با جناب گلوب موافقم ؛
    شما وقتی که میاید ممکنه با هر گونه صرفه جویی و سختی کشیدنی موافق باشید ولی اینجا رو نمیشه با ایران مقایسه کرد ، اینجا هر ماه ممکنه یک یا دوبار مد لباس عوض بشه (البته این بیشتر مد نظر خانم هاست) ، و هر چقدر هم که در مقابلش مقاومت کنی باز هم پس از مدتی به خرید زیاد لباس رو میاری ، اینجا با توجه به وام های کم بهره (2-4 درصد) و راحت همه (بخصوص آقایون) تمایل به خرید ماشین های 40-70 هزارتایی پیدا می کنند ، با توجه به همین وام ها و اینکه قسط خونه از کرایه خونه خیلی خیلی کمتره شما به خرید خونه رو میارید ، کنسرت های هفتگی ، رستوران های متنوع با ملیت های زیاد خود بخود هزینه های خیلی زیادی رو برای شما یاجاد می کنه ، که اگر همین قسط ها و مالیات هنگام خرید و ... رو کنار هم بذارید کمتر از 50-60 هزار تا برای هر نفر نمیشه و اگر متاهل باشید ممکنه حدود 30 هزار تای دیگه هم به این خرج اضافه بشه ، اگر بچه کوچیک هم داشته باشید که باید حدود 20-25 هزار تا هم برای اون کنار بذارید که خود بخود هزینه ای حدود 100-120 هزار تا براتون میسازه ...
    تا جوونید زندگی کنید ، پول موقع پیری به هیچ دردی نمی خوره ...
    گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری
    دانی که رسیدن هنر گام زمان است

  3. #523
    Member
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    رشته و دانشگاه
    فوق لیسانس آی تی
    ارسال‌ها
    132

    پیش فرض پاسخ : اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن آمریکا

    مرسی از شما دوستان، ghlobe عزیز و haydar گرامی.

    خب راستش من قبلا تمام این تاپیک را کامل خوانده ام و جاهایی دوستان گفتن که با 50 تا میشه یه زندگی متوسط با زن و بچه داشت نه فقط یه زندگی مجردی. روی همین اساس من هم فکر میکردم که میشه همچین برنامه ای ریخت و گرنه اگه واسه ی یه زندگی مجردی این قدر خرج لازم باشه که در این صورت با حقوق استاد دانشگاه، به زور میشه یه زندگی زناشویی را چرخاند .

    مشکل من این است که اساسا نمی دونم معنای زندگی متوسط در نظر شما یعنی چی؟ فکر کنم که باید بیشتر در این مورد تحقیق کنم تا ببینم که منظور از یک زندگی متوسط چیه و اساسا با حقوق یه استاد دانشگاه در ایران بهتر میشه زندگی کرد یا با حقوق یک استاد دانشگاه در آمریکا. مرسی و شرمنده که این قدر اذیت تان کردم با سوالاتم.
    ویرایش توسط e133218228 : June 30th, 2013 در ساعت 09:24 PM

  4. #524
    ApplyAbroad Guru
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    ارسال‌ها
    15,575

    پیش فرض پاسخ : اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن آمریکا

    50 هزار تا بعد از مالیات برای یک زندگی متوسط غیرممکن نیست ولی همین خودش میشه 70-75 هزار دلار قبل از کسر مالیات. در نتیجه مقدار ذخیره شما خیلی کمتر از اون چیزی که حساب میکنید میشود. ضمن اینکه وقتی پول در دستتون باشه سختی دادن به زن و بچه و خرج نکردن یک امر غیر ضروری و توجیه ناپذیر میشود. خانواده شما ممکنست در زمانیکه شما دارید 70-80 هزار دلار درمیاورید به زندگی متوسط قانع باشند ولی وقتی مثلا 120 هزار دلار درمیاورید توجیه اینکه من حالا میخواهم 30 هزار دلارش را ذخیره کنم برای برگشتن به ایران خیلی ممکنست برایشان قابل قبول نباشد. ضمن اینکه اگر با خانواده امریکا میروید احتمال برگشتن تان به ایران بطور نمایی به صفر میل میکند! در این حالت بیشتر برای بازنشستگی خودتان و تحصیل آینده بچه ها ذخیره خواهید کرد تا برای برگشتن به ایران.

    در زمینه مقایسه هم با ایران هم من خیلی از وضعیت زندگی ایران اطلاع ندارم. الان برای یک استاد دانشگاه چقدر طول میکشد تا بتواند با حقوق خودش یا وام بانکی یک خانه مثلا 400-500 متری ویلایی در تهران و یک ماشین نو مثلا تویوتا یا ب ام و بخرد؟ (برای یک استاد دانشگاه در یک شهر بزرگ امریکا در عرض یکسال پس از شروع به کار).

  5. #525
    Senior Member
    تاریخ عضویت
    Aug 2009
    ارسال‌ها
    577

    پیش فرض پاسخ : اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط e133218228 نمایش پست ها
    مرسی از شما دوستان، ghlobe عزیز و haydar گرامی.

    خب راستش من قبلا تمام این تاپیک را کامل خوانده ام و جاهایی دوستان گفتن که با 50 تا میشه یه زندگی متوسط با زن و بچه داشت نه فقط یه زندگی مجردی. روی همین اساس من هم فکر میکردم که میشه همچین برنامه ای ریخت و گرنه اگه واسه ی یه زندگی مجردی این قدر خرج لازم باشه که در این صورت با حقوق استاد دانشگاه، به زور میشه یه زندگی زناشویی را چرخاند .

    مشکل من این است که اساسا نمی دونم معنای زندگی متوسط در نظر شما یعنی چی؟ فکر کنم که باید بیشتر در این مورد تحقیق کنم تا ببینم که منظور از یک زندگی متوسط چیه و اساسا با حقوق یه استاد دانشگاه در ایران بهتر میشه زندگی کرد یا با حقوق یک استاد دانشگاه در آمریکا. مرسی و شرمنده که این قدر اذیت تان کردم با سوالاتم.
    دوست عزیز
    معمولاً دانشگاه هایی با رنک خوب اشخاصی که به عنوان استاد استخدام می کنند رو بلافاصله هیئت علمی نمی کنند ، هیئت علمی ها مالیاتی از حقوقشون کم نمیشه ، یعنی 100% حقوقشون مال خودشونه ...
    اینجا شاید حقوق اساتید بین 60-80 هزارتا در سال اول باشه ولی از سال دوم (و در بسیاری از موارد از همون سال اول) پروژه هایی که از خارج دانشگاه به سوی اساتید میان در آمدی تا 3 برابر حقوقشون رو میسازن ...
    بله شما با همسر و یک فرزند هم می تونید در نیویورک با 70 هزار تا زندگی کنید ولی من بهش نمی گم زندگی !
    من بخشی از هزینه هام که مربوط به تغییرات قیمت در سال 2013 است رو می نویسم شاید یه چیزی از این حدود دستتون بیاد :
    * قیمت منزل من بصورت نقد 900 هزارتاست که با پرداخت 250 هزارتا در ابتدا الان ماهی 2900 تا می دم (با احتساب مالیات)
    * قیمت ماشین من و همسرم (کامارو اس اس + آئودی آ6) حدود 100 هزار تاست که با پرداخت 10 هزارتا در ابتدا ماهی 2600 تا قسط میدیم
    * بیمه و مواد غذایی هم حدود 1000 تا میشه که این با احتساب ماهی دو بار میهمانی گرفتن و دعوت دست کم 40 نفر در هر میهمانیه ...
    * هزینه سالی 2 بار سفر به ایران (با احتساب هدیه و سوغات) حدود 25 هزار تا میشه
    * آب و برق و تلفن و اینترنت و موبایل هم ماهی 1000 تا میشه
    * هزینه مهد کودک دخترم 2 هزارتا در ماهه
    * ماهی یک بار سفر داخلی (معمولاً آخر هفته) حدود هزار تا میشه
    *هزینه لباس هم ماهی 600-700 تا (البته اگر اهل لباس های مارک دار باشید که خیلی بیشتر هم میشه)
    به این ها ماهی 1000 تا هم هزینه پیش بینی نشده اضافه کنیم و با محاسبه مالیات و ... ماهی 14-15 هزار تا میشه


    این زندگی با توجه به تدریس در یک دانشگاه یک زندگی خیلی خوبه ...
    شما اگر منزلی با حدود قیمت 200 هزار تا بگیرید قستش حدود هزار تا میشه
    اگر دو ماشین 20 هزار تایی بگیرید قستش حدود هزار تا میشه
    اگر نیاز به مهدکودک نداشته باشید 2هزار تا صرفه جویی کردید
    اگر کمتر سفر کنید به ایران هزینه هاتون خیلی کمتر از این هم میشه
    اگر میهمانی نسبتاً بزرگ نگیرید هزینه مواد غذاییتون تقریباً نصف این میشه
    و ...

    من که فکر نمی کنم استادی در ایران بتونه پس از 3 سال کار در ولیعصر یا پاسداران خونه 100 متری بخره ، چه برسه به 800 متری ، یا اینکه بتونه ماشینی بهتر از پژو 206 تهیه کنه یا ...
    حقوق من به عنوان مدرس حدود 150 هزار تاست که حدود 40 هزارتاش به عنوان مالیات کم میشه ، البته من هم مثل سایر مدرسان و اساتید از پروژه های شرکت های خارج از دانشگاه بی بهره نیستم که حدوداً 200 هزار تا رو برام میسازه + حقوق همسرم که تقریباً به اندازه حقوقیه که دانشگاه بهم میده ...
    این سطح حقوق با توجه به خصوصی یا دولتی بودن دانشگاه و همینطور رنک دانشگاه تغییر می کنه ، دانشگاه هایی با رنک بالاتر پروژه های بیشتری سمتشون میره و دانشگاه هایی با معروفیت کمتر پروژه های کمتر ...
    در کل درآمد شما از حقوق دانشگاه خیلی بیشتره و از کلیه درآمد های اساتید در ایران خیلی بیشتر ؛ مطمئن باشید ...
    گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری
    دانی که رسیدن هنر گام زمان است

  6. #526
    ApplyAbroad Guru
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    ارسال‌ها
    15,575

    پیش فرض پاسخ : اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط haydar نمایش پست ها
    دوست عزیز
    معمولاً دانشگاه هایی با رنک خوب اشخاصی که به عنوان استاد استخدام می کنند رو بلافاصله هیئت علمی نمی کنند ، هیئت علمی ها مالیاتی از حقوقشون کم نمیشه ، یعنی 100% حقوقشون مال خودشونه ...
    اینجا شاید حقوق اساتید بین 60-80 هزارتا در سال اول باشه ولی از سال دوم (و در بسیاری از موارد از همون سال اول) پروژه هایی که از خارج دانشگاه به سوی اساتید میان در آمدی تا 3 برابر حقوقشون رو میسازن ...
    Haydar عزیز این موضوع مربوط به مالیات در همه ایالتها اجرا میشه؟ مکانیسم معافیت مالیاتش چطوریه؟ یعنی دانشگاه مالیاتشون رو میده؟
    در زمینه پروژه های خارج از دانشگاه محدودیتی وجود داره؟ چقدرش رو برای خودشون میتونند بردارند؟
    علتی که میپرسم اینه که میخواستم با کانادا مقایسه کنم - در کانادا استادها از گرنت های پژوهشی دولتی که میگیرند نمیتونند چیزی برای خودشون بردارند و کار خارچ از دانشگاه بعنوان مشاوره و غیره هم فقط تا درصد معینی اضافه بر حقوقشون مجازه (در حدود 25 درصد در دانشگاههایی که بنده آشنا هستم).

  7. #527
    Senior Member
    تاریخ عضویت
    Aug 2009
    ارسال‌ها
    577

    پیش فرض پاسخ : اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط ghlobe نمایش پست ها
    Haydar عزیز این موضوع مربوط به مالیات در همه ایالتها اجرا میشه؟ مکانیسم معافیت مالیاتش چطوریه؟ یعنی دانشگاه مالیاتشون رو میده؟
    در زمینه پروژه های خارج از دانشگاه محدودیتی وجود داره؟ چقدرش رو برای خودشون میتونند بردارند؟
    علتی که میپرسم اینه که میخواستم با کانادا مقایسه کنم - در کانادا استادها از گرنت های پژوهشی دولتی که میگیرند نمیتونند چیزی برای خودشون بردارند و کار خارچ از دانشگاه بعنوان مشاوره و غیره هم فقط تا درصد معینی اضافه بر حقوقشون مجازه (در حدود 25 درصد در دانشگاههایی که بنده آشنا هستم).
    اینجا تولید علم مالیات نداره ، تولیدکننده علم هم کسیه که هیئت علمی باشه و حداقل به عنوان استاد راهنما در یک تز دکتری ثبت شده باشه
    من در دو دانشگاه تگزاس آرلینگتون و کلتک به عنوان مدرس کار کردم که هر دو اجازه قرارداد بستن رو میدن ، البته با پذیرفتن یه سری بند ها که مربوط به حقوق مادی و امتیازی دانشگاهه ...
    دانشگاه آرلینگتون تا سقف 500 هزار تا اجازه قرار داد میداد که می تونست یک پروژه یا چند پروژه باشه ، از این مقدار نیمیش متعلق به دانشگاه بود و نیمیش متعلق به استاد که استاد می تونست از نیمه خودش به دانشجوهاش فاند بده ...
    دانشگاه کلتک سقف قرار داد نداره ولی اگر از دانشجوهای دانشگاه استفاده کنی باید حداقل 30 درصد قرار داد رو به عنوان فاند به دانشجوهای مجری پروژه بدی و بقیه رو با دانشگاه نصف کنی ، اما اگر پروژه رو بگیری و پس از اون برای پروژه دانشجوی دکتری پذیرش کنی که به عنوان تز دانشجو باشه + 2 دانشجوی مستر که بخشی از پروژه به عنوان تز باشه دانشگاه تنها 10 درصد قرار داد + حق ثبت تز دکتری بنام دانشگاه رو میگیره ...
    البته من و بسیاری از اساتید بجای 3 دانشجو تعداد خیلی بیشتری رو پذیرش می کنیم و از حق فاندی که دانشگاه بمون میده فقط شهریه رو وایو می کنیم ...
    دانشگاه یو پن و یو سی ایرواین هم که به مدت یک سال مدیریت پروژه داشتم تنها 30 درصد از قرارداد رو می گرفتند + حق ثبت تز دکتری در صورت گرفتن دانشجوی دکتری ...
    اینجا بضی از اساتید تا 15 میلیون دلار هم در سال درآمد دارند ...
    گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری
    دانی که رسیدن هنر گام زمان است

  8. #528
    ApplyAbroad Superstar pimi810 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2010
    ارسال‌ها
    2,396

    پیش فرض پاسخ : اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط haydar نمایش پست ها
    اینجا بضی از اساتید تا 15 میلیون دلار هم در سال درآمد دارند ...
    اینو مطمئنید؟ Romney یادمه 14 ملیون در سال درآمد داشت!
    !One hundred sixty-three thousand sq mi of awesomeness

  9. #529
    ApplyAbroad Guru
    تاریخ عضویت
    May 2011
    ارسال‌ها
    3,222

    پیش فرض پاسخ : اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط pimi810 نمایش پست ها
    اینو مطمئنید؟ Romney یادمه 14 ملیون در سال درآمد داشت!
    بله افرادی هستند که چنین درآمدهایی دارند و البته این ها واقعا استثنا هستند و در همه رشته ای هم یافت نمیشه. من استادی رو می شناسم که هواپیمای اختصاصی هم داره ولی اون هم یک نفر هست و اساس رو نباید بر این گذاشت.

  10. #530
    Banned
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    ارسال‌ها
    1,261

    پیش فرض پاسخ : اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط ghlobe نمایش پست ها
    ببینید مشکل همه دوستانی که میشینند اینجوری حساب کتاب میکنند اینه که حسابهاشون رو در شرایط ایده آل انجام میدن. بنده نمیگم غیرممکنه ولی در عمل چیز دیگری پیش میاد. اولا دقت کنید که حقوق استاد دانشگاه که گفتم starting salary است و در عرض 5-6 سال کار به 100 هزار دلار و بالاتر هم میرسه. از طرف دیگر این حقوق کلی مالیات و deduction های اجباری دیگر داره یعنی همینجا مثلا 25-30 درصدش میره.

    بعد هم بنده عرض کردم که حداقل مخارج برای یک زندگی مجردی معمولی همون 40-50 هزار دلاره. شما فکر میکنید که حالا میایید امریکا و یک آپارتمان زیرزمین مینیمم قیمت میگیرید و با اتوبوس اینطرف و آنطرف میروید و از همه تفریحان میزنید و پولتون رو جمع میکنید. بله اینجوری ممکنه بتونید مثلا 20-25 هزار دلار در سال هم جمع کنید. ولی سوال اینه که واقعا تا چه مدت اینطوری قراره زندگی کنید. ازدواج نمیخواهید بکنید؟ بچه دار نمیخواهید بشوید؟ ماشین خوب نمیخواهید بخرید؟ گردش و مسافرت نمیخواهید بروید؟ اولش فکر میکنید که خوب اینکار ها را نمیکنم و فقط پول جمع میکنم. بعد که شروع کردید میبینید این چه کاریه که آدم به خودش سختی اضافی بده و زندگی نکنه و پول جمع کنه برای آینده که چی بشه؟ خواهید دید که بسرعت به این نتیجه میرسید که حالا وقت زندگی کردن است و ده سال سختی کشیدن برای آینده نامعلوم براتون یواش یواش غیرقابل توجیه میشه.

    در واقع عرض بنده اینست که اینجور ذخیره کردنها روی کاغذ عملی است ولی در عمل چیز دیگری پیش میاید و بعد از چند سال زندگی در امریکا بخصوص اگر وضع کاری تون خوب باشد خواهید دید که اصلا انگیزه برگشتن نخواهید داشت و دلایل تان برای زندگی سخت و صرفه جویی و ذخیره پول کمرنگ میشود. حالا اگر فکر میکنید که در مورد شما اینطور نخواهد شد چه بهتر، دنبال همین برنامه بروید.
    به قول یکی از مستشرقین "ایرانی ها یک عمر بدختی میکشند که اخر عمر بدبخت نشوند" منظورش به انبار کردن بی برنامه پول و سرمایه در ایران هست. من افرادی رو میشناسم اگر به ظاهرشون نگاه کنید احتمالا فکر کنید ماکزیمم درامدش شون 2 روپیه(: در روزه بعد وقتی رو میکنند مثلا یکیشون رو دیدم خدا بیشتر بهش بده ماشاء الله 7- طبقه ساختمون رو مثل آب خوردن ساخت کل زیرش هم مغازه و واحد های تجاری زد. احتمالا این فقط یه گوششه. اما خب بازم توی سبک زندگیشون همونطوری هستند و یکی از دختران خوندواده که امریکا زندگی میکنه رو شماتت میکنند که چرا بیخود! این همه سختی و زحمت به خودش میده و دوری و هزینه هدر (: دادن و .....

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •