صفحه 66 از 170 نخستنخست ... 16565758596061626364656667686970717273747576116166 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 651 تا 660 , از مجموع 1694

موضوع: اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن آمریکا

  1. #651
    ApplyAbroad Hero
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    ارسال‌ها
    1,332

    پیش فرض پاسخ : اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط haydar نمایش پست ها
    سلام دوستان

    مالیات به تمام اینکام تعلق نمی گیره ، هر ایالت مقداری رو به عننوان کف درآمد معرفی می کنه که با توجه به رشته ، سطح علمی و نوع کار مشخص میشه ، هرچقدر شما بیش از اون دریافت کنید مالیات به خودش میگیره ، برای مثال مینیمم حقوق مستر الکترونیک برای کالیفرنیا که کار ریسرچ نداشته باشه 42000 دلاره ، اگر شما 100000 هزار تا در سال بگیرید تنها 22.5 درصد از این 58=42-100 هزارتا رو پرداخت می کنید ، اگر شما کار ریسرچ انجام بدید با مستر الکترونیک کف حقوقتون به 58000 تبدیل میشه و مالیات به 23.9 درصد از اضافه درآمد تغییر میکنه ...
    مالیات خرید هم که باز بسته به نوع جنس و ایالت بین 8-11 درصد متفاوته ...
    ببخشید یه مورد را متوجه نشدم چرا به مورد اول 22.5 دزصد و به مورد دوم 23.9 درصد مالیات تعلق میگیره ؟ یعنی اونم رابطه مستقیمی با میزان کف حقوق داره ؟ مرسی..ممنونم.

  2. #652
    Senior Member
    تاریخ عضویت
    Aug 2009
    ارسال‌ها
    577

    پیش فرض پاسخ : اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط violet11 نمایش پست ها
    و اما بحث شیرین مالیات



    فکر میکنم منظور شما taxable income هست !
    و عددی که گفتید نمیتونه درست باشه برای اکثر قریب به یقین مشاغل. برای اشنایی بیشتر با این موضوع که چقدر درامد مالیات ازش میره به لینک زیر مراجعه کنید :
    http://www.irs.com/articles/what-is-taxable-income-2
    http://www.irs.gov/Businesses/Small-...able-Income%3F

    اما برای درامد یاد شده (100000) مالیات مربوطه با درنظر گرفتن سقف مذکور ذکر شده (حدوداً) و متاسفانه محاسبات شما یه ایرا بزرگ داره!!

    درامدهای معاف از مالیات مشخص شدند در قانون ! و اینطور نیست فکر کنیم تا یه حدی قابل اخذ مالیاته و بقیش هرچی در بیاریم مال خودمونه (همون مستره) ...
    یکی از موارد معاف از مالیات گرنت تحقیقاتیه ... بنابر این اگه اون مستره کار دیگه ایه بجز گرنت برای افزایش درامد بکنه به اونهم مالیات تعلق میگیره



    شاید یکی بخواد بچش بزاره مهدکودکی که 2000 دلار در ماه میخواد ولی نمیتونه دیگه ....
    البته زندگی خرجش بیشتر از لباس و اینترت و موبایله .... خونست و هزارتا خرج .... بچس و هزار تا خرج ... در صورتی کافیه که توقع مهمونی 40 نفره درهر ماه رو نداشته باشه طرف !


    من هم میدونم این درامد خوبی برای زندگی معقول و خوبه و همه کاربرا فکر کنم منظور من رو از اون تذکر درک کردند (انشاءالله که همه درک کرده باشند) ... و نگن شبا خواب فلان چیز رو میبینیم به خاطر بعضی از پست ها (رسماً رویا پردازی بهش میگن)
    سلام دوست عزيز
    اين لينكي كه داديد براي شغل هاي مستقله (شركتي كه خودتون استارت زده باشيد نه كارمندي!) اگر شما شركت راه بندازيد كه حقوق دريافت نمي كنيد همه درآمد مال خودتونه ...
    اعدادي هم كه گفتم كاملاً صحيح هستند به دليل اينكه الان 9 ساله دارم ماليات ميدم ،‌شما وقتي جايي استخدام ميشي طبق قوانين بخشي از ماليات رو شما ميديد و بخشي رو شركتي كه در اون كار ميكنيد ...
    من نگفتم بخشي رو مايات ميگيرند بقيش هرچي بدست آورديد براي خوتونه ؛ من گفتم كه اينجا يك كف درآمد تعريف ميكنند كه هيچ شركتي حق نداره به شما كمتر از اين حقوق بده ، كه مثال مستر الكترونيك رو زدم ،‌اين كف درآمد ماليات نداره ولي اگر شما هرچه بيش تر اين بدست بياريد ماليات داره و هرچه بيشتر بشه ماليات هم بيشتر ميشه (البته تا يك حدي) ...
    منظور من هم از كار تحقيقاتي گرنت هاي ريسرچ نيست ،‌ شركتي كه شخصي رو استخدام ميكنه به عنوان مهندسي بايد بگه كه اين شخص در چه بخشي مشغول به كاره ،‌ منظور من از ريسرچ كار در بخش R&D بود ، اين جور شغل ها هم درآمد بيشتري دارند و هم ماليات بيشتر (در حد 2-3 درصد) ...
    اين كه به گرنت ماليات تعلق ميگيره يا خير هم بسته به سطح درآمدتونه ، اگر شما در كاليفرنيا بيش از سالي 40 هزار تا فاند بگيريد (بجز شهريه) بايد از مازاد درآمدتون ماليات پرداخت كنيد و اگر حتي يك سنت كمتر بگيريد هيچ مالياتي نداره ...
    در مورد مهدكودك هم حق با شماست ، اما هر كس به اندازه جيبش خرج مي كنه ،‌ كسي كه پس از قسطاش 2500 تا براش ميمونه بچش رو نمي بره مهدكودك 2000 تايي ، ميبره يك مهد 400 تايي ...
    خرجاي خونه هم عمدش هميناست ،‌ در ضمن من ماكزيمم خرج رو گرفتم اين ها به شدت قابل كاهش هستند ...
    اما در مورد ماليات ،‌ اين ها همش روي كاغذه ،‌تا نيايد و با شركتي قرارداد نبنديد نميشه گفت شما چه قدر ماليات ميديد شركتي مثل مايكروسافت تمام ماليات ريسرچ كورش رو ميده ،‌شركتي مثل اينتل هم همينطور و... ؛ همه به قرار داد بستگي داره
    موفق باشيد
    گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری
    دانی که رسیدن هنر گام زمان است

  3. #653
    Senior Member
    تاریخ عضویت
    Aug 2009
    ارسال‌ها
    577

    پیش فرض پاسخ : اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط javad1200 نمایش پست ها
    ببخشید یه مورد را متوجه نشدم چرا به مورد اول 22.5 دزصد و به مورد دوم 23.9 درصد مالیات تعلق میگیره ؟ یعنی اونم رابطه مستقیمی با میزان کف حقوق داره ؟ مرسی..ممنونم.
    سلام دوست عزيز
    اين به نوع كار بر ميگرده ،‌كار در بخش R&D شركت ها در آمد و همچنين ماليات بيشتري داره ...
    موفق باشيد
    گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری
    دانی که رسیدن هنر گام زمان است

  4. #654
    Banned
    تاریخ عضویت
    Dec 2011
    ارسال‌ها
    790

    پیش فرض پاسخ : اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن آمریکا

    سلام، اگه phd را از یک دانشگاه متوسط در اروپا بگیریم و post-doc را از یکی از دانشگاه های آمریکا، واسه کار ( واسه هیئت علمی یا کار در شرکت ها) در آمریکا به مشکل میخوریم؟ یعنی آیا پست داک میتونه نداشتن phd از دانشگاه های آمریکا را جبران کنه؟ یک سوال دیگه البته به این تاپیک فکر کنم خیلی مربوط نمیشه: اگه از یک دانشگاه بورس بشیم و بعدش از اون دانشگاه انصراف بدیم و بریم به یک دانشگاه در کشور دیگه، آیا باید هزینه اش را بدیم؟
    مرسی

  5. #655
    ApplyAbroad Guru
    تاریخ عضویت
    May 2011
    ارسال‌ها
    3,222

    پیش فرض پاسخ : اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط rezaafshari نمایش پست ها
    سلام، اگه phd را از یک دانشگاه متوسط در اروپا بگیریم و post-doc را از یکی از دانشگاه های آمریکا، واسه کار ( واسه هیئت علمی یا کار در شرکت ها) در آمریکا به مشکل میخوریم؟ یعنی آیا پست داک میتونه نداشتن phd از دانشگاه های آمریکا را جبران کنه؟ یک سوال دیگه البته به این تاپیک فکر کنم خیلی مربوط نمیشه: اگه از یک دانشگاه بورس بشیم و بعدش از اون دانشگاه انصراف بدیم و بریم به یک دانشگاه در کشور دیگه، آیا باید هزینه اش را بدیم؟
    مرسی
    دکترا داشتن از آمریکا لزوما برای کار در آمریکا نیاز نیست (گرچه قطعا دانشگاه متوسط آمریکا اولویت داره به دانشگاه متوسط اروپا). پست داک در آمریکا کمک می کنه به آینده کاریتون در اونجا چون سابقه کار به حساب میاد و همینطور فرصت برای نتورکینگ و پیدا کردن لینک های کاری.

    بستگی به شرایط اون بورس داره ولی در اکثر مواقع خیر نیازی نیست هزینه ای بدید.

  6. #656
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    ارسال‌ها
    31

    پیش فرض پاسخ : اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن آمریکا

    سلام دوستان..کسی اونجا از بازار کار urban Planning خبر داره؟(در گرایشهای مختلف)..کسی که یه مستر joint degree مثل MUCP & MBA و یا رشته های inter disciplinary مثل اینها داشته باشه رنج حقوقش چقدره؟..تا اونجایی که میدونم جز رشته های با أرآمد بالا محسوب نمیشه مگر اینکه خیلی تاپ باشی...ممنون

  7. #657
    ApplyAbroad Hero dexoey آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2010
    رشته و دانشگاه
    HTW Berlin - Construction and Real Estate Management
    ارسال‌ها
    1,070

    پیش فرض پاسخ : اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن آمریکا

    به تازگی با اصطلاح جدیدی به نام Professional Development Hour (PDH) اشنا شدم. این لینکی که گذاشتم، برای یکی از شرکت های مطرح نرم افزاری دنیا در زمینه ساختمان هست و همونطور که خودش گفته، اگر کسی eSeminar های رایگانش رو ببینه ( که خیلی موضوعات جالب و جدیدی رو هم شامل میشن) میتونه PDH کسب کنه و به سازمان یا کارفرماش نشون بده. PDH رو گوگل کردم و دیدم که هنوز خیلی مطرح نیست ( هنوز ضفحه ویکی پدیا خودش رو نداره). حالا میخوام نظر دوستان با تجربه رو بپرسم که ایا PDH در عمل اصلا بدردبخور هست؟ اگر اره، چطوری میشه ازش به بهترین نحو استفاده کرد؟ یعنی میشه اونو در رزومه ذکر کرد؟
    از ایرانی بودنم بسیار متنفرم.
    به علت جو حاکم بر این سایت، حضور من بسیار کمرنگ می باشد.

  8. #658
    ApplyAbroad Guru
    تاریخ عضویت
    May 2011
    ارسال‌ها
    3,222

    پیش فرض پاسخ : اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط dexoey نمایش پست ها
    به تازگی با اصطلاح جدیدی به نام Professional Development Hour (PDH) اشنا شدم. این لینکی که گذاشتم، برای یکی از شرکت های مطرح نرم افزاری دنیا در زمینه ساختمان هست و همونطور که خودش گفته، اگر کسی eSeminar های رایگانش رو ببینه ( که خیلی موضوعات جالب و جدیدی رو هم شامل میشن) میتونه PDH کسب کنه و به سازمان یا کارفرماش نشون بده. PDH رو گوگل کردم و دیدم که هنوز خیلی مطرح نیست ( هنوز ضفحه ویکی پدیا خودش رو نداره). حالا میخوام نظر دوستان با تجربه رو بپرسم که ایا PDH در عمل اصلا بدردبخور هست؟ اگر اره، چطوری میشه ازش به بهترین نحو استفاده کرد؟ یعنی میشه اونو در رزومه ذکر کرد؟
    ببینید مشابه این نوع مدارک زیاد هستند و در رزومه هم اگه بیان (و اون شخص که رزومه شما رو می خونه آشنایی داشته باشه) می تونه کمک کنه ولی هیچ معجزه ای نمی کنه و حتی همون معتبرترین مدارک حرفه ای (مثل مدارک Cisco و ... در شبکه یا مشابهشون در سایر رشته ها) هم فقط برای قشر خیلی خاص و متمرکزی از شغل ها که دقیقا با اون تخصص ها در ارتباط هستند مفید خواهند بود.

    اگه بدون وقت گذاشتن می تونید این مدرک رو بگیرید خب ضرر نداره ولی اگه قراره براش وقت بگذارید بهتره یک تخصص یاد بگیرید که در نهایت هم به درد خودتون بخوره و هم در قشر وسیعی از موقعیت های کاری آینده براتون مفید باشه و امتیاز مثبت به حساب بیاد حتی اگه مدرکی در نهایت بهتون تعلق نگیره.

  9. #659
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    ارسال‌ها
    20

    Smile پاسخ : اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن آمریکا

    سلام دوستان. این پستی که میخوام بذارم یه مقداری طولانی هستش. البته منتظر تذکر مدیران محترم هم هستم :-) من بعد از مدتها مشورت با دوستانم که در ایران هستن و خوندن بعضی پستها یه سری سوالاتی دارم و مطرح می کنم تا درحقیقت بقولی نوری بر محل نزاع تابیده شود. هدف اینه که من به حواب سوالم برسم :دی اما در کنارش باعث میشه هم دوستانی که قصد رفتن دارند بیشتر فکر کنند و هم دوستانی که تجربه دارند بتونیم از تجربه هاشون استفاده کنیم. ببینید بحثی که هست اینه که فرض کنید یه نفر تو ایران لیسانس گرفته.حالا میخواد شروع کنه به پول درآوردن. علی القاعده باید اول کارای ساده بگیره تا کم کم برسه به یه پست در شان مثلن یه مهندس. همه جای دنیام قاعدش همینه. اما یه تفاوتی که ایران داره اینه که درآمد اینجور مشاغل اصلن با دخل و خرج نمیخونه. بعنوان مثال من دیروز تو یکی از پست ها شرایط کشور استرالیا رو خوندم. پایه حقوق قانون کار اونجا حدود 2500 دلاره و اگه سیدنی رو فاکتور بگیریم تو شهرهایی مثل ملبورن، کانبرا و آدلاید میشه با ماهی 1500 دلار زندگی معمولی داشت. بنابراین یک کارگر با یک زندگی معمولی شامل هزینه مسکن وخوراک و پوشاک و غیره میتونه ماهی هزار دلار هم پس انداز کنه. اما تو ایران. قانون کار فک میکنم 487 هزار تومنه. خب خودتون تصور بکنید این میزان درآمد برای یک انسان تو وضعیت این روزهای ایران نتیجش چجور زندگی خواهد بود؟ نهایتا منظورم اینه که زندگی توی یک کشور توسعه یافته باعث میشه که با زحمت برابر ارزش درآمدتون و درنتیجه رفاهتون خیلی بیشتر از چیزی باشه که توی ایران دارید. اما مطلب مهم اینه که ازونطرف واسه یک مهاجر مشکلاتی نظیر شهروند درجه 2 بودن و زبان و فرهنگ باعث میشن باز امتیازاتی رو نسبت به ایران، توی اون کشور توسعه یافته نداشته باشه. حالا موردی که به این دو تا اضافه میشه اینه که اگر کسی اونجا دکتری بخونه و از نظر تحقیقاتی موفق باشه میتونه با ارتباطاتی که پیش میاد کار مناسبی اونجا پیدا کنه. اما حالت دیگه اینه که کسی که لیسانس داره، از الان وارد بازار کار ایران بشه، بعد از 7 سال بلخره کلی روابط کاری و تجربه پیدا کرده و جاپاش محکم شده، اما اگه الان ارشد بخونه و بعدش بره یک کشور بهتر دکترا بخونه ممکنه بعد از این مجموع 6 یا 7 سال نتونه بمونه، پیشنهاد کاری اونجا براش پیش نیاد و برگرده ایران. اونوقت نسبت به کسی که این 6 یا 7 سال رو کار کرده باید از صفر شروع کنه و خیلی خیلی عقبه. با اینکه شاید از لحاظ تجربه زندگی و جهانبینی خیلی چیزا بدست آورده باشه، اما از لحاظ کاری عملا 7 سال عمرش رو تلف کرده، چون تو ایران مدرک دکتری نسبت به لیسانس و فوق در عمل تاثیر قابل توجهی تو پیدا کردنِ کار نداره. حالا میخوام ازتون بپرسم با در نظر گرفتن این سه عامل: 1- درآمد بهتر و رفاه بیشترِ کار کردن در کشورهای بهتر از ایران 2-مشکلات اقامت و بعد از اقامت 3-موقعیت های کاری دکترا در خارج 4-صرف 6 الی 7 سال از عمر جوانی برای انجام پروسه ارشد و دکتری آیا بنظر شما برای یک فارغ التحصیل لیسانس با فرض اینکه موفقیت در زمینه تحقیقات در ارشد و دکتری رو در توان خودش ببینه، آیا انتخاب و شروع این راه تصمیم درستیه؟ هدف اینه که این تصمیم با واقع بینی گرفته بشه، و قطعا افرادی تو موقعیت دوستانی که این تاپیک سوال از اونهاست بعلت تجربه زندگی و تحصیل در اونجا بهترین افراد برای درست نظر دادن در این زمینه اند. خیلی خوبه که نتیجه این بحث رو به سایر دوستانی که وضعیت مشابه دارند منتقل کنیم :-) با تشکر از صبر و حوصله شما
    ویرایش توسط moriks : August 24th, 2013 در ساعت 07:54 PM

  10. #660
    Member mrjalali آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2008
    رشته و دانشگاه
    Advanced managemant - CGU
    ارسال‌ها
    438

    پیش فرض پاسخ : اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط moriks نمایش پست ها
    سلام دوستان. این پستی که میخوام بذارم یه مقداری طولانی هستش. البته منتظر تذکر مدیران محترم هم هستم :-) من بعد از مدتها مشورت با دوستانم که در ایران هستن و خوندن بعضی پستها یه سری سوالاتی دارم و مطرح می کنم تا درحقیقت بقولی نوری بر محل نزاع تابیده شود. هدف اینه که من به حواب سوالم برسم :دی اما در کنارش باعث میشه هم دوستانی که قصد رفتن دارند بیشتر فکر کنند و هم دوستانی که تجربه دارند بتونیم از تجربه هاشون استفاده کنیم. ببینید بحثی که هست اینه که فرض کنید یه نفر تو ایران لیسانس گرفته.حالا میخواد شروع کنه به پول درآوردن. علی القاعده باید اول کارای ساده بگیره تا کم کم برسه به یه پست در شان مثلن یه مهندس. همه جای دنیام قاعدش همینه. اما یه تفاوتی که ایران داره اینه که درآمد اینجور مشاغل اصلن با دخل و خرج نمیخونه. بعنوان مثال من دیروز تو یکی از پست ها شرایط کشور استرالیا رو خوندم. پایه حقوق قانون کار اونجا حدود 2500 دلاره و اگه سیدنی رو فاکتور بگیریم تو شهرهایی مثل ملبورن، کانبرا و آدلاید میشه با ماهی 1500 دلار زندگی معمولی داشت. بنابراین یک کارگر با یک زندگی معمولی شامل هزینه مسکن وخوراک و پوشاک و غیره میتونه ماهی هزار دلار هم پس انداز کنه. اما تو ایران. قانون کار فک میکنم 487 هزار تومنه. خب خودتون تصور بکنید این میزان درآمد برای یک انسان تو وضعیت این روزهای ایران نتیجش چجور زندگی خواهد بود؟ نهایتا منظورم اینه که زندگی توی یک کشور توسعه یافته باعث میشه که با زحمت برابر ارزش درآمدتون و درنتیجه رفاهتون خیلی بیشتر از چیزی باشه که توی ایران دارید. اما مطلب مهم اینه که ازونطرف واسه یک مهاجر مشکلاتی نظیر شهروند درجه 2 بودن و زبان و فرهنگ باعث میشن باز امتیازاتی رو نسبت به ایران، توی اون کشور توسعه یافته نداشته باشه. حالا موردی که به این دو تا اضافه میشه اینه که اگر کسی اونجا دکتری بخونه و از نظر تحقیقاتی موفق باشه میتونه با ارتباطاتی که پیش میاد کار مناسبی اونجا پیدا کنه. اما حالت دیگه اینه که کسی که لیسانس داره، از الان وارد بازار کار ایران بشه، بعد از 7 سال بلخره کلی روابط کاری و تجربه پیدا کرده و جاپاش محکم شده، اما اگه الان ارشد بخونه و بعدش بره یک کشور بهتر دکترا بخونه ممکنه بعد از این مجموع 6 یا 7 سال نتونه بمونه، پیشنهاد کاری اونجا براش پیش نیاد و برگرده ایران. اونوقت نسبت به کسی که این 6 یا 7 سال رو کار کرده باید از صفر شروع کنه و خیلی خیلی عقبه. با اینکه شاید از لحاظ تجربه زندگی و جهانبینی خیلی چیزا بدست آورده باشه، اما از لحاظ کاری عملا 7 سال عمرش رو تلف کرده، چون تو ایران مدرک دکتری نسبت به لیسانس و فوق در عمل تاثیر قابل توجهی تو پیدا کردنِ کار نداره. حالا میخوام ازتون بپرسم با در نظر گرفتن این سه عامل: 1- درآمد بهتر و رفاه بیشترِ کار کردن در کشورهای بهتر از ایران 2-مشکلات اقامت و بعد از اقامت 3-موقعیت های کاری دکترا در خارج 4-صرف 6 الی 7 سال از عمر جوانی برای انجام پروسه ارشد و دکتری آیا بنظر شما برای یک فارغ التحصیل لیسانس با فرض اینکه موفقیت در زمینه تحقیقات در ارشد و دکتری رو در توان خودش ببینه، آیا انتخاب و شروع این راه تصمیم درستیه؟ هدف اینه که این تصمیم با واقع بینی گرفته بشه، و قطعا افرادی تو موقعیت دوستانی که این تاپیک سوال از اونهاست بعلت تجربه زندگی و تحصیل در اونجا بهترین افراد برای درست نظر دادن در این زمینه اند. خیلی خوبه که نتیجه این بحث رو به سایر دوستانی که وضعیت مشابه دارند منتقل کنیم :-) با تشکر از صبر و حوصله شما
    دوست عزیز، قبلا در این مورد زیاد بحث شده. این چندتا مسئله ای رو که شما برای مقایسه و نهایتا رسیدن به یه جواب مشخص مطرح کردید، اولا کمی نیست و کاملا کیفیه و نمیشه گذاشت تو یه فرمول. دوما مفروضات و شرایطی رو که بیان کردید با هم تناسبی ندارن که بشه با هم مقایسشون کرد، مثلا یه زندگی معمولی در ایران و یه زندگی معمولی اینجا در آمریکا در کلام عین همند. سوما بسیاری از این مسائل کاملا شخصی هست و نفر به نفر فرق می کنه. مثلا برای یکی ممکنه داشتن دکتری، درآمد کمتر ولی شغل پایدارتر بهتر باشه از پول بیشتر اما کار پر ریسکتر و برعکس.

    اما من با تجربه شخصیم اگه تو همچین موقیتی قرار بگیرم دوباره، حتما دوباره و زودتر میام بیرون از ایران. بازم میگم، این جوابا کاملا شخضیه و اصلا نمیشه حکم کلی داد.
    به دریا که می اندیشم، بهانه ای برای جاری شدن پیدا می کنم؛
    باید بروم؛ تا دریا راهی نیست اما تا دریایی شدن راه بسیار است.

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •