اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن آمریکا

[ghlobe]

ولی من شنیدم در مقایسه با کامپیوتر شرکت تاپ توش کمتره. مثلا شما از qualcomm بیاید بیرون کجا باید برید که در همون حد اندازه ها باشه؟

qualcomm در زمینه چیپ های مخابراتی بزرگ است ولی اولا غیر از آن در همین زمینه شرکتهای مشابه و حتی بزرگتر زیادند (اینتل و broadcom و موتورولا و غیره) و در ثانی کار در زمینه مخابرات محدوده وسیعتری دارد. در بین تولید کنندگان تجهیزات مخابراتی که غولهایی مثل Lucent, Ericsson, Huawei, Alcatel, Ciena و زیمنس و همینطور اگرزمینه کاری شبکه های مخابراتی باشه بهرحال شرکتهای بزرگ شبکه مثل Cisco,juniper و جاهای دیگر. بعلاوه در زمینه مخابرات شرکتهای عظیم سرویس دهنده (بل و ای تی اند تی و ورایزون و غیره) هم موقعیت های شغلی بسیار خوبی در زمینه طرح شبکه و اجرای پروژه های مخابراتی دارند.

[S03]

سلام دوستان
از دوستانی که ساکن امریکا هستند یه سوال دارم ممنون میشم اگه راهنماییم کنید
میخواستم بدونم اونجا وضع کاری و موقعیت های شغلی برای مهندسان برق- مخابرات بهتره یا مهندسان پزشکی ( مهندسی پزشکی - بیوالکتریک ) ؟
آخه شنیدم که میگن مهندسی مخابرات توی کشورهای صنعتی تقریبا اشباع شده و الان در رشته هایی مثل مهندسی پزشکی موقعیت های بیشتری هست؟
من لیسانس مهندسی برق - الکترونیک دارم و میخوام واسه ارشد بین مخابرات و مهندسی پزشکی انتخاب کنم که برای phd برم امریکا

همونطور که دوستان گفتند کار در مخابرات زیاد هست و به این زودی هم اشباع نمیشه. مهندسی پزشکی اگه علاقه دارید و ذهنیت کارآفرینی هم دارید خیلی خیلی خوبه چون الان در بیزنس بایومدیکال و ... دقیقا در مرحله ای هستیم که کامپیوتر و رشته های مرتبط در دهه 70-80 بودند.

[pimi810]

همونطور که دوستان گفتند کار در مخابرات زیاد هست و به این زودی هم اشباع نمیشه. مهندسی پزشکی اگه علاقه دارید و ذهنیت کارآفرینی هم دارید خیلی خیلی خوبه چون الان در بیزنس بایومدیکال و ... دقیقا در مرحله ای هستیم که کامپیوتر و رشته های مرتبط در دهه 70-80 بودند.

به نظر شما دقیقا کدوم شاخه های برق به بایو مدیکال نزدیک ترند و در 10-20 سال آینده سهم بیشتری از اون بیزینس خواهند برد؟ و اینکه قطب بایومدیکال آمریکا کجاست؟

[pimi810]

qualcomm در زمینه چیپ های مخابراتی بزرگ است ولی اولا غیر از آن در همین زمینه شرکتهای مشابه و حتی بزرگتر زیادند (اینتل و broadcom و موتورولا و غیره) و در ثانی کار در زمینه مخابرات محدوده وسیعتری دارد. در بین تولید کنندگان تجهیزات مخابراتی که غولهایی مثل Lucent, Ericsson, Huawei, Alcatel, Ciena و زیمنس و همینطور اگرزمینه کاری شبکه های مخابراتی باشه بهرحال شرکتهای بزرگ شبکه مثل Cisco,juniper و جاهای دیگر. بعلاوه در زمینه مخابرات شرکتهای عظیم سرویس دهنده (بل و ای تی اند تی و ورایزون و غیره) هم موقعیت های شغلی بسیار خوبی در زمینه طرح شبکه و اجرای پروژه های مخابراتی دارند.

من در مورد این شرکتهای تاپ (خالا نه فقط تو زمینه مخابرات، حتی شرکتهای نرم افزاری معروف یا زیمنس و ABB و Schniederو ....) یک مطلبی شنیدم مبنی بر اینکه بدون داشتن internal connection کار پیدا کردن در این دست شرکتها عملا غیر ممکنه مگر اینکه فارغ التحصیل بک دانشگاه خیلی تاپ باشی. آیا این حقیقت داره؟

[ghlobe]

من در مورد این شرکتهای تاپ (خالا نه فقط تو زمینه مخابرات، حتی شرکتهای نرم افزاری معروف یا زیمنس و ABB و Schniederو ....) یک مطلبی شنیدم مبنی بر اینکه بدون داشتن internal connection کار پیدا کردن در این دست شرکتها عملا غیر ممکنه مگر اینکه فارغ التحصیل بک دانشگاه خیلی تاپ باشی. آیا این حقیقت داره؟

نه غیرممکن نیست. البته اصولا نتورکینگ و کانکشن داخلی کمک میکنه. ولی بعد از یک مدت کار حرفه ای پیدا کردن کانکشن اینقدرها هم سخت نیست. برای فارغ التحصیلان دانشگاههای تاپ هم که استادها و دوستان و همکلاسیهایشان بهر حال با شرکتهای تاپ مرتبطند.

[S03]

به نظر شما دقیقا کدوم شاخه های برق به بایو مدیکال نزدیک ترند و در 10-20 سال آینده سهم بیشتری از اون بیزینس خواهند برد؟ و اینکه قطب بایومدیکال آمریکا کجاست؟

قطب اصلی در محدوده بوستون و کمبریج ماساچوستس هست البته قطب های خیلی خیلی قوی خارج از آمریکا هم وجود داره. الکترونیک از بقیه مرتبط تر هست.

من در مورد این شرکتهای تاپ (خالا نه فقط تو زمینه مخابرات، حتی شرکتهای نرم افزاری معروف یا زیمنس و ABB و Schniederو ....) یک مطلبی شنیدم مبنی بر اینکه بدون داشتن internal connection کار پیدا کردن در این دست شرکتها عملا غیر ممکنه مگر اینکه فارغ التحصیل بک دانشگاه خیلی تاپ باشی. آیا این حقیقت داره؟

اتفاقا کار پیدا کردن از شرکت های بزرگ اونقدرها نیاز به کانکشن نداره چون همگی تیم های بزرگ Recruitement دارند مگه اینکه دنبال پوزیشن خیلی خاص باشید. کار در استارت آپ ها خیلی بیشتر نیاز به کانکشن داره و طبیعتا با ارزش تر هم هست. معمولا کار برای این مولتی نشنال ها اونقدرها جذاب یا پردرآمد نیست.

[pimi810]

قطب اصلی در محدوده بوستون و کمبریج ماساچوستس هست البته قطب های خیلی خیلی قوی خارج از آمریکا هم وجود داره. الکترونیک از بقیه مرتبط تر هست.
اتفاقا کار پیدا کردن از شرکت های بزرگ اونقدرها نیاز به کانکشن نداره چون همگی تیم های بزرگ Recruitement دارند مگه اینکه دنبال پوزیشن خیلی خاص باشید. کار در استارت آپ ها خیلی بیشتر نیاز به کانکشن داره و طبیعتا با ارزش تر هم هست. معمولا کار برای این مولتی نشنال ها اونقدرها جذاب یا پردرآمد نیست.

جذاب و پردآمد نبودنش که کاملا با اصول حاکم بر سرمایه داری و branding همخانی داره!
هر جند فکر کنم اینجا باید یه تمایزی بین افراد بر اساس وضعیت اقامتشون قایل شد، چون واقعا من دارم میبینم بازار کار برای این سه دسته افراد (سیتیزن/مقیم/H1B) متفاوته. مخصوصا کسانی که سیتیزن هستن.
سوال اینه که یک خارجی غیر مقیم از راه کارکردن برای کدوم دسته شرکتها زودتر به گرین کارد میرسه؟

[ghlobe]

بنظرمن کار در شرکتهای بزرگ تکنولوژی یک تجربه آموزشی فوق العاده مفید است. خیلی افراد در وضعیت ما اول از هر جایی که کار پیدا شود شروع میکنند و بعد سعی میکنند در اولین فرصت خود را به یکی از این شرکتهای بزرگ برسانند و بعد از چند سال تجربه اندوزی و یادگیری در این قبیل شرکتها یا شرکت خودشان را تاسیس میکنند و یا سراغ start-up ها میروند که درآمد و جذابیت بالقوه بیشتری ممکن است داشته باشد.

[alamdar_313]

بنظرمن کار در شرکتهای بزرگ تکنولوژی یک تجربه آموزشی فوق العاده مفید است. خیلی افراد در وضعیت ما اول از هر جایی که کار پیدا شود شروع میکنند و بعد سعی میکنند در اولین فرصت خود را به یکی از این شرکتهای بزرگ برسانند و بعد از چند سال تجربه اندوزی و یادگیری در این قبیل شرکتها یا شرکت خودشان را تاسیس میکنند و یا سراغ start-up ها میروند که درآمد و جذابیت بالقوه بیشتری ممکن است داشته باشد.

میشه اینطور نتیجه گرفت که اگر کسی از مرحله ی آخر پروسه ای که نوشتید شروع کنه (همون اول کار و حتی در حین تحصیل به فکر start-up و تاسیس شرکت خودش باشه) لاجرم شکست میخوره؟!

[ghlobe]

میشه اینطور نتیجه گرفت که اگر کسی از مرحله ی آخر پروسه ای که نوشتید شروع کنه (همون اول کار و حتی در حین تحصیل به فکر start-up و تاسیس شرکت خودش باشه) لاجرم شکست میخوره؟!

نه بهیچ وجه. مسیر اول یک مقدار محافظه کارانه تره و بخصوص عملی تر برای بچه هایی که باید اول گرین کارت بگیرند و بعد بفکر بیزینس و غیره باشند، ولی اگر کسی ایده خوب و جسارت کافی برای شروع بیزینس داره و مشکل ویزای کار هم نداره چرا شروع نکنه.