سلام،
می خواستم ببینم برای گرفتن پذیرش از دانشگاه های خوب دنیا (مثلاً دانشگاه های رتبه زیر 20 آمریکا تو رشته ریاضی ترجیحاً Ivy league، یا دانشگاه های برتر فرانسه یا دانشگاه لومونوسف MSU روسیه و ...) با توجه به شرایطم شانسی دارم اصلاً؟
دانشگاه های آمریکا چون هزینه تحصیل توشون زیاده باید حتماً فاند بگیرم اما روسیه و فرانسه رو فاند هم ندن خیلی مهم نیست.
دانشجوی فوق لیسانس شریف هستم، معدل لیسانسم 16.03 بوده. آیلتس قبلاً امتحان دادم Listening 7.5 - Reading 7.5 - Writing 6.5 - Speaking 8 گرفتم. GRE هنوز ندادم. در حال حاضر چند ماهه که دارم فرانسه و روسی میخونم و امیدوارم که تا یکی دو سال دیگه به هر دو زبان حدوداً مسلط بشم.
میتونم امیدوار باشم؟ : (
سلام، من درباره ی فرانسه و روسیه اطلاعی ندارم اما درباره ی دانشگاه های آمریکا میتوانم توصیه هایی بکنم. در درجه اول باید بگم که اگر بتوانید پذیرش از دانشگاه هایی که اشاره کردید بگیرید به طور همزمان فاند هم به شما تعلق میگیره. گرفتن پذیرش از این چند دانشگاه ممکنه اما سخته. دلیلش هم رقابت شدید و نزدیک چند صد متقاضیه. چند نکته هست که میتونه شانس شما رو بیشتر کنه.
1- گرفتن نمره کامل در بخش Quantitative آزمون GRE و بهترین نمراتی که میتونید در دو قسمت دیگه.
2- گرفتن نمره کامل در GRE Subject.
3- داشتن و نوشتن یک رزومه بسیار قوی
4- اساتیدی که میخواهید با آنها کار کنید رو شناسایی کنید. مقالات و کتبی که منتشر کردن رو تا جایی که میتونید مطالعه کنید و بعد به صورت ایمیلی باهاشون مکاتبه کنید. در ایمیلتون به علاقه مندیتون در کار با اون استاد و مقالاتی که ازشون خواندید اشاره کنید و از رزومتون بگید. اگر هر کدام به شما چراغ سبز نشان دادند حتما در SOP به آن استاد اشاره کنید.
نکات دیگری هم هست که اگر تصمیمتون برای رفتن قطعی شد برایتان میگم.
موفق باشید
خیلی ممنون از پاسختون.
راستش تصمیمم کاملاً قطعی هست از همین الان. فقط 3 تا مسئله اساسی جلوم هست هنوز. اولیش این هست که من برام استادی که باهاش کار می کنم مهم تر از رنکینگ دانشگاه و نام دانشگاه و کشور هست. دوست دارم با کسی کار کنم که به مرزهای تحقیقات ریاضی کاملاً نزدیک باشه و خودش صاحب اندیشه باشه. نه اینکه فقط درس داده باشه. متاسفانه اکثر این افراد تو دانشگاه های خیلی خوب پیدا می شن. اگر بتونم آمریکا قبول شم که خیلی خوب هست اما اگه یه دانشگاه بهتر تو کشوری غیر از آمریکا قبول شم قطعاً اون کشور رو انتخاب میکنم. به خاطر همین هنوز راجع به کشور مقصد تصمیم قطعی نگرفتم ولی غیر از این مسئله کاملاً تصمیمم جدی و قطعی هست.
دومیش اینه که من بر عکس خیلی از بچه هایی که جاهای خوب قبول شدن مدال المپیاد دانش آموزی (IMO) یا IMC ندارم. (هر چند که IMC خیلی هم مهم نیست). معدل کارشناسیم هم بالای 17.5 نیست. به خاطر همین الان سر یه دو راهی قرار گرفتم اونم اینه که آیا فعلاً ارزش داره که برای GRE خودم رو آماده کنم یا بهتره که بچسبم به درسای ارشد تا شاید بتونم معدل ارشدم رو بالای 18 بگیرم؟
سومیش اینه که با اینکه تو زمینه جبر خیلی قوی هستم و ریکامندهای خوبی هم می تونم بگیرم اما علاقه اصلیم تو زمینه هایی که به فیزیک نظری و ریاضی-فیزیک نزدیک ترند هست و تو این زمینه هیچ گونه چیزی که واسه رزومم رو کنم ندارم. حالا موندم که بهتره جبر رو ادامه بدم که توش قوی هستم یا اینکه به چیزی که همیشه از بچگی علاقه داشتم بچسبم.
با سلام
من کارشناس ارشد ریاضی کاربردی گرایش سیستم دینامیکی از دانشگاه تهران هستم معدل 15.89 و کارشناسی ریاضی کاربردی دانشگاه پیام نور تهران با معدل 15.40 دو سال و نیم سابقه تدریس در دانشگاه آزاد و سما و پیام نور دارم یک کتاب تالیف کردم ولی مقاله ندارم مدرک زبان ندارم ولی براش اقدام کردم.در ضمن پایان نامه ام درباره ریاضیات زیستی بوده و دوست دارم در همین زمینه یا ریاضیات مالی کار کنم.
میخوام فاند بگیرم، اروپا یا آمریکا مهم نیست به نظرتون شانس گرفتن فاند رو دارم؟
ممنون میشم راهنماییم کنید.
سلام دوست عزیز. من درباره ی اروپا اظهار نظر نمیکنم اما در آمریکا و کانادا سه نوع فاند وجود داره. نوع اول scholarship، نوع دوم RA و نوع سوم TA. دو مورد اول در رشته ی ما کمتر پیدا میشه و اگر هم پیدا بشود نیازمند یک رزومه قوی و ارتباط موثر با استاد دارای فاند است. مورد دوم در رشته ی ما بسیار موجوده ولی مهمتر از توانایی علمی آن نیازمند نمره ی بالا در آرمون های تافل یا آیلتس مخصوصا در قسمت speaking است. در نتیجه اظهارنظر در زمینه شانس شما برای فاند بدون نمره ی زبان سخته.
این جوکی که گفتی رو جای دیگه نگو. یعنی واقعاً فکر می کنی IMC که توسط یه شخص به صورت انفرادی تو دانشگاه UCL ساخته شده جمعاً 23 سال سابقه داره که الانم تقریباً همه چیزش دست همون فرد John Jayne و از چند سال پیش هرسالم داره بلغارستان تو دانشگاه آمریکایی بلاگووگراد برگزار می شه چون همسر ایشون اونجا درس خونده از IMO که به صورت بین المللی بالای 40 سال سابقه داره و توش به صورت کشوری شرکت می کنن و اکثر دانش آموزهای المپیادی این آزمون ریاضی دان های مهمی شدن و فیلدز بردن مهمتره؟ lol )
خدمت دوستان عزیز عرض کنم که موقع اپلای کردن حتما در نظر داشته باشین که در آمریکا تعداد course هایی که باید پاس کنید بسیار زیاده و با تقریب خوبی میشه گفت هر ترم باید 3 تا درس بردارید تا نزدیکای فارغ التحصیلی. البته این در نگاه اول خیلی هم بد نیست بالاخره هدف یاد گیری 2 تا مطلب هست؛ ولی خوب متاسفانه در عمل خیلی هم اینطور نیست به چند دلیل: حجم بالای homework و این که سهم بالایی در نمره ی شما داره باعث میشه وقت زیادی از شما گرفته بشه که هرجوری که شده و با استفاده از یه مشت کتاب و اینترنت و همفکری با هم کلاسیا بالاخره بتونید assignment رو به موقع تحویل بدید. توجه داشته باشید که با توجه به محدودیت وقت بعضا شما مجبورید بدون مطالعه ی کافی منابع شروع به کار کردن روی مسایل کنید که از نظر آموزشی ارزش چندانی نداره. دوم اینکه 2/3 استادا به نظر من قدرت بیان ندارن و صرفا researcher هستن و حتی 2 تا منبع خوب هم معرفی نمیکنن و میگن همه ی کتابا منبعن! امتحان هم که نور علی نور هست و از یه هفته قبلش زندگی آدم تعطیل میشه. البته اینو باید در نظر گرفت که بعضی درس ها با استادای فوق العاده و بسیار با معلوماتی ارایه میشه و خوب همین باعث میشه این سیستم از چشم آدم نیفته. به هر حال ؛ در کانادا تعداد درس هایی که باید بگذرونید بسیار کمتره و شاید 1 ساله course work تموم میشه و بعدش research رو شروع میکنید. اروپا هم که کلن از همون اول research شروع میشه و در خیلی از دانشگاه ها "درس دوره دکتری" اصلا وجود نداره. course واسه ی حداکثر تا master هست. به همین دلیل دوره ی تحصیل کوتاهتر میشه. در آمریکا و کانادا حداقل 5 سال دوره ی Ph.D. زمان میبره.
best
Quaecumque Vera
علاقه مندی ها (Bookmarks)