صفحه 4 از 9 نخستنخست 123456789 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 86

موضوع: مسائل و مشکلات از لحظه ورود به آمریکا تا سازگاری با محیط (علل و راهکارها)

  1. #31
    ApplyAbroad Veteran
    m.arash آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    رشته و دانشگاه
    Physics , IUT
    ارسال‌ها
    316

    پیش فرض پاسخ : مسائل و مشکلات از لحظه ورود به آمریکا تا سازگاری با محیط (علل و راهکارها)

    درود
    از دید من مشکلاتی که با ورود به آمریکا ما در مقابل خودمون می بینیم ناشی از دو چیز هست:
    1. توقع بیش از حد از شرایط محیطی و اجتماعی آمریکا
    2. نپرداختن دقیق به دغدغه ها و رویکردهای خود نسبت به زندگی قبل از ورود به آمریکا

    1: اگر تنها مورد یک علت مشکل ما باشه که من مطمئن هستم به خاطر خاصیتی که انسان داره کم کم خودش رو وفق خواهد داد و به شرایط که عادت خواهد کرد که هیچ از بسیاری از پتانسیل های موجود در آمریکا هم لذت خواهد برد!

    2: اگر مورد دو علت مشکل ما باشه که از دید من به سادگی قابل حل نیست. متاسفانه انسان در تعیین دغدغه هاش قانع نیست و همین مورد باعث میشه رویکردها مدام تغییر کنه و حتی از رویکردهای آینده هم بیم داشته باشیه چون یا دغدغه ها رو درست نشناخته یا نخواسته که بشناسه. این نشناختن نسبی دغدغه ها باعث میشه که دغدغه ها هر بار خودشون رو در نقش و هدفی نو ظاهر کنند.
    آمریکا برای جوون ایرونی واژه ای زیباست و با فکر کردن به بودن در آمریکا کلی صفت رنگی و جذاب هم در ذهن آدم نقش می بنده! حال چون من نوعی آمریکا رو بدونه دانسته ای بر پایه عقل و بینایی خودم ظاهرا مناسب می بینم آمریکا رو هدف قرار می دم و برای رسیدن به اون تلاش می کنم بدون اینکه با خودم خلوت کنم ببینم چه چیز از زندگی و آینده می خوام آیا بودن در آمریکا صرفا می تونه منو نسبت به خواسته هام راضی کنه!!! بعد که رسیدم به این هدف و پامو به خاک آمریکا گذاشتم و در یک کلام به هدفی که بدون تصمیم جدی و عقلانی محض گرفته ام رسیدم مشکلات و نگرانی های تازه ای پیدا می کنم. چرا؟ چون قبلا تمام جنبه ها رو در نظر نگرفته بودم و حالا که رسیدم و خیالم راحت شد که من می توانم(!!!) نا خودآگاه مرحله اصلی زندگی که همون دونستن دغدغه ها هست خودش رو بهم نشون میده! به ناگاه متوجه میشم من به دغدغه هام توجه نکردم چون نگرانی های من با دیدن شرایط محیطی اجتماعی افزوده شد! کسی که می گفت درس برای من ارجحیت داره, ناگاه زندگی کردن اون طوری که دلش می خواد میشه دغدغش! قبلا با این گفته که تحصیلات عالی برای من در صدر همه چیز قرار داره, تنها به دغدغه های دیگش نه گفته! و اجازه بروز به اون ها رو نداده! خوب مسلمه وقتی شما پاتون رسید به آمریکا می بینید چیزهای دیگه ای هم مهم بوده براتون ولی روراست اونها رو در نظر نگرفتید یا آدرس غلط بهشون دادین!!!

    کسایی که هنوز نرفتند باید بشینند با خودشون دو دو تا چارتا کنند و ببینند چه چیزهایی در آینده می خوان, دوست دارن چه جوری زندگی کنند, چقدر دوست دارن در اجتماع باشند و با مردم عادی سروکله بزنند و ....
    بعد ببینند با توجه به اینکه به عنوان یک خارجی وارد آمریکا میشند آیا می تونند به دغدغه هاشون برسند یا نه!!! شرایط خیلی از کشورها و شهرها و دانشگاه های مختلف رو باید بررسی کنند اگر می خوان حسرت کم تری در آینده بکشند!!!
    ( یک روزی داشتم با دوستی راجع به همین چیزها حرف می زدم به من گفت که اگر هاروارد به من پذیرش فول فاند بده نمی رم (بهش گفتم حالا جون من بیا این بار برو ) چون من نمی خوام جایی برم که کار زیادی ازم بکشن ... بعدش از یک سری دغدغه هاش واسم گفت که نشون می داد واقعا فکر کرده بشون و علارغم رزومه بسیار عالی که داشت از دانشگاه سطح 2 کانادا پذیرش گرفت که بهترین دانشگاهی بود که اپلای کرده بود ... جالبه که حتی گرایشی رو انتخاب کرد که به قول خودش انرژی زیادی طلب نمی کنه!!! علارغم علاقه ای که به گرایش های سنگین تر داشت. )

    کسایی که الان آمریکا هستند هم باید کار مشابهی کنند و ببینند با توجه به دغدغه هاشون باید چیکار کنند که راحت تر و اون طوری که میخوان زندگی کنند! حالا یا نیاز میشه تغییر ایجاد کنند یا توقعاتشون رو بیارند پایین و یا ....


    در نهایت هم باید بگم کسایی رو میشناسم که از ابتدایی که در آمریکا بودن تا الان هیچ گونه شکایتی که نداشتند هیچ, هنوز هم طوری از شرایطشون در اونجا صحبت می کنند که انگار در بهشت رندگی می کنند!!! که من دلیلش رو واقع بینی این افراد می دونم...


    شاد باشید!
    ویرایش توسط m.arash : August 12th, 2011 در ساعت 01:55 AM
    We are always getting ready to live but never living

  2. #32
    ApplyAbroad Hero reg2 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    رشته و دانشگاه
    Mechanical Engineering, UNC Charlotte
    ارسال‌ها
    1,183

    پیش فرض پاسخ : مسائل و مشکلات از لحظه ورود به آمریکا تا سازگاری با محیط (علل و راهکارها)

    نقل قول نوشته اصلی توسط ghlobe نمایش پست ها
    منظورتون احتمالا برعکسه دیگه نه؟
    نه خير قربان،‌ منظورم دقيقا همونه كه گفتم!!! جوون امريكائي بتركونه ميره دنبال بيزنس و پول در آوردن، شعر گفتن بلده؟!!! يا اينكه نهايتا يه گيتار برقي بگيره دستش و بره تو يه گروه ديوانه بازي در بياره!! موسيقي ما با اينگونه موسيقي ها قابل مقايسه است؟!!! من تو جمع هاي هنري بودم و ميدونم جووناي ايراني چه استعدادهائي هستند. شايد فرهنگ الان ما عقب مونده باشه ولي فرهنگ گذشته ما با فرهنگ امريكا قابل مقايسه است؟‌ اصلا امريكا قدمت داره؟!!! كدوم امريكائي ميتونه و تونسته يك بيت شعر در حد ديوان حافظ، رباعيات خيام، مثنوي معنوي ، .....يا اصلا بياني در حد حكايت هاي كليه و دمنه يا بوستان سعدي بنويسه؟!!!!! درسته ما خيلي خيلي عقب افتاديم اما فرهنگ خيلي غني داشتيم....
    I love you USA

  3. #33
    ApplyAbroad Guru
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    ارسال‌ها
    15,575

    پیش فرض پاسخ : مسائل و مشکلات از لحظه ورود به آمریکا تا سازگاری با محیط (علل و راهکارها)

    نقل قول نوشته اصلی توسط reg2 نمایش پست ها
    نه خير قربان،‌ منظورم دقيقا همونه كه گفتم!!! جوون امريكائي بتركونه ميره دنبال بيزنس و پول در آوردن، شعر گفتن بلده؟!!! يا اينكه نهايتا يه گيتار برقي بگيره دستش و بره تو يه گروه ديوانه بازي در بياره!! موسيقي ما با اينگونه موسيقي ها قابل مقايسه است؟!!! من تو جمع هاي هنري بودم و ميدونم جووناي ايراني چه استعدادهائي هستند. شايد فرهنگ الان ما عقب مونده باشه ولي فرهنگ گذشته ما با فرهنگ امريكا قابل مقايسه است؟‌ اصلا امريكا قدمت داره؟!!! كدوم امريكائي ميتونه و تونسته يك بيت شعر در حد ديوان حافظ، رباعيات خيام، مثنوي معنوي ، .....يا اصلا بياني در حد حكايت هاي كليه و دمنه يا بوستان سعدي بنويسه؟!!!!! درسته ما خيلي خيلي عقب افتاديم اما فرهنگ خيلي غني داشتيم....
    دوست عزیز اولا که شعر اصولا در زبان انگلیسی جایگاه بالایی نداره و این موضوع ربطی به فرهنگ نداره. فرهنگ و ادبیات امریکا دنباله همون فرهنگ (اتفاقا بسیار غنی) ادبیات انگلیسی است که عموما مبتنی بر رمان داستانی، نمایشنامه تئاتر و طنز استوار بوده، برعکس زبان فارسی که مفاهیم همیشه با شعر بیان میشده. هر فرهنگی زبان خودش رو برای هنر بکار میبره. المانیها با موسیقی، ایتالیائیها با معماری و مجسمه سازی، فرانسویها با نقاشی و انگلیسیها و امریکائیها با رمان و فلسفه. ایا میشه گفت ایرانیها کلا بی فرهنگ و وحشی هستند چون در طول تاریخ چندهزارساله تا قبل از قرن بیستم یک نمایشنامه نویس درست و حسابی نداشته اند؟!!! مثلا واقعا فکر میکنید نمایشنامه های شکسپیر انگلیسی یا رمانهای مارک تواین امریکایی از بوستان سعدی ضعیف تر و کمتر اثرگذاره؟ مقایسه شما در مورد موسیقی هم بهمین نحو مقایسه دو سبک موسیقی کاملا متفاوته.

    من اتفاقا دانشجوهای جوان امریکایی و کانادایی رو که میبینم از هدف مندی و روشن بینی و فعالیت شون واقعا در تعجبم. اشکال ما اینه که زیاد فیلم هالیوودی نگاه میکنیم و فکر میکنیم جامعه امریکا هم واقعا همونجوره. دانشجوی امریکایی مگه واقعا چقدر وقت داره که هر شب رو به پارتی و غیره بگذرونه؟ در کنار درس فول تایم، اکثرا در دوره لیسانس به طور جدی کار میکنند که هزینه های تحصیل شون رو تامین کنند و رزومه شون رو قوی کنند. بسیاری شون بیزینس های خودشون رو از همون زمان دانشکده تاسیس میکنند. از نظر فعالیتهای فوق برنامه و انجمن های مختلف دانشجویی هم که کم نمیگذارند. عموما در حد خودشون کمتر از دانشجوهای ما هم سیاسی یا اکتیویست نیستند. البته یک شباهت عمده با دانشجوهای ما دارند که وقت آزادشون عمدتا روی اینترنت و فیس بوک میگذره!!!
    ویرایش توسط ghlobe : August 12th, 2011 در ساعت 10:13 AM

  4. #34
    ApplyAbroad Hero reg2 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    رشته و دانشگاه
    Mechanical Engineering, UNC Charlotte
    ارسال‌ها
    1,183

    پیش فرض پاسخ : مسائل و مشکلات از لحظه ورود به آمریکا تا سازگاری با محیط (علل و راهکارها)

    نقل قول نوشته اصلی توسط dental.persian نمایش پست ها
    من این سوال رو برای خودم میپرسم ! شما دقیقا دنبال چی هسنید که امریکا رو هدف قرار دادین؟ من خودم حدود 2 ساله با این موضوع دارم کلنجار میرم و احساس میکنم با توجه به هدفم باید دنبال کشور دیگه ای باشم (مثلا استرالیا) و امریکا به دردم نمیخوره! من درس خوندن هدف اصلیم نیست و درس خونن برام یه وسیله است که موقعیت کاری خوبی پیدا کنم و اصلا دنبال کار اکادمیک نیستم یا اینکه میگید داریم از دست چی فرار میکنیم رو یه کم باز میکنید؟ منظور اوضاع کاری اقتصادی ایرانه؟ اگه از لحاظ کاری موقعیت خوبی داشتین چه چیز دیگه ای درامریکا میبینید ؟ امریکا زیبا که نیست پراسترس هم که هست شرایط اقامتش هم که سخته خلاصه من کاملا بی انگیزه شدم میترسم 2 سال دیگه پشیمون شم ببینید من فکر میکن امریکا بیشتر به دردکسی میخوره که قصدش تحصیله صرفه وگرنه چه برای زندگی و چه کار کشور های بهتری هم هست! دوستان دیگر هم نظری دارن بفرمایند
    من هم هدفم درس خوندن نيست...اما شما مثلا كشور ديگه اي بريد وقت به اندازه كافي خواهيد داشت كه صرف كاراي ديگه بكنيد؟ اصلا تو همين ايرانش،‌اگه دكترا بخوني...بازم 80% وقتت درگير درس و تحقيق و كاراي تزت هستي...حداقل ماها 4 سال كارشناسي و 3 سال ارشد خونديم و به عينه ديدم كه تو دوران تحصيل واقعا نمي شه هدف بزرگ ديگه اي رو تعقيب كرد! حتي شب امتحانم بخوني باز كلي از وقتتو همين كلاسها و رفت . آمد ها ميگيره، پس ما كه 5 سال ديگه ميخوايم وقتمونو صرف PhD بكنيم (چه در ايران چه در هر كشوري)،پس چه بهتر كه تو يه دانشگاه بهتر و يه سيستم بهتر بخونيم و روش وقت بذاريم....كه حداقل آينده بهتر و مدرك معتبرتري داشته باشيم...... نكته ي حياتي ديگه اينكه هدفت هر چي كه باشه هر چيزي....ولي وقتي مي آي دكترا بخوني ...بايد با علاقه بياي...اگر هم نداري بايد به زور ايجاد كني....درغير اينصورت افسردگي بدنبال خواهد داشت. بنده دارم از اين اوضاعي كه شما بهتر از من ميدونيد فرار ميكنم! بله يكيش اقتصادي هست و هزار تا مشكل ديگه!!! كسي اصلا ميتونه تصور كنه 5 سال ديگه كشور ما در چه وضعيه؟!! يكي از بزرگترين مواردي كه در امريكا وجود داره اينه كه همه چيز سر جاي خود هست ..اوني بالاتر از تو هست كه واقعا لياقتشو داره.......... اين براي من لذت بخشه... من دوست دارم اون عزيزاني كه كشورهاي ديگه اند(استراليا و ...) اونها هم بيان نظر بدن كه واقعا چجوريه وضعشون اونجا ، واقعا خوشي ميكنن؟ درس خوندن وقتشونو نمي گيره؟!! به اندازه كافي راضي اند و با امريكا عوض نمي كنن؟ دوست دارم اون عزيزاني كه در امريكان و كشورهاي ديگه اند بيان واقعيت رو بگن!! يه نكته براي شما دوست عزيز: امريكا زيبا نيست؟؟!!!!!!!!! برادرم پس كجا زيباست؟؟ به شخصه اعتقاد دارم كل دنيا با زيبائي new york قابل تعويض نيست!!
    ویرایش توسط reg2 : August 12th, 2011 در ساعت 10:34 AM
    I love you USA

  5. #35
    ApplyAbroad Superstar pimi810 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2010
    ارسال‌ها
    2,396

    پیش فرض پاسخ : مسائل و مشکلات از لحظه ورود به آمریکا تا سازگاری با محیط (علل و راهکارها)

    جالبه همه تمایل به تغییر وضع موجود دارن اما از تفسیر وضع مطلوب عاجزند. به نظرم همه ی این بحثها به خاطر اینه که اطلاعات ما کافی و دقیق نیست. من خودم نشستم و شاخصهایی که دوست دارم تو 5 سال آینده از زندگیم داشته باشم رو درآوردم. الان ستون ایران اون جدول کاملا" پر شده و من می دونم اگه 5 سال بعد ایران باشم چی خواهم داشت و از چی محروم می مونم. اما هر وقت می خوام این شاخصها رو وفق بدم با جایی که می خوام اپلای کنم، دچار مشکل میشم چون اطلاعاتم در مورد اونجا دقیق نیست.من شخصا" می خوام از بچه هایی که اونور هستن انتقاد کنم! متاسفانه اطلاعاتی که میدن فقط در حد کارهای اجرایی و رفق و فتق امور تا رسیدن به کشور مربوطه ست. در مورد شرایط زندگی و جزئیاتش خیلی محافظه کاری می کنند و کلی گویی. حتی تو مکالمات تلفنی هم که من دارم به غایت recondite هستند.نظراتی که اینجا هست کاملا" شخصیه، چرا که زاویه ی دید آدمها با هم فرق داره. اونایی هم که هنوز ایران هستن و نظر میدن که دیگه شاهکارن!!!به نظر من این تو ذوق خوردگی ها بعد از ورود به آمریکا به خاطر اینه که اکثرا" آمریکا و جایی که می خوان برن رو فقط به لحاظ آکادمیک بررسی کردن (این جو غالب این فرومه) و تا اون او کی شده بی خیال بقیه ماجرا شدن. من کمتر دیدم بچه های اینجا برن انور و به خاطر شرایط دانشگاه و کورسها و استاد و ... تو ذوقشون بخوره (چون قبلش خوب تحقیق کردن) اما به لحاظ شرایط زندگی و ... چرا.
    !One hundred sixty-three thousand sq mi of awesomeness

  6. #36

    پیش فرض پاسخ : مسائل و مشکلات از لحظه ورود به آمریکا تا سازگاری با محیط (علل و راهکارها)

    نقل قول نوشته اصلی توسط reg2 نمایش پست ها
    من هم هدفم درس خوندن نيست...اما شما مثلا كشور ديگه اي بريد وقت به اندازه كافي خواهيد داشت كه صرف كاراي ديگه بكنيد؟ اصلا تو همين ايرانش،‌اگه دكترا بخوني...بازم 80% وقتت درگير درس و تحقيق و كاراي تزت هستي...حداقل ماها 4 سال كارشناسي و 3 سال ارشد خونديم و به عينه ديدم كه تو دوران تحصيل واقعا نمي شه هدف بزرگ ديگه اي رو تعقيب كرد! حتي شب امتحانم بخوني باز كلي از وقتتو همين كلاسها و رفت . آمد ها ميگيره، پس ما كه 5 سال ديگه ميخوايم وقتمونو صرف PhD بكنيم (چه در ايران چه در هر كشوري)،پس چه بهتر كه تو يه دانشگاه بهتر و يه سيستم بهتر بخونيم و روش وقت بذاريم....كه حداقل آينده بهتر و مدرك معتبرتري داشته باشيم...... نكته ي حياتي ديگه اينكه هدفت هر چي كه باشه هر چيزي....ولي وقتي مي آي دكترا بخوني ...بايد با علاقه بياي...اگر هم نداري بايد به زور ايجاد كني....درغير اينصورت افسردگي بدنبال خواهد داشت. بنده دارم از اين اوضاعي كه شما بهتر از من ميدونيد فرار ميكنم! بله يكيش اقتصادي هست و هزار تا مشكل ديگه!!! كسي اصلا ميتونه تصور كنه 5 سال ديگه كشور ما در چه وضعيه؟!! يكي از بزرگترين مواردي كه در امريكا وجود داره اينه كه همه چيز سر جاي خود هست ..اوني بالاتر از تو هست كه واقعا لياقتشو داره.......... اين براي من لذت بخشه... من دوست دارم اون عزيزاني كه كشورهاي ديگه اند(استراليا و ...) اونها هم بيان نظر بدن كه واقعا چجوريه وضعشون اونجا ، واقعا خوشي ميكنن؟ درس خوندن وقتشونو نمي گيره؟!! به اندازه كافي راضي اند و با امريكا عوض نمي كنن؟ دوست دارم اون عزيزاني كه در امريكان و كشورهاي ديگه اند بيان واقعيت رو بگن!! يه نكته براي شما دوست عزيز: امريكا زيبا نيست؟؟!!!!!!!!! برادرم پس كجا زيباست؟؟ به شخصه اعتقاد دارم كل دنيا با زيبائي new york قابل تعويض نيست!!
    من شاید چون رشتم متفاوته جور دیگه میبینم من دکتری دنداپزشکی رو تو ایران میگریم اگه خدا بخواد و برای تخصص میخوام برم ولی از دوستام شنیدم مثلا استرالیا phd 3 ساله یا شرایط اقامش خیلی پاسونتره و کلا کیفیت زندگیش بالاتره الان این جا بحث راجع به کشور نیست من فقط هدفم اینه که بگم امریکا برای کسی که بخواد دکتری بخونه و عاشق تحقیق باشه 100% جای عالیه اما اگه برای افزایش سطح زندگی و راحتی بیشتر و دغدغه کمتر میخواین بیت یا به نوعی مهاجرت کردن به واسطه تحصیل اصلا امریکا گزینه خوبی نیست
    یه مثال ساده بزنم که به رشتم مربوطه مثلا 30-50% ورشکستگی های ادم ها در امریکا به علت اینه که بیمار میشن یعنی همه بیمه نیستن ولی مثلا این نرخ تو استرالیا یا اروپا شاید نزدیک به صفر باشه
    چون دولت برای همه بیمه فراهم میکنه درکل امریکا جای بدی نیست اما پراسترس هست و 100% اون چیزی نیست که خیلی از ماها فکر میکنیم.

  7. #37
    ApplyAbroad Superstar Countdown آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2008
    رشته و دانشگاه
    Mechanical-Georgia Inst. of Technology
    ارسال‌ها
    2,237

    پیش فرض پاسخ : مسائل و مشکلات از لحظه ورود به آمریکا تا سازگاری با محیط (علل و راهکارها)

    اگه کسی به خاطر زرق وبرق امریکا (که نداره) نیاد وبیخود توذهنش چیزهای خوب خوب نسازه زیادی هیچ مسئله ای نیست که شمای دانشجوی ایرانی با اون سختی ها و مشکلات که ازش عبور کردید از پسش بر نیایید....................................
    بیشتر دل تنگی هاست-------که فعلا دارید مالتی میگیرید---------------که دیگه اونم حله

  8. #38
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    May 2010
    ارسال‌ها
    30

    پیش فرض پاسخ : مسائل و مشکلات از لحظه ورود به آمریکا تا سازگاری با محیط (علل و راهکارها)

    نقل قول نوشته اصلی توسط Countdown نمایش پست ها
    اگه کسی به خاطر زرق وبرق امریکا (که نداره) نیاد وبیخود توذهنش چیزهای خوب خوب نسازه زیادی هیچ مسئله ای نیست که شمای دانشجوی ایرانی با اون سختی ها و مشکلات که ازش عبور کردید از پسش بر نیایید....................................
    بیشتر دل تنگی هاست-------که فعلا دارید مالتی میگیرید---------------که دیگه اونم حله
    شمایی که الان اونجایین بیشتر برامون بگین، شاید نظرمون تغییر کرد. کار؟ سطح زندگی در اینده؟ اقامت ؟

  9. #39
    ApplyAbroad Superstar pimi810 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2010
    ارسال‌ها
    2,396

    پیش فرض پاسخ : مسائل و مشکلات از لحظه ورود به آمریکا تا سازگاری با محیط (علل و راهکارها)

    دوستای من اونایی که phd برق دانشگاههای تاپ رفتن (top 30) به شدت سرشون شلوغه و فشار کاری زیاد، طوری که هنوز بعد از 2 سال خیلی فرصت explore کردن بقیه ی جوانب امریکا رو پیدا نکردن، به گفته ی خودشون این مشغله از همون اوایل ورود به آمریکا شروع شده و برای کسانی که بلد نیستن تحت فشار کار کنند سخته عادت کردن بهش....
    حالا نمی دونم کلا" trend اینه یا گروهی که اینا رفتن سخت گیرن...
    !One hundred sixty-three thousand sq mi of awesomeness

  10. #40
    Member Sky Guard آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    رشته و دانشگاه
    Mechanical Engineering-IAU ESFAHAN
    ارسال‌ها
    185

    پیش فرض پاسخ : مسائل و مشکلات از لحظه ورود به آمریکا تا سازگاری با محیط (علل و راهکارها)

    نقل قول نوشته اصلی توسط m.arash نمایش پست ها
    درود
    از دید من مشکلاتی که با ورود به آمریکا ما در مقابل خودمون می بینیم ناشی از دو چیز هست:
    1. توقع بیش از حد از شرایط محیطی و اجتماعی آمریکا
    2. نپرداختن دقیق به دغدغه ها و رویکردهای خود نسبت به زندگی قبل از ورود به آمریکا

    1: اگر تنها مورد یک علت مشکل ما باشه که من مطمئن هستم به خاطر خاصیتی که انسان داره کم کم خودش رو وفق خواهد داد و به شرایط که عادت خواهد کرد که هیچ از بسیاری از پتانسیل های موجود در آمریکا هم لذت خواهد برد!

    2: اگر مورد دو علت مشکل ما باشه که از دید من به سادگی قابل حل نیست. متاسفانه انسان در تعیین دغدغه هاش قانع نیست و همین مورد باعث میشه رویکردها مدام تغییر کنه و حتی از رویکردهای آینده هم بیم داشته باشیه چون یا دغدغه ها رو درست نشناخته یا نخواسته که بشناسه. این نشناختن نسبی دغدغه ها باعث میشه که دغدغه ها هر بار خودشون رو در نقش و هدفی نو ظاهر کنند.
    آمریکا برای جوون ایرونی واژه ای زیباست و با فکر کردن به بودن در آمریکا کلی صفت رنگی و جذاب هم در ذهن آدم نقش می بنده! حال چون من نوعی آمریکا رو بدونه دانسته ای بر پایه عقل و بینایی خودم ظاهرا مناسب می بینم آمریکا رو هدف قرار می دم و برای رسیدن به اون تلاش می کنم بدون اینکه با خودم خلوت کنم ببینم چه چیز از زندگی و آینده می خوام آیا بودن در آمریکا صرفا می تونه منو نسبت به خواسته هام راضی کنه!!! بعد که رسیدم به این هدف و پامو به خاک آمریکا گذاشتم و در یک کلام به هدفی که بدون تصمیم جدی و عقلانی محض گرفته ام رسیدم مشکلات و نگرانی های تازه ای پیدا می کنم. چرا؟ چون قبلا تمام جنبه ها رو در نظر نگرفته بودم و حالا که رسیدم و خیالم راحت شد که من می توانم(!!!) نا خودآگاه مرحله اصلی زندگی که همون دونستن دغدغه ها هست خودش رو بهم نشون میده! به ناگاه متوجه میشم من به دغدغه هام توجه نکردم چون نگرانی های من با دیدن شرایط محیطی اجتماعی افزوده شد! کسی که می گفت درس برای من ارجحیت داره, ناگاه زندگی کردن اون طوری که دلش می خواد میشه دغدغش! قبلا با این گفته که تحصیلات عالی برای من در صدر همه چیز قرار داره, تنها به دغدغه های دیگش نه گفته! و اجازه بروز به اون ها رو نداده! خوب مسلمه وقتی شما پاتون رسید به آمریکا می بینید چیزهای دیگه ای هم مهم بوده براتون ولی روراست اونها رو در نظر نگرفتید یا آدرس غلط بهشون دادین!!!

    کسایی که هنوز نرفتند باید بشینند با خودشون دو دو تا چارتا کنند و ببینند چه چیزهایی در آینده می خوان, دوست دارن چه جوری زندگی کنند, چقدر دوست دارن در اجتماع باشند و با مردم عادی سروکله بزنند و ....
    بعد ببینند با توجه به اینکه به عنوان یک خارجی وارد آمریکا میشند آیا می تونند به دغدغه هاشون برسند یا نه!!! شرایط خیلی از کشورها و شهرها و دانشگاه های مختلف رو باید بررسی کنند اگر می خوان حسرت کم تری در آینده بکشند!!!
    ( یک روزی داشتم با دوستی راجع به همین چیزها حرف می زدم به من گفت که اگر هاروارد به من پذیرش فول فاند بده نمی رم (بهش گفتم حالا جون من بیا این بار برو ) چون من نمی خوام جایی برم که کار زیادی ازم بکشن ... بعدش از یک سری دغدغه هاش واسم گفت که نشون می داد واقعا فکر کرده بشون و علارغم رزومه بسیار عالی که داشت از دانشگاه سطح 2 کانادا پذیرش گرفت که بهترین دانشگاهی بود که اپلای کرده بود ... جالبه که حتی گرایشی رو انتخاب کرد که به قول خودش انرژی زیادی طلب نمی کنه!!! علارغم علاقه ای که به گرایش های سنگین تر داشت. )

    کسایی که الان آمریکا هستند هم باید کار مشابهی کنند و ببینند با توجه به دغدغه هاشون باید چیکار کنند که راحت تر و اون طوری که میخوان زندگی کنند! حالا یا نیاز میشه تغییر ایجاد کنند یا توقعاتشون رو بیارند پایین و یا ....


    در نهایت هم باید بگم کسایی رو میشناسم که از ابتدایی که در آمریکا بودن تا الان هیچ گونه شکایتی که نداشتند هیچ, هنوز هم طوری از شرایطشون در اونجا صحبت می کنند که انگار در بهشت رندگی می کنند!!! که من دلیلش رو واقع بینی این افراد می دونم...


    شاد باشید!
    1200% با اظهاراتتون موافقم، شخص بنده هم سعی میکنم ببینم کجا بهتر میتونه به نیازهای من پاسخ بده در کنار درس خوندن، برام زیاد مهم نیست ام آی تی بهم پذیرش بده (جون آرش مهم نیست) یا کنکوردیا چون فاکتورهای دیگه ای هم هستن که تو زندگی اهمیت دارن. یکی از اهداف اپلای کردن خیلی از ماها رسیدن به یه زندگی خوبه چیزی که حداقل اینجا زیاد تجربش نکردیم پس اگه فقط با در نظر گرفتن هدف تحصیلات عالی وارد خاک یه کشور شدیم و به جوانب دیگه ی قضیه نگاه نکردیم در اینده دچار مشکلات عدیده ای خواهیم شد که حتی میتونه روی همون هدف اصلی یعنی تحصیلات عالی تاثیرات بسیار بدی بزاره، چیزی که من بین بچه های همین فروم هم دیدم کسایی بودن که از رفتن اظهار پشیمونی کردن
    ویرایش توسط Sky Guard : August 15th, 2011 در ساعت 09:51 PM
    نیکی به پدر و مادر کلید رسیدن به گنج آرزوهاست

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •