صفحه 3 از 17 نخستنخست 12345678910111213 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 164

موضوع: اطلاعات مفید در مورد زندگی‌ در نروژ

  1. #21

    پیش فرض پاسخ : مدارک لازم برای درخواست ویزای تحصیلی

    سلام دوستان
    من هم ديروز نامه از خوابگاه Sio به دستم رسيد. لطفا حتما راهنماييم كنيد.
    آيا مبلغ درخواستي را واريز كرديد؟ (مهلت پرداخت 7/7/2010)!!!
    آيا فقط يك برگ فرمي كه پايينش زرد رنگ هست را امضا كرديد و فرستاديد؟ فرم ديگه اي هم ضميمه نموديد؟
    اين قسمت زرد رنگ را چگونه پر كرديد؟ آيا قسمت پايين فرم را كه زرد رنگ هست جدا كرديد ؟
    و سوال آخر اينكه اگر با پست معمولي 2-3 هفته اي بفرستم اشكال داره؟
    با سپاس

  2. #22

    پیش فرض پاسخ : مدارک لازم برای درخواست ویزای تحصیلی

    نقل قول نوشته اصلی توسط 7aseman نمایش پست ها
    سلام دوستان
    من هم ديروز نامه از خوابگاه Sio به دستم رسيد. لطفا حتما راهنماييم كنيد.
    آيا مبلغ درخواستي را واريز كرديد؟ (مهلت پرداخت 7/7/2010)!!!
    آيا فقط يك برگ فرمي كه پايينش زرد رنگ هست را امضا كرديد و فرستاديد؟ فرم ديگه اي هم ضميمه نموديد؟
    اين قسمت زرد رنگ را چگونه پر كرديد؟ آيا قسمت پايين فرم را كه زرد رنگ هست جدا كرديد ؟
    و سوال آخر اينكه اگر با پست معمولي 2-3 هفته اي بفرستم اشكال داره؟
    با سپاس
    سلام
    تبريك ميگم ولي مگه شما هم اسلو پذيرش داريد؟ ميشه بپرسم چه رشته اي؟

    نه واريز نكرديم. گفتا موقعي كه اومديد هم مي تونيد با كارت اعتباري همون روز واريز كنيد.
    2 تا فرم مثل هم هست كه بايد پشتش رو امضا كنيد و تاريخ بزنيد. بالاي قسمت زرد رنگ هم بايد تاريخ ورود به اسلو رو بنويسيد. كدوم خوابگاه هستيد شما؟
    به قسمت زرد دست نزنيد.
    پست معمولي كه هيچ تضميني نيست برسه و اگه احيانا نرسه يا دير برسه كنسل مي كنن. به نظرم به ريسكش نميارزه. پست پيشتاز ايران خوبه.
    موفق باشيد

  3. #23

    پیش فرض پاسخ : مدارک لازم برای درخواست ویزای تحصیلی

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mehdi_Abhar نمایش پست ها
    سلام
    نه واريز نكرديم. گفتا موقعي كه اومديد هم مي تونيد با كارت اعتباري همون روز واريز كنيد.
    بالاي قسمت زرد رنگ هم بايد تاريخ ورود به اسلو رو بنويسيد. كدوم خوابگاه هستيد شما؟
    پست معمولي كه هيچ تضميني نيست برسه و اگه احيانا نرسه يا دير برسه كنسل مي كنن. به نظرم به ريسكش نميارزه. پست پيشتاز ايران خوبه.
    موفق باشيد
    ممنون كه جواب داديد.
    من هم ايميل زدم و منتظر جوابم. اگر جوابي دريافت نكردم مي توانم به همان پاسخي كه به شما دادند اكتفا كنم؟
    راستي شما مگر بليط گرفتيد و تاريخ دقيق نوشتيد؟ من خوابگاه BJERKE STUDENTHUS هستم . شما چطور؟
    منظورم همون پيشتاز بود و نمي خواهم TNT پست كنم. شما هم پيشتاز پست كرديد؟ چند روزه رسيد؟ مي شه با اينترنت چك كرد؟
    ممنون

  4. #24

    پیش فرض پاسخ : مدارک لازم برای درخواست ویزای تحصیلی

    نقل قول نوشته اصلی توسط 7aseman نمایش پست ها
    ممنون كه جواب داديد.
    من هم ايميل زدم و منتظر جوابم. اگر جوابي دريافت نكردم مي توانم به همان پاسخي كه به شما دادند اكتفا كنم؟
    راستي شما مگر بليط گرفتيد و تاريخ دقيق نوشتيد؟ من خوابگاه BJERKE STUDENTHUS هستم . شما چطور؟
    منظورم همون پيشتاز بود و نمي خواهم TNT پست كنم. شما هم پيشتاز پست كرديد؟ چند روزه رسيد؟ مي شه با اينترنت چك كرد؟
    ممنون
    مطمئنا در عرض 3 روز كاري بهتون جواب ميدن. عين جوابي كه به من دادن رو اينجا ميزارم. تصميم گيري با خودتونه.

    Dear Sir/Madam,

    The deposit is for 3000 NOK. If we receive a signed tenancy contract within the deadline the deposit can wait until you arrive. It will then be important that you arrive during our opening hours, and that you can make the payment via credit card on location.

    Please send a signed copy of the original contract as soon as possible.
    Have a lovely day!

    Vennlig hilsen / best regards
    Eir Mariann Hvidsten
    Kundekonsulent/ Customer Consultant
    Studentboligene/Student Housing
    www.sio.no

  5. #25

    پیش فرض پاسخ : تحصیل و زندگی در نروژ

    سلام دوستان
    بعد از يك هفته بالاخره جواب SiO را از 2 نفر دريافت كردم. هر دو تاش رو اينجا مي گذارم و به 3 نكته نحوه پرداخت،‌ساعت ورود و ترنزفر فرودگاه توجه كنيد.
    دوستان اكثرا پرداخت را با كرديت كارت قبول دارند با توجه به جوابي كه به اكثرمون دادند. سوال اينجاست كه اكثرا وقتي مي رسيم تعطيلات آخر هفته هست و بانك ها هم تعطيل هست و صدور كرديت كارت هم طول مي كشه. حالا ما اونجا چي كار كنيم؟ كارتن خواب بشيم؟ نظر دوستان چي هست؟


    Hello
    I have registered your scanned contract and will waiting for your signed original contract. If, incase we don't receive the one you posted in the mail, please ask to sign the contract when you arrive to pick up your keys. It is possible to pay the deposit when you arrive either with cash or credit card. Please be aware that we are not open on weekends and that our opening hours on week days are from 9 am till 5 pm (in July we close at 4 pm). If you are arriving when we are not open you have to contact us ahead to get a special arrangement. We do not have any pick up arrangements for international students from the airport.









    Dear

    We have received your signed tenancy contract.

    About the deposit payment; you may pay with a card (not cash) in the reception when you pick up your key. Please make sure to let us know if you will arrive after our opening hours (09.00 - 16.00), so we can arrange for you to get your keys.

    Unfortunately SiO do not provide transportation from the airport. You may however use the airport train to the city centre where you find the subway which runs past the station "Blindern". That is where your reception, the SiO-senter, is located. I hope this was helpful.


  6. #26

    پیش فرض پاسخ : خاطرات یک ایرانی در نروژ

    پدر «غریبی» بسوزد!

    البته اصل مطلب این نیست، هست: «پدر عاشقی بسوزد.» ولی من نمی فهمم که چرا باید پدر عاشقی بسوزد. در دنیای شلوغ پلوغ امروز ثابت شده که بدون عشق زندگی میسر نیست. اصلا توصیه کارشناس ها این است که با عشق باید زندگی کرد. به زندگی، به کار، خانه، خانواده و خلاصه به عشق باید عشق ورزید. به یقین گوینده ی بخت برگشته ی گفتار بالا از چیز دیگری در رنج بوده نه عشق. حتما مقصودش چیزی دور و بر «بی وفایی» بوده است.
    اما چرا پدر غریبی بسوزد؟ چونکه «غریبی بد دردی است.» پدر خدا بیامرزمن می گفت: «غریب لیک ده بیر پوخ دئییل.» راست می گفت. او درد غریبی را کشیده بود. سالها پیش از اینکه ما بفهمیم غریبی یعنی چه. به خاطر همین موقعی که فهمید ما راه غربت را پیشه کرده ایم، بنای مخالفت گذاشت.
    از آن روزها سالهاست که می گذرد. و ما غربت را با گوشت و خون حس کرده ایم. اما نه موقعی که در غربت زندگی می کردیم! چطور الان عرض می کنم: آدم موقعی احساس غریبی می کند که حس کند او را فراموش کرده اند. بنابر این مسئله جغرافیا در غریب بودن منتفی می شود. «غریبی» و «غربتی» هم مثل بسیاری از مفاهیم مدرن دستخوش تغییرات شده است. دیگر نمی توان غریبی را مثل زمانهای گذشته معنا کرد. غریب کسی است که فراموش شده است. کسی که نمی تواند آرزوهایش را در باغچه ی زندگی اش سبز کند، برویاند. من خیلی ها را می شناسم که در مملکت خود غریب اند. چون که به خواسته های خود نمی رسند. از این خاطر باید بگویم ما سالهاست که غریب بوده ایم و خبر نداشته ایم. ما در مملکت خود غریب بوده ایم، غریب! سالها و قرن ها! چرا که آرزوی شاد زیستن، آرزوی خوب زیستن، آرزوی خوشبخت زیستن را در ما خشکانده بودند. برای این که این حق را از ما سلب کرده بودند. و کرده اند.
    بگذارید راحت عرض کنم. مدتها بود که با این مسئله کلنجار می رفتم که واقعا دلم برای موطنم تنگ شده است؟ وقتی از من پرسیده می شد که دلت برای کشورت تنگ شده است، واقعا جوابم چه می توانست باشد. با خود فکر می کردم که دلم باید برای چه تنگ شده باشد؟ برای آزادی؟ برای برابری؟ برای شادی؟ برای «یک مشت خاک؟» واقعا برای چه؟ برای خانواده که همین خاک ما را از آنها جدا انداخت. اکنون صادقانه سوال می کنم که واقعا دلم باید برای چه تنگ باشد؟ بعضا شب ها که کابوس می بینم تمام بدنم عرق می کند. با وحشت از خواب بیدار می شوم و بعد از آنکه مطمئن می شوم که آن چه دیدم فقط کابوس ایران بوده است، نه خودش، سبک می شوم.
    بنابر این «خانه تکانی کن» رفیق! تنهایی را با غریبی قاطی نکن. ما تنها هستیم. تنها می شویم. اصلا چه کسی گفته که تنهایی خوب نیست. چه کسی گفته که موقعی که تنها شدیم شکایت کنیم. غریبی چیز دیگری است. باور کن که من در وطن خود بیشتر غریب بودم. من زبان حاکمان را کمتر می فهمیدم. آنها هم مرا کمتر می فهمیدند. من پرده های رنگارنگ شعارهایی را که در آن نوشته شده بود «هر قدمی که زن بی حجاب به بیرون می گذارد عمارتی می سازد برای شوهرش در جهنمٍ» مرا غریب تر می ساخت تا آنچه که در اینجا یعنی مهد غربت می بینم. از این خاطر این شعر مرا نجوا کن تا از غریبی به در آیی:

    از چه می نالی دل غافل که نالیدن خطاست
    بس کن آخر در بلاد شور زاریدن خطاست

    قصه های ناله کردن ها به پایانش رسید
    وقت آغاز است و در آخر پلاسیدن خطاست

    قصه های نو بخوان از نو گُلان تازه رو
    تازه رویان را ببین و کهنه بوئیدن خطاست

    از بهاران کن طلب دیدار گلبنهای سبز
    دز خزان بی رمق چون فکر روئیدن خطاست

    آشنا باش و به گرد آشناها کن نظر
    از نظر افتادن و در کنج ماسیدن خطاست

    وقت شب چون می رسد اندر دلم غوغا کند
    گویدم «بیداد»! بنگر شب چو شب دیدن خطاست

    به نقل از:
    http://mokhtarbarazesh.blogspot.com/...g-post_25.html

  7. #27
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    ارسال‌ها
    37

    پیش فرض پاسخ : خاطرات یک ایرانی در نروژ

    آقا مهدی من هر چقدر هم از شما تشکر کنم باز هم کم است.به خاطر اون مطالب مفیدی که هم در تاپیک "اطلاعات..." و هم این وبلاگی که در اختیار ما گذاشتید
    من هم وقتی که این قسمت را می خواندم تصمیم گرفته بودم که دقیقا همین قسمت از وبلاگ رو یه جایی بزارم ولی نمی دونستم کجا ولی ظاهرا شما هم پیش دستی کردید وهم جای بهتر برای مطرح کردنش رو پیدا کردید.من هم کاملا با گفته های آقای برازش موافقم ایشون خیلی خوب معنی غریب بودن رو تعریف کردند. با توجه به نوشته های آقای برازش تو وبلاگش میشه به طور کامل حدس زد که خواننده با یک انسان هنرمند توانا طرف حساب هست.و همینطور حرفهای ایشان قابل استناد هست .ببینید تفاوت بین دو شخصیت نویسنده "خاطرا یک ایرانی" و آقای برازش چقدر است با وجود اینکه هر دو آذری هستند ولی طرز رفتار با این دو در نروژ چقدر متفاوت هست از آقای برازش از طرف دانشگاه اسلو در هفته کتاب دعوت میشود تا در این مراسم شرکت داشته و برای حضار موزیک آذری اجرا کنند وآقای صبری هم در کوچه پس کوچه ها با نروژیها درگیر بودند.استنباط بنده این است که آقای صبری در شرایطی خاطراتشان را مینویسند که به نظر تعادل روحی نداشتند به همین خاطر حرفهای ایشان زیاد قابل استناد نیستند.بنده دوبار به شهر علمدار جلفا (زادگاه آقای صبری)رفته ام که متاسفانه هر دو سفر قبل از خواندن خاطرات ایشان بود ولی اگر یکبار دیگر توفیق رفتن به آنجا نصیبم شود حتما ازدوستان و آشنایان ایشان جویا خواهم شد که آیا ایشان مشکل روحی و ناراحتی عصبی ندارند چون همانطور که قبلا هم گفته بودم برای من جای سوال است که چگونه ممکن است که یک نفر در کشور نروژ که هم فرصت کار با درآمد فوق العاده بالا و هم امکان تحصیل وجود داشته باشد اینها را ول کنی و در مورد روحیه نروژیها تحقیق کنی وبیخودی موضوع پوچی رو پیچیده وپیچیده تر کنی با وجود اینکه خودش در جایی از متن گفته بود که "در نظر اکثر خارجی ها نروژ فقط ماشین پول است و هیچ حساب وکتابی در نروژ وجود ندارد"
    با تشکر از دوستان
    ویرایش توسط bili : July 18th, 2010 در ساعت 02:24 AM

  8. #28

    پیش فرض پاسخ : خاطرات یک ایرانی در نروژ

    نقل قول نوشته اصلی توسط bili نمایش پست ها
    آقا مهدی من هر چقدر هم از شما تشکر کنم باز هم کم است.به خاطر اون مطالب مفیدی که هم در تاپیک "اطلاعات..." و هم این وبلاگی که در اختیار ما گذاشتید
    من هم وقتی که این قسمت را می خواندم تصمیم گرفته بودم که دقیقا همین قسمت از وبلاگ رو یه جایی بزارم ولی نمی دونستم کجا ولی ظاهرا شما هم پیش دستی کردید وهم جای بهتر برای مطرح کردنش رو پیدا کردید.من هم کاملا با گفته های آقای برازش موافقم ایشون خیلی خوب معنی غریب بودن رو تعریف کردند. با توجه به نوشته های آقای برازش تو وبلاگش میشه به طور کامل حدس زد که خواننده با یک انسان هنرمند توانا طرف حساب هست.و همینطور حرفهای ایشان قابل استناد هست .ببینید تفاوت بین دو شخصیت نویسنده "خاطرا یک ایرانی" و آقای برازش چقدر است با وجود اینکه هر دو آذری هستند ولی طرز رفتار با این دو در نروژ چقدر متفاوت هست از آقای برازش از طرف دانشگاه اسلو در هفته کتاب دعوت میشود تا در این مراسم شرکت داشته و برای حضار موزیک آذری اجرا کنند وآقای صبری هم در کوچه پس کوچه ها با نروژیها درگیر بودند.استنباط بنده این است که آقای صبری در شرایطی خاطراتشان را مینویسند که به نظر تعادل روحی نداشتند به همین خاطر حرفهای ایشان زیاد قابل استناد نیستند.بنده دوبار به شهر علمدار جلفا (زادگاه آقای صبری)رفته ام که متاسفانه هر دو سفر قبل از خواندن خاطرات ایشان بود ولی اگر یکبار دیگر توفیق رفتن به آنجا نصیبم شود حتما ازدوستان و آشنایان ایشان جویا خواهم شد که آیا ایشان مشکل روحی و ناراحتی عصبی ندارند چون همانطور که قبلا هم گفته بودم برای من جای سوال است که چگونه ممکن است که یک نفر در کشور نروژ که هم فرصت کار با درآمد فوق العاده بالا و هم امکان تحصیل وجود داشته باشد اینها را ول کنی و در مورد روحیه نروژیها تحقیق کنی وبیخودی موضوع پوچی رو پیچیده وپیچیده تر کنی با وجود اینکه خودش در جایی از متن گفته بود که "در نظر اکثر خارجی ها نروژ فقط ماشین پول است و هیچ حساب وکتابی در نروژ وجود ندارد"
    با تشکر از دوستان

    اولا كه خواهش مي كنم،‌شما لطف داريد آقاي خاكپور. اميدوار هستم تا بتونم در فروم بچه ها رو با واقعيات نروژ آشنا كنم نه اينكه توهمات شحصي و تعصبات خودم رو بخوام به خورد كسي بدم. من براي آقاي برازش در وبلاگشان نظر گذاشتم و از ايشون تشكر كردم و الانم شروع كردم دارم تمام مطالب وبلاگ رو مي خونم و نوشته هاي سال 2010 ايشون رو كامل خوندم. ايشون واقعا يك هنرمند و اديب به تمام معنا هستند و اميدوارم همه دوستان نگاهي به وبلاگ اين عزير بياندازن. ديد ظريفي نسبت به مسائل دارند و بسيار علاقه مند شدم ايشون رو در نروژ زيارت كنم. واقعا ايشون و افرادي همچون ايشون بايد سزمشق ما جوونها باشن.
    با آرزوي موفقيت

  9. #29

    پیش فرض پاسخ : تحصیل و زندگی در نروژ

    نقل قول نوشته اصلی توسط mohsen fardi نمایش پست ها
    سلام7aseman عزیز
    شما بهشون میل زدی یا اونا خودشون گفتن از طریق پست هم قراردادو دریافت کردن؟
    باید یکی رو پیدا کنیم که کارت داشته باشه و برامون پرداخت کنه البته من چند تا ایرانی و یک پاکستانی میشناسم که نمیدونم چقد میشه روشون حساب کرد.ولی نگران این نیستم و پامون برسه اونجا یک کاریش میکنیم.فعلا که دارن سر ویزاها نگرانی ایجاد میکنن!
    سلام رفيق
    اينها پاسخ ايميلي را دادند كه من فرم اسكن شده قرار داد را براشون فرستادم. من بعيد مي دانم از طريق پست دريافت كرده باشند چون 10 روز پيش كه خواستم با پست پيشتاز پست كنم، سيستمشون گير كرد و مجبور شدم سفارشي پست كنم (5000 تومان، چه كيفي داد برا من كه از هزينه پست پول داغ شده بودم). فكر كنم شخص دوم منظورش اسكن قرار داد باشه ولي بازم مطمئن نيستم.
    چرا مي خواهيد از طريق بچه هاي ديگه اقدام كنيد و اگر خواستيد قبل از رفتن بپردازيد از همين جا اقدام نمي فرماييد؟؟ فكر نمي كنم برا اين مبلغ اندك كارمزد زياد بگيرن. شما تحقيق كرديد؟ منم مي پرسم اگر به نتيجه ايي رسيدم اعلام مي كنم.
    موفق باشيد.

    نقل قول نوشته اصلی توسط mohsen fardi نمایش پست ها
    Mehdi
    I sent an Email for SiO about Tenancy Contract. About UDI I contacted with them and explain the condition and hope they answer as soon as possible. Beside these I think we must be contact with university and request help in order to getting visa and international coordinator of Oslo told me that!
    I dont know its work or not?
    سلام
    شما اطلاع داريد كه دانشگاه مي تونه كاري كنه و با هاشون مكاتبه كنه؟

  10. #30
    Member aidin1840 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    رشته و دانشگاه
    مترجمی زبان انگلیسی پیام نور دماوند
    ارسال‌ها
    122

    پیش فرض پاسخ : تحصیل و زندگی در نروژ

    نقل شده از لینک زیر:
    http://living-in-norway.blogspot.com...g-post_15.html

    شرایط زندگی روزمره در نروژ

    زندگی کردن در نروژ مانند هر کشور دیگری ویژگیهای خاص خود را دارد که قصد دارم در طی چند نوشته برایتان تشریج کنم. البته ناگفته پیداست که تمامی مطالب محصول تجربه های شخصی من در این کشور شمالی است . این نوشته ها از آنجا که از قلم یک دانشجوی ساکن نروژ به تحریر درآمده شاید بیشتر به درد دانشجویان آینده بخورد و برای کسانی که به قصد تفریح راهی سرزمینهای شمالی اروپا می شوند، کاربرد نداشته باشد.

    قبل از هر چیز به یاد داشته باشید که سیستم آموزش زبان در نروژ بسیار کارآمد است، به گونه ای که تقزیباً همه مردم در حد نیازمندیهای شما قادر به انجام یک مکالمه ساده انگلیسی هستند. اگر خواستید سوالی از یک پسر بچه 14 یا 15 ساله بپرسید همچین با اعتماد به نفس دانش انگلیسی خود را بیرون نریزید چون حتماً اون کوچولوی مو بور از شما بهتر انگلیسی صحبت میکند. اما اگر به عنوان دانشجو قصد اقامت در نروژ را دارید، اکیداً توصیه میکنم قبل از آمدن چهار تا کلمه نروژی یاد بگیرید. وقتی با یک نروژی نیم ساعت انگلیسی حرف زدید، در پایان که بگویید "توسن تاک"، یعنی خیلی ممنون و یا "ها دٍ"، یعنی خداحافظ نیشش تا بناگوش باز میشه و کلاً همه چیز عوض میشه. من قبل از آمدن در کلاسهای مقدماتی زبان شرکت کرده بودم و این موضوع خیلی به من کمک کرد.

    خرید در اینجا هم شرایط خاص خودش را دارد. اول از همه چیزی به نام قیمت ثابت اصلاً و ابداً معنی ندارد. هیچ وقت و هیچ وقت و ابداً و اصلاً و اگر جرأت دارید وقتی حراجی در کار نیست خرید کنید. همه عواقب این کار به عهده شخص خودتان است و مخصوصاً سوختگی وجشتناک در بعضی مواضع خاص و در آینده نزدیک وقتی که شعاع دلپذیر حراج تشعشع گرم خود را بر روی همان فروشگاهی که شما خدای نکرده در فصل معمولی از آنجا خرید کرده اید، پخش نماید. در نروژ قیمتها نسبت به ایران سرسام آور زیاد است. البته اگر در ایران اهل خرج و برج و از این جور حرفها بودید اصلاً عین خیالتان نباشد. لباس و لوازم منزل را می توان معطل حراج کرد اما با غذا چه کار باید کرد.

    در نروژ مغازه حسن آقا و سوپر سر کوچه و از این حرفها خبری نیست. البته نه این که اصلاً نباشد اما مردم احتیاجات روزانه خود را غالباً از سوپرمارکتهای زنجیره ای تهیه می کنند. پس خوب است که از الان با اسامی REMA 1000، RIMI، ICA، KIWI، Coop و Meny آشنا شوید. امکان دارد در شهری که شما زندگی و تحصیل میکنید همه این فروشگاه ها وجود نداشته باشد. در وب سایت همه این فروشگاه های زنجیره ای قسمتی وجود دارد که آدرس فروشگاه ها را از آنجا می توانید دریافت کنید. اما باز هم صبر کنید!!! قیمتها در نروژ ثابت نیست. یادتان هست قبلاً این را گفته بودم. برای مثال شما میتوانید یک بسته پنیر با مارک مشابه، تاریخ مصرف مشابه و مزه مشابه را از این فروشگاه ها با قیمتهای غیر متشابه خرید نمایید. فروشگاه محبوب من REMA 1000 است. تقریباً ارزانترین ها در آنجا بافت می شود. این فروشگاه محصولاتی با مارک landlord عرضه میکند که کیفیت مناسب و قابل قبولی داشته و بسیار ارزان هستند. البته در Coop هم محصولاتی با مارک Xtray (اسم این یکی را زیاد مطمئن نیستم)و در فروشگاه های RIMI و ICA محصولاتی با مارک euro shopper به همین منوال عرضه می گردد. شما می توانید از کف ریش تراشی تا برنج را با این مارکها پیدا کنید. قیمتها بین 10 درصد تا 50 درصد کمتر هستند. برخی از محصولات کیفیت خوبی ندارند، بنابراین توصیه میکنم زیاد هم ذوق زده نشوید و پول خود را حرام نفرمایید.

    موضوع وحشتناک دیگر این که همه اطلاعات روی بسته بندیها به زبان شیرین نروژی بوده و بنابراین زیاد برای خواندن آنها خود را به زحمت نیاندازید. توصیه میکنم با استفاده از مترجم گوگل لعات حساسی مانند گوشت خوک و مرغ و بوقلمون و غیره را حتماً به زبان نروژی پیدا کرده و یادداشت فرمایید تا بعداً مثل یکی از دوستان نماز خوان آفریقایی ما دستگیرتان نشود که سه ماه تمام گوشت چرخ کرده خوک را به جای گوشت چرخ کرده مرغ نوش جان فرموده اید و برای همه از مزه و طعم دلپذیر مرغهای نروژی هم تعریف کرده اید. اما قیمتهای بعضی اقلام برای اینکه قدری حساب و کتاب هم دستتان باشد. همه این اقلام از REMA 1000 قابل تهیه است.

    5 کیلو برنج 45 کرون نروژ

    یک پاکت یک لیتری شیر 13 کرون نروژ

    یک بسته 12 تایی تخم مرغ 32 کرون نروژ

    نان به اسم kneipbrød (ارزانترین نان موجود) 5 کرون نروژ

    سایر نانها به طور متوسط 20 کرون نروژ

    ماست کوچک 14 کرون نروژ

    مربا در ظروف پلاستیکی یک کیلویی از 14 کرون نروژ تا 28 کرون نروژ

    پنیر خامه ای فیلادلفیا 20 کرون نروژ

    گوشت چرخ کرده گوساله، بسته 400 گرمی 24 کرون نروژ

    گوشت چرخ کرده مرغ، بسته 400 گرمی 20 کرون نروژ

    گوشت گوسفند به طور متوسط برای هر کیلوگرم 110 کرون نروژ

    گوشت گوساله به طور متوسط برای هر کیلوگرم 150 کرون نروژ

    فیله مرغ به طور متوسط برای هر کیلوگرم 100 کرون نروژ

    آب میوه به طور متوسط برای هر لیتر 12 کرون نروژ

    نوشابه کوکاکولا یک بطری یک و نیم لیتری بین 11 کرون نروژ تا 20 کرون نروژ. بسته به حراج و بسته بندی دارد.

    میوه اعم از سیب، پرتغال، انگور و گلابی به طور متوسط کیلویی 20 کرون نروژ و بالاتر. در حراجها تا کیلویی 5 کرون هم خربداری شده است!!!!

    چای یک بسته 250 گرمی 30 کرون نروژ

    کاهو در اینجا به شکل کلم پیچ و کلم پیچ به شکل کاهو است!! لطفاً اشتباه نکنید. در هر صورت کاهو هر دانه بین 15 تا 30 کرون نروژ بسته به فصل

    هویج از کیلویی 10 کرون نروژ تا 30 کرون نروژ

    روعن مایع مخصوص غذا، یک و نیم لیتر؛ 25 کرون نروژ

    شکر بسته یک کیلویی، 13 کرون نروژ

    خوب به طور متوسط خودتان را برای جدود 1500 کرون نروژ در هر ماه برای هر نفر آماده کنید. البته این موضوع خیلی به شخصیت شکم آدمها هم ربط داره. یک دوست ایرانی دارم که با ماهی 500 کرون نروژ روزگار سر میکنه و هنوز هم دچار سوء تغذیه نشده است. در موقع خرید نوشابه و هر چیز دیگری که قوطی و یا بطری دارد به علامت Pant روی آن توجه کنید. این علامت یعنی اینکه اگر قوطی را مثل بچه آدم بشورید و پس بیارید بین یک تا دو و نیم کرون به شما برگردانده می شود. در همه فروشگاه ها دستگاه Pant در ورودی مغازه نصب شده است. اگر دفعه اولتان هست از متصدی فروشگاه کمک بگیرید. شما میتوانید پول Pant را به صلیب سرخ هم اهداء نمایید.

    خوب حالا که شکمتان سیر شده حتماً یاد وطن کرده اید و مثلاً دلتان لک زده برای آبلیموی اعلای یک و یک و یا حلوا ارده برای صبحانه. اصلاً احتیاجی نیست که خوتان را برای مامانتون در ایران لوس کنید تا اون بیچاره از سرزمین مادری برای شازده خودش هوسونه بفرسته. تقریباً در همه شهرها، فروشگاه های شرقی با اسامی متفاوتی یافت می شود. کافی است از اولین نفر دم دستتان سراغ یک فروشگاه عربی و یا پاکستانی را بگیرید. اون جا از شیر مرغ تا جون آدمیزاد برای همه غریبان دور از وطن از مصر گرفته تا چین پیدا می شود. خوب البته باید یک کمی در پول خرج کردن جنتلمن باشید و دائماً قیمت یک شیشه آبلیمو را با ایران مقایسه نکنید.

    نروژ یعنی سرزمینی که می شود همه کار با اینترنت کرد. پس قبل از هر کاری خوب از خجالت گوگل عزیز در بیایید. در ضمن نروژ سرزمین آگهی های تبلیعاتی هم هست. خوب تبلیغات فروشگاه های مختلف را رصد کنید تا یک وقت خدای نکرده چیزی از دستتان در نرود که غفلت موجب پشیمانی است. می توانید با مراجعه به وب سایت فروشگاه های نامبرده بخواهید که مجلات تبلیغی خود را برای شما ایمیل نمایند. در آن صورت اطلاعات را سریعتر و بهتر دریافت خواهید کرد.

    اما در مورد آب خوردن اصلاض نگران نباشید. تا جایی که من می دانم آب لوله کشی همه شهرهای نروژ قابل نوشیدن است. عموماً عالی و خنک ، فقط لیوانتان را پر کنید و نوش جان فرمایید. سراسر نروژ پوشیده از کوه است و بنابراین همه جا آب خالص و پاک جاری از کوهستان در دسترس می باشد.

    زباله اما در اینجا داستانی دارد. تفکیک زباله بخش زیبایی از زندگی روزانه نروژیها است. زباله ها عموماً به چهار دسته مواد غذایی که باید در نایلونهای ویژه قابل تحزیه ریخته شود، کاغذ، شیشه و فلز و در نهایت سایر زباله ها که سوزانده شده و از آن برق به دست می آورند. زباله های الکتریکی و شیمیایی خطرناک مثل باطری را باید در فروشگاه ها تحویل دهید. قبل از دور ریختن زباله خوب است از یک دوست و یا مسئول ساختمانتان قوانین مربوط به آن را سوال فرمایید
    به خويشتن اعتماد كن، آنگاه راه زندگي را خواهي يافت.

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •