صفحه 4 از 102 نخستنخست 123456789101112131454 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 1013

موضوع: ترجیح میدین اینجا ازدواج کنید یا خارج از کشور ( مسائل فرهنگی و اجتماعی )

  1. #31

    پیش فرض پاسخ : ترجیح میدین اینجا ازدواج کنید یا خارج از کشور ( مسائل فرهنگی و اجتماعی )

    نقل قول نوشته اصلی توسط misteyes نمایش پست ها
    ازدواج و تغییر محل زندگی هردو تغییر بزرگی هستند و استرس زیادی وارد می کنند و هر کدوم به تنهایی احتیاج به تمرکز کامل دارد. در مورد ازدواج با ایرانی یا غیر ایرانی نظری ندارم دوتا از دوستام امسال با دو تا پسر امریکایی ازدواج کردند حالا ببینیم چی میشه.اما به نظرم بهتره مثلا مدتی در محل جدید زندگی کرد و جا افتاد و بعد اگر کسی قصد ازدواج داشت با کیس های اطرافش و در درجه بعدی برگشتن برای مدتی کوتاه به ایران و پیدا کردن زوج مناسب خوب باشه.
    http://www.dadgostariqom.ir/Portals/...20%2830%29.pdf
    این کاربر غیرفعال است!

  2. #32

    پیش فرض پاسخ : ترجیح میدین اینجا ازدواج کنید یا خارج از کشور ( مسائل فرهنگی و اجتماعی )

    یک نکته ای در مرد ازدواج در ایران بگم. اگر مصمم به اومدن هستید حتما قبل از ازدواج مطمئن شید که طرفتون با این مساله مشکلی نداره. اگه طرفتون علاقه به اومدن نداشته باشه حتما براتون مشکل پیش میاد.
    ...زیرا که مردگان این سال عاشق ترین زندگان بوده اند.

  3. #33
    Junior Member sadeqzadeh آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    رشته و دانشگاه
    Computer Science, University of Helsinki
    ارسال‌ها
    59

    پیش فرض پاسخ : ترجیح میدین اینجا ازدواج کنید یا خارج از کشور ( مسائل فرهنگی و اجتماعی )

    نقل قول نوشته اصلی توسط Countdown نمایش پست ها
    سلام
    از من خواسته شده بیام اینجا نظریه پردازی کنم-این موضوع خیلی موضوع خوبیه و از فکرکنم از ابتدای نسل بشر و تا انتها هم هنوز گمانه زنی و تردید گریبان ملت رو رفته - تمام کامنت ها رو که خوندم دیدم همه به نوعی دارند درست می گند- اما گاهی هم نظر شخصی و سلیقه ای اعمال شده-
    اما بنظرمن هم این موضوع بستگی به معیار ها- اهداف و تفکرات-فرهنگ شخص داره.......................هر دو حالت هم خوبی داره هم بدی
    فکرکنم بهترین کار اینه که اون 3 فاکتور بالا رو لیست کنه- زیر گروه بگذاره و تعیین کنه همه چیز رو- بعد بشینه نمره بده کدوم وزنه ترازو سنگین تره------------
    من خودم تو کتم نمیره اگه مثلا خانواده طرف رو نشناسم برم سراغ طرف حتی اگه طرف تو ام ای تی درس بخونه
    یا مثلا سرگذشت اون بابا (سوابق لاو- چیز و.....اینها ) که تو امریکا اینا واقعا زیباست-حالا توایران هم هست اماخب .................
    ...........یا اینجا نمیشه selective بود-----------
    کلا در هر حالت ازدواج خارج یا داخل خطرناک هست-خیلی حواس جمع میخواد و .... و فقط خدا باید کمک کنه------اما بعد از 3 سال که اینجا بودم هر چیزی رو اگه مطمئن نباشم-----یک چیز روخیلی مطمئن هستم: ازدواج های خارج از ایران حالا چه با ایرانی های مقیم اینجا یا نیتیو ها یا اینترنشنال ها خطرش وریسک جدایی و شکست بسیار بالا تر هست ............................تواین زمونه که ملت سر آب نبات چوبی دعواشون میشه و میرند دادگاه و اونم از آمار زیبای طلاق ...........امیدوارم همه یک ایده آل خودشون گیرشون بیاد.........و خوشبخت بشند-ما رو هم عروسی دعوت کنید.................
    کاملاً با شما موافقم. یکی از دوستان خیلی ساده و سرسری و Relax به موضوع نگاه کرده بود و گفته بود همه چیز رو باید در زندگی تجربه کنید (ازدواج کنید، اگر ناموفق بود، یه بار دیگه امتحان کنید !).
    فکر می کنم ایشون به قول یه بنده خدا، هنوز سنگینی قاشق رو هم خودش تجربه نکرده ! (البته قصد اهانت ندارم، مثال بود و در مثال هم مناقشه نیست)

    برخلاف عقیده ایشون، به نظر من این تصمیم، مثل سایر تصمیمات ساده ای نیست که در زندگی می‌گیرید. حتی بسیار سخت تر از تصمیم برای ادامه تحصیل در خارج از کشور است. مادر من همیشه می‌گه: پسرم، توی هر زمینه ای از زندگی شکست بخوری، می‌تونی قد علم کنی و جبران بکنی، مگر در امر ازدواج. من هم کاملاً با ایشون موافقم.

    دوستانی که اینقدر ساده به موضوع نگاه می‌کنند، فقط و فقط کافی است یه شراکت کاری (شغلی) با یک نفر دیگه (حتی همجنس خودشان) داشته باشند. من این تجربه رو داشتم، اونم نه یه مرتبه، بلکه سه مرتبه ! یک مرتبه اون یه خیر و خوشی تمام شد و دو مرتبه دیگر آن به مشکل برخورد کرد (به دلیل اشتباه من در انتخاب شریک و اینکه شخصیت آنها آنرمال بود و به مرور زمان فهمیدم که افراد، چقدر راحت شخصیت اصلی خود را قایم می‌کنند ! و البته در مواقع خاصی که بحث مباحث مالی چشمگیر پیش می‌آید، شخصیت اصلی آنها بالاخره رو می‌شود.) من که دیگر پشت دستم را داغ کرده ام که دیگر تحت هیچ شرایطی، با کسی شراکت کاری نداشته باشم. اکثراً به خاطر کمبود سرمایه، وارد شراکت می‌شوند، که به نظر من بهتر است انسان زیر قرض سنگین هم برود و شراکت نکند.
    از بحث اصلی منحرف نشویم، وقتی انسان بعد از شکست در یک شراکت کاری، این قدر آسیب می‌بیند و خون به دل می‌شود و ماهها یا شاید سالها طول می‌کشد تا خودش را Recovery کند، وقتی پای شراکت زندگی و عمر می‌شود، که دیگر ... به راحتی شریک زندگی شما می‌تواند شما را به بازی بگیرد و شما را به مرگ بگیرد تا به تب راضی شوید. قانون هم که سوراخ و سمبه زیاد دارد و اگر شخصی بخواهد می‌تواند روزگارتان را آنچنان سیاه کند که آرزوی مرگ خودتان را بکنید.

    به نظر من انتخاب همسر، سخت ترین و ریسکی ترین انتخاب زندگی است.
    از آنجایی که به این راحتی ها نمی توان شناختی از شخصیت طرف مقابل به دست آورد، بسیار ریسک بالایی دارد.
    (حتی اگر یکی دو سال با هم زندگی کنید، نمی توانید شناخت کافی پیدا کنید، چون در این یکی دو سال همه چیز گل و بلبل است و شخصیت مقابل شما، بهترین شخص عالم است و همیشه لبخندی گوشه لبش برای تزئین دارد). با این تفاسیر، من باز هم به این نتیجه رسیده ام که تا حدود زیادی می توان به فرهنگ و نجابت خانوادگی و ریشه و اصل و نسب شخص در این زمینه اعتماد کرد. احتمال اینکه شخصی از یک خانواده نجیب، با اصل و نسب و با فرهنگ، برای زندگی شما مشکل ایجاد کند، در مقایسه با فردی با خانواده ای با Background ضعیف یا ناشناخته، کمتر است.

    خلاصه، به نظر من، ازدواج با فردی از شهر خودمان هم سخت است (بدلیل عدم شناخت)، چه برسد فردی از کشور دیگر. البته اگر بتوان شناخت پیدا کرد و مطمئن شد که مشکلی با هم نخواهید داشت، چرا که نه ؟ ولی مسئله اینجاست که بدست آمدن این شناخت، صرفاً از راه هم صحبتی و مراوده، واقعاً و واقعاً سخت است.

    ازدواج مثل انتخاب یک شخص برای یک Position خالی دکتری نیست، که یک نگاهی به رزومه طرف بندازی و ببینی کجا درس خونده و کجا کار کرده و چه مهارتهایی داره و بگی Ok، همین خوبه !
    تنها سالهای عمر را به زندگی افزوده ایم و نه زندگی را به سالهای عمر.
       

  4. #34
    ApplyAbroad Superstar pimi810 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2010
    ارسال‌ها
    2,396

    پیش فرض پاسخ : ترجیح میدین اینجا ازدواج کنید یا خارج از کشور ( مسائل فرهنگی و اجتماعی )

    نقل قول نوشته اصلی توسط sadeqzadeh نمایش پست ها
    کاملاً با شما موافقم. یکی از دوستان خیلی ساده و سرسری و Relax به موضوع نگاه کرده بود و گفته بود همه چیز رو باید در زندگی تجربه کنید (ازدواج کنید، اگر ناموفق بود، یه بار دیگه امتحان کنید !).
    فکر می کنم ایشون به قول یه بنده خدا، هنوز سنگینی قاشق رو هم خودش تجربه نکرده ! (البته قصد اهانت ندارم، مثال بود و در مثال هم مناقشه نیست)

    برخلاف عقیده ایشون، به نظر من این تصمیم، مثل سایر تصمیمات ساده ای نیست که در زندگی می‌گیرید. حتی بسیار سخت تر از تصمیم برای ادامه تحصیل در خارج از کشور است. مادر من همیشه می‌گه: پسرم، توی هر زمینه ای از زندگی شکست بخوری، می‌تونی قد علم کنی و جبران بکنی، مگر در امر ازدواج. من هم کاملاً با ایشون موافقم.

    دوستانی که اینقدر ساده به موضوع نگاه می‌کنند، فقط و فقط کافی است یه شراکت کاری (شغلی) با یک نفر دیگه (حتی همجنس خودشان) داشته باشند. من این تجربه رو داشتم، اونم نه یه مرتبه، بلکه سه مرتبه ! یک مرتبه اون یه خیر و خوشی تمام شد و دو مرتبه دیگر آن به مشکل برخورد کرد (به دلیل اشتباه من در انتخاب شریک و اینکه شخصیت آنها آنرمال بود و به مرور زمان فهمیدم که افراد، چقدر راحت شخصیت اصلی خود را قایم می‌کنند ! و البته در مواقع خاصی که بحث مباحث مالی چشمگیر پیش می‌آید، شخصیت اصلی آنها بالاخره رو می‌شود.) من که دیگر پشت دستم را داغ کرده ام که دیگر تحت هیچ شرایطی، با کسی شراکت کاری نداشته باشم. اکثراً به خاطر کمبود سرمایه، وارد شراکت می‌شوند، که به نظر من بهتر است انسان زیر قرض سنگین هم برود و شراکت نکند.
    از بحث اصلی منحرف نشویم، وقتی انسان بعد از شکست در یک شراکت کاری، این قدر آسیب می‌بیند و خون به دل می‌شود و ماهها یا شاید سالها طول می‌کشد تا خودش را Recovery کند، وقتی پای شراکت زندگی و عمر می‌شود، که دیگر ... به راحتی شریک زندگی شما می‌تواند شما را به بازی بگیرد و شما را به مرگ بگیرد تا به تب راضی شوید. قانون هم که سوراخ و سمبه زیاد دارد و اگر شخصی بخواهد می‌تواند روزگارتان را آنچنان سیاه کند که آرزوی مرگ خودتان را بکنید.

    به نظر من انتخاب همسر، سخت ترین و ریسکی ترین انتخاب زندگی است.
    از آنجایی که به این راحتی ها نمی توان شناختی از شخصیت طرف مقابل به دست آورد، بسیار ریسک بالایی دارد.
    (حتی اگر یکی دو سال با هم زندگی کنید، نمی توانید شناخت کافی پیدا کنید، چون در این یکی دو سال همه چیز گل و بلبل است و شخصیت مقابل شما، بهترین شخص عالم است و همیشه لبخندی گوشه لبش برای تزئین دارد). با این تفاسیر، من باز هم به این نتیجه رسیده ام که تا حدود زیادی می توان به فرهنگ و نجابت خانوادگی و ریشه و اصل و نسب شخص در این زمینه اعتماد کرد. احتمال اینکه شخصی از یک خانواده نجیب، با اصل و نسب و با فرهنگ، برای زندگی شما مشکل ایجاد کند، در مقایسه با فردی با خانواده ای با Background ضعیف یا ناشناخته، کمتر است.

    خلاصه، به نظر من، ازدواج با فردی از شهر خودمان هم سخت است (بدلیل عدم شناخت)، چه برسد فردی از کشور دیگر. البته اگر بتوان شناخت پیدا کرد و مطمئن شد که مشکلی با هم نخواهید داشت، چرا که نه ؟ ولی مسئله اینجاست که بدست آمدن این شناخت، صرفاً از راه هم صحبتی و مراوده، واقعاً و واقعاً سخت است.

    ازدواج مثل انتخاب یک شخص برای یک Position خالی دکتری نیست، که یک نگاهی به رزومه طرف بندازی و ببینی کجا درس خونده و کجا کار کرده و چه مهارتهایی داره و بگی Ok، همین خوبه !
    به نظرم اگه همه مثل شما فکر کنن کسی دیگه ادواج نمی کنه، خودتون ببینید چند بار از لغت های "ریسک، سخت، مشکل و نمی تونید" استفاده کردین!!!
    من اعتقاد ندارم که بند رو آب بدیم و بدون فکر ازدواج کنیم ولی سخت گیری بیش اندازه هم (که تو دختر پسرهای 25+ بیشتر دیده میشه) خوب نیست و روز به روز ادم رو منزوی تر و سخت گیرتر میکنه، طوری که دیگه طرف به جایی می رسه که با خودش بگه اونی که من می خوام رو هنوز کمپانی نزده!
    !One hundred sixty-three thousand sq mi of awesomeness

  5. #35
    Member
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    رشته و دانشگاه
    Innovative Business Services
    ارسال‌ها
    257

    پیش فرض پاسخ : ترجیح میدین اینجا ازدواج کنید یا خارج از کشور ( مسائل فرهنگی و اجتماعی )

    سکه شده 531 هزار تومن ...

    حالا برید زن ایرانی بگیرید =)))
       

  6. #36
    Senior Member civil2015 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2011
    رشته و دانشگاه
    Civil Engineering
    ارسال‌ها
    639

    پیش فرض پاسخ : ترجیح میدین اینجا ازدواج کنید یا خارج از کشور ( مسائل فرهنگی و اجتماعی )

    نقل قول نوشته اصلی توسط Behdad نمایش پست ها
    سکه شده 531 هزار تومن ...

    حالا برید زن ایرانی بگیرید =)))
    1000*531000=531'000'000 !!!


    “Scientists dream about doing great things. Engineers do them.” -James A. Michener





  7. #37

    پیش فرض پاسخ : ترجیح میدین اینجا ازدواج کنید یا خارج از کشور ( مسائل فرهنگی و اجتماعی )

    من ترجيح ميدم با يه خارجي تابع اون كشور ازدواج كنم اگه قراره تو كشور اون زندگي كنم...
    من اطرافيانم سه مورد رو سراغ دارم كه مشكلشون اين بود كه با يه ايراني ازدواج كردن و رفتن...يكيش طلاق و ازدواج مجدد با يه تبعه اون كشور... دوتايه ديگه زندگي خانوادگي و روابط بد(چرا چون ايروني مدل ازدواج كردن).بعدش هم براي يه رابطه ي پايدار بايد صبر داشت نه مثل ايران :انگار طرف با مامان باباش اومده بنگاهي ماشين داره برا بودجه ي خودش ماشين ميپسنده...Dتازه رو سكه چونه هم ميزنن كه ديگه غوغا ميكنه).اخه يكي نيست بگه با اين دو جلسه خونواده همديگه رو ديدن چطور يه فردي رو كه قراره يه عمر باهم زندگي كنين انتخاب ميكنن...نميگم همش اينطوره ولي تعدادش كمم نيست اينجور ازدواج ها.
    خلاصه اگه من قراره تو يه كشور ديگه زندگي كنم بايد با يكي ازدواج كنم كه هدفش همون كشور باشه و تو اون كشور زندگي كرده باشه(برا همين همون بهتر كه با تبعه اون كشور ازدواج كنم تا بيام بين انهمه ايروني دونه دونه بپرسم هدفتون چيه)... ومعايب و مزاياي اونو بدونه...در ضمن اينكه كجا بمونين يا نمونين تو آينده 90% به زنتون بستگي داره(اينو من نگفتم افراد با تجربه ميگن درست وغلطش هم به عهده خودتون). حوصله ي من مامانمو مي خوام برگرديمم ندارم گفته باشم...

  8. #38
    Member Sky Guard آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    رشته و دانشگاه
    Mechanical Engineering-IAU ESFAHAN
    ارسال‌ها
    185

    پیش فرض پاسخ : ترجیح میدین اینجا ازدواج کنید یا خارج از کشور ( مسائل فرهنگی و اجتماعی )

    نقل قول نوشته اصلی توسط Behdad نمایش پست ها
    سکه شده 531 هزار تومن ...

    حالا برید زن ایرانی بگیرید =)))
    آره والا آدم هرچی فکرشو میکنه میبینه تو این دوره زمونه دیگه نمیصرفه بری زن ایرانی بگیری
    نیکی به پدر و مادر کلید رسیدن به گنج آرزوهاست
       

  9. #39
    Junior Member amirkoklan آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    رشته و دانشگاه
    IT
    ارسال‌ها
    81

    پیش فرض پاسخ : ترجیح میدین اینجا ازدواج کنید یا خارج از کشور ( مسائل فرهنگی و اجتماعی )

    بنده نظر شخصی‌ خودم رو میگم و نظرات قبلی‌ رو کامل نخوندم !
    به نظر من اگر شرایط مالی آدم مهیا باشه (خواهشأ توجه کنید که این شرط خیلی‌ مهمه ! البته دوستان زیادی هستند که این شرط رو دارند ولی‌ براش از فرار از قضیه استفاده می‌کنن ! منظور این نیست که ۳ تا خونه و ۴ تا ماشین داشته باشید ، با اکثر بورس‌های خارجی‌ می‌شه هزینه زندگی‌ ۲ نفر رو تامین کرد) ، حتما باید قبل از خارج رفتن ازدواج کنند ، حالا این ازدواج می‌خواد به پیشنهاد پسر یا دختر با شخص خاصی‌ باشه یا خانواده وصلت رو جور کرده باشند .
    بنده وقتی‌ نسبت به این نظر کاملا اطمینان پیدا کردم که از مالزی اومدم اروپا و اروپایی‌ها رو دیدم.
    به جز بحث زبان که خیلی‌ بیشتر از اون که فکرش رو می‌کنید توی یه رابطه عاطفی لازم هستش . این دوستان خیلی‌ با ما فرق دارند از لحاظ فرهنگی‌. خدای نکرده اصلا منظورم این نیست که اونا بد هستند یا خوب . فقط میگم خیلی‌ فرق دارند ! توی همه زمینه‌ها . توی دوستی شاید آدم زیاد به مشکل نخوره باهاشون و حتما توصیه می‌کنم که باهاشون رفیق بعثهید مثل خود من اما ازدواج ..........
    یه نکته دیگه هم اضافه کنم ، اونم اینکه ، شما اگر تا ۱۷ سالگی ایران بوده باشید و و بعدش به مدت ۵۰ سال تشریف ببرید آمریکا و هیچی‌ ایرانی‌ توی این مدت نبینید و اصلا فارسی حرف نزنید با کسی‌ ، چه بسا بعد از مدت ۵۰ سال هنوز در خلوت خودتون و موقع فکر کردن به فارسی فکر می‌کنید (یعنی فارسی با خودتون حرف میزنید). متأسفانه شاید هیچوقت نتونید یک همسر خارجی‌ رو توی این خلوت سهیم کنید
    در آخر هم بگم که بنده شخصی‌ هستم که همه جوره با همه مدل خارجی‌ قاطی‌ میشم و مشکلی‌ اصلا ندارم از این نظر ! و ناگفته هم نماند که تمام نظر گفته شده نظر شخصی‌ خود بنده بود با حساب تجربه‌های شخصی‌ خودم !

  10. #40
    Senior Member civil2015 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2011
    رشته و دانشگاه
    Civil Engineering
    ارسال‌ها
    639

    پیش فرض پاسخ : ترجیح میدین اینجا ازدواج کنید یا خارج از کشور ( مسائل فرهنگی و اجتماعی )

    نقل قول نوشته اصلی توسط rezahosseinpour نمایش پست ها
    خلاصه اگه من قراره تو يه كشور ديگه زندگي كنم بايد با يكي ازدواج كنم كه هدفش همون كشور باشه و تو اون كشور زندگي كرده باشه(برا همين همون بهتر كه با تبعه اون كشور ازدواج كنم تا بيام بين انهمه ايروني دونه دونه بپرسم هدفتون چيه)... ومعايب و مزاياي اونو بدونه...در ضمن اينكه كجا بمونين يا نمونين تو آينده 90% به زنتون بستگي داره(اينو من نگفتم افراد با تجربه ميگن درست وغلطش هم به عهده خودتون). حوصله ي من مامانمو مي خوام برگرديمم ندارم گفته باشم...
    در این مورد یک خاطره جالب دارم
    یکی‌ از استاد‌های رشته برق دانشگاهمون، آمریکا درس خونده بود،برگشت ایران ازدواج کرد رفت آمریکا
    خود استاد سر کلاسش تو دانشگاه اینجا همیشه تعریف می‌کنه:بد از یک مدت که اونجا دانشگاه تدریس می‌کردم، زنم گفت قاسم دلم واسه شهرم تنگ شده!!!!قاسم بیا برگردیم شهرمون..
    الان که چند ساله مجبور شده برگرده،هر روز می‌زنه توی سر خودش که چه غلطی کردم برگشتم.
    همسر اگه هدفش تو یک راستا با خودمون نباشه، بسیار مشکل ساز خواهد بود.


    “Scientists dream about doing great things. Engineers do them.” -James A. Michener





علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •