صفحه 175 از 322 نخستنخست ... 75125165166167168169170171172173174175176177178179180181182183184185225275 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,741 تا 1,750 , از مجموع 3216

موضوع: مشاهدات و تجربيات شما در آمریکا

  1. #1741

    پیش فرض پاسخ : مشاهدات و تجربيات شما در آمریکا

    برام سوال شد این ۸.۵ میلیون نفری که نیویورک زندگی میکنن ، چرا اینکارو میکنن؟ اگر تهران بود میگفتم چون طرف توی شهر خودش کار نبوده و اومده تهران کار پیدا کنه و برای خانوادش بفرسته. شایدم بعد از چند سال بتونه یکجایی تو تهران بگیره و ساکن بشه. چون تهران نسبت به شهرش امکانات خیلی بیشتری داره و میتونه آینده ی بهتری برای خودش متصور باشه.

    اما در مورد آمریکا و نیویورک چرا؟
    یا شاید کل این ۸.۵ میلیون نفر تاجر هستن و همه وضعشون خوبه؟
    از بدبختی های مملکت من این است که به ورودی ها توجه میکنند نه خروجی ها. گیریم نفر اول المپیاد ، گیریم نفر اول کنکور ، گیریم شاگرد اول دانشگاه ، گیریم .....نتیجه اش چه بود؟ چرا کسی از نتیجه ها سوال نمیکند ، سوال است برای من!

  2. #1742
    ApplyAbroad Guru
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    ارسال‌ها
    15,575

    پیش فرض پاسخ : مشاهدات و تجربيات شما در آمریکا

    زندگی مرفه در نیویورک حتما نباید در منهتن باشه. در حومه های نیویورک هم مناطق کلاس بالا زیاد است.

  3. #1743
    ApplyAbroad Guru
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    ارسال‌ها
    15,575

    پیش فرض پاسخ : مشاهدات و تجربيات شما در آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط alamdar_313 نمایش پست ها
    برام سوال شد این ۸.۵ میلیون نفری که نیویورک زندگی میکنن ، چرا اینکارو میکنن؟ اگر تهران بود میگفتم چون طرف توی شهر خودش کار نبوده و اومده تهران کار پیدا کنه و برای خانوادش بفرسته. شایدم بعد از چند سال بتونه یکجایی تو تهران بگیره و ساکن بشه. چون تهران نسبت به شهرش امکانات خیلی بیشتری داره و میتونه آینده ی بهتری برای خودش متصور باشه.

    اما در مورد آمریکا و نیویورک چرا؟
    یا شاید کل این ۸.۵ میلیون نفر تاجر هستن و همه وضعشون خوبه؟
    دقیقا مقایسه نیویورک با تهران درست است. نیویورک بزرگترین مرکز بازرگانی دنیاست و از نظر وسعت و دامنه مشاغل مختلف با هیچ جای دیگر قابل مقایسه نیست. اگر زمینه کاری تون مربوط به بازار سهام یا وکالت های شرکتها یا مدیا یا بانک یا فعالیتهای اقتصادی مختلف میشه نیویورک محل رسیدن به اوج است. مردم به همان دلیل از بقیه امریکا به نیویورک میروند که تحصیلکرده ها از ایران به امریکا میروند.

    در ضمن جمعیت نیویورک با حومه بیست میلیون نفره نه 8.5 میلیون.

  4. #1744
    ApplyAbroad Senior Veteran
    mmsh81 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2009
    ارسال‌ها
    336

    پیش فرض پاسخ : مشاهدات و تجربيات شما در آمریکا

    کلیه پستهای غیر مرتبط با مشاهدات و تجربیات شما در آمریکا حذف شد.

  5. #1745

    پیش فرض پاسخ : مشاهدات و تجربيات شما در آمریکا

    به نظرتون امريكاييا عموما ادماي سرد و بي عاطفه ايي نيستن؟ تو اداره جات و فروشگاه و .. برخوردها عالي هستش و اصلا قابل مقايسه با ايران نيست ولي بطور كلي رفتارشون و احساساتشون خيلي سرد و بي روح هستش به نظر من! مثلا باشگاه تو ايران ميرفتيم همه جمع ميشديم دور هم به حرف زدن و كلي رفيق پيدا ميكرديم و .. ولي اينجا چند ماه دارم باشگاه ميرم هيچكس با هيچكس صحبت نميكنه و همه مشغول كار خودشونن و تو اين چند ماه حتي با يه نفرم نتونستم ارتباط برقرار كنم حال من هيچي ميگم خارجي هستم و شايد از خارجيا خوششون نياد ولي خودشون چي؟

  6. #1746
    Banned
    تاریخ عضویت
    Apr 2014
    ارسال‌ها
    589

    پیش فرض پاسخ : مشاهدات و تجربيات شما در آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط saranaimi نمایش پست ها
    به نظرتون امريكاييا عموما ادماي سرد و بي عاطفه ايي نيستن؟ تو اداره جات و فروشگاه و .. برخوردها عالي هستش و اصلا قابل مقايسه با ايران نيست ولي بطور كلي رفتارشون و احساساتشون خيلي سرد و بي روح هستش به نظر من! مثلا باشگاه تو ايران ميرفتيم همه جمع ميشديم دور هم به حرف زدن و كلي رفيق پيدا ميكرديم و .. ولي اينجا چند ماه دارم باشگاه ميرم هيچكس با هيچكس صحبت نميكنه و همه مشغول كار خودشونن و تو اين چند ماه حتي با يه نفرم نتونستم ارتباط برقرار كنم حال من هيچي ميگم خارجي هستم و شايد از خارجيا خوششون نياد ولي خودشون چي؟
    اینکه از خارجی ها خوششون نمیاد در حالت کلی درسته ولی بستگی به ایالتش هم داره که آیا آدم دیدن یا نه تا حالا! هرچند خیلیهاشون خودشون خارجی هستن!
    اصلا آمریکا یعنی خارجی!
    ولی در حالت کلی به نظر خود من قبلا هم گفتم رفیق موند اونور آب، اینجا احساسات مفهومی نداره!

  7. #1747
    ApplyAbroad Hero y2dark آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    ارسال‌ها
    1,009

    پیش فرض پاسخ : مشاهدات و تجربيات شما در آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط saranaimi نمایش پست ها
    به نظرتون امريكاييا عموما ادماي سرد و بي عاطفه ايي نيستن؟ تو اداره جات و فروشگاه و .. برخوردها عالي هستش و اصلا قابل مقايسه با ايران نيست ولي بطور كلي رفتارشون و احساساتشون خيلي سرد و بي روح هستش به نظر من! مثلا باشگاه تو ايران ميرفتيم همه جمع ميشديم دور هم به حرف زدن و كلي رفيق پيدا ميكرديم و .. ولي اينجا چند ماه دارم باشگاه ميرم هيچكس با هيچكس صحبت نميكنه و همه مشغول كار خودشونن و تو اين چند ماه حتي با يه نفرم نتونستم ارتباط برقرار كنم حال من هيچي ميگم خارجي هستم و شايد از خارجيا خوششون نياد ولي خودشون چي؟
    فرهنگ دوستیابی متفاوته، معمولا جاهایی که شما رفیق پیدا میکنی تو باشگاه نیست! تو مهمونی، تو دانشگاه، تو محل کاره.....
    درثانی این مشکلیه که کشورهای پیشرفته باهاش دست و پنجه نرم میکنند، طرف انقدر ذهنش مشغوله که اصلا تو رو نمیبینه چه برسه به بیان احساسات!

  8. #1748
    ApplyAbroad Guru
    تاریخ عضویت
    May 2011
    ارسال‌ها
    3,222

    پیش فرض پاسخ : مشاهدات و تجربيات شما در آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط saranaimi نمایش پست ها
    به نظرتون امريكاييا عموما ادماي سرد و بي عاطفه ايي نيستن؟ تو اداره جات و فروشگاه و .. برخوردها عالي هستش و اصلا قابل مقايسه با ايران نيست ولي بطور كلي رفتارشون و احساساتشون خيلي سرد و بي روح هستش به نظر من! مثلا باشگاه تو ايران ميرفتيم همه جمع ميشديم دور هم به حرف زدن و كلي رفيق پيدا ميكرديم و .. ولي اينجا چند ماه دارم باشگاه ميرم هيچكس با هيچكس صحبت نميكنه و همه مشغول كار خودشونن و تو اين چند ماه حتي با يه نفرم نتونستم ارتباط برقرار كنم حال من هيچي ميگم خارجي هستم و شايد از خارجيا خوششون نياد ولي خودشون چي؟
    کشته مرده قیافه ما که نیستند. برای اینکه دوست پیدا کنید باید خودتون رو از نظر زبان، فرهنگ، علایق، لایف استایل، رفتار و خیلی چیزهای دیگه مشابه اونها کنید. شکی نیست شما بواسطه خارجی بودن و یکسان نبودن در همه این موارد برای دوست پیدا کردن شرایط خیلی سخت تری دارید و این هم از مسائلی است که موقع مهاجرت باید در نظر گرفت. به علاوه اینکه عموما فرهنگ ایرانی خیلی فرهنگیه که مردم زود پسرخاله دخترخاله میشن و شما هر جا مردم رو بگذارید کنار هم می بینید به جای اینکه مشغول کار اصلی که به خاطرش در اون محل هستند باشند در حال گپ زدن با همدیگه هستند. فرهنگ غربی متفاوته از این نظر.

  9. #1749
    ApplyAbroad Superstar pimi810 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2010
    ارسال‌ها
    2,396

    پیش فرض پاسخ : مشاهدات و تجربيات شما در آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط saranaimi نمایش پست ها
    به نظرتون امريكاييا عموما ادماي سرد و بي عاطفه ايي نيستن؟ تو اداره جات و فروشگاه و .. برخوردها عالي هستش و اصلا قابل مقايسه با ايران نيست ولي بطور كلي رفتارشون و احساساتشون خيلي سرد و بي روح هستش به نظر من! مثلا باشگاه تو ايران ميرفتيم همه جمع ميشديم دور هم به حرف زدن و كلي رفيق پيدا ميكرديم و .. ولي اينجا چند ماه دارم باشگاه ميرم هيچكس با هيچكس صحبت نميكنه و همه مشغول كار خودشونن و تو اين چند ماه حتي با يه نفرم نتونستم ارتباط برقرار كنم حال من هيچي ميگم خارجي هستم و شايد از خارجيا خوششون نياد ولي خودشون چي؟
    individualism vs. collectivism
    توصیه می کنم تو این زمینه مطالعه کتید. جامعه ی آمریکا به شدت individualistic هستش. حتی تو "جنوب عقیدتی" که ماها زندگی می کنیم تنها چیزی که یک مقدار از شدت این موضوع کاسته، بخث دین و کلیسا ست که تا حد خیلی کمی مردم رو به هم نزدیک کرده. ولی این فاکتور برای یک خارجی که مسیحی نباشه نه تنها تاثیر مثبت نداره، بلکه تاثیرش منفی هم هست. فاکتور دیگه ای که کمی از این شدت می تونی کم کنه خانواده ست که باز برای یک خارجی که اینجا خانواده نداره این عامل منفی محسوب میشه.

    نکته ی دیگه اینکه آمریکایی ها (قشر سفید middle class) یا اکثریت، به طور جنرال عقیده دارن که از بقیه دنیا سر تر هستن (اینجوری بزرگ شدن)، برای همین هم هیچ وقت سعی نمی کنن قدم اول رو بردارن و این شمایید که باید تلاش کنید به فرهنگ اونا نزدیک بشید که لازمه ش همون چیزایی هست که S03 گفت.

    نکته دیگه اینکه خیلی از اون social skill هایی که وابسته به جامعه ی ایران بود ذاتا اشتباهه و شما دیگه نباید دنبالش باشید. مثلا باشگاه محل ورزش کردنه. دور هم جمع شدن و صحبت کردن نه تنها وقت رو تلف می کنه بلکه به برنامه ورزش شما هم لطمه میزنه. من بارها برام پیش اومده که یک دوست ایرانی وسط lifting اومده و کل ریتم برنامه من رو به هم ریخته!
    ویرایش توسط mmsh81 : October 21st, 2014 در ساعت 09:02 PM
    !One hundred sixty-three thousand sq mi of awesomeness

  10. #1750
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Aug 2009
    ارسال‌ها
    58

    پیش فرض پاسخ : مشاهدات و تجربيات شما در آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط S03 نمایش پست ها
    کشته مرده قیافه ما که نیستند. برای اینکه دوست پیدا کنید باید خودتون رو از نظر زبان، فرهنگ، علایق، لایف استایل، رفتار و خیلی چیزهای دیگه مشابه اونها کنید. شکی نیست شما بواسطه خارجی بودن و یکسان نبودن در همه این موارد برای دوست پیدا کردن شرایط خیلی سخت تری دارید و این هم از مسائلی است که موقع مهاجرت باید در نظر گرفت. به علاوه اینکه عموما فرهنگ ایرانی خیلی فرهنگیه که مردم زود پسرخاله دخترخاله میشن و شما هر جا مردم رو بگذارید کنار هم می بینید به جای اینکه مشغول کار اصلی که به خاطرش در اون محل هستند باشند در حال گپ زدن با همدیگه هستند. فرهنگ غربی متفاوته از این نظر.
    تجربه من کاملا با شما متفاوته.
    تو مدت کمی که من اینجا هستم (کمتر از ۲ ماه) دوستان خوبی پیدا کردم (آمریکایی) و رفت و آمد خانوادگی هم با هم داریم (هر چند ۲ الی ۳ نفرند). البته تو آمریکا آدم با آدم فرق می کنه و خصوصیات شخصیتی خودمون هم با هم دیگه (علیرغم اینکه ایرانی هستیم) با هم متفاوته. من و خانمم هر دومون اجتماعی هستیم. مثلا خانمم برای تقویت زبانش می ره یه موسسه به نام Adult learning Center که رایگان هم هست و با مسیول اونجا دوست شدن و هر روز دستور غذایی با هم تبادل می کنند.

    به نظرم سعی کنید جامعه مرتبط با تخصصتون (می تونه آشپزی باشه ورزش و یا حتی آرایشگری. خلاصه هر چیزی که یه مقدار توش تبحر دارید و یا حتی فقط علاقه) رو پیدا کنید و باهاشون در ارتباط باشید.
    من خودم ورزشی هستم و در بدنسازی (منظورم آماده سازی بدن Conditioning and Fitness هست) و رشته تخصصی خودم تبحر دارم و همین تخصصم خیلی راه ها رو برام باز کرده. مثلا: چند روز پیش یه مشکلی برای خانم دوست آمریکاییم (که سرمربی دختراست تو رشته ورزشی من) پیش اومد که نتونست به همراه تیم برای مسابقات بره و دوستم یه جورایی ۲ ساعت مونده به اعزام عاجزانه از من خواست با تیم برم (چون مسیر طولانی بود و نمی تونست تنهایی ۱۰ ساعت رانندگی کنه. پی نوشت: اینجا بابت سنت به سنت پولی که بهت می دن ازت کار می کشند. حالا می خواد سرمربی باشی و یا دانشجوی بورسیه تحصیلات تکمیلی). من هم چون تا امروز خیلی هوام رو داشته بود تو این چند وقته و چند بار خونشون دعوتمون کرده بود و کلا خیلی به ما حال داده بود قبول کردم باهاش برم (البته حدود ۳۵۰ دلار بابت ۲ روز بهم دادند که اون هم بی تاثیر نبود).
    بگذریم چقدر خانمم شاکی شد و چطوری ویزای رفتن ما رو صادر کرد (که از گرفتن ویزای آمریکا سخت تر بود).
    اول که سوار اتوبوس شدم تقریبا غیر از یکی دونفر که می دونستن من مربی پسرام تقریبا هیچ کدوم از دخترا با من سلام و احوال پرسی (که همون Hey یک ثانیه ای می شه) نکرد. ولی وقتی تو مسابقات از راه دور چند تا نکته فنی رو بهشون گفتم و تاثیرش رو تو اجراشون دیدند خیلی قضیه فرق کرد (لازم به ذکره به خاطر مسایل شرعی سعی می کنم حتی الامکان کمترین تماس رو با خانم ها داشته باشم و در طول مسابقات هم خیلی تحویلشون نمی گرفتم و علیرغم اصرارهای زیاد حتی باهاشون عکس هم نگرفتم و محترمانه گفتم ترجیح می دم تو عکس نباشم و کلا آدم اهل عکس گرفتن و سلفی و این جور چیزا نیستم). بعد از مسابقات همه اصرار می کردند که به عنوان کمک مربی به اون ها هم کمک کنم که جواب نه بود. بعدش خواستن مسابقات بعدی رو هم با تیم برم و چند وقت یه بار برای رفع مشکلات فنی اون ها با هاشون جلسه داشته باشم. امروز هم که برای انجام یه کار مهم و عجله ای به دیدن دوستم (سرمربی دخترها) رفته بودم همه تمرین رو قطع کردن و اسم من رو باهم صدا می کردن و می خواستند که تو تمرین بهشون کمک کنم (که البته به دلایل شرعی قبول نکرم و نمی کنم).
    فکر می کنم این تغییر برخورد (سلام نکردن در اول سفر و تحویل گرفتن بیش از حد بعد از سفر) فقط به خاطر تخصص من و نکته های فنی باشه که بهشون گقتم.
    به نظرم اگر شما هم بتونید تو جامعه هدف و کاری که بهش علاقه و توش تخصص دارید وارد بشید ارتباطات خیلی خوبی چه از نظر کاری و چه از نظر اجتماعی برقرار می کنید.

    در زمینه های اجتماعی دیگه هم با یکی دو تا از اساتید امریکاییم ارتباط خوبی پیدا کردم و خیلی راحت مشکلات دلتنگی خانمم و اینکه تازه اومدیم رو براشون گفتم و خیلی کمکون کردن. از قرض دادن و هدیه وسایل خونه گرفته تا
    دعوت برای شام و بردنمون برای خرید قبل از اینکه ماشین بخریم. فقط نباید خجالتی باشید.
    البته همه افراد دانشگاهمون اینجوری نیستن. سعی کنید آدم هایی که اخلاقشون بیشتر شبیه خودتون هست (چه تخصصی و چه اجتماعی) رو پیدا کنید و ببینید چقدر می تونید به هم نزدیک شید. حتما با همه صمیمی نمی شید ولی خوب مگه چند تا دوست صمیمی می خواید؟ من که تو ایران هم بودم با بیش تر از ۳ الی۴ نفر صمیمی نبودم و فقط با افراد محدودی رفت و آمد خانوادگی داشتم. اینجا هم حالا فعلا ۲ الی ۳ نفرند. البته دوست زیاده ولی اینکه با کی صمیمی بشد و برید و بیاید فرق می کنه.

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •