صفحه 102 از 322 نخستنخست ... 2529293949596979899100101102103104105106107108109110111112152202 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,011 تا 1,020 , از مجموع 3216

موضوع: مشاهدات و تجربيات شما در آمریکا

  1. #1011
    ApplyAbroad Superstar pimi810 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2010
    ارسال‌ها
    2,396

    پیش فرض پاسخ : مشاهدات و تجربيات شما در آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط rahi2012 نمایش پست ها
    البته اینو دقیق گفتید ها این single mom محترم احتملا یه درصدی از دریافتیش پایین اومده که اینطور ادا اطوار در میارود. خانوم و سه تا بچه و فقر جای خود بنده همسر قاضی میشناسم شوهرش خوت شده 1/3 حقوق رو بهش میدند! بقیه حقوقش رو میدند به پدر مادر اون طرف!!!!!!
    همینه. به نظر من فقیرهای آمریکا رو بیاری تهران املت میشن! اصلا قابل مقایسه نیست به نظر من.
    عرت و احترام و رفاه سگ و گربه های سیتیزن هم که نیازی به بحث کردن نداره.

    من هیچ وقت نمی گم اینجا همه چی عالیه، و شخصا هم با سرمایه داری این مدلی مشکل دارم چون تولید فقر می کنه. اما اگه شاخص به شاخص مقایسه کنیم میبینیم که خیلی چیزا اینا وضعشون بهتره، و فعلا بهترین سیستمیه که تو دنیا در حال اجراست. البته طرفهای خودمون هم چیزای خوب داره. مثلا یکی از تفاوتهای بزرگ به نظر من همین فرهنگ فردگراییه تو آمریکا. کلا تنهایی رو اینا دوست دارن. وقتی میرن یه جایی ماشین رو فول نمی کنن از فک و فامیل. اصلا براشون تعریف نشده ست این موضوع.
    یا مثلا وقتی تنهان pet نگه داشتن یکی از راهای مقابله با تنهاییشونه. مخصوصا وقتی تو رابطه با آدمها شکست میخورن بدشون نمیاد به جای دوست پسر/دختر یه سگ نگه دارن. در حاللی که عموما تو فرهنگ خاورمیانه ظرف از تنهایی دق کنه و 4 سالم با کسی نباشه بعیده سگ و کربه رو یه عنوان یه آپشن ببینه. این موضوع هم عموما برای ما تعریف نشده ست.

    یا مثلا تعریف فک و فامیا و سایز خانواده. من الان زن پسر پسر خاله ی مامانم رو می شناسم، اما اینا به زور دختر خاله شون رو میشناسن. اصلا نیازی نمی بینن.
    ویرایش توسط pimi810 : May 21st, 2013 در ساعت 09:31 PM
    !One hundred sixty-three thousand sq mi of awesomeness

  2. #1012
    ApplyAbroad Guru Mehrad آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2007
    رشته و دانشگاه
    Sociology, MA / Electrical Engineering, BSc
    ارسال‌ها
    4,355

    پیش فرض پاسخ : مشاهدات و تجربيات شما در آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط pimi810 نمایش پست ها
    آره خوب صد در صد استثنائات وجود داره. منم جنرال مقایسه کزدم. مورد 12 منم با نظرت موافقم، کلا مثل اروپا یا کانادا نیست اما باز از ایران خیلی بهتره. فرضا یه خانومی تو ایران شوهرش فوت شه بچه داشته باشه و فقیر هم باشه و مهارت هم نداشته باشه رسما باید گدایی کنی واسه نون شب.
    البته منظور من نه مقايسه با ايران بود (كه اساسا اينجور مقايسه ها رو بين كشورهاي صنعتي و جهان سومي بي معني مي دونم) نه اينكه بخوام در مورد استثناهاي موردي و پراكنده صحبت كنم. منظور من موارد نقض گسترده و فاحش و تبعيضهاي ساختاري بود.

    ما اينجا دو تا آمريكا داريم. آمريكاي توريستي و (به تعبير من) ويتريني و آمريكاي واقعي و غير ويتريني. اختلاف بين اين دو آمريكا در حد اختلاف جهان سوم و كشورهاي توسعه يافته هست. اگه قرار بر مقايسه كردن باشه (كه اصلا موضوع اين تاپيك اينجور مقايسه ها نيست) آمريكا رو بايد با كشورهاي اروپايي مقايسه كرد نه ايران. من هر دو تا آمريكا رو به طور گسترده چرخيدم.

    منطقه اي كه من زندگي مي كنم، شهرك غرب اينجا هست. هر كسي كه محله من رو ببينه دهنش باز ميمونه. منظورم خود آمريكاييها هست نه خارجيها. فاميل يكي از دوستام كه خودشون اهل شمال شيكاگو هستن، وقتي داشتن توي محله ما مي چرخيدن دهنشون باز مونده بود همچين. ولي توي همين شهر مناطقي هم هست كه شرايط زندگي اصلا قابل مقايسه با منطقه زندگي من نيست. تازه توليدو يك شهر معمولي هست و در زمره شهرهاي به شدت دچار تبعيض آمريكا نيست. همون مناطق بد توليدو هم بدترين جاهاي آمريكا نيست. من جاهاي خيلي بدتر رو در آمريكا چرخيدم كه بدترين محلات توليدو در مقايسه با اونجاها بهشته. چه رسه به اينكه بخواهيم با نگاه كردن به شهرهاي بزرگ در مورد كل آمريكا قضاوت كنيم. اون تعبير جهان سومي كه در مورد برخي مناطق آمريكا به كار بردم مبالغه نبود. بعضي مناطق آمريكا به معني واقعي كلمه جهان سوميه.

    من چون پدر و مادرم دبير بازنشسته هستن، بحثهاي مربوط به آموزش و پرورش رو دنبال مي كنم. اينجا تبعيض ساختاري در سيستم آموزش و پرورش وجود داره. منظور من تفاوت بين مدارس دولتي و خصوصي نيست. در سيستم مدارس دولتي تبعيض وحشتناك وجود داره و بسته به اينكه خونه آدم كجا باشه، نوع سيستم آموزشي كه در مدارس دولتي تجربه مي كنه به طور فاحشي متفاوته.

    حتي همون بحث اينترنت. من به شخصه در جاهايي از آمريكا اينترنت در حد دايال آپ حدودا ١٥ سال پيش ايران رو تجربه كردم و كساني هستن كه به همون اينترنت گازوييلي هم دسترسي تمام وقت ندارن.

    يا بحث خدمات رفاهي چيزي نيست كه همه بهش دسترسي يكسان داشته باشن. منظور من اختلاف بين غني و فقير نيست. منظور من اختلاف دسترسي به امكانات حتي بين اقشار پايين جامعه هست و با فاصله گرفتن از "سوسياليسم" (به قول برادرهاي دست راستي) اين شكافها داره به سمت بيشتر شدن ميره. يكي از تلقيهاي غلطي كه اون برادرهاي دست راستي بهش دامن مي زنن، اينه كه اينجا اقشار پايين جامعه دارن با چترهاي حمايتي دولت "حال" مي كنن و به قول اينها welfare queen هستن. اونجور welfare queen ها وجود دارن ولي اكثريت اقشار پايين و فقير جامعه رو تشكيل نميدن. بر خلاف تصور رايج، قسمت زيادي از طبقه فقير رو كساني تشكيل ميدن كه بلانسبت مثل سگ جون مي كنن و كار مي كنن ولي دخل و خرج خونواده شون جور نميشه.
    ویرایش توسط Mehrad : May 22nd, 2013 در ساعت 12:42 AM
    (and whoever trusts in God, He is sufficient for him ... (65-3 ...
    لطفا پیش از گذاشتن پیام، موضوعهای مرتبط و بخش ویکی رو ببینید. شرمنده، امكان پاسخگويى فورى به سوالها رو ندارم. پاسخ بسیاری سوالها درباره تحصیل در آمریکا رو در پیوست اولین پستم يا تاپيكهاى مرتبط نوشتم.

  3. #1013
    ApplyAbroad Superstar pimi810 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2010
    ارسال‌ها
    2,396

    پیش فرض پاسخ : مشاهدات و تجربيات شما در آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mehrad نمایش پست ها
    البته منظور من نه مقايسه با ايران بود (كه اساسا اينجور مقايسه ها رو بين كشورهاي صنعتي و جهان سومي بي معني مي دونم) نه اينكه بخوام در مورد استثناهاي موردي و پراكنده صحبت كنم. منظور من موارد نقض گسترده و فاحش و تبعيضهاي ساختاري بود.

    ما اينجا دو تا آمريكا داريم. آمريكاي توريستي و (به تعبير من) ويتريني و آمريكاي واقعي و غير ويتريني. اختلاف بين اين دو آمريكا در حد اختلاف جهان سوم و كشورهاي توسعه يافته هست. اگه قرار بر مقايسه كردن باشه (كه اصلا موضوع اين تاپيك اينجور مقايسه ها نيست) آمريكا رو بايد با كشورهاي اروپايي مقايسه كرد نه ايران. من هر دو تا آمريكا رو به طور گسترده چرخيدم.

    منطقه اي كه من زندگي مي كنم، شهرك غرب اينجا هست. هر كسي كه محله من رو ببينه دهنش باز ميمونه. منظورم خود آمريكاييها هست نه خارجيها. فاميل يكي از دوستام كه خودشون اهل شمال شيكاگو هستن، وقتي داشتن توي محله ما مي چرخيدن دهنشون باز مونده بود همچين. ولي توي همين شهر مناطقي هم هست كه شرايط زندگي اصلا قابل مقايسه با منطقه زندگي من نيست. تازه توليدو يك شهر معمولي هست و در زمره شهرهاي به شدت دچار تبعيض آمريكا نيست. همون مناطق بد توليدو هم بدترين جاهاي آمريكا نيست. من جاهاي خيلي بدتر رو در آمريكا چرخيدم كه بدترين محلات توليدو در مقايسه با اونجاها بهشته. چه رسه به اينكه بخواهيم با نگاه كردن به شهرهاي بزرگ در مورد كل آمريكا قضاوت كنيم. اون تعبير جهان سومي كه در مورد برخي مناطق آمريكا به كار بردم مبالغه نبود. بعضي مناطق آمريكا به معني واقعي كلمه جهان سوميه.

    من چون پدر و مادرم دبير بازنشسته هستن، بحثهاي مربوط به آموزش و پرورش رو دنبال مي كنم. اينجا تبعيض ساختاري در سيستم آموزش و پرورش وجود داره. منظور من تفاوت بين مدارس دولتي و خصوصي نيست. در سيستم مدارس دولتي تبعيض وحشتناك وجود داره و بسته به اينكه خونه آدم كجا باشه، نوع سيستم آموزشي كه در مدارس دولتي تجربه مي كنه به طور فاحشي متفاوته.

    حتي همون بحث اينترنت. من به شخصه در جاهايي از آمريكا اينترنت در حد دايال آپ حدودا ١٥ سال پيش ايران رو تجربه كردم و كساني هستن كه به همون اينترنت گازوييلي هم دسترسي تمام وقت ندارن.

    يا بحث خدمات رفاهي چيزي نيست كه همه بهش دسترسي يكسان داشته باشن. منظور من اختلاف بين غني و فقير نيست. منظور من اختلاف دسترسي به امكانات حتي بين اقشار پايين جامعه هست و با فاصله گرفتن از "سوسياليسم" (به قول برادرهاي دست راستي) اين شكافها داره به سمت بيشتر شدن ميره. يكي از تلقيهاي غلطي كه اون برادرهاي دست راستي بهش دامن مي زنن، اينه كه اينجا اقشار پايين جامعه دارن با چترهاي حمايتي دولت "حال" مي كنن و به قول اينها welfare queen هستن. اونجور welfare queen ها وجود دارن ولي اكثريت اقشار پايين و فقير جامعه رو تشكيل نميدن. بر خلاف تصور رايج، قسمت زيادي از طبقه فقير رو كساني تشكيل ميدن كه بلانسبت مثل سگ جون مي كنن و كار مي كنن ولي دخل و خرج خونواده شون جور نميشه.
    این کاملا درسته. به نظرم تنها با داشتن یک درک درست از بازار آزاد و capitalism هم میشه اینا رو پیشبینی کرد و اصلا نیازی نیست حتما تو آمریکا باشی و این اختلاف طبقای رو از نزدیک ببینی. حتی کیفیت سرویسهایی که اقشار مختلف تو مناطق مختلف میگیرن با هم فرق می کنه. شما تو ghetto باشی حتی آمبولانس و پلیس و ... هم دیرتر بهت میرسه تا اینکه تو شهرک غرب باشی.

    سیستم Education اینجا حتی از نوع پابلیک باز طبقاتیه. محله ی خراب، مدرسه ی خراب، معلم بد و کلا یک سیکل باطل که بیرون اومدن ازش برای کسانی که تو اون طبقات به دنیا میان فوق العاده مشکله. و طبقه عوض کردن هم اینقدر سخته که اگر کسی عوض کرد دیگه ناخودآکاه طبقات زیرین رو آدم حساب نمی کنه.

    خیلی از نقاط آمریکا هنوز broadband ندارن. به هر حال این خدمات رو کمپانی های خصوصی ارایه می دن و اگر براشون نصرفه این کار رو نمی کنن. دایی دوست من تو همین شارلوت خونه ش بین دو تا highway افتاده و 10000 تا ازش خواستن که بهش کیبل بدن در حالی که خونه ی خود دوستم 1 مایلی اونجا با همون نرخ معمولی اینترنت پر سرعت داره.

    به عقیده ی من این شکاف طبقاتی هیچ وقت پر نمیشه و هر موقع پولدارا بخوان این رو عمیق ترش می کنن چون جهان سرمایه داری همیشه به آدم بدبخت و فقیر که به قول شما بلانسبت مثل سگ جون بکنه نیازداره. تازه اینا به فقری که تو آمریکا به وجود اومده بود و هست راضی نشدن و رفتن دنبال ارزونترین و بدبخت ترین فقیرها تو چین و ....حتی ورژن های دیگری از فقر هم وجود دارن که شاید به چشم نیان اما محصول همین سیستمن مثل فقر عاطفی.
    کلا این ایده ی پول درآوردن به هر قیمتی به امید تحت کنترل درآوردن کل دنیا با پول، ایده ی خطرناکیه.
    !One hundred sixty-three thousand sq mi of awesomeness

  4. #1014
    ApplyAbroad Guru Mehrad آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2007
    رشته و دانشگاه
    Sociology, MA / Electrical Engineering, BSc
    ارسال‌ها
    4,355

    پیش فرض پاسخ : مشاهدات و تجربيات شما در آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط transformer نمایش پست ها
    فایل پیوست 20107


    **** آقا یک سوال . چرا نمیشه ایران رو به هیچ وجه با آمریکا مقایسه کرد؟ ( چون این 2 تا 2 چیز کاملا متفاوتن و دو راه متفاوتو میرن ؟ یا اینکه ایران هم توی همون راهه و چندین سال غقبه و در آینده به مکان فعلی آمریکا میرسه؟!)
    بدون اينكه بخوام خيلي وارد بحثهاي تئوري بشم (كه جاش در اين تاپيك نيست) آمريكا و كشورهاي صنعتي تفاوتهاي ساختاري با كشورهاي جهان سومي دارن. در كشورهاي توسعه يافته صنعت روبناي جامعه و يك چيز مصرفي و تجملي نيست. صنعت نهادينه شده. شما اگه در همين آمريكا كه زماني در خيلي از تكنولوژيها عقب تر از اروپا بود، سير تحولات صنعت رو دنبال كنيد و بعد ببينيد كه در اون دوره ها در ايران خودمون (كه از خيلي كشورهاي جهان سومي بهتره) شرايط چي بوده و در جامعه چه خبر بوده، متوجه ميشيد كه دو دنياي متفاوت رو داريد با هم مقايسه مي كنيد. اين دو دنياي متفاوت از نظر ساختاري با هم خيلي متفاوت هستن. فقط بحث امكانات نيست.

    به علاوه در آمريكا كاپيتاليسم نهادينه شده و اين توام شده با چيزي كه ماكس وبر تعبير مي كنه به اخلاق پروتستاني. البته به حرفهاي وبر و عموميت دادن هاي بيجاش در مورد اخلاق پروتستاني نقدهايي وارد هست كه باز جاي بحثش در اين تاپيك نيست. ولي به هر حال از اين نظرها آمريكا رو حتي با اروپا هم نميشه مقايسه كرد، چه رسه به ايران. خوندن كتاب sociological imagination نوشته سي رايت ميلز رو در كنار كتاب معروف وبر به نام "اخلاق پروتستاني و روح سرمايه داري" توصيه مي كنم. البته نقدهاي وارد به كتاب رو هم بخونيد. اگه بتونيد كتابها و نقدها رو به زبون اصلي (يا در مورد وبر دست كم به انگليسي) بخونيد بهتره. ترجمه هاي موجود در ايران زياد جالب نيست. به علاوه اينكه وبر در ايران خيلي خوب فهم نشده. هر دو اين كتابها و نقدهاش رو ميتونيد آنلاين پيدا كنيد.

    اينجورها نيست كه هيچ شباهتي هم بين ايران و آمريكا نباشه. در ايران الگوبرداري ها بيشتر از آمريكا هست تا اروپا. چه در مسايل كلان كشوري و چه در مسايل فرهنگي و اجتماعي. اروپاييها تا اين اندازه سعي نمي كنن از آمريكا الگوبرداري كنن.
    (and whoever trusts in God, He is sufficient for him ... (65-3 ...
    لطفا پیش از گذاشتن پیام، موضوعهای مرتبط و بخش ویکی رو ببینید. شرمنده، امكان پاسخگويى فورى به سوالها رو ندارم. پاسخ بسیاری سوالها درباره تحصیل در آمریکا رو در پیوست اولین پستم يا تاپيكهاى مرتبط نوشتم.

  5. #1015
    ApplyAbroad Guru Mehrad آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2007
    رشته و دانشگاه
    Sociology, MA / Electrical Engineering, BSc
    ارسال‌ها
    4,355

    پیش فرض پاسخ : مشاهدات و تجربيات شما در آمریکا

    به پست قبلي يك چيز اضافه كنم. چند روز گذشته در حال بازديد از برخي موزه ها بودم كه سير تحولات صنعتي در آمريكا رو نشون ميدن. در مورد برخي از اونها يه جورايي تور ليدر بودم براي يكي از دوستان، چون قبلا چند بار اينها رو بازديد كرده بودم. اين دوست من هر وقت به چيزي مي رسيد كه تاريخش حدود ١٩٠٤ بود مي گفت: ببين اون موقع توي ايران تازه نفت كشف شده بود. بدجوري روي اعصاب من پاتيناژ مي رفت با تكرار كردن اين جمله. بهش مي گفتم شرايط اون موقع ايران اصلا قابل مقايسه نيست با شرايط آمريكا يا اروپا در اون سالها. ولي مگه ول مي كرد اين بشر!
    (and whoever trusts in God, He is sufficient for him ... (65-3 ...
    لطفا پیش از گذاشتن پیام، موضوعهای مرتبط و بخش ویکی رو ببینید. شرمنده، امكان پاسخگويى فورى به سوالها رو ندارم. پاسخ بسیاری سوالها درباره تحصیل در آمریکا رو در پیوست اولین پستم يا تاپيكهاى مرتبط نوشتم.

  6. #1016

    پیش فرض پاسخ : مشاهدات و تجربيات شما در آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط pimi810 نمایش پست ها
    آمریکا دوبی نیست که ظاهر زرق و برق و قشنگ داشته باشه. اینجا تا چیزی واقعا نیاز نباشه احداث نمیشه. اما فرضا یه آدرسی می خوای بدی تو دبی باید بنویسی خیابان فلان روبروی مبل فروشیه فلانی!!!! طبقه ی دوم!

    چیزایی که اینجا داره و به نظر من تا 100 سال دیگه هم ایران صاحبش نمیشه:

    1. regulation های ملی که تو ساخت خونه و خیابون و مدرسه و پارک.... دارن. که هم شامل دیزاین میشه هم safety و ... مثال ساده : تابلوی Exit
    2. زیرساخت بانکی فوق العاده پیشرفته که ترانزکشن های مالی رو بی نهایت آسون کرده. (که البته این مساله واسه جهان سرمایه داری حیاتیه)
    3. سیستم ادرس دهی پستی، که فوق العاده ست. (اینم حیاتیه)
    4. حمایت از معلولین تو فضاهای شهری
    5. فرهنگ رانندگی و دیزاین عالی خیابونها و چراغ های راهنمایی و خروجی های اتوبان و turning lane ها (آسفالت خراب تا دلت بخوای دارن، که اونم به خاطر بزرگی مملکت و بارندگی های زیاده). اینا رو فقط کسی می فهمه که هم تو تهران و هم تو آمریکا رانندگی کرده باشه.
    6. حمایت از حقوق مشتری و گارانتی. (رویای نیست اما همیشه میشه پیگیر حقت بود)
    7. اهتمام ویژه به فضای سبز
    8. دسترسی تقریبا آزاد به اینترنت و پهنای باند بالا
    9. ناوگان حمل و نقل هوایی مقرون به صرفه و امن
    10. سیستم هتل داری رقابتی برای همه ی طبقات جامعه
    11. سرویس های بهداشتی تمیز و مکفی در اقصی نقاط مملکت، که هنوز کلیسا رو بیشتر محلی برای عبادت باقی گذاشته.
    12. حمایت های مالی دولت از single mom ها
    13. پارکینگ
    14. دیزاین عالی پمپ بنزینها و پمپ بنزین به اندازه کافی.
    و خیلی چیزای دیگه.
    میشه در مورد شماره 2 بیشتر توضیح بدی؟ چون من این حرف رو از خیلی ها که ساکن آمریکا هستن شنیدم ولی وقتی امکانات سیستم بانکی آمریکا رو نام میبرن تفاوت آنچنان عجیب وغریبی با سیستم ایران نمیبینم.


  7. #1017
    ApplyAbroad Guru Mehrad آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2007
    رشته و دانشگاه
    Sociology, MA / Electrical Engineering, BSc
    ارسال‌ها
    4,355

    پیش فرض پاسخ : مشاهدات و تجربيات شما در آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط transformer
    میخوام ببینم توی آمریکا هم مردم کم کار و پرتوقع هستند و یا هرکس به قدر ارزش کارش پول میگره و مهمتر اینکه به پولی که بهش میدند قانغ و راضیه؟!
    اين جور آدمها همه جا پيدا ميشن. اينجا هم بچه سوسولهايي كه به خرج باباجون صفا مي كنن و هميشه احساس طلبكاري مي كنن وجود دارن. زياد هم هستن. كسايي هم هستن كه با هاپولي كردن پولها و كمك هزينه هاي دولتي صفا مي كنن كه بهشون ميگن welfare queen. ولي فرهنگ رايج جامعه آمريكا اين نيست. دست كم اونجور زندگي كردن توي فرهنگ آمريكايي چيز جاافتاده و قابل قبول نيست. يعني مفتخوري و تن پروري ضد ارزشه توي فرهنگ آمريكايي. اينجا فرض بر اينه كه آدم بايد با تلاش و سختكوشي توي زندگي موفق بشه.

    پدر من اون وقتي كه سربازي بود، با يك آمريكايي هم خدمتي بود كه تحت پوشش peace corps اومده بود ايران. اين بنده خدا پدرش وكيل بوده ولي وقتي آقا پسرش به سن رشد رسيده، گفته بايد خودت گليم خودت رو از آب بكشي. اين برادر لري هم براي سربازي رفته peace corps و اومده ايران. بعدش هم برگشته آمريكا و رفته دانشگاه. الان هم عضو هيات مديره چند تا شركت هست. كلي هم به راهي كه رفته و به اينجا رسيده افتخار مي كنه. نمي خوام بگم فرهنگ آمريكايي هنوز هم به همين سفت و سختي هست. توي نسلهاي جديد كم كم قضايا داره به سمت فرزندسالاري ميره و لوس و پرتوقع كردن بچه ها. من با دوستاي آمريكاييم كه دارن بچه بزرگ مي كنن اين گله گذاري ها رو ميشنوم كه ميگن زمونه عوض شده و نسل جديد فلان و بيسار. ولي هنوز هم سختكوشي توي فرهنگ آمريكايي ارزشه و تن پروري ضدارزش.

    توي پرانتز اين رو هم بگم كه اون برادر لري وقتي با پدرم هم خدمتي بوده، چقدر از دودره بازي هاي ايرانيها شاكي بوده. بماند كه خودش به جاي اينكه براي سربازي بره ويتنام، رفته peace corps. توي اون شرايط در رفتن از سربازي در ويتنام خودش يه جورايي دودره بازي بود.
    (and whoever trusts in God, He is sufficient for him ... (65-3 ...
    لطفا پیش از گذاشتن پیام، موضوعهای مرتبط و بخش ویکی رو ببینید. شرمنده، امكان پاسخگويى فورى به سوالها رو ندارم. پاسخ بسیاری سوالها درباره تحصیل در آمریکا رو در پیوست اولین پستم يا تاپيكهاى مرتبط نوشتم.

  8. #1018
    ApplyAbroad Guru Mehrad آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2007
    رشته و دانشگاه
    Sociology, MA / Electrical Engineering, BSc
    ارسال‌ها
    4,355

    پیش فرض پاسخ : مشاهدات و تجربيات شما در آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط mamali66 نمایش پست ها
    میشه در مورد شماره 2 بیشتر توضیح بدی؟ چون من این حرف رو از خیلی ها که ساکن آمریکا هستن شنیدم ولی وقتی امکانات سیستم بانکی آمریکا رو نام میبرن تفاوت آنچنان عجیب وغریبی با سیستم ایران نمیبینم.
    به عنوان كسي كه مدت خيلي طولاني با سيستم بانكي هر دو كشور سروكله زده، اينجور جواب بدم كه پيكان و مرسدس بنز هر دو چهار چرخ دارن، گاز و كلاج و دنده دارن و راه ميرن. اما اين كجا و آن كجا.

    البته از حق نگذريم، پارسال كه ايران بودم، سيستم بانكي ايران خيلي نسبت به قبل پيشرفت كرده ولي همچنان براي من كه پنج سال با سيستم بانكي آمريكا عادت كردم، كيفيت كارهاي بانكي در ايران خيلي برام اعصاب خورد كن بود. حتي بانكهايي مثل بانك پارسيان و سامان كه بانكهاي نسبتا مدرني هستن. بعد طبيعيه كه اين برادرها ميديدن من قيافه ام لهجه داره و از عمليات بانكيم هم مشخص بود كه چند سالي ايران نبودم مي پرسيدن كه اين مدت كجا تشريف داشتيد. و بعد سوال در مورد سيستم بانكي آمريكا. و بعد وقتي من بعضي تجربيات خودم رو به صورت چيزهاي عادي و بديهي تعريف مي كردم (خداييش سعي مي كردم كلاس نذارم، چون از اينهايي كه از خارج ميان طاقچه بالا ميذارن متنفرم). بعد قيافه اينها اينجوري ميشد. همچنين وقتي كاملا معصوم و مظلوم در مورد برخي سرويسهاي اونجا كه برام عادي بود مي پرسيدم كه اينجا چه جوري ميشه فلان كار رو انجام داد، باز قيافه اينها اينجوري ميشد. به جاي اينجوري اسمايلي مناسب بذاريد.

    پاورقي بزنم كه من در تاپيكهاي مربوط به مسايل بانكي در آمريكا پستهاي زيادي گذاشتم. البته اين رو هم بگم كه سيستم بانكي اونجا هم بهشت نيست. اونجا هم مشكلات فني زياد پيش مياد. مشكلات غير فني كه بماند.
    (and whoever trusts in God, He is sufficient for him ... (65-3 ...
    لطفا پیش از گذاشتن پیام، موضوعهای مرتبط و بخش ویکی رو ببینید. شرمنده، امكان پاسخگويى فورى به سوالها رو ندارم. پاسخ بسیاری سوالها درباره تحصیل در آمریکا رو در پیوست اولین پستم يا تاپيكهاى مرتبط نوشتم.

  9. #1019
    Banned
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    ارسال‌ها
    1,261

    پیش فرض پاسخ : مشاهدات و تجربيات شما در آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط pimi810 نمایش پست ها
    همینه. به نظر من فقیرهای آمریکا رو بیاری تهران املت میشن! اصلا قابل مقایسه نیست به نظر من.
    عرت و احترام و رفاه سگ و گربه های سیتیزن هم که نیازی به بحث کردن نداره.

    من هیچ وقت نمی گم اینجا همه چی عالیه، و شخصا هم با سرمایه داری این مدلی مشکل دارم چون تولید فقر می کنه. اما اگه شاخص به شاخص مقایسه کنیم میبینیم که خیلی چیزا اینا وضعشون بهتره، و فعلا بهترین سیستمیه که تو دنیا در حال اجراست. البته طرفهای خودمون هم چیزای خوب داره. مثلا یکی از تفاوتهای بزرگ به نظر من همین فرهنگ فردگراییه تو آمریکا. کلا تنهایی رو اینا دوست دارن. وقتی میرن یه جایی ماشین رو فول نمی کنن از فک و فامیل. اصلا براشون تعریف نشده ست این موضوع.
    یا مثلا وقتی تنهان pet نگه داشتن یکی از راهای مقابله با تنهاییشونه. مخصوصا وقتی تو رابطه با آدمها شکست میخورن بدشون نمیاد به جای دوست پسر/دختر یه سگ نگه دارن. در حاللی که عموما تو فرهنگ خاورمیانه ظرف از تنهایی دق کنه و 4 سالم با کسی نباشه بعیده سگ و کربه رو یه عنوان یه آپشن ببینه. این موضوع هم عموما برای ما تعریف نشده ست.

    یا مثلا تعریف فک و فامیا و سایز خانواده. من الان زن پسر پسر خاله ی مامانم رو می شناسم، اما اینا به زور دختر خاله شون رو میشناسن. اصلا نیازی نمی بینن.
    کاملا درسته. تعریف نهاد خانواده هم در حال دگرگون شدن هست. خیلی بیشتر از اینی که مینویسم و نمیشه بیشتر توضیح داد دیگه

    پ.ن .والا من از خیلی از انسانها بیشتر میترسم تا از تنهایی که بخوام باهاشون رابطه داشته باشم. مخصوصا از طیف گسترده ای از ......

  10. #1020
    Banned
    تاریخ عضویت
    Dec 2012
    ارسال‌ها
    370

    پیش فرض پاسخ : مشاهدات و تجربيات شما در آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mehrad نمایش پست ها
    اين جور آدمها همه جا پيدا ميشن. اينجا هم بچه سوسولهايي كه به خرج باباجون صفا مي كنن و هميشه احساس طلبكاري مي كنن وجود دارن. زياد هم هستن. كسايي هم هستن كه با هاپولي كردن پولها و كمك هزينه هاي دولتي صفا مي كنن كه بهشون ميگن welfare queen. ولي فرهنگ رايج جامعه آمريكا اين نيست. دست كم اونجور زندگي كردن توي فرهنگ آمريكايي چيز جاافتاده و قابل قبول نيست. يعني مفتخوري و تن پروري ضد ارزشه توي فرهنگ آمريكايي. اينجا فرض بر اينه كه آدم بايد با تلاش و سختكوشي توي زندگي موفق بشه.

    پدر من اون وقتي كه سربازي بود، با يك آمريكايي هم خدمتي بود كه تحت پوشش peace corps اومده بود ايران. اين بنده خدا پدرش وكيل بوده ولي وقتي آقا پسرش به سن رشد رسيده، گفته بايد خودت گليم خودت رو از آب بكشي. اين برادر لري هم براي سربازي رفته peace corps و اومده ايران. بعدش هم برگشته آمريكا و رفته دانشگاه. الان هم عضو هيات مديره چند تا شركت هست. كلي هم به راهي كه رفته و به اينجا رسيده افتخار مي كنه. نمي خوام بگم فرهنگ آمريكايي هنوز هم به همين سفت و سختي هست. توي نسلهاي جديد كم كم قضايا داره به سمت فرزندسالاري ميره و لوس و پرتوقع كردن بچه ها. من با دوستاي آمريكاييم كه دارن بچه بزرگ مي كنن اين گله گذاري ها رو ميشنوم كه ميگن زمونه عوض شده و نسل جديد فلان و بيسار. ولي هنوز هم سختكوشي توي فرهنگ آمريكايي ارزشه و تن پروري ضدارزش.

    توي پرانتز اين رو هم بگم كه اون برادر لري وقتي با پدرم هم خدمتي بوده، چقدر از دودره بازي هاي ايرانيها شاكي بوده. بماند كه خودش به جاي اينكه براي سربازي بره ويتنام، رفته peace corps. توي اون شرايط در رفتن از سربازي در ويتنام خودش يه جورايي دودره بازي بود.

    لامصب هرچی در مورد ایران مینویسم پاک میشه البته به حق هم هست تاپیک آمریکاست!

    پس با این توضیحات شما ما حداقل توی یه چیزی از اونها جلوتریم و اونم بحث شیرین فرزند سالاریه! الان من به وفور جونهای تا 35 سال!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! میشناسم خوش و خرم توی خونه با پدر و مادر و از جیب پدر مادر میخورند و دو قورت و نیمشونم باقیه (یکیش خود من ....البته من هنوز به اون سن و سالها نرسیدم!)
    به قول یه بابایی ... توی ایران یه نفر کار میکنه و چند نفر میخورند! همه هم شاکی اند که این چه وضعیه

    البته از داغونیه فضای کسب و کار نمیشه گذشت و همه اش هم نقصیر جوون ها نیستش اما من به عنوان یکی از همینایی که میگم آقا کار نیست ، یا قدر کار و تخصص من دونسته نمیشه از شما و همه دوستانی که توی آمریکا کار کردن یک سوالی دارم :

    چقدر اونجا همه چیز مهیا هست و به قول معروف قدر نیروی کار دونسته میشه! مثلا یک جوون فارق التحصیل آمریکایی در مقطع لیسانس و فوق لیسانس ، چطور میتونه کار پیدا کنه؟ آیا میتونه به شفل مطلوبش و در حد تحصیلاتی که کرده دست پیدا کنه یا مثل ما باید قید علاقه رو بزنه و بره دنبال یه کاری که 2 زار حقوق سرماه بذارن کف دستش؟

    ضمنا سطح سواد کاری فارق التحصیل های اونجا با ما چقدر متفاوته ؟ من بسیاری لیسانس و فوق لیسانس در ایران میشناسم که انصافا سوادشون در حد یک فوق دیپلم وافعی هم نیستش و همه شب امتحانی اونم تازه از روی جزوه ی استاد و هزار و یک داستان ، درس حفظ کردن و امتحان دادن و بعدشم همش یادشون رفته و فقط از دوران تحصیل یه مدرک دارند! و انتظار دارند یه کار خیلی خوب و تخصصی مرتبط با مدرکشونم بهشون بدند!

    اونجا چه شکلیه؟ فارق التحصیلا شبیه ما هستند ؟ یا نه اونجا واقعا اندازه مدرکی که دارند کار هم بلدند؟ (راجع به عمومیت دارم میگم ... توی ایران که شاید 90% همونطوری باشند که گفتم! اونجا درصد ها چطوره؟)

    چون من خودم توی چنتا پروژه صنعتی کار کردم واقعا به عینه دیدم که مقوله های تئوری و عملی کاملا از هم مجزان . یعنی شما به فرض واقعا توی دوره تحصیلی درس خونده باشی و واقعا مطالب رو درک کرده باشی هم ، دانش شما فقط و فقط به درک همون کار آکادمیک میخوره!! چون اگر بخوای وارد صنعت شی دوباره باید از صفر شروع کنی (اینبار به روش شاگردونگی ) و حداقل یکسال کار کنی تا یادبگیری چطور باید کارهای عملی انجام بدی!
    بعد تازه خودت میفهمی که خیلی هم نباید روی مدرکت حساب کنی و هوز خیلی خیلی چیزا هست که تو بلد نیستی و باید مثلا از کسی یاد بگیری که شاید مدرکش چند درجه از تو کمتر باشه! (که البته خیلی فارق التحصیل های ما با این موضوع نمیتونن کنار بیان و واسه همین اکثرا بیکار میچرخند واسه خودشون!!)

    اونجا چطوریه؟ این دوره های OPT کار اون یکسال خاک خوری که گفتمو واقعا انجام میده یا مثل کارآموزی های ما فقط یه دوره فرمالیته و برای گرفتن نمره است؟



    اما در مورد فرهنگ کار و تفاوت اونها با ما هم خیلی دلم میخواد یه مطلبی بنویسم اما پاک میشه . ولی در همین حد خلاصه میگم که چون ما 100 ساله نفت فروختیم و همین پولو بین مردم تقسیم کردیم (حالا مستقیم یا غیر مستقیم و عادلانه یا ناعادلانه) بلا استثنا همه ی مردم ما دارند از پول نفت میخورند و عملا (شاید به جز درصد بسیار محدود که قابل ذکر هم شاید نباشه) ما هیچ تولیدی نداریم . یعنی حقمون نیست هیچ پولی گیرمون بیاد اما چون از قدیم این پول نفت رو گرفتیم و بهش عادت کردیم ، و از اون بدتر ، یکسری کارهای الکی و روزمره هم به اسم کار واقعی انجام دادیم ، همیشه با خودمون فکر میکنیم ما که اینهمه کار میکنیم پس چرا پیشرفت نمیکنیم!!

    یا مثلا میایم میگیم والا به خدا ما داریم از 8 صبح تا 4 بعدظهر میریم اداره و همشم کار میکنیم اما چرا میگن ایرانی ها فقط 20 دقیقه مفید کار میکنن!! و اینو واقعا نمیتونیم بپذیریم ... ولی وقتی به ارزش کاری که صورت میگیره نگاه میکنیم متوجه میشیم که چرا این اتفاق صورت پذیرفته !
    متاسفانه مملکت ما سالها مستعمره بوده و انگلیسی ها سیستم رو اینطوری طراحی کردند که ما مستعمره باقی بمونیم و از همه بدتر فرهنگ کار رو هم تو کشور ما نابود کردند و خلاصه به نظرم این اصل مشکل و بدبختی مملکت ماست که هنوز هیچکسی نتونسته واسش راه حلی پیدا کنه!!

    مردم زیاد کار میکنن ولی با ارش کم ، و آخرش همه از چاه نفت پول درمیارن و بعدشم این پولهارو از جیب های همدیگه بیرون میکشن (اونها که رانت و کم فروشی و احتکار و .... دارن بیشتر و اونها که قشر ضیعف جامعه هستند هم یا مظلومانه چاپیده میشن و یا به دله دزدی و آفتابه دزدی رو میارن!)

    ابنطور میشه که جوونها همه فقط دلشون میخواد از اینجا برند .... واقعا نمیتونن خیلی چیزارو تحمل کنن (همون که عملا همه دارند از همدیگه میدزند تا زنده بمونن!!)

    این گیر کرده بود تو گلوم که بگم!! اشکال هم نداره که پاک بشه

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •