صفحه 103 از 322 نخستنخست ... 35393949596979899100101102103104105106107108109110111112113153203 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,021 تا 1,030 , از مجموع 3216

موضوع: مشاهدات و تجربيات شما در آمریکا

  1. #1021
    Banned
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    ارسال‌ها
    1,261

    پیش فرض پاسخ : مشاهدات و تجربيات شما در آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط transformer نمایش پست ها
    ل دوستانی که :........
    تجربه چند ساله من از اونجا که میگه عمدتا در همون مشاغل صنعتی جذب شدند و دوستان هم همه همینطور هستند غیر از یکی دو نفرشون که البته اونها ملیشون آمریکایی نیست و یکیشون هندی بود و دیگری هم آلمانی. رشته هر دو هم مهندسی عمران بود. اما از اکثر ملیتها توی اون بلوکی که ما بودیم و سیتیزن هم بودند عمدتا (هرچند ملیت اصلیشون غیر آمریکایی بود) رشتهایی مثل داروسازی و پزشکی و...(یکیشون هم یک رمان نوشت توی کشور خودش در حد المپیک فروش رفت. البته سن ایشون از بنده یه 15 20 سالی بزرگتر بود که خییییلی با تخفیف دوست صداش میکردم((: ) مهندسی شیمی و یکی دیگه هم آی تی بود که همین آخرا باهاش صحبت میکردم تازه فارغ التحصیل شده بود چندان مطلوب نبود وضعیت اشتغالش و از میزان دستمزدش گلایه داشت. چراشو نمیدونم.
    اما من بین اطرافیانم کم دیدم کسی جذب شغل غیر مرتبط شده باشه (دارم در بازه قبل از 2010 صحبت میکنم البته) و این اطلاعات هم بیشتر مبروط به دانشگاههای سیراکیوز. نیویورک. UCLA . و یکی دو جای دیگه هست . ممکن هم هست داشتن لینکهای قوی استادانشون در این مسئله تاثیر گذار بوده باشه.

  2. #1022
    Banned
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    ارسال‌ها
    2,711

    پیش فرض پاسخ : مشاهدات و تجربيات شما در آمریکا

    دوستان گرامی

    تعدادی از پست های اخیر به دلیل نامرتبط بودن توسط یکی از مدیران انجمن حذف شده اند. من و دیگر مدیران انجمن آمریکا هم دوباره پست های موردنظر را مطالعه نموده و در صورتی که مشکل خاصی نداشته باشند برگردانده می شوند. در حالت کلی، با توجه به نزدیکی روزهای انت*خابات به توصیه مدیران ارشد حساسیت زیادی روی سیا*سی شدن تاپیک ها وجود دارد که از دوستان هم درخواست می شود بحث ها را تا حد امکان به سمت شرایط داخلی ایران نبرند.

    موفق باشید

  3. #1023
    ApplyAbroad Guru Mehrad آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2007
    رشته و دانشگاه
    Sociology, MA / Electrical Engineering, BSc
    ارسال‌ها
    4,355

    پیش فرض پاسخ : مشاهدات و تجربيات شما در آمریکا

    نميشه اينجوري با مشاهدات شخصي درصد داد در مورد فرهنگ كاري يا سواد داشتن يا نداشتن فارغ التحصيلها. چه در ايران چه در آمريكا. براي اين كار بايد مطالعه علمي انجام بشه و مشاهدات شخصي هيچ وقت نميشه مبنا قرار بگيره براي نتيجه گيريهاي كلي اينجوري.

    خود من در ايران چند سالي به عنوان مهندس كار كردم. مهندس هايي بودن كه از نظر سواد علمي و عملي (هر دو تا) كارشون درست بود و خارجيها بايد چنين مهنسهايي رو بذارن روي سرشون حلوا حلوا كنن (يكيش خود من!). به اقتضاي كارم با مهندسهاي خارجي هم زياد سروكار داشتم و ديدم مهندسهايي كه فقط احساس خارجي بودن داشتن بدون اينكه چيز زيادي بارشون باشه. خداييش بچه هاي كار درست توي ايران زيادن و با همه نارضايتهايي كه بچه ها از دانشگاههاي ايران دارن، دست كم از دانشگاههاي مهندسي ما مهندسهاي خوبي بيرون ميان. از طرفي مهندسهايي هم ديدم كه فقط ادعا و خودباكلاس بيني داشتن صرفا به خاطر اينكه از فلان دانشگاه مدرك گرفتن. با اينجور مشاهدات نميشه نتيجه علمي و دقيق گرفت در مورد كيفيت فارغ التحصيلان ايراني.

    از طرفي الان چند ساله كه اينجا به عنوان TA هم ورقه تصحيح كردم و هم درس دادم. و توي كلاسهام از رشته هاي مختلف دانشجو داشتم.از مهندسي گرفته تا مديريت و رشته هاي علوم انساني. غير از كارهاي ورقه تصحيح كردن معمولي، كار paper review هم انجام ميدم. مقاله هاي دانشجويي و غير دانشجويي هم توي حوزه هاي مطالعاتي خودم زياد ديدم. هم در ايران و هم در آمريكا. علاوه بر اين در دوره دانشجوييم در ايران هم چند ترم TA بودم. به جرات ميتونم بگم دانشجوهاي ايراني توي ايران از نظر ميزان درك و عمق فكري يك سر و گردن از دانشجوهاي آمريكايي بالاترن. ميدونم كه اين مشاهدات شخصي منه و نتيجه گيري علمي نميشه ازش كرد. ولي مشاهدات چند ساله من از سيستم دانشگاهي آمريكا و دانشجوهاي آمريكايي اين رو نشون ميده. صحبت كردن با بقيه TA ها هم حرف من رو تاييد مي كنه.

    بحث فقط رنكينگ دانشگاه نيست. كارهاي دانشجوهاي دانشگاههاي رنك بالا رو هم ديدم. دست كم در مقطع ليسانس نظر من اينه كه بچه هايي كه از دانشگاههاي ايران فارغ التحصيل ميشن كاردرست تر هستن از همتاهاي آمريكاييشون. حتي فارغ التحصيلان مقطع فوق ليسانس ايران هم كارشون از همتاهاي آمريكاييشون درست تره. دست كم توي مهندسي برق با اطمينان اين حرف رو مي زنم. در دوره اي كه دانشجوي مهندسي برق بودم، كارها و مقاله هاي graduate خيلي زياد ميديدم و پروژه ليسانس خود من هم اون موقع تو مايه graduate بود. اگه مي بينيد بچه هاي مهندسي سر و دست مي شكنن براي اينكه برن خارج دليلش كيفيت پايين دانشگاههاي ايران نيست. دليلش نبودن زيرساختارهاي مناسب براي كارهاي تحقيقاتي كاربردي در دانشگاههاي ايرانه. در آمريكا صنعت هست كه به دانشگاه ديكته مي كنه تحقيقات بايد روي چي انجام بشه، نه اينكه مثل ايران ارتباط صنعت و دانشگاه تقريبا قطع باشه و دانشگاه كار خودش رو بكنه بدون اينكه به نيازهاي صنعت خيلي كاري داشته باشه. خود من براي پروژه ليسانسم چند تا ايده داشتم كه كار تحقيقي مفيد در مورد سيستمهاي كنترل نيروگاهي انجام بدم ولي انقدر به درهاي بسته خوردم كه به قول اين خارجيها give up كردم. آخرش هم كه پروژه ام رو (كه روي شبكه عصبي بود) با case study پيش بيني بار انجام دادم، چقدر بدبختي كشيدم تا تونستم ديتا بگيرم از شركت برق. بعد هم كه گرفتم، اون ديتا ها انقدر درب و داغون بود كه با چشم غيرمسلح هم ميشد تشخيص داد (يعني حتي بدون اينكه بخوام ديتا ها رو وارد شبكه عصبي بكنم). البته با توجه به اينكه كارآموزي خودم رو در نيروگاه گذرونده بودم و ميدونستم واقعا چه خبره، خيلي از كيفيت ديتا ها شگفت زده نشدم.

    اين هم كه براي گذروندن كارآموزي در نيروگاه چقدر اين در و اون در زدم و بدبختي كشيدم بماند. اين در حالي بود كه من هم به جاي اينكه توي چله تابستون براي كارآموزي برم نيروگاه، مي تونستم مثل خيليها برم يك جاي الكي و كاراموزيم رو زير كولر با تتريس و سوليتر بازي كردن بگذرونم. حالا باز ما در دانشگاهمون دفتر ارتباط با صنعت قوي داشتيم و مسؤولش واقعا مي خواست كه ما با صنعت كار كنيم. بخش نيروگاهي و برق بود كه علاقه به همكاري نداشت، چه براي كاراموزي چه براي پروژه. همون موقع هم مي دونستم صنعت برق آمريكا قطعا با دانشجوي علاقه مندي مثل من قطعا اينجوري برخورد نمي كرد (البته با فرض خارجي نبودن و نداشتن مشكلات امنيتي كار در نيروگاه). چون همون موقع هم كارهاي تحقيقاتي دانشجويي كه در صنعت برق آمريكا انجام ميشد ميديدم. در ضمن OPT كه گفتيد براي نمره گرفتن نيست. OPT كارآموزي اختياري هست كه بعد از فارغ التحصيلي انجام ميديد تا شانس كاريابي شما افزايش پيدا كنه.

    در مورد ارتباط شغل با تحصيلات هم من تفاوت قابل ملاحظه اي با ايران نديدم. باز ميگم اين مشاهدات منه و نميتونه جايگزين مطالعات سيستماتيك و علمي در اين مورد بشه. ولي من موارد خيلي زياد ديدم از كسايي كه در حوزه هايي كاملا غيرمرتبط با تحصيلات دانشگاهي خودشون كار مي كنن و مواردي كه ديدم انقدر زياد هست كه سخته قبول كنم اينها موارد استثنا هستن. ركود اقتصادي شرايط رو از اين نظر بدتر هم كرده. يعني ملت مجبورن هر كاري پيدا شد انجام بدن صرفا براي اينكه بتونن از عهده قسطهاشون بر بيان احتمالا ميدونيد كه قسطي زندگي كردن بخشي از زندگي آمريكايي هست. قسط خونه، قسط ماشين، قسط وام دانشجويي كه در دوره تحصيل پول شهريه رو باهاش داديد و قسطهاي ديگه از اين قبيل.

    نكته ديگه هم در مورد كار پيدا كردن هست. مشاهدات گسترده من و دوستان آمريكايي يا حتي استادهاي من نشون ميده كه اينجا هم براي كار خوب پيدا كردن بايد لينك داشت. چيزهايي كه برخي دوستان در مورد شايسته سالاري يا rag to rich در اينجا تئوري پردازي مي كنن بيشتر در حد همون تئوري پردازي هست. مطالعات دانشگاهي در مورد social mobility هم تاييد كننده اين هست كه چيزهايي كه توي ذهن مردم در مورد American dream يا rag to rich وجود داره در حد myth هست. منكر اين نيستم كه براي آدمهاي كاردرست "پتانسيل" كار خوب پيدا كردن وجود داره ولي بدون داشتن لينك در صنعت يا دانشگاه، كاردرستي صرف آدم رو به جايي نمي رسونه. يكي از دلايلي كه به دوستان توصيه مي كنم با هر بدبختي شده از مقطع فوق ليسانس بيان اينجا همينه. بودن در محيط اينجا در مقطع فوق ليسانس كار رو خيلي براي دكترا تسهيل مي كنه نسبت به اينكه آدم بخواد بعد از گرفتن فوق ليسانس در ايران سعي كنه جايي براي دكترا پيدا كنه.

    و از اون طرف هم تا دلتون بخواد آدمهاي نالايق ديدم در جاهايي كه به هيچ وجه صلاحيت علمي و عمليش رو ندارن. اين موارد مشاهده شده هم انقدر زياد و گسترده هست كه نميشه بهشون گفت استثنا. فقط خواهشا سعي نكنيد با ايران مشابه سازي كنيد يا بحث رو به سمت مسايل سياسي ببريد تا دوباره پستها مورد قلع و قمع مديريتي قرار نگيره.

    نكته ديگه هم كه در مورد نارضايتي و شاكي بودن گفتيد. از اين نظر تفاوت معني داري بين ايران و آمريكا نمي بينم. اينجا هم كسان زيادي هستن كه وقتشون با نق زدن و منفي بافي پر ميشه. اين جور آدمها همه جا هستن و وجه مشتركشون هم صرف نظر از اينكه كجا باشن اينه كه چشمشون رو به روي نقاط مثبت واقعي محل زندگيشون مي بندن و همه انرژي كه ميتونن صرف بهبود شرايط كنن، صرف برجسته كردن بديها مي كنن. ايراني و آمريكايي هم نداره. تا دلتون بخواد آدمهاي اينجوري اينجا ديدم. توي همون دوره مهندسيم در ايران، بودن همكارايي كه مي خواستن از "مطالعات جامعه شناسي" من در "تحليل مسايل روز" استفاده كنن. اون هم توي ساعت اداري و كاري. جوابي كه به اين جور همكارا ميدادم اين بود كه اگه ميخواي كشورمون پيشرفت كنه، ساعت اداري رو صرف درست كار كردن و بهبود صنعت برق كشور بكن. بعد از ساعت اداري ميتونيم بريم پارك هر چقدر دلت ميخواد از مطالعات جامعه شناسي من استفاده كن. و طبق مشاهدات من در هر دو كشور كساني كه بيشترين وقتشون رو با نق زدن در مورد اينكه "واي چقدر اوضاع خرابه" مي گذرونن خودشون معمولا كم كارترين و پرادعاترين آدمها هستن. توي دوران مهندسيم در ايران اين نسبت مستقيم كم كاري و نق زدن رو به عنوان يك الگوي ثابت ديدم، اينجا هم همينطور.
    (and whoever trusts in God, He is sufficient for him ... (65-3 ...
    لطفا پیش از گذاشتن پیام، موضوعهای مرتبط و بخش ویکی رو ببینید. شرمنده، امكان پاسخگويى فورى به سوالها رو ندارم. پاسخ بسیاری سوالها درباره تحصیل در آمریکا رو در پیوست اولین پستم يا تاپيكهاى مرتبط نوشتم.

  4. #1024
    Banned
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    ارسال‌ها
    1,261

    پیش فرض پاسخ : مشاهدات و تجربيات شما در آمریکا

    "
    دانشجوهاي ايراني توي ايران از نظر ميزان درك و عمق فكري يك سر و گردن از دانشجوهاي آمريكايي بالاترن."
    شوخی میکنید دیگه؟
    من به کرات اینجا گفتم که در رشته خودم سطح تحصیلی دانشجویان ترم لیسانس از خیلی از اساتید داخلی بالاتر هم هست چه برسه به دانشجو. حالا یه تعداد خییییلی معدود شاید اینطور باشه ام عمومیت نداره. من سابقه شریف بودن هم داشتم حتی اونجا هم اینطور نیست.
    الانم وقتی با دوستانم در مورد مباحث تئوریک رشته خودمون اسکایپ میکنیم من میرم اون مطالبو سر کلاس نقل قول میکنم خود اساتید انگشت به دهن میمونند.
    یه کتابی هست به نام سیاستهای مقایسه ای نوشته دکتر عبدالعلی قوام که خصوصیات جوامع مدرن رو با مشاهدات عینی تلفیق و نتیجه گیری میکنه. به نظرم از سیلابس دروس دانشگاهی باید حذف بشه و این تحقیقات شما رو جایگزینش کنند.
    تمام اصول شایسته سالاری. ترجیح تخصص بر تبار. فرد گرایی و جمع گرایی. سیستم گرایی به جای کارهای انفرادی. و..... رو به عناون خصوصیات سیستم های مدرن مطرح میکنه علی الخصوص امریکا . فکر کنم اشتباهات زیادی داشته باشه و نیاز به تصحیح داشته باشه. چون کلا پنبه همش باین چند خط زده شد.

  5. #1025
    Banned
    تاریخ عضویت
    Dec 2012
    ارسال‌ها
    370

    پیش فرض پاسخ : مشاهدات و تجربيات شما در آمریکا

    من دو نکته درباره توضیحات دوست عزیز مهرداد و احتمالا سو تفاهمی که رخ داده بگم

    اولا فکر کنم منظور ایشون از آمریکایی ، خود آمریکایی ها بودند نه افراد با ملیت های دیگه که در آمریکا زندگی میکنند .
    در مورد مواردی هم که شما گفتین ، به نظر من هم بین نوشته ها با واقعیت ها تفاوت وجود داره . ممکنه یه چیزایی ایدوئولوژی یه کشور باشه و روش خیلی مانور و تبلیغ بشه اما در عمل اصلا توجهی بهش نشه ، یا کم توجهی بشه (مثلا قانون اساسی خودمون یا اصل 44 و ....)

    البته منم با مشاهدات میدانی که داشتم (دانشگاه های شیراز - امیرکبیر - و دانشجویانی که از دانشگاه هایی مثل زنجان و اهواز توی ارشد امیرکبیر بودند و با هم کار میکردیم) تا سایر فارق التحصیلات دانشگاه های مثلا آزاد یا ..... که توی فامیل و دوست و آشناها داریم ، منم هنوز به نظرم تعداد بیسواد ها بیشتره و تعداد افراد با سواد واقعا کمه .... واقعا!

    البته بازم این نکته رو تاکید میکنم که دانشجوهای ما شاید بعضا از نظر تئوریک خیلی خوب باشند اما اکثر همین افراد هم ، فقط در حد همون چیزایی که تو دانشگاه یاد گرفتند بلدند . یعنی شما یه سوال خارج از کتابای درسی بپرسید معمولا جواب قانع کننده ای نمیگیرید (حتـــــــــــــــــــی در مورد اساتید!!)

  6. #1026
    ApplyAbroad Guru Mehrad آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2007
    رشته و دانشگاه
    Sociology, MA / Electrical Engineering, BSc
    ارسال‌ها
    4,355

    پیش فرض پاسخ : مشاهدات و تجربيات شما در آمریکا

    نه شوخي نمي كنم. من هيچ جاي صحبتهام نگفتم "سيستم" دانشگاهي ايران بهتر از "سيستم" دانشگاهي آمريكا هست. كاملا بر عكس. اين همه در مورد سيستم صنعت و دانشگاه و اختلافهاش در دو كشور قلمفرسايي (يا بهتر بگم كيپد فرسايي) كردم.

    مقايسه من بين "دانشجوهاي ايراني" و "دانشجوهاي آمريكايي" (و نه حتي دانشجوهاي ايراني مقيم آمريكا) بود. اين مقايسه هم بر اساس استقرا از يك دانشجو در يكي از دانشگاههاي آمريكا و نتيجه گيري از همون يك دانشجو به كل دانشجوهاي ايران و استادهاي ايراني نبود. به نظر مياد شما هستيد كه با اين روش استقرا و نتيجه گيري داريد شوخي مي كنيد. البته در همين مثال خاص اين دانشجو و مورد مطرح شده هم حرفهايي هم دارم كه بماند. اميدوارم مجددا من رو با ادبيات خاص خودتون مورد التفات قرار نديد ولي شما هنوز حتي ليسانس رو هم تموم نكرديد كه انقدر با اعتماد نفس استقرا و نتيجه گيري اينجوري مي كنيد. در دوره دانشجويي ليسانسم، بودن همكلاسيهايي كه به همين روش در مورد سواد داشتن يا داشتن استادهامون اظهارنظر مي كردن. صبر كنيد حداقل ليسانستون تموم بشه بعد. يك كم تواضع داشتن بد نيست.

    نتيجه گيري من در مقايسه "دانشجوهاي ايراني" و "دانشجوهاي آمريكايي" نه بر اساس چند سال تجربه محدود دانشجويي صرفا در مقطع ليسانس، بلكه بر اساس تجربه آماري حاصل از چند سال TA بودن و ورقه تصحيح كردن و درس دادن در هر دو سيستم دانشگاهي و همين طور مطالعه گسترده و چندين ساله كارهاي تحقيقاتي دانشجويي در هر دو سيستم دانشگاهي در مقاطع مختلف دانشگاهي در هر دو حوزه تحقيقاتي سابقم (سيستمهاي كنترل و مهندسي برق) و حوزه تحقيقاتي فعليم (جامعه شناسي) هست. هيچ جاي صحبتم ادعا نكردم از مشاهدات من ميشه نتيجه گيري علمي كرد ولي از نظر آماري مشاهدات من طول زمان و گستردگي كافي داره كه دست كم بشه بهش گفت "مشاهدات" و روش فكر كرد.

    در ضمن قبل از پاسخ دادن به يك پست (صرف نظر از نوع ادبيات پاسخ و اينكه از نويسنده مطلب خوشتون مياد يا نه) بد نيست كه دست كم يك بار پست رو كامل و بادقت بخونيد.
    (and whoever trusts in God, He is sufficient for him ... (65-3 ...
    لطفا پیش از گذاشتن پیام، موضوعهای مرتبط و بخش ویکی رو ببینید. شرمنده، امكان پاسخگويى فورى به سوالها رو ندارم. پاسخ بسیاری سوالها درباره تحصیل در آمریکا رو در پیوست اولین پستم يا تاپيكهاى مرتبط نوشتم.

  7. #1027
    Banned
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    ارسال‌ها
    1,261

    پیش فرض پاسخ : مشاهدات و تجربيات شما در آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mehrad نمایش پست ها
    نه شوخي نمي كنم. من هيچ جاي صحبتهام نگفتم "سيستم" دانشگاهي ايران بهتر از "سيستم" دانشگاهي آمريكا هست. كاملا بر عكس. اين همه در مورد سيستم صنعت و دانشگاه و اختلافهاش در دو كشور قلمفرسايي (يا بهتر بگم كيپد فرسايي) كردم.

    مقايسه من بين "دانشجوهاي ايراني" و "دانشجوهاي آمريكايي" (و نه حتي دانشجوهاي ايراني مقيم آمريكا) بود. اين مقايسه هم بر اساس استقرا از يك دانشجو در يكي از دانشگاههاي آمريكا و نتيجه گيري از همون يك دانشجو به كل دانشجوهاي ايران و استادهاي ايراني نبود. به نظر مياد شما هستيد كه با اين روش استقرا و نتيجه گيري داريد شوخي مي كنيد. البته در همين مثال خاص اين دانشجو و مورد مطرح شده هم حرفهايي هم دارم كه بماند. اميدوارم مجددا من رو با ادبيات خاص خودتون مورد التفات قرار نديد ولي شما هنوز حتي ليسانس رو هم تموم نكرديد كه انقدر با اعتماد نفس استقرا و نتيجه گيري اينجوري مي كنيد. در دوره دانشجويي ليسانسم، بودن همكلاسيهايي كه به همين روش در مورد سواد داشتن يا داشتن استادهامون اظهارنظر مي كردن. صبر كنيد حداقل ليسانستون تموم بشه بعد. يك كم تواضع داشتن بد نيست.

    نتيجه گيري من در مقايسه "دانشجوهاي ايراني" و "دانشجوهاي آمريكايي" نه بر اساس چند سال تجربه محدود دانشجويي صرفا در مقطع ليسانس، بلكه بر اساس تجربه آماري حاصل از چند سال TA بودن و ورقه تصحيح كردن و درس دادن در هر دو سيستم دانشگاهي و همين طور مطالعه گسترده و چندين ساله كارهاي تحقيقاتي دانشجويي در هر دو سيستم دانشگاهي در مقاطع مختلف دانشگاهي در هر دو حوزه تحقيقاتي سابقم (سيستمهاي كنترل و مهندسي برق) و حوزه تحقيقاتي فعليم (جامعه شناسي) هست. هيچ جاي صحبتم ادعا نكردم از مشاهدات من ميشه نتيجه گيري علمي كرد ولي از نظر آماري مشاهدات من طول زمان و گستردگي كافي داره كه دست كم بشه بهش گفت "مشاهدات" و روش فكر كرد.

    در ضمن قبل از پاسخ دادن به يك پست (صرف نظر از نوع ادبيات پاسخ و اينكه از نويسنده مطلب خوشتون مياد يا نه) بد نيست كه دست كم يك بار پست رو كامل و بادقت بخونيد.
    نمیدونم شاید راست میگید.
    تجربه من مربوط به چهار سال تحصیل در شهر نیویورک هست. بعلاوه اینکه ابوی بنده هم که الان دیگه 20 سال میشه البته با انقطاع چون به عنوان دیپلمات در کشورهای مختلفی بودند(و انقطاع به خاطر اون مسئله هست) سابقه تدریس در دانشگاههای مثل وزارت خارجه و تهران و ... دارند هم دقیقا همین نظرو در مورد قیاس دانشجوها دارند.(البته همه جور موردی پیدا میشه دیگه) هم خیلی باهوش تر هم خیلی ضعیف تر اما عمومیتش پایین تره سطح علمی "ما" . توی این مسئله هم صرفا خود دانشجو مقصر نیست. سرفصل ها و .... نقش مهمی دارند که دیگه اینجا تفصیل داره نوشتنش.
    عجب پس شما دانشگاه تولیدو! رو به توان چند میکنید! و من که دارم میگم چندین دانشگاه در شهرهای نیویورک و .... که دوستان زیادی توشون دارم میبرید زیر رادیکال که میشه یک دانشگاه. نمیدونم شاید توی دانشگاه تولیدو اینطوری باشه ولی مشاهدات من غیر از این رو نشون میده. بالاخره شما هم دارید مشاهداتون رو میگید عیبی نداره که.

  8. #1028
    ApplyAbroad Guru Mehrad آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2007
    رشته و دانشگاه
    Sociology, MA / Electrical Engineering, BSc
    ارسال‌ها
    4,355

    پیش فرض پاسخ : مشاهدات و تجربيات شما در آمریکا

    اگه قرار به قضاوت از طريق شنيده ها و دوستان در دانشگاههاي ديگه باشه كه من هم نزديك بيست ساله با دانشجويان در دانشگاههاي مختلف آمريكا و اروپا در ارتباط بودم و هستم. اين رو نميشه بهش گفت تجربيات و مشاهدات شخصي.

    صحبت من بر اساس چند سال تجربه شخصي به عنوان دانشجوي ليسانس و يك ترم فوق ليسانس در دو دانشگاه ايران هست كه در دوره ليسانسم TA هم بودم. و بعد از اون چند سال كار به عنوان مهندس. و بعدش هم چند سال دانشجو و TA بودن در دو دانشگاه آمريكا نه فقط دانشگاه توليدو. در كنارش صحبت TA ها (نه صرفا دانشجوها) در دانشگاه هاي ديگه رو هم مي شنوم. همينطور استادهاي ايراني كه در هر دو سيستم دانشگاهي ايران و آمريكا درس دادن. و همينطور استادهاي آمريكايي كه در دانشگاههاي مختلف آمريكا درس خوندن و درس دادن. فكر مي كنم اين جامعه آماري به اندازه كافي گسترده و قابل اعتماد باشه به علاوه تجربيات شخصي خودم.

    در ضمن صحبت من يك صحبت آماري بود نه قاعده كلي استثنا ناپذير و ابطال ناپذير. من داشتم در مورد عمق فكري "دانشجويان ايراني" صحبت مي كردم نه "سطح علمي ما". اين دوتا با هم تفاوت داره. سطح علمي تابعي از تركيب استعداد دانشجو هست با محيط مناسب.

    در همينجا دانشجوهاي آمريكايي هستن كه وقتي ورقه شون رو تصحيح مي كنم، خستگي از تنم در ميره. يا وقتي سر كلاس حرف ميزنن يا سوال مي پرسن كلي حال مي كنم. حتي گاهي وقتها كه اينجور دانشجوها سر كلاس چيزي نمي گن خودم سيخونكشون مي زنم كه حرف بزنن. متقابلا در ايران هم بعضي دانشجوهايي هستن كه كلا تعطيلن، چه در شريف و تهران و چه در دانشگاههاي ديگه. نميشه در مورد هيچ كشوري قاعده و حكم صادر كرد. من داشتم بر اساس تجربه طولاني شخصي خودم به عنوان دانشجو و TA و همين طور بر اساس مطالعه چندين ساله مقاله ها وتحقيقهاي دانشجويي در هر دو رشته و در هر دو كشور، در مورد عمق فكري دانشجوهاي ايراني و دانشجوهاي آمريكايي (نه سيستمهايي كه اينها توش درس ميخونن) يك مقايسه آماري مي كردم و معتقدم دانشجوهاي ايراني موجود در ايران به طور آماري بهتر از دانشجوهاي آمريكايي موجود در آمريكا هستن. بديهيه كه اين دانشجوها وقتي ميرن آمريكا، عملكردشون هم از بقيه دانشجوهاي ايراني موجود در ايران بهتر ميشه و هم از دانشجوهاي آمريكايي. دليلش هم همون اختلاف سيستمي هست.
    (and whoever trusts in God, He is sufficient for him ... (65-3 ...
    لطفا پیش از گذاشتن پیام، موضوعهای مرتبط و بخش ویکی رو ببینید. شرمنده، امكان پاسخگويى فورى به سوالها رو ندارم. پاسخ بسیاری سوالها درباره تحصیل در آمریکا رو در پیوست اولین پستم يا تاپيكهاى مرتبط نوشتم.

  9. #1029
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Mar 2013
    ارسال‌ها
    8

    پیش فرض پاسخ : مشاهدات و تجربيات شما در آمریکا

    سلام. من البته تازه وارد هستم تو این سایت و نمیدونم چی به چیه. اما این پست شما برام خیلی جذاب به نظر اومد. البته در مورد کیفیت کارهای اداری و فرهنگ مشتری مداری واقعا تفاوت زیاده و اینکه بانکداری دیجیتال (شرایط فعلی بانکداری در ایران) با بانکداری هوشمند (شرایط فعلی بانکداری غربی) کاملا متفاوته حرفی نیست. اما چیزی که من تجربه نکردم این سیستمهای آنچنانی هست که شما گفتین و اون عزیزان سر در نیاوردن. میشه ازین سرویسها و امور عادی که در ایران نیست توضیح بدین. یا مثلا خلاصه اسمش رو بگین. برام جالب اومد که مثلا چه سرویسهایی ممکنه باشه که اونها خبر نداشته باشن. و البته چطور عملیات بانکی یه نفر میتونه لهجه داشته یاشه که از رو عملیات بانکی بفهمن خارج تشریف داشته؟ (البته شما گفتین قیافه تون لهجه داشته و از رو عملیات فهمیدن که شما ایران نبودین) اما جالبه که بدونم غیر از نوشتن اعداد به انگلیسی روش دیگه ای هم هست که بشه فهمید یکی ایران نبوده؟
    نقل قول نوشته اصلی توسط Mehrad نمایش پست ها
    به عنوان كسي كه مدت خيلي طولاني با سيستم بانكي هر دو كشور سروكله زده، اينجور جواب بدم كه پيكان و مرسدس بنز هر دو چهار چرخ دارن، گاز و كلاج و دنده دارن و راه ميرن. اما اين كجا و آن كجا.

    البته از حق نگذريم، پارسال كه ايران بودم، سيستم بانكي ايران خيلي نسبت به قبل پيشرفت كرده ولي همچنان براي من كه پنج سال با سيستم بانكي آمريكا عادت كردم، كيفيت كارهاي بانكي در ايران خيلي برام اعصاب خورد كن بود. حتي بانكهايي مثل بانك پارسيان و سامان كه بانكهاي نسبتا مدرني هستن. بعد طبيعيه كه اين برادرها ميديدن من قيافه ام لهجه داره و از عمليات بانكيم هم مشخص بود كه چند سالي ايران نبودم مي پرسيدن كه اين مدت كجا تشريف داشتيد. و بعد سوال در مورد سيستم بانكي آمريكا. و بعد وقتي من بعضي تجربيات خودم رو به صورت چيزهاي عادي و بديهي تعريف مي كردم (خداييش سعي مي كردم كلاس نذارم، چون از اينهايي كه از خارج ميان طاقچه بالا ميذارن متنفرم). بعد قيافه اينها اينجوري ميشد. همچنين وقتي كاملا معصوم و مظلوم در مورد برخي سرويسهاي اونجا كه برام عادي بود مي پرسيدم كه اينجا چه جوري ميشه فلان كار رو انجام داد، باز قيافه اينها اينجوري ميشد. به جاي اينجوري اسمايلي مناسب بذاريد.

    پاورقي بزنم كه من در تاپيكهاي مربوط به مسايل بانكي در آمريكا پستهاي زيادي گذاشتم. البته اين رو هم بگم كه سيستم بانكي اونجا هم بهشت نيست. اونجا هم مشكلات فني زياد پيش مياد. مشكلات غير فني كه بماند.

  10. #1030
    ApplyAbroad Guru Mehrad آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2007
    رشته و دانشگاه
    Sociology, MA / Electrical Engineering, BSc
    ارسال‌ها
    4,355

    پیش فرض پاسخ : مشاهدات و تجربيات شما در آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط The_Secret نمایش پست ها
    سلام. من البته تازه وارد هستم تو این سایت و نمیدونم چی به چیه. اما این پست شما برام خیلی جذاب به نظر اومد. البته در مورد کیفیت کارهای اداری و فرهنگ مشتری مداری واقعا تفاوت زیاده و اینکه بانکداری دیجیتال (شرایط فعلی بانکداری در ایران) با بانکداری هوشمند (شرایط فعلی بانکداری غربی) کاملا متفاوته حرفی نیست. اما چیزی که من تجربه نکردم این سیستمهای آنچنانی هست که شما گفتین و اون عزیزان سر در نیاوردن. میشه ازین سرویسها و امور عادی که در ایران نیست توضیح بدین. یا مثلا خلاصه اسمش رو بگین. برام جالب اومد که مثلا چه سرویسهایی ممکنه باشه که اونها خبر نداشته باشن. و البته چطور عملیات بانکی یه نفر میتونه لهجه داشته یاشه که از رو عملیات بانکی بفهمن خارج تشریف داشته؟ (البته شما گفتین قیافه تون لهجه داشته و از رو عملیات فهمیدن که شما ایران نبودین) اما جالبه که بدونم غیر از نوشتن اعداد به انگلیسی روش دیگه ای هم هست که بشه فهمید یکی ایران نبوده؟
    اينكه گفتم قيافه ام لهجه داره كه شوخي بود و اشاره به يك جوك قديمي. يعني حركات و وجنات من مثل اينايي بود كه خارج بودن و تازه اومدن ايران. من قبل از اينكه برم آمريكا هم قيافه ام لهجه داشت. همون موقع هم پيش ميومد ملت يه جوري بهم زل بزنن و بعد بهم بگن شما خارج تشريف داشتيد. بابام هميشه به شوخي مي گفت تو رو توي بيمارستان عوض كردن. خيلي وقتها هم بهم مي گفت آقاي كلاسيك.

    من توي بانك چيزي رو به انگليسي نمي نوشتم. به انگليسي هم حرف نمي زدم. فارسي حرف زدن من هم هيچوقت مثل اين بچه سوسولها نبود كه چند ماه ميرن خارج فارسي يادشون ميره (با اينكه من اينجا تمام وقتم با آمريكاييها ميگذره). اينها از اينكه مدت طولاني در حسابهاي بانكيم هيچ عملياتي انجام نشده بود و همينطور دفترچه هاي بانكي قديمي من متوجه مي شدن كه من اين مدت ايران نبودم. البته قيافه ام هم لهجه داشت . به اضافه سوالهايي كه درباره سرويسهاي بانكي مي پرسيدم. نمونه مي خواهيد؟ مثلا اينكه در كدوم يكي از خودپردازهاي بانك ميشه واريز وجه نقد انجام داد؟ جواب: نگاه اينجوري. اين سرويس يكي از پيش پا افتاده ترين كارهايي هست كه تقريبا در هر خودپرداز بانكي در هر دهكوره اي در آمريكا ميشه انجام داد. براي من استفاده از اين سرويس در آمريكا انقدر عادي بود كه وقتي برگشتم ايران و يك روز خواستم از طريق خودپرداز خارج شعبه بعد از وقت اداري پول نقد به حسابم بذارم و چنين قابليتي در دستگاه خودپرداز وجود نداشت، قيافه من اينجوري شده بود. بعد فكر كردم شايد اين امكان در اون خودپرداز وجود نداره (با اينكه اون شعبه يكي از شعبه هاي عمده بانك بود). بعد يك روز در ساعت اداري رفتم داخل شعبه و همين سوال رو پرسيدم و در جواب قيافه اونها اينجوري شد. اين اصلا جزء سرويسهاي پيشرفته بانكي در آمريكا به شمار نميره.

    خوب با اينجوري شدن قيافه كارمندان بانك در جواب چنين سوالي، بديهي بود نمي بايست پرسيد (و من هم نپرسيدم) آيا امكان خوابوندن چك به حساب از طريق app تلفن هوشمند وجود داره يا نه. اين هم يكي از سرويسهايي هست كه از نظر من چيز خيلي عادي هست در آمريكا و من زياد از اين روش چك به حسابم مي خوابونم. يا مثلا وقتي مخ من رو كار مي گرفتن و من مي گفتم بانكها براي باز كردن حساب جاري منت مشتري رو مي كشن و جايزه نقدي قلمبه ميدن اگه بريد حساب جاري باز كنيد و اينكه من كلي پول به جيب زدم از همين طريق. كه باز قيافه كارمند محترم اينجوري ميشد از شنيدن اين. منت كشي و جايزه نقدي دادن بانكهاي آمريكا براي باز كردن حساب جاري براي يك دانشجوي خارجي (اون هم از نوع ايراني و ريشو) رو مقايسه كنيد با شرايط بسيار دشوار همين ايراني (كه در ضمن مهندس هم هست) براي باز كردن حساب جاري در كشور مادري خودش. حالا جايزه نقدي قلمبه كه هچ. يا اينكه من در آمريكا به اندازه مصرف تا آخر عمرم دسته چك دارم و هروقت اراده كنم مثل آب خوردن ميتونم دسته چك جديد بگيرم. باز قيافه كارمند محترم از شنيدن اين قضيه اينجوري ميشد. خوب همين چند نمونه بسه. سوال بيشتر در مورد مسايل بانكي داريد در تاپيك مرتبط بپرسيد. اونجا توضيحات مفصل دادم.
    ویرایش توسط Mehrad : May 24th, 2013 در ساعت 03:36 AM
    (and whoever trusts in God, He is sufficient for him ... (65-3 ...
    لطفا پیش از گذاشتن پیام، موضوعهای مرتبط و بخش ویکی رو ببینید. شرمنده، امكان پاسخگويى فورى به سوالها رو ندارم. پاسخ بسیاری سوالها درباره تحصیل در آمریکا رو در پیوست اولین پستم يا تاپيكهاى مرتبط نوشتم.

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •