مشاهدات و تجربيات شما در آمریکا

[pimi810]

حرف شما متین اما هدف سوال من در مورد پس انداز کردن پول فرستادن پول به ایران بود..مثلا کسایی که بخوان بعد چند سال کار و زندگی در آمریکا به ایران برگردند و بخوان از پولی که در آمریکا پس انداز کردن در ایران استفاده کنن و یا اینکه خانواده ای در ایران دارند که به اون پول پس انداز نیاز داشته باشند....

اگر مجرد باشید و سر کار تخصصی برید و چند سالی همون زندگی دانشجوی رو ادامه بدید شاید بتونید در حد خرید یک ملک کوچک تو تهران پس انداز کنید. اگر متاهل باشید و بچه داشته باشید عملا باید بی خیال این قضیه شدی مگر اینکه صاحب بیزینس شخصی خودتون باشید و درآمدتون از نرم آمزیکا خیلی بالاتر باشه.

[Mehrad]

بنظر من رفتن به امریکا برای جمع کردن پول و فرستادن به ایران چندان عملی نیست. 2000 دلار هزینه یک زندگی مینیمم دانشجویی است یعنی بشرطی میتونید 30-35 هزار دلار جمع کنید که 1) یک کار خوب در یک شهر ارزون پیدا کنید (که خودش فرض ساده ای نیست) و 2) مثلا یک اتاق در خانه اشتراکی بگیرید و دور ماشین و تفریحات را خط بکشید یا بر اساس توصیه های آقا مهراد با حداکثر صرفه جویی زندگی کنید که هر چی در میاورید بتونید پس انداز کنید.

٢٠٠٠ دلار هزينه زندگي "مينيمم" دانشجويي نيست. من در دوره مجرديم در توليدو با كمتر از ٦٠٠ دلار در ماه زندگي مي كردم در آپارتمان يك خوابه. دور تفريحات رو هم خط نكشيده بودم و در هر حد فرصتي كه داشتم تفريحات رايگان در اختيارم بود. در حقيقت حجم تفريحات رايگان خيلي بيشتر از اون بود كه وقت من اجازه بده. البته امكان مسافرتهاي دور و دراز نداشتم ولي در حد فرصت و امكان مسافرتهاي كوتاه مي رفتم.

[Mehrad]

ممنون از جوابت خب با این رقم هایی که فرمودید تو اون شهرخاص جمع هزینه های زندگی و مالیات برای یک فرد مجرد و زندگی نرمال بدون قسط خونه و ماشین چیزی حدود 40 هزارتا میشه که اگه از 80 هزارتا کم بشه میشه پس انداز سالیانه 40 هزار دلاره که رقم خوبیه اما دوستان دیگر معتقدند که حتی تو شهرهای ارزان نهایتا بشه 15 هزارتا پس انداز کرد که رقم افتضاحیه!!!..یک مثال عینی سراغ ندارین؟ مثلا ریز هزینه های زندگی ماهیانه توش باشه؟

حقوق ٨٠٠٠٠ دلاري كه شما پرسيده بوديد حقوق كارمند نيست كه با زندگي يك كارمند در ايران مقايسه كنيد. حقوق ٨٠٠٠٠ دلاري حقوق مهندس يا استاد دانشگاهه بعد از چند سال كار كردن. هزينه هايي هم كه من نوشتم هزينه هايي بود متناسب با كلاس اجتماعي زندگي مهندس يا استاد دانشگاه (البته به شرط ريخت و پاش نكردن و زندگي "نرمال" داشتن). وگرنه گفتم كه خود من در دوره فوق ليسانس با حقوق ٨٢٠٠ دلار در سال زندگي مي كردم. ولي موقعي كه استاد دانشگاه بشم (اگه بشم) قطعا نمي تونم به سبك دوره مجردي دوره فوق ليسانس (يا حتي دكترا) زندگي كنم. شما هم اگه به عنوان مهندس اينجا ٨٠٠٠٠ دلار حقوق بگيريد و بخواهيد زندگي ساده داشته باشيد، شايد بتونيد مقداري بيشتر پس انداز كنيد ولي با زندگي متوسط (با تعريف متوسط براي يك مهندس) هزينه هاي زندگيتون همونجوري ميشه كه گفتم. يعني حدودا ٣٠٠٠٠-٤٠٠٠٠ دلار در سال ممكنه بتونيد پس انداز كنيد. اين رو هم گفتم كه توليدو شهر كم خرجي هست. توي بعضي شهرها شايد نتونيد پس انداز آنچناني داشته باشيد.

ريز هزينه هاي زندگي از آدم به آدم و از شهر به شهر فرق مي كنه. پستهاي من رو در تاپيك روشهاي صرفه جويي بخونيد تا اندازه اي مطلب روشن ميشه. مثلا هزينه هاي خوراكي من در توليدو در دوره مجردي حدود ماهي ١٢٠ دلار بود (بدون اينكه به خودم گشنگي بدم). بعضي ماهها كمتر از اين. باور كردن چنين چيزي براي بسياري دوستان مشكل بود و هست.

[S03]

حرف شما متین اما هدف سوال من در مورد پس انداز کردن پول فرستادن پول به ایران بود..مثلا کسایی که بخوان بعد چند سال کار و زندگی در آمریکا به ایران برگردند و بخوان از پولی که در آمریکا پس انداز کردن در ایران استفاده کنن و یا اینکه خانواده ای در ایران دارند که به اون پول پس انداز نیاز داشته باشند....

بصورت تئوری میشه چنین برنامه هایی ریخت ولی در عمل سخت میشه. من چندین نفر رو می شناختم که با این انگیزه اومدن و الان پول که نمی تونند بفرستند هیچ، چند ده هزار دلاری هم بدهی روی کردیت کارت هاشون دارند. زندگی در آمریکا پرخرجه و زندکی کردن در اون Student mode برای طولانی مدت به خصوص وقتی دوستان و همکاران و نزدیکان شما در چنین حالتی نیستند واقعا دشواره.

[ghlobe]

٢٠٠٠ دلار هزينه زندگي "مينيمم" دانشجويي نيست. من در دوره مجرديم در توليدو با كمتر از ٦٠٠ دلار در ماه زندگي مي كردم در آپارتمان يك خوابه. دور تفريحات رو هم خط نكشيده بودم و در هر حد فرصتي كه داشتم تفريحات رايگان در اختيارم بود. در حقيقت حجم تفريحات رايگان خيلي بيشتر از اون بود كه وقت من اجازه بده. البته امكان مسافرتهاي دور و دراز نداشتم ولي در حد فرصت و امكان مسافرتهاي كوتاه مي رفتم.

شما در مورد کنترل مخارج واقعا استثنایی هستید. من فکر نمی کنم اکثر دانشجویان در امریکا عملا بتوانند مخارجشون را در این حد پایین بیاورند.

[ghlobe]

حقوق ٨٠٠٠٠ دلاري كه شما پرسيده بوديد حقوق كارمند نيست كه با زندگي يك كارمند در ايران مقايسه كنيد. حقوق ٨٠٠٠٠ دلاري حقوق مهندس يا استاد دانشگاهه بعد از چند سال كار كردن. هزينه هايي هم كه من نوشتم هزينه هايي بود متناسب با كلاس اجتماعي زندگي مهندس يا استاد دانشگاه (البته به شرط ريخت و پاش نكردن و زندگي "نرمال" داشتن). وگرنه گفتم كه خود من در دوره فوق ليسانس با حقوق ٨٢٠٠ دلار در سال زندگي مي كردم. ولي موقعي كه استاد دانشگاه بشم (اگه بشم) قطعا نمي تونم به سبك دوره مجردي دوره فوق ليسانس (يا حتي دكترا) زندگي كنم. شما هم اگه به عنوان مهندس اينجا ٨٠٠٠٠ دلار حقوق بگيريد و بخواهيد زندگي ساده داشته باشيد، شايد بتونيد مقداري بيشتر پس انداز كنيد ولي با زندگي متوسط (با تعريف متوسط براي يك مهندس) هزينه هاي زندگيتون همونجوري ميشه كه گفتم. يعني حدودا ٣٠٠٠٠-٤٠٠٠٠ دلار در سال ممكنه بتونيد پس انداز كنيد. اين رو هم گفتم كه توليدو شهر كم خرجي هست. توي بعضي شهرها شايد نتونيد پس انداز آنچناني داشته باشيد.

ريز هزينه هاي زندگي از آدم به آدم و از شهر به شهر فرق مي كنه. پستهاي من رو در تاپيك روشهاي صرفه جويي بخونيد تا اندازه اي مطلب روشن ميشه. مثلا هزينه هاي خوراكي من در توليدو در دوره مجردي حدود ماهي ١٢٠ دلار بود (بدون اينكه به خودم گشنگي بدم). بعضي ماهها كمتر از اين. باور كردن چنين چيزي براي بسياري دوستان مشكل بود و هست.

یک سوال برای من اینه که مثلا در شهر ارزونی مثل تولیدو چه تعداد موقعیت شغلی فرضا مهندسی با درآمد اولیه مثلا 80-100 هزار دلار هست. علت اینکه میپرسم اینه که درآمد و مخارج را باید متناسب سنجید، یعنی نمیشه درآمد کالیفرنیا را با مخارج تولیدو در نظر گرفت. بیشتر شهرهایی که میشناسم که موقعیتهای کاری زیاد و مناسب دارند معمولا مخارج زندگی هم بالاست. مثلا در رشته خود من بازار کار در مناطقی مثل سن خوزه، سان فرانسیسکو، بوستون و سیاتل بسیار گسترده است ولی حتی زندگی خانواده با درآمد سالیانه 80 هزار دلار در این مناطق دشوارست، پس انداز که به کنار.

[khalas]

شما در مورد کنترل مخارج واقعا استثنایی هستید. من فکر نمی کنم اکثر دانشجویان در امریکا عملا بتوانند مخارجشون را در این حد پایین بیاورند.

در اینکه ایشون(مهراد) جزو معدود افرادی هستند که از کوپن بیشترین بهره رو بردند شکی نیست. بعید میدونم کسی در آمریکا به خصوص فاند داشته باشه و تازه دنبال کوپن هم بره چون واقعا وقت گیره و کار انچنان راحتی هم نیست. همون کسی بتونه در هنگام discount و یا به قولیsale خرید بکنه هنر کرده.
دوست من ایشون هزینه خورد و خوراک رو فقط 120 تا گفتند و سایر هزینه ها رو حساب نکردند. در ضمن ایشون در اپارتمان فکر کنم 400 دلاری زندگی میکنند. هزینه ها را به راحتی میشه از این هم پایین تر آورد مثلا با همخونه ای میشه خونه 500 تایی راحت پیدا کرد البته بدون اب و برق و اینترنت که باز هم صرفه جویی میشه. البته باز به خصوص در سال اول این کار راحت نیست و باید همخونه ای از نوعی پیدا کرد که ارزش اون 100 یا 150 دلار save رو داشته باشه!!
در ضمن شما حساب کنید اگر فردی در روز فرض کنیم هر روز تن ماهی بخوره واسه ناهار با برنج(فرض خلف) ممکنه مرغ باشه یا گوشت حتی یا ماکارونی مثلا ... که خلاصه محتویاتش میشه نهایت نهایت 2 دلار(دست بالا گفتم چون حداقل در منطقه ما برنج 5 کبویی رو میدن 5 دلار که کیفیتش هم خوبه!). واسه صبحونه هم میشه راحت راحت با 1 دلار جمعش کرد. و شام هم اگر بخوریم یا عصرانه یا میره(که میوه هزینه ها رو بالا میبره باز میشه 1 دلار)....نهایت بذاریم 5 دلار در روز که میشه 30*5 = 150 دلار ماهی
البته دور بعضی چیزها مثل شکلات و بستنی و چیزمیزای دیگه! رو باید خط کشید مگر با کوپن!
این رو بگم که باز شدیدا بستگی داره به فرد مورد نظر:
بله شما کافیه دو بار در هفته در رستوران دانشگاه غذایی بخورید که حتی نصف غذای خونه هم نمیشه و 10 دلار هست دیگه هزینه ها راحت میره بالای 200 تا یا حتی 300!
در مورد save هم کافیه این 2 مورد رو مقایسه کنید:
دو نفر از دوستان من هر دو ra هستن یکی پولش ریخته نشده رفت ماشین 16000 تایی گرفت (هرچند قسطی هستش) و هر هفته میره مسافرت با هزینه های بنزین و استهلاک و ... و اون یکی با 7000 تا یه ماشین تازه ولی مدل پایین تر گرفته و همون کار رو براش انجام میده و بقیش براش میمونه خوب این میشه save!

موفق باشید

[Mehrad]

یک سوال برای من اینه که مثلا در شهر ارزونی مثل تولیدو چه تعداد موقعیت شغلی فرضا مهندسی با درآمد اولیه مثلا 80-100 هزار دلار هست. علت اینکه میپرسم اینه که درآمد و مخارج را باید متناسب سنجید، یعنی نمیشه درآمد کالیفرنیا را با مخارج تولیدو در نظر گرفت. بیشتر شهرهایی که میشناسم که موقعیتهای کاری زیاد و مناسب دارند معمولا مخارج زندگی هم بالاست. مثلا در رشته خود من بازار کار در مناطقی مثل سن خوزه، سان فرانسیسکو، بوستون و سیاتل بسیار گسترده است ولی حتی زندگی خانواده با درآمد سالیانه 80 هزار دلار در این مناطق دشوارست، پس انداز که به کنار.

من هم در مورد درآمد "اوليه" ٨٠٠٠٠ دلاري صحبت نمي كردم. اين پول رو به كسي ميدن كه چند سالي سابقه كار داشته باشه. من اون موقعي كه توي ايران مهندس بودم همينجوري براي خنده آگهيهاي استخدام رو براي رشته و تخصص خودم در جاهاي مختلف آمريكا نگاه مي كردم. بعيد مي دونم حتي توي كاليفرنيا هم به مهندس صفر كيلومتر همچين پولي بدن. توي منطقه ما (شمال غرب اهايو و جنوب شرق ميشيگان) كه موقعيت كاري براي گرايشهاي سابق مهندسي من (كنترل و اتوماسيون) زياد هست، براي حقوق ٨٠٠٠٠ دلار در سال بايد سابقه كاري خوب داشته باشيد. يك مهندس تازه كار نمي تونه روي بيشتر از سالي ٤٠٠٠٠ دلار حساب كنه.

در ضمن من در مورد كنترل مخارج "استثنايي" نيستم. دانشجوهاي هندي با فاندي كه از دانشگاه مي گيرن با هزينه كمتر از من زندگي مي كنن و كلي پول هم براي خانواده مي فرستن ولايت. ولي من واقعا نمي تونم به روش اونها زندگي كنم و بايد دست كم privacy زندگي خودم رو داشته باشم (آپارتمان يك خوابه يا دست كم studio) و خورد و خوراكم مرتب سرجاش باشه. حالا براي تفريحات مجبورم به راههاي رايگان يا كم خرج قناعت كنم. صرفه جوييهايي كه من در دوره فوق ليسانس در مورد مخارج متفرقه مي كردم از سر اجبار بود كه بتونم با اون حقوق ناچيز خوب غذا بخورم و گشنگي نكشم. جهت اطلاع اون يكي دوستمون من با همون بودجه غذايي حدود ١٢٠ دلار در ماه غير از غذاهاي روزانه هميشه ميوه و بستني و هله و هوله هام به راه بود. البته براي همينها هم از تكنيكهاي صرفه جويي استفاده مي كردم و جنس آشغال هم نمي خريدم. به قول يكي از دوستان در فروم آلمان "من به هر چيزي ويزا نميدم كه وارد شكمم بشه". براي توضيحات بيشتر در مورد صرفه جويي به تاپيك مربوطه مراجعه شود.

[ahmadrezaamin]

من هم موافقم که با 600 700 دلار می شه زندگی کرد. نه تنها در شهر کوچیکی مثل تولیدو بلکه در برخی شهرهای دیگه و ایالت های دیگه هم می شه این کار رو کرد بدون اینکه آدم به خودش سختی بده و گشنگی بکشه یا مجبور باشه با 10 نفر مثل هندی ها تو یه خونه زندگی کنه.

البته در مورد کار هم براساس مشاهدات من بسیار زیاد بستگی به نوع کار، رشته و تخصص داره. اکثر افرادی که من می بینم بیشتر در حوزه کاری خودم بعد از فارغ التحصیلی در مقطع فوق لیسانس با حدود 55 تا 65000 تا شروع می کنن و از 40000 تا تقریباً همشون بیشتر بودن. (البته حقوق قبل از تکس رو می گم نه دریافتی) حتی افرادی که با 95 تا 100000 تا هم شروع کرده باشن سراغ دارم که اکثرا تجربه کاری زیادی نداشتن ولی Networking بسیار خوبی داشتن و تونستن کارهای خوبی بگیرن.

چیزی که من تا الان تجربه کردم بهم نشون داده که تجربیات افراد بسیار متفاوته و با توجه به شرایط محیطی و انتظارات از زندگی در آمریکا ، حتی می شه با حقوق های بالا هم سخت زندگی کرد و با حقوق های پایین راحت.

موفق باشید

[Mehrad]

شما وقتي در رشته هاي مهندسي فوق ليسانس يا دكترا داشته باشيد، توي بازار كار متفاوتي هستيد (به خصوص دكترا) كه با بازار كار ليسانسه ها متفاوته. صحبتهايي كه من در مورد مهندس تازه كار مي كردم شايد شفاف نبود ولي منظور من ليسانس بود. تا جايي كه من آگهي هاي استخدام در حوزه برق و كنترل و اتوماسيون رو ديدم (و هنوز هم برام مياد) يك ليسانس بدون سابقه كار غير ممكنه بتونه سالي ٨٠٠٠٠ بگيره. البته اشل حقوقي IT و شبكه مقداري بالاتر از مهندسي برق هست ولي براي ليسانس IT صفركيلومتر هم حقوقهايي كه شما گفتيد غيرممكنه مگه اينكه طرف كمي تا قسمتي نابغه باشه. البته خودتون هم گفتيد دوستان شما بعد از فوق ليسانس كار گرفتن ولي به هر حال اين حقوقهاي درشت براي آدم كم سابقه چيز خيلي متعارف نيست و دوستان نبايد با چنين تلقي بيان آمريكا كه بلافاصله بعد از فارغ التحصيلي حقوقهاي درشت مي گيرن و يهو پولدار ميشن و همه چي ميخرن.