مشاهدات و تجربيات شما در آمریکا

[S03]

شما در مورد قانونی بودن این کار هم تحقیق کردین؟ به هر حال درآمد شما ممکنه در هر زمانی از سال حاصل بشه که ممکنه مقارن باشه با زمانی که دانشگاه رسما بازه و شما هم enroll کردین. در این حالت این کار اساسا با ویزای F1 غیر قانونیه چون کسب درآمد به هر نحوی کار محسوب میشه و دنشجوی F1 حق کار همزمان با تحصیل رو نداره وقتی 20 ساعتش برای TA RA , ... رفته.

در مورد حساب ارزی ایران هم که شما دلار میذاری اما بعد باید وکیل بگیری دلارت رو برداشت کنی!

فعالیت در بازار بورس اشتغال Passive محسوب میشه و مشکلی با ویزای F1 نداره. پیشنهاد ghlobe عزیز درباره بازارهای سهام مجازی هم فوق العاده است و حتما از اونجا شروع کنید.

یادتون نره هر سودی بدست بیارید بهش مالیات تعلق میگیره و باید به IRS ریپورت بدید و مالیاتش رو پرداخت کنید. اگه هم پولی رو از دست بدید می تونید این پول رو از Capital Gain خودتون در IRS کم کنید و فرضا با از دست دادن 3000 دلار٬ دیگه برای 3000 دلار از درآمدتون مالیات پرداخت نمی کنید. البته قضیه به این سادگی نیست٬ حتما همه قوانین رو مطالعه کنید یا با آفیس های مرتبط در دانشگاهتون مشورت کنید.

[Gela]

پست های مربوط به سیستم بانکی و کردیت کارت به این تاپیک منتقل شد. لطفا از بحث در موضوع نامربوط خودداری کنید.

[mahmoudb]

یه سوال از محضر اساتید محترم که در امریکا زندگی میکنن داشتم. امکان پیدا کردن همسر (خانم) native برای یک دانشجوی بین المللی که با فاند زندگی میکنه چقد هست؟ میدونم به خیلی عوامل بستگی داره و نمیشه کلی جواب داد فقط میخوام بدونم دید کلی امریکایی ها در این خصوص به چه صورت هست؟ و سوال دوم، امریکایی های مذهبی تمایل بیشتری برای ازدواج نسبت به غیر مذهبی ها دارن؟

[S03]

یه سوال از محضر اساتید محترم که در امریکا زندگی میکنن داشتم. امکان پیدا کردن همسر (خانم) native برای یک دانشجوی بین المللی که با فاند زندگی میکنه چقد هست؟ میدونم به خیلی عوامل بستگی داره و نمیشه کلی جواب داد فقط میخوام بدونم دید کلی امریکایی ها در این خصوص به چه صورت هست؟ و سوال دوم، امریکایی های مذهبی تمایل بیشتری برای ازدواج نسبت به غیر مذهبی ها دارن؟

به خود دانشجو بستگی داره مثلا کسی که همه زندگیش در فکر کشور خودش می چرخه و همیشه دنبال فرهنگ خودش و درست کردن کلونی ایرانی ها و ... است مسلما شانس خاصی برای جا افتادن در یه رابطه غربی مدرن نداره ولی کسی که 1. زبان خیلی خوب داشته باشه و 2. خودش رو با فرهنگ اونجا وفق بده و آمادگی تغییر دادن خودش رو داشته باشه قطعا می تونه روابطی رو با native ها شروع کنه که ممکنه نهایتا به ازدواج ختم بشه یا نشه.

درباره مذهب هم طبق تجربه ای که داشتم معمولا افراد غیر مذهبی با هم راحت تر کنار میان چون یکی از مسائل مهم ایجاد اختلاف و تفاوت های اساسی از صحنه برداشته میشه. مذهبی ها خیلی وقت ها با افراد غیر مذهبی خیلی کمتر مشکل دارند تا افراد مذهبی که مذهب متفاوت دارند. فرضا یک خانم کاتولیک یا ارتدوکس شش دنگ بعیده بیاد و رابطه با یه آقای مسلمان شش دنگ شروع کنه ولی با یه شخص غیر مذهبی که کاری با مذهبش نداره احتمال قضیه بیشتره.

افراد مذهبی هم تمایل بیشتری به ازدواج نسبت به غیر مذهبی ها ندارند و ساده تر ازدواج نمی کنند، بلکه ممکنه (بستگی به میزان تعهدشون به باورهاشون داره) در روابط قبل از ازدواج محدودیت درباره روابط خیلی نزدیک ایجاد کنند و البته این اصلا به این معنی نیست که مثل ازدواج سنتی ایرانی به خواستگاری برن و بعدا شروع کنن با هم آشنا بشن. البته قشری که این چیزها براشون مهمه درصدشون بسیار پایینه.

[pimi810]

درباره مذهب هم طبق تجربه ای که داشتم معمولا افراد غیر مذهبی با هم راحت تر کنار میان چون یکی از مسائل مهم ایجاد اختلاف و تفاوت های اساسی از صحنه برداشته میشه..

من تجربه م زیاد نیست ولی تا اونجایی که دیدم یکی از چیزهای خوب دیگه که ممکنه عامل اختلاف باشه اینجا حل شده و اونم بحث مسایل مالیه و طرفین (به ویژه دخترا) سعی می کنن آویزون دیگری نباشن.

[pimi810]

این اواخر احساس می کنم everything is Greek to me ، اگر ممکنه پیمان جان تو هم یک ذره بیشتر شفاف سازی کن، دقیقا منظورت چیه؟ توصیه می کنی یا نه بالاخره؟ و اگر توصیه نمی کنی دلایلت چی هاست؟ چه آلترناتیو دیگری رو پیشنهاد می کنی؟ ارزش کسب تجربه در این مسیر رو چقدر می دونی و ...؟

به نظر من بعیده تو دوره دانشجویی بشه درآمد زایی انچنانی داشت از این روش. حالا اگه وقتش باشه و برات هم فان باشه میتونی بری دنبالش کنی. من ترجیح میدم این وقت رو روی قوی کردن رزومه م و گسترش لینکها و زبان و ...بذارم که فردا تو رشته ی خودم یه جاب خوب پیدا کنم....

[Mehrad]

آره توي فروشگاههايي كه اقشار آسيب پذير خريد مي كنن، نسبت به كوله پشتي حساسيت وجود داره به دليل احتمال shoplifting. البته همه شعبه هاي family dollar يك جور برخورد نمي كنن. بستگي به محل هم داره. بعضي جاها ميگم كوله پشتي رو بدم خدمتتون، ميگن نه ببر با خودت. راستش من اين همه مدت كه آمريكا بودم هنوز علت اين حساسيت بيجا رو نفهميدم. چون ديدم فقط به كوله پشتي گير ميدن و اگه مثلا ساك خريد دستت باشه گير نميدن. در حاليكه ساك خريد يا كيف دستي براي shoplifting خيلي راحت تر از كوله پشتي هست. اينهايي كه انقدر به كوله پشتي به طور انحصاري گير ميدن نياز به ارتقاي آي كيو دارن.

[Mehrad]

به خود دانشجو بستگی داره مثلا کسی که همه زندگیش در فکر کشور خودش می چرخه و همیشه دنبال فرهنگ خودش و درست کردن کلونی ایرانی ها و ... است مسلما شانس خاصی برای جا افتادن در یه رابطه غربی مدرن نداره ولی کسی که 1. زبان خیلی خوب داشته باشه و 2. خودش رو با فرهنگ اونجا وفق بده و آمادگی تغییر دادن خودش رو داشته باشه قطعا می تونه روابطی رو با native ها شروع کنه که ممکنه نهایتا به ازدواج ختم بشه یا نشه.

درباره مذهب هم طبق تجربه ای که داشتم معمولا افراد غیر مذهبی با هم راحت تر کنار میان چون یکی از مسائل مهم ایجاد اختلاف و تفاوت های اساسی از صحنه برداشته میشه. مذهبی ها خیلی وقت ها با افراد غیر مذهبی خیلی کمتر مشکل دارند تا افراد مذهبی که مذهب متفاوت دارند. فرضا یک خانم کاتولیک یا ارتدوکس شش دنگ بعیده بیاد و رابطه با یه آقای مسلمان شش دنگ شروع کنه ولی با یه شخص غیر مذهبی که کاری با مذهبش نداره احتمال قضیه بیشتره.

افراد مذهبی هم تمایل بیشتری به ازدواج نسبت به غیر مذهبی ها ندارند و ساده تر ازدواج نمی کنند، بلکه ممکنه (بستگی به میزان تعهدشون به باورهاشون داره) در روابط قبل از ازدواج محدودیت درباره روابط خیلی نزدیک ایجاد کنند و البته این اصلا به این معنی نیست که مثل ازدواج سنتی ایرانی به خواستگاری برن و بعدا شروع کنن با هم آشنا بشن. البته قشری که این چیزها براشون مهمه درصدشون بسیار پایینه.

در مورد بحث مذهبي و غيرمذهبي نميشه اينجوري كلي گفت. بستگي داره كه چه تعريفي از مذهبي بودن داشته باشيم و همينطور تعريف از فرهنگ. من يك زن كاتوليك آمريكايي ديدم. كه با يك دكتر مسلمون پاكستاني ازدواج كرده و الان بيش از بيست ساله كه دارن به خوبي و خوشي با هم زندگي مي كنن و هر كدومشون هم دين خودشون رو دارن. دين كه ميگم يعني عمل كردن به دستورات ديني و عبادات مربوطه به طور كامل، نه اينكه مسلمون اسمي يا كاتوليك اسمي باشن. زنه هر هفته كليسا ميره، شوهره هم مسجد و نماز و همه اينهاش سرجاشه. الان يه دونه از بچه هاشون رو هم شوهر دادن. اون هم به همين صورت. البته دومادشون سر همين ازدواج كردن خودش مسلمون شد، بدون اينكه فشار و اجباري از طرف اينها باشه.

خود من كه تقريبا تمام معاشرت هام با آمريكاييها بوده. نوع ارتباط هام از جنس ازدواج و اينها نبوده كه بخوام از تجربه شخصي خودم در اين مورد بگم. ولي جنس صميميتي كه با مسيحيهاي مذهبي يا يهوديهاي مذهبي داشتم، خيلي بيشتر از ارتباطم با ايرانيها (يا آمريكاييهاي) غيرمذهبي بوده. يعني مي تونم بگم رفقايي دارم كه نوع رفاقتمون با هم مثل رفقايي بود كه توي ايران داشتم.

[S03]

در مورد بحث مذهبي و غيرمذهبي نميشه اينجوري كلي گفت. بستگي داره كه چه تعريفي از مذهبي بودن داشته باشيم و همينطور تعريف از فرهنگ. من يك زن كاتوليك آمريكايي ديدم. كه با يك دكتر مسلمون پاكستاني ازدواج كرده و الان بيش از بيست ساله كه دارن به خوبي و خوشي با هم زندگي مي كنن و هر كدومشون هم دين خودشون رو دارن. دين كه ميگم يعني عمل كردن به دستورات ديني و عبادات مربوطه به طور كامل، نه اينكه مسلمون اسمي يا كاتوليك اسمي باشن. زنه هر هفته كليسا ميره، شوهره هم مسجد و نماز و همه اينهاش سرجاشه. الان يه دونه از بچه هاشون رو هم شوهر دادن. اون هم به همين صورت. البته دومادشون سر همين ازدواج كردن خودش مسلمون شد، بدون اينكه فشار و اجباري از طرف اينها باشه.

شما استثنا در همه جا و همه چیز پیدا می کنید. مسئله اینجاست که اگه به یک جامعه آماری نگاه کنید چقدر همچین پدیده ای رو می بینید، که درصدش بسیار بسیار پایینه.

[Mehrad]

من تجربه م زیاد نیست ولی تا اونجایی که دیدم یکی از چیزهای خوب دیگه که ممکنه عامل اختلاف باشه اینجا حل شده و اونم بحث مسایل مالیه و طرفین (به ویژه دخترا) سعی می کنن آویزون دیگری نباشن.

از لحاظ عدم وابستگي مالي شايد. ولي توقعات مالي دخترها و رسم و رسومات ازدواج و ريخت و پاشهاي مريوطه تفاوت زيادي با ايران نداره. در مواردي بدتر از ايران هم ميتونه باشه.