مشاهدات و تجربيات شما در آمریکا

[Mehrad]

شما استثنا در همه جا و همه چیز پیدا می کنید. مسئله اینجاست که اگه به یک جامعه آماری نگاه کنید چقدر همچین پدیده ای رو می بینید، که درصدش بسیار بسیار پایینه.

در اروپاي شرقي و خاور نزديك اينجور ازدواجها چيز خيلي غير متعارفي نبود. بنيادگرايي مذهبي يك پديده پست مدرن هست كه اينجور ديوار كشي هاي مذهبي رو سعي مي كنه جا بندازه. من اين يك مورد رو مثال زدم چون شناخت مستقيم داشتم وگرنه موارد اينجوري توي خود آمريكا هم انگشت شمار نيستن. البته قبول دارم كه درصد چنين ازدواجهايي پايينه.

[rahi2012]

به خود دانشجو بستگی داره مثلا کسی که همه زندگیش در فکر کشور خودش می چرخه و همیشه دنبال فرهنگ خودش و درست کردن کلونی ایرانی ها و ... است مسلما شانس خاصی برای جا افتادن در یه رابطه غربی مدرن نداره ولی کسی که 1. زبان خیلی خوب داشته باشه و 2. خودش رو با فرهنگ اونجا وفق بده و آمادگی تغییر دادن خودش رو داشته باشه قطعا می تونه روابطی رو با native ها شروع کنه که ممکنه نهایتا به ازدواج ختم بشه یا نشه.

درباره مذهب هم طبق تجربه ای که داشتم معمولا افراد غیر مذهبی با هم راحت تر کنار میان چون یکی از مسائل مهم ایجاد اختلاف و تفاوت های اساسی از صحنه برداشته میشه. مذهبی ها خیلی وقت ها با افراد غیر مذهبی خیلی کمتر مشکل دارند تا افراد مذهبی که مذهب متفاوت دارند. فرضا یک خانم کاتولیک یا ارتدوکس شش دنگ بعیده بیاد و رابطه با یه آقای مسلمان شش دنگ شروع کنه ولی با یه شخص غیر مذهبی که کاری با مذهبش نداره احتمال قضیه بیشتره.

افراد مذهبی هم تمایل بیشتری به ازدواج نسبت به غیر مذهبی ها ندارند و ساده تر ازدواج نمی کنند، بلکه ممکنه (بستگی به میزان تعهدشون به باورهاشون داره) در روابط قبل از ازدواج محدودیت درباره روابط خیلی نزدیک ایجاد کنند و البته این اصلا به این معنی نیست که مثل ازدواج سنتی ایرانی به خواستگاری برن و بعدا شروع کنن با هم آشنا بشن. البته قشری که این چیزها براشون مهمه درصدشون بسیار پایینه.

تایید میشه (:
ضمن اینکه اساسا این نوع ازدواج ها که طرفین تا این حد متفاوت هستند مشکلات بعدی رو به بار میاره! بالاخره با گفتن یک جمله و نگفتن اون نیست بلکه مجموعه ای از اعمال و عادات هم هم در کاتولیک ها و هم مسلکانها و هم تمام ادیان وجود داره البته این به ساخت مذهبی اون منطقه هم بستگی داره ها. مثلا این مورد امریکا سر جای خود یکی از دوستان من در شهر مسلمان نشین "کازان" در روسیه بورسیه وزارت علوم هست که میگفت این شهر با وصف اینکه پایتخت مسلمان نشین روسیه هست اما شاید بیشتر از 90 درصد دختران مسلمانش دقیقا شبیه دخترهای غیر مسلمان مسکو هستند و بازهم قریب به اتفاقشون اساسا با چیزی که در کشورهای به طور کلی مسلمان نشین هستند مثل عربستان و کشورهای عربی و .... متفاوته و صرفا یک نام هست و نه بیشتر. خود من هم چند نفر رو میشناسم البته به صورت رسانه ای و نه مستقیم که بارها توی مصاحبه هاشون گفتند که مسلمان شدنشون صرف همون لحظه و قبول برخی مسایل بوده نه بیشتر!
مثلا تصور بفرمایید یک آقای بسیار مذهبی ایرانی با یک خانوم غیر مذهبی آمریکایی ازدواج کنه بعد بگه باید "بصیرت" ((: داشته باشی. چه آش شله قلمکاری میشه(:
در مورد سوال دوم دوستمون همراه مذهب و زندگی اجتماعی (اعم از فرهنگ اقتصاد. سیاست و....) دهه هاست از هم جدا شده (سکولاریسم : جدایی مذهب از عرصه های اجتماعی که یکی ز مولفه های اصلی جوامع مدرن هست)

[mahmoudb]

SO3 و مهرداد عزیز
بحث پیش کشیدن مذهب بیشتر از جنبه پایداری ازدواج پیش کشیده شد.
بذارید سوالم رو اینجوری بپرسم. برای یک پسر اینترنشنال احتمال پایداری ازدواج با یک یهودی/مسیحی مذهبی بیشتره یا غیر مذهبی یا اصلا ربطی نداره؟ از این جهت این سوال رو میپرسم چون احساس میکنم خانم های مذهبی داخل ایران اهمیت بیشتری به ازدواج میدن و معمولا زندگی مشترکشون پایداری بیشتری داره (نمیدونم بنا بر اعتقاداتشونه یا تربیت خانوادگی)!
در هر صورت اگر قراره وصلتی قراره صورت بگیره خیلی سریع شکست نخوره

[mdemehri]

SO3 و مهرداد عزیز
بحث پیش کشیدن مذهب بیشتر از جنبه پایداری ازدواج پیش کشیده شد.
بذارید سوالم رو اینجوری بپرسم. برای یک پسر اینترنشنال احتمال پایداری ازدواج با یک یهودی/مسیحی مذهبی بیشتره یا غیر مذهبی یا اصلا ربطی نداره؟ از این جهت این سوال رو میپرسم چون احساس میکنم خانم های مذهبی داخل ایران اهمیت بیشتری به ازدواج میدن و معمولا زندگی مشترکشون پایداری بیشتری داره (نمیدونم بنا بر اعتقاداتشونه یا تربیت خانوادگی)!
در هر صورت اگر قراره وصلتی قراره صورت بگیره خیلی سریع شکست نخوره

به نظر من واقعاً ربطی نداره. الان چند تا از اقوام ما هستن توی امریکا و کانادا که دین زن و شوهر متفاوته....دارن به خوبی و خوشی 20و چند سالی زندگی می کنن....و وقتی هم ازشون می پرسی مشکلی دارید از نظر دینی یا نه؟ می گن: هر کی به دین خودش به این چیزا کار نداریم....
به نظرم اصلاً نمی شه یه چیزی رو تعمیم داد و بگیم آره همه همینن یا اکثر مردم همینن.
شکست خوردن با نخوردن وصلت ربط آنچنانی به مذهبی بودن یا نبودن نداره.... اصل همراه بودن و هم حال بودن چیری هست که پایه ی زندگی رو می سازه....البته این رو هم فراموش نکنیم که حرف مردم در ایران بیسار موثره متاسفانه. دیدید تا یکی می خواد جدا شه می گن: واه خاک به سرم مردم چی می گن؟!!!! من نمی دونم مگه ما داریم واسه ی مردم زندگی می کنیم؟!!!!

[ghlobe]

SO3 و مهرداد عزیز
بحث پیش کشیدن مذهب بیشتر از جنبه پایداری ازدواج پیش کشیده شد.
بذارید سوالم رو اینجوری بپرسم. برای یک پسر اینترنشنال احتمال پایداری ازدواج با یک یهودی/مسیحی مذهبی بیشتره یا غیر مذهبی یا اصلا ربطی نداره؟ از این جهت این سوال رو میپرسم چون احساس میکنم خانم های مذهبی داخل ایران اهمیت بیشتری به ازدواج میدن و معمولا زندگی مشترکشون پایداری بیشتری داره (نمیدونم بنا بر اعتقاداتشونه یا تربیت خانوادگی)!
در هر صورت اگر قراره وصلتی قراره صورت بگیره خیلی سریع شکست نخوره

در خارج البته توجه بفرمایید که مسیحیان معتقد (بخصوص کاتولیک های معتقد) بیشتر از مسلمانان تابع لزوم پایداری ازدواج هستند بطوری که اصولا طلاق را حرام و ممنوع میدانند. در ایران پایداری ازدواج بیشتر اجباری است تا بر اساس اعتقاد یا تربیت باشه. ولی درهر حال یک راه دیگر هم اینه که اصولا به پایداری زندگی خانوادگی بعنوان یک اصل خدشه ناپذیر نگاه نکنیم و بپذیریم که جداشدن دوستانه بر یک زندگی نامتعادل و پر از درگیری ارجح است.

[rahi2012]

در ایران به علت نگاه غلط و دخالت های بیجا مردم در زندگی همدیگه نه تنها ازدواج و طلاق بلکه بقیه مسایل زندگی فردی هم تحت الشعاع قرار میگیره.
من که از این به بعد تصمیم گرفتم هرکس پرسید چه خبر؟ بگم به شما چه ربطی داره من چه خبری دارم! ببینم "آدم" میشند یا نه!

[S03]

SO3 و مهرداد عزیز
بحث پیش کشیدن مذهب بیشتر از جنبه پایداری ازدواج پیش کشیده شد.
بذارید سوالم رو اینجوری بپرسم. برای یک پسر اینترنشنال احتمال پایداری ازدواج با یک یهودی/مسیحی مذهبی بیشتره یا غیر مذهبی یا اصلا ربطی نداره؟ از این جهت این سوال رو میپرسم چون احساس میکنم خانم های مذهبی داخل ایران اهمیت بیشتری به ازدواج میدن و معمولا زندگی مشترکشون پایداری بیشتری داره (نمیدونم بنا بر اعتقاداتشونه یا تربیت خانوادگی)!
در هر صورت اگر قراره وصلتی قراره صورت بگیره خیلی سریع شکست نخوره

پایداری ازدواج در ایران و غرب بسیار متفاوته. اگه منظورتون Satisfaction در روابطه (که فکر کنم نکته اصلی باشه) این کلا یک بخش وسیع در روانشناسی اجتماعی است که خیلی هم تحقیق ها دربارش شده و واقعیت اینه که باورهای مذهبی در صورتی که در هر دو طرف شبیه به هم باشند احتمال رضایت از رابطه بیشتره یا در اصل زمینه بروز نارضایتی کمتر پیش میاد. حالا دو شخص اگه مسیحی یا یهودی یا مسلمان یا اصلا غیر مذهبی باشند. اینکه دو نفر صرفا با هم بمونند به معنی این نیست که این دو نفر از رابطه شون رضایت دارند.

درباره سوال شما باید بگم احتمال پایداری ازدواج یا دوستی یک پسر ایرانی با یه فرد غیر مذهبی در اونجا بیشتره، چون بسیار بعیده این پسر ایرانی باورهای قوی مذهبی یهودی یا مسیحی داشته باشه که مشابه باورهای شخص مقابلش باشه. این کاملا داکیومنت شده که تفاوت در باورهای مذهبی جزو بزرگترین دلایلی است که یک رابطه می تونه مشکل پیدا کنه و این زمانی به اوج خودش می رسه که هر دو طرف باورهای خاص خودشون رو داشته باشند.

[Radian]

آقا یه نکته ی بانمکی که در مثالهایی که همه ذکر کردن وجود داره اینه که X با Y مثلا 20 سالِ پیش ازدواج کردن و دارن به خوبی و خوشی زندگی میکنن !

نکته ی این مثالها اینه که این سوژه ها 20 سالِ پیش و تو فرهنگ متفاوتی زندگی کردن ! الان همه چیز فرق میکنه .

من کاری به مذهب ندارم ، اما کلا اگر شما دیدِ استاندارد ایرانی رو به ازدواج داری به خودت یک لطفی بکن و حتما زنِ ایرانی بگیر. دخترای امریکایی کلا دیدگاهِ متفاوتی به زندگی دارن الان.

اونایی که 20 ساله دارن با هم خوب و خوش زندگی میکنن 20 سالِ پیش ازدواج کردن ! شما داری الان ازدواج میکنی !

[mdemehri]

یه داستان جالب:
ما اینجا یه عروسی دعوت شدیم دختره ایرانی بود پسره امریکایی.... خیلی عروسیشون خوب بودا اما حوصلمون سر رفت... مهمونا کـــــــــــم... آهنگا یه جوری... کاش آهنگ می ذاشتن همش داشتن می خوردن!
عروسی ساعت 3 ظهر تا 9 شب....
اصن حال عروسی ایرانی رو نداشت. انگار رفتیم یه تولد واسه دو نفر اونم ظهر!

[saeedsharif]

البته بچه ها نمونه های طلاق رو هم ذکر کنن لطفا، من یک مهمونی داشتم که آمریکایی بود ولی باباش ایرانی بود و بعد 5 تا بچه از زن آمریکایی اش طلاق گرفته بود و رفته بود با یک زن ترکیه ای ازدواج کرده بود که می گفت با فرهنگ همدیگه راحت ترن، حالا من نمی دونم اینا چرا واستادن 5 تا بچه اول به دنیا آوردن، بعدش بزرگشون کردن و بعد سر پیری از هم جدا شدن، ولی به هر حال می تونه زنگ خطری باشه برای ماها که ازدواج بین-فرهنگی مشکلات زیاد داره و از اونجایی که ما معمولا فرهنگ غالب نیستیم، خیلی باید فداکاری کنیم و خیلی جاها باید کوتاه بیایم، مثلا یک نمونه اش اینکه هر پنج تا بچه مسیحی شده بودن، در حالی که پدر مسلمان بود، حالا بماند خیلی جاهای دیگه هم هست که به صورت سیستماتیک باید کوتاه بیایم، خلاصه اگه مرد این حرفا نیستی، برو ایران و با ارزش افزوده ای که به خاطر آمدن به آمریکا پیدا کردی، یه دختر همه چی تمام بگیر و بیارش آمریکا و ...

آقا یه نکته ی بانمکی که در مثالهایی که همه ذکر کردن وجود داره اینه که X با Y مثلا 20 سالِ پیش ازدواج کردن و دارن به خوبی و خوشی زندگی میکنن !

نکته ی این مثالها اینه که این سوژه ها 20 سالِ پیش و تو فرهنگ متفاوتی زندگی کردن ! الان همه چیز فرق میکنه .

من کاری به مذهب ندارم ، اما کلا اگر شما دیدِ استاندارد ایرانی رو به ازدواج داری به خودت یک لطفی بکن و حتما زنِ ایرانی بگیر. دخترای امریکایی کلا دیدگاهِ متفاوتی به زندگی دارن الان.

اونایی که 20 ساله دارن با هم خوب و خوش زندگی میکنن 20 سالِ پیش ازدواج کردن ! شما داری الان ازدواج میکنی !