امتحان من یه روز قبل از امتحان کتبی بود. یه هفته قبل از امتحان ایمیل دادن و روز امتحان رو اعلام کردند و روز بعدش هم تلفن زدند و دوباره گفتن که مطمئن باشند ایمیل رو گرفتم. روز امتحان، پرسنل برخورد خوبی داشتند و نظم هم خوب بود. اگر اشتباه نکنم 5 یا 6 نفر اگزمینر بودند که همه ایرانی بودند. اگزمینری که از من امتحان گرفتند یه آقایی بودند که سن بیشتری نسبت به بقیه که همه جوون بودند داشت. اسمشون رو یادم نیست متاسفانه. سوال ها: کجا زندگی می کنی؟ شهر؟ روستا ؟چی؟ چه چیزی رو راجع به شهرت دوست داری؟ آیا جای مناسبی برای زندگی جوون ها هست؟ بچه که بودی آیا فعال بودی؟؟؟ چه ورزشی دوست داری؟ چه ورزش های دیگه ای دوست داری یاد بگیری؟ چه زبان هایی بلدی؟ چه زبان های دیگه ای دوست داری یاد بگیری؟چرا این زبان ها؟ چه قسمتی از یادگیری زبان برات سخت تره بوده؟ آیا خوبه که زبان های دیگه رو یاد بگیریم؟ قسمت سوم: یه خاطره ای بگو از یه بار که خیلی عصبانی شدی. کی بود کجا بود و چه کسایی حضور داشتند؟ بعد سوال کرد که آیا خوبه که احساسات خودمون رو بروز بدیم؟ یه مثال بزن از اینکه اگه احساس رو ابراز نکنیم مشکل ممکنه پیش بیاد. آیا مردم کشور شما احساس خودشون رو نشون می دن؟ از روی چه چیزایی میشه فهمید که احساس طرف مقابل چیه؟ بعضی ها میگن خانم ها بیشتر احساساتی اند. آیا موافقی؟
خب فکر کنم دیگه اکثر سوال ها رو گفتم. دیگه اگزمینر من خیلی اصرار داشتند همه ی سوال ها رو بپرسن. این همه شد. در طول مصاحبه هم من هرچی می گفتم ایشون با لبخند سرشون رو به نشونه تائید تکون می دادند که من فکر می کردم میگه خب خب، خوبه همین بسه، بذار سوال بعدی رو بپرسم
جواب امتحان رو هم امروز گرفتم. اسپیکینگ رو هفت شدم.
روز امتحان یه کمی استرس داشتم. خیلی خیلی کلمات ساده ای استفاده کردم. ولی خب هفت هم حالا بد نیست.
برای اسپیکینگ هیچ چیزی نخونده بودم. فقط می دونستم سه بخش داره امتحان و قسمت اولش هم خیلی جنراله. اولین باری هم بود که آیلتس می دادم.
سعی کردم همه چیز رو بگم. امیدوارم به دردتون بخوره.
علاقه مندی ها (Bookmarks)