من جاتون باشم لیانس رو ریاضیات میخونم فوق لیسانس رو Financial Economics و بعد دکترا رو فایناس. اینجوری شما تمام رقبا رو از میدون به در می کنید:
توضیح تشریحی:
در فاینانس ما الان چند شاخه داریم (نگاه کنید به دروس این رشته در دانشگاه های خیلی خوب)
1. corporate finance
که یه جورایی پیوند بین حسابداریه و یه اقتصاد سنجی و بازارهای مالی. رشته آسونی هست و خیلی پیچیده نیست و سطح درآمدش متوسط به بالاست و مهمترین بخش درآمدزاش هم Valuation هست ( با Asset Pricing اشتباه نکنید) و در واقع ارش گذاری شرکت هاست با مطالعه گزارشات مالیشون .
مهمترین درسشون هم و Investment , Corporate Finance , Financial Accounting است. مهمترین مدرک بین المللی در این زمینه CFA است.
2. Financial Engineering. (متخصصان بازارهای مالی )
اینها معمولا کسانی هستند که روی مباحث کتاب Hull متخصص می شوند و بیشتر روی ریسک کار می کنند. برای مطالعه این رشته به شدت به ریاضیات پیشرفته و آمار پیشرفته نیاز دارید . سطح درآمد خوب (بالاتر از متوسط) . مهمترین مدرک در این زمینه GARP است. مهمترین درسها: Stochastic Process in Finance , Time series , Risk Management , Options futures ,...
3. اشکال هر دو گروه بالا اینه که در زمینه اقتصاد خصوصا اقتصاد خرد پیشرفته (کتاب Ms Collel ) و همچنین Asset Pricing و Financial Theory اطلاعات چندانی ندارند. در حالیکه می دونیم شالوده اصلی فاینانس رو اقتصاد خرد تشکیل می ده و به همین خاطر رشته Financial Economics ایجاد شده تا خلا فوق رو پر کنه. خصوصا درس Asset Pricing که قلب فاینانس محسوب میشه بسیار به این موضوغ وابسته است. یه مثال می زنم:
سالها بود که توی فاینانس مدل CAPM رو استفاده می کردن اما Fama-French توی 93 یه مقاله منتشر کردند و این مدل رو نقد کردند و مدل تکامل یافته ای رو پیشنهاد کردند تویی سالهای احیر مدل فوق مورد توجه قرار گرفت تا اینکه سال گذشته Fama یکی از سه تا نوبلیست شد.
"من دوستی آمریکایی دارم که توی perlude لیسانس فاینانس خونده و واقعا خیلی باسواده اما توی ریاضیات اوت می زنه! خوب ایشون توی دسته 2 فاینانسی ها اصلا حرفی برای گفتن نداره. می مونه دسته 1. اخیرا توی ه مسابقه CFA شرکت کردن من وقتی باهاش صحبت می کردم که برای برآورد ارزش سهام شرکت X از چی استفاده کردی خیلی راحت گفت CAPM ( حتی استاد کلاس Investment ) هم این رو درس میداد بدون اشاره به Fama. بعد من ویدیوی کلاس Asset Pricing دانشگاه شیکاگو (توی coursera هست ) رو نشونش داد که استاده این مدل رو مسخره می کنه و میگه باید مدل Fama رواستفاده کنید رفیق ما شاخ درآورده بود! حتی اخیرا تو کتاب Bodie هم تو ویرایش جدید این مدل اضافه شده.!"
مورد بالا یه مثاله از هزاران مثالی که میشه آورد برای اینکه نشون داد: اونایی که فاینانس می خونن اگه اقتصاد خرد و Asset Pricing بلد نباشن و صرفا بخوان از نتایج اونها توی فاینانس استفاده کنند بعد مدتی از تغییرات و یافته های اقتصادی ها بی بهره می مونند و حسابی ممکنه گند بزنن!! ویا از دور خارج بشن.!
اما قصه Asset Pricing :
برای درک خیلی خوب این درس باید معلومات بسیار بسیار خوبی در ریاضیات پیشرفته / معادلات دیفرانسیل پیشرفته / آمار قوی و اقتصاد خرد بسیار پیشرفته داشته باشید. به عنوان نمونه درس مربوطه تو سایت Coursera رو یه نگاهی بندازید و همینطور کلاس finance Theory , Yale که برای لیسانس هاس!
4. فوق Econometircs : امروزه رشته آمار یه فوق لیسانس اقتصاد سنجی هم ارایه کرده که به شدت جذابه و بازار کار عالی عالی داره به شرطی که روی درسها سوار باشید.
تجربه یکی از دوستانم که فوقش رو تو ان زمینه از شیکاگو گرفت اینه: هم واسه دکترا از دانشگاه معتبر فاند بهش پیشنهاد دادن که ریجکت کرد!! و الان تویه یه شرکت خوب با حقوق خیلی خوب مشغول کاره و همزمان توی اون دانشگاه خوب هم دانشجوی دکترای فاینانسه! بدون پرداخت شهریه البته!
در ادامه کامنت قبلیم و تاکیدی که رو ریاضیات کردم می تونید پروفایل پذیرش خارجیها رو واسه امسال رو ببینید و میزان تاکید اونها روی دروس ریاضیشون:
http://www.urch.com/forums/phd-econo...-2013-a-3.html
علاقه مندی ها (Bookmarks)