در زمینه مدت زمان خارج موندن که دوستمون، کامل توضیح دادن (و اگر فکر میکنین، هر 6 ماه به راحتی میتونین یک نفر رو پیدا کنین که آدرس بده، کاملا اشتباه میکنین. حتی اگر واقعا هم بخواین خونه پیدا کنین، سخته)
اما در زمینه پیدا کردن کار. احتمال اینکه اینطوری کار پیدا کنین 5 درصده (تو کلاسهای کاریابی هم اینجا این رو میگن که روزی هزاران نفر اپلای میکنن از خارج و jobcenter همه رو پاک میکنه، چون فرصت ندارن همه رو بخونن.
دلیلش هم مشخصه. خود شما تو ایران چه جوری کار پیدا کردین؟ من چه جوری پیدا کردم؟ بقیه دوستاتون چی؟ غیر از مواردی که تو ایران فامیل بازی مستقیم هست و اینجا نیست (مثلا پدر، پسر بدون تخصصش رو بذاره سر کار)، مردم چه جوری کار پیدا میکنن؟ دانمارک و سوئد و ایران و آلمان نداره. داستان خودتون و دور و بری هاتون رو بررسی کنین، ببینین چه طوری کار پیدا کردن. اگر خواستین من از چند تا دانمارکی اینجا بپرسم که چه جوری کار پیدا کردن بهتون بگم. چند تا شون رو هم میدونم و همه شون یک جور کار پیدا کردن:
جواب: شبکه ها. دوست، فامیل، بقال سر کوچه، کلاس زبان، بچه های باشگاه، برنامه های مشترک، تصادف، کوه نوردی، کنفرانس و ... این شبکه ها رو ایجاد میکنه. مثلا احتمالا خیلیها اینطوری کار پیدا کردن که دوستشون یا دوست دوستشون تو یک شرکتی هست، بعدش اون شرکت دنبال کارمند میگرده با فلان تخصص. میاد به بچه های شرکت میگه، اونها هم به دوستاشون و یک یا چند نفر پیدا میشن، میان مصاحبه یا رزومه میدن، تواناییها سنجیده میشه و اون نفر انتخاب میشه. یعنی ترکیبی از ارتباطات و تواناییهای فردی. حتی برای کارهایی که تبلیغ میشه.
شانس درست کردن شبکه با نشستن در ایران: صفر.
علاقه مندی ها (Bookmarks)