اعتبار مدرک دانشگاههای اتریش

[Simba]

ممنونم از همفکریتون .
راستش برتری هلند نسبت به استرالیا و امریکا و کانادا بیش تر از نظر کشاورزیشه و اینکه خب من همیشه دلم می خواسته جایی توی اروپا باشم .

[fmohsen22]

به نظرتون در رشته نفت آلمان قوی تره یا اتریش؟

[shabgard25]

سلام
اگر وقت دارید یه هم فکری ازتون می خوام
من از دانشگاه واخنینگن هلند (Wageningen) پذیرش دارم توی رشته علوم گیاهی . هزینه تحصیل و زندگی و بیمه و ... روی هم میشه نزدیک به سالی بیست و پنج هزار یورو و البته تدریس به زبان انگلیسی هست.
برای دانشگاه بوکو اتریش هم توی همین رشته اپلای کردم که هزینه تحصیل و زندگی تقریبا یک دهم هلند میشه . و البته من هیچی زبان آلمانی بلد نیستم .

حالا شما اگر توی شرایط مشابه بودید کدوم یکی رو انتخاب می کردید ؟
گاهی اوقات بلد نبودن زبان و این سخت گیری های دانشگاه اتریش درمورد اشتغال به تحصیل و معادل سازی واحد و ... از پیگیری دلسردم می کنه .

خیلی نیاز دارم یکی راهنماییم کنه که بدونم بی فکر تصمیم نمی گیرم

میخوام یه چیزی براتون بگم. من برای اخذ پذیرش 3 تا کشور مورد نظرم بود که یکیش هلند و اون یکی اتریش بود.برای رشته من قبولی در امتحان ورودی خود دانشگاه شرط اصلیه بنابراین من پیش از همه چی رفتم این 2 تا کشور واسه دادن امتحان ورودی.
آنچه من بین این دو کشور دیدم و دریافتم این بود که هلند کشوری است بسیار پیشرفته تر و اتریش کمی از اون عقب تر.البته اینی که میگم مربوط به زیر ساخت های صنعتی و این حرفا نبود و فقط قضاوت من از ظاهر و استیل زندگی مردم این 2 کشور بود.
در مورد فرهنگ مردم و پذیرش عمومی افراد خارجی به جرات بهتون میگم اتریش با هلند به هیچ وجه قابل مقایسه نیست و رفتار و برخود اتریشی ها بسیار بسیار خوب و فراتر از انتظاره البته منظورم این نیست که هلندی ها بد بودن یا نژاد پرست.این فقط و فقط برداشت من از یه سفر کوتاه به این 2 کشور و مقایسه نحوه برخورد این دو بود که در هلند مردم خیلی بی تفاوت بودن و خیلی اعتنایی نداشتن ولی تو اتریش مدام به افرادی بر میخوردم که خیلی زیاد از صحبت کردن با یه خارجی و تبادل نظر با اون استقبال می کردن و در ضمن بارها و بارها در موقع نیاز بهم کمک می کردن حتی گاهی بدون اینکه ازشون تقاضا کنم. (مثلا وقتی اولین بار رسیدم مدلینگ وین و با خودم گفتم یا خدا اینجا کجاست راهم و چجوری پیدا کنم یه مرد پیری از بغلم رد میشد بدون اینکه من ازش چیزی بپرسم بهم گفت راهتو نمیتونی پیدا کنی؟ می خوایی کمکت کنم؟ و شروع کرد برام توضیح دادن که چجوری و کجا برم. و ...)
یه نکته رو هم در نظر داشته باشید.متاسفانه و حالا به هر دلیلی کشور هلند پره از پ ن ا ه ن د ه ایرانی و این موضوع باعث میشه که شاید شاید خیلی ناخوداگاه قضاوت جمعی مردم هلندی درباره ما برگرده به این موضوع ولی در اتریش اکثریت ایرانی ها دانشجو یا سرمایه دار بود و بازهم اکثریت وضعیت تحصیلی اجتماعی بسیار خوبی دارند و بسیار هم موفق به طوری که اغلب اساتید تو دانشگاه ما وقتی میشنون که ما از ایران هستیم واقعا جور مثبتی بهمون نگاه میکنن و همواره از خاطره دانشجوهای خوبشون میگن و این موضوع هم باعث شده قضاوت جمعی مردم اتریش درباره ما این باشه.
در ضمن در مورد کیفیت دانشگاه شک نکنید که کشورهای آلمانی زبان هم از سطح بسیار بسیار خوبی در زمینه رشته های کشاورزی برخوردار هستن و اگه چیزی بیش از هلند نداشته باشن کم هم ندارن.
درباره مقایسه دو دانشگاه و رنکینگ دانشگاه ها هم بارها صحبت شده که این نگرانی بیش از حد ما ایرانی ها درباره رنکینگ دانشگاه گاهی شبیه وسواسه و تو دنیا خیلی هم شبیه آنچه ما بهش نگاه میکنیم نیست.نمیخوام بگم مهم نیست.ولی به هر حال دانشگاه های اروپا اغلب خوب هستند و آنچه مهمه تلاش شما در طول دوران تحصیله که مسیر ادامه تحصیل شما در آینده و یا پیدا کردن کار رو میسر میکنه و میشه تو رنک بالاترین دانشگاه هم درس خوند و آخرش هیچی.

ببخشید اینهمه پرحرفی کردم که نهایتا بگم من اگه جای شما بودم بی تردید ادامه تحصیل در اتریش رو انتخاب می کردم.
موفق باشید

آهان راستی یادم رفت که بگم شما با یادگرفتن زبان هلندی فقط در یک کشور از اون استفاده میکنید ولی با یادگیری زبان آلمانی لااقل در 3 کشور!

[mas0o0ud]

میخوام یه چیزی براتون بگم. من برای اخذ پذیرش 3 تا کشور مورد نظرم بود که یکیش هلند و اون یکی اتریش بود.برای رشته من قبولی در امتحان ورودی خود دانشگاه شرط اصلیه بنابراین من پیش از همه چی رفتم این 2 تا کشور واسه دادن امتحان ورودی.
آنچه من بین این دو کشور دیدم و دریافتم این بود که هلند کشوری است بسیار پیشرفته تر و اتریش کمی از اون عقب تر.البته اینی که میگم مربوط به زیر ساخت های صنعتی و این حرفا نبود و فقط قضاوت من از ظاهر و استیل زندگی مردم این 2 کشور بود.


آهان راستی یادم رفت که بگم شما با یادگرفتن زبان هلندی فقط در یک کشور از اون استفاده میکنید ولی با یادگیری زبان آلمانی لااقل در 3 کشور!

متشکرم از این همه اطلاعاتی و تجربیاتی که در فروم مینویسید. اگر ایرانیها در نظرشون اونطور باشه که خیلی خوبه.

[shabgard25]

متشکرم از این همه اطلاعاتی و تجربیاتی که در فروم مینویسید. اگر ایرانیها در نظرشون اونطور باشه که خیلی خوبه.

خواهش میکنم.باور کنید همینجوریه و خیلی نظر مثبتی رو ما دارن.نمیخوام بگم که خوشبینی محض خوبه.نه شاید اونا هم ایراداتی داشته باشن که حتما دارن ولی باور کنید هیولا هم نیستن و خیلی متفاوت از آنچه در تصور ما به عنوان آلمانی زبان هستن.بعدم اینکه من همیشه فکر میکنم زندگی رو هرجور ببینی همونجوری پیش میاد.من از اول نظرم مثبت بود و خدارو شکر تا الان هم زندگی خیلی خوبی اونجا داشتم و همیشه کارم راه افتاده و یه دست کمکی تو موقع گرفتاری برای بوده و دوستای خیلی خوبی هم پیدا کردم.ولی در نقطه مقابلش خیلی ها رو هم میشناسم که خیلی منفی به موضوع نگاه می کنن و اصلا نمیدونم واسه چی پاشدن اومدن بیرون از مملکت.یه ریز قربون صدقه ایران و مزایاش میرن و بد و بیراه به اتریش و اتریشی.جالبه که همیشه هم بدبیاری میارن!!!!این افراد غر غرو همیشه تو حلقه محدود دوستای ایرانی باقی میمونن.نه زبان درست حسابی یاد میگیرن و نه حاضر به تطبیق با شرایط جدید هستن و اینجوریه که یه ایران کوچیک واسه خودشون میسازن.بنابراین شرایط روز به روز براشون سخت تر میشه.
من اعتقادم اینه که ما به عنوان ایرانی سعی کنیم تمام ارزش ها و داشته های خوبمون رو نگه داریم ولی اگه در محیط جدید لازمه برای زندگی بهتر چیزهای جدید رو هم بپذیریم و یاد بگیریم خب چه عیب داره؟منظورم غرب زدگی نیست به هیچ وجه.
فکر میکنم در کنار یادگیری زبان آلمانی اگه قراره اونجا موندگار بشیم بهتره زبان فرهنگی اونجا رو هم یاد بگیریم.
اینایی هم که میگم هیچ منافاتی با اعتقادات مذهبی و ... نداره و چیزیه که به مرور زمان دست آدم میاد و بالاخره آدم میفهمه چه باید بکنه.

راستی دوستان یادتون باشه که رفتن و عزیمت به محیط جدید بدون شک کمی غمگینتون خواهد کرد و ممکنه اصلا هم به این موضوع واقع نشید ولی اتفاقیه که میفته.بهترین راه حل برای جلوگیری یا کم کردن این موضوع داشتن ارتباطات اجتماعی خوب و تنها نموندنه.

امیدوارم واسه همه دوستان بهترین ها پیش بیاد و همه بعد از رفتن شاد باشن.

[tanhatarin]

واقعا ممنون ازتون که به این صورت صادقانه صحبت میفرمایید.ولی خوب به نظر من گاهی وقت ها ما نمیتونیم اعتقاداتمون را فدای اداپته شدن با محیط کنیم.من اطلاع ندارم دین شما چیه؟ولی حدس میزنم شما هم مثل ما مسلمان باشید درسته؟یه سوال از شما دارم؟ایا شما نماز میخونید؟ایا شما اونجا حساسیتی مبنی بر استفاده از گوشت های حلال دارید.نمیدونم شما خانم هستید یا نه؟اگر خانم هستید ایا حجاب دارید؟اگر اقا هستین هنگام احوال پرسی با خانوم ها دست میدید؟یا اگر خانم هستید با اقایون دست میدید؟اکثر این مسائل بالا جزو جدایی ناپذیر دین اسلام هست که در متون دینی هم به اون اشاره شده.ایا شما میتونید بگید مسلمان هستید ولی قران را قیول ندارید؟یا بخشی از اون که توش راجع به حجاب و گوشت حلال و... هست را قبول ندارید و بقیه رو قبول دارید؟ایا شما به آخرت واقعا ایمان دارید؟.خوب شک نکنید غربی ها خیلی از اعتقادات ما را قبول ندارن.شاید اگه یه خانم بخواد با شما دست بده و شما ممانعت کنید (به خاطر ترک محرمات) اون از دستتون ناراحت بشه.به نظرتون اگه یه خانم نخواد با دین خدا در بیفته و لامذهب بشه ایا اونجا میتونه زندگی راحتی رو داشته باشه؟ما در متونمون داریم که پروردگار عالم همه این عالم و هرچه در اون هست را برای ما افرید و ما را برای خودش که او را عبادت کنیم هرچند که او به عبادت ما نیازی ندارد.او هفتاد بار بیشتر از مادر به ما محبت دارد .او از رگ گردن به ما نزدیک تر است او ... و او واجب الوجود و ما ممکن الوجودیم.و او بی نیاز از هر چیز است.حال به نظر شما ما در محیطی که پناه برخدا برای خدا فرزند قائل هستند(برای او شریک قائل میشوند و او را وابسته و ... میدانند) و عملا وقت چندانی صرف بندگی خداوند که صبح و ظهر وشام به انها روزی میدهد نمی کنند، میتوانیم به راحتی با انها اداپته شویم؟خداوندا عمری گناه کردیم و تو از روی کرم پوشانیدی اگر بندگی ات را میکردیم چه کار میکردی و دل ما را چه میکردی.دوستت دارم خدا .بیزارم از کسانی که بندگی تو را که رایگان در اختیارشان نهادی را خفت و ذلت دنیا فروخته اند.البته فرقی نمی کنه چه ارو پایی باشن چه ایرانی.خدایا با ما و هفت میلیارد بشرت از روی کرمت قضاوت کن زیرا که اگر با عدلت بخواهی ما را نگاه کنی ، دیگر هیچ...موفق باشید .امیدوارم یکی از این خبرای خوب که ارزو شو دارین ظهور حضرت مهدی باشه که همهمون از این گرفتاری ها نجات پیدا کنیم.

خواهش میکنم.باور کنید همینجوریه و خیلی نظر مثبتی رو ما دارن.نمیخوام بگم که خوشبینی محض خوبه.نه شاید اونا هم ایراداتی داشته باشن که حتما دارن ولی باور کنید هیولا هم نیستن و خیلی متفاوت از آنچه در تصور ما به عنوان آلمانی زبان هستن.بعدم اینکه من همیشه فکر میکنم زندگی رو هرجور ببینی همونجوری پیش میاد.من از اول نظرم مثبت بود و خدارو شکر تا الان هم زندگی خیلی خوبی اونجا داشتم و همیشه کارم راه افتاده و یه دست کمکی تو موقع گرفتاری برای بوده و دوستای خیلی خوبی هم پیدا کردم.ولی در نقطه مقابلش خیلی ها رو هم میشناسم که خیلی منفی به موضوع نگاه می کنن و اصلا نمیدونم واسه چی پاشدن اومدن بیرون از مملکت.یه ریز قربون صدقه ایران و مزایاش میرن و بد و بیراه به اتریش و اتریشی.جالبه که همیشه هم بدبیاری میارن!!!!این افراد غر غرو همیشه تو حلقه محدود دوستای ایرانی باقی میمونن.نه زبان درست حسابی یاد میگیرن و نه حاضر به تطبیق با شرایط جدید هستن و اینجوریه که یه ایران کوچیک واسه خودشون میسازن.بنابراین شرایط روز به روز براشون سخت تر میشه.
من اعتقادم اینه که ما به عنوان ایرانی سعی کنیم تمام ارزش ها و داشته های خوبمون رو نگه داریم ولی اگه در محیط جدید لازمه برای زندگی بهتر چیزهای جدید رو هم بپذیریم و یاد بگیریم خب چه عیب داره؟منظورم غرب زدگی نیست به هیچ وجه.
فکر میکنم در کنار یادگیری زبان آلمانی اگه قراره اونجا موندگار بشیم بهتره زبان فرهنگی اونجا رو هم یاد بگیریم.
اینایی هم که میگم هیچ منافاتی با اعتقادات مذهبی و ... نداره و چیزیه که به مرور زمان دست آدم میاد و بالاخره آدم میفهمه چه باید بکنه.

راستی دوستان یادتون باشه که رفتن و عزیمت به محیط جدید بدون شک کمی غمگینتون خواهد کرد و ممکنه اصلا هم به این موضوع واقع نشید ولی اتفاقیه که میفته.بهترین راه حل برای جلوگیری یا کم کردن این موضوع داشتن ارتباطات اجتماعی خوب و تنها نموندنه.

امیدوارم واسه همه دوستان بهترین ها پیش بیاد و همه بعد از رفتن شاد باشن.

[PILAPILA]

واقعا ممنون ازتون که به این صورت صادقانه صحبت میفرمایید.ولی خوب به نظر من گاهی وقت ها ما نمیتونیم اعتقاداتمون را فدای اداپته شدن با محیط کنیم.من اطلاع ندارم دین شما چیه؟ولی حدس میزنم شما هم مثل ما مسلمان باشید درسته؟یه سوال از شما دارم؟ایا شما نماز میخونید؟ایا شما اونجا حساسیتی مبنی بر استفاده از گوشت های حلال دارید.نمیدونم شما خانم هستید یا نه؟اگر خانم هستید ایا حجاب دارید؟اگر اقا هستین هنگام احوال پرسی با خانوم ها دست میدید؟یا اگر خانم هستید با اقایون دست میدید؟اکثر این مسائل بالا جزو جدایی ناپذیر دین اسلام هست که در متون دینی هم به اون اشاره شده.ایا شما میتونید بگید مسلمان هستید ولی قران را قیول ندارید؟یا بخشی از اون که توش راجع به حجاب و گوشت حلال و... هست را قبول ندارید و بقیه رو قبول دارید؟ایا شما به آخرت واقعا ایمان دارید؟.خوب شک نکنید غربی ها خیلی از اعتقادات ما را قبول ندارن.شاید اگه یه خانم بخواد با شما دست بده و شما ممانعت کنید (به خاطر ترک محرمات) اون از دستتون ناراحت بشه.به نظرتون اگه یه خانم نخواد با دین خدا در بیفته و لامذهب بشه ایا اونجا میتونه زندگی راحتی رو داشته باشه؟ما در متونمون داریم که پروردگار عالم همه این عالم و هرچه در اون هست را برای ما افرید و ما را برای خودش که او را عبادت کنیم هرچند که او به عبادت ما نیازی ندارد.او هفتاد بار بیشتر از مادر به ما محبت دارد .او از رگ گردن به ما نزدیک تر است او ... و او واجب الوجود و ما ممکن الوجودیم.و او بی نیاز از هر چیز است.حال به نظر شما ما در محیطی که پناه برخدا برای خدا فرزند قائل هستند(برای او شریک قائل میشوند و او را وابسته و ... میدانند) و عملا وقت چندانی صرف بندگی خداوند که صبح و ظهر وشام به انها روزی میدهد نمی کنند، میتوانیم به راحتی با انها اداپته شویم؟خداوندا عمری گناه کردیم و تو از روی کرم پوشانیدی اگر بندگی ات را میکردیم چه کار میکردی و دل ما را چه میکردی.دوستت دارم خدا .بیزارم از کسانی که بندگی تو را که رایگان در اختیارشان نهادی را خفت و ذلت دنیا فروخته اند.البته فرقی نمی کنه چه ارو پایی باشن چه ایرانی.خدایا با ما و هفت میلیارد بشرت از روی کرمت قضاوت کن زیرا که اگر با عدلت بخواهی ما را نگاه کنی ، دیگر هیچ...موفق باشید .امیدوارم یکی از این خبرای خوب که ارزو شو دارین ظهور حضرت مهدی باشه که همهمون از این گرفتاری ها نجات پیدا کنیم.

چه ربطی داره مگه ایشون گفته شما بیا دینت رو کنار بزار برو غربی بشو. همون دینی که شما می گی گفته تهمت زدن گناه بزرگی پس برو توبه کن و وقتی کسی رو نمیشناسی در موردش پیش داوری نکن.
ایشون منظورشون این هست که یک سری افراد وقتی به کشور دیگه میرن دچار شک فرهنگی میشن. این پدیده واکنشی طبیعی به تغییر در شرایط زندگی است و به مرور زمان برطرف خواهد شد. این شک ناشی از تغییرات در محیط اطراف، نوع غذا، آب و هوا، مردم و موقعیت هاست. واکنش افراد نسبت به این امر متفاوت میباشد. نشانه های شک فرهنگی عبارتند از:
- ممکن است احساس تنهائی و کسالت کنید. ممکن است عصبی شده و بشدت خسته شوید. ممکن است میل داشته باشد که برای ساعت های طولانی بخوابید، حتی پس از آنکه خستگی ناشی از مسافرت با هواپیما برطرف شده باشد.
-ممکن است بشدت دلتنگ خانه شوید (homesick). البته دلتنگی و ناراحتی برای جدائی از خانواده و دوستان امری طبیعی است، اما اگر برای ساعتهای طولانی کاری جز فکر کردن به خانه و نوشتن نامه و یا گریه کردن نداشتید، نشانه آن خواهد بود که دچار عوارض شک فرهنگی شده اید.
- ممکن است نسبت به کشور میزبان احساس خصومت کنید. حتی یک ناهماهنگی کوچک ممکن است شما را بشدت عصیانی کند.
- ممکن است بشدت وایسته به دوستان هموطن شده و از جوشیدن با افراد کشور میزبان و یا سایر کشورها پرهیز کیند. البته دوستی با هموطنان بسیار مهم و لازم است و میتواند زندگی در خارج از کشور را برای شما راحت تر کند، اما دوری از خارجیها میتواند مانع آشنائی شما با سایر فرهنگها شود که خود یکی از مزایای مهم ادامه تحصیل در خارج است.
- ممکن است دردرستی تصمیم خود برای رفتن به خارج و درس خواندن در آنجا شک کنید: " آیا میتوانم در محیط بیگانه با زبانی مشکل درسم را بخوبی بخوانم؟" ، " آیا قادر خواهم بود انتظارات خانواده را برآورده سازم؟" و ...
- ممکن است نسبت به یادگیری زبان کشور میزبان و همچنین کمک گرفتن از افراد بومی آنجا مقاومت نشان دهید.
که از عوارض اون گوشه گیری،

برای مقابله با شک فرهنگی میتوانید کارهای زیر را انجام دهید:
- روحیه خود را تقویت کنید. به یاد بیاورید که هزاران نفر دیگر نیز به خارج رفته و با موفقیت درس خود را به پایان رسانیده اند.
-انتظارات خود را با واقعیت تطبیق دهید. در اینصورت عدم رضایت و ناراحتی شما کاهش خواهد یافت.
-فکر باز داشته باشید. مردم سایر کشور ها ممکن است همانند مردم شما رفتار نکنند. ارزشهای فرهنگی ملل مختلف با هم فرق میکند. از ارزیابی رفتار مردم کشور میزبان با معیارهای فرهنگی خودتان پرهیز کنید.
- از گوشه گیری پرهیز کنید. کاری نکنید که باعث غرق شدن در مطالعه گشته و از قرار گرفتن در موقعیت ها فرار کنید.
- کمک بگیرید. معمولا دانشگاهها مراکزی برای کمک به دانشجویان خارجی که دچار مشکل عدم تطبیق با محیط هستند میباشند.

آقا یا خانم فکر نکن فقط شما دین داری و بس افراد دیگه هم دین دارن و به اعتقاداتشون احترام میزان وقتی ما صحبت از ارتباط فرهنگی می کنیم حتما منظور نکات منفی اونها نیست به خدا قسم اونها نکات مثبتی هم دارن که ما بتونیم ازشون استفاده کنیم.

ایشاالله هممون یاد بگیریم از دین برای توهین و افترا به دیگران استفاده نکنیم.

[ehsan1983]

چه ربطی داره مگه ایشون گفته شما بیا دینت رو کنار بزار برو غربی بشو. همون دینی که شما می گی گفته تهمت زدن گناه بزرگی پس برو توبه کن و وقتی کسی رو نمیشناسی در موردش پیش داوری نکن.
ایشون منظورشون این هست که یک سری افراد وقتی به کشور دیگه میرن دچار شک فرهنگی میشن. این پدیده واکنشی طبیعی به تغییر در شرایط زندگی است و به مرور زمان برطرف خواهد شد. این شک ناشی از تغییرات در محیط اطراف، نوع غذا، آب و هوا، مردم و موقعیت هاست. واکنش افراد نسبت به این امر متفاوت میباشد. نشانه های شک فرهنگی عبارتند از:
- ممکن است احساس تنهائی و کسالت کنید. ممکن است عصبی شده و بشدت خسته شوید. ممکن است میل داشته باشد که برای ساعت های طولانی بخوابید، حتی پس از آنکه خستگی ناشی از مسافرت با هواپیما برطرف شده باشد.
-ممکن است بشدت دلتنگ خانه شوید (homesick). البته دلتنگی و ناراحتی برای جدائی از خانواده و دوستان امری طبیعی است، اما اگر برای ساعتهای طولانی کاری جز فکر کردن به خانه و نوشتن نامه و یا
گریه کردن نداشتید، نشانه آن خواهد بود که دچار عوارض شک فرهنگی شده اید.
- ممکن است نسبت به کشور میزبان احساس خصومت کنید. حتی یک ناهماهنگی کوچک ممکن است شما را بشدت عصیانی کند.
- ممکن است بشدت وایسته به دوستان هموطن شده و از جوشیدن با افراد کشور میزبان و یا سایر کشورها پرهیز کیند. البته دوستی با هموطنان بسیار مهم و لازم است و میتواند زندگی در خارج از کشور را برای شما راحت تر کند، اما دوری از خارجیها میتواند مانع آشنائی شما با سایر فرهنگها شود که خود یکی از مزایای مهم ادامه تحصیل در خارج است.
- ممکن است دردرستی تصمیم خود برای رفتن به خارج و درس خواندن در آنجا شک کنید: " آیا میتوانم در محیط بیگانه با زبانی مشکل درسم را بخوبی بخوانم؟" ، " آیا قادر خواهم بود انتظارات خانواده را برآورده سازم؟" و ...
- ممکن است نسبت به یادگیری زبان کشور میزبان و همچنین کمک گرفتن از افراد بومی آنجا مقاومت نشان دهید.
که از عوارض اون گوشه گیری،

برای مقابله با شک فرهنگی میتوانید کارهای زیر را انجام دهید:
- روحیه خود را تقویت کنید. به یاد بیاورید که هزاران نفر دیگر نیز به خارج رفته و با موفقیت درس خود را به پایان رسانیده اند.
-انتظارات خود را با واقعیت تطبیق دهید. در اینصورت عدم رضایت و ناراحتی شما کاهش خواهد یافت.
-فکر باز داشته باشید. مردم سایر کشور ها ممکن است همانند مردم شما رفتار نکنند. ارزشهای فرهنگی ملل مختلف با هم فرق میکند. از ارزیابی رفتار مردم کشور میزبان با معیارهای فرهنگی خودتان پرهیز کنید.
- از گوشه گیری پرهیز کنید. کاری نکنید که باعث غرق شدن در مطالعه گشته و از قرار گرفتن در موقعیت ها فرار کنید.
- کمک بگیرید. معمولا دانشگاهها مراکزی برای کمک به دانشجویان خارجی که دچار مشکل عدم تطبیق با محیط هستند میباشند.

آقا یا خانم فکر نکن فقط شما دین داری و بس افراد دیگه هم دین دارن و به اعتقاداتشون احترام میزان وقتی ما صحبت از ارتباط فرهنگی می کنیم حتما منظور نکات منفی اونها نیست به خدا قسم اونها نکات مثبتی هم دارن که ما بتونیم ازشون استفاده کنیم.

ایشاالله هممون یاد بگیریم از دین برای توهین و افترا به دیگران استفاده نکنیم.

پيلا جان ممنون از توضيح خوبت....
متاسفانه دوستان مي خوان پذيرش بگيرن و برند اونور.....باباجان خواهشا قبلش 1 سال حداقل تحقيق كن ببين ميتوني بري يا نه؟؟!!!
اونجا گوشت حلال همه جا هست.....خوبشم هست.....
اونجا تازه كارت شروع ميشه.....بايد دوبله و سوبله درس بخوني.......بايد شبا از صداي استاد كه سر كلاس ضبط كردي جزوه در بياري....تازه شام بايد درست كني.....عزيزم خبري نيست...
خيليا بودن رفتن دينشونم حفظ كردند......اتفاقا اينجور دينداري كردن هنره .....يعني بغل دستت مشروب باشه ولي تو نخوري به عشق خداي خودت..
به نظرم اين حرفا حاشيه است.....اگه دنبال علم هستي با توكل به خدا برو.....خدا هم كمكت ميكنه...كسي هم اگه باهاش دست ندي ناراحت نميشه.( اينو از باب مسخره كردن نميگم....حقيقتا من مطمئنم همه اونجا به عقايد هم احترام ميذارند)...توي اروپا خوشبختانه اديان به هم اجترام ميذارند.

[ehsan1983]

به نظرتون در رشته نفت آلمان قوی تره یا اتریش؟

آلمان رو نميدونم.
اما در مورد مهندسي نفت دانشگاه لئوبن اتريش شك نكن.

[tanhatarin]

شما از کجای حرف من خدای نکرده اهانت برداشت کردین؟حقیقتا بنده قصد اهانت به شخصی را نداشتم و کلی عرض کردم.اگر شما یا هر شخصی از صحبت های من اهانت برداشت کرده بنده عذر خواهی میکنم و کوچیک تر از اون حرف هام که بخوام خدای نخواسته به احدی توهین کنم.فقط میخواستم نظرات رو راجع به این موضوع بدونم.و بیزاریم هم اصلا متوجه کابر شبگرد که زحمت کشیده بودند تجربیاتشون را نوشته بودند نبود

چه ربطی داره مگه ایشون گفته شما بیا دینت رو کنار بزار برو غربی بشو. همون دینی که شما می گی گفته تهمت زدن گناه بزرگی پس برو توبه کن و وقتی کسی رو نمیشناسی در موردش پیش داوری نکن.
ایشون منظورشون این هست که یک سری افراد وقتی به کشور دیگه میرن دچار شک فرهنگی میشن. این پدیده واکنشی طبیعی به تغییر در شرایط زندگی است و به مرور زمان برطرف خواهد شد. این شک ناشی از تغییرات در محیط اطراف، نوع غذا، آب و هوا، مردم و موقعیت هاست. واکنش افراد نسبت به این امر متفاوت میباشد. نشانه های شک فرهنگی عبارتند از:
- ممکن است احساس تنهائی و کسالت کنید. ممکن است عصبی شده و بشدت خسته شوید. ممکن است میل داشته باشد که برای ساعت های طولانی بخوابید، حتی پس از آنکه خستگی ناشی از مسافرت با هواپیما برطرف شده باشد.
-ممکن است بشدت دلتنگ خانه شوید (homesick). البته دلتنگی و ناراحتی برای جدائی از خانواده و دوستان امری طبیعی است، اما اگر برای ساعتهای طولانی کاری جز فکر کردن به خانه و نوشتن نامه و یا گریه کردن نداشتید، نشانه آن خواهد بود که دچار عوارض شک فرهنگی شده اید.
- ممکن است نسبت به کشور میزبان احساس خصومت کنید. حتی یک ناهماهنگی کوچک ممکن است شما را بشدت عصیانی کند.
- ممکن است بشدت وایسته به دوستان هموطن شده و از جوشیدن با افراد کشور میزبان و یا سایر کشورها پرهیز کیند. البته دوستی با هموطنان بسیار مهم و لازم است و میتواند زندگی در خارج از کشور را برای شما راحت تر کند، اما دوری از خارجیها میتواند مانع آشنائی شما با سایر فرهنگها شود که خود یکی از مزایای مهم ادامه تحصیل در خارج است.
- ممکن است دردرستی تصمیم خود برای رفتن به خارج و درس خواندن در آنجا شک کنید: " آیا میتوانم در محیط بیگانه با زبانی مشکل درسم را بخوبی بخوانم؟" ، " آیا قادر خواهم بود انتظارات خانواده را برآورده سازم؟" و ...
- ممکن است نسبت به یادگیری زبان کشور میزبان و همچنین کمک گرفتن از افراد بومی آنجا مقاومت نشان دهید.
که از عوارض اون گوشه گیری،

برای مقابله با شک فرهنگی میتوانید کارهای زیر را انجام دهید:
- روحیه خود را تقویت کنید. به یاد بیاورید که هزاران نفر دیگر نیز به خارج رفته و با موفقیت درس خود را به پایان رسانیده اند.
-انتظارات خود را با واقعیت تطبیق دهید. در اینصورت عدم رضایت و ناراحتی شما کاهش خواهد یافت.
-فکر باز داشته باشید. مردم سایر کشور ها ممکن است همانند مردم شما رفتار نکنند. ارزشهای فرهنگی ملل مختلف با هم فرق میکند. از ارزیابی رفتار مردم کشور میزبان با معیارهای فرهنگی خودتان پرهیز کنید.
- از گوشه گیری پرهیز کنید. کاری نکنید که باعث غرق شدن در مطالعه گشته و از قرار گرفتن در موقعیت ها فرار کنید.
- کمک بگیرید. معمولا دانشگاهها مراکزی برای کمک به دانشجویان خارجی که دچار مشکل عدم تطبیق با محیط هستند میباشند.

آقا یا خانم فکر نکن فقط شما دین داری و بس افراد دیگه هم دین دارن و به اعتقاداتشون احترام میزان وقتی ما صحبت از ارتباط فرهنگی می کنیم حتما منظور نکات منفی اونها نیست به خدا قسم اونها نکات مثبتی هم دارن که ما بتونیم ازشون استفاده کنیم.

ایشاالله هممون یاد بگیریم از دین برای توهین و افترا به دیگران استفاده نکنیم.