نمایش نتیجه های نظرسنجی ها: هدف شما برای ادامه تحصیل در خارج از کشور چیست؟

رأی دهندگان
515. شما نمی توانید در این نظرسنجی رای دهید.
  • کسب علم و تخصص

    37 7.18%
  • مهاجرت از ایران

    120 23.30%
  • تجربه یک زندگی مستقل ولی سپس بازگشت به ایران

    4 0.78%
  • آشنایی با جهان پیشرفته و تجربه زندگی متفاوت

    46 8.93%
  • موارد1و3

    40 7.77%
  • موارد3و4

    34 6.60%
  • موارد1و4

    234 45.44%
صفحه 22 از 22 نخستنخست ... 1213141516171819202122
نمایش نتایج: از شماره 211 تا 218 , از مجموع 218

موضوع: چی شد به فکر اپلای کردن افتادین؟!

  1. #211
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    May 2015
    رشته و دانشگاه
    Computational cognitive neurobiology
    ارسال‌ها
    43

    پیش فرض پاسخ : چی شد به فکر اپلای کردن افتادین؟!

    وارد شدن بنده به پروسه اپلاي دلايل زيادي داشت
    ولي مهم ترين دليل من اينه كه مي خوام "زندگي" كنم، چيزي كه تو ايران تقريبا غير ممكنه، چون در واقع ما ايراني ها از بدو تولد تا لحظه ي مرگمون از يه الگوي تكراري و تحميلي پيروي مي كنيم و هركس هم پيروي نكنه از جامعه طرد ميشه و قضاوت ميشه. تو يه جمله ما براي ديگران زندگي مي كنيم و هيچ وقت خودمون رو پيدا نمي كنيم. متاسفانه اين "قضاوت و طرد شدن" براي شخص من به خاطر تعلق به گروه اقليت تا اعدام پيش ميره.

  2. #212

    پیش فرض پاسخ : چی شد به فکر اپلای کردن افتادین؟!

    گزینه 1 و 2

  3. #213
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    ارسال‌ها
    0

    پیش فرض پاسخ : چی شد به فکر اپلای کردن افتادین؟!

    من بیشتر از نصف تاپیک و خوندم
    تقریبا میشه گفت همه نظرها در مورد اینور منفیه منفی هستش
    نمیدونم چرا ولی شاید به خاطر این باشه که از اونور خبر ندارم
    ان شاالله از مهرماه دانشجوی ارشد میشم ولی نمیدونم به اپلای فکر کنم یا نه؟؟مسیری انتخاب نکرده ام هنوز برای آینده ام،با اینکه این تاپیک خیلی جالبه ولی کمکی به من نکرد نمیدونم چرا

  4. #214
    Member Mr_Engineer آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    رشته و دانشگاه
    EEngineering
    ارسال‌ها
    105

    پیش فرض پاسخ : چی شد به فکر اپلای کردن افتادین؟!

    عجب روزگار سختی هست...!
    یک حس بین نفرت و عشق...!
    یک حس بین عذاب و لذت...!

    عذاب کشیدنم از این هست که منی که عاشق وطنم هستم، عاشق خدمت به کشورم هستم، چرا فکر رفتن به ذهنم خطور کنه حالا چه برسه اینکه تصمیم بگیرم و برا رفتن آماده بشم....!

    اکثر کسایی که رفته اند یا دارن میروند رو مطمئن هستم عشق وطن دارند. خاکشان را دوست دارند.

    این چه سیستمی هست که راه افتاده و عاشقان را از عشقشان پرت میکنه بیرون.
    این ها چه کسانی هستند که این کار را میکنند. چرا اینکار را میکنند.

    دلیل هام همش سواله تو ذهنم که دارن عذابم میدهند.
    عذابی که باید در سکوت چشید. سخت است بی صدا سوختن.

    خدایا.

  5. #215
    Member
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    رشته و دانشگاه
    ارشد برق کنترل غیرانتفاعی پیام گلپایگان
    ارسال‌ها
    113

    پیش فرض پاسخ : چی شد به فکر اپلای کردن افتادین؟!

    نمیدونم دقیقا از کجا و چه زمانی شروع شد خیلی مسایل کوچک و بزرگ پیش آمد تا درنهایت دو سه سال پیش واقعا تصمیم گرفتم شروع کنم،همیشه از شرایط بد ایران شاکی بودم از اینکه کوچک بودیم میگفتن درس بخون کسی بشی پولدار بشی همه بچگی م با درس گذشت ولی اصلش از همون سال‌های کنکور شروع شد وقتی میدیدم به معنای واقعی پارتی بازی یعنی چی وقتی میدیدم فرق زیادی بین خوندن و نخوندن نیست. بعد از پشت کنکور موندن و استرس و مشکلات تازه دیدم هیچ خوندنی ارزش نداره و معنای واقعی نخوندن رو توی کارشناسی فهمیدم وقتی رفتم سرکلاس میدیم استاد که با جزوه درس میده دانشجو که حال درس نداره در نهایتش همه فارق التحصیل میشیم اونی میره سر کار که پارتی بیشتری داشته باشه، اوج همه این زمان ها وقتی بود که دانشگاه که چیز خاصی یاد نمیداد بیرون کلاس میرفتی فکر منافع خودشون بودن که پول بیشتر بگیرن تو همه این اوضاع یه چیزی یاد بگیری اولش باید یه جا سرکار بری تا کم کم یاد بگیری و پیشرفت کنی ولی دیدم کسی تمایل به کمک برای پیشرفت نداره من سخت افزار خوندم دوره رفتم دوست داشتم کار کنم ولی هرجا میرفتم میگفتن خانم قبول نمیکنیم حالا یا واقعا خانم نمیخواستن یا چون پارتی نداشتم تازه با کلی ضامن و چک و سند نمیخواستن قبول کنن. اوج بدبختی خودم رو اینجا دیدم که یه خانم حق خیلی کارها رو نداره و اگه پارتی نداشته باشی نمیشه
    تصمیم گرفتم زبان بخونم و تو آموزشگاه های زبان کار کنم تو کلاس کسی برای زبان یادگرفتن نیومده بود خیلیا برا تفریح وقت گذرونی پیدا کردن همکلاسی و ....
    کم کم نشستم به همه چی فکر کردم دیدم برای همه چی شرایط همینه تفریح کار پول درس .... انگار همه حداستانه شون خیلی پایینه و به همینا راضین و واقعا خوشحالن از این شرایط به اینکه تو مغازه یا اداره بری کسی برای کم کاری یا گرون فروشی یا بی احترامی یا خیلی موارد دیگه شاکی نمیشه همه میگن بیخیال سخت نگیر انگار هیچ قانونی نیست هیچ دنیایی نیست که توش بخوای تلاش کنی برای تلاشت برای احترام گذاشتن و رعایت کردنت بهت احترام بذارن انگار همه رو یه حالت قفل شدن و از همین شرایط راضین
    اره ایران خوبه خیلی خوبه ولی دید من برعکس چیزایی که برای من معیار و ملاکه برای بقیه مهم نیست من دوست دارم درس بخونم و ببینم اگر تلاش میکنم دیده میشه دوست دارم چندتا زبان یاد بگیرم دوست دارم هیچ حدی برای پیشرفت و ادامه دادن نداشته باشم. هنوزم با همه شرایط سخت بازم برای رفتن تصمیمم جدیه خیلی چیزا رو از دست میدم ولی دلم میخواد برم جایی که پیشرفت کنم تلاش کنم کار کنم زندگی کنم
    من به طرزی معجزه آسا به بزرگترین آرزوهایم میرسم

  6. #216
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    رشته و دانشگاه
    دانشگاه مازندران مهندسی نرم افزار
    ارسال‌ها
    24

    پیش فرض پاسخ : چی شد به فکر اپلای کردن افتادین؟!

    اگه خیلی وابسته هستید پیشنهادم بهتون اینه کلا نرید چه واسه 1 سال چه واسه یک عمر!!!
    شرایط رو برامون تو ایران طوری کردند که مجبوریم بریم که حداقل یک زندگی بدون استرس رو بدور از خانواده (که خودش سختی داره) داشته باشیم اونم پیش مردمانی که نمیشناسیمشون و زبونشونو بلد نیستیم
    خلاصه اگه هدف نداشته باشید خارج از کشور نهایتش کارگر یا راننده تاکسی میشید و دلخوش به درس نباشید باید کاری رو انجام بدید که عاشقشید و واسش تلاش کنید

  7. #217
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    رشته و دانشگاه
    دانشگاه مازندران مهندسی نرم افزار
    ارسال‌ها
    24

    پیش فرض پاسخ : چی شد به فکر اپلای کردن افتادین؟!

    نقل قول نوشته اصلی توسط rana1370 نمایش پست ها
    نمیدونم دقیقا از کجا و چه زمانی شروع شد خیلی مسایل کوچک و بزرگ پیش آمد تا درنهایت دو سه سال پیش واقعا تصمیم گرفتم شروع کنم،همیشه از شرایط بد ایران شاکی بودم از اینکه کوچک بودیم میگفتن درس بخون کسی بشی پولدار بشی همه بچگی م با درس گذشت ولی اصلش از همون سال‌های کنکور شروع شد وقتی میدیدم به معنای واقعی پارتی بازی یعنی چی وقتی میدیدم فرق زیادی بین خوندن و نخوندن نیست. بعد از پشت کنکور موندن و استرس و مشکلات تازه دیدم هیچ خوندنی ارزش نداره و معنای واقعی نخوندن رو توی کارشناسی فهمیدم وقتی رفتم سرکلاس میدیم استاد که با جزوه درس میده دانشجو که حال درس نداره در نهایتش همه فارق التحصیل میشیم اونی میره سر کار که پارتی بیشتری داشته باشه، اوج همه این زمان ها وقتی بود که دانشگاه که چیز خاصی یاد نمیداد بیرون کلاس میرفتی فکر منافع خودشون بودن که پول بیشتر بگیرن تو همه این اوضاع یه چیزی یاد بگیری اولش باید یه جا سرکار بری تا کم کم یاد بگیری و پیشرفت کنی ولی دیدم کسی تمایل به کمک برای پیشرفت نداره من سخت افزار خوندم دوره رفتم دوست داشتم کار کنم ولی هرجا میرفتم میگفتن خانم قبول نمیکنیم حالا یا واقعا خانم نمیخواستن یا چون پارتی نداشتم تازه با کلی ضامن و چک و سند نمیخواستن قبول کنن. اوج بدبختی خودم رو اینجا دیدم که یه خانم حق خیلی کارها رو نداره و اگه پارتی نداشته باشی نمیشه
    تصمیم گرفتم زبان بخونم و تو آموزشگاه های زبان کار کنم تو کلاس کسی برای زبان یادگرفتن نیومده بود خیلیا برا تفریح وقت گذرونی پیدا کردن همکلاسی و ....
    کم کم نشستم به همه چی فکر کردم دیدم برای همه چی شرایط همینه تفریح کار پول درس .... انگار همه حداستانه شون خیلی پایینه و به همینا راضین و واقعا خوشحالن از این شرایط به اینکه تو مغازه یا اداره بری کسی برای کم کاری یا گرون فروشی یا بی احترامی یا خیلی موارد دیگه شاکی نمیشه همه میگن بیخیال سخت نگیر انگار هیچ قانونی نیست هیچ دنیایی نیست که توش بخوای تلاش کنی برای تلاشت برای احترام گذاشتن و رعایت کردنت بهت احترام بذارن انگار همه رو یه حالت قفل شدن و از همین شرایط راضین
    اره ایران خوبه خیلی خوبه ولی دید من برعکس چیزایی که برای من معیار و ملاکه برای بقیه مهم نیست من دوست دارم درس بخونم و ببینم اگر تلاش میکنم دیده میشه دوست دارم چندتا زبان یاد بگیرم دوست دارم هیچ حدی برای پیشرفت و ادامه دادن نداشته باشم. هنوزم با همه شرایط سخت بازم برای رفتن تصمیمم جدیه خیلی چیزا رو از دست میدم ولی دلم میخواد برم جایی که پیشرفت کنم تلاش کنم کار کنم زندگی کنم
    به دور از تعصبات وطن پرستی یک واقعیته که چند سالی منو آزار میده که هر کی درکش کنه میفهمه چی میگم: ایران و مردمش اصلا خوب نیستن و بسیار منفعت طلب و خود خواه و ادعای زیادی دارن..خودم ایرانیم و ادعام میشه ولی میبینم تمامش تو خالیه...اگه قرار بود ایران جای خوبی باشه با این همه سرمایه و 80 میلیون نفر میبایست تو جمع برترین کشورهای جهان میبودیم که نیستیم و شایدم هیچوقت نخواهیم بود.جامعه سنتی سرشار از اعتقادات و خرافات غلط.بدون عمل بدون تلاش صرفا کار واسه پول...از دکترش گرفته که واسه پول مریض رو درمان میکنه تا ... جامعه ایران از هم پاشید خیلی وقته از هم پاشید!!!

  8. #218
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    رشته و دانشگاه
    MechanicalEng@Sharif.U.T
    ارسال‌ها
    3

    پیش فرض پاسخ : چی شد به فکر اپلای کردن افتادین؟!

    نقل قول نوشته اصلی توسط sirsinaghobadi نمایش پست ها
    وارد شدن بنده به پروسه اپلاي دلايل زيادي داشت
    ولي مهم ترين دليل من اينه كه مي خوام "زندگي" كنم، چيزي كه تو ايران تقريبا غير ممكنه، چون در واقع ما ايراني ها از بدو تولد تا لحظه ي مرگمون از يه الگوي تكراري و تحميلي پيروي مي كنيم و هركس هم پيروي نكنه از جامعه طرد ميشه و قضاوت ميشه. تو يه جمله ما براي ديگران زندگي مي كنيم و هيچ وقت خودمون رو پيدا نمي كنيم. متاسفانه اين "قضاوت و طرد شدن" براي شخص من به خاطر تعلق به گروه اقليت تا اعدام پيش ميره.
    موافقم . زندگی کردن تو ایران غیر ممکن شده نمیشه رفتار مردم رو تحمل کرد مردم بی اراده و بی هویت شدن و برای گرفتن هرتصمیمی به همدیگر نگاه میکنند . اصلا متوجه جایگاه خودشون نیستن چه یک آدم بی سواد و چه یک دانشجویی که در یک دانشگاه سطح بالا درس میخونه هردو ضعف اعتماد به نفس دارند و توی زندگی خودشون به عقاید محکمی پایبند نیستن ( البته چیز هایی که گفتم صرفا برداشت خودم از محیط اطرافم بود که تا الان که سال دوم کارشناسی ام در حال تمام شدن هست به آن رسیده ام . شاید مشکل این جامعه از جای دیگری نشات میگیره ولی چیز هایی که به آن اشاره کردم بنظرم عواملی هست که زندگی در ایران رو حتی برای همین اقلیتی که شما اشاره کردی سحت میکنه ) . ضمنا از دیگر دلایل خودم بخواهم بگم پایین بودن سطح علمی دانشگاه های ایران و دور بودن جو علمی دانشگاه های آن از سطح استاندارد است .

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •