صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 22 , از مجموع 22

موضوع: بحث کم آوردن در دانشگاه های آمریکا...

  1. #21
    Junior Member Demon آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2010
    ارسال‌ها
    46

    پیش فرض پاسخ : بحث کم آوردن در دانشگاه های آمریکا...

    نقل قول نوشته اصلی توسط vahideabdolazi نمایش پست ها
    جاشو واقعا یادم نیست. چون از بس که دانشگاه و منشی دیدم دیگه یادم نمی آد!!! ولی کرنل درس خونده بود. و یکی از همین رشته های توپ بود که عملا به منشی گری ربطی نداشت. یکی دیگه هم دیدم مک گیل مهندسی کامپوتر خونده بود و الان تو دانشگاه OUIT
    منشی بود. خوب دست کم انتظار داریم تو یه شرکت باشه نه تو یه دانشگاه! اونم منشی!
    یکی دیگه دیدم فوق داشت از یه دانشگاه های رنک بالا( یادم نیست ولی فکر کنم برکلی بود)! ولی اونم منشی بود. البته بماند که اونا منشی هاشون رو خوب انتخاب می کنن ولی دیگه خیلی ضایعه منشی تو کرنل و مگ گیل و ... درس خونده باشه!!!
    تازه خیلی موارد بیش تر از این ها هم هست. یه سایت دیدم که خودش مشحص کرده بود فازغ التحصیلان دانشگاه های رنک بالای آمریکا، چند درصد احتمال کار پیدا کردن دارند! جالبه که فقط هاروارد صد در صد بود. حتی برکلی تا چایی که یادم هست 80 درصد و بقیه که دیگه کم تر بودند. کرنل هم حیلی کم بود. یه چیزی تو مایه ی همین 80!!! اینو ضمن رنکینگ خود دانشگاه ها اضافه کرده بود! چه رشته فلسفه باشه و چه مهندسی، ادم انتظار داره فارغ التحصیل هاشون کار داشته باشن! تازه دست کم دوسه تا فیلم هم دیدم که این موضوع توش بود. یعنی بابا فارع التحصیل دانشگاه های خوب بود، ولی مثلا کارش چیز دیگه ای بود! خوب حتما تو ی جامعشون هست که اینو تو فیلم هاشون می آرن دیگه!
    ولی حتی من استادم بهم گفت که خودت رو دست کم نگیر. بچه های ایرانی که می رن اون جا از خیلی بچه های دیگه ی او جا که تو دانشگاه های خوب درس خوندن، بهترن. خودش کویینز خونده. لیسانسشو هم صنعتی بود. ولی با فوق رفته بود. بهم گفت اونا تو سطح لیسانس از ماها پایین ترند، ولی ماها تو سطح فوق هست که ازشون عقب می افتیم برای این که بلد نیستیم تحقیق کنیم به علاوه مجال و محیطش رو نداریم. برای همین یاد نمی گیریم تحقیق کنیم. و عقب می مونیم. به علاوه از همین مقاله های ساده هم تحریم هستیم دیگه. اینم خودش یه بدیه. همین که مقاله هامون هم چاپ نمی شه ضرر روحی و فیزیکی داره.
    اولاَ تعریف شما از منشی چیه؟ یعنی مثلاَ Admission officer رو هم منشی حساب می کنید. (که فکر می کنم می کنید چون دانشگاه شرکت نیست که به منشی نیاز داشته باشه)
    اگه که اینطوره چند تا نکته رو باید توجه کنید 1) شاید طرف علاقه داشته
    2) حتی کسی که تو دانشگاه همچین کاری میکنه کم آدمی نیست چون به طور مثال Admission officer تعیین کننده ورودی های هر ساله دانشگاهه پس اتفاقاَ خیلی مهمه و مثلاَ طرف باید آدم شناس باشه (یعنی مثلاَ طرف میتونه روان شناسی خونده باشه) و مسلماَ رشته ای به اسم Admission Officering وجود نداره.
    به طور مثال هم می تونم admission officer های MIT رو نام ببرم که همشون تو MIT درس خوندن.

  2. #22

    پیش فرض پاسخ : بحث کم آوردن در دانشگاه های آمریکا...

    نقل قول نوشته اصلی توسط salazar716 نمایش پست ها
    سیستم نمره دهی و امتحان گرفتن اینجا طوری هست که باعث میشه من فکر کنم تو علم و اینا چیزی نیستم.
    به عنوان مثال بگم...من عادتمه که واسه امتحان تمام تمرینای کتاب رو حل میکنم...حالا چه سیصد تا باشه چه پنجاه تا...باز میرم سر جلسه سوال هایی هست که نتونم حل کنم...من مشکلم اینجاست...وقتی تو کارشناسی نتونم چهار تا مسئله ی مشکل حل کنم زمانی که برم تو یه دانشگاه آمریکا یه پروژه بدن دستم چیکار میخوام بکنم؟
    این رو وقتی شنیدم دیگه قطع امید کردم!!!! :
    یکی از اساتید ما که آدم شاخیه به ما گفت: من زمانی که کارشناسی بودم یک مسئله رو نتونستم حل کنم فهمیدم مهندس نیستم!! (قابل توجه آقا سجاد، دکتر دردل رو میگم)
    بابا چقدر خودتو دست کم گرفتی، دکتر دردل یه چیزی گفته تو جدی نگیر، اتفاقاً همین دکتر دردل یه بار به ما میگفت سال آخر لیسانس یه مقاله دادن بهمون هیچی نفهمیدم ازش بعد فهمیدم که این مسئله حل کردن زیاد مهم نیست باید دروس رو درک کنی، یه چیزی گفته، اون شخصیت و روحیاتش با شما متفاوته، اون موقع که صبح تا شب تو سایت تحلیل میکرد، این آدم براش سخته با این همه فعالیت یه مساله رو نفهمه با توجه به سواد فوق العاده ای که داره شما جدی نگیر و در زندگی خودتو با فقط با خودت مقایسه کن چون شرایط هر شخصی با دیگری متفاوته، خود من هم یک بار با دکتر حسینی پور یه درس داشتم کلی وارد بودم همه بچه ها مشکلاتشونو از من می پرسیدن ولی سر جلسه قاط زدم کلی از سوالاتو غلط نوشتم، به زور پاس شد، چون من مساله حل نکرده بودم ونمونه اون سوالارو جایی ندیده بودم تا بلافاصله جوابشو بنویسم به همین خاطر تا آومدم تحلیل کنم که چی به چیه کلی از وقت امتحان گذشت من هم دستپاچه شدم نتونستم جواب بدم سوالارو، همه این مشکلات به دید خود آدم برمیگرده، فکر میکنه وقتی یه درس رو خوند همه سوالاتشو باید بتونه جواب بده، اگه یک سوالی رو نتونه حل کنه دلسرد میشه و انگار که هیچی نخونده، در صورتی که سوالاتی رو میشه سریع جواب داد که قبلاً خودشو ویا نمونه شو حل کرده باشه، و الا حل سوالی که برای اولین بار میبینیش زمانبره، این دید غلط از درس خوندن که متاسفانه تعداد زیادی از بچه های ایران با اون درگیرن از کنکور سراسری کارشناسی به ارث رسیده و عموماً در دانشگاه با این مشکل مواجه میشن، متاسفانه آزمون سراسری تاثیرات بدی در نگاه دانشجو ها به درس و همچنین در روحیات آنها به جا میزاره و هیچ کس هم به اینها توجهی نمیکنه و هیچ گونه آسیب شناسی در این مورد انجام نمیشه بعضاً تا آخر دوران تحصیل این تاثیراتش میمونه.

    در هر حال به نظر من اگر نگاهتون به درس خوندن رو عوض کنید این مشکلات هم برطرف میشه

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •