ببین شما وقتی میای اینجا عین یه بچه زندگیت رو از صفر شروع می کنی. فقط 5 سال زمان می خوای که زبان و کالچرت رو تطبیق بدی تازه اونم اگه علاقه مند باشی و براش تلاش کنی وگرنه خود به خود که بیشتر از اینام طول میکشه. بعد چندین سال دیگه هم طول میکشه تا به لحاظ اقامت و شغل و درآمد به یه ثباتی برسی. استادی دانشکاه کار با ثبات اما طاقت فرسایی هستش و کسانی که من میشناسم اینجا که هم استادن و هم بیزینس دارن بیرون دانشکاه معمولا آدمهای با سابقه ای هستن و استادای جوون طول میکشه به اون سطح از تجربه و لینک و ... برسن.
!One hundred sixty-three thousand sq mi of awesomeness
فکر کنم بچه ها همون چیزی که من میخواستم بگم رو گفتن اگر دقت کنید میبینید بچه هایی که اینور هستن نظراتشون خیلی به هم نزدیکه. چون از نزدیک دارن تجربه میکنن مسائل رو. پس میشه رو حرفاشون حساب کرد.. اگر هم چیزی گفته میشه مثبت یا منفی که ممکنه به مذاق کسی خوش نیاد، کاریش نمیشه کرد چون به هر حال حقیقت معمولا تلخه..
در تأیید و ادامه صحبت پیمان بگم که: من خودم به شخصه از صفر شروع کردن اینجارو (در زمینه حرفه ای عرض میکنم) به ادامه شرایط ایرانم - که به نسبت همدوره ای های خودم نسبتا خوب بود، به مراتب ترجیح میدم.
بازم باید ببینی خودت از زندگی چی میخوای. مثلا من در این حد که حقوق خوب بگیرم و بتونم هر چند وقت یه بار یه سفر برم برام کافیه. یعنی اینو تو زندگی هدف گرفتم. همین. نه میخوام شرکت چند میلیارد دلاری تاسیس کنم نه اینکه یه عمر خودم رو بکشم و از زندگی ام بزنم که پول بیشتر جمع کنم و یه ماشین مدل بالاتر بخرم..
حالا با در نظر داشتن این پلان من دارم الان دقیقا همون کاری که تو ایران انجام میدادم رو اینجا انجام میدم ( خوب البته با یه دیسیپلین بهتر ) و به مراتب از ایران زندگیم داره بهتر میچرخه. ( حقوق اینجا مینیمم چون از صفر شروع کردم اما حقوقی که تو ایران میگرفتم در نوع خودش ماکزیمم بود به نسبت شرایط من ) هم اینکه رو پای خودتی اینجا و اینکه استاندارد زندگی من با همین حقوق مینیمم از اونی که بیزینس چند میلیاردی داره تو ایران به نظر من بالاتره. چون آخرش آرامش رو اینجا من دارم.. البته این مینیمم که میگم با داشتن مستر مهندسی مبلغ قابل توجهیه و به مرور هم اضافه میشه..
این نظر کسی که به این سبک از زندگی راضیه.
حالا اونی که میخواد بیزینس راه بندازه داستانش جداست و من راستش چون هیچوقت تو اون فاز نبودم خیلی نمیتونم نظر بدم. ترجیح میدم بقیه بیان نظراتشون رو بگن ما هم استفاده کنیم.
پیروز باشید
"You cannot discover new oceans unless you have the courage to lose sight of the shore”
جواب به حاشیه رفت.
بحث استاندارد و .... کلا یه بحث جداست. بحث وقت بود و امکان انجام بیزینس (که به شخصه علاقه ای ندارم مثلا توی همین ایران هم عمده وقتم در دانشگاه و کارهای علمی هست و خیلی با بازار میانه خوبی ندارم نه با روحیات آدمهاش نه با نوع پولی که ازش در میاد. اما به سبب رشته تحصیلی که دارم این اطلاعات رو دوست دارم داشته باشم) طبعا سطح زندگی جامعه امریکا به طور کلی در سطح متوسط هست که متوسط کلا با اون چیزی که در ذهن ایرانی هست تفاوت های زیادی داره. البته صرفا نیویورک رو اطلاع دارم و واقا در مودر شهرهای دیگه غیر از یکی دو جا اطلاعات زیادی ندارم.
بحث وقت اینه که کسی که به قول پیمان کار طاقت فرسا ی اکادمیک رو انجام میده وقتی برای کارهای خارج دانشگاهی خواهد داشت یا نه.
من متوجه نمیشم که چرا اکثر دوستان هنوز نیومده به فکر راه اندازی کار و کاسبی هستند. ببینید در وحله اول شما دانشجو هستید و برای علم و دانش دارید میاید. بعد همونطور که دوستان دیگه هم گفتند وقتی 5 روز هفته و بعضا آخر هفته 9 شب در بهترین حالت آفیستون رو ترک کردید (از کار زیاد) اونوقت تقریبا میشه گفت جایی برای فکر به راه اندازی کار و کاسبی نمیمونه و تنها چیزی که فکرتون رو مشغول میکنه میتینگ های هر دوشنبه با استاد و نمره بالا در درسها و موفقیت در تحقیق هست. بعد ها آروم آروم زندگیتون جهت میگیره و ان شالله کار و کاسبی هم راه میندازید. ضمن اینکه سرعت زندگی خیلی بالاست و رقابت بسیار شدید، به این راحتی ها مخصوصا برای ماها که به طور متوسط سن 25 به بالا میایم نمیشه زیاد به راه اندازی کار و کاسبی شخصی فکر کرد.
موفق باشید.
واسه اینکه دوستان تو ایران نشستن و داستان آدمهایی مثل استیو جابز و مارک رو میخونن و فکر میکنم اینجا که بیان یکم زرنگ باشن میلیاردر میشن. من قبلا هم گفتم بازم میگم که اکثر ایرانیهای موفق تو آمریکا یا تو خود آمریکا به دنیا اومدن یا از سن خیلی کم به آمریکا رفتن. ما ایرانیها که تازه اومدیم خیلی که هنر کنیم میتونیم وضع اقامتمون رو درست کنیم و یه کار تو یه شرکت خیلی خوب پیدا کنیم. ولی برای اینکه بخوای بیزینس خودت رو داشته باشی باید فاکتورهای زیادی رو داشته باشی که من معتقدم بیش از 99 درصد ایرانیایی که تازه میان آمریکا ندارن. فقط هم داشتن هوش و سیتیزن بودن و بدون لهجه حرف زدن مطرح نیست. باید از لحاظ رفتارهای اجتماعی هم خیلی قوی باشی.
به هر حال هرچقدر هم این چیزا رو توضیح بدی باز یه عده هستن دوست دارن دربارش بحث و خیال پردازی کنن.
فرومایگان، از خطاها و لغزشهای دیگران لذت میبرند.
شوپنهاور
آقا من یک لایحه بزنم رو طرحم
این سوال و فرضیه ای هست راجع به ارتباط دانش و ارزش در جوامع در حال گذار به مدرنیسم و سنجش اون با جامعه حال حاضر امریکا که موضوع پروژه بنده هست که برای یکی از موسسات پژوهشی وزارت علوم دارم دارم انجام میدم و علاوه بر کتب مختلف که عمدتا تکرار مکررات هستند مطالب اینجا رو هم میخواستم اضافه کنم. چون به نظرم عینی تر هستند.
خوب من دانشجوم و درآمدم واسه درس خوندن به پول ایران میشه 10 ملیون تومن !
من الان جاب آفرِ معمولی دارم به پول ایران ماهی 25 ملیون تومن !
این دوستِ ما که رشتش تازه نون و آب دار تر بود الان آفرش رو اکسپت کرده به ماهی 46 ملیون تومن !
اصلا اینا مهم نیست البته. مهم اینه که من وقتی میخوام ماشین بخرم 2 سال برنامه ریزی میکنم میخرم! نه اینکه بعد از اینکه 3 ماه از برنامه ریزیم گزشت پژو 206 بشه 30 ملیون از 15 ملیون ! ( اعداد تقریبی بود )
فلذا از نظر من ایران هنوز هم بهشتِ سرمایه گزاری تو یه سری زمینه ی ها خاصه.
Arizona State University / Alumnus, Class of 2015 / Materials Science & Solid State Electronics, PhD
دریچه ای به زندگی در آمریکا : اینستاگرام
علاقه مندی ها (Bookmarks)