صفحه 12 از 34 نخستنخست ... 2345678910111213141516171819202122 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 111 تا 120 , از مجموع 337

موضوع: معادل فارسي واژگان كاربردي در زندگي روزمره در آمريكا

  1. #111
    ApplyAbroad Guru
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    ارسال‌ها
    15,575

    پیش فرض پاسخ : معادل فارسي واژگان كاربردي در زندگي روزمره در آمريكا

    نقل قول نوشته اصلی توسط Wheately نمایش پست ها
    Two challenging questions!
    معنی محاوره ای و عامیانه ای "درد و دل کردن" به انگلیسی چی میشه دوستان؟
    آیا چنین واژه ای دارن تو فرهنگشون؟ یا بایستی براش یک عبارت ساخت؟
    و همچنین معنی دقیق محاوره ای "قهر کردن" چی میشه؟
    نه اینکه مثلا بگیم: I won't talk to him anymore!
    یه واژه دقیق!!!
    لغت دقیق برای قهر کردن sulking است ولی بیشتر در مورد بچه ها بکار میره موقعی که لب ورمیچینند! اگردو نفر اصلا با هم مراوده ای ندارند و صحبت نمیکنند لغت estranged هم بکار میره مثلا She is estranged from her father.

    درد دل کردن منظورتون همون Chatting است، یا اینکه دو نفر راجع به بدبختیهاشون با هم صحبت کنند؟! مورد دوم در محاوره همون talking about his life problems است و در نوشتاری مثلا میشه گفت he poured his heart out یا یک چیزی مثل این.

  2. #112
    Senior Member mdemehri آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    ارسال‌ها
    761

    پیش فرض پاسخ : معادل فارسي واژگان كاربردي در زندگي روزمره در آمريكا

    speak up: با صدای بلند حرف بزن
    don't rush me/ don't rush me out: هُلم نکن....
    وقتی یکی به سئوالتون جواب می ده از روی وظیفه نیست، از رو لطفه....اینو یاد بگیرید که تشکر کنید.... آفرین!
    از پاسخ به هر گونه سئوال شخصی معذوریم. حتی شما دوست عزیز

  3. #113
    Member Wheately آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    رشته و دانشگاه
    English Language
    ارسال‌ها
    150

    پیش فرض پاسخ : معادل فارسي واژگان كاربردي در زندگي روزمره در آمريكا

    نقل قول نوشته اصلی توسط ghlobe نمایش پست ها
    لغت دقیق برای قهر کردن sulking است ولی بیشتر در مورد بچه ها بکار میره موقعی که لب ورمیچینند! اگردو نفر اصلا با هم مراوده ای ندارند و صحبت نمیکنند لغت estranged هم بکار میره مثلا She is estranged from her father.

    درد دل کردن منظورتون همون Chatting است، یا اینکه دو نفر راجع به بدبختیهاشون با هم صحبت کنند؟! مورد دوم در محاوره همون talking about his life problems است و در نوشتاری مثلا میشه گفت he poured his heart out یا یک چیزی مثل این.
    Thanks a lot Ghlobe, they are useful, How about آتو گرفتن از کسی و آتو دادن دست کسی؟
    !Nothing is what it seems

  4. #114
    Senior Member m_rond آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2010
    ارسال‌ها
    889

    پیش فرض پاسخ : معادل فارسي واژگان كاربردي در زندگي روزمره در آمريكا

    کسی می دونه واسه "جو گیر شدن" یا "جو نگیردت" چه اصطلاحی بکار می ره. همون کاری که ماها ایرانیا توش استادیم.
    Never Say Never

  5. #115
    Member Wheately آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    رشته و دانشگاه
    English Language
    ارسال‌ها
    150

    پیش فرض پاسخ : معادل فارسي واژگان كاربردي در زندگي روزمره در آمريكا

    نقل قول نوشته اصلی توسط m_rond نمایش پست ها
    کسی می دونه واسه "جو گیر شدن" یا "جو نگیردت" چه اصطلاحی بکار می ره. همون کاری که ماها ایرانیا توش استادیم.
    in the hear of moment
    !Nothing is what it seems

  6. #116
    Member Wheately آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    رشته و دانشگاه
    English Language
    ارسال‌ها
    150

    پیش فرض پاسخ : معادل فارسي واژگان كاربردي در زندگي روزمره در آمريكا

    نقل قول نوشته اصلی توسط Wheately نمایش پست ها
    in the hear of moment
    هصلاح میکنم
    in the heat of moment
    !Nothing is what it seems

  7. #117
    Member Wheately آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    رشته و دانشگاه
    English Language
    ارسال‌ها
    150

    پیش فرض پاسخ : معادل فارسي واژگان كاربردي در زندگي روزمره در آمريكا

    نقل قول نوشته اصلی توسط m_rond نمایش پست ها
    کسی می دونه واسه "جو گیر شدن" یا "جو نگیردت" چه اصطلاحی بکار می ره. همون کاری که ماها ایرانیا توش استادیم.
    برای جو نگیردت: مثلا
    Do not rash - do not be impulsive
    Do not
    get carried away
    این چیزهایی است که من میدونم. لطفا بقیه دوستان هم نظر بدن
    در ضمن پست های قبلی را بی جواب نگذارین (آتو دادن دست کسی و ....)
    !Nothing is what it seems

  8. #118
    Member Wheately آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    رشته و دانشگاه
    English Language
    ارسال‌ها
    150

    پیش فرض پاسخ : معادل فارسي واژگان كاربردي در زندگي روزمره در آمريكا

    نقل قول نوشته اصلی توسط Wheately نمایش پست ها
    برای جو نگیردت: مثلا
    Do not rash - do not be impulsive
    Do not
    get carried away
    این چیزهایی است که من میدونم. لطفا بقیه دوستان هم نظر بدن
    در ضمن پست های قبلی را بی جواب نگذارین (آتو دادن دست کسی و ....)

    :got carried away
    lost control, was excessively aroused emotionally, went too far
    !Nothing is what it seems

  9. #119
    Member Wheately آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    رشته و دانشگاه
    English Language
    ارسال‌ها
    150

    پیش فرض پاسخ : معادل فارسي واژگان كاربردي در زندگي روزمره در آمريكا

    نقل قول نوشته اصلی توسط reg2 نمایش پست ها
    کسی کیدونه معادل این واژگان و اصطلاحات چیست؟
    1. ترکوندی ها!!!
    2. یارو خیلی سریشه
    3. پز عالی، جیب خالی.
    4. قابلی نداره (فکر نکنم معادلی داشته باشه...یا مثلا you can have it ...)
    5.هر جا بری آسمون همین رنگه
    6. مخشو زدن
    7.شورشو در آوردن
    8. به تته پته افتادن
    9. با مزاق من نمی سازه...it doesn't match my relish ?
    جناب Reg2 برای سوال 1 پاسخی پیدا کردم:
    you rock:
    ترکوندی ها!!
    !Nothing is what it seems

  10. #120
    Member Wheately آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    رشته و دانشگاه
    English Language
    ارسال‌ها
    150

    پیش فرض پاسخ : معادل فارسي واژگان كاربردي در زندگي روزمره در آمريكا

    نقل قول نوشته اصلی توسط Wheately نمایش پست ها
    جناب Reg2 برای سوال 1 پاسخی پیدا کردم:
    you rock:
    ترکوندی ها!!
    معنی:
    It means "you're really great!" or "you've done well!" In English slang, to say something "rocks" means that it is really, really great
    !Nothing is what it seems

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •