صفحه 29 از 34 نخستنخست ... 19202122232425262728293031323334 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 281 تا 290 , از مجموع 337

موضوع: معادل فارسي واژگان كاربردي در زندگي روزمره در آمريكا

  1. #281

    پیش فرض پاسخ : معادل فارسي واژگان كاربردي در زندگي روزمره در آمريكا

    1-قهری؟
    2-میشه اگر دفعه بعد نمیخواستی بیای خبر بدی و منو یکساعت منتظر خودت نکاری؟
    از بدبختی های مملکت من این است که به ورودی ها توجه میکنند نه خروجی ها. گیریم نفر اول المپیاد ، گیریم نفر اول کنکور ، گیریم شاگرد اول دانشگاه ، گیریم .....نتیجه اش چه بود؟ چرا کسی از نتیجه ها سوال نمیکند ، سوال است برای من!

  2. #282
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    رشته و دانشگاه
    مواد-امیرکبیر
    ارسال‌ها
    62

    پیش فرض پاسخ : معادل فارسي واژگان كاربردي در زندگي روزمره در آمريكا

    این موضوع فورم بسیار وسیع و شامل دایره وسیعی از لغات میشه
    بهتره بشه
    معادل فارسي واژگان كاربردي در زندگي دانشجویی

    لغت هایی مثل : clash تداخل داشتن، attend the class حضور یافتن در کلاس، coed class کلاس مختلط، segregated class برعکسش،ووووووووووو

  3. #283
    ApplyAbroad Senior Veteran

    تاریخ عضویت
    Dec 2007
    رشته و دانشگاه
    NC State University
    ارسال‌ها
    462

    پیش فرض پاسخ : معادل فارسي واژگان كاربردي در زندگي روزمره در آمريكا

    شاید جای مناسبی برای طرحش نباشه
    اما ترجمه ی "صــــندوف رفـــآه اساتــــید دانشــگاه" چی میشه؟
    اول کنم اندیشه تا برگزینم پیشه ای
    آنگه به یک پیمانه می، اندیشه را باطل کنم
    در روزگار تفاوت ها، همه شبیه هم اند!

  4. #284

    پیش فرض پاسخ : معادل فارسي واژگان كاربردي در زندگي روزمره در آمريكا

    دوستان وقفه تحصیلی به انگلیسی interruption of study میشه یا education gap؟ من از دو تا از دوستان پرسیدم هر کدوم یه جواب دادن و جفتشون هم مصر هستند که جواب خودشون درسته.

  5. #285

    پیش فرض پاسخ : معادل فارسي واژگان كاربردي در زندگي روزمره در آمريكا

    من در مورد ترجمه چند تا جمله روزمره مشکل دارم:


    1) محو تماشای چیزی شدن: آنقدر محو تماشای منظره بودی که اصلا متوجه حضور من نشدی

    2) پهن کردن لباس برای خشک شدن

    3) ریختن غذا: بشقابتو بده برات غذا بریزم

    4) گندیدن غذا

    ممنون

  6. #286
    Member
    تاریخ عضویت
    May 2010
    رشته و دانشگاه
    Pure Mathematics
    ارسال‌ها
    316

    پیش فرض پاسخ : معادل فارسي واژگان كاربردي در زندگي روزمره در آمريكا

    1)You were as much absorbed in the scenery as you did not notice me
    2) To hang the clothes on the clothesline
    3)To put the food on the plates(Be careful in some situations plating up could be even vulgar! )haha
    4)To become bad-To spoil- to go sour(the last one esp for milk)o
    Best

    نقل قول نوشته اصلی توسط msaber2 نمایش پست ها
    من در مورد ترجمه چند تا جمله روزمره مشکل دارم:


    1) محو تماشای چیزی شدن: آنقدر محو تماشای منظره بودی که اصلا متوجه حضور من نشدی

    2) پهن کردن لباس برای خشک شدن

    3) ریختن غذا: بشقابتو بده برات غذا بریزم

    4) گندیدن غذا

    ممنون
    Quaecumque Vera

  7. #287

    پیش فرض پاسخ : معادل فارسي واژگان كاربردي در زندگي روزمره در آمريكا

    دو روز یکبار
    سه هفته یکبار


    سوختن غذا
    وای غذام سوخت


    عرق کردن
    هوا گرمه، خیلی عرق کردم


    سر را با تیغ تراشیدن


    خط کشیدن روی متن
    معلم روی برگه من خط کشید


    این الگوریتم را در MATLAB نوشتم.


    سیر (متضاد گرسته)
    دیگه سیر شدم. خیلی خوردم.
    دیگه نمیخورم.



    شکمو
    عجب شکمویی هستی داداش


    از جنس پارچه
    روکش پارچه ای


    پرز
    خیلی روی زمین پرز نشسته
    با این دستمال پرزها رو پاک کن

  8. #288
    ApplyAbroad Guru
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    ارسال‌ها
    15,575

    پیش فرض پاسخ : معادل فارسي واژگان كاربردي در زندگي روزمره در آمريكا

    دو روز یکبار every other day
    سه هفته یکبار once every three weeks


    سوختن غذا food burned
    وای غذام سوخت


    عرق کردن sweating
    هوا گرمه، خیلی عرق کردم


    سر را با تیغ تراشیدن shaving your head


    خط کشیدن روی متن crossing it off
    معلم روی برگه من خط کشید


    این الگوریتم را در MATLAB نوشتم. Wrote the algorithm in MATLAB


    سیر (متضاد گرسته) not hungry!
    دیگه سیر شدم. خیلی خوردم. I am full. Ate too much
    دیگه نمیخورم.



    شکمو
    عجب شکمویی هستی داداش


    از جنس پارچه fabric
    روکش پارچه ای


    پرز
    خیلی روی زمین پرز نشسته
    با این دستمال پرزها رو پاک کن

  9. #289
    ApplyAbroad Hero robotic آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2008
    رشته و دانشگاه
    مهندسی
    ارسال‌ها
    1,524

    پیش فرض پاسخ : معادل فارسي واژگان كاربردي در زندگي روزمره در آمريكا

    نقل قول نوشته اصلی توسط sadeq_s نمایش پست ها
    دوستان وقفه تحصیلی به انگلیسی interruption of study میشه یا education gap؟ من از دو تا از دوستان پرسیدم هر کدوم یه جواب دادن و جفتشون هم مصر هستند که جواب خودشون درسته.
    نظر شما همان دومی است

    اولی معنای دیگری می دهد
    هرکه را اسرار حق آموختند
    مهر کردند و دهانش دوختند

  10. #290

    پیش فرض پاسخ : معادل فارسي واژگان كاربردي در زندگي روزمره در آمريكا

    سلام

    من با کاربرد کلمه زودتر کمی مشکل دارم مثل:


    زودتر
    میخوام زودتر فارغ التحصیل بشم
    من زودتر از شما رسیدم


    هنگ کردن کامپیوتر
    چقدر این کامپیوتر هنگ میکنه


    انتقام
    انتقام منو ازش بگیر



    وجدان کاری
    تعهد به کار در ژاپن خیلی بالاست


    روحیه
    روحیه ام خرابه
    رنگ تیره برای روحیه من خوب نیست


    جلد کتاب
    جلد کتاب را عوض کردن
    جلد کردن کتاب (کاری که ما در مدرسه میکردیم)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •