مباحث کلی پذیرش در رشته روانشناسی

[Eithan989]

ممنون که جواب دادین ولی من میخوام برای ارشد اقدام کنم!! اطلاعات و آماری که احتیاج دارم یاید در رابطه با ارشد باشه. اینایی که شما گفتین برای دکتراست.

ببینید دوست گرامی اونایی که گفته شده برای ارشد هستش. کشورهای اروپایی اکثراً و بیش از 80% شون برای ارشد شهریه دارن و برای دکتری حقوق میدن! کاملا متفاوت. برای مثال این لینک ها رو ببینید:

یک دوره ارشد در دانشگاه آمستردام
http://www.uva.nl/en/education/maste...sts-kopie.html
به بخش Non-EEU که شهریه دانشجویان غیر اروپایی هست توجه کنید
یک دوره دکتری در دانشگاه آمستردام
http://www.uva.nl/en/about-the-uva/w...em/14-348.html
به بخش Salary توجه کنید

این قانون در هلند،دانمارک،سوئد صادقه.
فنلاند تا جایی که مطلع هستم (آپدیت نیستم) و نروژ نیز فک کنم رایگانن. اما بقیه کشورها و اکثرشون تو دوره ارشد پولی هستن با میانگین های 10.000 دلار.

برای راحتی کارتون و اطمینان برید ی سرچ ساده بزنید.
اینم بگم خیلی از دانشگاه ها که پولی اند هیچ قاعده خاصی رو در نظر ندارن حتی ممکنه با رشته کاملاً بی ارتباط هم بهتون پذیرش بدن. خصوصاً موسسات خصوصی و دانشگاه های متوسط رو به پایین.

[Eithan989]

سلام من دانشجوی ترم ۳ روانشناسی گرایش صنعتی سازمانی دانشگاه اصفهان هستم،میخواستم راهنماییم کنید در مورد ادامه ی همین رشته در لیسانس در کشور المان اول اینکه : امکان تغییر گرایش به بالینی حین گرفتن پذیرش وجود داره؟ دوم اینکه اگر بخوام پزشکی بخونم اونجا امکانش هس؟ اوضاع شغلی و سطح درامد روانشناس ها چجوریه اونجا

سلام.آلمانا خودشون به نوعی دایه روان شناسان هستن،خصوصاً که بزرگان آلمانی زبان زیادی در این مورد کار کردن،و اولین مراحل بالینی هم تو المان رشد کرده. در خصوص تغییر گرایش زمینه روان شناسی هست و خوب امکان چرخش به ی زمینه دیگه وجود داره اما خوب نمیدونم چقد محیط اروپا رو بشناسید،ببینید اروپایی ها مثل ما ایرونی ها همه درس و همه کتبی رو نمی خونن خصوصاً مقطع تحصیلات تکمیلی که دیگه رسماً وارد ی محدوده حاص میشن و مثل دانشگاه های خودمون از هر باغی گلی نمیچینن. برای همین با پایه (Base) روان شناسی می تونید برید سازمانی امااااااااااا باید زمینه کاریتون مرتبط باشه و مقالاتتون هم به اون سمت رفته باشه.
درخصوص وضعیت کاری و درآمد برای جایی مثل آلمان یقین دارم که دونستن زبان آلمانی اهم واجبات مسئله هستش.در درجه بعدی انگلیسی. چون مطمئنن می دونین چیزی مثل روان شناسی ارتباط برقرار کردن شرط اوله حتی فراتر از خود تحصیلاتش و حال اگر با یک کارگر/درمانجو ناآگاه به زبان انگلیسی برخورد کنید چه خواهید کرد؟؟؟
در خصوص میزان درآمد یکی از دوستان - دوستان بنده فرانکفورت بود میانگین 30.000 یورو تو سال رو می گفت که بازهم فاکتورهای زیادی درش موثرن.
درخصوص پزشکی که تا جایی که مطلع هستم تو زمینه خودتون می تونید از یکی از دانشگاه های پزشکی پذیرش بگیرید و اقدام کنید(پذیرش دکتری بقول معروف PhD نه MD)
بهتره اون سوال پزشکیتون رو تالار آلمان مطرح کنید. تجرله دوستان اونجا بیشتر به کارتون میاد

[sheida1]

با سلام ... میخاستم بدونم آیا گذروندن دورره های کارورزی برای گرفتن نظام روانشناسی (750 ساعت) تاثیری در رزومه برای پذیرش گرفتن در دانشگاههای امریکا داره ؟ آیا بهتر نیست به جای گذروندن این دوره ها چندتا کارگاه بگذرونم که مدرکش قابل ترجمه باشه ؟ ممنون

[Olympia]

با سلام ... میخاستم بدونم آیا گذروندن دورره های کارورزی برای گرفتن نظام روانشناسی (750 ساعت) تاثیری در رزومه برای پذیرش گرفتن در دانشگاههای امریکا داره ؟ آیا بهتر نیست به جای گذروندن این دوره ها چندتا کارگاه بگذرونم که مدرکش قابل ترجمه باشه ؟ ممنون

سلام شیدا جان
شرکت در workshops در صورتیکه مدرس یا facilitator نباشید ارزش ذکر کردن در رزومه رو نداره. به نظر من اگر دوره کارورزی رو تمام کنید بهتره چون مدرک مستندی میشه که با ارائه در رزومه می تونید فاصله بین اپلای و فراقت از تحصیلتون رو توضیح بدین. ضمنا دو نسخه گواهی بگیرید چون گواهی که به نظام میدین به شما برگردانده نمیشه. دقت کنید که گواهی صادر شده روی سربرگ اصلی موسسه محل گذراندن کارورزی همراه با مهر و امضاء مدیرش باشه تا قابل ترجمه باشه.

موفق باشید

[am.miryousefi]

میشه در مورد روانشناسی اجتماعیی هم توضیح بدید و موقعیت شغلی دانشجویان خارجی که در این رشته(همه گرایش ها و این گرایش) فارغ التحصیل می شوند؟

سلام به همه دوستان روانشناسی عزیز که در پیام هایی خصوصی که به من ارسال کردند خیلی لطف داشتند. در طی این 3 ماه که فرصت نکردم سری به این سایت بزنم تقریبا اینباکس من از سوالات مختلف پر شده.
فقط عرض میکنم که من واقعا و شدیدا سرم شلوغ هست که وقت پاسخ به همه اشان را ندارم. اکثرشون هم در طی 3 سال اخیر در همین تاپیک با کمک سایر بچه ها پاسخ داده شده. فقط اگر وقت بذارید و صفحه های قبلی رو مطالعه کنید.
انشالله در winter break در برنامه هست که کمی از تجربیاتم در این رشته در آمریکا رو با شما سهیم کنم. از صبوری دوستانی که ازم سوال پرسیدن هم ممنونم.

به امید موفقیت همه بچه های روانشناسی ایران.

سسلی

[Salahpsycho]

میشه در مورد روانشناسی اجتماعیی هم توضیح بدید و موقعیت شغلی دانشجویان خارجی که در این رشته(همه گرایش ها و این گرایش) فارغ التحصیل می شوند؟

روانشناسی اجتماعی یکی از گرایش های خوب آمریکاست که تقریبا در همه دپارتمانهای روانشناسی که پروگرم دکترا دارند ، یه گرایشش بدون شک روانشناسی اجتماعی هست...
من میتونم بگم بیش از همه گرایش های روانشناسی که دیدم این گرایش تعداد اینترنشنال های زیادی تونستند پذیرش بگیرند تا سایر گرایش ها. اخیرا گرایش health psychology با social ترکیب شدند اهمیت این گرایش بسی افزایش یافته است... در مورد کارشم بگم که کلا بعد از فارغ التحصیلی برای اینترنشنلها پیدا کردن کار سخت هست اما اگر قوی باشی میتونی پست داک جایی دوباره پذیرش بگیری و همونجا هم شاید به عنوان Adjunct instructor قبول کنند و تدریس کنی...البته اگه تو زمینه سوسیال هلث باشی هم که برای ریسرچ خیلی ها دنبال این افراد هستند. البته بازم بگم که رقابت پیدا کردن شغل بعد از دکترا مثل فنی ها با سایر اینترنشنال ها نیست بلکه بازم با خوده آمریکایی هاست چون خودشون به خصوص عاشق این گرایش هستند و احتمالا سخت تر هست ...
اما مطمئنا برای افراد پر تلاش و هدف مند بسی شدنی....تلاش ، تلاش و تلاش....رمز همه موفقیت ها...

موفق باشی...سسلی

[wshma]

با سلام من رشته روانشناسی عمومی از دانشگاه ازاد با معدل 15.48 دارم و ایلتس 4.5 جنرال دارم دارم واسه اکادمی میخونم و isiو کتاب هم ندارم ومدارک دیگه مثل فوق دیپلم مدیریت و مدرک icdl 2 دارم .می خواستم بدونم می تونم واسه المان یا اتریش برای ارشد اقدام کنم ؟یا اگه کشور دیگه هم هست بهم بگید لطفا واسم دانشگاه های که میشه راحتر اپلای گرفت کدام هستند؟

[aria1]

سلام دوستان عزیز از بچه هایی که اطلاع دارن میخواستم بپرسم که برای دانشگاه های امریکا نمره ی رایتینگ GRE مهم است؟ من تا به حال هر دانشگاهی رو نگاه کردم دیدم که فقط راجع به کوانت و وربال حرف زدن و میانگین این دوتا رو گذاشتن. در کل به نظرتون برای گرایشات روانشناسی، ترتیب اهمیت بخشهای GRE چجوریه؟
از همه تون ممنونم

[MinaToo]

سلام دوستان عزیز از بچه هایی که اطلاع دارن میخواستم بپرسم که برای دانشگاه های امریکا نمره ی رایتینگ GRE مهم است؟ من تا به حال هر دانشگاهی رو نگاه کردم دیدم که فقط راجع به کوانت و وربال حرف زدن و میانگین این دوتا رو گذاشتن. در کل به نظرتون برای گرایشات روانشناسی، ترتیب اهمیت بخشهای GRE چجوریه؟
از همه تون ممنونم

شاید کسی بوده باشه که بدون نمره رایتینگ یا نمره کم پذیرش با فاند داشته باشه ولی شک نکن نمرش مهم هست، هر کسی هم که میگه نیست قصه میگه ! من شرمنده ام ولی حداقل هایی براش مهم هست، فکر کن دو تا رزومه همه چیشون یکی هست و نمره رایتینگ یکی یک نمره بالا تر شده خوب مسلما وزنه به نفع اون یکی هست !
فاکتور های زیادی مهم هست در این دنیا پس شما بهش بها بده.
ترتیبی نداره با توجه به رشته ات مثلا مهندسی ها کوانت مهم هست دیگه کسی بره ۱۵۰ بگیره افت داره دیگه پس یک حداقل رنجی داره.

[Salahpsycho]

گرایش های درمانی روانشناسی- ایران و امریکا.
تفاوتهای علمی زیادی بین ایران و امریکا هست ولی یک تفاوت جالب در زمینه گرایشهایی که درحال حاضر داره در ایران به کار میره توجه منو جلب کرده. در امریکا سعی بر این هست که همه چیز بر اساس علم تبیین بشه و اگر بشه پذیرش همگانی پیدا میکنه. نکته ظریفی که من اینجا باهاش مواجهه شدم تقریبا استادا اصلا تمایل ندارند در مورد رویکرد روانکاوی ریسرچ کنند. البته اگه تمایل هم داشته باشند مرکزی (مثل NIH or NIMH or NSF) نیست که هزینه و گرنت تحقیقشونو بده. تقریبا دانشگاه خوبی ندیدم که برای گرایش روانکاوی دانشجوی دکترا بگیره و فول فاند ساپورت کنه ولی در مورد گرایش رفتاری و شناختی که فراوان. البته گرایش شناختی تقریبا جز لاینفک هر دپارتمانی هست چه در زمینه درمان چه ریسرچ. بسیاری از استادام روانکاوی را علم نمیدونند و بدجور ردش میکنند (این نظریه را نه میشه رد کرد نه اثبات). یه مشکل اساسی این رویکرد درمانی اینه که تقریبا اکثر بیمه های درمانی این نوع درمان را کاورج نمیکنند و فرد باید خودش پرداخت کنه. بیمه ها هم بر اساس چیزی که علمی ساپورت شده باشه پرداخت میکنند و غیر از این هم پولی نمیدند. والبته چون روانکاوی بلند مدت هست دیگه دردسرو چند برابر میکنه. جلسات روانکاوی اینجا هفته ای 4تا5 جلسه هست...آه ه ه.... روانشناسان بالینی ای هم میشناسم این رویکردو به کار میبرند ولی به چشم یه ابزاری درمانی نگاه میکنند مثل بقیه گرایش ها و در جاش ازش استفاده میکنند ولی اینکه سنگ روانکاوی رو همش به سینه بزنند اینطور نیست (برعکس ایران). آموزش رویکرد روانکاوی و کلا روانکاو تقریبا از دانشگاهای بزرگ به اینستیتوی های خصوصی انتقال پیدا کرده که افراد باید پول بدند تا برند بخونند. کم هم نیستند این مراکز. استادای بالینی دانشکده ما شدید روی رویکرد شناختی و نوروساینتیفیک متمرکز هستند. اکثرا سعی میکنند ریشه اختلالات و درمانشونو تو این قالب پیدا کنند. البته رفتارگرا هم هستند ولی کم. رفتارگرا هاهم خیلی روی درمان کودک متمرکز هستند مخصوصا کودکان مشکلات رشدی. PDD, IDD... و البته کلا همه حوزه های روانشناسی شدیدا متمایل شدند به سمت مغز شده.
یادش بخیر که دوران لیسانس چه بروبیای روانکاوی بود تو بهشتی. یه جور آگاهی از خود به خود میده که سایر گرایشها کمتر روی این تمرکز میکنند. چقد کارگاهو تو زمینه روانکاوی با کمک بچه های انجمن برگزار کردیم و چقد هم دانشجو میومد تا روانکاوی یاد بگیره. اما چیزی که من یافتم اینه که این رویکرد روی گروه خاص و با ویژگیهای شخصیتی خاصی تاثیر میذاره که زیاد هم نیستند این افراد.

موفق باشید--سسلی