نقل قول نوشته اصلی توسط jlkhlh نمایش پست ها
سلام وقت بخیر
همینجور که میدونید وقت انتخاب رشته هست می خوام چندتا سوال بپرسم ازتون...
من سردر گمم نمیدونم چیکار کنم...هدفم مهاجرت هست...
الان وضعیت شیمی و زیست چطوره خارج ایران؟ایا با رزومه خوب قبولی با فاند هست؟من چی انتخاب کنم؟زیست شناسی تو کدوم گرایش؟یا شیمی کدوم گرایش....کاربردی یا محض؟
حدود رتبم 15هزاره...
خواهش میکنم یکی راهنماییم کنه...نظر خودم شیمی کاربردی هست ممنون...
سلام عزیز من
بین شیمی کاربردی و محض تو خارج از ایران کسی تفاوتی قائل نمیشه.
تو ایران ولی اگه بخواین سر کار برین، هر چقدر هم شیمی تون عالی باشه ولی اگه محض باشه، ممکنه موقع مصاحبه (با اینکه میدونن کاندیدی بهتر از شما ندارن و دارن شما رو استخدام میکنن) سرتون منت بذارن که آقا جان تو محض خوندی محض بازار کار نداره! و مثلا به جای هفتصد هزار تومن، ششصد تومن قرارداد ببندن (من این جانداران رو خودم موقع مصاحبه مشاهده کردم و تجربه شخصیمه). در حالی که هممون میدونیم اونی که کاربردی خونده و اونی که محض خونده زیاد کوله بار علم و دانششون فرق نداره چون تو 90 درصد (بیشتر حتی) دانشگاههای ما نفری یه جزوه دستشون میگیرن و درسو پاس میکنن، کاربردیا یکی دو واحد کاراموزی دارن و محض ها به جاش فیزیک کوانتوم و شیمی کوانتوم و طیف سنجی مولکولی پاس میکنن. اونیم که میره کاراموزی تمام تلاشش معمولا (اقوام و دوستای من) اینه که بلاخره بپیچونه کارو و اونی هم بالادستی اینه تو شرکتی جایی، میخواد هرچه سریعتر از شر این آدم راحت شه.
خلاصه قضیه win-win میشه برای هر دو
شما اگه یه روزی بخوای بیای خارج از ایران Theoretical chemistry or quantum or simulation کار کنی بله این درسای محض به دردت خواهد خورد وگرنه اونجوری که باید به درد نخواهد خورد (ولی بلاخره دیدت رو به دنیای ساینس عمیق تر و زیباتر خواهد کرد).
الان اون چیزی که برات مهمه اینه که به جای دقت به محض و کاربردی و زیست دریا و شوره زار و نمیدونم جنگل و اینا، اولا سعی کن ژنتیک یا بیوشیمی یا سلولی مولکولی یا مایکروبایالوجی رو انتخاب کنی (اگه واقعا زیست و بیوشیمی رو دوست داری) و اگه از زیست و حفظ کردن لایه لایه برگهای درختان و یا جانداران ته اقیانوس و اعماق جنگل رو دوست نداری سعی کن به همون ژنتیک بسنده کنی (که بعید میدونم با رتبه شما بشه قبول شد) و بری سراغ شیمی. شیمی دانشگاه با شیمی دبیرستان خیلی فرق داره. تقریبا 80 درصد بچه های ورودی ما ترم یک از شیمی کلا متنفر شدن و پنجاه درصد ورودی ما تغییر رشته داد به مهندسی و سایر رشته ها و یا رفتن مثلا هنر و معماری و ادبیات انگلیسی خوندن. سعی کن به ترتیب از دانشگاه تهران یا بهشتی شروع کنی (یا اگه شریف چیزی داره برای این رشته ها) و بری دانشگاههای دیگه. چرا؟ چون بیشتر دانشجوهای دانشگاه تهران و بهشتی و (همینطور شریف که البته رشته ایوشن رو شرف نداره احتمالا) تو فاز مهاجرتن و اتوماتیک شما حس میکنی "باید بری". س خیلی در اون راستا تلاش خواهی کرد.
اگه میخوای ته این 4 سال (بعد لیسانس) مهاجرت کنی، باید:
1. تافل یا ایلتس بگیری / ایلتس بالای 6.5 و تافلم نمره خوب دیگه.
2. امریکا جی ار ای سابجکت و جنرال میخواد برای علوم پایه
3. معدل بالای هفده.
4. تو باغ باشی، یعنی، همش دانشگاههای مهم کشور مورد نظر رو رصد کنی تا وقتی داری اپلای میکنی تازه ماهها وقت نذاری استاد پیدا نکنی.
5. سعی کنی یه پروژه ای چیزی برداری تو سال سوم و اخرت که بتونی تهش ازش مقاله ای چیزی بدی (یا استادن بنویسه) حتی اگه اسم سومم باشی اکی هست. چون لیسانسی کسی از لیسانس توقع نداره زیاد.
6. به هر قیمتی نخوای که از کشور بری بیرون. من قبل از کانادا اومدنم (چون کانادا رو ندیده بودم) فکر میکردم که کانادا که کلا سرده. خب هر جاش بری همون آشه همون کاسه! (سرده!) ولی وقتی اومدم اینجا خدا رو صد هزار مرتبه شکر میکنم هر روز که دور خیلی از استانها رو خط کشیدم و با هیچ کدوم از استاداشون مکاتبه نکردم چون هم سرده هم جمعیت شهر مثلا 20000 نفره ته تهش دور میدون اصلی شهر دو تا سوپر مارکت هست و هزار تا مسئله دیگه که اینجا جای نوشتنش نیست. اره وقتی 3 سال اپلای میکنی و میبینی دیگه هیچ جا برت نمیدارن چرا که نه، بیا همین قطب زندگی کن و درس بخون ولی وقتی هنوز فرصت هست چرا ادم خودشو محدود کنه؟
اینا تجربه چندین ساله من در این مسیر هست که به صورت خلاصه برات نوشتم و امیدوارم به دردت بخوره دوست من.
موفق باشی