صفحه 69 از 74 نخستنخست ... 1959606162636465666768697071727374 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 681 تا 690 , از مجموع 731

موضوع: تاثیرات روانی پدیده مهاجرت بر نسل اول و دوم مهاجران و مسئله بى هويتى

  1. #681
    Senior Member civil2015 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2011
    رشته و دانشگاه
    Civil Engineering
    ارسال‌ها
    639

    پیش فرض پاسخ : تاثیرات روانی پدیده مهاجرت بر نسل اول و دوم مهاجران و مسئله بى هويتى

    نقل قول نوشته اصلی توسط shahrouz نمایش پست ها
    هیچ محدودیتی ندارند؟
    در لب که میرم محدودیت لباس وضع شده که همه رعایت میکنن.در دانشگاه هم نهایت شلوارک و تیشرته که دیدم.حالا شلوارکها کوتاهو بلند هست.


    “Scientists dream about doing great things. Engineers do them.” -James A. Michener





  2. #682
    ApplyAbroad Veteran
    Royal2009 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2008
    ارسال‌ها
    979

    پیش فرض پاسخ : تاثیرات روانی پدیده مهاجرت بر نسل اول و دوم مهاجران و مسئله بى هويتى

    نقل قول نوشته اصلی توسط moein749 نمایش پست ها
    منظور من به نسبت جمعیت اون طرفداران اون دین بود، بعد هم اگر خود دولت نساخت باید مجوز بده تا خود اونا واسه خودشون پرستش گاه بسازن، البته تا جایی که به بقیه آسیب نزنن و باعث سلب آسایش دیگران نیز نشه! در مورد قسمت دوم صحبتتون هم من واقعا متوجه نشدم!!! من کی گفتم باید یک گاو پرست رو متعاقد کنیم گاو نپرست؟
    راستی در مورد گاوپرستی شما اطلاعاتی در مورد تعداد پیروان این آیین دارین؟! آخه دیدم خیلی طرفشون رو گرفتین؟
    منظور این بود که وقتی شما می گی دولت مثلا آلمان باید واسه همه ادیان شرایط رو فراهم کنه منم در پاسخ به شما گفتم که خب اگه در یک شهر مثلا 10 نفر گاو پرست هستند باید واسه اونها هم شرایطو فراهم کنه؟

    تعداد گاو ها که خیلی زیاد هستند ولی گاو پرست رو نمی دونم
    هیچ به فردا نیاندیش!!..فردا اندیشه ای برای خود دارد!!..رنج هر روز برای آن روز کافی است!!..

  3. #683
    Member moein749 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2012
    رشته و دانشگاه
    ارشد مهندسي سيستمهاي انرژي
    ارسال‌ها
    173

    پیش فرض پاسخ : تاثیرات روانی پدیده مهاجرت بر نسل اول و دوم مهاجران و مسئله بى هويتى

    نقل قول نوشته اصلی توسط Royal2009 نمایش پست ها
    منظور این بود که وقتی شما می گی دولت مثلا آلمان باید واسه همه ادیان شرایط رو فراهم کنه منم در پاسخ به شما گفتم که خب اگه در یک شهر مثلا 10 نفر گاو پرست هستند باید واسه اونها هم شرایطو فراهم کنه؟

    تعداد گاو ها که خیلی زیاد هستند ولی گاو پرست رو نمی دونم
    تو پست قبلی هم گفتم که نباید حتما دولت این کارو انجام بده، شما پیرو یک آیینی هستی، باید اجازه داشته باشی در اون آیین به عبادت بپردازی و اگر برای کسی مشکلی ایجاد نمیکنه عبادتگاهی درست کنی حتی با هزینه شخصی یا خیریه، حالا شما چرا چسبیدی به این گاو پرست من نمیدونم؟ اگر گاو پرستی هم تو آلمان باشه احتمالا اجازه نخواهد یافت همچین کاری در شهر انجام بده، چون این کار اولا ضد حقوق حیوانات است و مهمتر از همه برای ساکنین مزاحمت دارد. خواهشن این گاوپرستی رو ول کن!!!
    هيچوقت براي فعاليتي كه عاشقش هستيد، منتظر تحسين ديگران نباشيد و از چرنديات ديگران هم ناراحنت نشيد... اين افراد ممكن نزديكترين افراد خانواده باشند... خودتان باشيد

  4. #684
    ApplyAbroad Guru Mehrad آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2007
    رشته و دانشگاه
    Sociology, MA / Electrical Engineering, BSc
    ارسال‌ها
    4,355

    پیش فرض پاسخ : تاثیرات روانی پدیده مهاجرت بر نسل اول و دوم مهاجران و مسئله بى هويتى

    نقل قول نوشته اصلی توسط moein749 نمایش پست ها
    تو پست قبلی هم گفتم که نباید حتما دولت این کارو انجام بده، شما پیرو یک آیینی هستی، باید اجازه داشته باشی در اون آیین به عبادت بپردازی و اگر برای کسی مشکلی ایجاد نمیکنه عبادتگاهی درست کنی حتی با هزینه شخصی یا خیریه، حالا شما چرا چسبیدی به این گاو پرست من نمیدونم؟ اگر گاو پرستی هم تو آلمان باشه احتمالا اجازه نخواهد یافت همچین کاری در شهر انجام بده، چون این کار اولا ضد حقوق حیوانات است و مهمتر از همه برای ساکنین مزاحمت دارد. خواهشن این گاوپرستی رو ول کن!!!
    دولت اصلا نباید معبد بسازه. وظیفه دولت چیزای دیگه‌ای هست. همین که اجازه بده که هر کسی‌ معبد خودش رو بسازه و بدون مزاحمت برای بقیه عبادتش رو بکنه کافیه.

    در ضمن من نمی‌دونم چرا دوستان دست از سر این گاو بدبخت بر نمیدارن. بابا به پیر به پیغمبر هندو‌ها گاو پرست نیستن. این هم از اون کلیشه سازی‌های الکیه. من خودم هم در مورد فلسفه و عرفان هندو مطالعه کردم، هم دوست‌های هندو دارم، هم معبد هندو رفتم. اونجا گاو که هیچ، عکس یا مجسمه گاو هم نیست. خواهشاً ول کنید این گاو بدبخت رو بذارید زندگیش رو بکنه.
    (and whoever trusts in God, He is sufficient for him ... (65-3 ...
    لطفا پیش از گذاشتن پیام، موضوعهای مرتبط و بخش ویکی رو ببینید. شرمنده، امكان پاسخگويى فورى به سوالها رو ندارم. پاسخ بسیاری سوالها درباره تحصیل در آمریکا رو در پیوست اولین پستم يا تاپيكهاى مرتبط نوشتم.

  5. #685
    Member moein749 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2012
    رشته و دانشگاه
    ارشد مهندسي سيستمهاي انرژي
    ارسال‌ها
    173

    پیش فرض پاسخ : تاثیرات روانی پدیده مهاجرت بر نسل اول و دوم مهاجران و مسئله بى هويتى

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mehrad نمایش پست ها
    دولت اصلا نباید معبد بسازه. وظیفه دولت چیزای دیگه‌ای هست. همین که اجازه بده که هر کسی‌ معبد خودش رو بسازه و بدون مزاحمت برای بقیه عبادتش رو بکنه کافیه.
    بله حرف شما درسته، عذرخواهی میکنم.
    هيچوقت براي فعاليتي كه عاشقش هستيد، منتظر تحسين ديگران نباشيد و از چرنديات ديگران هم ناراحنت نشيد... اين افراد ممكن نزديكترين افراد خانواده باشند... خودتان باشيد

  6. #686
    ApplyAbroad Veteran
    shahrouz آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    رشته و دانشگاه
    PhD, Chemical Engineering- Monash Uni- Aus
    ارسال‌ها
    2,021

    پیش فرض پاسخ : تاثیرات روانی پدیده مهاجرت بر نسل اول و دوم مهاجران و مسئله بى هويتى

    در زمینه حمایت از آزادی های مذهبی آمریکا به مراتب جلوتر از اروپاست
    http://fa.azadnegar.com/habibi/news/166992.html
    از میان دو واژه انسان و انسانیت؛ ‬‫اولی در میان کوچه ها‬،‫و دومی در لابلای کتابها سرگردان است‬...
    PhD positions:Switzerland*** Netherlands***Norwa

  7. #687
    ApplyAbroad Veteran
    Royal2009 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2008
    ارسال‌ها
    979

    پیش فرض پاسخ : تاثیرات روانی پدیده مهاجرت بر نسل اول و دوم مهاجران و مسئله بى هويتى

    من گاو پرستی رو مثال زدم شما فرض کن من گفتم بودایی یا هر چیز دیگه !
    هیچ به فردا نیاندیش!!..فردا اندیشه ای برای خود دارد!!..رنج هر روز برای آن روز کافی است!!..

  8. #688
    ApplyAbroad Veteran
    shahrouz آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    رشته و دانشگاه
    PhD, Chemical Engineering- Monash Uni- Aus
    ارسال‌ها
    2,021

    پیش فرض پاسخ : تاثیرات روانی پدیده مهاجرت بر نسل اول و دوم مهاجران و مسئله بى هويتى

    نقل قول نوشته اصلی توسط Royal2009 نمایش پست ها
    من گاو پرستی رو مثال زدم شما فرض کن من گفتم بودایی یا هر چیز دیگه !
    هر رفتاری، دقیقا هر رفتاری تا زمانی که به جامعه آسیب وارد نکند آزاد است. این رفتار می تواند عقاید مذهبی، رقص در وسط خیابان، دوچرخه سواری و... باشد. اگر دوستانی تصمیم بر این دارند که مذهب را به آن دلیل که آنها تصور می کنند ناکارآمد هست حذف کنند این تصمیم آنهاست و حق اجرایی کردن را در یک جامعه لیبرال دموکرات نباید داشته باشند.
    از میان دو واژه انسان و انسانیت؛ ‬‫اولی در میان کوچه ها‬،‫و دومی در لابلای کتابها سرگردان است‬...
    PhD positions:Switzerland*** Netherlands***Norwa

  9. #689
    Member moein749 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2012
    رشته و دانشگاه
    ارشد مهندسي سيستمهاي انرژي
    ارسال‌ها
    173

    پیش فرض پاسخ : تاثیرات روانی پدیده مهاجرت بر نسل اول و دوم مهاجران و مسئله بى هويتى

    نقل قول نوشته اصلی توسط shahrouz نمایش پست ها
    هر رفتاری، دقیقا هر رفتاری تا زمانی که به جامعه آسیب وارد نکند آزاد است. این رفتار می تواند عقاید مذهبی، رقص در وسط خیابان، دوچرخه سواری و... باشد. اگر دوستانی تصمیم بر این دارند که مذهب را به آن دلیل که آنها تصور می کنند ناکارآمد هست حذف کنند این تصمیم آنهاست و حق اجرایی کردن را در یک جامعه لیبرال دموکرات نباید داشته باشند.
    خب کی گفته همچین حقی دارند؟ اگر حقش رو هم داشته باشند، مسلم بدانید که تواناییش را ندارند. بعد هم آن افراد مذهب را از زندگی شخصیشان حذف می کنند و ربطی به جامعه ندارد.
    هيچوقت براي فعاليتي كه عاشقش هستيد، منتظر تحسين ديگران نباشيد و از چرنديات ديگران هم ناراحنت نشيد... اين افراد ممكن نزديكترين افراد خانواده باشند... خودتان باشيد

  10. #690
    ApplyAbroad Guru Mehrad آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2007
    رشته و دانشگاه
    Sociology, MA / Electrical Engineering, BSc
    ارسال‌ها
    4,355

    پیش فرض پاسخ : تاثیرات روانی پدیده مهاجرت بر نسل اول و دوم مهاجران و مسئله بى هويتى

    نقل قول نوشته اصلی توسط moein749 نمایش پست ها
    مهرداد عزیز شما درست میگی ولی ببین خودت داری میگی زندگی آروم و بی درد سر. تصور نمی کنم کسی (دارم در مورد انسان های سکولار صحبت میکنم نه کسایی که میخوان عقاید مذهبی خودشون رو به بقیه تحمیل کنن ) در جوامع و حکومت های دموکراتیک به زندگی شخصی کسی کار داشته باشه، مثلا من مسلمان میخوام قرآن بخونم، نماز بخونم، روزه بگیرم، و ... ، دولت به من میگه نه تو نمار نخون یا قرآن نخون؟ فکر نمیکنم همچین مساله ای وجود داشه باشه، البته قبول دارم در مورد حجاب سخت گیری هست ولی اونقدر نیست که آدم به گروه های افراطی رو بیاره، اون مساله مناره هم که گفتی واقعا جای تاسف داره، سوییس بود نه؟ یه بار یکی از بچه ها تو انجمن سوییس در مورد نمازخانه دانشگاه EPFL لوزان گفت که خیلی شیکه و تمیز و خیلی با کلاسه!
    البته این برخورد پلیس با بعضی مذهبیون که شما میگی باعث تغییر یک مذهبی معتدل به افراطی میشه، در بعضی مواقع قابل درکه، مثلا: یکی از آشناهای ما رفته بوده سوئد تو یک مجتمع آپارتمانی سفره ابوالفضل راه انداخته بوده بعد همسایه زنگ زدن پلیس اومدن جمعشون کردن، بعد اومده بود ایران و شاکی بود که غرب اصلا ازادی دینی نداره و ...!!!
    من نظرم به شخصه اینه که دین و مذهب مساله ای شخصی است و دولت های جهان حق دخالت در آن و منع فرد از انجام آن کارها را ندارد و دولت ها نیز باید نیازهای دینی افراد مانند مسجد، کلیسا، آتشکده و ... را فراهم نمایند. حالا اگر دولتی کوتاهی کرد و برخورد ناشایستی انجام داد دلیل تمیشه که ملت برن بچسبن به القاعده! خداوند به انسان عقل داده و قوه تفکر داده که فکر کند و بعد تصمیم بگیرد، اون ایمن الظواهری که شما می فرمایید مسلما ریشه هایی از افراطی گری رو در وجودش داشته و بالاخره یک روزی تحت هر شرایطی میشده یک آدم افراطی که الانم شده رییس القاعده دیگه! اگه این آدم در جهت عقل و البته جلوه های زیبا همان دین حرکت میکرد الان دستور کشتن افراد بیگناه رو در افغانستان و پاکستان و یمن نمیداد. این حرف هم بیشتر بهانه ای است برای افرادی که میخوان یک اشکال در سیستم غرب پیدا کنند و برن بشن طالبان و فرداش تو مترو پاریس بمب بذارن که آی ما در قلب دشمن نقوذ کردیم و داریم اونو از بین می بریم و فردا روز کل فرانسه رو می گیریم و توش احکام اسلامی رو اجرا می کنیم!!! آخ چقدر نوشتم...
    ببینید من حجاب رو مثال زدم چون ملموس تره. در اروپا جوسازی همه جانبه بر علیه مسلمون‌ها وجود داره. این ممنوعیت حجاب در ادارات و مدارس دولتی فرانسه و بعضی‌ جا‌های دیگه یا مثال ممنوعیت ساخت مسجد مناره دار در سوئیس مثال بود. بحث فقط مذهبی‌ نیست، جو نژادپرستی داره توی اروپا شدت میگیره. یعنی‌ الان در کشوری مثل نروژ که یکی‌ از مدرن‌ترین کشور‌های اروپا هست، این افزایش روحیهٔ نژادپرستی داره ایجاد نگرانی میکنه برای جامعه شناسا. حتی الان یهود ستیزی داره افزایش پیدا میکنه اون هم در جایی‌ مثل نروژ که اصلا فرهنگشون اینجوری نیست. بحث اینه که به موازات افزایش نژادپرستی و خارجی‌ ستیزی، جوسازی منفی‌ بر علیه دین اون خارجی‌‌ها هم می‌شه جزیی از دستور کار گروه‌های افراطی.

    من چند صفحه قبل در مورد شرایط اوایل قرن بیستم و اواخر قرن نوزدهم آمریکا نوشتم. اون موقع گروه‌های غالب نژادی آمریکا مال اروپای غربی و شمالی بودن و عمد‌تاً پروتستان. بعد که به موج مهاجران جدید از اروپای شرقی‌ و جنوبی حساسیت ایجاد شد، این حساسیت تعمیم پیدا کرد به مذهب اونها که کاتولیک بود. توی همون فضا بنیادگرا‌های پروتستان جو سازی همه جانبه راه انداختن بر علیه این مهاجرین جدید و مذهبشون. یه مقدار مقاومت‌هایی‌ که از طرف گروه‌های مهاجر در مورد قضیه prohibition اتفاق افتاد بحث oppositional culture بود. نه اینکه اینها الکل براشون جز مقدسات دینی یا فرهنگی‌ باشه. ولی‌ دچار این احساس شدن که هویت فرهنگی‌ شون داره مورد حمله قرار میگیره افتادن سر لجبازی، جوری که هنوز هم کلیشه‌ها در مورد افراط در الکل خوردن گروه‌های قومی کاتولیک وجود داره (در حالی‌ که این اصلا ربطی‌ به مذهب کاتولیک نداره). تازه اون مهاجرین از نظر جمعیتی واقعا ناچیز بودن و نه خودشون و نه مذهب کاتولیک شون خطری متوجه آمریکا نمیکرد. اون موقع گروه‌های مهاجر ایرلندی و لهستانی چیزی توی مایه عمله افغانی بودن و اینجوری بهشون نگاه میشد (شبیه وضعیتی‌ها الان هیسپنیک‌ها دارن). مشابه همین موج کاتولیک ستیزی (یا شاید بهتره بگم کاتولیک هراسی) توی دهه‌های اخیر دوباره توی آمریکا راه افتاده که این هم متناظر با افزایش نسبت جمعیتی هیسپنیک‌ها (کسانی‌ که اصلیت شون مال امریکای لاتین هست) داره گسترش پیدا میکنه. هنوز که هنوزه پای حرف پروتستان‌ها بشینید، کلیشه‌های قرون وسطایی توی ذهنشون هست در مورد کاتولیک ها. میدونستید که زمانی‌ بود که کوکلوکس کلن‌ها غیر از حمله به سیاه ها، حمله به ایرلندی‌های کاتولیک هم در دستور کارشون بود؟ شاید باورش برای برخی‌ دوستان مشکل باشه که توی همین آمریکا که یهودی‌ها انقدر نفوذ گسترده دارن، زمانی‌ بود که خودشون در همین آمریکا در معرض یهود ستیزی بودن. یعنی‌ شرایط جوری شده بود که اوایل قرن بیستم اینها برای پذیرش گرفتن از دانشگاه‌های تاپ مشکل داشتن، چون تلقی‌ این بود که تعداد یهودی‌ها در دانشگاه‌ها داره زیادی زیاد میشه. یه مقدار شرایط روانی‌ اون دوران بود که روی گروه بندی‌های داخلی‌ مذهبی‌ یهودی‌ها در آمریکا تاثیر گذاشت (البته این تنها عامل انشقاق نبود).

    مشکل فقط حجاب یا مناره یا این چیز و اون چیز نیست. من می‌تونستم مثال‌های دیگه‌ای هم بزنم و بعد دوستان بشینن سر دونه دونه اونها بحث کنن بگن حالا این که چیز مهمی‌ نیست که کسی‌ رو بکنه پیاده نظام القأعده. از دید کسی‌ که دیندار نیست شاید اینها یک سری چیز‌های بی‌ اهمیت باشه. ولی‌ برای یک دیندار اینها مجموعه عناصری هست که هویت فرهنگیش رو تشکیل میده. کسی‌ که از مملکت خودش کنده رفته یه کشور دیگه ته دلش دلخور هست که اصلا چرا شرایط نباید جوری می‌بود که همون مملکت خودش می‌تونست زندگی‌ قابل قبول داشته باشه. یعنی‌ این عقده‌ها از همه عواملی که وادارش کرده بزنه به غربت هست. خود غم غربت هست که یادآوری خاطرات گذشته بدترش میکنه. نژاد پرستی‌ هست. اختلاف‌های فرهنگی‌ هست. بعد علاوه بر همه اینها که تحمل هر کدومش به تنهایی‌ ساده نیست، احساس کنه هویت فرهنگیش هم مورد حمله جامعه میزبان قرار گرفته. همه اینها رو بذارید روی هم چی‌ از روحیهٔ طرف میمونه؟ نه راه پس داره نه راه پیش. بتدریج از جامعه ایزوله میشه. حالا اون چیزی که در مورد ظاهر مذهبی‌ گفتم نمود خیلی‌ عینی تر هم میتونه پیدا کنه، یعنی‌ وقتی‌ طرف امکان کار یا تحصیل هم نتونه داشته باشه، این از زندگی‌ به مفهوم عادی هم ساقطش میکنه. یعنی‌ از هیچ جهت پایگاه اجتماعی نداره. یکی‌ باید این خلأ رو براش پر کنه. جامعه مقصد نمیخواد این کار رو بکنه (به قول اون دوستمون میگه ما که برات کارت دعوت نفرستادیم).

    همه اینها میشه خوراک برای گروه‌هایی‌ که باز نزدیکی‌‌های فرهنگی‌ بیشتری باهاش دارن، یعنی‌ بنیادگرا‌های افراطی. یعنی‌ این آدم با اینکه در افراطی بودن با اونها اشتراک نداره، ولی‌ در بقیه چیزای فرهنگی‌ نزدیکی‌ داره، خواه ناخواه به خاطر همون چیزای دیگه کشیده میشه به سمت اونها که خلأ پایگاه اجتماعی خودش رو پر کنه. تازه بحث که فقط در مورد آدم‌های مذهبی‌ نیست. آدم‌های کاملا غیر مذهبی‌ هم بودن که به خاطر همین بحران‌های هویتی و نداشتن پایگاه اجتماعی کشیده شدن به سمت گروه‌های مذهبی‌ افراطی. قضیه هم منحصر به اسلام نیست. این اتفاق در ادیان دیگه هم می‌افته. بعد مجموعه این عقده‌های انباشته شده به تدریج اون سرخوردگی کلیش رو هدایت میکنه به این سمت که خودش رو با پایگاه اجتماعی جدیدش وفق بده. این چیزی نیست که یکی‌ دو روزه اتفاق بیفته. ولی‌ هر چی‌ این احساس ایزوله بودن بیشتر در درونش تقویت بشه، عقده‌های انباشته شده بیشتر هدایتش میکنه در مسیری که نباید. بعد که به دام اینها افتاد، اینها هم که به اندازه کافی‌ خوراک دارن که این احساس رو در درونش تقویت کنن. عناصر افراطی جامعه غرب هم میفتن سر لجبازی. مثلا یک کاریکاتور پیغمبر رو تبدیل می‌کنن به مسابقه کاریکاتور کشی‌. بعد یکی‌ هم پیدا میشه از اون طرف قران آتیش می‌زنه. ملت دارن سر یک فیلم تظاهرات می‌کنن، یکی‌ دیگه چند تا کاریکاتور دیگه هم میذاره روش حالشو ببرن. یعنی‌ قضیه می‌افته توی سیکل بدتر شدن این تنش ها. بعد یه خورده آروم میشه. دوباره یکی‌ دیگه از این طرف یا از اون طرف سیخونک می‌زنه. همه اون تنش‌های قبلی‌ هم که سر جای خودش هست. اینها هم میاد روش.

    همه اینها تازه جنبه سیاسی نداشت. بنیاد گرایی دینی بیشتر از اینکه ماهیت دینی داشته باشه، ماهیت سیاسی داره. یعنی‌ اون گروه‌ها عقده‌های واقعی‌ سیاسی که توی دل‌ ملت‌های توسعه نیافته هست میگیرن و به یاد ملت میارن که کی‌ بود این حکومت‌ها رو با گسترش روابط اقتصادی سر پا نگاه داشت تا بتونن به روش‌های استبدادی خودشون ادامه بدن؟ بعد این رو ترکیب می‌کنن با اینکه ببینید این غربی‌ها مملکت رو اینجوری کردن، هویت فرهنگی‌ و دینی رو هم بهش رحم نمی‌کنن. همه اون عقده‌های شخصی‌ هست، اینها هم میاد روش میشه کمپلکس اساسی‌. کسی که می‌افته توی این سیکل روانی‌، دیگه به این راحتی‌ در میاد؟

    اینها که گفتم همه عوامل نبود. عوامل دیگه هم روی گسترش بنیاد گرایی دینی تاثیر داره. یکی‌ از جامع‌ترین و کامل‌ترین کار‌های تحقیقاتی‌ دانشگاهی در حوزه بنیاد گرایی دینی پروژه‌ای هست که در دانشگاه شیکاگو انجام شده. نتیجه تحقیقات در چند جلد در اومده. ولی‌ غیر از اون چکیده‌ای از نتایج این پروژه بنیاد گرایی دینی در کتابی به عنوان Strong Religion توسط Scott Appleby (یکی‌ از ادیتور‌های کار اصلی‌) به چاپ رسیده. به این کتاب و کلا نتیجه گیری‌هایی‌ که در این پروژه تحقیقی شده نقد‌هایی‌ دارم، ولی‌ کار خیلی‌ جالبیه که وجوه مشترک بنیاد گرایی دینی در ادیان مختلف (نه لزوما ادیان توحیدی) و همچنین وجوه تمایز این پدیده رو در این ادیان برسی‌ میکنه. البته حرف‌هایی‌ که در مورد بنیاد گرایی دینی زدم همه اش مربوطه به این منبع نیست، ولی‌ این منبع اطلاعات خوبی داره.

    یه نکته هم در مورد ابوالفضل پارتی گفتید. برخورد پلیس منحصر به اون نمیشه. شما هر نوع پارتی داشته باشید که سر و صداش مزاحم همسایه‌ها بشه، می‌تونن زنگ بزنن به پلیس و اگه سر و صدا واقعا مزاحم باشه، پلیس میاد برخورد میکنه. توی شهر ما یک Alvin fest هست که دانشجو‌ها توی خیابون Alvin در یک شب پارتی میگیرن به صورت wild. هر سال هم پلیس میگه نکنید این کار رو، دانشجو‌ها هم به "هویت فرهنگی‌" شون بر میخوره که حرف گوش کنن. بعد پلیس میاد اینها رو بازداشت میکنه میبره "اداره اماکن" تعهد میگیره آزادشون میکنه. سال بعد روز از نو روزی از نو. میخوام بگم پلیس توی اینجور چیزا تعارف نداره حتی با دانشجو‌های امریکایی. حالا اون موردی که شما گفتید، طرف چون توی اون فضای ذهنی‌ اسلام ستیزی اروپا هست، این رو توی همون فضا تفسیر میکنه.
    ویرایش توسط Mehrad : December 7th, 2012 در ساعت 01:49 PM
    (and whoever trusts in God, He is sufficient for him ... (65-3 ...
    لطفا پیش از گذاشتن پیام، موضوعهای مرتبط و بخش ویکی رو ببینید. شرمنده، امكان پاسخگويى فورى به سوالها رو ندارم. پاسخ بسیاری سوالها درباره تحصیل در آمریکا رو در پیوست اولین پستم يا تاپيكهاى مرتبط نوشتم.

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •