صفحه 72 از 74 نخستنخست ... 2262636465666768697071727374 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 711 تا 720 , از مجموع 731

موضوع: تاثیرات روانی پدیده مهاجرت بر نسل اول و دوم مهاجران و مسئله بى هويتى

  1. #711
    Senior Member
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    رشته و دانشگاه
    Business- CBS
    ارسال‌ها
    750

    پیش فرض پاسخ : تاثیرات روانی پدیده مهاجرت بر نسل اول و دوم مهاجران و مسئله بى هويتى

    متاسفانه وقت ندارم بر گردم دونه دوونه پستهای طولانی شما رو بخونم اما همین جند سطر نشون می ده دیدگاه شما درمورد اروپای جهنم وجود دارد خالا چون از کلمه جهنم استفاده نکردید دلیل نمی شه که منظور شما همین نبود من از اون کلمه به عنوان استغاره استفاده کردم، قرار نیست کسی از این کلمات استفاده کند، مجموع حرفها همین جهت را دارد .

    سخنان شما :
    "ببینید من حجاب رو مثال زدم چون ملموس تره. در اروپا جوسازی همه جانبه بر علیه مسلمون‌ها وجود داره.

    یعنی‌ الان در کشوری مثل نروژ که یکی‌ از مدرن‌ترین کشور‌های اروپا هست، این افزایش روحیهٔ نژادپرستی داره ایجاد نگرانی میکنه برای جامعه شناسا
    حتی الان یهود ستیزی داره افزایش پیدا میکنه اون هم در جایی‌ مثل نروژ که اصلا فرهنگشون اینجوری نیست. بحث اینه که به موازات افزایش نژادپرستی و خارجی‌ ستیزی، جوسازی منفی‌ بر علیه دین اون خارجی‌‌ها هم می‌شه جزیی از دستور کار گروه‌های افراطی.

    مشکل فقط حجاب یا مناره یا این چیز و اون چیز نیست. من می‌تونستم مثال‌های دیگه‌ای هم بزنم و بعد دوستان بشینن سر دونه دونه اونها بحث کنن بگن حالا این که چیز مهمی‌ نیست که کسی‌ رو بکنه پیاده نظام القأعده

    در کشور‌های مختلف شدت و ضعف داره. این فشار‌ها در اروپا شدید تره. مثلا در فرانسه، بلژیک و برخی‌ ایالت‌های آلمان کسی‌ که ظاهر دینی داشته باشه امکان کار در مدارس یا ادارات دولتی رو نداره
    در هلند و دانمارک هم موجش داره راه می‌افته و تا اندازه‌ای در اسپانیاببینید من حجاب رو مثال زدم چون ملموس تره. در اروپا جوسازی همه جانبه بر علیه مسلمون‌ها وجود داره.

    یعنی‌ الان در کشوری مثل نروژ که یکی‌ از مدرن‌ترین کشور‌های اروپا هست، این افزایش روحیهٔ نژادپرستی داره ایجاد نگرانی میکنه برای جامعه شناسا
    حتی الان یهود ستیزی داره افزایش پیدا میکنه اون هم در جایی‌ مثل نروژ که اصلا فرهنگشون اینجوری نیست. بحث اینه که به موازات افزایش نژادپرستی و خارجی‌ ستیزی، جوسازی منفی‌ بر علیه دین اون خارجی‌‌ها هم می‌شه جزیی از دستور کار گروه‌های افراطی.

    مشکل فقط حجاب یا مناره یا این چیز و اون چیز نیست. من می‌تونستم مثال‌های دیگه‌ای هم بزنم و بعد دوستان بشینن سر دونه دونه اونها بحث کنن بگن حالا این که چیز مهمی‌ نیست که کسی‌ رو بکنه پیاده نظام القأعده

    در کشور‌های مختلف شدت و ضعف داره. این فشار‌ها در اروپا شدید تره. مثلا در فرانسه، بلژیک و برخی‌ ایالت‌های آلمان کسی‌ که ظاهر دینی داشته باشه امکان کار در مدارس یا ادارات دولتی رو نداره
    در هلند و دانمارک هم موجش داره راه می‌افته و تا اندازه‌ای در اسپانیا"

    فقط برای رد یکی از این حرفها چند وقت پیش در روزنامه خوندم یک خانم مسلمان محجبه نماینده مجلس در بلژیک شده است! این که انقدر راحت بشینیم در مورد کشورهایی که نرفتیم و زندگی نکردیم خرف بزنیم.. هیچ جوری با منطق من جور در نمی یاد. همین

    در مورد خاله پیرزن و پیرمرد هم خود شما از قیرس و اینها و خاله جان پیرزن و عیره به عنوان مثال valid در مورد نحوه جمع اوری داده صحبت کردید نه من.
    لاید انطوری خیلی valid هست اما مثالهای من که در سطح یک کشور بود valid نیست! این هم بک مدل استدلال است دیگر.

  2. #712
    Senior Member
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    رشته و دانشگاه
    Business- CBS
    ارسال‌ها
    750

    پیش فرض پاسخ : تاثیرات روانی پدیده مهاجرت بر نسل اول و دوم مهاجران و مسئله بى هويتى

    یک مثال دیگه که نشان دهنده عقب ماندگی امریکا در مقابسه با برخی کشورهای دیگر صنعتی در اروپا و استرالیا هست، مساله جایگاه زنان در عرصه سیاست این کشورها به عنوان تصمیم گیرنده می تونه باشه. جایگاه امریکا در رده 82 جهان از نطر تعداد نمایندگان زن، برای کشوری که ادعای نفر اولی در ازادی ، دموکراسی و برابری داره، یک خورده به نظر من یکی ناجور هست.نظر شما دوستان رو نمی دونم.

    http://www.ipu.org/wmn-e/classif.htm

  3. #713
    ApplyAbroad Guru marjanmohajer آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2009
    رشته و دانشگاه
    دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
    ارسال‌ها
    2,506

    پیش فرض پاسخ : تاثیرات روانی پدیده مهاجرت بر نسل اول و دوم مهاجران و مسئله بى هويتى

    اين كه از ميان آداب و اخلاق ايرانيان فقط چشم به بدي هاش دوخته باشيم يك نظر كاملا شخصي است ولي تعميم دادنش به كل افراد جامعه و زير سوال بردن عنوان تاپيك( كدام هويت ) كار صحيح و درستي نيست.
    شما چه بخواهيد و چه نخواهيد در صورتي كه فرزندنتان سنين اوليه اش را در ايران سپري كرده باشد، خواه يا ناخواه تحت تاثير فرهنگ اونجا قرار گرفته البته ديده ام افرادي را كه از بچگي بنا به دلايل خاص و تحت تاثير افكار والدين از ايران بذر تنفر در وجودشان رشد كرده.(استثنا هميشه هست)
    خوب فرزندي كه مدتي در ايران رشد كرده و هويتي هم تا اونموقع بدست آورده با پدر و مادر ايراني اش با تمام عقايد و باورهاشون، حالا به جامعه جديد مهاجرت مي كنه، پس درگير مسائل جديد جامعه و ارتباط با اون و خواسته هاي پدر و مادر خواهد شد.<<اين موضوع تاپيك ماست>>
    حالا چه از نظر برخي دوستان ما كلا فرهنگي هم داشته باشيم چه نداشته باشيم.
    هر چند كه كمي بي انصافي است اين نگرش و كمي زياد است برتردانستن مطلق فرهنگ غرب
    من به ايراني بودنم افتخار مي كنم و به فرزندانم هم آموخته ام كه از ايراني بودنشان هراسان نباشند و باعث خوشحالي ام است كه آن ها در اين مدت كوتاه تونستند سه بار نشان صداقت و راستگويي، احترام به حقوق ديگران را كسب كنند. البته اگه اين تفكر ايجاد نشه كه اونا اينجا به اين اخلاق دست پيدا كرده اند.
    من معتقدم انسان اگر بخواهد در هر شرايطي مي تواند خوبي و راستي را انتخاب كند و خصلت خود قرار دهد.

  4. #714
    ApplyAbroad Guru
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    ارسال‌ها
    15,575

    پیش فرض پاسخ : تاثیرات روانی پدیده مهاجرت بر نسل اول و دوم مهاجران و مسئله بى هويتى

    بنظر من هم مساله صرف برتری فرهنگ یک طرف یا طرف دیگر نیست، بلکه در نهایت بحث بنده به اصطلاح بی هویتی نسل دوم که عنوان این تاپیک بود برمیگردد. بحث این بود که آیا درست است بچه ایرانی الاصلی که در خارج بدنیا آمده یا از سنین پایین آمده و در غرب بزرگ شده و فرهنگ غربی گرفته را بی هویت خطاب کنیم؟ بنده موافق نیستم. جمع بندی استدلال بنده این بود که:
    1) اصلیت نژادی ربطی به فرهنگ ندارد و فرهنگ در خون انسان نیست. لازم نیست فرزند یک ایرانی هم حتما ایرانی باشد.
    2) بچه ای که با فرهنگ امریکایی یا کانادایی بزرگ میشود بی هویت نیست. هویت که فقط فرهنگ ایرانی نیست. آن بچه با اسم ایرانی که کاملا مثل یک کانادایی رفتار میکند هویت کانادایی دارد و نه ایرانی.
    3) برای بچه ای که در خارج بزرگ میشود بسیار مفید تر است که فرهنگ کشور مقصد را کسب کند تا اینکه به اجبار ناچار شود رگه هایی از فرهنگ جامعه پدر و مادر را که برایش ملموس هم نیستند بپذیرد و دچار دوگانگی شود. بنده بر اساس تجربه گمان ندارم هیچ فردی بتواند دوفرهنگی باشد، و بسیار هم تردید دارم که بشود مجموعه خصائل بعضا متضاد را از دو فرهنگ جذب کرد (در دراز مدت). فکر میکنم این نکته سوم بیشتر محل مناقشه شد.

    نکته ای که خانم دکتر فرمودند درمورد بچه هایی که تا مدتی در ایران بزرگ شده اند و بعد به کانادا یا امریکا مهاجرت کردند نکته جالبی است. بنده البته هیچ دانش علمی در این زمینه ندارم ولی صرفا بر مبنای تجربه و در مواردی که بین دوستان دیده ام بچه هایی که از سنین حدود 16-15 سالگی به بعد به خارج میایند عموما بسیاری از فرهنگ و خصائل ایرانی (مثبت ومنفی) را حفظ میکنند، و این درمورد ماها که در بزرگسالی به خارج میاییم هم صدق میکند. آنهایی که در سنین پایین (زیر 6-7 سال) به خارج میایند گرچه ممکن است بتوانند بعضی رگه های فرهنگ ایران (مثل فارسی صحبت کردن) را حفظ کنند ولی در نهایت با فرهنگ خارجی بار میایند مگر اینکه پدر و مادر آنها را از جامعه خارج ایزوله کنند.

    بنظر من بحران هویتی احتمالی بیشتر برای بچه های بین این دو سن یعنی مثلا بین 9 تا 14 پیش میاید که مدت طولانی تری طول میکشد تا بتوانند این دوگانگی فرهنگی را در وجودشان حل کنند، هرچند در اکثر مواردی که دیده ام قدرت فرهنگی جامعه ای که در آن زندگی میکنند عموما در نهایت غالب میشود. بعنوان مثال بالشخصه تمام خانواده های مذهبی ایرانی که در کانادا میشناختم که دخترهای نوجوان (زیر 15 سال) داشتند و دخترهایشان هم در سالهای اول آمدن به کانادا با حجاب بودند، بعد از گذراندن دوره دبیرستان در کانادا حجاب را کنار گذاشتند. قطعا موارد استثنا هم هست ولی در بین چندین خانواده بسیار مذهبی که شخصا میشناختم برای همه این حالت اتفاق افتاد.

  5. #715
    ApplyAbroad Guru marjanmohajer آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2009
    رشته و دانشگاه
    دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
    ارسال‌ها
    2,506

    پیش فرض پاسخ : تاثیرات روانی پدیده مهاجرت بر نسل اول و دوم مهاجران و مسئله بى هويتى

    دقيقا همين طوره جناب قلوب؛
    ضمن تشكر از اظهارنظرهاي مفيدتون، صحبت در همين است كه والدين چه بايد كنند تا اين تضاد بتدريج كمتر شود تا بچه با محيط جديد هماهنگ شود و خود والدين چه بايد بكنند تا اين تفاوت ها را بپذيرند.
    و حتما دوستان مطلع هستند كه روي سخن ما در مورد پذيرش نكات مثبت فرهنگ جديد است با علم به اينكه تاثير جامعه بر بچه ها بسيار قوي تر از ما هست بنابراين بايد خيلي سنجيده عمل كرد دور از هر گونه تعصبي كه مانع پيشرفت باشه.

  6. #716
    ApplyAbroad Veteran

    تاریخ عضویت
    Aug 2009
    ارسال‌ها
    654

    پیش فرض پاسخ : تاثیرات روانی پدیده مهاجرت بر نسل اول و دوم مهاجران و مسئله بى هويتى

    نقل قول نوشته اصلی توسط marjanmohajer نمایش پست ها
    اين كه از ميان آداب و اخلاق ايرانيان فقط چشم به بدي هاش دوخته باشيم يك نظر كاملا شخصي است ولي تعميم دادنش به كل افراد جامعه و زير سوال بردن عنوان تاپيك( كدام هويت ) كار صحيح و درستي نيست.
    شما چه بخواهيد و چه نخواهيد در صورتي كه فرزندنتان سنين اوليه اش را در ايران سپري كرده باشد، خواه يا ناخواه تحت تاثير فرهنگ اونجا قرار گرفته البته ديده ام افرادي را كه از بچگي بنا به دلايل خاص و تحت تاثير افكار والدين از ايران بذر تنفر در وجودشان رشد كرده.(استثنا هميشه هست)
    خوب فرزندي كه مدتي در ايران رشد كرده و هويتي هم تا اونموقع بدست آورده با پدر و مادر ايراني اش با تمام عقايد و باورهاشون، حالا به جامعه جديد مهاجرت مي كنه، پس درگير مسائل جديد جامعه و ارتباط با اون و خواسته هاي پدر و مادر خواهد شد.<<اين موضوع تاپيك ماست>>
    حالا چه از نظر برخي دوستان ما كلا فرهنگي هم داشته باشيم چه نداشته باشيم.
    هر چند كه كمي بي انصافي است اين نگرش و كمي زياد است برتردانستن مطلق فرهنگ غرب
    من به ايراني بودنم افتخار مي كنم و به فرزندانم هم آموخته ام كه از ايراني بودنشان هراسان نباشند و باعث خوشحالي ام است كه آن ها در اين مدت كوتاه تونستند سه بار نشان صداقت و راستگويي، احترام به حقوق ديگران را كسب كنند. البته اگه اين تفكر ايجاد نشه كه اونا اينجا به اين اخلاق دست پيدا كرده اند.
    من معتقدم انسان اگر بخواهد در هر شرايطي مي تواند خوبي و راستي را انتخاب كند و خصلت خود قرار دهد.
    من هم با این ایده مخالفم که چشم رو بر خوبی های یک جامعه با این قدمت بست و یکسره تمام گذشته را نفی کرد....البته این هم به این معنی نیست که جامعه ما دچار مشکل نیست.. نه برعکس جامعه ایرانی هزان مشکل داره و این به خاطر مسیر و روندی هست که جامعه در پیش گرفته.. روند گذاز از تکلیف به حق... هماره جامعه در این گذار دچار تشویش میشه.... تشویش در ارزش گذاری.... چیزی که به وضوح در تمام سطوح جامعه اون رو میبینیم... حال وقتی یه شخصی با این حال به یک مکان جدید میره با ارزش هایی بیگانه این تشویش بیشتر هم خواهد شد... اینه یک نفر سراسر دست به نفی گذشته میزنه .. خودش رو از غرق در مظاهر جامعه جدید میکنه . برخی هم کاملن برعکس عمل می کنن تا جایی که ره انزوا و دوری از جامعه جدید رو در پیش میگیرن... من گمان میکنم که باید یک راه حل میانه انتخاب کرد.. هم خوبی های جامعه پیشین و هم نیکی های جامعه پسین.... اینگونه فرد شاید کمتر دچار تعارض بشه و زندگی راحت تری داشته باشه....

    البته تجربه من میگه آدم های مذهبی دچار شدیدترین تعارض ها میشه... تا جایی که حاضر میشن دست به آدمکشی و قتل بزنن.. نمونه های زیادی هست.. همین اواخر یک مادر و پدر افغان تو کانادا ... یا همون مورد تو انگلستان که جدیدن حکمشون صادر شد
    "به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم / شمایل تو بدید م نه عقل ماند و نه هوشم"

  7. #717
    Senior Member blur آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    رشته و دانشگاه
    Horticulture-Medicinal Plants (Urmia University)
    ارسال‌ها
    902

    پیش فرض پاسخ : تاثیرات روانی پدیده مهاجرت بر نسل اول و دوم مهاجران و مسئله بى هويتى

    نقل قول نوشته اصلی توسط marjanmohajer نمایش پست ها
    دقيقا همين طوره جناب قلوب؛
    ضمن تشكر از اظهارنظرهاي مفيدتون، صحبت در همين است كه والدين چه بايد كنند تا اين تضاد بتدريج كمتر شود تا بچه با محيط جديد هماهنگ شود و خود والدين چه بايد بكنند تا اين تفاوت ها را بپذيرند.
    و حتما دوستان مطلع هستند كه روي سخن ما در مورد پذيرش نكات مثبت فرهنگ جديد است با علم به اينكه تاثير جامعه بر بچه ها بسيار قوي تر از ما هست بنابراين بايد خيلي سنجيده عمل كرد دور از هر گونه تعصبي كه مانع پيشرفت باشه.
    یه نکته مهم که من واقعا بهش اعتقاد دارم نهادینه کردن ولع برا فهمیدن، یاد گرفتن و مطالعه در یه فرد از کودکی هست.....نتیجه ش اینه که بچه از بچگی فکر کردن رو یاد می گیره...اینکه در مورد همه چیز فکر کنه، تجزیه و تحلیل کنه. و چون آموخته ها و اطلاعاتشم در اثر مطالعه زیاده بنابراین تمام بک گراندهای ذهنیش رو از محیط و چند نفر آدم دورو برش نمی گیره بلکه خودش میتونه تجزیه تحلیل کنه و انتخاب کنه. این فوق العاده مهمه... و در این صورت مطیع محض فرهنگ یه محیط و یا مردمی که دوربرش هستن (حالا هر فرهنگی) نخواهد بود. البته یه نقش دیگه والدین هم اینه که این اعتماد بنفس رو در بچه شون تقویت کنن تا بتونه طبق اون چیزی که با فکر و استدلال بهش رسیده عمل کنه و به قدرت قضاوت و تصمیم گیریش احترام بذارن و هرگز درکشو زیر سوال نبرن بلکه صرفا راهنماییش کنن و آپشن های جدید برا فکر کردن و انتخاب بدن. رابطه والدین و فرزندشون در هر حالت باید لبریز از اعتماد باشه. تا وقتی والدین حس کردن که فرزندشون در انتخاب مسیری دچار اشکال میشه بتونن راهنماییش کنن و بچه هم نه از سر اجبار بلکه بخاطر اعتماد به والدین به حرفا و شیوه ای که اونا معرفی میکنن فکر کنه. نهایتا این فرد گرچه پرواضحه که جاهایی اشتباه میکنه ولی نهایتا دارای یه شخصیت مستقل خواهد بود که قوه تمییز و تشخیص و قضاوت خواهد داشت و اینه که مهمه و تو هر محیط و شرایطی هم که باشه میشه مطمئن بود که توان تعقل داره....و در واقع در مقابل تقلید و اطاعت محض تو شرایط متفاوت بیمه شده.
    اگر آهسته از بال اين دره‌ی برهنه بر پنجه‌ی پا بگذريم،
    می‌بينی که همه‌ی چکاوک‌ها با دو چشم بسته می‌خوانند،
    پس بی‌جهت به هر شب تاريک شک مکن!
    گاه با پلک بسته هم می‌توان از پل به چشمه رسيد. س.ع صالحی




  8. #718
    ApplyAbroad Veteran
    shahrouz آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    رشته و دانشگاه
    PhD, Chemical Engineering- Monash Uni- Aus
    ارسال‌ها
    2,021

    پیش فرض پاسخ : تاثیرات روانی پدیده مهاجرت بر نسل اول و دوم مهاجران و مسئله بى هويتى

    درود

    دوستانی که فرهنگ و هویت قابل اعتنا در بین اطرافیانشان ندیدند لطفا به باقی دوستان عمومیت ندهند. این توهین به ایرانیان که آنها را در برخی مسائل پوچ بدانیم نشان از یک خود باختگی کامل می دهد، نه یک تلاش برای جذب نکاتت مثبت فرهنگ حدید. من اون اندازه که احترام برای اقوام وپدر ومادر، شرم و حیا در بیان و پوشش، مهربانی و از خود گذشتگی در نسل قبلی دیدم تصور نمی کنم تا ابد این موضوع رودر هیچ جایی ببینم. اینکه نسل فعلی فاقد چنین شاخصه هایی است چون از خود باخته است و همه چیز حتی نکات مثبت نسل گذشته را به دور ریخته است.
    از میان دو واژه انسان و انسانیت؛ ‬‫اولی در میان کوچه ها‬،‫و دومی در لابلای کتابها سرگردان است‬...
    PhD positions:Switzerland*** Netherlands***Norwa

  9. #719
    ApplyAbroad Guru
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    ارسال‌ها
    15,575

    پیش فرض پاسخ : تاثیرات روانی پدیده مهاجرت بر نسل اول و دوم مهاجران و مسئله بى هويتى

    در همین ارتباط نکته دیگری عرض کنم که نکته مهمی که بنظر من در فرهنگ ما از آن غفلت شده اهمیت تکثر آراست. اتفاقا همین که "احترام به بزرگتر" در فرهنگ ما برجسته شده بخاطر اینست که نقص عدم احترام به تنوع و تکثر آرا در فرهنگ ما پوشانده شود. شما میبینید همه ایرانیها در خصوص لزوم اتحاد و یگانگی و همبستگی ملی صحبت میکنند ولی ایا واقعا نبود اتحاد و همبستگی باعث خرابی وضع ایران شده است؟ برعکس هردفعه متحد و یکصدا شدیم مملکت را به پای نابودی کشاندیم! بنظر من اتفاقا برعکس آنچه در فرهنگ ملی و اجتماعی ایران کم داریم لزوم تشویق و توسعه تنوع آراست، و این امر ممکن نمیشود مگر اینکه آرا و نظراتی را که بنظرمان نادرست یا حتی مشمئزکننده و توهین آمیز میبینیم تحمل کنیم و اجازه بدهیم که این فرهنگ تکثرگرایی نهادینه بشود.

  10. #720
    ApplyAbroad Veteran
    shahrouz آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    رشته و دانشگاه
    PhD, Chemical Engineering- Monash Uni- Aus
    ارسال‌ها
    2,021

    پیش فرض پاسخ : تاثیرات روانی پدیده مهاجرت بر نسل اول و دوم مهاجران و مسئله بى هويتى

    نقل قول نوشته اصلی توسط ghlobe نمایش پست ها
    در همین ارتباط نکته دیگری عرض کنم که نکته مهمی که بنظر من در فرهنگ ما از آن غفلت شده اهمیت تکثر آراست. اتفاقا همین که "احترام به بزرگتر" در فرهنگ ما برجسته شده بخاطر اینست که نقص عدم احترام به تنوع و تکثر آرا در فرهنگ ما پوشانده شود. شما میبینید همه ایرانیها در خصوص لزوم اتحاد و یگانگی و همبستگی ملی صحبت میکنند ولی ایا واقعا نبود اتحاد و همبستگی باعث خرابی وضع ایران شده است؟ برعکس هردفعه متحد و یکصدا شدیم مملکت را به پای نابودی کشاندیم! بنظر من اتفاقا برعکس آنچه در فرهنگ ملی و اجتماعی ایران کم داریم لزوم تشویق و توسعه تنوع آراست، و این امر ممکن نمیشود مگر اینکه آرا و نظراتی را که بنظرمان نادرست یا حتی مشمئزکننده و توهین آمیز میبینیم تحمل کنیم و اجازه بدهیم که این فرهنگ تکثرگرایی نهادینه بشود.
    احترام به والدین البته منظورم بود نه بزرگتر. این احترام هم ربطی به این مسائلی که شما می فرمایید ندارد. کسانی که برای ما تا سراپای وجودشون زحمت کشیدند، وقت گذاشتند، از زندگیشان جوانیشان گذشتند شایسته احترامند! نه اینکه بعد از 20 سالگی فراموششون کنیم( منظورم شما نیستی تو رو خدا اینو در نظر بگیرید!)
    از میان دو واژه انسان و انسانیت؛ ‬‫اولی در میان کوچه ها‬،‫و دومی در لابلای کتابها سرگردان است‬...
    PhD positions:Switzerland*** Netherlands***Norwa

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •