صفحه 9 از 74 نخستنخست 1234567891011121314151617181959 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 81 تا 90 , از مجموع 731

موضوع: تاثیرات روانی پدیده مهاجرت بر نسل اول و دوم مهاجران و مسئله بى هويتى

  1. #81
    ApplyAbroad Guru marjanmohajer آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2009
    رشته و دانشگاه
    دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
    ارسال‌ها
    2,506

    پیش فرض پاسخ : تاثیرات روانی پدیده مهاجرت بر نسل اول و دوم مهاجران و مسئله بى هويتى

    روش دیگری که برخي از نوجوانان از آن برای کاهش اضطراب های ناشي از بحران هویتی، استفاده مي كنند، حذف کامل هر گونه شباهت با فرهنگ والدين و تبدیل كردن کامل خود به مدلی که فرهنگ حاکم ارائه می دهد، است. ماندد تغییر اسم، رنگ مو، نحوه لباس پوشيدن، سوراخ كردن گوش (در پسران) و....این مسئله گاهي به شكل تحقير كردن فرهنگ خانوادگي و اعتقادات پدر و مادر ديده مي شود. در اين شكل، نوجوان از صحبت کردن به زبان مادری با وجود مسلط بودن بر آن خوداري مي كند، در مجامع و گروه هاي هم زبان هاي خود شركت نمي كند و حتي اصل و نسبش را هم پنهان مي كند و مدام در حال ايراد گرفتن از پدر و مادر خويش است.

    از ديدگاه روانشناسي، این روش اضطراب های زیادی ايجاد مي كند. ترس از دست دادن حمایت والدين، ترس ضربه زدن به خانواده، احساس خیانت و در نهايت عدم احساس آرامش.

  2. #82

    پیش فرض پاسخ : تاثیرات روانی پدیده مهاجرت بر نسل اول و دوم مهاجران و مسئله بى هويتى

    شاید جای گفتنش اینجا نباشه، اما این تغییر هویت و تغییر فرهنگ به نظر من خیلی هم خوبه
    مخصوصن برای من نوعی که یکی از بزرگترین دلایل رفتنم فرار از فرهنگ خاله‌زنک و -بلانسبت همه ی عزیزان- فضول ایرانیه که به خودشون اجازه سرک کشیدن توی مخفی‌ترین زوایای زندگی آدم رو می‌ده!
    منی که ذاتن درونگرا هستم و در کل زندگیم 2 تا دوست صمیمی داشتم و اوج تفریحم گردش‌های 2 نفره باهاشون بوده و ترجیح می‌دم تنهایی برم سینما یه فیلم خوب ببینم تا قاطی یه جماعتی باشم که هیچ وجه مشترکی باهاشون ندارم... برای من نوعی فرهنگ فردگرای غرب ایده‌آله!
    خدا رو شکر فرزندی هم ندارم و اگر باز این توقعات خانواده و عشق پدر و مادرهای گرامی به نوه بذاره، هرگز هم نمی‌خوام داشته باشم که حالا تناقض و فرهنگ دوگانه پیدا کنه!

    کلن ترک وطن مثل یه ترازوئه که باید کفه‌ی خوبی‌هاش به بدی‌هاش سنگینی کنه تا منطقی باشه
    برای اکثریت، این فرهنگ جدید و دوگانگی می‌ره تو کفه‌ی منفی
    اما خوشبختانه از دید من،‌ این یه خصوصیت مثبت بسیار بزرگه!

  3. #83
    ApplyAbroad Hero anihoo آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    ارسال‌ها
    1,695

    پیش فرض پاسخ : تاثیرات روانی پدیده مهاجرت بر نسل اول و دوم مهاجران و مسئله بى هويتى

    من کاملا حرفهای هدی خانوم رو میفهمم.... و راستش اگر خیلی نظر نمیدم برای اینه که تا وقتی نرفتم و به قول معروف خودم وارد گود نشدم نمیتونم به کسی بگم لنگش کن....
    ولی من هم خیلی دنبال فرهنگ رایج کشورم نیستم... البته نه از اون نظر که ایشون میگن... بلکه منظورم همون قسمتهای خوبشه.....
    من یه تفکر مخصوص به خودم رو دارم که خیلی زیاد توی فرهنگ نمیگنجه نه فرهنگ اینور و نه فکر میکنم فرهنگ اونور ....
    فقط نکته مثبت اونور اینه که راحت تر میتونم خودم باشم.... گرچه بهرحال کسی که همرنگ جماعت نباشه کارش سخته....
    ولی درمورد بچه ها سعی من توی زندگی همیشه این بوده که به تفکرشون احترام بگذارم و اجازه بدم خودشون تصمیم بگیرن....
    این خودشون تصمیم بگیرن به این معنیه که به بهانه ی راهنمایی و دادن نظر خودم رو تحمیل نکنم... چون بچه ها توی سن پایین خیلی تحت تاثیر والدینشون هستند و اگه مادر و پدر طرفدار نظریه ای باشند بچه ها هم به همون سمت میرن....
    بگذارین یک مثال بزنم.... من خودم سعی میکنم دروغ نگم... و خیلی برام سخته دروغ گفتن در حدی که بقول یک عزیزی "تو از تنبلی ته که دروغ نمیگی".... اما هیچ وقت بچه هام رو مجبور نکردم که دروغ نگن... حتی نصیحتشون هم نکردم که دروغ گویی کار بدیه.... میدونم که خیلیها با نظر من مخالف هستند.... ولی خب با این روشی که من دارم وقتی به کشور دیگه ای بریم موضوع فرهنگ برامون تبدیل به یه موضوع جالب قابل بررسی میشه نه یک معضل!
    اما همیشه این رو هم در نظر دارم که حالا بذار برم ... شاید نظرم عوض شد!!!!
    به هرکجا که روی آسمان به رنگ شیشه های عینکی ست که به چشم زده ای.

    Landing :2014



  4. #84
    ApplyAbroad Hero
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    ارسال‌ها
    1,332

    پیش فرض پاسخ : تاثیرات روانی پدیده مهاجرت بر نسل اول و دوم مهاجران و مسئله بى هويتى

    چند نکته و سوال از نویسنده اصلی تاپیک marjanmohajer:

    - به نظر من تاپیک عمدتا در باب نسل دومی هاست و از صفحه اول به بعد تقریبا تمامی موضوعات حول نسل دوم بوده. بنابراین اسم تاپیک باید به نسل دوم تغییر پیدا کنه یا اینکه به نسل اول هم بپردازیم. البته در طول این تاپیک به تسل اول هم پرداخته شده اما عمدتا به عنوان پدر و مادر و نه به عنوان یک مهاجر تازه وارد. می دونم که لزوما رفتن برای تحصیلات را نمیشه مهاجرت قلمداد کرد ولی حضور لااقل چند ساله در محیط یک کشور دور می تونه چالش های زیادی را برای فرد ایجاد کنه بماند که تا جایی که ما می دونیم اکثرکسانی که برای تحصیل به خارج از کشور(کانادا) می روند بعد از تحصیلات به کشور باز نمی گردند.
    تازگی مثلا یکی از دوستان تاپیکی در مورد مزایا و معایب کلونی ایرانی و عضو شدن در آن ایجاد کرده بودند یا تاپیکی با عنوان شوک فرهنگی و غم عربت و راهکار های مقابله با آن در تاپیک وجود داره. منظورم اینه که خیلی از دغدغه های بچه ها(به خصوص افرادی که برای تحصیل میروند و به نحو قاطع نمی دونند بعد از اتمام تحصیلات چه راهی را انتخاب می کنند) مربوط به مشکلات نسل اولی هاست.

    - سوالی که دارم اینه که آیا از دید یک فردی که تجربه این پروسه های مهاجرت را داشته و داره می نویسید یا اینکه خودتون اینطور تجربه ای نداشتید(البته این در مورد مطالبی دلالت می کنه که نظر شخصی خود شما باشه)

    - منبع مطالب، عمدتا از کتاب های جامعه شناسی و/یا صحبت های جامعه شناسان هست؟ آیا منابع دیگری هم داره مثل تجربه افراد یا دوستان و نزدیکان؟

    متشکر
    inactive account

  5. #85
    ApplyAbroad Guru marjanmohajer آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2009
    رشته و دانشگاه
    دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
    ارسال‌ها
    2,506

    پیش فرض پاسخ : تاثیرات روانی پدیده مهاجرت بر نسل اول و دوم مهاجران و مسئله بى هويتى

    با توجه با صحبت هاي پيش آمده بد نيست اين مطالب را نيز به گفته ها اضافه كنيم.

    به طور كل فرهنگ پذيري يعني تطبيق عميق فرد با موازين اجتماعي و هنجارهاي يك جامعه و آن را به دو دسته تقسيم مي كنند: يك سويه و دو سويه.

    فرهنگ پذيري يك سويه يعني اينكه فرد در پذيرش ارزش ها و معيارها نقشي منفعل داشته و خودش تاثيري بر اين ارزش ها و هنجارها نمي تواند داشته باشد. اين نوع فرهنگ پذيري به كودكان مربوط مي شود كه در آن كودك به تدريج و در ابتدا از طريق خانواده با واقعيات جامعه و خوبي ها و بدي ها آشنا مي شود. اين روند آشنايي از دو طريق آگاهانه وناآگاهانه صورت مي پذيرد.

    انتقال ناآگاهانه ارزش ها و هنجارها، از طريق الگو برداري و سرمشق قرار دادن كردار و گفتار والدين و اطرافيان، اتفاق مي افتد. از آن جهت كه شخصيت كودك در اين مرحله شكل گيري و پايه ريزي مي شود، اين مرحله، مرحله اي بسيار حساس مي باشد. اما انتقال آگاهانه آن است كه در آن والدين به صورت مستقيم، با امر و نهي كردن و تشويق و تنبيه كردن، كودك را با ارزش ها و معيارهاي اخلاقي و آنچه خودشان به آن معتقدند و ترجيح مي دهند، آشنا كرده و مي كوشند تا بسته به برداشت و دانسته هايشان، كودك را اجتماعي و صاحب فرهنگ كنند.

    آشنايي و هماهنگي عميق كودك با هنجارها و ارزش ها چه آگاهانه و چه ناآگاهانه، از اين رو اهميت ويژه دارد كه جرياني يك سويه بوده و ذهن كودك آماده پذيرش و دريافت ديده ها و شنيد ها مي باشد.

    اما جريان فرهنگي شدن در بزرگسالان جرياني دوسويه است كه در مورد افرادي اتفاق مي افتد كه شخصيتشان شكل گرفته و فرهنگي قابل پيش بيني دارند و به همين دليل روند فرهنگ پذيري در آن ها، پيچيده بوده و بحث خود را دارد كه سعي مي كنم بعدا در مورد آن گفتگو كنم.

  6. #86
    ApplyAbroad Guru marjanmohajer آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2009
    رشته و دانشگاه
    دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
    ارسال‌ها
    2,506

    پیش فرض پاسخ : تاثیرات روانی پدیده مهاجرت بر نسل اول و دوم مهاجران و مسئله بى هويتى

    نقل قول نوشته اصلی توسط sysco نمایش پست ها
    چند نکته و سوال از نویسنده اصلی تاپیک marjanmohajer:

    - به نظر من تاپیک عمدتا در باب نسل دومی هاست و از صفحه اول به بعد تقریبا تمامی موضوعات حول نسل دوم بوده. بنابراین اسم تاپیک باید به نسل دوم تغییر پیدا کنه یا اینکه به نسل اول هم بپردازیم. البته در طول این تاپیک به تسل اول هم پرداخته شده اما عمدتا به عنوان پدر و مادر و نه به عنوان یک مهاجر تازه وارد. می دونم که لزوما رفتن برای تحصیلات را نمیشه مهاجرت قلمداد کرد ولی حضور لااقل چند ساله در محیط یک کشور دور می تونه چالش های زیادی را برای فرد ایجاد کنه بماند که تا جایی که ما می دونیم اکثرکسانی که برای تحصیل به خارج از کشور(کانادا) می روند بعد از تحصیلات به کشور باز نمی گردند.
    تازگی مثلا یکی از دوستان تاپیکی در مورد مزایا و معایب کلونی ایرانی و عضو شدن در آن ایجاد کرده بودند یا تاپیکی با عنوان شوک فرهنگی و غم عربت و راهکار های مقابله با آن در تاپیک وجود داره. منظورم اینه که خیلی از دغدغه های بچه ها(به خصوص افرادی که برای تحصیل میروند و به نحو قاطع نمی دونند بعد از اتمام تحصیلات چه راهی را انتخاب می کنند) مربوط به مشکلات نسل اولی هاست.

    - سوالی که دارم اینه که آیا از دید یک فردی که تجربه این پروسه های مهاجرت را داشته و داره می نویسید یا اینکه خودتون اینطور تجربه ای نداشتید(البته این در مورد مطالبی دلالت می کنه که نظر شخصی خود شما باشه)

    - منبع مطالب، عمدتا از کتاب های جامعه شناسی و/یا صحبت های جامعه شناسان هست؟ آیا منابع دیگری هم داره مثل تجربه افراد یا دوستان و نزدیکان؟

    متشکر
    دوست عزيز ضمن قدرداني از توجه شما، مقصود من از ايجاد اين تاپيك، بنا به دليل داشتن فرزند و در تعامل با ديگر والدين و برخورد ولمس مشكلات ودغدغه هاي آنان بوده و بنابراين ابتدا به طور مختصر به مشكلات نسل اول و سپس وسيع تر به نسل دومي ها پرداخته ام و در بيان مطالب از رهنمودهاي جامعه شناسان، روانشناسان و تجربيات شخصي خويش، استفاده كرده ام.

    همان طور كه در پست قبلي اشاره كردم، سعي در به اشتراك گذاشتن مطالبي در مورد مشكلات نسلي كه فعلا تنهاست، خواهم داشت.

  7. #87
    ApplyAbroad Guru marjanmohajer آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2009
    رشته و دانشگاه
    دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
    ارسال‌ها
    2,506

    پیش فرض پاسخ : تاثیرات روانی پدیده مهاجرت بر نسل اول و دوم مهاجران و مسئله بى هويتى

    و روشي كه روانشناسان اجتماعي آن را از ايمن ترين راهكارهاي تطابق فرهنگي مي دانند، روشي است كه آن را نام فرهنگ سوم مي نامند.

    فرهنگ سوم تركيبي است از پذيرش نقاط مثبت هر دو فرهنگ كه در آن نو جوان مي كوشد تا در عين اينكه تا به ارزش هاي فرهنگ ميزبان عمل كند و شبيه آن باشد، سعي در حفظ كردن تفاوت هاي فرهنگي خود از نظر هويتي نيز، دارد.او در اين روش فرهنگ جديدي را ايجاد مي كند كه در آن ارزش هايي از هر دو فرهنگ را جا داده است و كوشش مي كند تا تضادهاي ميان دو فرهنگ را به كمترين ميزان ممكن كاهش دهد. اين فرد امتيازات دو فرهنگ را حفظ مي كند و موارد ناخوشايند و دست و پاگيرش را كنار مي گذارد.

    كاركرد اين روش به اين صورت است كه نوجوان مي تواند همزمان از تعلقش به هر دو فرهنگ بهترين استفاده را ببرد، به هر دو آن ها احساس تعلق بكند و حمايت هر دو گروه را نيز داشته باشد. به عنوان مثال: آزادي هاي اجتماعي و فردي را از فرهنگ ميزبان و حمايت والدين و دريافت محبت و همبستگي هاي گروهي را از فرهنگ خانوادگي در اين فرهنگ جديد به دست مي آورد.

  8. #88
    ApplyAbroad Guru marjanmohajer آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2009
    رشته و دانشگاه
    دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
    ارسال‌ها
    2,506

    پیش فرض پاسخ : تاثیرات روانی پدیده مهاجرت بر نسل اول و دوم مهاجران و مسئله بى هويتى

    تعلق همزمان به دو فرهنگ علاوه بر استفاده از مزيت هاي آن ها باعث شده كه نوجوان بتواند داشته هايي بيشتر از دوستان كانادايي خود داشته باشد ( مراسم فرهنگي، جشن سال نو دو بار در سال و ارتباط با دو گروه فرهنگي متفاوت ). از آنجا كه متفاوت بودن و پيدا كردن و نشان دادن تصويري منحصر به فرد از گرايشات دوران نوجواني است، بنابراين او مي تواند به اين طريق تصويري متمايز از خود ارايه كند و اين باعث افزايش اعتماد به نفسش خواهد شد ولي گاهي اين تفاوت مي تواند ايجاد حسي منفي در نوجوان بشود چون او اين تفاوت را عامل جدايي ميان خود و ديگران مي داند.

    تضاد ميان خواسته ها و احساسات از ويژگي هاي دوران نوجواني است كه در فرزندان مهاجر بيشتر نمايان مي شود و نوجوان بر اساس ساختار روحي و رواني و شرايطي كه در آن قرار دارد يكي از دو حالت بالا را بيشتر تجربه خواهد كرد.

  9. #89
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Apr 2012
    ارسال‌ها
    1

    پیش فرض پاسخ : تاثیرات روانی پدیده مهاجرت بر نسل اول و دوم مهاجران و مسئله بى هويتى

    سلام، بله ، دوست مثبت انديشمون راست ميگه زندگي انسان رو افكارش ميسازه ، كلا اگر انسان هدف خود را در زندگي مشخص كند و به رسيدن به آن علاقه داشته باشد حاضر است مشكلات بيشتري را تحمل كند،و براي رسيدن به هدفش برنامه ريزي مي كند و براي خودش تصميم هاي تازه مي گيرد ، و شايد با خودش اين طور فكر كند كه من خدا را دارم و اگر او را دوست داشته باشم او هميشه و همه جا به من كمك خواهد كرد و من تمام سعي خود را براي رسيدن به هدفم مي كنم حتي اگر در بياباني تنها باشم خدا را دارم و به هدفم خواهم رسيد،البته اين تجربه شخصي خودم است كه اگر خوبي كردي خوبي مي بيني شك نكن دوست من ، و بالعكس ، بدان كه همان بدترين انسان هم روحيه لطيفي دارد و اگر به او احترام بگذاري خوشحال مي شود شايد تشكر نكند ولي دوست دارد،بالاخره اگر در هر جاي دنيا هم باشي بايد وخبوبي هاي رسيدن به اهدافت را مرور و بازبيني ذهني كني تا انرژي بگيري . البته قبول دارم جدايي از خانواده براي 90 درصد افراد مشكل است ولي بايد خلاء آن را جايگزين كرد و يك كنار نبايد نشست و غصه خورد.............................

  10. #90
    ApplyAbroad Guru marjanmohajer آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2009
    رشته و دانشگاه
    دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
    ارسال‌ها
    2,506

    پیش فرض پاسخ : تاثیرات روانی پدیده مهاجرت بر نسل اول و دوم مهاجران و مسئله بى هويتى

    نکته ی قابل توجه درنوجوانان "فرهنگ سوم"اين است كه قابلیت نسبی نگری نسبتا زياد به فرهنگ ها، در آن ها وجود دارد. از فرهنگ ایرانی انتقاد می کنند، بدون اینکه احساس کنند به "احساس ایرانی بودنشان" لطمه ای وارد شود هر چند كه این انتقادها گاهی با احساس گناه همراه است. در حقیقت بسیاری مواقع این انتقادها، مسائلی است که در خانواده های خود و اطرافیانشان مشاهده می کنند.
    مثلا سخت گیر بودن پدر و مادر ایرانی( خصوصا اگر فرزندشان دختر باشد) درباره بیرون رفتن، مسافرت رفتن دختر و دوست پسر گرفتن. یکی از نکات دیگری که بعضی از این نوجوانان به عنوان انتقاد به فرهنگ ایرانی عنوان می کنند، اهمیتی است که ایرانیان در تصویر ايجاد شده از خود در دیگران، مي دهند و اسم آن را آبرو می گذارند و يا اینکه در رابطه با فرزندانشان بیش از اندازه حالت حمایتی در همه شرايط، دارند.
    البته بايد ذكر شود كه اين نوجوانان در كل ارزش بيشتري براي فرهنگ كانادا قائل هستند.
    ویرایش توسط marjanmohajer : April 13th, 2012 در ساعت 01:23 AM

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •