خوب حالا مي ريم به سراغ بعضي از نشانه هاي شوك فرهنگي :
- بيشترين حد نگراني در اين مورد است كه فرد تازه وارد احساس مي كند هر چيزي كه تازه و غريب است ممكن است تميز نباشد. اين فكر حتي در مورد آب خوردن و غذا و ظروف رستوران ها، و مكان جديد خواب شما هم پيش مي آيد.
- احساس ترس از تماس فيزيكي با افراد جديد و خدمه هاي مكان هاي عمومي.
- احساس بي پناهي و از دست دادن وابستگي هاي ناگهاني مليت كشور خودتان.
- احساس خشم و كمي هم نا اميدي در خصوص تاخير در انجام كارهايتان و دلايلي كه باعث آن تاخير شده است.
- ممانعت از يادگيري فوري زبان كشور تازه.
- نگراني بيش از حد از اين كه فريب خورده باشيد و يا از شما دزدي شده باشد ( به عبارت خودموني نگراني از اينكه نكند سرتون كلاه رفته باشد)
- نگراني بيش از حد در مورد دردهاي بدني كم و ناچيز و تغييرات پوستي كه در اثر تغيير آب و هوا ممكن است به وجود آيد
- و در آخر اين حس وحشتناك ميل به بازگشت به وطن، به محيطي آشنا، ديدن آشنايان و درد و دلي مفصل با افرادي كه به آنها وابستگي داشتيد .
بايد متذكر شوم درجه شوك فرهنگي و بروز اين نشانه ها كاملا در افراد متفاوت است، و افراد معدودي هستند كه از پس اين شوك اوليه بر نمي آيند ولي بسياري قدم به قدم پيشرفت كردند و به درجه بالايي از تطبيق به محيط جديد خود رسيدند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)