صفحه 12 از 12 نخستنخست ... 23456789101112
نمایش نتایج: از شماره 111 تا 118 , از مجموع 118

موضوع: PHD of Chemistry in Canada & USA

  1. #111
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    ارسال‌ها
    1

    پیش فرض پاسخ : PHD of Chemistry in Canada & USA

    سلام دوستان ميخواستم بدونم براي رشته شيمي اگر ويزا امريكا رو داشته باشم و ايدي كارت ايالت اريزونا رو و در حال تحصيل رشته شيمي دانشگاه شهيد بهشتي باشم امكانش هست ك براي ادامه همون ليسانس اپلاي بگيرم از دانشگاه هاي اريزونا؟ و اوضاع فاند هاي براي رشته شيمي چجوريه؟معدلم هم16.80هستش

  2. #112
    ApplyAbroad Hero chemistrymaste آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    رشته و دانشگاه
    Biophysical and Bioanalytical Chemistry
    ارسال‌ها
    1,261

    پیش فرض پاسخ : PHD of Chemistry in Canada & USA

    سلام دوستان هم رشته ای عزیزم


    دور و بر یه ساله که میخوام اینا رو بنویسم.


    یه قسمت خیلی خیلی مهم از زندگی من هست و حتی اگر روزی، این نوشته من، دست یه نفر رو بگیره و کمکش کنه که درست تصمیم بگیره، من کارمو کردم.
    این پست من برای اونایی هست که شرایط خودمو دارن:
    فوق لیسانس رو توی ایران گرفتن
    و دارن به این فکر میکنن که برای دکترا از ایران خارج بشم یا فوق لیسانس مجدد؟
    من هر دو تا امکان رو داشتم برای ادامه تحصیل، و فوق لیسانس مجدد رو نتخاب کردم.
    چرا؟
    1. چون از دو سه سال قبل ترش فانتزیم بود که برم توی یه کشور متفاوت از کشور خودم مستر بگیرم ببینم چجوریه و مقایسه کنم.
    2. یه هموطنی لطف کرد و بهم گفت که بهتره مستر بیام بخونم مجددا چون هم برای کار پیدا کردن در اینده کمتر به مشکل میخورم و هم اینکه اگه خب خیلی خوشم بیاد میرم پی اچ دی هم میگیرم.
    منم اعتماد کردم و خدا توکلی (یکمیم الله بختکی) شروع کردم به مکاتبه و بعد از گرفتن پذیرش هم برای فوق و هم برای دکترا، فوق مجدد رو انتخاب کردم و ویزا هم گرفتم و اومدم. اکثرا میگن مستر مجدد ویزا نمیگیره. نمیدونم مستر مجدد اصلا پذیرش نمیدن.
    من به این چیزا اعتقادی نداشتم و ندارم. اعتقادمم اینه که اون چیزی که شما به اون ایمان دارین اتفاق میفته. ایمان داشتم که ویزا میگیرم و گرفتم.
    پس خیلی چیزا به خود خود شما ربط داره و به باور و ایمانتون
    اما الان،
    بعد از یه سال و چهار ماه
    میخوام حقایقی رو با شما share کنم.
    اینا رو بعد ازینکه اینجا اومدم متوجه شدم.
    یعنی توی محیط قرار گرفتم و به تدریج یادشون گرفتم.
    مزایای گرفتن مستر، یا مستر مجدد چیا هستن؟!
    اینجوری شروع کنیم
    فقط قبل از همه چیز
    اطلاعاتی که دارم اینجا با شما به اشتراک میذارم
    اطلاعات و تجربیات شخصی خودمه.
    یعنی ازین و اون و کامیونیتی ایرانی نشنیدم و در حد "حرف" نیستن.
    در ثانی
    دارم درباره کانادا صحبت میکنم.


    • چرا استادا تعداد فاندهایی که برای مستر در اختیار دارن برای دانشجوهای اینترنشنال کمتر از پی اچ دی هست؟


    دلایلش زیاده
    چند تایی که به ذهنم میرسه:


    - تصور کنین
    تو دانشگاه رایرسون دارین درس میخونین، یعنی دانشجوی لیسانس دانشگاه رایرسون هستین
    سیستم تحصیلی undergrad توی کانادا اینجوریه که مثل ایران نیست که فقط یه کارشناسی داره.
    Minor
    Major
    Double degree
    Honor specialization
    جزو اینها هستن
    یعنی تو وقتی وارد دانشگاه میشی حق داری یکی از اینا رو انتخاب کنی و فردا که فارغ التحصیل شدی میگی مثلا:
    من لیسانس فیزیک هستم با درجه honours
    فرق اینها توی چیه؟


    Major یعنی توی دو تا گرایش (مثلا مهنندسی عمران و کامپیوتر) داری درس میخونی
    ولی بیشتر کورسهات رو باید توی اون رشته اصلیه بگذرونی و یکی از این دو رشته اصلی هست و درساش سنگینه و یکی فرعی هست.
    Double degree یعنی در نهایت با دو تا مدرک فارغ التحصیل میشی
    اینجا و توی وب سایتهای مشابه هر دانشگاهی میشه توضیحات رو پیدا کرد.
    https://admissions.carleton.ca/faqs/...r-and-a-minor/


    تا آخرین لحظه هم دست شما بازه
    یعنی میتونی سال سوم دانشگاه یهویی از minor به honors تغییر درجه بدی.


    اونایی که میخوان بعدها یه فوق لیسانسی چیزی بگیرن
    باید با درجه honors فارغ التحصیل بشن
    و یکی از الزامات فارغ التحصیل شدن با این درجه توی علوم پایه، اینه که هشت ماه آخر تصیلتو بری زیر دست یه استادی کار کنی.
    یعنی روی یه پروژه کار کنی.
    یعنی از اول ترم پاییز که میشه سپتامبر تا آخرای وسطای اپریل که دیگه presentation رو ارائه میدی و تز رو میبندی.


    اصلا قرار نیس شق القمری صورت بگیره
    اتفاق خاصی بیفته
    میای 4 تا چیز یاد میگیری و دو تا ازمایش انجام میدی و میری.

    چرا اینا رو گفتم؟
    ربط اینا به مسترز و پی اچ دی چیه؟


    دو تا کیس رو بررسی کنیم:
    صفدر از دانشگاه ایران توی تهران میخواد اپلای کنه برای دکتر بروکر توی دانشگاه رایرسون،
    و جو از دانشگاه رایرسون، که الان دانشجوی سال اخر لیسانس هست و با درجه honors قراره فارغ التحصیل بشه هم اپلای میکنه. جو توی همین گروه دکتر بروکر پروژه لیسانسشو انجام داده.
    خب یه دوره مستر دو ساله کوتاه هست.
    استاد همین جو قبلا باهاش کار کرده چونکه جو سال اخر رو با همین گروه کار کرده برای پروژه ش، بیشتر میشناسدش
    جو هشت ماه آزمون و خطا داشته (گاهی وقتا بچه ها یه سال میمونن اینجا توی گروه)
    دیگه الان حداقل بلده با دستگاهها چطوری کار کنه
    توی group meeting ها شرکت کرده
    زبان مادریش انگلیسی هست
    فرهنگ کانادا رو بلده
    این قضیه فرهنگ کانادا که میگم ممکنه براتون خیلی ساده باشه که ما میریم درس بخونیم چه ربطی به فرهنگ داره؟
    تو کشوری مثل کانادا فرهنگ بسیار بسیار موثر هست.
    شما باید culture رو بلد باشین که بتونین توی گروه دووم بیارین وگرنه میشه جنگ اعصاب
    دوست پیدا نمیکنین
    کاناداییا اهل ریسک نیستن و اگه ببینن یکی فرهنگو نمیدونه باهاش وارد هیچ ارتباطی نمیشن.
    و یه دلیل منزوی بودن یه سری از ایرانیا همینه.
    در نتیجه تعداد فاندهایی که برای دوره مستر در اختیار دانشجوهای اینترنشنال قرار میگیره کمتر هست.
    چون یه دوره دو ساله هست
    و استاد میخواد یکی رو بیاره که حداقل میشناسدش. و بهش اعتماد داره.
    شما در چه حالتی میتونین این فاند رو به خودتون اختصاص بدین؟
    در صورتی که اعتماد استاد رو جلب کنین!!
    دقت کنین
    استاد براش مهم نیست شما چند تا مستر گرفتین.
    من قبل از اینکه بیام اینجا، 100 درصد آدمایی که میشناختم (همه شون بدون استثنا) میگفتن احتمال اینکه بهت پذیرش بدن توی رشته خودت مجددا خیلیییی کمه. ولی من با همین رشته و با همون دپارتمان سابق فوق اولم پذیرش گرفتم.
    بهتره که دو رشته کپی هم نباشن. چون سفارت شاید شاید بگه خب بیمار هستی همین کاری که توی کشورت انجام دادی و باز میتونی بدی رو بری یه جا دیگه هم انجام بدی؟ ولی واقعا استادا براشون مهم نیست.
    و به خاطر همون قضیه اعتماده هست که بچه های ما نمیتونن پذیرش مستر بگیرن.
    ولی اگه بتونین اعتماد یه استاد رو جلب کنین
    خب میتونین پذیرش بگیرین!
    اینکه چجوری اعتماد یه استاد رو جلب کنین و بهش نشون بدین که آدم کاری ای هستین، خیلی خیلی به متن ایمیلی که مینویسین و به مصاحبه تون بستگی داره و به اینکه داستان خوبی برای سابقه تحصیلتون داشته باشین.


    ولی در حالت کلی،
    یه کشش خاصی در اساتید هست برای استخدام کردن دانشجوی پی اچ دی، تا مستر.
    چرا؟
    البته بستگی به دانشجوئه هم داره
    من چند تا ایرانی و غیر ایرانی میشناسم که استادشون کلافه شدن و تهش به اینا گفتن یه مستر بگیر برو جون مادرت.
    ولی در حالت کلی اگه شما بیاین اینجا
    و استاد حس کنه سر و کله زدن با شما بسیار راحته و میتونه به شما اعتماد کنه و خیالش راحته که وقتی سفر رفت شما کل ازمایشگاهو بدون جنگ و دعوا و شکستن سر بقیه و جنگ کردن سر استفاده از دستگاهه (اتفاقی که توی تمام ازمایشگاهها افتاده و میفته و اتفاقا کاناداییا و غیرکاناداییا هر دو گروه به اندازه مساوی نقش دارن در اون)
    اداره میکنین و یا حداقل توش زندگی میکنین به خوبی و خوشی، یا به شما دانشجو میده و شما اونو درست تربیت میکنین و تحویل ازمایشگاه میدین و بعد باز این تکرار میشه و تکرار میشه
    محاله که بذاره شما برین بعد از مستر. دوست داره بمونین کار کنین خب.
    ادامه در پست بعدی




    "We believe in "Possibility

    به هر چیزی که فکر کنید از ته دلتون، بهش میرسید!

  3. #113
    ApplyAbroad Hero chemistrymaste آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    رشته و دانشگاه
    Biophysical and Bioanalytical Chemistry
    ارسال‌ها
    1,261

    پیش فرض پاسخ : PHD of Chemistry in Canada & USA

    ادامه پست قبلی:
    ولی در حالت کلی چرا اساتید ترجیح میدن که دانشجوی پی اچ دی بگیرن توی کانادا؟
    به چند دلیل:
    - دانشجو میاد، شش ماه اولو حسابی همه چیزو یاد میگیره و 4 و نیم الی 5 سال فرصت داره که خدمات ارائه کنه.
    - دقت کنین، شما دوست دارین یه بار 100 میلیون بدین و یه ماشین خوب بخرین و خیالتون راحت باشه که این خوب کار میکنه
    یا دو تا پراید بخرین و هر لحظه روح و روانتون به خطر بیفته که این چیه خریدم؟ نمیگم آدمی همون ماشینه، یه مثال بی ربط ساده زدم که بگم که یه دانشجو داشته باشی و شش ماه اولو چیز یاد بگیره و خیالتون دیگه راحت باشه که 5 تا دانشجو بعد از خودش تربیت میکنه خیلی بهتره تا که هر روز یکی برای مستر از ایران بیاد و سر دو سالم بگه من رفتم بای بای.
    وقتی یکی برای دکترا میاد ریسک زیادی داره که طرف درسخون باشه نباشه، بتونه توی گروه جوش بخوره و روابط خوبی برقرار کنه یا نه (چون ما اینجا جنگ و دعوا در حد اداره پلیس رفتن و بازداشت و پاسگاه رفتن دیدیم بین مهاجرا) دیگه استاده میگه به به! خیالم برای 4 پنج سال راحت شد.
    دقت کنین
    اینجا ما دانشجوهایی داریم که بهشون سلام کنی دعوا راه میندازه و حتی خود استاده هم سعی میکنه بر حذر باشه ازینا
    یعضیا واقعا تنبلن و استاد شش ماه زور میزنه و میبینه نمیشه که اینو سر راه بیاره و میگه برو پی کارت
    از یه طرف سیستم کانادا بر اساس اعتماد بنا شده
    یعنی مثلا اگه کمیستری خوب کار کنه استادش به همین سادگی ای که الان میگم دو تا دانشجوی دختر دیگه رو از ایران میگیره میاره اینجا
    ولی اگه کمیستری بد کار کنه یا بداخلاق باشه استاده عمرا دانشجو بگیره از ایران.
    اینا که میگم واقعیه و داره اتفاق میفته.
    - استاد به جای اینکه بشینه سه تا پروژه متفاوت برای سه تا دانشجوی مستر تعریف کنه و هر بار کلی وقت بذاره که اونا رو متوجه کنه که حاجی اینه پروژه ت، یه باره 3 تا پروژه ای که تقریبا تو مواردی به هم شبیهن رو تعریف میکنه برای یه دانشجوی دکترا
    هر پروژه ای که برای کسی تعریف میشه باید متفاوت از دانشجوی دیگه باشه
    هر دانشجوی ارشد و دکترایی باید یه بار سمینار اصلی دوره Graduate رو ارائه کنه
    هر دانشجویی یه بار first year report داره.
    یه دانشجوی دکترا تو همه اینا صرفه جویی میکنه و وقت میخره برای استاد.
    دانشجوهای دکترا معمولا خیلی ریلکس تر کار میکنن و اصلا به خودشون فشار نمیارن و تازه به همه هم زور میگن.
    چون میدونن 5 سال وقت دارن.
    و تنها یه chapter بیشتر دارن نسبت به دانشجوی مستر برای فارغ اتحصیلی.
    پس میتونن کلی کارای دیگه انجام بدن (پروژه های گذشته، پروژه هایی که استاد دوست داره انجام بده ولی نه وقت داره نه حوصله و دانشجوی مسترم وقت نداره تموم کنه، پروژهه ای که از یکی از بچه های 5 سال قبل به جا مونده و کامل نیست و..)
    - بعد یه مدتی، استاد و دانشجو هر دو دستشون میاد که نقاط قوت و ضعف هم چیه
    در نتیجه یاد میگیرن با هم به نحو احسن همکاری کنن، برای یه دانشجوی دکترا یه بار این وقت تلف میشه (وقت یادگیری) برای دانشجوی مسترهم یه بار ولی استاد به جای هر دکترا دو سه تا مستر باید بیاره. پس ضرب در سه کنین!!
    - دانشجوهای کانادایی، انگیزه و حوصله ندارن، همکارای من هر هفته سه چهار روزشو گاهی نمیان. واقعا نمیان. شاید باورتون نشه ولی نمیان. در نتیجه استاد اگه یه دانشجوی اینترنشنال از ایران یا هر جایی بگیره، هیچی نباشه حداقل خیالش راحته که ماها که از کشورای متفاوت میایم (اگه نخوام بگم جهان سوم) مینیمم بیشتر ازین کاناداییا سختی کشیدیم برای رسیدن به همین مقطع موجود (بسته به شرایطمون که اونا هم با هم متفاوته) و دیگه خیالش راحته که مرده ما بهتر از زنده بیشتر کاناداییا کار میکنه.
    - من اینو هم توی دپارتمان خودم دیدم، هم توی یکی دو تا از دانشگاههای استانمون، دانشجوهای کانادایی اگه بی احترامی ببینن، اگه تحت فشار قرار بگیرن، اگه به هر نحوی خوششون نیاد از چیزی، پروگرم رو ادامه نمیدن! حتی با استاد روبرو نمیشن که بگن نمیام!! نه پول استاد و دانشگاه رو میخوان نه چیزی. دولت اینا رو تامین میکنه. در نتیجه استادا حواسشون هست که طوری نکنن که آن طور شود. ولی دانشجوی اینترنشنال هم اکثرا به پول نیاز داره هم اومده اینجا مدرک بگیره. پس هیچ جوره ول نمیکنه پروگرم رو. استادا خیلی ظاهرا مراعات میکنن دانشجوهای کانادایی و اروپایی رو.
    اما مزایای مستر مجدد یا فوق لیسانس عوض دکترا برای یه ایرانی که شیمی میخواد بخونه چیه؟ (شیمی، بیوشیمی، هرچیزی شبیه اینا)
    - کمیستری مثلا اومده مستر بخونه تو همون رایرسون، میاد میره توی گروه، یه ماه اول همه چیز cool به نظر میرسه و خب کمیستریم تازه رسیده و هیچی از کانادا نمیدونه. بعد یه ماه کم کم همه چیز هویتشو نشون میده. کم کم کارای جدی شروع میشن استاد از بیست و نه روز قبل یه خروار پروژه بهش داده و الان داره ازش میپرسه که چی شد؟ خیلی خیلی مسائل دیگه.
    بعد تازه رقابت ها شروع میشه
    اونایی که senior هستن تازه شروع میکنن (گاهی، همه نه) بهت ثابت کنن که هیچی بلد نیستی.
    زندگی واقعی میشه
    کمیستری درگیر درس میشه و درگیر تی ایی کردن و زندگی
    و کم کم از خودش میپرسه، من دوست دارم اینجا دکترا بخونم؟
    اونجاس که فواید مستر خودشو نشون میده.
    کمیستری یه آفر داره از استادش که ترنسفر کنه به پی اچ دی چون استادش ازش راضیه، اینجوری اگه کمیستری به پی اچ دی ترنسفر کنه، ترنسفر کردن در آخر سال اول مسترش انجام میشه، یعنی یه سال مستر به اضافه چهار سال پی اچ دی رو جداقل (گاهی پنج سال) باید طی کنه که میشه مینیمم، مینیمم، پنج سال.
    میخوام بگم دکترای عادی چهار و نیم سال طول میکشه.
    اگه از مستر ترنسفر کنی میشه 5 و نیم سال
    همون موقع، با حقوق واقعا ناچیزی که به کمیستری میدن برای تی ایی کردن،
    و عملا هفته ای دو سه روزشو از بین میبره همین تی ایی کردن، کمیستری داره فکر میکنه که واقعا ارزش داره ترنسفر کنم به پی اچ دی یا نه؟؟
    میخوام بگم، برای فوق لیسانس اومدن به اینجا به شما فرصت میده اینجا، برای شماوقت میخره و در وقت آینده تون صرفه جویی میکنه
    از طرفی
    دکترا به درد کسی میخوره که یا عاشقققققققققق رشته ش هست، یا توی علوم پایه و شیمی، کسی میاد دکترا اینجا، که یا پزشکی و دندون قبول نشده (اینجا هم مثل ایران میتونه باشه، ولی شدت علاقه به پزشکی و دندون بسیاااارررر کمتره) یا که روابط اجتماعیش صفر هست و داغونه.
    یعنی طرف به جز مقاله خوندن و ریسرچ کردن هیچی بلد نیست.
    یا مثلا میخواد بیاد یه مستر بگیره، یا پی اچ دی و بهش بگن دکتررررررر دکتررررررررر، و بره کار کنه
    و بعدش ازدواج کنه و بچه بیاره و به خوبی و خوشی زندگی کنن.


    ما ایرانیا تو 14 سالگی انتخاب رشته میکنیم توی دبیرستان و خیلی وقتا رشته ای رو میخونیم که هیییییچچچچ علاقه ای نداریم بهش
    ممکنه واقعا پتانسیل ما این نباشه که بشینیم شب و روز توی آزمایشگاه و ریسرچ کنیم و به رقابت با بقیه بر سر استفاده از دستگاهها بپردازیم چون تنها کاری که بلدیم همینه و همزمان سریال The big bang theory رو تماشا کنیم و مسخره شون کنیم.
    اینایی که میان شیمی میخونن
    سال اول لیسانسشون شیمی نبوده
    اینجا بچه های مهندسی سال اول لیسانس رشته مهندسی جنرال بدون هیچ گرایشی رو میخونن
    سال دوم انتخاب رشته مثلا عمران بخونم یا برق؟ شروع میشه
    علوم پایه هم همینه
    سال اول ساینس جنرال میخونن و از سال دوم تازه میگن چی بخونم؟ برای کدومش نمره م میرسه؟ زیست؟ شیمی؟ فیزیک؟
    اینا صد بار خودشونو تست کردن و دیدن که به درد بیشتر ازین نمیخورن
    من ایرانیای خیلی زیادی رو میشناسم که دارن دکترای مهندسی میگیرن ولی واقعا اگر ازاد و مختار بودن هنر میخوندن، بیزینس میخوندن
    توی علوم پایه هم همینه.
    در نتیجه، کمیستری میاد و ته دلش داره به این فکر میکنه که من اگه از همون سال اول دانشگاه میرفتم اقتصاد و مثلا تاریخ میخوندم شاید خیلی موفق تر بودم
    یا مثلا مهندسی کامپیوتر-معماری میخوندم شاید خیلی بهتر میشد
    پس میگه اکی! میخوام فوق رو بگیرم و برم کار کنم!
    ولی اگه دکترا باشی، گیر هستی فعلا (حالا حالا ها)
    از طرفی
    اینجا خیلی وقتا لیسانس کافیه برای کار پیدا کردن
    فوق فوقش یه فوق لیسانس
    دکترا نه که کار براش نباشه، تعداد پوزیشن ها برای دکتراها خیلییییی کمتره، یک به ده هست.
    از طرفی
    اگر شماها دنبال کار استادی و نمیدونم تدریس در دانشگاه به عنوان پروفسور هستین
    باید بگم که بهتره این رو از مغزتون دور کنین مگر دکترا رو توی ام ای تی و هاورارد و نمیدونم دانشگاههای اینجوری بخونین
    برای استاد شدن باید رزومه بسیار قوی ای داشته باشین
    و در نهایت هم اون استاد بازنشسته از دانشگاه ام ای تی میاد همون پوزیشن استادی رو از شما میگیره.
    برای استاد شدن باید چند تا پست داک بگذرونین و الان دیگه استاد شدن به این سادگیا نیست.


    یادتون نره
    دوستان
    تاکید میکنم
    سن و سال به هیچ عنوان مهم نیست.
    سن و سال توی سی وی نوشته نمیشه
    واقعا مهم نیست
    چند وقت قبل رفته بودیم (سه تا دانشجو بودیم از سه دپارتمان مختلف به همراه مسئول برگزاری) خانه سالمندان شهرمون پرزنتیشن ارائه بدیم (داوطلبانه) یکی از دانشجوها، دانشجوی دکترا بود و هفتاد و یک سالش بود! 71! باور میکنین؟
    یکی از دوستای من یه دختر کاناداییه و 43 سالشه و دانشجوی مستر بود و امسال بلاخره ترنسفر کرد به پی اچ دی!
    میدونین
    بهتون حق میدم
    چون ما خودمون رو کم میپنداریم
    فکر میکنیم هر چیزی یه ضعفه توی پرونده ما
    ولی اینجوری نیست!
    در نهایت
    نمیدونم چرا میام اینا رو مینویسم.
    شاید به خاطر اینه که اون دوران سخت اولیه رو سپری کردم و الان دیگه روند زندگی آرومتر و قشنگ تر شده و حس میکنم وقتشه دانسته هام رو به اشتراک بذارم با هم رشته ایام
    و هم اینکه بهتون بگم که من همین مراحل رو گذروندم
    خیلی هم میترسیدم
    اعتماد به نفسمم خیلی پایین بود


    اعتماد به نفستون رو بالا ببرین
    هیچ کس از شما برتر نیست.
    هیچ کس.
    ارادت


    "We believe in "Possibility

    به هر چیزی که فکر کنید از ته دلتون، بهش میرسید!

  4. #114
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    رشته و دانشگاه
    شیمی کاربردی
    ارسال‌ها
    8

    پیش فرض پاسخ : PHD of Chemistry in Canada & USA

    سلام دوست عزیز
    میخوام تشکر کنم بابت وقتی که گذاشتی و این مطالب زو برامون نوشتی . خیلی کامل وصف کردید شرایط موجود رو. من خودم میخوام مستر بخونم و با کارم گپ تحصیلیم رو پر کنم. خیلی امیدوار شدم با خوندن این متن.
    موفق و شاد باشید در پناه حق

  5. #115
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    ارسال‌ها
    9

    پیش فرض پاسخ : PHD of Chemistry in Canada & USA

    سلام من دانشجو دکترای شیمی آلی هستم. میخواستم اقدام کنم برای اپلای و انصراف بدم. رزومه متوسط رو به خوبی دارم. اما زبان و جی ار ای ندارم. موسسه ماکس پلانک هم اپالای کردم. ممنون راهنمایم کنید؟؟؟؟ اگر دوستان شرایط مشابه داشتند ممنون راهنمایم کنن. هم در اپلای هم شرایط دانشگاهها و هم کار بعد از تحصیل . متشکرم

  6. #116
    ApplyAbroad Hero chemistrymaste آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    رشته و دانشگاه
    Biophysical and Bioanalytical Chemistry
    ارسال‌ها
    1,261

    پیش فرض پاسخ : PHD of Chemistry in Canada & USA

    نقل قول نوشته اصلی توسط leila1394 نمایش پست ها
    سلام من دانشجو دکترای شیمی آلی هستم. میخواستم اقدام کنم برای اپلای و انصراف بدم. رزومه متوسط رو به خوبی دارم. اما زبان و جی ار ای ندارم. موسسه ماکس پلانک هم اپالای کردم. ممنون راهنمایم کنید؟؟؟؟ اگر دوستان شرایط مشابه داشتند ممنون راهنمایم کنن. هم در اپلای هم شرایط دانشگاهها و هم کار بعد از تحصیل . متشکرم
    چه جور راهنمایی ای مد نظر شما هست؟


    "We believe in "Possibility

    به هر چیزی که فکر کنید از ته دلتون، بهش میرسید!

  7. #117
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Jan 2020
    ارسال‌ها
    2

    پیش فرض پاسخ : PHD of Chemistry in Canada & USA

    سلام وقتتون بخیر
    من لیسانس شیمی دارم و چند وقتیه به این فکر افتادم که برن کانادا ام بی ابی ادامه بدم چون شنیدم بازار کارش فعلا توی کانادا خوبه برخلاف شیمی که شنیدم پوزیشن های کاریش زیاد و خوب نیست
    میخواستم از دوستانی که تجربه دارن بپرسم ام بی ای بخونم توی کانادا یا همین شیمی خودم رو ادامه بدم؟

  8. #118
    ApplyAbroad Hero chemistrymaste آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    رشته و دانشگاه
    Biophysical and Bioanalytical Chemistry
    ارسال‌ها
    1,261

    پیش فرض پاسخ : PHD of Chemistry in Canada & USA

    نقل قول نوشته اصلی توسط hsn1996 نمایش پست ها
    سلام وقتتون بخیر
    من لیسانس شیمی دارم و چند وقتیه به این فکر افتادم که برن کانادا ام بی ابی ادامه بدم چون شنیدم بازار کارش فعلا توی کانادا خوبه برخلاف شیمی که شنیدم پوزیشن های کاریش زیاد و خوب نیست
    میخواستم از دوستانی که تجربه دارن بپرسم ام بی ای بخونم توی کانادا یا همین شیمی خودم رو ادامه بدم؟
    سلام عزیزم،
    من ام بی ای رو نمیشناسم.
    بازار کاریش رو هم خوب نمیشناسم.
    باید توی تاپیک ام بی ای بپرسی.
    عزیزم، یک چیز رو به شما بگم،
    به خودت مراجعه کن، و ببین که از ته دلت دوست داری چی بخونی؟
    تجربه به من نشون داده که آدم نهایتا به اون چیزی میرسه و اون کاری رو میتونه خوب انجام بده که دوسش داره.
    کدام گرایش شیمی رو دوست داری؟ کلا تیو شیمی چی هست که شما رو مجذوب میکنه؟!
    توی ام بی ای دنبال چی هستی؟


    "We believe in "Possibility

    به هر چیزی که فکر کنید از ته دلتون، بهش میرسید!

صفحه 12 از 12 نخستنخست ... 23456789101112

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •