Ruhr Universität Bochum

[aramas]

در ادامه عرایضم، یه چیز دیگه هم می خواستم اضافه کنم. اگه شما شاغل بوده باشید و یا اگر هستید، قطعا این عرض بنده رو تایید می فرمایید که تقریبا 10 درصد از تمام اون چیزهایی که در دانشگاه ما رو وادار به خوندن و حفظ کردنشون کردن، عملا در کار مورد استفاده قرار گرفتن. یعنی خیلی از اون درس ها با توجه گسترش کاربردشون(خصوصا در رشته ما که متالورژی هستیم و فقط 10 تا گرایش ارشد داریم!!)،به درد نخوردن و در کار ازشون استفاده نکردیم. اما وقتی بیایم و از هر رشته، اون بخشی رو که به کارمون میاد رو یاد بگیریم، تقریبا مثل اینه که تو اون رشته هم درس خوندیم. بطور مثال اگه من برنامه نویسی C++ رو یاد بگیرم و بتونم کارم رو باهاش راه بندازم، دیگه مجبور نیستم حتما از یه مهندس نرم افزار کامپیوتر برای برنامه نویسی مورد نظرم بهره بگیرم و این مثل اینه که یه شبه مدرک لیسانس نرم افزار دارم. قبول دارید!
قطعا به کیفیت یک لیسانس نرم افزار نمی تونم اتفاقات پشت پرده و تخصصی نرم افزاری اش رو تحلیل کنم. اما اصل کارم رو می تونم انجام بدم و نتیجه ام رو بگیرم و یا در مورد بهینه سازی برنامه نوشته شده توسط یک لیسانس نرم افزار که با من در یک گروه برای آلیاژسازی کار می کنه رو طبق دانش متالورژیکی خودم، نقد کنم و در بهینه سازی برنامه کمکش کنم.
کلا این رشته ها، مثل آش شله قلمکارن که در نهایت با مخلوط کردن خیلی چیزها، یه چیز متفاوت و مفیدتر بدست می آد و همه سهم یکسانی خواهند داشت
نظرتون رو بفرمایید!

[esf11]

بله، تو لیست واحدهای درسی ما هم چندتا واحد فیزیک محض هست که قراره در ترم اول من شروع کنم به گذروندن واحدهای فیزیک کوانتوم و...، تازه واحدهای برنامه نویسی C++ و لینوکس هم هست. من فکر می کنم این رشته ها برای اینه که دانشجو رو از اون تخصص تک رشته ای در بیارن و اونو در توانایی اظهار نظر کردن در رشته های مرتبط اش در پروژه ها، توانمند کنن. مثلا من الان دارم تو ایران میرم کلاس مقدماتی برنامه نویسی C++ و تو روزهای اول خیلی برام سخت بود که بتونم به راحتی مثل بقیه بچه ها که رشته شون نرم افزار بود، برنامه بنویسم. اما الان یه خورده راحت تر شده و باعث شده تا یه خورده توانایی تجزیه و تحلیل های محاسباتی و الگوریتمیک ام ارتقا پیدا کنه(خصوصا من که دو سال هست دست به ریاضیات نزده ام)و فکر میکنم هدف دانشگاه هم از این کار گسترش دادن مهارت های افراد در چند شاخه دیگر، به جز تخصص خودشون هستش(الان همه دنبال رشته های دیگه هم هستن و چندتا مدرک دیگه هم میگیرن ولی این رشته ها مثل یک تیر و چند نشان هستش). قطعا واحدهایی که شما فرمودید خیلی برای دانشجویان اون رشته های غیرمکانیکی می تونه سخت باشه، ولی بالاخره یاد میگیرن و قدرتشون در زمینه های دیگه از قبل بیشتر میشه. همونطور که عرض شد، این رشته ها(مستر2) با بقیه رشته های معمولی که فقط در امتداد دوره لیسانس ادامه داده می شن، متفاوته و بایستی عاشق کسب علم و دانش و تحقیق باشید تا بهتون خوش بگذره. ما ایرانی ها چون در ایران شرایط تحصیل فرق داره، فقط دنبال این هستیم که زودتر مدرک رو بگیریم و پول دربیاریم. ولی من احساس می کنم اگه برم اونجا، شرایط طوری برنامه ریزی شده که با درس خوندن به معنای "علاقه ی به درس خوندن و نه مدرک گرایی" آشنا میشم و یه چیزی یاد میگیرم.وگرنه من برای ترم بهمن گذشته، در رشته ارشد مکانیک ساخت و تولید در پردیس کیش دانشگاه تهران هم قبول شدم. اگه می خواستم دنبال مدرک برم، در حال حاضر در ایران بهتر از این دانشگاه و این مدرک پیدا نمی کردم. اما نرفتم تا انشاا... برم اونجا و به معنای واقعی درس بخونم. امیدوارم که اینطور بشه.

نه دوست عزیز. من این طور فک نمیکنم دوستم. به این طور رشته ها میگن همه کاره و هیچ کاره. یعنی من بی معنیه واسم اگه 1 صنایعی بیاد این رشته را بخونه. چون پاایه مکانیک نداره. یعنی میاد 1 مدرک بگیره و بره پول دربیاره.
دنیا هر روز تخصصی تر میشه. دقیقا همین که گفتید باید بشه. یعنی طرف باید فقط 1 تخصص خاص داشته باشه و از اون پول در بیاره و واسه بقیه تخصص ها پول بده. باید تو تخصصش بره به آخرش برسه.
دوره آچار فرانسه بودن گذشته برادره من. طرف 10 سال دانشگاه درس میخونه تا تا آخره عمرش روی بال یه نوع پرنده تحقیق کنه.
جسارتا شما دیده قدیمیه و سنتیه دارید متاسفانه نسبت به دنیای علم و کار دارید. امیدوارم ناراحت نشید. قصد جسارت ندارم.
این رشته به درده مکانیکیه میخوره که بره کاملا مکانیکی بخونه و واسش این رشته اسمش بشه مکانیک محاسباتی نه مهندسی محاسباتی.
با تمام احترام، اگه منظورتون شعبه دانشگاه تهران در جزیره کیشه، قطعا شوخی میکنید از نظر بهتر بودن و اینا!!!
انشالله تشریف ببرید خارج و واقعا درس بخونید.
(منم صنعتی اصف بدون کنکور ارشد میگرفتم واسه تلاشایی که واسه همین دانشگاه تو دوره لیسانس کشیدم و مقام اوردم، اما نرفتم. اگرچه من حالم از درس و تیوری به هم میخوره. میخوام یه فوق بگیرم و کاره مورده علاقم را ادامه بدم و یه جایی زندگی کنم که واسه پایه ترین اصول انسانی احترام قایل بشن.) (خلاصه هدف ها فرق داره.)

[aramas]

نه دوست عزیز. من این طور فک نمیکنم دوستم. به این طور رشته ها میگن همه کاره و هیچ کاره. یعنی من بی معنیه واسم اگه 1 صنایعی بیاد این رشته را بخونه. چون پاایه مکانیک نداره. یعنی میاد 1 مدرک بگیره و بره پول دربیاره.
دنیا هر روز تخصصی تر میشه. دقیقا همین که گفتید باید بشه. یعنی طرف باید فقط 1 تخصص خاص داشته باشه و از اون پول در بیاره و واسه بقیه تخصص ها پول بده. باید تو تخصصش بره به آخرش برسه.
دوره آچار فرانسه بودن گذشته برادره من. طرف 10 سال دانشگاه درس میخونه تا تا آخره عمرش روی بال یه نوع پرنده تحقیق کنه.
جسارتا شما دیده قدیمیه و سنتیه دارید متاسفانه نسبت به دنیای علم و کار دارید. امیدوارم ناراحت نشید. قصد جسارت ندارم.
این رشته به درده مکانیکیه میخوره که بره کاملا مکانیکی بخونه و واسش این رشته اسمش بشه مکانیک محاسباتی نه مهندسی محاسباتی.
با تمام احترام، اگه منظورتون شعبه دانشگاه تهران در جزیره کیشه، قطعا شوخی میکنید از نظر بهتر بودن و اینا!!!
انشالله تشریف ببرید خارج و واقعا درس بخونید.
(منم صنعتی اصف بدون کنکور ارشد میگرفتم واسه تلاشایی که واسه همین دانشگاه تو دوره لیسانس کشیدم و مقام اوردم، اما نرفتم. اگرچه من حالم از درس و تیوری به هم میخوره. میخوام یه فوق بگیرم و کاره مورده علاقم را ادامه بدم و یه جایی زندگی کنم که واسه پایه ترین اصول انسانی احترام قایل بشن.) (خلاصه هدف ها فرق داره.)

نزن دوست عزیز!
خواهش می کنم. اصلا ناراحت نمیشم. هدف ما از بحث کردن در اینجا همینه که دیدگاه ها رو تحلیل کنیم. من اینطوری فکر می کردم و ظاهر برنامه اونها رو هم اینطوری استنباط کردم.
فکر می کنم نتونستم به خوبی منظورم رو برسونم. من کاملا با حرف شما که گفتید دوره آچارفرانسه بودن تموم شده موافقم. منظور منم تا اون حد نبود و قبلا هم عرض کردم که تمام کارهاشون بصورت گروهیه. پس هیچ حسابی روی کار انفرادی و آچار فرانسه بودن نباید باز کرد. بلکه هدف از اطلاع پیدا کردن از رشته های دیگه، تعامل راحت تر هستش. البته قبول دارم که منم بد توضیح دادم.
در مورد دانشگاه پردیس تهران هم از اون جهت گفتم که تو ایران مدرک مهمه، نه اینکه چجوری گرفتیش و چی بلدی. خب آخر کار تو اون دانشگاه یه مدرک دانشگاه تهران بهم میدادن که واسه کار و استخدام تو ادارات دولتی ایران کم نبود. منظورم از خوب بودن، از این لحاظ بود. وگرنه همینکه منو با یه امتحان زبان زپرتی و یه مصاحبه آبکی ( اونم تو رشته مکانیک) قبول کردن، خودش نشون میده که چه اوضاعی داره.
البته شاید رشته مورد نظر شما و رشته هایی که پذیرش دادن، واقعا خیلی تفاوت داشته با رشته من که تفاوت کمی با رشته های پذیرش داده اش دارد و من نمی بایست کلی نظر میدادم.
زیبایی همه ما به فرق داشتن هدف هامون هستش.
انشاا... که همگی قبول بشیم.
اگه باز هم نظر یا اطلاعاتی دارید که بتونه به من در انتخابم کمک کنه، ممنون میشم که بگید.
موفق باشید.

[temis]

سلام دوستان
در کودوم یک از درسای دوره لیسانس باید خیلی قوی باشی که بتونی از پس کامپیوتیشنال بر بیای؟
چون اینجور که من دیدم زیاد به رشته لیسانست کار ندارن.

[esf11]

سلام دوستان
در کودوم یک از درسای دوره لیسانس باید خیلی قوی باشی که بتونی از پس کامپیوتیشنال بر بیای؟
چون اینجور که من دیدم زیاد به رشته لیسانست کار ندارن.

نه آقا واسه مکانیکیا که فرقی نداره. انگار دارن فوق مکانیک میخونن. ن که گذاشتم درس هاشو.

[ssoonnaayy]

حالا من یه سوال دارم. این رشته ی مواد چیه دقیقا؟ من اول فکر کردم عمران شاخه ی مصالح ساختمان بعد دیدم یه چی مثل شیمی از نوع بیولوجی (زیست) کسی میتونه ربطش را به عمران بگه. اپلای بکنم؟

[temis]

نه آقا واسه مکانیکیا که فرقی نداره. انگار دارن فوق مکانیک میخونن. ن که گذاشتم درس هاشو.

آها دیدم مرسی
آخه من رشته م مکانیک نیس، صنایعه. به خاطر همین گفتم چه درسایی از لیسانس مهمه بلد باشی که یه نگاهی بندازم بهشون.
ضمنا اگه بتونیین کتابی چیزی معرفی کنید ممنون میشم.

[esf11]

آها دیدم مرسی
آخه من رشته م مکانیک نیس، صنایعه. به خاطر همین گفتم چه درسایی از لیسانس مهمه بلد باشی که یه نگاهی بندازم بهشون.
ضمنا اگه بتونیین کتابی چیزی معرفی کنید ممنون میشم.

شما واسه 2012 پدیرش دارید؟ نمیدونم کاره درستی هست یا نه از صنایع اومدن به این رشته! به هر حال انشالله پیروز باشیید دوستم
کتاب ندارن. همونجا استادا پی.دی.اف میدن

[aramas]

حالا من یه سوال دارم. این رشته ی مواد چیه دقیقا؟ من اول فکر کردم عمران شاخه ی مصالح ساختمان بعد دیدم یه چی مثل شیمی از نوع بیولوجی (زیست) کسی میتونه ربطش را به عمران بگه. اپلای بکنم؟

مهندسی مواد سر رشته ی تمام رشته های زیر هستش:
1- مهندسی متالورژی(شامل ریخته گری، جوشکاری، شکل دهی فلزات، استخراج فلزات،خوردگی و اکسیداسیون، نانو فناوری، بیومواد و ... )
2- مهندسی سرامیک
3- مهندسی پلیمر
در تمام این رشته ها به بررسی خواص فیزیک، مکانیکی و شیمیایی مواد مختلفی که در جهان وجود دارند، پرداخته میشه. به جرات میتونم بگم که پایه تمام رشته هایی هستش که با خواص مواد سر و کار دارند. ممکنه این تعریف من باعث سوتفاهم برای بعضی از دوستان بشه، ولی واقعا اینطوریه. حتی در رشته مهندسی مواد، میان اعضای بدن انسان رو جزو مواد پلیمری مورد تحلیل قرار میدن. خلاصه اینکه دنیای بیکرانی از علم هست. من که لیسانسم متالورژی بوده تا الان تو زمینه های خوردگی و جوشکاری و نانوفناوری تحقیقات و مطالعاتی کردم و مدارکی هم کسب کردم، ولی با این حال انگار بیسوادم،از بس که وسیع و انعطاف پذیره. انگار وقتی اون پایه مواد رو یاد میگیری، بهت یه آچار فرانسه میدن که بیافتی به جون بقیه گرایش ها، که اونها هم هر کدوم یه عالمی دارند. خلاصه: عشق و حال علمی.
حالا این رشته مهندسی مواد و شبیه سازی هم به این دنیای بیکران اضافه شده تا دستمون رو توی فیزیک و شیمی و کامپیوتر هم بیشتر باز بشه. واقعا جالبه.
اگر خواستید واحدهای درسی اش رو با جزئیات مشاهده کنید، به لینک زیر مراجعه نمایید:
http://www.icams.de/cms/upload/01_ho...t-20120131.pdf
امیدوارم توضیحات مفید بوده باشه.

[ssoonnaayy]

مهندسی مواد سر رشته ی تمام رشته های زیر هستش:
1- مهندسی متالورژی(شامل ریخته گری، جوشکاری، شکل دهی فلزات، استخراج فلزات،خوردگی و اکسیداسیون، نانو فناوری، بیومواد و ... )
2- مهندسی سرامیک
3- مهندسی پلیمر
در تمام این رشته ها به بررسی خواص فیزیک، مکانیکی و شیمیایی مواد مختلفی که در جهان وجود دارند، پرداخته میشه. به جرات میتونم بگم که پایه تمام رشته هایی هستش که با خواص مواد سر و کار دارند. ممکنه این تعریف من باعث سوتفاهم برای بعضی از دوستان بشه، ولی واقعا اینطوریه. حتی در رشته مهندسی مواد، میان اعضای بدن انسان رو جزو مواد پلیمری مورد تحلیل قرار میدن. خلاصه اینکه دنیای بیکرانی از علم هست. من که لیسانسم متالورژی بوده تا الان تو زمینه های خوردگی و جوشکاری و نانوفناوری تحقیقات و مطالعاتی کردم و مدارکی هم کسب کردم، ولی با این حال انگار بیسوادم،از بس که وسیع و انعطاف پذیره. انگار وقتی اون پایه مواد رو یاد میگیری، بهت یه آچار فرانسه میدن که بیافتی به جون بقیه گرایش ها، که اونها هم هر کدوم یه عالمی دارند. خلاصه: عشق و حال علمی.
حالا این رشته مهندسی مواد و شبیه سازی هم به این دنیای بیکران اضافه شده تا دستمون رو توی فیزیک و شیمی و کامپیوتر هم بیشتر باز بشه. واقعا جالبه.
اگر خواستید واحدهای درسی اش رو با جزئیات مشاهده کنید، به لینک زیر مراجعه نمایید:
http://www.icams.de/cms/upload/01_ho...t-20120131.pdf
امیدوارم توضیحات مفید بوده باشه.

حقیقتش من رشتم راه و ساختمان. تو سایت این رشته هم در مورد رشته های مرتبط زده civil and environmental eng ولی درساش را که دیدم به شک افتادم. نانو و .............
فکر کنم دانشکده ی عمران این دانشگاه خیلی زورش زیاده حرفاشو به کرسی منشونه.
رشته ی کامپیوتنشنالم دستشونه
جدا از شوخی به نظرتون اپلای بکنم؟