سخت ترین رشته مهندسی تو خارج از ایران چه رشته ای است ؟

[alireza2475]

Haha what a topic to debate over

ANY field of human endeavor can be really hard or very easy depending on how much you are trying to accomplish in it

Just so you know, I am in a top 5 EE PhD program in US, and I think the snobby hardest-engineering-program title that EE has been labeled with is the biggest damage inflicted upon its members. It is an obsessed over label behind which they hide; a shell that they create around themselves, stay in it for too long and miss out on making a real contribution

فضولی نباشه ها، شما مستر بهداشت عمومی میخواید بخونید یا دانشجوی دکترای برق توی تاپ 5 هستید؟ برام سوال شد یهو!!!!

[zamanian]

من یکی از دوستام تو کالیفرنیا درس می خونه. دانشگاه USC. می گفت اینجا سخت ترین رشته هوا فضاست و عمران تقریبا آسون ترینه.

[libra22]

فضولی نباشه ها، شما مستر بهداشت عمومی میخواید بخونید یا دانشجوی دکترای برق توی تاپ 5 هستید؟ برام سوال شد یهو!!!!

Duste aziz
I posted the MPH question for a friend on their behalf. If I wanted to lie or troll and deceive you all in a big purposeful conspiracy against applyabroad, I would have deleted that post before making a comment on this forum or previous ones. I think it is obvious that all my postings except for the MPH one indicate that I am studying in US. Thanks for expressing your concern though, seems like it needed to be cleared up for many

[nimaK]

شايد اين تاپيك براي اين ايجاد شده باشه كه براي آيندگان اينجا روشن شه كه بايد كدوم رشته بشينن كه كارشون راحتتر شه!خوب همچين مقياسي لااقل وجود نداره!چرا كه ما هزار مدل آدم داريم قدر همونهام داستان انتخاب رشته ها و علايق!برق كه رشته ي بنده هست سخته خيلي هم خوب سخته!اتفاقا دوستي داريم عمران مي خونه مي گه عمران كه اصلا نگو و نپرس!خوب من اصلا براي فني ساخته نشدم(امثال من) اگر چه رياضيم خوبه و اين دليل نمي شه!اون دوستمون واسه عمران ساخته نشده و بايد مي رفت فلسفه!!منم مي رفتم ادبيات!!حالا فرض كنيد مي رفتيم ادبيات و فلسفه...محيط اينجا يه ذره دز مهندسيش بالاست بهمون بر نخوره ولي فك مي كنن ديگه ته خفن برقه(رشته ي من!)و هنريها و انسانيها ديگه دارن عشق و حال مي كنن!همچين چيزي نيست...

براي اثبات سخن بنده حقير دوستان نگاهي به كتب فلسفه،و منابع آزمون كارشناسي ارشد ادبيات انگليش بندازن!با اين ديدبخوايم بريم جلو هر كي فك مي كنه رشته ي خودش سخته!بعد كه عوض مي كنه مي بينه اي واي اينم كه سخته!

دوستان ما بايد در اعماق وجودمون به دنبال كسي كه هستيم و چيزي كه هستيم باشيم.كسي كه براي كار در كارخانه ساخته نشده است قبل از اينكه حتي رياضي اش عالي باشد به درد فني نمي خورد!(پس عزيزم!اگه توي كنكور رياضي فيزيك 80 زدي همه ي دنيا بهت گفتن برو برق يه ذره در خودت سير كن)اصلا اينها را بگذاريد كنار.برويد ببينيد هر كسي چه چيزي دوست دارد.اتيكت "مهندس" و "دكتر"پول "علي كريمي" را توليد نخواهد كرد،ه هيچ يك از اين اتيكتها را ندراد!همه ي رشته ها سخت است چون زحمت مي خواهند!چه دامداري،چه برق،چه پزشكي،چه هر چيز ديگري!اگر بي زحمت بود خوب آسان ميشد ديگر!

.................................................. ............................................
پي نوشت:::مخلص تمام بچه هاي گل اپلاي ابراد كه دلم براي همشون تنگ شده بود!

[hadeeee]

به نظر من اون دوستی که گفتن سخترین رشته ر شته ای هست که بر اساس حرف دیگران و فرضیات انتخاب شده باشه خیلی خیلی درسته و فلسفی هم نیست چون اگه کسی واقعا به رشته ای علاقه داشته باشه تمام وقت و ذهنشو درگیر اون رشته خواهد کرد و مسلما موفق خواهد شد

[firstpars]

به نظر من اون دوستی که گفتن سخترین رشته ر شته ای هست که بر اساس حرف دیگران و فرضیات انتخاب شده باشه خیلی خیلی درسته و فلسفی هم نیست چون اگه کسی واقعا به رشته ای علاقه داشته باشه تمام وقت و ذهنشو درگیر اون رشته خواهد کرد و مسلما موفق خواهد شد

دقیقاً
مثلاً شاید علاقه ی یک فرد به فضا و الکترونیک، رشته ی هوافضا که به قول اون دوستمون جزو سخت ترین رشته هاست رو برای اون فرد به آسونترین رشته تبدیل کنه

[aminc]

سخترین رشته دنیا مکانیک هوافضا و برق میباشد. اما اگه با دل و جان علاقه داشته باشی برات جذابه ولی همچنان سخته

[mamali66]

در مورد سخت ترین رشته نمیشه نطر قطعی داد, فکر میکنم برق به خصوص گرایش مخابرات...
ولی بدون شک, عمران ساده ترین رشته مهندسیه.

[rahi2012]

شايد اين تاپيك براي اين ايجاد شده باشه كه براي آيندگان اينجا روشن شه كه بايد كدوم رشته بشينن كه كارشون راحتتر شه!خوب همچين مقياسي لااقل وجود نداره!چرا كه ما هزار مدل آدم داريم قدر همونهام داستان انتخاب رشته ها و علايق!برق كه رشته ي بنده هست سخته خيلي هم خوب سخته!اتفاقا دوستي داريم عمران مي خونه مي گه عمران كه اصلا نگو و نپرس!خوب من اصلا براي فني ساخته نشدم(امثال من) اگر چه رياضيم خوبه و اين دليل نمي شه!اون دوستمون واسه عمران ساخته نشده و بايد مي رفت فلسفه!!منم مي رفتم ادبيات!!حالا فرض كنيد مي رفتيم ادبيات و فلسفه...محيط اينجا يه ذره دز مهندسيش بالاست بهمون بر نخوره ولي فك مي كنن ديگه ته خفن برقه(رشته ي من!)و هنريها و انسانيها ديگه دارن عشق و حال مي كنن!همچين چيزي نيست...

براي اثبات سخن بنده حقير دوستان نگاهي به كتب فلسفه،و منابع آزمون كارشناسي ارشد ادبيات انگليش بندازن!با اين ديدبخوايم بريم جلو هر كي فك مي كنه رشته ي خودش سخته!بعد كه عوض مي كنه مي بينه اي واي اينم كه سخته!

دوستان ما بايد در اعماق وجودمون به دنبال كسي كه هستيم و چيزي كه هستيم باشيم.كسي كه براي كار در كارخانه ساخته نشده است قبل از اينكه حتي رياضي اش عالي باشد به درد فني نمي خورد!(پس عزيزم!اگه توي كنكور رياضي فيزيك 80 زدي همه ي دنيا بهت گفتن برو برق يه ذره در خودت سير كن)اصلا اينها را بگذاريد كنار.برويد ببينيد هر كسي چه چيزي دوست دارد.اتيكت "مهندس" و "دكتر"پول "علي كريمي" را توليد نخواهد كرد،ه هيچ يك از اين اتيكتها را ندراد!همه ي رشته ها سخت است چون زحمت مي خواهند!چه دامداري،چه برق،چه پزشكي،چه هر چيز ديگري!اگر بي زحمت بود خوب آسان ميشد ديگر!

.................................................. ............................................
پي نوشت:::مخلص تمام بچه هاي گل اپلاي ابراد كه دلم براي همشون تنگ شده بود!

بنده در کنکور رتبم دو رقمی شد ریاضی بودم شریف هم قبول شدم چهار ترم خوندم بعد دیدم اصلا و ابدا مسئله من این نیست که پل و ساختمون چطوری ساخته میشن. حتی همین الانشم اعتقاد دارم بدون رشته های مهندسی هیچی از انسانیت اسنان کم نمیشه و بدون اینکه دور بیفته از وجود خودش میتونه زندگیشو بکنه اما تصور کنید بزرگان فلسفه وجود نمیداشتند در طول تاریخ! به نظرتون این موجود دوپا الان چطوری داشت زندگی میکرد؟ تمدن مفهومش چی مشد؟ نوع دوستی جاش کجا بود و ......
بگذریم
واقعا هر چی فکر کردم دیدم بی خود ترین کار دنیا برام اینه بشینم نقشه مهندسی طراحی کنم . فرداش خیلی راحت رفتم آموزش دانشکده یک رگه انصراف گرفتم و همون روز کارامو انجام دادم و نشستم برای کنکور انسانی خوندم و بازم خداروشکر رتبم دو رقمی شد و رفتم جای بهتری و رشته ای رفتم که سازگاری بیشتری باهام داشت. حتی در بین انتخابام یک انتخاب حقوق هم نداشتم . هیچی! چون دیگه اشتباه قبلی رو نمیخواستم تکرار کنم. رشته و انتخاب رشته دانشگاهی یعنی "داشتن مسئه" اگر کسی مسئله نداشت و رفت به سمت رشته و کاری به نظرم هدر دادن وقته.

[Leopold]

بنده در کنکور رتبم دو رقمی شد ریاضی بودم شریف هم قبول شدم چهار ترم خوندم بعد دیدم اصلا و ابدا مسئله من این نیست که پل و ساختمون چطوری ساخته میشن. حتی همین الانشم اعتقاد دارم بدون رشته های مهندسی هیچی از انسانیت اسنان کم نمیشه و بدون اینکه دور بیفته از وجود خودش میتونه زندگیشو بکنه اما تصور کنید بزرگان فلسفه وجود نمیداشتند در طول تاریخ! به نظرتون این موجود دوپا الان چطوری داشت زندگی میکرد؟ تمدن مفهومش چی مشد؟ نوع دوستی جاش کجا بود و ......
بگذریم
واقعا هر چی فکر کردم دیدم بی خود ترین کار دنیا برام اینه بشینم نقشه مهندسی طراحی کنم . فرداش خیلی راحت رفتم آموزش دانشکده یک رگه انصراف گرفتم و همون روز کارامو انجام دادم و نشستم برای کنکور انسانی خوندم و بازم خداروشکر رتبم دو رقمی شد و رفتم جای بهتری و رشته ای رفتم که سازگاری بیشتری باهام داشت. حتی در بین انتخابام یک انتخاب حقوق هم نداشتم . هیچی! چون دیگه اشتباه قبلی رو نمیخواستم تکرار کنم. رشته و انتخاب رشته دانشگاهی یعنی "داشتن مسئه" اگر کسی مسئله نداشت و رفت به سمت رشته و کاری به نظرم هدر دادن وقته.

رهی جان میدونستی که اگه رشته های مهندسی نبودن شما باید با شتر و قایق پارویی ( در بهترین حالت قایق بادبانی) میرفتی آمریکا و ممکن بود حالا حالا ها تو راه بودی